سینمای آلترناتیو؛ تجربه دوباره سینما
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۷۴۱۹۵
سینمای آلترناتیو به معنای تجربه دوباره سینما می تواند بازشناخت روابط حاکم بر سینما باشد تا از این رهگذر چارچوب های ساختاری و معنایی این هنر متحول شود.
خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، محمد پورعلم : پیش از این در دو نوشتار با عناوین «بازی برد-برد تکنولوژی و سینمای آمریکا» و «کارخانه رؤیاسازی» به بررسی تطبیقی رشد تکنولوژی و توسعه سینمای آمریکا و همچنین مولفه های مفهومی سینمای هالیوود پرداختیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نوشتار پیشین اشاراتی به سینمای مستقل آمریکا در قرن بیستم و کارگردان های شاخص آن صورت گرفت؛ کارگردان هایی که کوشیدند مناسبات استودیوهای بزرگ فیلمسازی هالیوود را نادیده بگیرند و فیلم های خود را بسازند. در دهه پایانی قرن بیستم اما فیلمسازان با رویکردهای متفاوت در آمریکا صاحب جشنواره ای نیز شدند. جشنواره «ساندنس» در سال های انتهایی قرن گذشته با نمایش فیلم کارگردان هایی چون «جیم جارموش» و «کوئنتین تارنتینو»، هم خود در مرکز توجه قرار گرفت و هم برای فیلمسازان شهرت به ارمغان آورد. «ساندنس» از آن زمان تاکنون هرساله برپا می شود تا محمل فیلمسازی بیرون از چارچوب هالیوود باشد.
با توجه به مولفه های ساختاری هالیوود همچون جلب توجه مخاطب عام و سود اقتصادی تولید فیلم و همچنین مولفه های معنایی چون بهره گیری از روابط جنسی و خشونت، می توان سینمای آلترناتیو را سینمایی تعریف کرد که چارچوب های ساختاری و معنایی متفاوتی را دنبال می کند؛ حال ممکن است این چارچوب های متفاوت در سینمای نوآر فرانسه نمود پیدا کند یا در سینمای عباس کیارستمی.
شاید سخن گفتن از سینمای آلترناتیو برای مخاطب عمومی سینما اندکی نامانوس باشد؛ چراکه سال ها سلطه هالیوود بر فضای عمومی سینمای جهان موجب شده فیلم های خارج از این چارچوب به عنوان فیلم های «مخاطب خاص» و «خسته کننده» معرفی شوند، اما باید توجه داشت مواجهه با این سینما می تواند پنجره ای متفاوت از جهان را به روی مخاطب بگشاید. از آشنایی زدایی «ژان لوک گدار» در «از نفس افتاده» تا سکانس گفتگوی همایون ارشادی با کارمند موزه حیات وحش دارآباد در «طعم گیلاس» زوایایی از زندگی را تصویر می کند که شانس تماشای آن در فیلمی هالیوودی بسیار اندک است.
سینمای آلترناتیو را شاید بتوان به نوعی تجربه دوباره سینما دانست؛ چه در ابعاد فنی و ساختاری و چه از منظر معنایی و مفهومی آن؛ تجربه ای که حالا با رشد امکاناتی که تکنولوژی در اختیارمان قرار می دهد سهل تر از گذشته به نظر می رسد. اگر زمانی هرگونه فیلمسازی تنها با دوربین های گران قیمت و عظیم الجثه امکان پذیر بود، حالا موبایل های جیبی هم امکان کسب تجربه را به مخاطب می دهند.
اما سوی دیگر ماجرا مربوط به تجربه های معنایی سینمای آلترناتیو است که می تواند در جهان امروز بسیار راهگشا باشد. پیش از سخن گفتن در این باره باید موضوعی را روشن کرد و آن جهانی شدن اومانیسم آمریکایی است.
مفاهیم «اومانیسم» و وجهه فلسفی آن «سوبژکتیویسم»، تقریبا از دوره رنسانس در اروپا شکل گرفت و تا مدرنیسم به اوج خود رسید. این اندیشه تازه، پیش از قرن بیستم از طریق استعمار اروپایی به برخی جوامع راه یافت اما در جریان جنگ جهانی اول و دوم، اروپا از درون ویران شد تا آمریکای دور از جنگ و بهره مند از منابع انسانی و طبیعی به یک هژمونی تازه جهانی دست یابد. این جاست که باید از شکل گیری نوعی اومانیسم آمریکایی سخن گفت.
این انسانگرایی آمریکایی تا پیش از «جهانی سازی» در جهان محدود بود، اما با آغاز پروژه جهانی سازی، عالم گیر شد. گرچه جهانی سازی اهداف اقتصادی پررنگی داشت اما تحقق آن نیازمند تغییر در جهان بینی جوامع بود. به همین خاطر بخش مهمی از جهانی سازی مفهوم اومانیسم آمریکایی از طریق سینمای هالیوود تحقق یافت و عملا منجر به تهی شدن خرده فرهنگ ها و حتی فرهنگ ها و تمدن ها از مفاهیم واقعی شان شد. در نتیجه این تغییر، از آن ها تنها پوسته ای ظاهری باقی ماند و معنای درونی شان استحاله شد.
پس از تثبیت جهانی سازی، جهان بینی یک «آسیایی» یا «آفریقایی»، بیش از آن که متاثر از ریشه های عمیق فرهنگی خود باشد، از تصویر هالیوودی جهان تاثیر گرفته است. امروز تصور ذهنی ما از «گذشته» چنان هالیوودی است که برای سخن گفتن از تاریخ به فیلم های هالیوودی ارجاع می دهیم. درباره آینده هم وضع به همین منوال است تا آن جا که برخی پیروان ادیان، منجی را در قالب قهرمان های آخرالزمانی هالیوود تصور می کنند.
جالب این جاست که جوامع اروپایی آغازگر رنسانس، انقلاب صنعتی و مدرنیسم، خود از گزند این تصویرسازی هالیوودی در امان نمانده اند. تصویر هالیوودی از «پاریس» با تصویر یک فرانسوی از این شهر، کاملا متفاوت است.
حال که جهان «پست مدرن» بار دیگر بر اهمیت خرده فرهنگ ها تاکید می کند، عملا دیگر خرده فرهنگی باقی نمانده است اما با این همه، دستیابی به ساختارهای فکری مبرا از هالیوود و تلاش برای به تصویرکشیدن آن در فیلم می تواند پروژه ای دشوار و در عین حال جذاب برای جریان آلترناتیو باشد.
شاید چنین تعریفی از رویکرد و اهداف سینمای آلترناتیو اندکی غریب بنماید اما می تواند افق های تازه ای را -هم در زمینه ساختار و هم معنای فیلم ها- به روی فیلمسازان بگشاید. در این معنا، سینمای آلترناتیو -همان گونه که گفته شد- می تواند تجربه دوباره سینما در همه شئون آن باشد.
البته باید توجه داشت تفکیک «ساختار» از «معنا» در سطور بالا به معنای اعتقاد به جدایی فرم از محتوا در فیلمسازی نیست(این جداسازی تنها در جهت تقریب ذهنی موضوعات صورت گرفت). فرم، محتوای خاص خود را القا می کند و محتوا، فرم خود را می یابد. در عمل فرم و محتوا از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و به همین خاطر است که سینمای آلترناتیو می تواند تجربه دوباره فرم و محتوا در سینما باشد.
در این راه، همه نهادها، جشنواره ها و فیلمسازان با نگرش متفاوت از چارچوب های هالیوود، امکان نقش آفرینی دارند.
پایان پیام/14منبع: شبستان
کلیدواژه: سیزدهمین جشنواره قرآنی مدهامتان مرحله کشوری مشهد ماه رمضان خبرگزاری شبستان کانون های فرهنگی هنری مساجد مراسم افتتاحیه مجلس ماه مبارک رمضان مراسم اختتامیه ژان لوک گدار فرم محتوا عباس کیارستمی هالیوود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۷۴۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راشهایی که اسناد تاریخی مهمی هستند
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی موزه سینما، مستند «مرمت آثار باستانی» به کارگردانی زندهیاد حمید سهیلی و با حضور پژمان مظاهریپور، مستندساز و اسکندر مختاری، پژوهشگر و استاد معماری و مرمت و جمعی از هنرمندان و علاقهمندان به این عرصه در قالب برنامه «شبهای مستند» موزه سینما روی پرده رفت. پژمان مظاهریپور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است. او آثار ماندگاری از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفهای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زندهیاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهشهای مرتبط با ایرانشناسی را در موسسه «ایران پژوه» که توسط آقای ابراهیمی اداره میشد آغاز کرد.
وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار میکرد. آنها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند انجام میدادند. یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسید اما از نگاتیوهای آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصاویری به صورت هشت میلیمتری از روزهای تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستندسازی در اینجا مشخص میشود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفرهای دور و دراز هامی و کامی» تجربه میکند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.
آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار میروند
مظاهریپور همچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریدهها» را ساخت که در اتباط با کارگاههای صنایع دستی است. سهیلی فرد بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران تراز اول هر رشته مشورت میکرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطورهشناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبههای مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.
این فیلمساز سینمای مستند افرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلمهای او تیتراژ ندارند.
وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان کرد: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده میکند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.
وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافتهای شهرهای ایران میپردازد و کار بسیار سنگین و پیچیدهای را صورت میدهد. او ۳۳ فیلم در این مجموعه تولید میکند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خواندهاند که این موضوع نیز از ویژگیهای این مجموعه به حساب میآید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانتدار و اخلاقمحور بود و جوایزی را که برای فیلمهای خود دریافت میکرد، به نهاد حامی فیلمهایش تقدیم میکرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است؛ سهیلی دارای نشان درجه ۲ هنری بود اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.
شخصیتی استثنایی در سینمای مستند
در ادامه این نشست اسکندر مختاری از استادان حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانشاندوزی میپرداخت و از فرصتهای پیش آمده برای خود استفاده میکرد. من در جریان فیلمهای «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام میداد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.
وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمیکند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار میگرفت متوجه این موضوع میشد.
مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالمنما تشخیص میداد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبتهای ما را میشنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمیتوانست دفاع کند، آن را تغییر میداد و اصلاح میکرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهمترین افرادی که در راستای پیشرفتهای علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته میشد.
وی اظهار کرد: دورههای تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایرهالمعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکاران را در تیتراژ فیلم معرفی نمیکرد. او تمام راشهای استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار میروند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.
در ادامه مظاهریپور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش میبرد. او معتقد بود برخی از گفتارهای متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من میخواست در آثارم رویه دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصهگو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.
مظاهریپور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت ۱۶ میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار میکرد، نظام تهیهکنندگی وجود داشت و او نمیتوانست راشها را با خود داشته باشد و آنها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگهداری شدند. او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.
سهیلی خود را سرباز سینما میدانست
در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شناختهشده سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار میرفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما میدانست و اگر از او کمکی میخواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزهای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه میپرداخت و آن را در اختیار سوالشونده قرار میداد.
وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیتهای حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کردهاند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.
عطارپور یادآور شد: او با پافشاری کار خود را پیش میبرد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزییات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلانهایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.
وی در پایان بیان کرد: من در ماههای آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارایه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.
برنامه «شبهای مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیهکنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار میشود.
کد خبر 6087717