در مدیریت فرهنگی کشور جسارت وجود ندارد/ عدم اعتقاد به خرد جمعی باعث سانسور میشود
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۳۵۹۰۳
به گزارش خبرنگار ایلنا، کیارش اسدیزاده با سومین فیلم سینمایی خود به نام موج اف ام ردیف 48 در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده است. این فیلم به مسئله رسانه و گفتگو در جامعه امروز میپردازد. به مناسبت نمایش این فیلم که با استقبال منتقدان و اهالی رسانه روبرو شده، با کارگردانش گفتوگو کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایده فیلم چگونه شکل گرفت زیرا داستان فیلم موج اف ام ردیف 48 از جمله ماجراهایی نیست که بتوان در صفحات روزنامهها یا سطح جامعه آن را یافت؟
قصه فیلم واقعی نیست البته به لحاظ فنی آنچه در فیلم رخ داده با توجه به تکنولوژیهای امروز امکانپذیر است ایده این فیلم از زمانی شکل گرفت که من حدود سه سال پیش به برنامههای رادیویی بسیار گوش میدادم و بیشتر برنامههایی را میشنیدم که شکل جنگ و مجله داشتند و به مسائل روز میپرداختند و بعد از آنکه ایده فیلمنامه شکل گرفت آن را با طوفان مهردادیان که سالها در رادیو کار میکرد مطرح کردم و باهم نگارش فیلمنامه را آغاز کردیم.
فیلم نشان میدهد که رادیو به عنوان یک رسانه فراگیر و جزئی از رسانه ملی آنچه که باید بگوید را بیان نمیکند و به نوعی حرف مردم را نمیزند. امکان داشت که در این فیلم انتقادات شدیدتری به رادیو مطرح شود اما این مساله رخ نداده است.
هدف اصلی من از ساخت این فیلم الزاما صداوسیما و انتقاد از رسانه ملی نیست. ما در جامعهای زندگی میکنیم که در همه ابعاد و شکلهای مختلف اعم از صداوسیما، اینترنت، روزنامه و فضای مجازی هر کسی که تریبونی در دست دارد، اصولا بسیاری از حرفها را بیان نمیکنند البته این به این معنی نیست که مسائل را غیرواقعی بیان میکنند و یا حذف میکنند بلکه بسیاری از حرفها گفته نمیشود آن هم به دلیل تابوهای غلطی که در جامعه وجود دارد. درحالیکه بعد از یک دورهای وقتی حرفی که گفته نشده بیان میشود متوجه میشویم که هیچ اتفاقی رخ نداده است. امروز متاسفانه در جهان راهحل اول برای حل مشکلات، جنگ و مجادله است و من در این فیلم تلاش کردم بگویم که با گفتوگو و تعامل میتوان بسیاری را مشکلات را حل کرد و گفتوگو سوپاپ اطمینانی برای هر جامعهای است. اگر فلش این فیلم به سمت صداوسیما و رسانه ملی رفته است فقط بهانه است تا بحث اصلی که لزوم گفتوگوست، مطرح شود.
نکته قابل توجه در این فیلم این است که قبل از آنکه از بیرون رادیو به آن هجمهای صورت بگیرد در درون این رسانه بین مدیران و گویندگان اختلافاتی وجود دارد و مدیران رادیو با کارمندان خود نمیتوانند به یک فهم مشترک برسند؟
نبود تفاهم و درک مشترک یک معضل بزرگ جهانی است که از جزئیترین بخشهای جامعه تا کلانترین آنها وجود دارد و حتی ممکن است من فیلمساز با گروهم نیز به یک فهم درست نرسیم و دلیل آن این است که اصولا تعامل و گفتوگو در جامعه ما نهادینه نشده است و ما در هر پوزیشنی که قرار میگیریم میخواهیم فقط حرف خودمان باشد و زمانی که به قدرت میرسیم به هیچ عنوان به حرف دیگران گوش نمیکنیم.
فیلم به مساله سانسور اشاره میکند آیا سانسور نیز به نوعی نتیجه نبود گفتوگوست یا دلایل دیگری دارد؟
وقتی شما به عنوان مدیر یک رسانه (اعم از رادیو، تلویزیون، خبرگزاری، روزنامه) مخاطب را در معرض یکسری از اتفاقات قرار نمیدهید و همچنین بخشی از اطلاعات را به او نمیدهید ناخودآگاه ترس از واکنش مخاطب در صورت دیدن و شنیدن آنچه که شما نمیخواستید بداند به سراغتان میآید. وقتی شما به عنوان یک مدیر پشت میز به خرد جمعی اعتقاد ندارید و احساس میکنید که اگر مطلبی را منتشر و یا برنامهای را پخش کنید، باعث شود آگاهی به مخاطب بدهد که بر علیه شما دست به شورش بزنند، طبیعی است که پای سانسور وسط بیاید. به همین دلیل ما شاهد هستیم که در مدیریت فرهنگی کشور جسارت وجود ندارد و به صورت کلی مدیران حاضر به این جسارت نیستند که مخاطب را در مقابل مسائل روز قرار بدهند.
فیلم قابلیت این را دارد که دو جهتگیری را در پیش بگیرد اول تبدیل بشود به یک فیلم پلیسی و گروگانگیری و دوم آنکه تبدیل به یک فیلم سیاسی بشود اما شما عمدا از این دو مساله خودداری کردید؟
فیلمی که به نمایش درآمد با فیلمنامهای که ما به وزارت ارشاد ارائه کرده بودیم و بعد ساختیم هیچ تفاوتی ندارد و ممیزی نشده است. از ابتدا که من میخواستم این فیلم را بسازم رویکردم صرفا بحث رسانه بود و اصلا دنبال وجه پلیسی و امنیتی و همچنین وجه سیاسی برای این فیلم نبودم و نمیخواستم شکل اپوزیسیون بگیرد. وجه پلیسی به هیچ عنوان مورد علاقه من نیست و اگر نیز شکل اپوزیسیون میگرفت احتمال داشت انگهایی دیگری به فیلم بخورد که من اصلا با آن موافق نبودم و تلاش کردم به نوعی نجیبانه حرفم را بزنم زیرا معتقدم اگر ما به دنبال اصلاح شرایط جامعه هستیم نباید فضای جامعه را با آثاری که میسازیم تبدیل به یک فضای دوقطبی بکنیم زیرا در فضای دوقطبی اصلاحات صورت نمیگیرد. رویکرد من این بود که بگویم وقتی رسانهای مانند صداوسیما که بزرگترین تریبون در جامعه است و با پول مردم اداره میشود در دست یک گروهی قرار میگیرد آن گروه در قبال مردم و جامعه وظیفه دارد که مسائل روز را بدون سانسور مطرح کند.
در پایان فیلم فردی به گروهی که از بیرون رادیو را در دست گرفتهاند اضافه میشود که مسئول فنی اصلی رادیوست و به نوعی نفوذی است؟
واقعیت این است که ما نمیتوانیم بگوییم که همه افرادی که در یک سازمان کار میکنند افرادی هستند که از فیلترهای سخت رد شده و دیگر هیچ اشکالی ندارند بلکه در هر لحظه میتوانند تغییر کنند و نفوذی باشند و صداوسیما و رسانه ملی نیز از این مساله مستثنی نیست و نمیتوان گفت که تمام افرادی که در صداوسیما کار میکنند کاملا با این سازمان همسو هستند و اهداف و حرفهای آن را قبول دارند و هیچ کسی خلاف جهت حرکت نمیکند بلکه زمان و شرایط هر فردی را تغییر میدهد.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: ستاره اسکندری صدا و سیما کیارش اسدی زاده هوتن شکیبا رضا بهبودی جشنواره جهانی فیلم فجر ستاره پسیانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۳۵۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوبهای ۷۸ کار دوستان ما بود!
اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که انتخابات مجلس را تحریم کردند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اصلاح طلبان راهبرد خود برای فضای داخل مجس شورای اسلامی را مشخص کرده اند، بر اساس اخبار دریافتی اصلاح طلبان ضمن تاکید بر شکل گیری فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و لزوم مدیریت بهینه آن، خارج از پارلمان تاکید کرده اند که هدف اصلی این جریان در مجلس باید تعمیق شکاف میان قالیباف و جبهه پایداری و حامیان دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز درباره ترکیب مجلس آینده نوشته است:
با نزدیک شدن به روز برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی گویا فضای انتخاباتی در داخل مجلس هم در حال گرم شدن است و چنان که از خبرهای پشت پرده و البته جلوی پرده میتوان فهمید باید بگوییم شاخههای تندروی اصولگرا در حال افزایش تحرکات خود برای کنار زدن «محمدباقر قالیباف» هستند. بعد از اینکه خبرهای جلسه «حمید رسایی» با برخی از نمایندگان در رسانهها منتشر شد روز گذشته نوبت به «مجتبی ذالنوری» بود، نایب رییس کنونی مجلس که تلاش دارد خود را در جمع نامزدها حفظ کند رسید تا انتقادهای تندی از نوع مدیریت مجلس بکند، هرچند در نطق خود اعلام کرد که در مورد فرد خاصی صحبت نمیکند ولی بهخوبی مشخص بود که مخطالبش چه کسانی بود.
این روزنامه اصلاحطلب در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد:
او در این بین حتی مواردی در خصوص اصلاح روند فعالیت مجلس را هم مطرح کرد. که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. باتوجه به تحرکات شاخههای تندروی اصولگرا مانند شریان، پایداری و صبح ایران باید بگوییم که آنها پروژه عبور از قالیباف را پیش از شروع رقابتهای ۱۱ اسفند آغاز کرده بودند. در روزی که رائفیپور در میتینگ انتخاباتی خود هدف را رقابت با قالیباف عنوان کرده بود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که در بین ۵ گزینه مطرح شده تنها قالیباف است که از شاخه غیر تندرو وارد میدان انتخابات ریاست مجلس خواهد شد.
روزنامه آرمانملی دیگر روزنامه اصلاحطلب است که علاقه خاصی به مدیریت مجلس آتی داشته و نیمنگاهی نیز به انتخاب رئیس بعدی دارد، این روزنامه مینویسد:
هر چه به روزهای پایانی عمر مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم انتظارات برای تشکیل و آغاز به کار مجلس دوازدهم بیشتر میشود و گعدهنشینیها و دورهمیهای منتخبان مجلس دوازدهم برای تاثیرگذاری بیشتر در مجلس آینده افزایش مییابد. البته در دور نخست که شاهد رقابت درون گروهی اصولگرایان با یکدیگر بودیم و قابل پیشبینی هم بود لیست امناء دست بالا را پیدا کرد و اکثریت نفرات راه یافته از تهران به مجلس از این لیست بودند. حال اینکه در دور دوم مجددا همه چیز طبق روال دور اول انجام خواهد شد و تمام کسانیکه در دور اول حدنصاب ممکن آرا را بهدست نیاورده بودند باهم به رقابت خواهند پرداخت. اما اینکه در دور دوم انتخابات چه میزان از واجدان شرایط بخواهند در انتخابات شرکت کنند خود محل سوال است.
اصلاح طلبان تاکید دارند تقویت موضع قالیباف در مجلس از اهداف اصلی این جریان می باشد اما نه به دلیل حمایت از شخص قالیباف بلکه بر اساس این راهبرد که قالیباف ضعیف شده نمی تواند نزاع و اختلاف در میان جبهه اصولگرایی را در داخل و خارج مجلس تامین کند.
به باور اصلاح طلبان تاکید بر حضور قالیباف در راس مجلس گرچه در فرایند مذاکره برای تامین سهم برای فراکسیون اصلاح طلبان و بازی در این مجلس موثر است اما به طور کلی ۲ راهبرد اصلی را هدف قرار می دهد؛ یکی تولید نزاع میان اصولگرایان و تعمیم آن به شکست یکدست سازیدومی مشغول سازی قالیباف، تولید مساله برای وی!
گفتنی است اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که مشارکت در انتخابات آن را تحریم و عملا مبارزه با حاکمیت را تجویز کرده بودند و حال با برنامه ریزی برای مجلس آینده علاوه بر به نمایش گذاشتن دورویی خود، از سوی دیگر اعتیاد این جریان به قدرت را نیز عیان می سازند.
اعتراف تلویحی یک روزنامه اصلاحطلب!
روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای در ۲۴ سال پیش پرداخته است. در این یادداشت که مطابق ادبیات اصلاحطلبان، از آن اتفاق در اردیبهشت ۷۹ با عنوان توقیف فلهای نام برده شده، فضای رسانهای کشور را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است. در واقع به نظر میرسد هممیهن خواسته یک مشکل بزرگ را ناشی از آن توقیف بداند و گران فروشی کند!
هممیهن در سرمقاله خود آورده که «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاه مدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵ درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
در ادامه این مطلب آمده است که:
اکنون در چه وضعی قرار داریم؟ اثرگذاری صداوسیما در مقایسه با ماهوارههای فارسیزبان بسیار ضعیف و در حاشیه قرار دارد. صداوسیما از حیث میزان بینندگان بهشدت افت کرده و مهمتر از افت کمی، افت کیفی بهرهمندان از این رسانه هستند که بیشتر شامل افراد سالمند، با تحصیلات پایین و افراد غیرشهرهای بزرگ و روستایی، که کمترین اثرگذاری را در فضای عمومی و اجتماعی دارند!
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توییتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه اتفاق ۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟
یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵ درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.» آیا اصلاحطلبان مسئولیت این تشویش اذهان عمومی را میپذیرند؟