باید در جشن مولودی حضرت ولی عصر(عج) شعور ایجاد کنیم/منتظر واقعی باید مطیع ولی فقیه خود باشد
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۰۰۸۸۶
خبرگزاری میزان- رئیس شورای عالی بسیج مداحان کشور گفت: ما منبریها نباید فراموش کنیم که طبق فرموده حضرت آقا مجالس نباید خالی از موعظه باشد. یعنی مجالس نباید این طور باشد که تنها تحریک احساسات کند بلکه باید در کنار ایجاد احساس و شور، شعور را نیز ایجاد نماییم.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، همزمان با فرارسیدن میلاد با سعادت ولی عصر امام زمان (عج) و ایام شعبانیه پرداختن به موضوع ظهور و انتظار یکی از مهمترین دغدغه های منتظران آن حضرت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوعی که از ابعاد مختلف می توان به آن پرداخت و با نگاهی دقیق الگوهای رفتاری منتظران واقعی را بر اساس احادیث و روایات معتبر جستجو کرد. به همین مناسبت خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان با «یدالله بهتاش» پیشکسوت پیرغلامان حسینی و همچنین مداح منتخب برجسته کشور از سوی رهبر معظم انقلاب و رئیس شورای عالی بسیج مداحان کشور درباره علایم ظهور و همچنین نشانه های منتظران واقعی به گفت و گو نشسته که به شرح زیر است.
میزان: همواره در قبال خصایل منتظر واقعی موضوعاتی مطرح است. تعریف درست منتظر واقعی از نگاه شما چیست؟
بهتاش: با یک حدیث از امام رضا (ع) بحث را شروع می کنم زیرا وقتی امام معصوم راه را نشان می دهند دیگر نیازی به توضبح دیگری نیست. ایشان می فرمایند آن کسانی که انتظار فرج دارند دارای خصوصیات خاص هستند.
میزان: کدام خصوصیات را می توان به منتظر واقعی صاحب الزمان (عج) نسبت داد؟
بهتاش: منتظر امام زمان (عج) کسی است که صبر داشته باشد. ما صبر در عبادت، صبر در گناه، سبر در مصیبت و انواع مختلفی از صبر داریم. فردی که منتظر امام زمان (عج) است باید صبر در عبادت داشته و به واجباتش عمل نماید. وی باید صبر در گناه داشته و معصیت نکند. دیگر صبر در مصیبت است که باید فرد منتظر در برابر سختی ها صبوری پیشه کند.
میزان: آیا میتوان صبر در برابر مشکلات اخیر همچون سیل یا تحریمها را مصداقی برای صبر واقعی دانست؟
بهتاش: مصداق صبر بسیار زیاد است. به عنوان مثال همین سیل اخیر نیاز به صبر دارد. خود آنهایی که مصیبت دیدند باید صبر کنند و آنهایی که مصیبت ندیده اند مقاومت کنند و به مصیبت دیدگان کمک کنند. خود این دو عمل امتحانی بزرگ برای صبر و صبر بزرگ برای ظهور امام زمان (عج) است.
در مبحث دیگر مشکلات بوجود آمده درباره تحریمها است. وقتی فردی منتظر امام زمان (عج) و منتظر است تا آقا دنیا را پر از عدل و داد کند در واقع باید مشکلاتی را تحمل کند تا به هدف اصلی خودش که لحظه موعود است برسد.
میزان: آیا منتظر واقعی باید همواره به دنبال یک زندگی آرام و بی دغدغه باشد؟
بهتاش: از نظر من جهان در هم است. به عنوان مثال وقتی شما به میوه فروشی می روید فروشنده می گوید که این محصول در هم است و ممکن است میوه خوب و بد در آن وجود داشته باشد. وقتی در این دنیا زندگی می کنیم نمی توانیم همواره انتظار آسایش را داشته باشیم زیرا دنیا هم راحتی دارد و هم اینکه برخی مواقع با مشکلات روبرو است.
وقتی من نوعی می خواهم همیشه سالم باشم، باید بدانم که دنیا هم سلامت دارد و هم مریضی را به همراه دارد یا همواره می خواهم ثروتمند باشم در صورتی که دنیا دارایی و نداری را نیز با هم دارد. اما باید به خاطر داشته باشیم "إن مع العسر يسرًا" یعنی وقتی در فشار قرار می گیرم صد در صد گشایش صورت می گیرد.
چند وقت پیش سردار قاسم سلیمانی صحبتی کردند درباره مشکلات اخیر که کامل آن را به خاطر ندارم اما فهوایش این بود که این مشکلات به وجود آمده در منطقه این امیدواری را در ما به وجود می آورد که در گرفتاریها همواره گشایشی برای ما خواهد بود.
میزان: آیا صبر به تنهایی می تواند برای منتظر واقعی کافی باشد؟
بهتاش: به تنهایی نه. دومین نشانه و صفت فرد منتظر "حسن الصحبت" خوش رفتاری است. افراد منتظر باید با اطرافیان، همسایه و خانواده اش خوش رفتار باشد. من نمی توانم با دیگران بد رفتاری کنم و خود را فرد منتظر امام زمان (عج) بدانم. حتی بسیار بر "حسن الجوار" یعنی همسایه داری توصیه شده است.
میزان: آیا حدیث و یا روایتی معتبر در این باره وجود دارد؟
بهتاش: امام رضا (ع) می فرمایند که فرد منتظر امام زمان (عج) نباید همسایه را آزار بدهد و یا با همسایه اش بدرفتاری کند. وقتی از واژه جوار استفاده می کنیم تنها همسایه نیست بلکه همسرمان، والدین و عزیزانمان هم در جوار ما هستند و باید به عنوان فرد منتظر با آنها خوش رفتاری کنیم.
میزان: امر به معروف تا چه حد می تواند نشانه یک منتظر واقعی باشد؟
بهتاش: ترویج کارهای خوب و نیک یکی دیگر از مهمترین نشانه های منتظر واقعی امام زمان (عج) است. ما به عنوان فرد منتظر بدون شک باید کار خوب را ترویج بدهیم. به عنوان مثال حجاب امری بسیار خوب است که باید ترویج داده شود. آن کسی که می گوید منتظر امام زمان (عج) است اما کار خوب را ترویج نمی کند منتظر واقعی نیست.
ترویج فرهنگ نیکو به ویژه قرض الحسنه همواره بسیار واجب است. کمک به هم نوع اتفاق بسیار خوبی است که آن هم ترویج داده شود. به فرض مثال منتظر واقعی امام زمان (عج) نباید و نمی تواند در برابر اتفاقاتی همچون سیل اخیر بی تفاوت باشد و باید به هم نوع خود کمک کند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: اگر مومنی صدای کسی را بشنود که درخواست کمک می کند و به کمک او نرود مسلمان واقعی نیست. بعضی می گویند که اگر فرد غیر مسلمان باشد هم باید به وی کمک کنیم؟. پیامبر(ص) می فرمایند وقتی یک مسلمان صدای هرکسی را بشنود، یعنی هم نوع بودن در کمک مهم است و این وظیفه انسانی است. بر همین اساس چنین فردی که به کمک هم نوع خود نرود منتظر واقعی هم نیست.
میزان: خیرخواهی برای دیگران و آسیب نرساندن به آنها تا چه حد در رسیدن ما به یک منتظر واقعی موثر است؟
بهتاش: خودداری از آزار رساندن به دیگران از دیگر خصلت های اصلی منتظر واقعی امام زمان (عج) است. امام هشتم می فرمایند کسی که منتظر واقعی امام زمان است به هیچ وجه نباید آزارش به فرد دیگر برسد. آزارهای کلامی، کاسبی آزار دهنده، رانندگی آزار دهنده از مصداق های خودداری از آزار رساندن به دیگران است که یک منتظر واقعی باید آنها را رعایت کند.
میزان: منتظر واقعی چه خصلتهای دیگری باید داشته باشد؟
بهتاش: گشاده رویی یا همان "بسط الوجه" دیگر خصلت ویژه منتظر واقعی امام زمان (عج) است، یعنی کسی که می گوید منتظر امام زمان(عج) است نباید بداخلاقی کند. کسی که نسبت به اطرافیان خود همچون خانواده و نزدیکان بداخلاقی می کند نمی تواند بگوید من منتظر واقعی امام زمان(عج) هستم.
خیرخواهی و مهربانی دیگر صفت مهم یک منتظر واقعی است. منتظرین امام زمان (عج) بدانند که ما اگر می خواهیم منتظر واقعی باشیم باید یکدیگر را دوست داشته باشیم. پیامبر اسلام (ص) در حدیثی می فرمایند: "انا الله رحیم یحب کل رحیم" یعنی خداوند مهربان است و همه مهربانان را دوست دارد.
وقتی مردم یکدیگر را دوست داشته باشند و در خانواده و محل به یکدیگر مهربانی کنند خداوند آنها را دوست خواهد داشت. در حدیثی آمده است: به یکدیگر رحم کنید و با هم مهربان باشید تا خداوند به شما رحم کند.
میزان: مداحان تا چه حد میتوانند در ترویج فرهنگ انتظار موثر باشند؟
بهتاش: ما اگر به رهنمودهایی که اهل بیت (ع) به ما می دهند توجه داشته باشیم به راحتی می توانیم منتظر واقعی خوانده شویم. به طور مثال ما مداحی نمی کنیم تا مجلس برگزار شود بلکه ما مدح می گوییم تا محبت اهل بیت (ع) را در دل مردم ایجاد کنیم، تا معرفت اهل بیت را در دل مردم ایجاد کنیم تا مردم اهل بیت را بشناسند. اگر مردم اهل بیت را بشناسند و به آنها محبت داشته باشند ما می توانیم حرف های آنان را به مردم بگوییم.
در کل مداحی برای معرفت است و معرفت محبت به همراه می آورد و محبت باعث می شود که سخنان و حرف های اهل بیت (ع) در دل مردم ریشه کند. مثل همین حدیثی که امام هشتم درباره منتظر واقعی فرموده اند خودش بزرگترین راه برای مومن است. حالا اگر در چنین روز بزرگی همچون ولادت با سعادت امام زمان (عج) به عنوان یک فرد مومن بیاییم و نکات بالا را در خود جستجو کنم می فهمیم که در چه مواردی هنوز باید روی روح و نفس خود کار کنم تا منتظر واقعی صاحب الزمان (عج) باشم.
میزان: اعلام زمان ظهور حضرت مهدی(عج) از برخی افراد کار صحیحی است؟
بهتاش: نکته ای که باید یادآوری کنیم آن است که گاهی دشمنان دراز مدت دشمنی خود را اعمال کرده و چیزهایی را در جامعه شایعه می کنند تا اصل آن چیز را از بین ببرند. به فرض مثال من در برخی مساجد دیده ام که نامه می گذارند که فلان عالم گفته که امام زمان (عج) یک یا دو سال دیگر ظهور می کند و در پایان نامه می نویسند که اگر این نامه را دوباره ننویسید و به کسی ندهید خبر بدی به شما می رسد در صورتی که به هیچ عنوان این چنین نیست.
اینها می خواهند اصل مطلب را زیر سوال ببرند. امام زمان(عج) خودشان می فرمایند که هرکسی وقت ظهور تعیین کرد با هر رتبه و درجه ای وی را تکذیب کنید. البته علائمی همواره هست که نشان از نزدیک شدن ظهور می دهد. به عنوان مثال نوع پوشش زنان و رفتار مردان از جمله علایم است، اما هیچگاه زمان قطعی داده نشده است.
میزان: طی ادوار مختلف بسیاری ادعای علم درباره ظهور داشته اند، چگونه باید امام زمان را به درستی شناخت؟
بهتاش: در مبحث ظهور علامتهای رسمی داریم، که اگر رویت شود ظهور بسیار نزدیک است. اما باز هم زمان دقیق نمی دهد. در زمان غیبت امام عصر(عج) به ما رهنمود داده شده که چه کارهایی را انجام دهیم. به عنوان مثال باید از لحاظ شناسنامه ای امام زمان (عج) را بشناسیم.
این روزها در برخی کشورها برخی خودشان را صاحب الزمان(عج) نامیده و حتی مرید دارند. دلیل این امر بدون شک عدم شناخت درست از امام زمان و کنیه و زندگی ایشان است. ما باید در مورد حضرت مهدی مطالعه نماییم.
در کتاب "نجم الثاقب" امام علی (ع) حتی ظاهر امام زمان (عج) را به شرح زیر به تصویر کشیده اند. امیرالمومنین می فرمایند امام زمان دارای محاسن انبوه، با چشمان مشکی و با دندان های زیبا و خالی بر روی صورت هستند. همانطور که می بینیم ما با مطالعه به خوبی می توانیم اما زمان را بشناسیم تا هرکسی نتواند ادعای کذب نماید.
میزان: وظیفه یک منتظر واقعی در قبال امام زمان (عج) چیست؟
بهتاش: ما وظیفه داریم برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه داده و همواره برای ایشان و سلامتی ایشان دعا کنیم. ما باید همیشه انتظار فرج آن بزرگوار را داشته باشیم و عمل به واجبات و ترک محرمات را انجام دهیم. آنچه باعث تعجیل در ظهور صاحب الزمان می شود همین دو هستند.
میزان: به طور معمول در ایام متبرکه اعمال و وظایفی بر عهده مومنان است. اعمال مناسب برای ایام شعبانیه چه اعمالی هستند؟
بهتاش: شب تولد امام زمان (عج) به نوعی شب قدر محسوب می شود. شب پیش از ولادت با سعادت امام زمان شب قدر بوده است. و این شب اعمالی دارد که باید به آنها توجه داشت. برخی گاهی آنقدر معطوف به تولد می شوند که فضیلت های شب ولادت ایشان را همچون دعا برای فرج و قرآن بر سر گرفتن را فراموش می کنند.
دعای عهد امام زمان (عج) بسیار سفارش شده و من هم توصیه بر خواندن این دعا در امروز می کنم. در روایات آمده است که هرکسی چهل روز مداوم این دعا را بخواند نمیمیرد تا حضرت مهدی(عج) را ببیند و حتی اگر از دنیا رفت دوباره زنده می شود تا در رکاب صاحب الزمان بوده و وی را زیارت کند.
میزان: در قبال منتظر واقعی و اعمال آن آیا بحث دیگری مطرح نیست؟
بهتاش: دو نکته در پایان باید بگویم که آوردن آنها در این مجال خالی از لطف نیست. ما باید سعی کنیم دلهایمان یکی باشد. امام زمان (عج) ظهور می کنند تا ما را با یکدیگر مهربان کنند. پس ما همانطور که در صف های جماعت شانه به شانه می ایستیم باید قلب هایمان هم نزدیک به هم باشد و به یکدیگر محبت و نیکی کنیم.
ما وقتی منتظر حضرت مهدی (عج) هستیم باید اطاعت نایب وی را انجام دهیم. چطور فردی می گوید منتظر امام زمان است اما نایبش را اطاعت نمی کند. این مساله همانند اتفاقی است که برای حضرت مسلم می افتد. در آن زمان مردم کوفه از نایب امام حسین (ع) اطاعت نمی کنند و در نهایت از خود امام معصوم هم اطاعت نمی کنند. مردم باید بدانند که اطاعت از نایب حضرت مهدی واجب است.
خدا را شکر نایب حضرت ولیعصر (عج) در حال حاضر بر ما حکومت می کنند و ما باید مطیع ولی فقیه خود باشیم، باید ببینیم رهبر معظم انقلاب در موارد مختلف چه دستوراتی می دهند تا از آن اطاعت کنیم.
میزان: حضور در مراسم اعیاد شعبانیه همچون مولودی ویژه ولادت صاحب الزمان (عج) تا چه مهم و موثر است؟
بهتاش: وقتی انسان کسی را دوست دارد کارهایی که وی را به او نزدیک می کند انجام می دهد. همچون محبت و خوش رفتاری حضور در مراسمی که مخصوص امام زمان (عج) است نیز باعث نزدیکی بیشتر می شود. ورود در این مجالس خاصیت سازنده بسیاری دارد و حضور همه نشان از عشق به حضرت دارد.
البته ما منبری ها نباید فراموش کنیم که طبق فرموده حضرت آقا مجالس نباید خالی از موعظه باشد. یعنی مجالس نباید این طور باشد که تنها تحریک احساسات کند بلکه باید در کنار ایجاد احساس و شور، شعور را نیز ایجاد نماییم.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اخبار مذهبی ولادت امام زمان نیمه شعبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۰۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!
به گزارش «مبلغ»، استاد ابوالقاسم علیدوست هم مقبول سنتیها و هم مورد اعتنای نواندیشان است. او نواندیشی است که پایگاه سنتی خود را نیز حفظ کرده است. همین امر موجب شده است تا نظرات نوگرایانه وی کمتر با اعتراض و مخالفت جدی روبرو شود. این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم اما به مقتضای ورودی که سالهاست به فقههای معاصر داشته است، بارها با اندیشههای مخالف روبرو شده و مناظرات متعددی را با مخالفین فکری خود انجام داده است. همین امر او را یکی از بهترین افراد برای گفتگو پیرامون شیوه صحیح برخورد با اندیشههای مخالف قرار داده است.
شبکه اجتهاد نوشت: با استاد ابوالقاسم علیدوست عضو هیئت امنای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، درباره سیره اهل بیت در برخورد با اندیشههای مخالف گفتگو کردیم. او در این گفتگو، ضمن تأکید بر لزوم تحمل آرای مخالف اما ممانعت از نشر کتب ضلال را مقتضای حکم عقل دانست! رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم، مدتی است که صریح و بیپرده نظرات خود را ابراز میکند. او در این گفتگو نیز این رویه جدید خود را نقض نکرد.
اهلبیت علیهم السلام با اندیشههای مخالف چگونه برخورد میکردند؟
وقتی فرمایشات و سیره معصومین را رصد میکنیم میبینیم که اگر با یک اندیشه مخالف مواجه میشدند که واقعاً اندیشه و در حد یک تفکر بود، اگر قابلترمیم بود ترمیمش میکردند و اگر نیازمند تکمیل بود، تکمیل مینمودند. اگر نیاز به توضیح بود، توضیح میدادند و نهایتاً اگر جایی میبایست رد کنند، رد میکردند. ما برای همه اینها نمونه داریم. آنچه خیلی روشن و درخشنده است مناظراتی است که اهلبیت علیهمالسلام داشتند. به عنوان نمونه، ابنابیالعوجاء یک ماتریالیست است ولی وقتی با بعضی از شاگردان کمتحمل امام مواجه میشود اعتراض میکند و میگوید: ما میرویم پیش جعفر بن محمد و راحت صحبت میکنیم و حضرت گوش میکند و جواب میدهد. اصل خدا را زیر سؤال میبریم ولی ایشان جواب میدهد.
یا وقتی با آن اندیشه غلط دزدی که دزدی میکرد و بخشی از آن را به گمان ثواب، صدقه میداد روبرو شدند، حضرت توضیح میدهد و آیه «انما یتقبل الله من المتقین» را یادآور میگردد. البته اگر جایی باشد که فتنه باشد و برای امام معصوم احساس فتنه شود ممکن است برخورد تندتری هم داشته باشند اما آنچه غالب، عرف و هنجار بوده، تمسک و توسل به عنصر توضیح، ترمیم، تکمیل و رد اندیشه در حد بیان اندیشه خودشان بوده است.
آیا اینکه هیچ معصومی مجازات مرتد را اجرا نکرد را میتوان از ادله عدم جواز مجازات مرتد قلمداد کرد؟
صرف عدم اجرا، دلیل بر رد یک گزاره نیست. اگر در یک فرآیند صحیح و مجتهدانه به این برسیم که مرتد با معنایی که دارد و جریانی که پشت ارتداد بوده و قرآن اشاره میکند، مجازات آن اعدام است ولی معصوم این کار را انجام ندهد، نمیتوانیم بگوییم پس این گزاره غلط است؛ اما یکچیز را میتوانیم بگوییم و آن اینکه زمان و مکان بر روی مجازات مخصوصاً مجازات سنگین میتواند خیلی تأثیر بگذارد؛ یعنی اگر پیامبر مجازات مرتد را اجرا نکرده باشد، در زمان حضرت امیر علیهالسلام اجرا نشده باشد و در زمان حکومت امام حسن علیهالسلام نیز انجام نشده باشد، پس معلوم میشود که اجرای حد، از یک مؤلفههایی متابعت میکند که باید آنها را در اجرای حکم در نظر بگیریم.
در زمان اهلبیت مثلاً در زمان امام علی علیهالسلام، کسانی که به امام نسبت الوهیت دادند. آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام با آنها برخوردی داشتند؟
نقل شده است که حضرت در مقابل کسانی که معتقد به خداانگاری ایشان بودند برخورد سختی کردند. بخاری نقل میکند که حضرت امیر علیهالسلام آنها را سوزاندند. البته این را از منبعی نقل میکند که حتماً جعل بنیعباس است؛ چون در آنجا میگوید که ابن عباس به امیر علیهالسلام گفت: اگر پیامبر بود این کار را نمیکرد، یعنی اینها میخواهند یک ستایشی از ابن عباس بکنند و یک منقبتی را برای حضرت امیر داشته باشند، درحالی که این چنین نیست؛ زیرا اولاً ابن عباس ادب دارد. رابطه او با امیرالمؤمنین، رابطه استاد و شاگردی است و لذا این کار را نمیکند. بههرحال ما باید زندگی حضرت امیر را در یک پکیج و دریک بسته مطالعه کنیم و مطالعه زندگی حضرت امیر علیهالسلام در یک بسته و در یک نظام حلقوی و کنار هم، این را رد میکند.
با توجه به احکامی نظیر حرمت نشر کتب ضاله و مجازات مرتد در تراث فقهی اسلامی، آیا اساساً میتوان به شیوه برخورد حاکمان جور با اهلبیت اعتراض کرد؟
چه ربطی دارد؟ آیا معارف اهلبیت، کتب ضلال بوده است و آیا آنها اهلبیت را مرتدان از دین بهحساب میآوردند؟ توجه داشته باشید. ممکن است حاکمان جور، مثل یک شیعه منصف معتقد به مثلاً عصمت یا امامت نبوده باشند اما اهل بیت را بهعنوان انسانهای امین و انسانهای صادق میدانستند. اگر یک کسی مثل منصور دوانقی پیدا میشود و خبیثانه امام را به شهادت میرساند، آنیک حرف دیگر است؛ اما حتی او هم نگفت امام مرتد یا منشأ افکار ضلال است.
یک نکته را خیلی باید توجه کنیم و آن اینکه متأسفانه مشکل کشور ما است این است که مبارزه با اندیشه، گاهی تبدیل میشود به مبارزه با صاحب اندیشه؛ یعنی اگر من بخواهم کسی را نقد کنم، نمیآیم کتابش را نقد کنم، نمیآیم پایاننامهاش را نقد کنم، بلکه میآیم خودش را نقد میکنم، در حالی که این کار بسیار بد است. حالا یک کسی کتاب ضلالی دارد. بسیار خب، باید کتابش را جمع کرد. البته اگر جواب بدهد. گاهی وقتها هم برعکس جواب میدهد؛ اما آیا باید خودش را اعدام کرد؟ به نظر میرسد هیچ ملازمهای بین این دو وجود ندارد. بلکه باید خودش را هدایت و دلالت کرد. حالا اگر به یک جاهای خطرناکی برسد، اینیک حرف دیگر است.
بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام آمدند در مجلس یزید و گفتند که ما خارجیها را آوردیم. خیلیها هم قبول کردند و سنگ پرت میکردند به نیت اینکه خارجی هستند. پس معلوم میشود همه مخالفین، اهل بیت را انسانهایی پاک و مسلمانانی راستین نمیدانستند.
اگر یک حرفی را یک عامی در یک زمان خاصی بزند، نباید این را یک جریان حساب کنیم. من حواسم به این نقض شما بود اما در جهان اسلام، مسلمین، اهلبیت را بهعنوان ناشران افکار ضلال میشناختند نه از مرتدان از دین. حالا یک یزیدی که بویی از اسلام ندارد و خودش اجنبی است، یک حرفی برای توجیه کارش زده است که بعداً هم آن نقض میکند و اهل بیت را احترام میکند، ولی نباید کار او را به عنوان جریان جامعه اسلامی قلمداد کرد. موقعیت اهل بیت در میان مسلمانان به خصوص قرون اول و دوم هجری، به قدری ممتاز بوده است که جا دارد برای آن، یک پایان نامه نگاشته شود.
آیا قول به آزادی بیان با حرمت نشر کتب ضلال سازگار است؟
این خودش یک بحث مستقلی است. من اگر در مقام پاسخ شما بربیایم اولاً شاید مخاطب ما اینگونه فکر کند که شاید من میخواهم از برخی از وضعهای موجود دفاع بکنم یا میخواهم بگویم که هرچه در طول تاریخ رفتار شده درست بوده است. اما قصد من ابدا چنین چیزی نیست؛ اما ببینید در یک بحث دانشگاهی و علمی، آیا ما حق برخورد و مبارزه منطقی با اندیشه و بیان مخالف را داریم یا نداریم؟ گاه کسی مثل عبدالعلی بازرگان میگوید ما روایاتمان تازه از قرن سوم نگاشته شده است. خب، این کار یک کتاب سوزی نرم است. میدانید که امروزه با کتاب سوزی خشن مواجه نیستیم. نقل است که صلاحالدین ایوبی در یک هفته، حمامهای لبنان را با کتابهای شیعه سوزاند و آب حمامها را گرم کرد، ولی الآن اگر کسی این کار را بکند همه او را ملامت میکنند، لذا آن شخص میآید و میگوید اصلاً کتابتی نبوده است و تازه از قرن سوم یا چهارم، ثبت روایات شروع شده است.خب، این حرف، خلاف واقع، خلاف تاریخ و خلاف عقل است.
وقتی این اندیشه پخش شود، بسیاری آن را میشنوند اما همه آنها به دنبال جواب نمیآیند. این همان مشکلی است که امروز من با امثال دکتر سروش و عبدالعلی بازرگان دارم؛ چرا که مخاطبان ما، عام و خاص من وجه هستند. در اینجا اگر برای کتابهای این شخص منحرف، ممنوعیتی ایجاد نشود، باعث انحراف افراد بسیاری میشود که به هر دلیل، فرصت شنیدن پاسخ مخالف را ندارند. البته باز هم میگویم که منظور من از ممانعت از انتشار، دفاع از هر سانسوری که در کشورهای مختلف انجام میشود نیست. بله بهترش این هست که اگر کسی میخواهد واقعاً اظهارنظر بکند باید تعهد برای اظهارنظرش داشته باشد. من در جواب آقای سروش که گفت روایات صحیح و معتبر مثل یک انگشتری است در تلی از زباله، مطالبی را گفتم؛ اما ایشان در جمع چه کسانی این حرفها را میزند؟ یک عده مهندس، دکتر، دانشجو، طلبه سطح ۲ و ۳، زن و مرد و … . حالا چند نفر از اینها میروند پیش یک عالم تا به آنها بگوید که آقایان خانمها! ما با عصر پالایش احادیث مواجه هستیم، اهلبیت ما احادیث را پالایش کردند و …؟ عده کمی این کار را میکنند و بسیاری از آنها از شنیدن پاسخ محروم میمانند.
آیا میتوان احکامی مثل مجازات مرتد و حرمت نشر کتب ضاله را در زمره احکام حکومتی و غیردائمی معصومین قلمداد کنیم؟
از نظر فنی و فقهی، اگر کسی ادعا کند و از عهده اثباتش بربیاید اشکال ندارد. در این صورت، دیگر حق نداریم ناراحت و عصبانی بشویم و رگ گردنمان ورم بکند که اسلام نابود شد! مگر نگفتند مقدار دیه حکم حکومتی بوده است؟ خب، حالا یک کسی ادعا میکند که این احکام هم حکومتی است. اینکه اشکالی ندارد؛ اما نکتهای که میخواهم به شما بگویم این است که بحث نشر کتب ضلال، یک بحث عقلی است. چرا ما فکر میکنیم این را اسلام آورده است؟ این یک بحث عقلی است. درواقع یعنی آسیب زدایی و از بین بردن عوامل گمراهکننده. مگر این حکم، اساسا اختصاص به شرع اسلام و تشیع ندارد که بحث از حکومتی یا غیرحکومتی بودن آن مطرح شود بلکه یک حکم عقلی است، لذا این بحث، از اساس، جا ندارد. البته عرض کردم اگر کسی این ادعا را کرد نباید او را تخطئه کرد و گفت تو از دین خارج شدی یا کذا یا کذا.
آیا با احکامی نظیر نجاست کفار که در دنیای فعلی هتک تلقی میشود، اساساً امکان مراوده و گفتگو با ادیان وجود خواهد داشت؟
اولاً بههرحال پرونده این مسئله قابل بازخوانی است و اگر کسی بازخوانی بکند و بر اساس اقتضائاتی به خلاف این نتیجه برسد نباید ملامتش کرد. لذا اگر ملاحظه کرده باشید من در خیلی از صحبتهایم اشاره میکنم به فقه تعامل تا تقابل. ممکن است یک گزارهای متناسب با دوران تقابل باشد. این مطلب، جای بحث و گفتگو دارد.
ثانیا: ما نجاست را به معنای پلشتی، پلیدی میگیریم و لذا میگوییم فلان حیوان چه پلیدیای دارد که نجس است؟ درصورتیکه نجاست یعنی وجوب اجتناب نه وجود پلیدی در فرد نجس. لذا میدانید که خیلیها مثل شیخ انصاری میگویند این احکام وضعی هیچ چیزی غیر از تکلیف نیست یا مثل مرحوم امام خمینی در تحریر میگوید اینیک حکم سیاسی است به معنای فاصله گرفتن و اجتناب، نه پلیدی و پلشتی طرف. اگر اینطور باشد شاید ما نگاهمان به این حکم عوض بشود. من به صورت کلی به شما بگویم: کاری که فقیهان ما در دوران معاصر باید انجام بدهند، قدم برداشتن در مسیر تعامل است. ما اگر توقع داشته باشیم که دیگران با ما تعامل سازنده داشته باشند و هیچ حرکتی در راستای تقابل برندارند ما هم نباید برداریم.
از یک طرف ما میگوییم دین را باید گسترش بدهیم و میخواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم؛ اما مثلاً وقتی با فلان کشور میخواهیم مذاکره کرده و با آنها دست بدهیم، میگوییم آقا ببخشید شما نجس هستید! ما نمیتوانیم با شما دست بدهیم. این جای سؤال دارد که چگونه تعاملی است؟
ما باید ببینیم وقتی میخواهیم یک حکمی را اجرا بکنیم چگونه باید اجرا کنیم. من در این کتاب ای که اخیراً مشغول هستم یک بحثی دارم به نام انعطاف در قانون و انعطاف در اجرای قانون؛ یعنی حتی ما ممکن است که یک انعطافها و ترخیصانی در اجرای قانون داشته باشیم که اگر آنها را اجرا کنیم مطمئن باشیم که به مشکلی بر نخواهیم خورد. بله، بر اساس برخی از فتاوای محدودکننده و اجراهای محدودکنندهتر، حکم طور دیگری میشود، ولی خب، من که مدافع آن فتاوا نیستم. من دفاع از شریعت میکنم، نه دفاع از هر فقهی. فقه با شریعت فرق میکند. فقه، نظرات بزرگان است اما شریعت، حکم الهی است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898195