(تصاویر) قصه مریم؛ ۱۵ سال پس از آن شب تلخ
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۴۳۶۵۳
چند قدمی بیشتر به چشمه نمانده، اما انگار بدنش دیگر نمیخواهد همراه او بیاید. سطل خالی توی دستش سنگینی میکند؛ درد در تمام سرش میپیچد. کرختی و سوزش بر نیمی از بدنش مستولی میشود و دیگر همه جهان سیاه میشود.
۱۵ سال از آن روز میگذرد. از آن روزی که مریم نیمی از بدنش برای همیشه لمس شد و دیگر هیچوقت نتوانست با کسی حرف بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه اینها در حالی است که با مردی که خیلی عاشقش است، فقط به اندازه یک چادر فاصله دارد، اما سهمش از این عشق بیمهری و تنهایی است. در تمام این ۱۵ سال شوهرش یکبار هم برای دیدن مریم به چادرش نیامده، اما او را طلاق هم نداده است.
مادرشوهر مریم برای اینکه او یکبار سقط جنین داشته، او را همسر مناسبی برای فرزندش نمیداند و پدر مریم هم میگوید که اگر شوهر دخترش او را میخواهد، باید تمام هزینههای درمان مریم را بدهد و اگر هم میخواهد او را طلاق بدهد باید مهریه دخترش را تمام و کمال پرداخت کند.
اما واقعیت این است که در میان این همه بحث و جدل این فقط مریم است که احساس تنهایی و بیکسی میکند و این فقط مریم است که از ورانداز کردن خودش در آینه شرم دارد و این روزها فقط مریم است که احساس میکند زنی بیفایده است و کسی او را نمیخواهد.
حالا، اما چادرهای ایل پر است از صدای سرنا و دهل. چون امشب قرار است برادرشوهر مریم داماد شود. این یعنی عروس جدید امشب خیلی زیبا و دوست داشتنی است و مرکز توجه همه زنان ایل است. امشب برای مریم شب سختتری است، چون باید تمام تلاشش را بکند که مثل وقتی که نوعروسی جوان بود، هنوز زیبا و دلربا باشد، اما در رقابتی نابرابر با عروس جدید قرار گرفته است.
اگر روزی گذرت به سیاه چادرهای طایفه «ولی شاهی» ایل خمسه افتاد و زنی را دیدی که تنها در چادرش نشسته و با غمی عمیق به چند چادر آنطرفتر چشم دوخته، او مریم است که خودش فکر میکند این روزها به جز لباس شستن با یکدست هیچکار دیگری از دستش بر نمیآید. عکاس: فرشته صلاحی/ایسنا
منبع: فرارو
کلیدواژه: عشایر سیاه چادر تصاویر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۴۳۶۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
متهم به قتل در دادگاه: پشیمان نیستم
مرد جوانی که پس از بازگشت سرزده به خانهاش و مواجهه با مردی غریبه او را به قتل رسانده و همسرش را مجروح کرده بود عنوان کرد، اگر مقتول ۱۰ بار دیگر هم زنده شود باز هم او را میکشد.
به گزارش مشرق، زمستان سال ۱۴۰۰ مردی ۵۰ ساله به نام اکبر در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ عنوان کرد که مردی غریبه و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است.
پس از آن مأموران پلیس اسلامشهر به محل که آپارتمانی ۴ طبقه بود، رفتند و با بررسیهای اولیه مشخص شد، مردی حدوداً ۴۰ ساله به نام بهروز در محل جان باخته و همسر اکبر به نام مریم هم در حالت نیمهجان روی پلههای راهرو افتاده است.
در ادامه جسد بهروز با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مریم از سوی اورژانس به بیمارستان انتقال پیدا کرد و اکبر نیز در محل جنایت دستگیر شد.
وی پس از انتقال به پلیس آگاهی ضمن اعتراف به قتل، در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۲ سال قبل به همسرم مشکوک شده بودم و بعد از مدتی در تلفن همراه همسرم به شماره و پیامکهایی برخوردم که با اسم یک زن ذخیره شده بود، اما وقتی با آن شماره تماس گرفتم یک مرد پاسخم را داد. در ادامه با شکایت من و محکومیت مریم به شلاق پرونده بسته شد و او قول داد که دیگر خطا نکند. تا اینکه روز حادثه سرزده به خانه برگشتم و صدای پچپچ دو نفر راشنیدم. بعد هم همسرم در را باز کرد و نگرانی را در چهرهاش دیدم. به سراغ اتاقها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم میخواهد به بهانه کلاس رفتن من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست، به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید او هم ۵ دقیقهای خودش را رساند. بعد بهسرعت به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمت سرویس بهداشتی دویدم که مریم سعی داشت مانع ورودم شود و در نهایت با زور در را باز کردم و مرد غریبهای را دیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. بعد هم سراغ مریم رفتم و به او هم چاقو زدم و با پلیس تماس گرفتم.
در ادامه مأموران سراغ خانواده مقتول رفتند و مشخص شد که او همسر و دو فرزند دارد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: از قتل نهتنها پشیمان نیستم بلکه اگر او ۱۰ بار دیگر هم زنده میشد باز هم او را میکشتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعدی و تحقیقات بیشتر موکول کردند.
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه بار دیگر مادر قربانی درخواست قصاص کرد. بعد از آن دوباره متهم به جایگاه رفت و اظهاراتش را در مراحل بازجویی و جلسه اول رسیدگی تکرار کرد.
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص و همچنین حبس و دیه محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران