تحولات سودان زمینه ساز بهار عربی تازهای است
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۲۶۰۱۵
خبرگزاری مهر به نقل از «نشنال اینترست»، در مقالهای به قلم «محمد ایوب» استاد برجسته دانشگاه میشیگان به بررسی تحولات کشورهای سودان و الجزایر و مقایسه آنها با بهار عربی در مصر پرداخت. او همچنین عضو ارشد مرکز سیاست جهانی ( Center for Global Policy) نیز میباشد.
سودان در پی کودتای اخیری که در پی تظاهرات مردم تجربه کرده و الجزایر شاهد اعتراضات مردمی علیه نظام حاکم بعد از کناره گیری عبدالعزیز بوتفلیقه از سمت ریاست جمهوری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه ترجمه این مطلب آمده است:
این که جنبشهای دموکراسی در سودان ممکن است راه پیشینیان خود را که به نظر میرسد در بهار عربی سال ۲۰۱۱ پیشرو بودند در پیش بگیرند وجود دارد. به استثنای تونس جایی که مقامات قضائی آن هنوز کمتر دچار فساد هستند، دیگر کشورها دچار بهار عربی یا قوانین استبدادی میشوند یا به آشوب کشیده میشوند. بزرگترین آنها مصر بود که تلاشهایش به دلایلی بی نتیجه ماند، یکی از این دلایل دسیسههای فریبکارانه مقامهای ارشد نظامی و دلیل دیگر اشتباهات استراتژیکی بود که اخوان المسلمین در مدت کوتاهی پس از سرنگونی حسنی مبارک که کنترل کشور را به دست داشت انجام داد. مقالهای تحت عنوان «مستبد نابود شد، نیروی نظامی پایدار خواهد بود» توسط من منتشر شد که حاکی از این پیش بینی بود که رفتن مبارک به معنی پایان تسلط سیستم نظامی نیست و افسران ارشد نظامی از راههای مختلف به ماندن در قدرت ادامه خواهند داد. متأسفانه پیش بینی من درست از آب درآمد و حکومت استبدادی به مصر بازگشت و این بار بسیار مستبدانه تر از زمان حسنی مبارک بود.
پس از سرنگونی مبارک در فوریه سال ۲۰۱۱ لیبی و یمن هم در چنین آشوبی گرفتار شدند و به بخشهایی تقسیم شدند که هر بخش توسط یکی از سران جنگی اداره میشد. یمن هم به صحنه اصلی رقابتهای منطقهای تبدیل شده است، رقابتی که به قیمت جان هزاران نفر تمام شده و سختیهای غیر قابل تحملی به مردم تحمیل میشود. سوریه به سرعت پس از حرکت به سمت دموکراسی شکست خورد. تا حدی به خاطر دخالت قدرتهای منطقهای مانند عربستان سعودی و تا حدی به خاطر دخالت دیگر دولتهای جهانی مانند آمریکا.
به نظر میرسد مواردی چون سودان به چند دلیل یادآور بهار عربی است. نخست افزایش ناگهانی نیروی نظامی که توسط البشیر حمایت میشدند و به شکل تصادفی با هم همزمان شدند. در اصل وسیله اصلی که به آنها کمک کرد به سرانجام برسند این بود و هست که توانستند حمایت فوری صدها هزار نفر از مردم جان بر کف را به دست آورند و آنها را به خیابانها آورند. البته هر چند این تاکتیکی نیست که برای مدت طولانی بشود به کار بست. از آنجا که تأثیر میدان «تحریر» مصر در این پدیده به روشنی دیده میشود در نتیجه این خطر وجود دارد که جنبش سودان نیز مانند جنبش میدان تحریر که بعد از سرنگونی حسنی مبارک از بین رفت به دلیل عدم سازماندهی و درگیری بین حزبهای مخالف از بین برود.
دومین دلیل این شباهت سیستم انتقالی آن است که به طور معمول پروسه طولانی است و به سازمانی منظم با تفکر واحدی مانند بلشویکها در روسیه یا حزب جمهوری اسلامی ایران نیاز دارد که بتواند نیروی جنبشی انقلاب خود را تا زمانی که قدرت پیشین کاملاً سرنگون شود حفظ کند.
در بیشتر موارد سرنگونی شخصی که در رأس قرار میگیرد لزوماً به معنی انتقال قدرت نیست. علی رغم تفاوتهایی که در مورد این دو کشور وجود دارد هیچ شاهدی مبنی بر این که چنین سازمانی در سودان وجود داشته باشد به چشم نمیخورد.
دلیل سوم شباهت آنها قدرتی است که در واقع در پشت صحنه نظامهای استبدادی قرار دارد. سران نظامی و تعداد معدودی از ثروتمندان که گروههای ضربتی را فرا میخوانند. قدرتها وقتی توسط اختلاف عقاید عمومی تهدید شدند معمولاً تمایل دارند حاکم مستبد که نشان مسلم رژیم و نماد استبداد است و نزدیکان آن را قربانی کنند تا ساختار قدرت حاکم را حفظ کنند. این دقیقاً چیزی است که در مصر اتفاق افتاد.
سران ارشد نظامی و حاکمان اصلی دولت بیشتر تمایل داشتند مبارک، خانواده اش و نزدیکانش را برای حفظ قدرت قربانی کنند. در یکسری حرکتهای سنجیده در آغاز آنها برای جلب اعتماد مردم خود را مدافعان جنبشهای دموکراتیک در برابر زیاده روی های پلیس جلوه دادند سپس دیکتاتور را برکنار کردند و به یک حکومت کوچک موقتی اجازه حکومت دادند و در نهایت هویت واقعی خود را با برکنار کردن دولت انتخاب شده و با به کار بردن خشونت و روی کار آوردن دولت جعلی که ظاهر مشروع داشت نشان دادند.
در مورد هر دو کشور الجزایر و سودان این نیروی نظامی است که ستون اصلی نظام است. در پاسخ به ناآرامیهای مردم پس از برکناری البشیر و بوتفلیقه بود که در ادامه آنها به وسیله نزدیکترین همراهانشان و حکومت موقتی که به وسیله سران نظامی اداره میشد جایگزین شدند. هدف اصلی آنها این بود که مردم ناراضی که خود را عامل تغییر و طرفداران حرکتهای مردمی میدانستند را آرام کنند. این تکرار سناریوی مصر است که به اقتضای زمینههای محلی با تغییرات جزئی همراه است.
در سودان ژنرال «صلاح عبدالله قوش» در تلاش است گروهی از سران نظامی و تعداد از ثروتمندان را گرد هم آورد. در الجزایر تظاهرکنندگان ۱۶ فوریه اعتراضات را آغاز کردند و در ۲ آوریل بوتفلیقه را وادار به استعفا کردند. و این در حالی است که «عبدالقادر بن صالح»، رئیس پارلمان اعیان الجزایر و رئیس دولت موقت این کشور طبق قانون اساسی موظف است در عرض نود روز انتخابات را سازماندهی کند. مشخصاً بن صالح، رئیس جمهور موقت الجزایر مانند بوتفلیقه از این دستورالعملهای نظامی پیروی خواهد کرد. به نظر میرسد او از جایگاه خود حفاظت کند در حالی که ژنرال «قائد صالح» و نزدیکان او در این فکر هستند که چه کار باید بکنند تا در حالی که سیستم ریاست خود را حفظ میکنند موقعیت را خنثی کنند. با توجه به رهبری غیر منسجم و پراکنده و با انتخابات ریاست جمهوری که فقط سه ماه با آن فاصله داریم بعید است بتوان کاندیدایی جز آنچه نیروی نظامی ترجیح میدهد انتخاب کرد. احتمال این که شخص دیگری متفاوت از بوتفلیقه به قدرت برسد و کنترل امور را به دست گیرد که به اندازه او حاضر به انجام دستورات باشد بسیار محتمل است.
در مورد سودان که مردم از اواسط دسامبر اعتراضات را آغاز کرده اند، البشیر در ۱۱ آوریل توسط یک شورای انتقالی نظامی به رهبری «عوض بن عوف» یک حالت فوق العاده سه ماه را اعلام کرد و اعلام کرد کشور به مدت دو سال توسط یک شخص موقت اداره میشود. هرچند پس از ادامه اعتراضها که به رهبری انجمن حرفهای های سودان (Sudanese Professionals Association) رهبری میشد «عوض بن عوف» کناره گیری کرد و «ژنرال البرهان»، بازرس نیروی نظامی به عنوان رهبر شورا تعیین شد. مخالفتها برای تقاضای تشکیل یک نهاد مدنی ادامه پیدا کرد ولی این خواسته از سوی نظامیان برآورده نشد.
وضعیت سودانیها از جهاتی با مردم الجزایر متفاوت است. از طرفی رهبری سودان که به عهده انجمن حرفهای های سودان است تا حدی جنبشهای طرفدار دموکراسی را منسجم میسازد. از طرف دیگر به علت این حقیقت که البشیر و نیروی نظامی توسط عوامل اسلام گرا حمایت شدند جامعه سودان به دو بخش سکولار و اسلامی تقسیم شده است و این از قابلیت عمل در قالب یک واحد همبسته می کاهد. شاخههای اسلام گرا به البشیر نزدیک بوده اند و نیروهای نظامی برای در دست گرفتن رژیم این گونه انتخاب کرده اند که شریعت را بهانه یک تجارت کثیف قرار دهند. این شکاف اجتماعی احتمالاً به نفع نیروی نظامی خواهد بود و از اسلام گراها علیه سکولارها استفاده میشود.
تا زمانی که عوامل خارجی سودان و الجزایر را به وحشت ننداخته اند هنوز احتمال این که آنها بتوانند در زمان نه چندان دور کاری از پیش ببرند وجود دارد که البته این به پیچیدهتر شدن اوضاع نیز میانجامد. الجزایر از نظر منابع نفتی غنی است و قدرتهای اروپایی به ویژه فرانسه سهم عمدهای در نتایج سیاسی آن دارند. در سال ۱۹۹۲ زمانی که نیروهای سیاسی اجازه ندادند انتخابات که جبهه نجات بخشی اسلامی بود و در انتخابات تقریباً در حال پیروزی بود به نتیجه برسد فرانسه به نفع رژیم نظامی وارد عمل شد. فرانسه باز هم اگر منافع سیاسی و اقتصادی خود را در مستعمره پیشین خود در خطر ببیند وارد عمل میشود.
در سودان، قدرتهای منطقهای و به ویژه عربستان سعودی اگر شرایط بد شود و درگیریهای داخلی روی دهد ممکن است دست به دخالت بزنند. البرهان، رئیس شورای نظامی انتقالی چند روز پیش از عربستان سعودی و امارات متحده عربی در نشستی که در قالب یک هیأت بلند پایه که در خارطوم داشتند مقامات این کشورها را مورد مدح و ستایش قرار داد. سودان از عربستان سعودی در چندساله گذشته ۲.۲ میلیارد دلار برای حمایتش از عربستان در جنگ یمن گرفته است.
خارطوم که برای دههها روابط خوبی با ایران داشت در مارس ۲۰۱۵ به خاطر کمک مالی که از عربستان سعودی دریافت میکرد، درست پیش از پیوستن به جنگ یمن روابطش را با ایران قطع کرد. خیزش دموکراتیک در سودان برای تهران یک بار دیگر این موقعیت را به وجود آورد که نفوذ خود را در این کشور بازیابد هرچند مسلماً این مسأله این نیاز را برای ریاض به وجود میآورد که حمایت خود را از نیروی نظامی بیشتر کند.
همه این عوامل، به ویژه نبود انسجام و رهبری در جنبشهای دموکراتیک و نقش حساس نیروی نظامی در پروسه تغییرات در سودان نیروی نظامی را به تنها نیروی سازماندهی شده سیاسی تبدیل کرده است. حمایت خارجی از نیروی نظامی در سودان امکان مشخص دیگری است که البته جنبشهای دموکراتیک را دشوارتر میسازد.
در نتیجه تکرار سناریو مصر احتمال تکرار دارد. آنچه مصریها با صرف هزینه بسیار آموختند این بود که سقوط سمبولیک خود به خود به انتقال به یک سیستم استبدادی نمیانجامد. دارندگان واقعی قدرت در سیستم، افسران ارشد نظامی نسبت به رهبران غیر نظامی مانند مبارک، البشیر و بوتفلیقه بسیار سختتر برکنار میشوند. تنها فشار پایدار علیه آنها در طولانی مدت و مجموعهای از رهبرانی که از سازماندهی بالایی برخوردارند و برای فداکاریهای قابل توجه جانی و مالی برای رسیدن به هدفشان آماده اند میتوانند به این هدف دست پیدا کنند و چنین عواملی در سودان به چشم نمیخورد.
کد خبر 4597624منبع: مهر
کلیدواژه: بهار عربی الجزایر سودان مصر محمد ایوب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۲۶۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فعالیت بیش از هزار نیروی مردم ستاد امر به معروف و نهی از منکر اصفهان در نوروز
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز اصفهان ؛ دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر استان استان اصفهان گفت: نیروهای مردمی در حدود ۱۷ ایستگاه تفریحی شهر اصفهان مستقر شدهاند.
حجت الاسلام محسن مظاهری افزود:در ۱۵ ایستگاه گروه فرهنگی فعالیت دارد و در حدود ۱۰ ایستگاه گروههای خواهر فعالیت میکنند و در هفت ایستگاه نمازهای صبح، ظهر و عصر برگزار میشود.
وی اضافه کرد: بخشی از فعالیت های این نیروها در زمینه تذکر در راستای حفظ حقوق شهری است و بخشی در زمینه پوشش، عفاف و حجاب است.