Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-24@03:01:24 GMT

کیهان:ســـلبریـتی‌ها مغزهای کوچک و جیب‌های بزرگ دارند

تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۸۴۲۶۷

ساعت24 -برخی سلبریتی‌های «هیچ‌چیز ندان» و «حاشیه‌ساز» توانسته‌اند با لابی‌ها و اسپانسرهای مالی و رسانه‌ای، بر ارابه شهرتِ بادآورده و به‌ظاهر نامیراییِ خود سوار شوند و با الگوگیری از نمونه‌های غربی در زمین تهاجم فرهنگی دشمن بازی کرده و در سیرکی مجازی، حضور دلقک‌ها در سیاست و فرهنگ و... را رقم زنند.

برندسازی سلبریتی‌ها برای پول و دلار

استفاده از سلبریتی‌ها در مارکتینگ و آگهی‌های تبلیغی و تجاری در دنیا، شگردی مرسوم و در کشور ما هم در حال رشد است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ظهور و بروز مباحثی مانند «سلبریتی برندینگ»، «سلبریتی‌های فروشنده»، «سلبریتی‌ها؛ سفیر برند» و... در رسانه‌ها و محافل نظری و مطالعاتی گواه بر این ادعاست.
با مرور کوتاهی در شبکه‌های مجازی درخصوص نقش سلبریتی‌های ایرانی در بازاریابی و برندسازی خواهید دید که چگونه سلبریتی‌ها در خدمت برندها قرار گرفته‌اند و چگونه تمام وقت و انرژی خود را مصروف مسخ مخاطبان و تبلیغات تجاری کرده‌اند. خواهید دید هنرپیشه معروفی که او را در سریال‌های تلویزیونی می‌دیدید، سایت شرط‌بندی تأسیس کرده و مخاطبان خود را به عضویت و بازی در آن تشویق می‌کند یا آنکه فلان خانم هنرپیشه که روزگاری در روزنامه‌های زنجیره‌ای قلم می‌زد، برند تجاری عطر و اودکلن همسرش را تبلیغ می‌کند و آن‌یکی هنرپیشه پرحاشیه که همسرش به قاچاق شیر خشک متهم است برندی دارویی را برای مخاطبان خود تجویز می‌کند! البته این پدیده، منحصر به هنرمندان نیست در مورد برخی ورزشکاران معروف نیز همین وضعیت است؛ مثلا آقای ورزشکاری که در قد و قواره قهرمان ملی است در نقش یک بنگاه‌دار از هم‌وطنانش میخواهد با خروج سرمایه‌هایشان از ایران در دبی ملک بخرند و... که مواردی ازاین‌دست بسیارند.
و این در حالی است که بخشی از هنرپیشه‌ها، موسیقی‌دانان و ورزشکاران مشهور که باید جزو الگوهای فرهنگی و ورزشی کشور باشند در غفلت مسئولان فرهنگی و متصدیان فضای مجازی به مانکن تبلیغاتی و مشوق فرهنگ غربی مصرف‌گرایی تبدیل شده‌اند.
مردیث کارل، نویسنده و خبرنگار معروف شبکه‌های آمریکایی در مقاله‌ای با عنوان «پندهای به دردنخور سلبریتی‌ها» می‌نویسد: «برندسازی سلبریتی‌ها باید به زبان پول و دلار قابل ترجمه باشد وگرنه کمپانی‌های تجاری علاقه‌ای به استفاده از این چهره‌ها برای تبلیغ حضورشان نخواهند داشت. این‌گونه به نظر می‌رسد که فلسفه‌ای پشت برندسازی سلبریتی‌ها وجود دارد. سلبریتی‌ها آن‌قدر به خاطر استعداد، زیبایی و توانایی‌های ورزشی خود مورد ستایش قرار می‌گیرند که طرفداران آنها بی‌صبرانه منتظر نشسته‌اند ببینند سلبریتی موردعلاقه‌شان چه چیزی می‌خرد تا آنها هم بلافاصله همان را بخرند.»
پوترا سامسیر، تحلیلگر رسانه و نویسنده «مدیوم» در مقاله‌ای با عنوان «سلبریتی موردعلاقه‌تان پشیزی به شما اهمیت نمی‌دهد» می‌نویسد: «سؤال اینجاست: آیا سلبریتی‌ها پشیزی برای طرفدارانشان اهمیت قائل هستند؟...وقتی سلبریتی‌ها در مورد طرفدارانشان صحبت می‌کنند در واقع طرفدار خود را به عنوان یک فرد نگاه نمی‌کنند. آنها طرفداران خود را به عنوان یک دسته «عدد» می‌بینند، به عنوان میزان شانسی که برای کسب سود دارند. سلبریتی‌ها عاشق توجه هستند. آنها عاشق شما نیستند. وظیفه‌شان این است که عاشق توجه شما باشند نه خودتان.»
از این‌رو است که متوجه خواهیم شد عقد قراردادهای متعدد و کلان با کمپانی‌های چندملیتی بود که موجب شد دیوید بکهام، فوتبالیست مشهور انگلیسی به آمریکا برود و برای هر ثانیه زندگی در این کشور ۲ دلار دستمزد دریافت کند!
چند روز پیش نیز خبری در رسانه‌های داخلی منتشر شد مبنی بر اینکه کیم کارداشیان، بازیگر و مدل آمریکایی به ازای هر پُست تبلیغاتی در صفحه اینستاگرام خود چیزی در حدود یک‌میلیون دلار دریافت می‌کند! همان سودایی که متأسفانه برخی از سلبریتی‌های داخلی از تبلیغات تجاری در سر دارند.
دخالت سلبریتی‌ها در همه حوزه‌ها
به یک عده نباید اجازه حرف زدن داد!
مطالعات پژوهشی و یافته‌های کیفی از فعالیت‌ سلبریتی‌ها نشان می‌دهد که آنان با اطلاع‌رسانی اخبار مربوط به فعالیت‌های خود و همکارانشان، انتشار عکس‌های شخصی، انتشار آثار و یا مثلاً تبلیغ امور خیریه و... به درد دل با هواداران و نهایتاً به اعلام موضع و ارسال پیام در همه حوزه‌ها می‌پردازند.
یکی از معضلاتی که اکنون در فضای مجازی مشهود و ملموس است، دخالت برخی از سلبریتی‌ها در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و... است که سؤالات فراوانی را متبادر اذهان عمومی کرده است؛ مثلاً چرا باید یک هنرپیشه که در اینستاگرام بیش از چند میلیون فالوور دارد به تبلیغ دارو بپردازد؟ یا در صفحات شبکه‌های اجتماعی در مورد کودکان کار، طلاق و سایر آسیب‌های اجتماعی پُست بگذارد و توییت کند؟ چرا باید شاعر و خواننده به اعدام تروریست‌ها واکنش نشان بدهند و ابراز ناراحتی کنند؟ یا چرا باید سلبریتی این امکان و ظرفیت را پیدا کند که مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری با حضور و سخنرانی خود در ورزشگاه آزادی در حمایت از نامزد انتخابات و یا راه‌اندازی کمپین‌های انتخاباتی عرض‌اندام سیاسی کند؟ سؤال اساسی این است: چرا سلبریتی‌ها در همه مسائل دخالت می‌کنند؟ از چهره‌های مشهور حوزه سینما- تلویزیون گرفته تا چهره‌های موسیقی و ورزش.
الکس پراد، کارشناس برنامه تلویزیونی چهار اتاق و نویسنده تلگراف در مقاله‌ای می‌نویسد: «آیا صرف اینکه یک نفر در بازیگری یا ورزش خوب است بدان معناست که باید به نظراتش پیرامون سیاست خارجی، محیط‌زیست یا بهداشت و درمان اهمیت بدهیم؟ اگر بشنوم که یک سلبریتی فیلمی را نقد می‌کند یا نمایشی را بررسی می‌کند حتماً به حرف‌هایش مشتاقانه گوش خواهم داد اما «شان پن» و اسب‌های چوبی متنوعش؟ نه. ممنون. رسماً هزاران نفر وجود دارند که بیشتر از او شایستگی صحبت پیرامون چنین چیزی را دارند. «آنجلینا جولی» و پناهندگان؟... به نظرم هدفشان این است: حالا که از رهگذر سرگرم کردن مردم میلیون‌ها دلار پول به جیب زده‌اند، در 42 سالگی فهمیده‌اند که دوست دارند مردم آنها را جدی بگیرند. سلبریتی بزرگ مساوی است با فروش بیشتر، بیننده بیشتر و پول بیشتر. حال چه اهمیتی دارد که آن سلبریتی پشیزی هم از آن مسئله سر در نیاورد... از شوخی گذشته، واقعاً یک‌قدم فاصله داریم با تولید برنامه‌ای که به یک سلبریتی اجازه می‌دهد 5 دقیقه پیرامون وضعیت خاورمیانه صحبت کند! گاهی به این فکر می‌کنم که باید از تجربه یک سده دموکراسی همگانی بگذریم و واقعاً به یک عده اجازه حرف زدن ندهیم.»
یا مثلاً جورجیا کل، بن ریدلی و جین بنویت در مقاله‌ای با عنوان «راه‌حل ساده‌ای به نام سیاست‌زدایی و ساده‌انگاری» در گاردین نوشته‌اند: «آیا باید انگیزه‌های این سلبریتی‌های فعال را که مدیران روابط عمومی گرانی را استخدام می‌کنند تا اعتقاداتشان را به مردم بفروشند- مورد تردید و سؤال قرار دهیم؟ آن‌طور که نیل درنز، استاد دانشگاه تافتز آمریکا عنوان کرده است، وارد شدن به مسائل انسان دوستانه مسلماً به جرج کلونی‌ها، آنجلیا جولی‌ها و مت دیمون‌های دنیا سود می‌رساند. ورود به چنین مسائلی به سلبریتی‌ها امکان دسترسی به رسانه‌هایی جدید می‌دهد. مثل برنامه‌های تلویزیونی سیاسی یا گردهمایی‌های بین‌المللی و به آنها کمک می‌کند برند شخصی خود را براق‌تر کنند. علت حضور در این مسائل برای سلبریتی‌ها یک علت تجاری است.»
توجه به این نکته ضروری است که در دنیای غرب نیز شدت و حدّت دخالت سلبریتی‌ها در همه حوزه‌ها به حدی بوده که ماه دسامبر سال گذشته، آنجلیا جولی در برنامه رادیویی «امروز» که از رادیو 4 بی‌بی‌سی پخش می‌شود اعلام کرد قصد دارد برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایالات ‌متحده در سال 2020 نامزد شود! متأسفانه باید گفت شبیه همان حسی است که برخی سلبریتی‌های داخلی در انتخابات شوراها و مجلس داشته‌اند!
فتنه سلبریتی‌ها در اقیانوس «توهم» و «هوش اندک»
نگاهی به ادبیات و جنس کنش و واکنشها و اساساً مدرک و سطح سواد سلبریتی‌های پرحاشیه سینما و تلویزیون که بعضاً نیز ترک تحصیل کرده‌اند، گواهی بر این ادعاست که موفقیت آنان صرفاً به خاطر چهره و یا توانمندی‌های آنان در حوزه تئاتر و سینما است و نه دانایی و آگاهی آنان در حوزه مطالعات تخصصی مربوط به آن رشته. حالا سؤال اینست که چه طور می‌شود کسی که مثلاً چهره خوبی دارد یا صرفاً خوب بازی می‌کند یا زبان بدنش خوب است! می‌تواند در مورد فضای سیاسی و یا آسیب‌های اجتماعی نظر کارشناسی بدهد؟ و البته پاسخ چیزی نیست جر اینکه در آشفته بازار فضای مجازی و غفلت و بی‌مبالاتی مسئولان، سلبریتی‌های «هیچ چیز ندان» در اقیانوس توهم خود غوطه‌ور بوده و دچار «خود روشنفکرپنداری» شده‌اند.
مردیث کارل، نویسنده و خبرنگار معروف شبکه‌های آمریکایی می‌گوید: «مایم بیالیک [بازیگر آمریکایی] که در سریال دهه نودی ان.بی.سی به نام شکوفه، نقش یک دختر نوجوان را بازی می‌کرد و به‌تازگی در یکی از کارهای شبکه اچ.بی.او نقش یک همجنس‌گرا را عهده‌دار بود، کتابی نوشته است تحت عنوان «فراتر از زمین: یک راهنمای واقعی برای تربیت فرزندان» چرا کسی باید اهمیتی به طرز فکر او در مورد نحوه تربیت فرزند بدهد؟ عجیب اینجاست که یک عده واقعاً کتاب او را می‌خرند! آیا صرف اینکه در یک فیلم یا سریال نقش یک مادر را بازی می‌کنید یا با یک کودک هم‌بازی هستید گواه بر آن است که در زندگی واقعی شایستگی شما برای تربیت کودکان بیشتر است؟ و یا مردم باید از شما پیروی کنند؟»

آزادی‌های بی‌حدومرز در فضای مجازی و به‌ویژه عدم نظارت در توییتر یا اینستاگرام بدان معناست که اکنون چنین افرادی می‌توانند در ارتباطی مستقیم با جامعه، بی‌آنکه نظرات و افکارشان از هیچ فیلتری عبور کند، دست به نظرپراکنی و گمراه کردن افکار عمومی بزنند.

چرا هیچ نظارتی بر سلبریتی‌ها وجود ندارد؟
ذکر این نکته نیز ضروری است که در فضای مجازیِ رهاشده، بی‌حدومرز و بدون نظارت، برخی سلبریتی‌های حاشیه‌ساز توانسته‌اند به‌راحتی عرض‌اندام کنند و با راه‌اندازی کانال‌ها و صفحات مجازی در اینستاگرام، تلگرام و توییتر به نظر پراکنی پرداخته و علاوه‌بر ترویج مظاهر غربی مانند مصرف‌گرایی و زرق‌وبرق‌های دنیای مدرن، منجر به گسست‌های اجتماعی و اختلالات روانی شوند.
اکنون سؤالات مهم دیگری که مطرح بوده این است که بااین‌همه آسیب و دامنه تأثیر منفی حضور سلبریتی‌های حاشیه‌ساز در مسائل سیاسی و امنیتی که حتی در ماجرای شهادت طلبه همدانی شاهد آن بودیم، چرا وزارت ارشاد و متولیان فرهنگی بر این سلبریتی‌های حاشیه‌ساز و فعال در فضای مجازی نظارتی ندارند؟ چرا با کلاه‌شرعی بافتن، اجازه تبلیغ کالا را به هنرپیشه‌ها داده‌اند؟ چرا باید استفاده از تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات کالا و محصولات ایرانی بدون نظارت و در آزادی مطلق باشد تا آنکه آنها به هر طریقی شده – حتی با ترفند حاشیه‌سازی- به دنبال جمع‌کردن فالوور و افزایش مخاطبان خود باشند. آیا جز این است که «سلبریتی» و فرهنگ «سلبریتی پروری» تکه‌ای از پازل تهاجم فرهنگی غرب بوده و به دنبال دور کردن جامعه ایرانی از حق و حقیقت و فرهنگ و سبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی است؟ این‌ها و مواردی از این دست، سؤالاتی است که بایستی متولیان و متصدیان فرهنگی، سیاسی و امنیتی پاسخگوی آن باشند و بس.

منبع: کیهان

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۸۴۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیهان: اردن به غلط کردن افتاده است

روزنامه کیهان در مطلبی به تحلیل کمک اردن به اسرائیل در رهگیری موشک های شلیک شده ایران پرداخت.

این روزنامه در یادداشتی نوشت:

۱- به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رژیم صهیونیستی از غزه بیرون بیاید شکست خورده، بیرون نیاید هم شکست خورده است» که اکنون تحت فشار افکار عمومی مجبور به خروج است!

این یعنی «شکست تاریخی» سال ۲۰۲۴ بعد از پاسخ پشیمان‌کننده و زنده کردن خاطره شکست فضاحت بار ۲۰۰۵ آریل شارون در خروج از غزه! همچنین این پیش‌بینی رهبر معظم انقلاب واقعیت امروز میدان نبرد پس از حدود هفت ماه جنایت و وحشیگری و حمایت تمام‌قد آمریکا از رژیم صهیونیستی است که علی‌رغم پروپاگاندای رسانه‌ای، برای همه روشن شده است این رژیم نه فقط برای حفاظت از خود دچار بحران است بلکه «در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است» و آمریکا هم برای حمایت از اسرائیل دچار بحران می‌باشد!

این فقط سخن ما نیست، بلکه خود تحلیلگران سیاسی- امنیتی آمریکا و اسرائیل و مقامات نظامی و رؤسای موساد و سیا به این تحلیل رسیده‌اند و آشکارا می‌گویند «اسرائیل با خطرناک‌ترین بحران تاریخ از زمان تأسیس خود مواجه است» و هشدار می‌دهند «فروپاشی ما نزدیک است و به ۸۰ سالگی نمی‌رسیم»! لذا این نشان می‌دهد که جبهه مقاومت به «هدف تاریخی» خود رسیده و پیروز میدان است و ۷۵ سال مبارزه فلسطینی‌ها بی‌فایده نبوده و در حال ثمر دادن است.

رژیم صهیونیستی در باتلاقی گیر کرده که از ادعای شوم «نیل تا فرات» رسیده است به بحرانِ بیرون آمدن از «بحرانِ یک وجب خاکِ غزه»! و این یعنی نزدیک شدن به ساعت صفر حیاتش! این همان نتیجه عملکرد خود آنهاست که رهبر معظم انقلاب فرمودند «ما گفتیم رژیم صهیونیستی۲۵سال دیگر را نمی‌بیند، حالا خودشان عجله کردند و زودتر می‌خواهند بروند»!

همان زمان با این نوید رهبری، نظرسنجی‌هایی که توسط خود صهیونیست‌ها نیز انجام شد و شبکه ۱۲ این رژیم نتایج آن را منتشرکرد، نشان می‌داد «اکثر شهرک‌نشینان صهیونیستی باور دارند که اسرائیل ۲۵ در سال آینده وجود نخواهد داشت»! لذا اکنون نابودی رژیم صهیونیستی برای جهان باورپذیرتر و ملموس‌تر و برای آمریکا قابل فهم‌تر شده که حمایت از اسرائیل هزینه زاتر است!

۲- حالا یکی از دلایل این پیش‌بینی رهبر معظم انقلاب در خصوص این شکست تاریخی اسرائیل این است که رژیم صهیونیستی با نسل‌کشی در غزه و حماقت بیشترش در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، دست تمام گروه‌های مقاومت و کشور‌های در این جبهه از جمله دست محور مقاومت برای جلو انداختن نابودی این رژیم آپارتایدی را هم بازتر و هم آشکارتر کرد و در نتیجه زمینه تنگ‌تر کردن حلقه محاصره اسرائیل را، چه از غزه خارج شود و چه نشود، و چه تنش‌ها کم و چه تشدید شود، فراهم ساخت.

اکنون اسرائیل از جنوب در دریای سرخ و باب‌المندب با همت و شهامت یمنی‌ها و از شمال با رشادت حزب‌الله و از شرق با همکاری کشور‌های عراق و سوریه در عملیات وعده صادق در محاصره قرار گرفته و با توقیف کشتی اسرائیلی توسط ایران در خلیج‌فارس راه زمینی کمک‌رسانی به این رژیم از طریق امارات- عربستان – اردن هم ناامن شده و به خطر افتاده است ودر آینده شاهد بسته شدن این مسیر هم خواهیم بود.

از جمله قرائن این امیدواری اینکه اولا که اردن با همه وابستگی‌اش به اسرائیل عملا نتوانست جلوی عبور پهپاد‌ها و موشک‌های ایران از فضای کشورش را بگیرد و در مقابل تظاهرات گسترده مردم این کشور و همچنین انتقاد‌ها و فشار افکار عمومی جهان عرب به غلط کردن افتاد و تلاش کرد اعتبار بر باد رفته خود را اعاده کند، تا جایی که وزیر خارجه‌اش در اولین اظهارنظر پس از پاسخ ایران، فعال شدن پدافند هوائی این کشور را اقدامی حاکمیتی و ملی اردن و نه در جهت همکاری و دفاع از اسرائیل عنوان و در مصاحبه با سی‌ان‌ان با اذعان به اینکه «تهران تنها زمانی پاسخ داد که کنسولگری آن کشور هدف قرار گرفت»، تاکید کرد «باید با عامل این همه تنش یعنی اسرائیل مقابله کنیم!»

البته این مواضع «ایمن الصفدی» را باید ناشی از ترس پادشاه این کشور از موشک‌های ایرانی دانست که در مصاحبه با فرید زکریا به آن اذعان کرد و وزیر خارجه‌اش را به دیدار وزیر خارجه کشورمان در نیویورک فرستاد. البته ظاهرا وزیر خارجه اردن در دیدار حضوری نتوانسته بود نگرانی پادشاه کشورش از موشک‌های مقاومت را برطرف کند، لذا مجبور شد در یک تماس تلفنی فوری دیگر هم به وزیر خارجه کشورمان اطمینان دهد که «اردن مصمم است که در تحولات غزه، آسمان این کشور مورد سوءاستفاده اسرائیل قرار نگیرد»! و البته در این دیدار و گفتگو از امیرعبداللهیان نیز شنید که «۲۰ کشور تلاش کردند تا موشک‌ها و پهپاد‌های ما به هدف نرسد، اما به اهداف اصابت کردند و این پاسخ محدود و حداقلی بود و پاسخ بعدی قاطع، فوری و حداکثری خواهد بود»!

اهمیت عبور پهپاد‌های ایرانی از فراز خاک اردن در این است که بر اساس موافقت‌نامه «سایکس پیکو» اردن در حقیقت جزیره امن انگلیس در منطقه و تحت نظارت امنیتی - نظامی این کشور است.

ثانیا مسیر زمینی امارات - عربستان در تیررس موشک‌ها و پهپاد‌های یمین‌ها قرار دارد و هنوز جنگ چندساله این دو کشور با یمن هم رسما پایان نیافته است. بخصوص که یمنی‌ها از موشک مافوق صوت خود نیز رونمایی کردند که به گفته رسانه‌های روسی «اسرائیل تا دماغه امید نیک در تیررس این موشک‌های با برد ۲۰۰۰ کیلومتری و سرعت ۱۰هزار کیلومتر در ساعت است»؛ لذا علاوه بر آمریکا، حکام عرب و غیرعربی هم که به افکار عمومی و ملت فلسطین خیانت می‌کنند از حالا به بعد باید بترسند!

بخصوص که رهبر معظم انقلاب هشدار دادند «این دولت‌های اسلامی سزای خیانت خود را خواهند دید»! ثالثا، اما قبل از پاسخ ایران توئیتی خطاب به رژیم صهیونیستی منتشر شد که نوشته بود «دست و پا نزنید،۸۰ سالگی را نمی‌بینید، ضلع غربی را باز گذاشته‌ایم، شرطش آن است که شنا کردن بلد باشید!» حال دریای مدیترانه نیز منتظر فعال شدن پهپاد‌های مقاومت و تکمیل محاصره اسرائیل از غرب است!

بخصوص که در طول جنگ غزه اقتصاد اسرائیل که دریا پایه است، به‌گفته رویترز «بیش از بیست درصد کوچک‌تر و کشاورزی و توریسم و تجارت آن تقریبا تعطیل شده و بدهی ملی‌اش دو برابر شده است» و به گفته رئیس بانک مرکزی اسرائیل «تل‌آویو دیگر برای سرمایه‌گذاران جهان جذاب نیست»! اینجاست که مفهوم تهدیدآمیز پیش‌بینی رهبر معظم انقلاب روشن می‌شود که فرمود «رژیم صهیونیستی از غزه چه خارج شود و چه نشود، شکست خورده است»!

۳- در خصوص لفاظی‌های رژیم صهیونیستی که ادعا کرده است پاسخ ایران را می‌دهیم و تحلیل‌های مختلف پیرامون آن که می‌تواند فیک و یا احتمالات میدان نبرد باشد، باید گفت که اولا از رژیم صهیونیستی با پیشینه آن همه جنایت و وحشیگری و مقید نبودن به هیچ قانون بین‌المللی و خط قرمزی، هر اقدامی بر می‌آید و بعید نیست دست به هر جنایتی بزند! اما این تنها قدرت مقاومت و اقتدار جمهوری اسلامی با گستره موشکی – پهپادی‌اش است که تا حدودی این رژیم افسارگسیخته را مهار و محصور در سرزمین‌های اشغالی کرده است.

ثانیا بر اساس اینکه فرض محال، محال نیست، هر اقدام جنایت‌بار دیگر اسرائیل دو حالت دارد: یا در اوج حماقت و درماندگی مستقیما به خاک ایران تعرض کند که نشان می‌دهد این رژیم با حمایت مستقیم آمریکا به دنبال تنش بیشتر و جنگ در منطقه است و در چنین شرایطی تکلیف کشور مورد تعرض قرار گرفته نیز روشن است که در نتیجه تکلیف رژیم صهیونیستی برای همیشه روشن خواهد شد.

اما اگر به طور غیرمستقیم و در خارج از مرز‌های کشور بخواهد دست به جنایتی بزند، این نشان می‌دهد این رژیم بر سیاست قبلی خود همچنان اصرار دارد که مؤید آن است که اقدام تنبیهی جمهوری اسلامی برای اثربخشی کامل باید قدرتمندانه‌تر و گسترده‌تر از گذشته بر اساس هشدار فرمانده کل سپاه باشد و با تهدید موجودیت اسرائیل، و نه مقطعی و نه خود رژیم صهیونیستی بلکه آمریکا را برای همیشه پشیمان کند.

ثالثا اسرائیل با گافی که روی ریزپرنده‌ها در اصفهان انجام داد، نشان داد قدرت و جرأت هیچ‌گونه اقدامی ندارد و این افتضاح را برای آن پروپاگاندا کرد تا بگوید پاسخ ایران را دادیم!

۴- تاریخی‌ترین و مهم‌ترین نتیجه و دستاوردِ «راهبرد پشیمان‌کنندهِ مقاومت» می‌تواند توقف جنگ و خروج کامل اسرائیل از غزه باشد. امری که قطعنامه ۲۷۲۸ شورای امنیت سازمان ملل و این همه کشور بی‌خاصیت با آن همه هیاهو و تلاش‌ها نتوانستند آن را محقق کنند!

پس از پاسخ مقتدرانه جمهوری اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار بر اسرائیل برای پایان جنگ غزه و فشار بر آمریکا برای مهار این سگ هار خود افزایش یافته است. در حالی که هنوز پاسخ نظامی پشیمان‌کننده داده نشده بود، فقط ایجاد ترس از آن و تحت فشار افکار عمومی، اسرائیل را مجبور به خروج زمینی از خان یونس و غزه و آمریکا را تحت تأثیر اعتبار کلام و قدرت تهدیدآمیز رهبری مجبور به درخواست صریح و رسمی مهلت از ایران، و قبل از آن به دادن رای ممتنع به قطعنامه آتش‌بس سازمان ملل پس از آن همه مخالفت با پایان جنگ و وتوی همه قطعنامه‌های پیشنهادی برای برقراری آتش‌بس مجبور کرد.

اکنون نیز با تغییر قواعد بازی عملا و به طور غیررسمی آتش‌بس نانوشته‌ای را رژیم صهیونیستی متحمل شده و آمریکا را هم مجبور به پذیرش شکست و پایان جنگ کرده است. چون جنگ غزه در حقیقت یک جنگ جهانی است و هیئت حاکمه آمریکا رأسا هدایت این جنگ را برعهده دارد؛ لذا اینکه حماس و یمن با فهم دقیق اعلام کردند «نبرد اصلی ما با آمریکاست»، یعنی آنچه باعث پایان جنگ غزه می‌شود، هدف قرار گرفتن منافع آمریکا همزمان با هدف قرار دادن اسرائیل است.

هدف قرار دادن کشتی تجاری «پروپل فورچون» آمریکا و دو ناوچه آمریکایی و یک کشتی انگلیسی در دریای سرخ به همراه دو کشتی اسرائیلی در دریای عمان و اقیانوس هند به وسیله موشک‌های دریایی و پهپاد‌های هوائی بخشی از این سیاست موازنه وحشت است که آمریکا را مجبور به پایان جنگ غزه می‌کند! و این نیز یادآور شکست آمریکا در پذیرش خروج اسرائیل از غزه در سال۲۰۰۵ با تصویب هر دو مجلس کنگره است.

۵- نکته مهم اینکه پاسخ ایران پس از آن همه تهدید آمیخته به التماس آمریکا، در نهایت اقتدار اتفاق افتاد و نشان داد که آمریکا با همه تهدیدات و تلاش‌های دیپلماتیک خود نه توانست جلوی پاسخ ایران را بگیرد و نه توانست جهان را متقاعد و به اصطلاح اجماع‌سازی و ادعای جامعه جهانی کند و این یعنی آمریکا علاوه‌بر شکست سیاست پشتیبانی نظامی از اسرائیل، همزمان سه شکست بزرگ را متحمل شد: شکست تهدیدات توخالی در صحنه نبرد، شکست در صحنه دیپلماتیک و شکست در نبرد رسانه‌ای!

پاسخ پشیمان‌کننده آنقدر سریع و اثرگذار بود که قدرت محاسباتی رسانه‌های آن‌ها را هم به هم ریخت و اذعان کردند «آمریکا و اسرائیل جنگ غزه را باختند و راهبردی نه برای خروج از جنگ دارند و نه برای آینده»! رسانه‌های عبری هم عزادار این شدند که «اسرائیل تمام مشروعیت خود را از دست داد»!

نکته طنز و جالب ماجرا اینجاست که نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی هنوز ادعا می‌کند «یک قدم تا پیروزی فاصله داریم»!، ادعایی که یادآور رجزخوانی‌های محمدسعید الصحاف وزیر اطلاع‌رسانی صدام است که با اعتماد به نفس کاذب تا لحظات آخر به طور مبالغه‌آمیزی از پایداری ارتش صدام در برابر حملات به عراق خبر می‌داد و تبدیل به ضرب‌المثل «زبان صدام» شد!

دیگر خبرها

  • کیهان: مذاکره با آمریکا به نفع آمریکا است نه ایران
  • پیش‌بینی جدید کیهان از نرخ ارز در بازار
  • باتری این ریزسیاه‌چاله‌، انرژی هفت نسل شما را تامین می‌کند!
  • خبر قدرت پهپادی ایران دنیا را برد، سلبریتی‌ها را خواب/ لسانی: ساختمان برند سلبریتی‌ها از هنجارشکنی شکل می‌گیرد
  • جواد خیابانی: جیرفت هند کوچک نیست هند جیرفت بزرگ است (فیلم)
  • کیهان: اردن به غلط کردن افتاده است
  • (ویدیو) تداوم جملات عجیب جواد خیابانی: جیرفت هند کوچک نیست، هند جیرفت بزرگ است!
  • جواد خیابانی: جیرفت هند کوچک نیست هند جیرفت بزرگ است!
  • عربستان ۴ سلبریتی جنجالی‌اش را نقره‌ داغ کرد
  • کشف عجیب دانشمندان درباره انرژی تاریک