آیا ترامپ به پای خودش شلیک کرد؟
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۴۳۰۴۳
فرارو- دولت دونالد ترامپ، در اقدامی بیسابقه، برای صفر کردن صادرات نفت ایران تلاش میکند. آمریکاییها در همین راستا، روز دوشنبه معافیتهای موقت فروش نفت ایران به هشت کشور را تمدید نکردند. ناظران معتقدند که این اقدام کاخ سفید، با افزایش قیمتهای سوخت در آمریکا، نهایتا به ضرر دونالد ترامپ تمام خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، پس از ماهها بحث و جدل، کاخ سفید سرانجام پایان معافیتهای فروش نفت ایران را اعلام کرد. به محض اعلام این خبر، قیمتهای نفت خام در جهان، به شکل قابل توجهی، بالا رفت. تحلیلگران حوزه نفت و انرژی معتقدند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با لغو معافیتهای فروش نفت ایران، موجبات افزایش قیمت نفت را فراهم کرد. چرا که آمریکا به طور همزمان، صنایع نفت ایران و ونزوئلا، دو تولیدکننده اصلی نفت، را تحریم کرده است.
قیمت سوخت در آمریکا، مستقیما از قیمتهای جهانی نفت تاثیر میپذیرد. به همین دلیل، ترامپ در ماههای گذشته، چندین بار صریحا از سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) درخواست کرده است که با افزایش تولید، به کاهش قیمتهای نفت کمک کند. قیمتهای نفت، پس از صدور معافیتهای ایران در نوامبر ۲۰۱۸، به شدت پایین آمد. اما اکنون، با لغو این معافیتها، بار دیگر قیمتها به سطح شش ماه پیش رسیده است.
این در حالی است که طبق برخی آمارها، قیمت بنزین در آمریکا در سال جاری به دلیل نوسانات نفتی، ۲۵ درصد افزایش یافته که این سریعترین نرخ افزایش قیمت در سه سال گذشته است. تحریمهای نفتی ایران به نوعی در این افزایش دخیل بوده و تشدید اخیر تحریمهای نفتی ایران هم قیمتها را بالاتر خواهد برد.
یک روز پس از لغو معافیتهای نفتی ایران، قیمتهای نفت خام به بالاترین سطح خود در شش ماه گذشته رسید. از این رو، برخی تحلیلگران بر این باور هستند که قیمت سوخت در آمریکا، برای اولین بار از سال ۲۰۱۴، به سه دلار برای هر گالن خواهد رسید. در حال حاضر، هر گالن حدود ۲.۸۵ دلار به فروش میرسد.
در تابستان معمولا مصرف بنزین در آمریکا بیشتر میشود. تحلیلگران میگویند افزایش قیمتهای سوخت، همزمان با افزایش مصرف آن در تابستان، مالکان وسایل نقیله را خشمگین خواهد کرد. به همین دلیل ناظران، «تابستان بیرحمانهای» برای ترامپ پیشبینی میکنند. بخوانید: عدم تمدید معافیتهای فروش نفت ایران به چه معناست؟
هلیما کرافت، رئیس بخش استراتژی کالای جهانی در شرکت «آربیسی»، با اشاره به لغو معافیتهای فروش نفت ایران، به شبکه سیانبیسی گفت: «این برای رئیسجمهور ترامپ، یک اقدام حساس است.»
به گفته کرافت، ترامپ برای راضی نگه داشتن مصرفکنندگان آمریکایی، میخواهد قیمتهای نفت را مهارشده نگه دارد و در عین حال، به دنبال تنبیه ایران و ونزوئلا است. این امر، رابطه آمریکا را با دیگر تولیدکنندگان عمده نفتی، حساس میکند. لغو معافیتها، فشار زیادی به روابط عربستان و آمریکا وارد میکند. سیاست ترامپ، مبنی بر صفر کردن صادرات نفت ایران، به این مسئله بستگی دارد که آیا ترامپ میتواند سعودیها را به باز کردن دوباره شیرهای نفت متقاعد کند یا خیر. سعودیها، حدود یک میلیون بشکه ظرفیت دخیره دارند و احتمالا از این ظرفیت برای جبران نفت ایران استفاده خواهند کرد. مقامات عربستان رسما از اقدام ترامپ علیه نفت ایران حمایت کرده اند. اما این بدین معنا نیست که سعودیها فورا بازار نفت را اشباع خواهند کرد. قیمت مطلوب نفت برای عربستان، بین ۶۰ تا ۸۰ دلار است. البته به عقیده کرافت، این قیمت به ۸۰ دلار نزدیکتر است. قیمت فعلی نفت حدود ۷۴ دلار است. بنابراین، عربستان ممکن است صبر کند قیمت به ۸۰ دلار برسد و سپس تولیدش را افزایش دهد.
گزینه دوم ترامپ برای پایین آوردن قیمت نفت، استفاده از دخایر استراتژیک نفت آمریکا است. استفاده از این ذخایر میتواند قیمتها را پایین بیاورد، اما نشان خواهد داد که بازار نفت حساس شده است.
با توجه به همین شرایط حساس، لیبی بار دیگر از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. در حال حاضر، ارتش ملی لیبی به فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر، که مورد حمایت عربستان و آمریکاست، طرابلس پاستخت لیبی را محاصره کرده است. اخیرا ترامپ با حفتر تلفنی گفتگو کرده و از تلاشهای او برای «مبارزه با تروریسم» حمایت کرد. آمریکا نگران است که تولید نفت لیبی آسیب ببیند.
افزایش قیمتهای نفت تا به حال به اندازه کافی قیمت سوخت در آمریکا را بالا برده است. در فوریه گذشته، پر کردن باک ۲۵.۵ گالنی یک خودروی شاسی بلند با بنرین معمولی در آمریکا، حدودا ۵۷ دلار بود. اما طبق آمارهای دولتی، اکنون به ۷۳ دلار رسیده است. کارمندی که در هفته ۳۵ ساعت کار میکند و در ازای هر ساعت کار ۱۵ دلار به دست میآورد، اگر بخواهد هفتهای یک بار باک خودروی خود را پر کند، باید ۱۴ درصد کل درآمدش را هزینه کند. این در حالی است که همین ۱۰ هفته پیش، اختصاص دادن ۱۱ درصد کل درآمد چنین کارمندی، برای پر کردن باک خودرو کافی بود. بخوانید: دو سناریو درباره اهداف لغو معافیتهای فروش نفت
بریتانی تروتر، راننده پاره وقت شرکت «لیفت» در واشنگتن، به خبرگزاری رویترز گفت: «من از قیمتگذاری بنزین آگاه هستم.» تروتر میگوید افزایش قیمت سوخت، سود او را کمتر کرده و وضعیت مالیاش را تحت فشار قرار داده است.
حتی پیش از لغو معافیتهای ایران، مالکان خودرو در آمریکا پیشبینی میکردند که افزایش قیمت سوخت، درآمد آنها را کمتر کند. به گفته بانک فدرال رزرو نیویورک، یک پژوهش در مارس گذشته نشان داد که مصرفکنندگان پیشبینی میکنند که قیمت سوخت در سال آینده به مقدار ۴.۷ درصد افزایش یابد. این در حالی است که مصرفکنندگان پیشبینی کردند که حقوقشان در این سال، ۲.۶ افزایش خواهد یافت.
تحلیلگران نفتی آمریکایی با در نظر گرفتن این شرایط، به ترامپ درباره لغو معافیتها هشدار دادند. پاتریک دیهان، رئیس بخش تحلیل نفتی در شرکت سوختی «گسبادی»، به سیانبیسی گفته است که اگر اوپک نتواند نفت ایران را جبران کند، افزایش قیمتهای نفت ادامه خواهد داشت و این امر میلیادرها دلار به آمریکاییها ضرر خواهد زد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: لغو معافیت های نفتی دونالد ترامپ قیمت سوخت در امریکا قیمت های نفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۴۳۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.