«فقط یک داستان»؛ جولین بارنز ؛ ترجمه سهیل سمی؛ نشر نو ناگهان یک عشق
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۲۲۳۰۴
«فقط یک داستان»
نویسنده: جولین بارنز
مترجم: سهیل سمی
ناشر: نشر نو؛ چاپ اول ۱۳۹۷
۲۸۵ صفحه، ۳۲۰۰۰ تومان
***
جولیان بارنز با «درک یک پایان» در ایران شهره شد، تازه ترین اثر او که به فارسی در آمده، کتابی است دربارهی عشق. این کتاب با ترجمهی سهیل سمی از جانب نشر نو روانهی بازار کتاب شده و در کوتاهزمانی چندین نوبت تجدید چاپ شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیچه گفته است: «آنچه از سر عشق اتفاق میافتد، فراسوی نیک و بد است.» عشق مرزهای اخلاق و عرف اجتماعی را در هم مینوردد و برای بروز خود هیچ چارچوبی نمیشناسد. عشقی پیرانهسر که دامن مردی جاافتاده را میگیرد یا عشق ممنوعی که به شکل مثلث اتفاق میافتد و بنیانهای زندگی متعهدانه را تهدید میکند. عشقی غیر متعارف که سرزنش جامعه را برمیانگیزد و عشقی که خارج از قواعد مرسوم زندگی نمود پیدا کرده است. در تمامی انواع دوستداشتنها دردی پنهان شده است که جولین بارنز نویسندهی پرآوازهی انگلیسی در رمان پرتب و تابش، «فقط یک داستان» از آن دم میزند. او داستانش را با یک پرسش آغاز میکند: «ترجیح میدهید نصیبتان عشق بیشتر و رنج بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟ به نظرم در نهایت تنها سوال واقعی همین است.» اگر دوست دارید تا در اقیانوسی از عشق بیپایان بغلتید و نرد جاودانگی ببازید باید این اصل را در ذهن داشته باشید که لاجرم به همان اندازه رنج خواهید برد و اگر میخواهید در زندگی کمتر درد بکشید، عشقی کوچک برگزینید یا به تمامی از آن پرهیز کنید. با اینکه این پرسش از همان آغاز متناقض و به سفسطه آمیخته مینماید اما نمایانگر خاصیتی است که عشق با آن شکل گرفته و بر پایهی همان تناقض رشد میکند.
پائول، نوجوانی که به سفارش پدر و مادرش به باشگاه تنیس رفته تا برای خود همدمی بیابد، آنجا عاشق زنی میانسال به نام سوزان میشود که مادر خانواده است و دو فرزند دختر نیز دارد. عشق پائول به سوزان که با هیچ متر و معیاری نمیتوان برای آن توجیهی اخلاقی و اجتماعی پیدا کرد، ارتباطی است که از همان آغاز از آن بوی رسوایی به مشام میرسد. نویسنده تمام داستان را از زاویه دید پائول روایت میکند. زاویه دیدی که بیش از همه بر ارادهی پائول برای تغییر شرایط پیرامونش و تصمیم قاطع او بر زندگی با سوزان تاکید میگذارد. در این میان سوزان به شکلی کلاسیک همان معشوق کمگو، آرمانی و دور از دست رمانهای عاشقانه است که نقش سوژهی ذهنی و عینی پائول را بازی میکند. پائول در آغاز روایت تاکید میکند که تنها داستان زندگی او همین یک داستان است. گو اینکه هر انسانی در زندگیاش داستانهای زیادی برای گفتن دارد، اما فقط یک داستان است که خط اصلی سرنوشت و مسیر کلی زندگیاش را نشان میدهد و داستانهای دیگر هرکدام از الگوی ماهوی این داستان تغذیه میکنند. داستان عشق پائول به سوزان مسیر زندگی هردو آنها را برای همیشه تغییر میدهد. این عشقی است که در آن میل جنسی به شکلی آرمانی نمود پیدا کرده است و فراتر از آن، میل به بودن، داشتن و هستی در هوای دیگری است. سوزان که زنی خاص با عادات و رفتار خاص خود است، برای پاسخ به عشق پائول هزاران دلیل دارد، درست به همان اندازه که برای انکار آن. او زنی میانسال است که عمری همسر دائمالخمر و کجخلقش را تحمل کرده است و چنان که مشخصهی زندگیهای رو به ویرانی است، سالهاست بر تخت دونفره نخوابیده است. او به طور مشخص زنی تنهاست که در خانوادهای متوسط و برای فردا جز چشمانداز ویرانی نمیبیند. چشماندازی که در آن دخترانش نیز تنها جزئی از آمبیانس ملال و دلزدگیاند. پس او ارتباط خارج از ازدواجش را با پائول ادامه میدهد و پیه رسوایی در شهر کوچکشان را به جان میخرد.
علاقهی مفرط پائول به سوزان از یک نظر میتواند تجلی عقدهی اودیپ و بروز شکلی از کجتابی روانی باشد. او سوزان را جایگزینی برای مادر خود و ابزاری برای جبران سرکوب یا تثبیت در مرحلهی دهانی میبیند. با این همه راوی به شدت چنین احتمالی را انکار میکند و تلاش میکند جنس علاقهاش را چیزی فراتر از نظریات روانشناسی و تلقینات منحط اجتماعی نشان بدهد. او در کنار سوزان قرار دارد و همهچیز سوزان برای او دلفریب و نوازشگر است. او خودش را پاسدار آرامش سوزان میبیند و آنجا که چیزی پیدا میشود تا این آرامش را به هم بزند، او سرسختانه به مقابله با آن برمیخیزد. از این روست که کورکورانه کم به قتل گوردن همسر سوزان میبندد.
ساختار «فقط یک داستان» به گونهای طراحی شده است که مراحل پیدایش، بالیدن و افول عشق را در یک طرح کلی نشان بدهد. سه فصل کتاب به طور مشخص نمایانگر سه مرحله از علاقهی پائول و سوزان به یکدیگر و پایان تراژیک آن است. نویسنده به سبک استادان قدیم، تمامی زوایای پنهان چنین ارتباطی را با نگاهی کلنگر و همهجانبه مورد واکاوی قرار داده است و در خلال آن هرجا که لازم دیده تا خواننده نفسی تازه کند، به بیان مسائل فلسفی حول محور عشق پرداخته است. در حقیقت رمان فقط یک داستان، فقط یک داستان نیست، بلکه نوشتاری اندیشمندانه است دربارهی فلسفهی عشق. راوی که مردی پا به سن گذاشته است با صبر و حوصلهی زیاد، مهمترین داستان زندگیاش را برای خواننده بازگو میکند و جوهرهی احساسات و افکار دور و درازش را در قالبی دراماتیک که به طور مشخص میتوان رد پای خود نویسنده را در آن دید، به صورت ساختاری کلاسیک در جهان مدرن امروز به یادگار میگذارد.
جولیان بارنز در ۱۹ ژانویه سال ۱۹۴۶ در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد و از کالج مگدالن آکسفورد در سال ۱۹۶۸ فارغالتحصیل شد. او به مدت سه سال، فرهنگنویس واژهنامه انگلیسی آکسفورد بود و بعد از آن در نیو استیستمن و آبزرور نقد مینوشت. بارنز دلبستهی ادبیات فرانسه و عاشق فلوبر است. در سال ۲۰۱۱، کتاب او به نام «درک یک پایان» برندهی من بوکر شد و همین مقدمهی آشنایی خوانندگان فارسیزبان با آثار او بود. از دیگر آثار بارنز میتوان به «دیار مترو»، «دربارهاش حرف بزنیم»، مجموعه داستان «عبور از کانال»، «چیزی برای ترسیدن وجود ندارد» و هیاهوی زمان اشاره کرد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۲۲۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هوش مصنوعی و آینده مبهم مترجمان !
در حالی که برخی مترجمان از ابزارهای هوش مصنوعی برای کار خود استفاده میکنند، سهچهارم از این افراد معتقدند فناوری در حال ظهور تأثیر منفی بر درآمد آینده آنها خواهد گذاشت. به گزارش ایسنا، نتایج یک نظرسنجی انجامشده توسط انجمن نویسندگان بریتانیا (SoA) نشان میدهد که بیش از یکسوم مترجمان به دلیل هوش مصنوعی مولد کار خود را از دست دادهاند و بیش از ۴ نفر از هر ۱۰ مترجم گفتند که درآمد آنها به دلیل هوش مصنوعی مولد کاهش یافته، در حالی که بیش از سهچهارم از مترجمان بر این باورند که فناوری در حال ظهور بر درآمد آینده آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت. انجمن نویسندگان که بزرگترین اتحادیه نویسندگان، تصویرگران و مترجمان بریتانیا محسوب میشود، این نظرسنجی را در ژانویه انجام داد و نشان داد که ۳۷ درصد از مترجمان از هوش مصنوعی مولد برای پشتیبانی از کار خود استفاده کردهاند و ۸ درصد به دلیل درخواست ناشر یا سازمان سفارشدهنده از آن استفاده کردهاند. «توماس بانستد» که ترجمههای او از اسپانیایی شامل کتاب «همه عشقها» اثر «آگوستین فرناندز مالو» میشود با اشاره به این که تمایز بین مترجمان ادبی و مترجمان تجاری مهم است، بیان کرد: اگرچه یکسوم مترجمان در نظرسنجی اعلام کردهاند که معتقدند کارشان را به دلیل هوش مصنوعی از دست دادهاند، ترجمه ادبی در دست انسانها باقی مانده است. کاری که احتمالاً به هوش مصنوعی سپرده شده از نوع چیزهای سادهای خواهد بود که نیازی به جزئیات زیادی ندارد، مانند دستورالعملها. «نیکولا اسمالی» که از زبان سوئدی و نروژی به انگلیسی ترجمه میکند نیز میگوید: «نگارش اصطلاحی و پیچیده» احتمالاً نزد مترجمان انسانی باقی خواهد ماند. اما شاید افرادی که رمانهای جنایی و عاشقانه را ترجمه میکنند و در حال حاضر به دلیل هوش مصنوعی کار کمتری دارند، همگی شروع به ورود به موضوعات پیچیده کنند و همه ما برای فضا در آن جایگاه مبارزه کنیم. امیدوارم اینطور نباشد!». «ایان گیلز» رئیس مشترک انجمن مترجمان بریتانیا نیز فاش کرد که درآمد او از کارهای ترجمه تجاری از ابتدای سال ۲۰۲۳ بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. از دست دادن منبع درامد از محل ترجمه برای مترجمان ادبی به معنای بالا بردن استانداردها برای ورود به صنعت است، به این معنا که تنها کسانی که ثروت دارند میتوانند ادبیات را برای انتشار ترجمه کنند. او همچنین گفت که کاهش هزینهها به ترجمه غیرادبی محدود نمیشود. یک ناشر متخصص در کتابهای الکترونیکی و کتابهای صوتی که قبلاً برای آنها ترجمه کرده است، به فرآیندی به نام پسویرایش تغییر کرده است، زمانی که مترجم هوش مصنوعی برای اولین بار ترجمه یک کتاب را انجام میدهد و پس از آن یک ویرایشگر انسانی متن را بررسی و تغییراتی ایجاد میکند. «Nuanxed»، شرکتی که ترجمه را از طریق «پس- ویرایش» تسهیل میکند، اعلام کرد در حالی که کار مترجمان در حفظ کیفیت بالای ادبیات در ترجمه ضروری است، روشهای آنها باید در کنار پیشرفتهای تکنولوژیک تکامل یابد. رابرت کاستن کارلبرگ، مدیرعامل این شرکت بر این باور است که گنجاندن هوش مصنوعی در جعبه ابزار مترجمان، بهرهوری را بدون قربانی کردن خلاقیت یا کیفیت، افزایش میدهد. با این حال، «نیکولا اسمالی» میگوید این نگرانی وجود دارد که پسویرایش کار بسیار بیشتری برای مترجمان ایجاد کند، که باید متنها را با دقت مقایسه کنند تا خوانشهای نادرست و سبک ضعیف یا اصطلاحات نادرست را تصحیح کنند. او گفت: همکارانی که این نوع کار پسویرایش را انجام دادهاند میگویند که این کار مستلزم توجه به مراتب بالاتری از ترجمه است، زیرا متن تولیدشده توسط هوش مصنوعی اغلب بسیار معقول به نظر میرسد. نتایج این نظرسنجی در حالی منتشر شده که استقبال از کتابهای ترجمه در بسیاری از کشورها به صورت روزافزون بیشتر میشود. از ۷۸۷ عضو انجمن نویسندگان بریتانیا از جمله نویسندگان داستانی و غیرداستانی، فیلمنامهنویسان، شاعران و روزنامهنگاران، و همچنین تصویرگران و مترجمان، ۹۴ درصد گزارش کردند در صورتی که از کارشان برای توسعه ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میشود، خواهان دریافت غرامت هستند و بنابراین نیاز فوری به مقررات دولتی ابزارهای هوش مصنوعی برای اطمینان از توسعه و استفاده «اخلاقی و قانونی» آن وجود دارد. «ایان گیلز» رئیس مشترک انجمن مترجمان بریتانیا میگوید مطمئن است که عمل ترجمه خلاقانه و ادبی به این شکل ادامه خواهد داشت و برای بسیاری تمایل عمیقی به ترجمه وجود دارد و مخاطبانی وجود دارند که خواهان محتوای ترجمهشده توسط انسان هستند. کانال عصر ایران در تلگرام