فرم بینی شما شخصیتتان را لو می دهد !
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۷۱۸۰۰
به گزارش جهان نيوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، بینی شما چه فرمی است؟ کوتاه است و تپل یا بلند است و عقابی و… بینی یکی از بخش های اصلی صورت است که اکثرا در نگاه اول جلب توجه می کند و جالب است بدانید که همین بینی در مورد شخصیت و ویژگی های شما حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
شخصیت شناسی از روی فرم بینی یکی دیگر از بخش های روانشناسی و شناخت ویژگی های افراد است که از این طریق و با در نظر گرفتن فرم و شکل بینی می توانید در مورد خود و دیگران بیشتر بدانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱- بینی ”نوبی»
طول بینیهای نوبی عمدتاً متمایز و برجسته است. قسمت استخوانی آن تقریباً صاف و بخش غضروفی به سمت پایین متمایل شده است.
گفته میشود، کسانی که دارای این بینی هستند، اشخاصی کنجکاو، خوشبین و سازگار محسوب میشوند. این افراد بسیار دوستداشتنی بوده و همواره تلاش میکنند پاسخ هر مسئلهای را بیابند.
۲- بینی یونانی
این نام از مجسمههای یونان باستان برگرفته شده است. هنرمندان یونان باستان اغلب این بینیها را برای مجسمههایشان انتخاب میکردند. ویژگی بارز بینیهای یونانی صاف و باریک بودن آنها است. اعتقاد بر آن است، صاحبان این بینی افراد توداری بوده و اصلاً تمایلی به جلب توجه دیگران ندارند. ابراز احساسات برای آنان کاردشواری است. وفاداری و اهل عمل بودن از دیگر ویژگیهای بارز این افراد به حساب میآید.
۳- بینی قلابشکل
بسیاری این بینیها را با منقار پرندگان مقایسه میکنند. این بینی از بالا تا پایین آن دارای خمیدگی است. افراد دارای این بینی خلاق و فداکارند. آنها با شور و اشتیاق از عقاید خود دفاع میکنند و در رسیدن به اهدافشان از انجام هیچ کاری فروگذار نمیکنند.
۴- بینی قوسدار
این بینی بسیار شبیه به بینی قلابشکل محسوب میشود، با این تفاوت که نوک آن تیزتر است. گفته میشود صاحبان این بینی افرادی مصمم بوده و آنقدر غرق در کارهایشان میشوند تا به نتیجه مطلوب دست یابند. آنها در محیطهای سازمانی حسابی خوش میدرخشند.
۵- بینی گرد
این بینیها کوتاه و زیبا هستند. نمیتوان آن را بینی برجستهای به حساب آورد. این افراد معمولاً تصمیمات بدون برنامهریزی میگیرند. این ویژگی آنان در بیشتر مواقع باعث دلخوری نزدیکانشان میشود. صاحبان این بینی افرادی پراراده محسوب شده و اغلب به آنچه میخواهند، میرسند.
۶- بینی مستقیم
این بینی در آسیا بیشتر به چشم میخورد و این نسبت به بینیهای مشابه پهنتر است.سوراخهای آن بزرگ و نوک آن گرد است. افراد دارای این نوع بینی شخصیت قوی دارند. البته ممکن است در مواقعی کاسه صبرشان لبریز شده و از کوره در بروند.
۷- بینی فرورفته
مقداری خمیدگی در این بینی مشهود است. البته ظرافت این بینی باعث میشود، خمیدگی روی استخوانش چندان برجسته نباشد. افراد دارای این بینی اغلب دست و دلباز و آماده کمک به سایرین هستند. آنها افراد احساساتی بوده و به راحتی آزردهخاطر میشوند.
۸- بینی کج و معوج
گرچه نام این بینی ممکن است کمی غلطانداز باشد، اما صاحبان آن شخصیتهای جذابی محسوب میشوند. نوک این بینی بسیار گرد است. افرادی که از این نوع بینی برخوردارند، شنوندگان بینظیری بوده و دوستی با آنان بسیار لذتبخش است. آنان تاکید خاصی بر واقعبینی دارند.
منبع: بیتوته کپی متن خبر
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۷۱۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آنچه ابن سینا میتواند در مورد هوش مصنوعی به ما بیاموزد
در سال ۲۰۲۲، بلیک لوموئن، مهندس گوگل با سخنوری برجسته ارتباط برقرار کرد. دیالوگهای آنها بهطور طبیعی در جریان بود و از موضوعاتی از فلسفه گرفته تا تلویزیون تا رویاهای آینده را شامل میشد. فقط یک مشکل وجود داشت: آن سخنور چتبات هوش مصنوعی بود.
به گزارش زومیت، لوموئن در گفتگو با مدل زبانی LaMDA گوگل بهتدریج متقاعد شد چتبات نیز مانند یک شخص است. اما آیا این ادعا میتواند واقعیت داشته باشد؟
ابیگیل تولنکو، دانشجوی دکترای فلسفه علم دانشگاه هاروارد میگوید در بیشتر چارچوبهای اخلاقی، ملاحظات خاصی همچون حقوق، وظایف، تمجید، سرزنش، کرامت و عاملیت در سطح فرد ظاهر میشود. بنابراین، این سوال که آیا سیستمهای الکترونیکی میتوانند شخصیت پیدا کنند، پیامدهای گستردهای برای نحوه تعامل ما با این فناوریها دارد.
ابن سینا درمورد بسیاری از سوالات مشابهی تامل میکرد که اخلاقشناسان امروزی به آنها فکر میکنند
در سالهای اخیر بسیاری از فیلسوفان استدلال کردهاند آنچه از ما انسان میسازد، ظرفیت ما برای تجربه آگاهانه است. اما چگونه آگاهی را تعریف میکنیم؟ از چه شواهد بیرونی میتوانیم برای تعیین این موضوع استفاده کنیم که موجودی دارای آگاهی است؟ عدم اجماع در مورد این سؤالات یکی از دلایلی است که بحث درمورد شخصیت داشتن هوش مصنوعی مدتها است به نتیجه نرسیده است.
ابن سینا قرنها قبل از اختراع ماشین چاپ زندگی میکرد، چه برسد به هوش مصنوعی. بااینحال، او درمورد بسیاری از سوالات مشابهی تامل میکرد که اخلاقشناسان امروزی به آنها فکر میکنند: چه چیزی موجب میشود فرد به جای حیوان، یک انسان باشد؟
همانطور که پژوهشگران معاصر هوش مصنوعی علاقمند به مقایسه فرآیندهایی هستند که زیربنای پاسخ انسان و هوش مصنوعی به وظایف مشابه است، ابن سینا نیز علاقمند به مقایسه فرایندهای درونی انسان و حیوانات برای رسیدن به خروجیهای رفتاری مشابه بود.
ازنظر او، یکی از قابلیتهای کلیدی تمایز انسان، درک کلیات است. درحالی که حیوانات فقط میتوانند درمورد جزئیات فکر کنند (موارد خاصی که درست پیش روی آنها است)، انسانها میتوانند از قواعد کلی استدلال کنند.
ابن سینا در کتاب النفس از مثال معروف باستانی درمورد گوسفندی صحبت میکند که با گرگی روبهرو میشود. او ادعا میکند درحالیکه انسانها به اصلی کلی استناد میکنند که «گرگها بهطورکلی خطرناک هستند و حیوان خاصی که مقابل آنها است، گرگ است، بنابراین باید فرار کرد»، حیوانات متفاوت فکر میکنند. آنها از روی قانونی کلی استدلال نمیکنند، بلکه فقط گرگ را میبینند و میدانند باید فرار کنند. آنها بهجای استدلال کردن درمورد ویژگیهای کلی گرگها، به جزئیات محدود میشوند.
تمایزی که ابن سینا بین روانشناسی انسان و حیوان قائل میشود، شباهت بالایی به تمایزی دارد که دانشمندان عصر جدید در ارتباط با هوش مصنوعی درحال بررسی آن هستند.
پژوهشهای کنونی نشان میدهد شبکههای عصبی مصنوعی توانایی تعمیمپذیری ترکیبی سیستماتیک را ندارند. زبانشناسان و دانشمندان علوم شناختی از این اصطلاح برای توصیف انواع استنتاجهایی استفاده میکنند که از روی قواعد تعمیمیافته به دست میآیند. این روش یکی از راههای اصلی استدلال است که انسانها در زندگی روزمره خود به کار میبرند.
درحالیکه انسانها معانی انتزاعی را از دنبالهای از کلمات درمییابند که سپس میتوانند به شکل ایدههای پیچیدهتر ترکیب شوند، هوش مصنوعی درون مجموعه دادههای آماری برای ورودیهای داده خاص که با وظیفه خاصی مطابقت دارند، جستجو میکند.
تفاوت یاد شده تا حد زیادی محدودیتهای هوش مصنوعی معاصر را توضیح میدهد. برای اینکه این تفاوت را در عمل ببینید، به آزمونهای کپچا نگاه کنید که به منظور تمایز بین انسان و ربات به کار میروند و رباتها نمیتوانند آنها را بخوانند.
تغییرات کافی تشخیص حروف را برای پیچیدهترین سیستمهای مصنوعی دشوار میکند. علت آن است که سیستم فاقد ظرفیت ترکیبی برای تعمیم انتزاعی درمورد ویژگیهای اصلی حروف است و نمیتواند آن را به نمونه کج و معوج تعمیم دهد.
این تفاوت بین شناخت انسان و شناخت مصنوعی بهخوبی با توصیف ابن سینا از آنچه در مورد استدلال انسان منحصربهفرد است، منطبق است. او در کتاب الشفا توضیح میدهد چگونه موجود دارای خرد میآموزد چه چیزهایی مشترک هستند و چه چیزهایی مشترک نیستند و بنابراین ماهیت چیزهای مشترک را در انواع مختلف استخراج میکند.
ازنظر ابن سینا یکی از ویژگیهای متمایز انسان درک کلیات است
ما انسانها ویژگیهای اساسی اشیاء را از ویژگیهای کمتر ضروری جدا میکنیم تا به مفاهیم تعمیمیافته برسیم. سپس به کمک این مفاهیم استدلال میکنیم و آنها را روی موارد مختلف اعمال میکنیم. بهعنوان مثال، در کودکی یاد میگیریم ویژگی اصلی حرف ایکس را استخراج کنیم: این حرف از دو خط متقاطع تشکیل شده است. سپس تعمیمی کلی درمورد ویژگیهای اصلی X انجام میدهیم تا به این نتیجه برسیم که همه X-ها از دو خط متقاطع تشکیل شدهاند.
درنهایت با اعمال این تعمیم میتوانیم X-ها را تشخیص دهیم. میدانیم دو خط متقاطع ویژگیهای اصلی حرف X هستند و خطوط اضافی تصادفی و پیچوخمها در تصاویر کپچا اینطور نیستند. این درحالی است که کامپیوتر نمیتواند استنباط کند تصویر نشاندهنده X است، مگر اینکه تصویر دقیقی از X یا چیزی که به اندازه کافی مشابه است، به آن داده شود.
خطوط اضافی و اشکال پیچ و تابدار برای غیرقابل تشخیص شدن X کافی است، زیرا در مخزن بزرگ کامپیوتر از تصاویری که بهعنوان X طبقهبندی شدهاند، وجود ندارد.
بهطور مشابه، اگر وظیفهای مانند مورد گوسفند به شبکه عصبی مصنوعی سپرده شود، شبکه عصبی مصنوعی مانند انسان نتیجهگیری کلی نمیکند و درعوض مانند گوسفندان فکر میکند و به جزئیات محدود میشود.
یکی از تفاوتهای اساسی بین گوسفند و شبکه عصبی مصنوعی در این است که شبکه عصبی مصنوعی به مخزن بسیار بزرگتری از جزئیات به شکل مجموعه دادههای جامع دسترسی دارد.
چیزی که یادگیری عمیق را در وظایف زبانی بسیار موفق میسازد، دسترسی به مجموعه دادههای بزرگ با جزئیات زیاد به جای استدلال ازطریق تعمیمپذیری ترکیبی است.
معیار اصلی ابن سینا برای شخصیت (استدلال از روی کلیات) شباهت زیادی به تعمیمپذیری ترکیبی سیستماتیک دارد. این معیار میتواند استاندارد احتمالا قابل آزمایشی برای دارا بودن شخصیت ارائه دهد. تاکنون، هوش مصنوعی در این آزمایش بارها شکست خورده است.
آثار ابن سینا را بهعنوان راهحل موضوع شخصیتداشتن هوش مصنوعی بپذیریم یا نه، روایت وی دریچه جدیدی برای حل مساله شخصیت هوش مصنوعی ارائه میدهد که فرضیات گزارشهای مبتنیبر آگاهی را به چالش میکشد.
اصول اخلاقی علمی اغلب با آخرین پژوهشها، جدیدترین فناوری و هجوم مداوم دادهها پیوند خورده است. اما گاهی اوقات سؤالات آینده مستلزم بررسی دقیق گذشته است. نگاهی به تاریخ به ما این امکان را میدهد که فراتر از تصورات و پیشفرضهای زمانه خود به موضوع بنگریم و ممکن است از بنبستهای کنونی رهایی یابیم.
کانال عصر ایران در تلگرام