روزنامه جمهوری اسلامی: افراد و نهادهای امنیتی و نظامی که محمد سرافراز آنها را متهم میکند، چرا ساکتند؟
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۵۶۱۶۴
جمهوری اسلامی نوشت: وی در سخنان خود نهتنها سازمانی که بر آن ریاست داشته را بطور جدی زیر سوال میبرد و آنرا اسیر فشار اصحاب قدرت معرفی مینماید، بلکه از بسیاری خطوط قرمز فراتر رفته و نهادهای امنیتی و نظامی را متهم به باجخواهی از صدا و سیما در مزایده بخش بازرگانی این سازمان دانسته و علت کوتاه شدن عمر مدیریتی خود را ایستادگی در مقابل این فشارها و خود را قربانی مبارزه با فساد سازمانیافته در رسانه ملی میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرافراز به همراه شهرزاد میرقلیخان، بازرس ویژه او در دوران ریاستش بر صدا و سیما با برنامه اتاق شیشهای که از سوی «بهاریها» طراحی شده روبروی مشاور رسانهای محمود احمدینژاد نشست و به سوالات او پاسخ داد. میرقلیخان نیز از عمان روی خط آمد تا روایتهای خودش را بازگو کند. هرچند صحبتهای سرافراز و بازرس سابق او بدلیل نقش جریان خاص در تنظیم و انتشار آن را نمیتوان کاملاً موثق و محل اعتماد دانست ولی سکوت رسانهها و نهادهایی که از سوی سرافراز بشدت متهم میشوند، نیز جای سوال دارد.
مراجع ذیربط باید پاسخ این ابهامات را بدهند که اولاً آیا این جریانسازی وابسته به دولتهای نهم و دهم، و اتهامات بیسابقه، از نظر آنان قابل پیگرد و تعقیب قضایی میباشد و یک اقدام مجرمانه تلقی میشود یا خیر؟
ثانیاً با توجه به اینکه مصاحبه مذکور توسط رسانههای بیگانه نیز بطور کامل پوشش داده شده و افکار عمومی و محافل مختلف کشور نیز از آن اطلاع دارند، سیاست سکوت توسط مقاماتی که سرافراز صراحتاً از آنها نام میبرد، مشکل را حل میکند؟
ثالثاً یک مقام مسئول سابق که آخرین مسئولیتش عضویت شورای عالی فضای مجازی بوده است، ادعا میکند آمریکا بعد از ماه مبارک رمضان به ایران حمله مینماید و مسئولین کشور هم از این امر باخبر هستند، آیا این مصداق روشن تشویش اذهان عمومی و بیثبات کردن جامعه نیست و نباید واکنشی نشان داد؟ سرافراز از طرح جاسوسیسازی در کشور انتقاد میکند و با ذکر مصادیقی، آنان را قربانی این طرح میداند. ظاهراً باز هم سکوت بهترین راه است!
بخشی از مصاحبه که اتهاماتی را متوجه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی(ره) مینماید اگرچه آنقدر بیپایه و اساس و دور از منطق و باور است که شاید در نگاه اول بتوان از کنار آن بیتفاوت گذشت ولی، از آنجایی که آن مرحوم ظاهراً دشمن مشترک جریانات دیگر نیز هست، این جدال تبلیغاتی احمدینژادیها با هاشمی رفسنجانی، به کام آنها شیرین میآید ولی تکلیف این جماعت با خودشان پس از این مصاحبه چه میشود؟
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۵۶۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امضای ۱۱.۵ میلیارد دلار قرارداد نفتی در سکوت رسانهای
در آخرین روز کاری سال قبل قرارداد توسعه یکپارچه میدان مشترک نفتی آزادگان بهعنوان بزرگترین پروژه سرمایهگذاری در دولت سیزدهم به ارزش حدود ۱۱.۵ میلیارد دلار امضا شد.
به گزارش شرق، انتخاب تاریخ مذکور بسیار عجیب مینماید؛ چرا باید بزرگترین قرارداد نفتی کشور (که آنگونه که ذکر شده واجد آثار و برکات عدیدهای برای نظام اقتصادی کشور است) به روزی موکول شود که همه مردم درگیر کارهای عید و رتقوفتق امور شخصی هستند و به همه چیز فکر میکنند جز یک قرارداد بزرگ نفتی؟
آیا قصد خاصی در میان بوده که دولت به دست خود کاری کند که این صدا شنیده نشود؟ کل کشور بلافاصله بعد از امضای این قرارداد به آغوش تعطیلات دو هفتهای نوروز رفت. اما در محافل کارشناسی انتخاب آن تاریخ هنوز محل سؤال بود.
اولین دلیل برای انتخاب این تاریخ را باید در آن مناسبت ویژهای یافت که هر ساله در آخرین روز سال با آن مواجه هستیم؛ روز ۲۹ اسفند هر سال، روز ملیشدن صنعت نفت و یک تعطیل رسمی است. از سوی دیگر، یک قاعده رسمی در تشریفات و روابطعمومی وجود دارد مبنی بر اینکه تلاش میشود امضای هر سند مهم و تأثیرگذار در هر حوزه، در تاریخ مشخصی انجام شود که با مناسبتهای آن حوزه ارتباط داشته باشد.
مثلا مراسم افتتاح پروژههای ارتباطی وزارت ارتباطات، همزمان با روز ارتباطات بوده، یا انعقاد قراردادهای بزرگ بخش ترانزیت معمولا مقارن هفته حملونقل است، یا تجلیل از خبرنگاران همزمان با روز خبرنگار انجام میشود. این تقارن البته برای صنعت نفت اندکی تفاوت دارد؛ چرا که بهترین مناسبت مرتبط با این صنعت، دقیقا مقارن روزی است که هیچکس توجهی به چیزی جز نوروز ندارد. از سوی دیگر، طبق یک رسم نانوشته، دولتها تلاش میکنند در بازه زمانی نوروز، روی اعصاب مردم راه نروند. اکنون سؤال این است که استفاده از مناسبت ۲۹ اسفند تا چه اندازه میتواند برای امضای بزرگترین قرارداد نفتی دولت سیزدهم توجیه داشته باشد؟
میدان آزادگان بزرگترین میدان نفتی مشترک کشور (و دهمین میدان نفتی بزرگ جهان) است. این میدان از سوی دیگر با کشور عراق مشترک است. طرف عراقی در سکوت خبری موفق شده شرکتهای بزرگ و صاحب فناوری و سرمایه را پای کار توسعه این میدان بیاورد و با تمام قوا در حال مکیدن شیره جان میدان است.
ایران سالهاست که معطل حضور شرکتهای خارجی مانده و در نهایت همگی با اهمال و طفره و بدقولی به دلیل تحریمها عقب نشستند. برخی اقدامات از گذشته صورت گرفته و خوشبختانه قرار نیست همه چیز از نقطه صفر آغاز شود. به همین خاطر، بهترین کار این بود که میدان بهصورت تجمیعی و یکپارچه توسعه داده شود.
تأخیر در بهرهبرداری به معنای این است که هزینه تولید نفت از این میدان، هر روز بیشتر و بیشتر میشود؛ چرا که رقیب ما در آن سوی مرز موفق شده لایههای راحتتر نفتی را با هزینه نسبتا پایینتری برداشت کند و هر روز که میگذرد، تولید نفت از میدان سختتر و گرانتر میشود. با این اوصاف شاید انتخاب امضای آن قرارداد در تاریخ مذکور، نوعی توجیه نمادین این مسئله باشد که حتی یک روز تعلل یا کوتاهی در بهرهبرداری از میدان بههیچوجه جایز نیست. ضرر افزایش هزینه تولید و استخراج نفت، متوجه همه مردم کشور است.
آیا این دو نماد را میتوان جایگزین حقایق کرد؛ بهویژه در هنگامی که تجربه عملی امکانپذیر نیست؟
نمادها همچنین چند ظرفیتی هستند؛ یعنی میتوانند معنای متعدد و همزمان خود را نشان دهند. در جهان نمادها، هیچ چیز بسته نیست و هیچ کنشی جدا از دیگری نیست. همه چیزها در یک نظام یکپارچه و همساز مستقر هستند. صورت هر نماد باید جنبه عینی و محسوس داشته باشد (در اینجا کنش امضای قرارداد) و از سوی دیگر باید وجه چندمعنایی و امکان تأویلپذیری گوناگون ذاتی هم داشته باشد.
نماد باید وجوهی از ابهام هم داشته باشد (چنانکه درباره تاریخ امضای این قرارداد به آن اشاره شد) و دیگر آنکه قابلیت برقرارکنندگی رابطه بین یک نظام جزئی و کلی را هم داشته باشد. این ویژگی نیز احرازپذیر است.
رابطه ما با دنیا را نمیتوان فقط یک رابطه مکانیکی دانست. ما در ذهن مسئولان و برگزارکنندگان این مراسم نبودهایم، اما میدانیم نمادها ارزش و معنای جدیدی به یک شیء یا یک کنش (مثل امضای همین قرارداد) میدهند، بدون اینکه ارزش واقعی آن را از بین ببرند.