نقش موثر رسانه در جهت دهی افکار عمومی
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۸۴۲۸۷
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، وحید یامین پور نویسنده و پژوهشگر صبح امروز در سی امین دوره همایش سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان تحت عنوان《جوان پیشرو در مسیر تمدن سازی》 که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات برگزار شد، اظهار کرد: مردم به علت ضعف قوه عاقله، تصمیم هایشان مبتنی بر قوه خیال است؛ این قوه تحت تاثیر احساسات و عواطف قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ابزار هنر و رسانه یکی از اثر گذار ترین ابزار بر قوه خیال هستند؛ یک فیلم، شعر، اثر موسیقیایی مخلوق عالم خیال هنرمند هستند و لذا مخاطب به صورت ناخودآگاه به منبع الهامات هنرمند تقرب پیدا خواهد کرد.
یامین پور ادامه داد: عموم مردم متاثر از عالم خیال کنش گری خواهند کرد؛ در واقع کنش گری مردم بر اساس دوست داشتن یا دوست نداشتن است و بر اساس عقلانیت و منطق نیست؛ به همین دلیل می شود از طریق هنر و رسانه کنش گری های مردم را مدیریت کرد و به افکار آن ها جهت داد.
این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: هنگامی که یک رمان می خوانیم یا یک فیلم نگاه می کنیم، پس از دیدن و خواندن آن ها، دیگر آن آدم قبلی نیستیم چرا که از آن اثر هنری تاثیر گرفته ایم.
وی گفت: ادبیات نمایشی و سینما بزرگترین مولفه هایی هستند که تاثیر گذاری زیادی بر جهت دهی افکار دارند؛ متاسفانه نظام سرمایه داری به وسیله ابزار رسانه ارزش گذاری های انسان و زشت و زیبا را کاملا تغییر داده اند.
یامین پور با اشاره ظهور پدیده سلبریتی ها در جامعه خاطرنشان کرد: متاسفانه سلبریتی ها تبدیل به خداوندگار برخی از مردم جامعه شده اند؛ البته که این موضوع در کشور ما تبدیل به بحران نشده اما در برخی کشورهای غربی پدیده سلبریتی گرایی به بحران تبدیل شده است. مردم سلبریتی ها در ذهن خود به یک بت تبدیل کرده اند و این بت را می پرستند.
نویسنده کتاب نخل و نارنج اذعان داشت: حال در این نظام آشفته رسانه باید به دنبال حفظ ارزش ها باشیم؛ ما باید از طریق هنر و رسانه به افکار بهم ریخته مردم زاویه دهیم و نگذاریم اشخاصی که صلاحیت ندارند، کنترل ذهن مردم را بر عهده بگیرند.
وی درباره کتاب نخل و نارنج بیان کرد: این کتاب تلاشی برای دست کاری قوه خیال مخاطب بود که در برخی موارد حتی موجب اشک ریختن آن خواهد شد؛ البته هر گونه هنری نوع اثری گذاری شان بر قوه خیال مخاطب متفاوت است.
یامین پور با اشاره به اهمیت ادبیات داستانی تاکید کرد: ادبیات داستانی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا که ایجاد شکل و صورت دهی را در اختیار مخاطب قرار می دهد و به همین منظور اثر گذاری عمیق تری دارد؛ این اثرگذاری بسیار پایدار است و خیلی دیر فراموش خواهد شد. به همین دلیل تلاش برای پیشبرد ادبیات داستانی امری ضروری محسوب می شود.
انتهای پیام/
108 / 31 جوان پیشرو مسیر تمدن سازی وحید یامین پورمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: جوان پیشرو مسیر تمدن سازی وحید یامین پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۸۴۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتیها
به گزارش «تابناک»، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
سمت چپ: واقعی: مهران مدیری و الناز شاکر دوست/ سمت راست: جعلی: حمید علیدوستی و دخترش ترانه
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.