Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک استاد اخلاق با بیان اینکه هر کس مسئولیت هایی برای ساخت و رسیدن به تمدنی دارد که منتهی به ظهور شود، گفت: هر قدر که شعار بیشتر باشد، نتیجه کمتر است، شعار، شعور می خواهد و شعور عمل کردن به آن چیزی است که امام عصر(عج) از ما انتظار دارند.

حجت الاسلام «ابراهیم بهاری» در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، با بیان اینکه همواره در جوامع بشری انتظاراتی از بزرگِ جامعه، بزرگِ طایفه و راهنما و راهبر قبیله وجود دارد، اظهار کرد: غافل از اینکه کسی که مسئولیت هدایت یک قبیله و طایفه و امت و جامعه ای را به عهده می گیرد، به تنهایی موظف به انجام امور نیست بلکه کسانی که به عنوان پیرو از آنها اسم برده می شود و تابعین و اهل قبیله قطعا مسئولیت های مهمی را دارند از جمله جامعه شیعه که  در برابر امام خودش مسئولیت دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


این استاد اخلاق ادامه داد: کلمه امام همواره با امت گره خورده است. وجود مبارک حضرت امیر(ع) در خطبه سوم نهج البلاغه، زمانی که دلایل حضورشان در حکومت بعد از گذشت بیست و پنج سال سکوت را مطرح می کنند به موارد قابل توجهی اشاره دارند از جمله اینکه می فرمایند: «اگر حضور مردم نبود نمی پذیرفتم برگردم». حال سوال آن است که آیا حضور ما به عنوان منتظر در جامعه باید خالی باشد؟ قطعا پاسخ منفی است و هر کس مسئولیت هایی برای ساخت و رسیدن به تمدنی دارد که منتهی به ظهور شود. 

 

حجت الاسلام بهاری تصریح کرد: همان طور که امت از امام انتظار دارد امام هم از امت انتظار دارد، وجود مبارک حضرت ولی عصر(عج) به عنوان آخرین حجت خدا روی زمین که ظاهرا مقابل دیدگان ما نیست، اما در باطن خواسته ها و انتظارات آن بزرگوار به طرق مخلتف به ما رسیده است، برای مثال حضرت رسول(ص) می فرمایند: «أفضل الأعمال انتظار الفرج».

 

این پژوهشگر سیره اهل بیت علیهم السلام در ادامه بیان کرد: اما سوال آن است که منتظر باید چگونه منتظر باشد؟ اینکه فرد بگوید من منتظرم؛ آیا این انتظار کفایت می کند یا عمل احتیاج است؟ حضرت ولی عصر(عج) در دعایی که منتسب به ایشان است و بزرگانی چون کفعمی در «مصباح» و شیخ عباس قمی به آن اشاره می کنند، می فرمایند: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ، وَ بُعْدَ الْمَعْصِيَةِ، وَ صِدْقَ النِّيَّةِ، وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ، وَ أَكْرِمْنَا بِالهُدَى وَ الاسْتِقَامَةِ ... » هر کدام از این فرازها در واقع خواسته حضرت حجت(عج) از ما منتظران است.

 

وی با بیان اینکه نکات برجسته ای در هر کدام از این فرازها نهفته است، ابراز کرد: برای مثال توفیق طاعت، دوری از گناه، صدق نیت، صدق لسان، رفتن انسان به سمت هدایت از جمله مواردی است که حضرت حجت(عج) طلب و از صبوری یاد می کنند که از مولفه های ماموم باید باشد،  حتی گاهی فرد باید در انجام عمل خیر صبور باشد.


حجت الاسلام بهاری اضافه کرد: در ادامه این دعا آمده است: «وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِكْمَةِ »، حضرت بقیه الله الاعظم(عج) این فراز را بیان می کند چون اگر زبان و رفتار ما نسبت به حرام آلوده شود بسیار شرایط سختی در پیش رویمان قرار می گیرد، حضرت رسول(ص) فرمودند: «اگر کسی یک لقمه حرام بخورد خداوند چهل روز نمازش را بی ارزش می کند و چهل روز دعایش به اجابت نمی رسد»، در حدیث قدسی هم داریم که بنده من دعا کن من اجابت می کنم، مگر بنده ای که آلوده به حرام باشد.

 

وی تاکید کرد: هر کدام از این فرازها را که مرور کنیم، درمی یابیم وجود مقدس امام زمان(عج) اشارات حساب شده ای به وظایف منتظران دارند و افرادی که بناست که به عنوان پیاده کننده نظرات حضرت(عج) فعال باشند و جامعه مهدوی ایجاد کنند باید به این موارد ملزم بوده و شعار ندهند، هر قدر که شعار بیشتر باشد، نتیجه کمتر است، شعار شعور می خواهد و شعور عمل کردن به آن چیزی است امام عصر(عج) از ما عمل گرایی می خواهند. 


این استاد اخلاق در ادامه بیان کرد: قطعا درخواست امام معصوم(ع) اگر درجامعه ای جامه عمل پوشانده خداوند تفضل می کند اما به شرطی که افراد واقعا عمل کنند، در دعای افتتاح از جمله گله های ما به خداوند قلیل بودن یاران و کثرت دشمنان است، این کثرت دشمن مساله مهمی است، نه اینکه دشمن در لباس دشمن باشد اتفاقا منظور در اینجا دشمنی است که ظاهر دوست و لباس نفاق بر تن دارد.

 

حجت الاسلام بهاری گفت: آنچه که وجود مقدس حضرت ولیعصر(عج) از ما طلب می کنند آن است که تقوای الهی پیشه کرده و از حرام دوری کنیم، در حد توان به مستحبات عمل کنیم، این چنین است که آن آرمان شهر مهدوی شکل می گیرد.


این استاد اخلاق تصریح کرد: یک خلبان رژیم صهیونیستی تقریبا سال 1360 بود که هواپیمایش سقوط کرد اما هنوز معلوم نیست که آیا او زنده است یا خیر، این شخص «ران آراد» نام داشت. با این اتفاق جامعه صهیونیست از آن زمان تاکنون در خانه هایشان زمان صبحانه، ناهار و شام یک بشقاب خالی به یاد او کنار می گذارند و می گویند به یاد او هستیم شاید برگردد. این مثال را زدم تا بگویم برخی در باطل بود خودشان استحکام دارند، بعد حضرت امیر(ع) می فرماید شما چرا در حق بودن خودتان تفرقه ایجاد می کنید؟

 

وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر در جامعه غیبت امام زمان(عج) عملا احساس شود، قطعاً فرج رخ می دهد اما مشکل آن است که جامعه با غیبت امام زمان(عج) هنوز جای خالی حضرت(عج) را احساس نکرده است، اگر این احساس ایجاد شود و مردم پناهنده به خداوند و حضرت ولیعصر(عج) شوند اسباب فرج فراهم شده و تمدنی که انتظار داریم ما را به سمت ظهور پیش ببرد ساخته و مستحکم می شود.

پایان پیام/248

منبع: شبستان

کلیدواژه: خبرگزاری شبستان نیمه شعبان رژه روز ارتش روز ارتش خبرگزاری اردبیل ارتش شبستان سیل خوزستان بیانیه گام دوم انقلاب بیانیه گام دوم انقلاب تمدن سازی اسلامی جشن های نیمه شعبان مهدویت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۱۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!

به گزارش «مبلغ»، استاد ابوالقاسم علیدوست هم مقبول سنتیها و هم مورد اعتنای نواندیشان است. او نواندیشی است که پایگاه سنتی خود را نیز حفظ کرده است. همین امر موجب شده است تا نظرات نوگرایانه وی کمتر با اعتراض و مخالفت جدی روبرو شود. این استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم اما به مقتضای ورودی که سالهاست به فقه‌های معاصر داشته است، بارها با اندیشه‌های مخالف روبرو شده و مناظرات متعددی را با مخالفین فکری خود انجام داده است. همین امر او را یکی از بهترین افراد برای گفتگو پیرامون شیوه صحیح برخورد با اندیشه‌های مخالف قرار داده است.

شبکه اجتهاد نوشت: با استاد ابوالقاسم علیدوست عضو هیئت امنای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، درباره سیره اهل بیت در برخورد با اندیشه‌های مخالف گفتگو کردیم. او در این گفتگو، ضمن تأکید بر لزوم تحمل آرای مخالف اما ممانعت از نشر کتب ضلال را مقتضای حکم عقل دانست! رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم، مدتی است که صریح و بی‌پرده نظرات خود را ابراز می‌کند. او در این گفتگو نیز این رویه جدید خود را نقض نکرد.

اهل‌بیت علیهم السلام با اندیشه‌های مخالف چگونه برخورد می‌کردند؟

وقتی فرمایشات و سیره‌ معصومین را رصد می‌کنیم می‌بینیم که اگر با یک اندیشه مخالف مواجه می‌شدند که واقعاً اندیشه و در حد یک تفکر بود، اگر قابل‌ترمیم بود ترمیمش می‌کردند و اگر نیازمند تکمیل بود، تکمیل می‌نمودند. اگر نیاز به توضیح بود، توضیح می‌دادند و نهایتاً اگر جایی می‌بایست رد کنند، رد می‌کردند. ما برای همه این‌ها نمونه داریم. آنچه خیلی روشن و درخشنده است مناظراتی است که اهل‌بیت علیهم‌السلام داشتند. به عنوان نمونه، ابن‌ابی‌العوجاء یک ماتریالیست است ولی وقتی‌ با بعضی از شاگردان کم‌تحمل امام مواجه می‌شود اعتراض می‌کند و می‌گوید: ما می‌رویم پیش جعفر بن محمد و راحت صحبت می‌کنیم و حضرت گوش می‌کند و جواب می‌دهد. اصل خدا را زیر سؤال می‌بریم ولی ایشان جواب می‌دهد.

یا وقتی‌ با آن اندیشه غلط دزدی که دزدی می‌کرد و بخشی از آن را به گمان ثواب، صدقه می‌داد روبرو شدند، حضرت توضیح می‌دهد و آیه «انما یتقبل الله من المتقین» را یادآور می‌گردد. البته اگر جایی باشد که فتنه باشد و برای امام معصوم احساس فتنه شود ممکن است برخورد تندتری هم داشته باشند اما آنچه غالب، عرف و هنجار بوده، تمسک و توسل به عنصر توضیح، ترمیم، تکمیل و رد اندیشه در حد بیان اندیشه خودشان بوده است.

آیا اینکه هیچ معصومی مجازات مرتد را اجرا نکرد را می‌توان از ادله عدم جواز مجازات مرتد قلمداد کرد؟

صرف عدم اجرا، دلیل بر رد یک گزاره نیست. اگر در یک فرآیند صحیح و مجتهدانه به این برسیم که مرتد با معنایی که دارد و جریانی که پشت ارتداد بوده و قرآن اشاره می‌کند، مجازات آن اعدام است ولی معصوم این کار را انجام ندهد، نمی‌توانیم بگوییم پس این گزاره غلط است؛ اما یک‌چیز را می‌توانیم بگوییم و آن اینکه زمان و مکان بر روی مجازات مخصوصاً مجازات سنگین می‌تواند خیلی تأثیر بگذارد؛ یعنی اگر پیامبر مجازات مرتد را اجرا نکرده باشد، در زمان حضرت امیر علیه‌السلام اجرا نشده باشد و در زمان حکومت امام حسن علیه‌السلام نیز انجام نشده باشد، پس معلوم می‌شود که اجرای حد، از یک مؤلفه‌هایی متابعت می‌کند که باید آنها را در اجرای حکم در نظر بگیریم.

در زمان اهل‌بیت مثلاً در زمان امام علی علیه‌السلام، کسانی که به امام نسبت الوهیت دادند. آیا امیرالمؤمنین علیه‌السلام با آن‌ها برخوردی داشتند؟

نقل شده است که حضرت در مقابل کسانی که معتقد به خداانگاری ایشان بودند برخورد سختی کردند. بخاری نقل می‌کند که حضرت امیر علیه‌السلام آنها را سوزاندند. البته این را از منبعی نقل می‌کند که حتماً جعل بنی‌عباس است؛ چون در آنجا می‌گوید که ابن عباس به امیر علیه‌السلام گفت: اگر پیامبر بود این کار را نمی‌کرد، یعنی این‌ها می‌خواهند یک ستایشی از ابن عباس بکنند و یک منقبتی را برای حضرت امیر داشته باشند، درحالی که این چنین نیست؛ زیرا اولاً ابن عباس ادب دارد. رابطه او با امیرالمؤمنین، رابطه استاد و شاگردی است و لذا این کار را نمی‌کند. به‌هرحال ما باید زندگی حضرت امیر را در یک پکیج و دریک بسته مطالعه کنیم و مطالعه زندگی حضرت امیر علیه‌السلام در یک بسته و در یک نظام حلقوی و کنار هم، این را رد می‌کند.

با توجه به احکامی نظیر حرمت نشر کتب ضاله و مجازات مرتد در تراث فقهی اسلامی، آیا اساساً می‌توان به شیوه برخورد حاکمان جور با اهل‌بیت اعتراض کرد؟

چه ربطی دارد؟ آیا معارف اهل‌بیت، کتب ضلال بوده است و آیا آن‌ها اهل‌بیت را مرتدان از دین به‌حساب می‌آوردند؟ توجه داشته باشید. ممکن است حاکمان جور، مثل یک شیعه منصف معتقد به مثلاً عصمت یا امامت نبوده باشند اما اهل بیت را به‌عنوان‌ انسان‌های امین و انسان‌های صادق می‌دانستند. اگر یک کسی مثل منصور دوانقی پیدا می‌شود و خبیثانه امام را به شهادت می‌رساند، آن‌یک حرف دیگر است؛ اما حتی او هم نگفت امام مرتد یا منشأ افکار ضلال است.

یک نکته‌ را خیلی باید توجه کنیم و آن اینکه متأسفانه مشکل کشور ما است این است که مبارزه با اندیشه، گاهی تبدیل می‌شود به مبارزه با صاحب اندیشه؛ یعنی اگر من بخواهم کسی را نقد کنم، نمی‌آیم کتابش را نقد کنم، نمی‌آیم پایان‌نامه‌اش را نقد کنم، بلکه می‌آیم خودش را نقد می‌کنم، در حالی که این کار بسیار بد است. حالا یک کسی کتاب ضلالی دارد. بسیار خب، باید کتابش را جمع کرد. البته اگر جواب بدهد. گاهی وقت‌ها هم برعکس جواب می‌دهد؛ اما آیا باید خودش را اعدام کرد؟ به نظر می‌رسد هیچ ملازمه‌ای بین این دو وجود ندارد. بلکه باید خودش را هدایت و دلالت کرد. حالا اگر به یک جاهای خطرناکی برسد، این‌یک حرف دیگر است.

بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام آمدند در مجلس یزید و گفتند که ما خارجی‌ها را آوردیم. خیلی‌ها هم قبول کردند و سنگ پرت می‌کردند به نیت این‌که خارجی هستند. پس معلوم می‌شود همه مخالفین، اهل بیت را انسان‌هایی پاک و مسلمانانی راستین نمی‌دانستند.

اگر یک‌ حرفی را یک عامی در یک‌ زمان خاصی بزند، نباید این را یک جریان حساب کنیم. من حواسم به این نقض شما بود اما در جهان اسلام، مسلمین، اهل‌بیت را به‌عنوان ناشران افکار ضلال می‌شناختند نه از مرتدان از دین. حالا یک یزیدی که بویی از اسلام ندارد و خودش اجنبی است، یک‌ حرفی برای توجیه کارش زده است که بعداً هم آن نقض می‌کند و اهل بیت را احترام می‌کند، ولی نباید کار او را به عنوان جریان جامعه اسلامی قلمداد کرد. موقعیت اهل بیت در میان مسلمانان به خصوص قرون اول و دوم هجری، به قدری ممتاز بوده است که جا دارد برای آن، یک پایان نامه نگاشته شود.

آیا قول به آزادی بیان با حرمت نشر کتب ضلال سازگار است؟

این خودش یک بحث مستقلی است. من اگر در مقام پاسخ شما بربیایم اولاً شاید مخاطب ما این‌گونه فکر کند که شاید من می‌خواهم از برخی از وضع‌های موجود دفاع بکنم یا می‌خواهم بگویم که هرچه در طول تاریخ رفتار شده درست بوده است. اما قصد من ابدا چنین چیزی نیست؛ اما ببینید در یک بحث دانشگاهی و علمی، آیا ما حق برخورد و مبارزه منطقی با اندیشه و بیان مخالف را داریم یا نداریم؟ گاه کسی مثل عبدالعلی بازرگان می‌گوید ما روایاتمان تازه از قرن سوم نگاشته شده است. خب، این کار یک کتاب سوزی نرم است. می‌دانید که امروزه با کتاب سوزی خشن مواجه نیستیم. نقل است که صلاح‌الدین ایوبی در یک هفته، حمام‌های لبنان را با کتاب‌های شیعه سوزاند و آب حمام‌ها را گرم کرد، ولی الآن اگر کسی این کار را بکند همه او را ملامت می‌کنند، لذا آن شخص می‌آید و می‌گوید اصلاً کتابتی نبوده است و تازه از قرن سوم یا چهارم، ثبت روایات شروع ‌شده است.خب، این حرف، خلاف واقع، خلاف تاریخ و خلاف عقل است.

وقتی این اندیشه پخش شود، بسیاری آن را می‌شنوند اما همه آنها به دنبال جواب نمی‌آیند. این همان مشکلی است که امروز من با امثال دکتر سروش و عبدالعلی بازرگان دارم؛ چرا که مخاطبان ما، عام و خاص من وجه هستند. در اینجا اگر برای کتاب‌های این شخص منحرف، ممنوعیتی ایجاد نشود، باعث انحراف افراد بسیاری می‌شود که به هر دلیل، فرصت شنیدن پاسخ مخالف را ندارند. البته باز هم می‌گویم که منظور من از ممانعت از انتشار، دفاع از هر سانسوری که در کشورهای مختلف انجام می‌شود نیست. بله بهترش این هست که اگر کسی می‌خواهد واقعاً اظهارنظر بکند باید تعهد برای اظهارنظرش داشته باشد. من در جواب آقای سروش که گفت روایات صحیح و معتبر مثل یک انگشتری است در تلی از زباله، مطالبی را گفتم؛ اما ایشان در جمع چه کسانی این حرف‌ها را می‌زند؟ یک عده مهندس، دکتر، دانشجو، طلبه سطح ۲ و ۳، زن و مرد و … . حالا چند نفر از این‌ها می‌روند پیش یک عالم تا به آن‌ها بگوید که آقایان خانم‌ها! ما با عصر پالایش احادیث مواجه هستیم، اهل‌بیت ما احادیث را پالایش کردند و …؟ عده کمی این کار را می‌کنند و بسیاری از آنها از شنیدن پاسخ محروم می‌مانند.

آیا می‌توان احکامی مثل مجازات مرتد و حرمت نشر کتب ضاله را در زمره احکام حکومتی و غیردائمی معصومین قلمداد کنیم؟

از نظر فنی و فقهی، اگر کسی ادعا کند و از عهده اثباتش بربیاید اشکال ندارد. در این صورت، دیگر حق نداریم ناراحت و عصبانی بشویم و رگ گردنمان ورم بکند که اسلام نابود شد! مگر نگفتند مقدار دیه حکم حکومتی بوده است؟ خب، حالا یک کسی ادعا می‌کند که این احکام هم حکومتی است. اینکه اشکالی ندارد؛ اما نکته‌ای که می‌خواهم به شما بگویم این است که بحث نشر کتب ضلال، یک بحث عقلی است. چرا ما فکر می‌کنیم این را اسلام آورده است؟ این ‌یک بحث عقلی است. درواقع یعنی آسیب زدایی و از بین بردن عوامل گمراه‌کننده. مگر این حکم، اساسا اختصاص به شرع اسلام و تشیع ندارد که بحث از حکومتی یا غیرحکومتی بودن آن مطرح شود بلکه یک حکم عقلی است، لذا این بحث، از اساس، جا ندارد. البته عرض کردم اگر کسی این ادعا را کرد نباید او را تخطئه کرد و گفت تو از دین خارج شدی یا کذا یا کذا.

آیا با احکامی نظیر نجاست کفار که در دنیای فعلی هتک تلقی می‌شود، اساساً امکان مراوده و گفتگو با ادیان وجود خواهد داشت؟

اولاً به‌هرحال پرونده این مسئله قابل بازخوانی است و اگر کسی بازخوانی بکند و بر اساس اقتضائاتی به خلاف این نتیجه برسد نباید ملامتش کرد. لذا اگر ملاحظه کرده باشید من در خیلی از صحبت‌هایم اشاره می‌کنم به فقه تعامل تا تقابل. ممکن است یک گزاره‌ای متناسب با دوران تقابل باشد. این مطلب، جای بحث و گفتگو دارد.

ثانیا: ما نجاست را به معنای پلشتی، پلیدی می‌گیریم و لذا می‌گوییم فلان حیوان چه پلیدی‌ای دارد که نجس است؟ درصورتی‌که نجاست یعنی وجوب اجتناب نه وجود پلیدی در فرد نجس. لذا می‌دانید که خیلی‌ها مثل شیخ انصاری می‌گویند این احکام وضعی هیچ چیزی غیر از تکلیف نیست یا مثل مرحوم امام خمینی در تحریر می‌گوید این‌یک حکم سیاسی است به معنای فاصله گرفتن و اجتناب، نه پلیدی و پلشتی طرف. اگر این‌طور باشد شاید ما نگاهمان به این حکم عوض بشود. من به صورت کلی به شما بگویم: کاری که فقیهان ما در دوران معاصر باید انجام بدهند، قدم برداشتن در مسیر تعامل است. ما اگر توقع داشته باشیم که دیگران با ما تعامل سازنده داشته باشند و هیچ حرکتی در راستای تقابل برندارند ما هم نباید برداریم.

از یک‌ طرف ما می‌گوییم دین را باید گسترش بدهیم و می‌خواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم؛ اما مثلاً وقتی با فلان کشور می‌خواهیم مذاکره کرده و با آن‌ها دست بدهیم، میگوییم آقا ببخشید شما نجس هستید! ما نمی‌توانیم با شما دست بدهیم. این جای سؤال دارد که چگونه تعاملی است؟

ما باید ببینیم وقتی می‌خواهیم یک حکمی را اجرا بکنیم چگونه باید اجرا کنیم. من در این کتاب ای که اخیراً مشغول هستم یک بحثی دارم به نام انعطاف در قانون و انعطاف در اجرای قانون؛ یعنی حتی ما ممکن است که یک انعطاف‌ها و ترخیصانی در اجرای قانون داشته باشیم که اگر آن‌ها را اجرا کنیم مطمئن باشیم که به مشکلی بر نخواهیم خورد. بله، بر اساس برخی از فتاوای محدودکننده و اجراهای محدودکننده‌تر، حکم طور دیگری می‌شود، ولی خب، من که مدافع آن فتاوا نیستم. من دفاع از شریعت می‌کنم، نه دفاع از هر فقهی. فقه با شریعت فرق می‌کند. فقه، نظرات بزرگان است اما شریعت، حکم الهی است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898195

دیگر خبرها

  • آرامگاه «گهواره‌گر» یکی از زیباترین بناهای به‌جا مانده در دشت توس
  • پاسداران سرباز ولایت و انقلاب اسلامی هستند
  • حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدال ولایت را از امام زمان خود گرفت
  • آماده ارسال// حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدال ولایت را از امام زمان خود گرفت
  • همه دستاوردهای امروز ایران اسلامی، از برکات نهضت امام راحل است
  • علم الهدی: دشمنان اسلام چشم به ولایت معصوم دارند
  • حرکت به سمت بیانیه گام دوم انقلاب وظیفه اصلی فرماندار کاشان
  • علم الهدی: دشمنان اسلام از مسائل سیاسی عبور کرده و چشم به ولایت معصوم دارند
  • مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردی‌سازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)
  • جمع کردن کتب ضلال، گاهی اثر عکس دارد!