Web Analytics Made Easy - Statcounter

در حال حاضر، مدیریت تولید گاز (بخش بالادستی) در اختیار شرکت ملی نفت و مدیریت مصارف گاز (بخش پایین دستی) برعهده شرکت ملی گاز است. درواقع، تامین گاز از شرکتی مطالبه می شود که نقشی در تولید آن ندارد. به رغم آنکه وزارت نفت با ابلاغ برنامه سالانه تولید و مصرف گاز، هماهنگی حداقلی را بین دو شرکت ایجاد کرده اما کشور بارها شاهد بروز مشکلاتی در زمینه تامین گاز مصارف مختلف داخلی و حتی اختلال در تامین تعهدات صادرات گاز بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش خبرنگار «انرژی امروز» مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با عنوان « حدود اختیارات شرکت ملی گاز ایران با بررسی تجربه نروژ و روسیه» به بررسی حدود اختیارات شرکت ملی گاز ایران پرداخته است.

در این گزارش آمده است: ایران با دارا بودن ۳۳.۲ تریلیون مترمکعب ذخیره گاز، بعد از روسیه، دومین دارنده ذخایر گاز متعارف جهان (حدود ۷۱ درصد) است. همچنین در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد سبد مصرف انرژی کشور را گاز طبیعی تشکیل می دهد  که با روند فعلی، این نسبت به ۸۰ درصد نیز خواهد رسید.

یکی از اساسی ترین مسائل به منظور استفاده بهینه از فرصت های اقتصادی و استراتژیک گاز برای کشور، ساختار متولی تولید و توزیع این حامل انرژی است. در حال حاضر تولید گاز کشور (میادین گازی مستقل و گاز همراه نفت) توسط شرکت ملی نفت انجام می شود و این شرکت، گاز استحصال شده از میدان را در زمان ورود به پالایشگاه های گازی به شرکت ملی گاز تحویل می دهد.

پس از پالایش گاز غنی در پالایشگاه، گاز سبک وارد شبکه سراسری خطوط لوله گاز شده و مطابق برنامه به مصارف مختلف ازجمله بخش خانگی/تجاری، نیروگاه ها، بخش حملونقل (سی.ان.جی)، بخش صنعت و صادرات تخصیص می یابد. بنابراین در حال حاضر مدیریت تولید و توزیع گاز طبیعی در دو شرکت مجزا (شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز) انجام می پذیرد که به نوبه خود مشکلاتی را به ویژه در ایام اوج مصرف گاز در زمستان به دنبال دارد و بعضا موجب قطع گاز صنایع، عدم تزریق گاز به میادین نفتی و حتی اختلال در جریان گاز صادراتی شده است.

مرکز پژوهش ها در ادامه گزارش خود می آورد: اگرچه مسائل زیادی در تدوین اساسنامه شرکت ملی گاز موثرند، اما مسئله کلیدی در تدوین این اساسنامه، حوزه فعالیت این شرکت است که عمدتا ناظر به دو مقوله زیر است:

• حدود اختیارات شرکت ملی گاز در بخش بالادستی میادین گازی (اکتشاف، توسعه، تولید و بهرهبرداری)،

• حدود اختیارات شرکت ملی گاز در حوزه تجارت گاز طبیعی (صادرات، واردات و سواپ).

مرکز پژوهش ها با انتخاب دو کشور عمده تولید کننده گاز طبیعی دنیا، یعنی نروژ و روسیه، دلیل انتخاب این دو کشور اینطور بیان می کند  که این دو کشور دو مسیر مختلف برای توسعه صنعت گاز خود پیش گرفته اند:

۱ . روسیه (گازپروم): مدل یکپارچگی تولید و توزیع گاز (بالادستی و پایین دستی) و تجمیع این دو امر در یک شرکت اتفاق افتاده است.

۲ . نروژ (استات اویل): مدل ادغام؛ به معنای قرارگیری بخش توزیع گاز در دل شرکت تولیدکننده نفت و گاز انجام شده است.

در گزارش مرکز پژوهش های مجلس، پنج مدل کسب و کار رایج در صنعت گاز جهان به صورت زیر تعریف شده است:

- مدل یک: یکپارچگی عمودی،

- مدل دو: خریدار منفرد،

- مدل سه: رقابت در تولید و توزیعکنندگان منطقه ای

-  مدل چهار: رقابت در تولید و خردهفروشی با توزیعکنندگان منطقهای،

- مدل پنج: رقابت در تولید و خردهفروشی با انتقال دهندگان و توزیع کنندگان منطقه ای.

این گزارش با اشاره به این که تولید نفت نروژ در سال ۲۰۱۷ به صورت متوسط حدود ۵ / ۱ میلیون  بشکه در روز بوده است  می نویسد: نروژ در همین سال به اندازه ۲ میلیون بشکه در روز معادل نفت، گاز تولید کرده است. این کشور حدود ۲ درصد از کل تقاضای نفت دنیا را تامین می کند و چهاردهمین تولیدکننده نفت جهان است.

نروژ به  رغم تجربه نه چندان طولانی خود در این عرصه، دارای یکی از بالغ ترین ساختارهای نهادی در حوزه نفت و گاز است. تفکیک نقشه ای حکمرانی و تصدی به خوبی در این کشور انجام شده است؛ از نظر قدرت و تخصص شرکتی نیز، استات اویل یکی از موفقترین شرکت های نفتی دنیاست.

نکته قابل توجه در مطالعه تطبیقی صنعت گاز نروژ و ایران آن است که حجم مصرف داخلی گاز طبیعی در نروژ برخلاف ایران تنها ۵ درصد از تولید گاز طبیعی این کشور است، به طوری که ۹۵ درصد گاز طبیعی تولیدی نروژ به کشورهای دیگر اروپا صادر می شود.

عمده منبع تامین انرژی نروژ استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر است به طوری که ۹۷ درصد از تولید برق این کشور به وسیله نیروگاه های برق آبی است. با توجه به این موضوع عملا نروژ نیازی به توزیع داخلی گاز طبیعی نداشته و داخل کشور فاقد خطوط لوله انتقال گاز قابل اهمیت است.

در مقابل، ایران تفاوت بسیار زیادی با نروژ دارد به طوری که ۷۰ درصد از سبد انرژی ایران متعلق به گاز طبیعی است.

ویژگی اصلی مدیریت بخش نفت و گاز در نروژ، کنترل عمده فعالیت های آن توسط دولت است؛ دولت سهامدار عمده شرکت های نفتی نظیر استاتاویل ۲ است که مشارکت غیرمستقیم دولت در فعالیت های نفتی و گازی به واسطه همین شرکت هاست.

 

جمع بندی سیستم مدیریت نفت و گاز نروژ

می توان مدل کسب و کار صنعت گاز نروژ را چیزی شبیه مدل خریدار منفرد در نظر گرفت. با این تفاوت عمده که چون استفاده از گاز در نروژ بسیار محدود است و شبکه انتقال گاز در داخل نروژ وجود ندارد، فروش و توزیع گاز طبیعی معنای کاملی نداشته و تا مرحله انتقال این مدل در مورد نروژ صدق می کند.

 در انتقال و صادرات گاز نروژ به سایر کشورهای اروپایی، مورد مهم انحصار طبیعی دولت در شبکه انتقال بالادستی گاز طبیعی است که شرکت کاملا دولتی گسکو اپراتور آن است.

نروژ سومین صادرکننده گاز دنیا پس از روسیه و قطر است. ایجاد رقابت در بالادست با اعطای امتیازات اکتشاف، توسعه و تولید به شرکت های مختلف دولتی و یا غیردولتی از مشخصه های مهم صنعت گاز نروژ است.

پارامتر مهم دیگر وجود یک رگولاتور با بدنه بسیار قوی به نام اداره نفتی نروژ است که چارچوب تمام فعالیت ها را تنظیم کرده و بر حسن اجرای آنها نظارت می کند.

 

ساختار نفت و گاز در روسیه

پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ ، دولت فدرال روسیه کنترل میادین بزرگ نفت و انتقال و صادرات ذخایر این میادین را در اختیار گرفت. در این شرایط صادرات نفت خام روسیه با توجه به محدودیت ظرفیت سیستم خطوط لوله قدیمی شوروی سابق و کمبود سرمایه گذاری به شدت کاهش یافته بود.

در سال ۲۰۰۰ ، وزارت سوخت و انرژی دستخوش تجدید ساختار شده و تبدیل به وزارت انرژی شد. در این تجدید ساختار، وزارت سوخت و انرژی تعداد زیادی از مسئولیتهای خود را از دست داد و  این مسئولیت ها به نهادهای دیگر دولتی سپرده شد. مسئولیت تخصیص سهمیه ها به یک کمیسیون ویژه منتقل شد که تحت اداره نخست وزیر بود. در ماه مارس ۲۰۰۴ ، همه ساختارهای وزارتی قبلی تغییر یافته و تقسیم شده بود. کلیه وزارت های فدرال تحت اداره مستقیم شخص رئیس جمهور و ۹ وزارت فدرال هم تحت کنترل نخستوزیر بود که از مهمترین آنها وزارت صنایع و انرژی جدید بود.

رئیس جمهور روسیه درحال حاضر غول انرژی را در کنترل دارد. مهمترین اولویت های او احیای قدرت روسیه در نظم نوین جهانی است. فعالیت در روسیه هیچگاه برای شرکتهای خارجی آسان نبوده و با تغییرات قانونی جدید مشکل تر نیز خواهد بود.

گاز روسیه در انحصار گازپروم

بیش از ۲۴۰ شرکت نفت و گازی در روسیه فعال هستند اما تنها ۱۱ گروه ازجمله گروه سهامی عام گازپروم ۹۰ درصد تولید نفت و گاز این کشور را برعهده دارند. گازپروم بزرگترین شرکت تولید و توزیع گاز در جهان است که حدود ۲۰ درصد از تولید گاز جهان، حدود ۷۰ درصد ذخایر گاز روسیه و نیز ۹۴ درصد تولید گاز آن را داراست و با ۸ درصد در تولید ناخالص ملی روسیه سهیم می باشد و میزان مالیات پرداختی این شرکت به تنهایی ۲۵ درصد بودجه دولتی روسیه را تشکیل می دهد. در سال ۲۰۰۶ این شرکت با بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه، بزرگترین شرکت روسیه و سومین شرکت بزرگ دنیا شناخته شد. گازپروم تامین کننده ۲۰ درصد از بودجه فدرال بوده و حدود ۵۰ درصد از برق مورد نیاز روسیه را تولید کرده و به ۶۸ ناحیه از فدراسیون روسیه و ۲۷ کشور اروپایی انتقال می دهد.

گازپروم از همان ابتدای فعالیت در قالب وزارت صنایع گاز، تمام فعالیت های بالادستی تا پایین دستی گاز را اجرا و مدیریت می کرده است. انجام عملیات اکتشاف، حفاری، بهرهبرداری و انتقال گاز، این شرکت را به یکی از زبده ترین شرکتهای این عرصه بدل کرده است.

 

معرفی ساختار شرکت ملی گاز ایران و ارائه پیشنهاد برای اساسنامه

شرکت ملی گاز ایران یکی از چهار شرکت اصلی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران است که در حوزه عملیات پایین دستی صنعت گاز فعال است.

در حال حاضر ۱۰۰ درصد سهام شرکت ملی گاز متعلق به دولت است و برنامه ریزی و نظارت کلان زنجیره عرضه گاز توسط وزارت نفت و با همکاری شرکت ملی نفت انجام میگیرد.

به طور خلاصه شرح وظایف شرکت ملی گاز ایران عبارتند از:

- تهیه و بهعمل آوردن و قابل عرضه کردن انواع گاز ازجمله گاز طبیعی فشرده و گاز مایع و انجام اقدامات و ایجاد تاسیسات و وسایل لازم برای نیل به این مقصود،

- مطالعه، تهیه، تنظیم و اجرای طرحهای احداث پالایشگاهها، خطوط لوله، مخازن ذخیره سازی، شبکه های توزیع و وسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها،

- حفاظت و نگهداری، عملیات و بهره برداری از پالایشگاه ها، خطوط لوله، مخازن ذخیره سازی، شبکه های توزیع و وسایل حمل و نقل و سایر تاسیسات گاز طبیعی، انواع گاز و مشتقات آنها،

-حمل و نقل، توزیع و فروش انواع گاز و مشتقات آنها،

- صدور انواع گازهای طبیعی و مایع به خارج از کشور یا فروش آنها به منظور صادرات،

- تنظیم و تعیین مقررات مربوط به ایمنی و استانداردهای مصرف،

- میتوان گفت در سطح کلان در مجموعه شرکت ملی گاز ایران، کارها با دو معیار کارهای تخصصی وظیفه گرا و مناطق جغرافیایی شکسته شده است.

 

جمع بندی و ارائه پیشنهاد

جهت بررسی چگونگی حضور شرکت های ملی گاز و نفت ایران برای مدیریت صنعت گاز میتوان حالات زیر را ارائه داد:

۱ . وضعیت فعلی مدیریت صنعت گاز ادامه یابد.

۲ . شرکت ملی گاز ایران علاوه بر وظایف فعلی خود، امکان حضور در بالادست صنعت گاز را دارا باشد.

۳ . شرکت ملی گاز ایران تنها در بالادست صنعت گاز فعالیت کند.

۴.  شرکت ملی گاز و نفت ایران ادغام شده و تحت عنوان یک شرکت فعالیت کنند.

مرکز پژوهش های مجلس پس از بررسی ساختار حاکمیت کشورهای نروژ و روسیه در حوزه گاز، پیشنهاد می دهد:

- وجود نظام رگولاتوری و رگولاتور قدرتمند لازمه موفقیت هر تغییر ساختاری

مقدم بر تغییر ساختار وزارت نفت و تغییر شرح وظایف شرکتهای زیرمجموعه، ایجاد رگولاتور قدرتمند و مستقل در کشور است و بدون آن تغییر ساختار ثمر چندانی نخواهد داشت. در هر دو کشور نروژ و روسیه، نظام رگولاتوری و رگولاتور بسیار قوی وجود دارد که علاوه بر وضع مقررات مطابق با سیاستهای هر کشور، توان جلوگیری از زیرپاگذاشتن این مقررات را نیز دارد.

بنابراین وزارت نفت ایران باید به دنبال این موضوع باشد که وظایف حاکمیتی خود را به گونه ای صحیح انجام داده و بعد برنامه ریزی و هماهنگی خود را تقویت کند. علاوه بر این که باید ساز و کار مشخصی برای رگولاتوری انتخاب شود تا با مهندسی انگیزه و اعمال ابزارهایی برای تشویق و یا تنبیه، از بروز انحراف در انجام برنامه ریزی های صورت گرفته، جلوگیری کند. البته چگونگی نظام رگولاتوری و سازوکارهای آن نیازمند گزارشی مجزاست.

- ضرورت مدیریت واحد صادرات گاز

صادرات گاز نقش بسیار مهمی در دیپلماسی انرژی دارد. بنابراین علاوه بر وجود نظام رگولاتوری و رگولاتور قدرتمند، اصلاح مهم دیگری که نیاز است انجام گیرد، وجود یک و تنها یک مرجع صادرکننده گاز است تا از سردرگمی و رفع مسئولیت در این حوزه جلوگیری شود. تجارت گاز نیز به نحوی در گرو تعیین تکلیف برای بخش بالادست و تولید است؛ چراکه اولا اگر تولید گاز در اختیار شرکت تولیدکننده نباشد، نمیتواند برای صادرات آن قرارداد منعقد کند و ثانیا توسعه بسیاری از میادین گازی )به ویژه میادینی که میعانات اندکی دارند( وابسته به انعقاد قرارداد صادرات گاز به منظور بازپرداخت هزینه های توسعه میدان است. لذا اگر امکان قانونی مهیا شود تا شرکت ملی گاز نیز اجازه ورود به بخش بالادستی صنعت گاز را دارا باشد و بتواند در بخش توسعه و بهره برداری از میادین گازی نیز فعالیت کند، احتمال موفقیت بیشتر در صادرات گاز تقویت میشود.

از دیگر پیشنهادهای مرکز پژوهش های مجلس، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- ضرورت استفاده از قدرت ژئوپلیتیکی گاز طبیعی

- ضرورت وجود رقابت میان شرکتهای توسعهدهنده میدان

 

منبع: انرژی امروز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت energytoday.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «انرژی امروز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۸۱۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۶۰ میلیارد دلاری آمریکا، جنگ اوکراین را به کدام سو می برد؟

پس از گذشت بیش از دو سال از جنگ روسیه و اوکراین و تداوم کمک های نظامی و مالی غربی ها با همکاری همپیمانان غیر آمریکایی و اروپایی مثل ژاپن، کره جنوبی و استرالیا و ... ، همچنان وضعیت جبهه های جنگ به نفع روسیه می باشد. وضعیتی که کشور های غربی از جمله ایالات متحده را بر آن داشت تا کمک های تسلیحاتی و مالی میلیون و میلیارد دلاری را روانه کی‌‎یف پایتخت اوکراین کند.

اخیرا کنگره آمریکا پس از بحث و جدل های چند ماهه ، بسته کمک ۶۱ میلیارد دلاری برای تقویت ارتش اوکراین را تصویب کرد. هچنین کشور های دیگری همچون انگلیس و ژاپن قصد دارند تا کمک ‌های نظامی به اوکراین را نیز افزایش دهند. اما رسانه‌ های غربی گفته اند که بعید است این کمک ‌های میلیارد دلاری، بتواند روند جنگ اوکراین را به نفع کی‌یف تغییر بدهد.

ضمن اینکه گزارش های مختلفی مبنی بر شکست های میدانی متعدد و قطاری ارتش اوکراین در جبهه های خارکیف وجود دارد. علت این موضوع هم وضعیت وخیم ارتش این کشور می‎‌باشد که باعث شده کشورهای غربی برای کمک های تسلیحاتی یا کمک های مالی مستقیم از سوی اوکراین تحت فشار قرار گرفته اند. به اعتقاد آگاهان سیاسی ، اوکراین هم اکنون به نوعی با تنفس مصنوعی غرب زنده است ؛ اگر روسیه بر پیشروی در خارکیف متمرکز شود و بتواند "راه آهن پولتاوا" را قطع کند عملا کار اوکراین را در جبه های جنگ تمام کرده است. هرچند که هدف اصلی روس ها دسترسی به پایتخت و تصرف کی‌یف می ‌باشد ؛ این موضوع به چند دلیل اهمیت دارد:

۱- شهر خارکیف شاه کلید جنوب و شرق اوکراین است، و راه آهن جنوب شرق اوکراین از شهر خارکیف عبور می کند ؛ همچنین، شاهرگ ارتش اوکراین نیز شهر خارکیف می‎ باشد، که با محاصره این شهر از محور شمالی عملا کار ارتش اوکراین در جنوب تمام می شود.

۲-شهر خارکیف قلب صنعتی اوکراین است و بخشی از صنایعی که می توانند برای ساخت و تولید تسلیحات مورد نیاز ارتش استفاده شوند در این شهر به تولید می رسند.

۳-محاصره شهر خارکیف نیازمند شروع نبرد شهر "چرنیهوف" و تهدید کردن شهر کیف به عنوان پایتخت است ؛ روسیه با بردن یک لشکر به حومه شهر کیف می تواند کاری کند که ۱۰ لشکر ارتش اوکراین از جنوب به شمال بروند. ضمن اینکه با محاصره خارکیف می تواند باعث تسلیم مسئولان و مردم این شهر شوند که به روس ها برای روند تصرف شهر های دیگر اوکراین کمک کند.  

ناگفته نماند که، یک منبع رسانه ای تلگرامی اوکراینی به نام "دیپ استیت" گزارش کرد نیروهای نظامی روسیه پیشروی های زیادی را در نقاط مختلف داشته اند ؛ اوچرتینو، نووباخموتوفکا، نووکالینوو، بردیچی، سیمیونفکا و جورجیفکا از جمله مناطقی هستند که ارتش روسیه پیشروی های زیادی داشته است.

آیا ضد حمله مجدد اوکراین امکان پذیر است؟

عده ای معتقدند کمک های مالی و تسلیحاتی غربی ها به ویژه ایالات متحده آمریکا تغییراتی ، ولو حداقلی در میدان نبرد ایجاد خواهد کرد ؛ تغییراتی که با ارسال تسلیحات اعضای اروپایی ناتو همچون "اف ۱۶" های مولتی رول لهستانی یا ارسال احتمالی جنگنده های "یوروفایتر تایفون" انگلیسی به ارتش اوکراین می تواند تا حدودی وضعیت جبهه های جنگ را به نفع اوکراین عوض کند.

هرچند که سایر تسلیحات زمینی-زرهی، انفرادی و یا پهپادی سایر کشور های اروپایی و نقاط دیگر جهان توانست به ارتش اوکراین، برای آسیب زدن به تاسیسات انرژی مثل پالایشگاه ها، انبارها و پایانه های نفتی و یا زیرساخت های اقتصادی دیگری مانند اسکله های بنادر روسیه و یا حتی حمله با اهداف نظامی همچون انهدام سامانه های پدافندی کمک کند ، اما هیچ تغییر مهم و اثر گذاری که بتواند اوکراین را از این وضعیت بسیار بد جنگی بیرون بیاورد و یا ارتش روسیه را به عقب تر ( از مناطق تحت تصرفش ) براند ایجاد نکرد.

حتی تغییر فرماندهان نظامی ارشد ارتش اوکراین مثل عزل زالوژنی و انتصاب سیرسکی به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین نیز تاثیر بسیار کمی بر وضعیت میدانی جنگ گذاشت و تاکنون نتوانسته انتظارات مورد نظر شخص رئیس جمهور اوکراین را برآورده کند. پیش تر از این هم زلنسکی بارها از ضد حمله ارتش اوکراین علیه ارتش روسیه صحبت کرده بود ؛ ضد حمله هایی که با کمک های مالی ایالات متحده قرار بود انجام شود ولی یا انجام نشد و یا قبل از شروع عملیات شکست های زیادی را متحمل شدند. با این وضعیت تحلیگران سیاسی معتقدند یا تلاش های اوکراین برای عملیات ها علیه روسیه همانند حملات قبلی خواهد بود و نه چیزی بیشتر از تحولاتی که در حال حاضر رخ می دهد.

هشدار جوبایدن به زلنسکی برای حملات به روسیه

اخیرا نیز روزنامه واشنگتن پست در گزارشی از هشدار جوبایدن رئیس جمهور ایالات متحده به زلنسکی رئیس جمهور اوکراین خبر داده که بایدن گفته است، با حمله با تاسیسات نفتی روسیه احتمال افزایش بهای جهانی نفت بیشتر می‎ شود و به نوعی دستور توقف عملیات ها علیه صنعت نفت و گاز روسیه را صادر کرده است. سابقا ایالات متحده با کمک های چند صد میلیون دلاری سعی کرده بود وضعیت جبهه های جنگ را تا حدودی تغییر دهد.

به طور مثال تصویب بسته کمکی ۳۰۰ میلیون دلاری سه ماه گذشته مجلس سنای آمریکا به اوکراین برای تغییر روند جنگ در مناطقی نظیر بنادر اودسا، خرسون و همچنین مناطق شمالی اوکراین بود اما تاثیر این کمک آنقدر ناچیز بود که کارشناسان سیاسی برای تشریح این موضوع، صرفا به تجزیه تحلیل حملات پهپادی اوکراین به تاسیسات نظامی و غیر نظامی روسیه بسنده کردند.

چرا که معتقدند اوکراین توانایی لازم برای ضربات راهبردی به روسیه را ندارد و اروپا هم توانایی لازم برای ارسال کمک های مالی و تسلیحاتی به اوکراین را ندارد ؛ هر حمله ای هم از سوی اوکراین بدون پشتوانه فنی و عملیاتی نیروهای نظامی غربی عملا شکست خورده است. به همین دلیل اوکراین قبل تر تصمیم گرفته بود که از کمک های اطلاعاتی-فنی نیروهای نظامی فرانسوی استفاده کند.

لازم به ذکر است، به گفته خبرگزاری های مختلف آمریکایی، اروپایی و منطقه ای،کشور روسیه هم برای بازسازی ارتش خود و همچنین تغییر در جبهه های نبرد تا کنون کمک هایی را از کشور های ایران چین وکره شمالی دریافت کرده است ؛ کمک هایی که طبق اعلام گزارش های عمدتا شامل پهپاد های انتحاری و شناسایی-رزمی، موشک های بالستیک و کروز، توپخانه و همچنین شناور های بدون سرنشین و ... بوده است. هرچند که روسیه هم مثل اوکراین آسیب های مادی-معنوی زیادی را در این جنگ متحمل شده، اما به زعم ناظران و کارشناسان مسائل بین الملل، تا الان طرف پیروز نبرد چه در میدان و چه در اقتصاد و سیاست، کشور روسیه می‎ باشد.

خبرنگار: حمید اسدی

دیگر خبرها

  • احتمال توقف صادرات ال‌ان‌جی روسیه در ۴ سال آینده
  • ۶۰ میلیارد دلاری آمریکا، جنگ اوکراین را به کدام سو می برد؟
  • ستون gc چیست و انواع ستون gc کدام‌اند ؟
  • اقدام قانونی علیه طرح گازی آلمان در دستورکار کمیسیون اروپا
  • ذخیره سازی بیش از ۵۲ میلیون مترمکعب آب در پشت سد‌های گرمی
  • حال خوب سد شیرین‌دره بعد از بارندگی‌های بهاری + تصویر
  • میزان ظرفیت تولید گاز به ۸۷۵ میلیون متر مکعب رسیده است
  • تولید بیش از ۱۸ میلیارد مترمکعب گاز در پالایشگاه فجر جم طی سال ۱۴۰۲
  • تولید سالانه ۵۰ میلیون مترمکعب پساب از تصفیه‌خانه‌های استان مرکزی
  • چالش‌های سیاست خارجی در ۱۴۰۳؛ ایران با کدام پرونده‌های مهم روبروست؟