کریم بنزما: رابطه ام با زیدان بالاتر از دوستی است؛ زیزو برای من مثل برادر بزرگتر و عضوی از خانواده ام است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۴۳۵۵
کریم بنزما در جدیدترین مصاحبه اش از رابطه فوق العاده اش با زیدان گفت.
طرفداری- کریم بنزما در مصاحبه با برنامه Le Quotidien در خصوص آیندهاش، رابطه اش با زیدان، رئال مادرید و تیم ملی فرانسه صحبت کرد.
به نقل از آ.اس، بنزما گفت:
چهار لیگ قهرمانان اروپا، چهار عنوان داخلی در لالیگا، چهار قهرمانی در لیگ 1 فرانسه و 10 سال حضور در اسپانیا را چطور می بینی؟
در سال 2009 بود که به هواداران رئال مادرید معرفی شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه می گویند امسال بهترین سال حضورت در رئال مادرید است.
ممکن است چون من حس فوق العاده ای در این باشگاه دارم. این فصل خیلی سخت و پیچیده بود چون عنوانی را فتح نکردیم اما از نظر شخصی فصل خوبی را پشت سر گذاشتم.
بعد از کریستیانو رونالدو، تو مرد شماره یک تیم هستی؟
کریستیانو بازیکن خوب و مهمی بود که تیم را ترک کرد. می توانیم همچین نظری داشته باشیم اما فوتبال ورزش گروهی است.
مشکلاتت با والبوئنا به تو آسیب زد؟
اینجا وقتی مردم مرا می بینند خوشحال می شوند. این رابطه ای است که می بینم و روی من تاثیر می گذارد.
چند گل در لیگ قهرمانان اروپا به ثمر رساندی؟
60 گل اما کریستیانو رونالدویی وجود دارد که 130 یا 140 گل به ثمر رسانده است. رائول هم به عنوان اسطوره رئال مادرید هست که 71 گل به ثمر رسانده است و فاصله زیادی با او ندارم.
روز فینال جام جهانی کجا بودی؟
لیون و خانه مادرم بودم. خانودگی به تماشای بازی نشستیم چون به رافائل واران خیلی نزدیک هستم. قبل از بازی به همدیگر پیغام دادیم. البته دوست داشتم در آن بازی حضور داشتم اما از کاری که انجام دادند، خوشحال هستم.
تیم ملی فرانسه یا رئال مادرید؟
تفاوت زیادی وجود ندارد. تیم ملی فرانسه هم برایم مثل رئال مادرید با ارزش است. نمی توان این دو را با هم مقایسه کرد چون برای من دارای یک ارزش هستند. فرانسه یک نسل جدید را انتخاب کرده است که با آن ها قهرمان جهان شده است و بسیار با استعداد هستند. این چیزی است که به عنوان طرفدار فوتبال می بینم.
چه نمره ای به رابطه ات با زیدان می دهی؟
رابطه ما خیلی قوی است. در واقع این رابطه از خیلی وقت پیش شروع شده است. من با او قبل از اینکه مربی شود و هدایت مرا بر عهده داشته باشد، آشنا شدم. ما با هم در خصوص فوتبال و زندگی صحبت می کنیم. رابطه ما بیشتر از دوستی است. او برایم مثل برادر بزرگتر و عضوی از خانواده ام است که کمک زیادی به من کرده است.
ویدئویی از صحبت های زیدان که گفته بود تا پای مرگ از بنزما حمایت می کنم، پخش شد.
به همین دلیل است که او را خاص می دانم. صحبت های او به من هیجان می دهد. بهترین خاطره ام با زیدان؟ اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و بعد از آن سه قهرمانی متوالی. چون بسیار دشوار و فراموش نشدنی است.
در اسپانیا محبوب تر از فرانسه هستی.
من واقعاً دوست دارم افرادی را که به خاطر کاری که انجام میدهم به من تبریک میگویند، می بینم و از عملکرد من راضی هستند. این چیزی است که باعث خوشحالی ام میشود.
خودت را به عنوان پدر چگونه می بینی؟
(بنزما احساساتی می شود) حس قوی و خاصی است که منشا آن در قلبم است. به عنوان پدر خیلی خوشحال هستم و همیشه سعی می کنم تا آن ها را در شرایط ناراحت کننده ای قرار ندهم. به آن ها احترام را یاد می دهم و مشغولشان می کنم. بچه هایم هنوز برای صحبت کردن در خصوص زندگی روزمره بسیار کوچک هستند.
آیا باز هم در فرانسه بازی می کنی؟
من در بهترین باشگاه جهان هستم و رقابت بالایی در این تیم دارم. در فرانسه فقط لیون در قلب من قرار دارد. خیلی سخت و پیچیده است.
وقتی با بازیکنان جوان تمرین می کنی، آن ها چه احساسی دارند؟
من انقدرها هم که فکر می کنید پیر نشدم. سعی می کنم تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم. آن ها خیلی با استعداد و جوان هستند.
منبع: طرفداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۴۳۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«ناآگاهی» بزرگترین تهدید سلامت روان است
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری آنا؛ یک روانشاس و عضو انجمن روان شناسی ایران با بیان اینکه «ناآگاهی» بزرگترین تهدید سلامت روان خانوادهها است، گفت: : ما اصلا معنای همدلی را نمی فهمیم و باید آموزش های لازم را ببینیم و باید در کنار این آموزش، مشاوره داشته باشیم.
شبنم کوهی روانشناس و عضو انجمن روان شناسی ایران در گفتوگو با خبرنگار گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: «ناآگاهی» بزرگ ترین تهدید کننده سلامت روان خانواده ها است.
وی افزود: متاسفانه ما فکر نمی کنیم که برای ورود به جامعه و گذراندن هر کدام از مراحل زندگی نیاز به آموزش داریم اما ازدواج می کنیم. بدون آموزش، بچهدار میشویم و بدون اینکه بدانیم در هر مرحله از رشد کودک ما چه تأثیری داریم. برای مثال مادر یا پدر کودک 5 ساله را دعوا می کنند در صورتی که اصلا نمی دانند کودک تا سن 6 سالگی قدرت تفکر منطقی ندارد. والدین منطقی دعوا می کنند که برای مثال چرا سس را روی مبل ریختی، در صورتی که کودک چیزی نمی بیند و فقط می بیند که نزدیک ترین آدم، او را دعوا می کند. بعدها که بزرگ می شود والدین می گویند نمی دانم چرا بچه ام به یک رابطه غلط چسبیده است؟ یا چرا فرزند من مسئولیت پذیر نیست؟ اینها به این علت است که اصلا آگاهی نداریم که باید با فرزندمان چطور رفتار کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که باید برای رفع این ناآگاهی چه کرد و کجا این آگاهی به دست می آید، گفت: متاسفانه این روزها از هر کسی بپرسید برای بهبود رابطه باید چه کار کنید و یا برای فرزندپروری و ... چه کار کنیم همه صاحب نظر هستند. اما مسئله اصلی این است که آموزش حتما زیر نظر متخصص باشد تا ببینیم این همدلی که میگویند چیست.
کوهی افزود: برای مثال از هر کسی بپرسید، آیا تو انسان همدلی هستی، میگوید نقطه ضعف من این است که خیلی مهربان هستم و همه را درک می کنم. اما زمانی که وارد بطن زندگی این فرد می شوید، متوجه می شوید که این فرد نمی داند همدلی در عمل یعنی چه. زمانی که با بچه یا همسر دعوا می کنم، همدلی یعنی چی؟ خوب گوش دادن یعنی چه و .... این روزها اگر از همه بپرسید می گویند که من از صبح تا شب به حرف های فرزندم و همسرم گوش می دهم اما اگر از همسر و فرزند پرسیده بشود، چیز دیگری می گوید.
این روانشناس خانواده گفت: ما اصلا معنای همدلی را نمی فهمیم و باید آموزش های لازم را ببینیم و باید در کنار این آموزش، مشاوره داشته باشیم. آدمها فکر می کنند مشاوره زمانی باید انجام شود که اتفاقی برای ما پیش آمده باشد. آن زمان واجب است اما قبل از اینکه پیش بیاید هم لازم است. مشاوره در واقع حکم پیشگیری دارد.
وی با اشاره به اهمیت نقش مشاوره فردی افزود: با آموزش، کتاب خواندن و دوره رفتن، آموزش زیرنظر متخصص یک پیش زمینه و همزبانی با دنیای مفاهیم روان شناسی پیدا می کنیم. حالا در اتاق درمان (در خصوص نوجوان، همسر و فرزند) یاد می گیریم این مفاهیم را چطور اجرا کنیم.
کوهی با اشاره به نقش فضای مجازی و تاثیرپذیری خانواده ها گفت: یک زمانی که فضای مجازی نبود، آدم ها از خیلی چیزها خبر نداشتند و بنابراین سطح انتخاب ها، توقعات و انتظارات مشخص بود. مثلا شخصی که در روستا زندگی می کرد با توجه به سطح روستایی که در آن زندگی می کرد، آرزوها شکل می گرفت. اما امروز می بینیم آدم ها در آن سر دنیا چه طور زندگی می کنند، چه ارزشها و اهدافی دارند و این باعث می شود که ما دچار اضطراب شویم، احساس کنیم عقب هستیم. این مسئله دامن خانواده ها را می گیرد.
وی عنوان کرد: ما زوجهایی را در اینستاگرام میبینیم که مدام در مسافرت و خوشگذرانی هستند، بعد ما می بینیم که ما درگیر مشکلات متعدد از جمله اقتصادی و ... فرزند و مشکلات آنها هستیم. یا مثلا همسرم هر روز من را سورپرایز نمی کند، با گل به خانه نمی آید. این باعث می شود که احساس کنیم یک جای کار می لنگد. دلیل این احساس واهی این است که درگیر فضای مجازی شده ایم. البته به خیال خودمان همه چیز را می بینیم. چون ما عادت داریم قشنگی هایمان را قاب کنیم.
کوهی ادامه داد: بدیهی است ما دعوای آدم های مجازی را نمی بینیم. هیچ وقت زندگی نرمال و صورت بدون آرایش آنها را نمی بینیم. در اینجا آموزش های روان شناسی خیلی مهمتر می شود.
این روانشناس خانواده افزود: مهمترین کار این است که آدم ها بدانند زندگی گاهی سختی هایی دارد و قرار است در سختی ها کنار هم باشیم. البته منظورم این نیست که اگر همسرتان شما را کتک زد و خشونت خانگی داشت و خیانت کرد باید تحمل کرد. اما یک زندگی ممکن است دعواهای بدی داشته باشد و ممکن است فرزندتان مسیری را انتخاب می کند که شما اصلا دوست نداشتید که چنین انتخابی داشته باشد و ... اما این ها مسائلی است که در هر زندگی وجوددارد و باید بدانیم که آنها را باید حل کنیم، نه اینکه تحمل کنیم، یا رها کنیم یا نه اینکه با همسر و بچه دعوا کنیم، زیرا زندگی سختی هایی دارد که باید آنها را بپذیریم و سعی در اصلاح آن داشته باشیم و خانواده را حفظ کنیم چرا که این خانواده با دردها زیباست و گرنه در خوشیها و مسافرت ها همه هستند. زمانی که شما واقعا یک دردی را دارید و با یک نفر سختی را پشت سر گذاشتید، آن آدم ارزشمند است و آن فرد به شما حس امنیت می دهد و حس خانواده را القا می کند.
وی در رابطه با بزرگترین خطری که روابط خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد، گفت: مهمترین دلیل به هم ریختن خانواده «خشم درمان نشده» است. زمانی که به عنوان همسر و فرزند با شما دعوا می کنم (خصوصا فرزندان در دوره نوجوانی) حتی اگر مسئله کوچک باشد، تأثیری که در من می گذارد بزرگ است. این خشم است که همه چیز را از جمله صمیمیت، رابطه جنسی، تفریح، خوشگذرانی و رابطه به عنوان یک نقطه امن برای همسر و فرزند را از بین می برد و نقطه شروع خیانت و سردی عاطفی در خانواده است. جایی که همه چیز تمام می شود.
وی در پاسخ به این سئوال که برای رفع این خشم چه باید کرد، گفت: اولا باید مهارت فردی به عنوان پذیرش و جداسازی افکار داشته باشیم که این ها مهارت های حوزه آگاهی و آموزش است و باید بدانیم که «رابطه» سختی های خودش را دارد و «خشم» جزئی از رابطه است، اما باید بدانم که چطور این خشم را در خودم و ذهن و رابطه حل کنم.
کوهی افزود: بعد از اینکه فهمیدم چطور در خودم و ذهنم مشکل را حل کنم حالا باید یاد بگیرم چطور با همسر و فرزندم حل کنم. نحوه «درست صحبت کردن» و «گوش دادن» یک مسئله بسیار مهم و بزرگ است و تکنیک های مختلف دارد. خوب گوش کردن ویژگی های مشخص دارد. گاهی اوقات به همسر خود می گوییم مشکل کجاست؟ تا صحبت می کنم شروع به حمله می کنیم. می گوید چرا می پرسی وقتی نمی خواهی بدانی. بعد اگر بپرسید می گوید من همیشه به همسرم گوش می دهم. اول باید یاد بگیریم و بدانیم که در موقعیت چطور از آن استفاده کنیم. نحوه درست گفتوگو را بدانیم.
این روانشناس به یکی از بحران های خانواده های ایرانی اشاره کرد و گفت: بحران خانواده های ایرانی «آرزوهای از دست رفته والدین» است که می خواهند فرزندان آنها را دنبال کنند و حتی همسرانشان با ملاک های آنها زندگی کنند. تفکر سنتی که ما داریم این است که راه یکی است و آنچه من می دانم درست است. یک مقدار باید ذهن را باز کرد و اجازه بدهیم که آدم ها مسیر فردی و شکوفایی خودشان را داشته باشند.
والدین باید استعداد فرزند را بشناسند و اجازه بدهند به جای «کنترل گری» و «تسلط روی زندگی»، اضطراب را بپذیریم و کنترل را برداریم و اجازه بدهیم خانواده با وجودی که هر کدام مسیر خود را می روند، در کنار هم باشند.
وی در پایان افزود: همه خانواده به «تراپی» احتیاج دارند. یک پدر و مادر شاد، خانواده شاد می سازند. یعنی هم باید فردی و هم به عنوان یک پدر و مادر و زوج سالم و هم به عنوان خانواده که تربیت مناسبی برای فرزند داشته باشید تا فرزند شما بتواند آدمی شاد و خوشحال رشد کند و مسئولیت پذیر باشد. تراپی در هر جنبه فردی، زوجی و خانواده خیلی مهم است و می تواند در تمام ابعاد (درآمد خانواده، سلامت فیزیکی و روان خانواده و ازدواج و شغل و آینده فرزند) تأثیرگذار باشد.
انتهای پیام/