فاز بعدی اجرای معامله قرن چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۰۱۸۱۵
فشار بر خاندان پادشاهی اردن برای پذیرش شروط طراحان پروژه معامله قرن از جایی شد که براساس آن، اردن نسبت به تولیتش بر اماکن مقدس بیت المقدس اطمینان سابق را نخواهد داشت.
به گزارش مشرق، بیش از دو سال از ارائه طرحی موسوم به معامله قرن از سوی دولت رژیم آمریکا با هدف پایان دادن به آنچه «اختلاف! رژیم صهیونیستی و فلسطینیها» مینامند، میگذرد؛ اما کیست نداند مسئله فلسطین نه یک اختلاف که بلکه یک حق تضییع شده است و این مسئله با اشغال سرزمین ملت فلسطین آغاز شده و با «پایان اشغال»، پایان خواهد یافت.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مفاد این طرح هنوز به طور کامل افشا نشده است، اما انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، اعلام قدس به عنوان پایتخت ابدی رژیم صهیونیستی و مشروعیت بخشی به حضور نظامیان این رژیم در بلندیهای جولانی بخشی از پازل اجرای معامله قرن محسوب میشود. بیشتر بخوانید: توطئههای فراروی فلسطین از «نکبت» تا معامله قرن خرازی: ایران به دنبال رقابت با عربستان در منطقه نیست
چندی قبل جارد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ نیز اعلام کرد دولت آمریکا بعد از ماه رمضان طرح معامله قرن برای ایجاد سازش میان اسرائیل و طرفهای فلسطینی را اعلام خواهد کرد.
در همین رابطه حسن هانیزاده، کارشناس جهان عرب گفت: «تاکنون اخبار کمی در خصوص برنامههای این طرح منتشر شده، اما بیرون راندن فلسطینیها از منطقه قدس شریف، انتقال بخشی از آنها به صحرای سینا با موافقت دولت مصر، تشکیل دولتی با مرکزیت ابودیس و خاتمه دادن به مساله بازگشت آوارگان فلسطینی از کشورهای همجوار به سرزمین خود از اصلیترین مفاد معامله قرن است. این در حالی است که تمام گروههای سیاسی و نظامی در کرانه باختری و نوار غزه مانند حماس، جهاد اسلامی، تشکیلات خودگردان و حتی فتح با آن مخالف هستند و در صورت ورود به فاز جدید این پروژه، احتمال وقوع درگیری بزرگی میان آنها با رژیم صهیونیستی وجود دارد.»
ابودیس کجاست؟ در اواخر سال ۲۰۱۷ و پس از آنکه ترامپ اعلام کرد آمریکا قدس شریف را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت میشناسد، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشنهاد داد ابودیس پایتخت فلسطین انتخاب شود. در حالی که طبق مفاد قرارداد اسلو در سال ۱۹۹۳، بخش شرقی قدس به عنوان پایتخت احتمالی دولت آینده فلسطین در نظر گرفته شده و چنین اظهاراتی خلاف توافقات بین المللی و دارای بار حقوقی است.
ابودیس نزدیکترین منطقه به «شهر قدیم» قدس است که در آن برخی از مکانهای مقدس اسلامی از جمله مسجدالقرآن قرار دارد که توسط بنیاد وقف اسلامی شهر قدس اداره میشود. در قرارداد اسلو مقرر شد این شهر محل مجلس قانون گذاری فلسطین باشد، اما نهاد مذکور در سال ۲۰۰۰ کار خود را متوقف کرد و نمایندگان فلسطینی ترجیح دادند تا زمانی که مذاکرات در جریان با رژیم صهیونیستی به نتیجه برسد، در رام الله حضور یابند.
ابودیس تا پیش از آغاز جنگهای اعراب با رژیم صهیونیستی در میانه قرن بیستم، یک روستای کوچک با درختان زیتون بود که از شرق به دره شرقی اردن و از جنوب غربی به شهر قدیمی اورشلیم (قدس) مشرف است. به دلیل نبود آمار دقیق، تخمین زده میشود این شهر یا به بیان بهتر شهرک فسلطینی نشین ۱۲ هزار و ششصد نفر جمعیت داشته باشد.
ابودیس تا سال ۱۹۸۴ که دانشگاه القدس افتتاح شد و دانشجویان از قدس شریف و دیگر شهرها به آن رفت و آمد میکردند، مورد توجه نبود. پس از این بود که بود که ابودیس اهمیت سیاسی پیدا کرد و در روند توافقاتی که منجر به امضا قرارداد اسلو در دهه ۹۰ و سپس اجرای سیاست دیوارکشی در سال ۲۰۰۲ شد، به طور کلی چهره این شهر تغییر کرد. در حال حاضر و با ساخت دیوار میان بیت المقدس و ابودیس، این شهر محصور شده است و فلسطینیها تنها با داشتن کارت آبی امکان دیدار با خانواده و دوستانشان در قدس شرقی را دارند.
براساس توافق موقت اسلو ۲ در سال ۱۹۹۵ سرزمینهای کرانه باختری به سه قسمت تقسیم شد: سرزمینهای گروه A؛ که تحت کنترل امنیتی و سیاسی کامل فلسطین است. سرزمینهای گروه B. تحت کنترل مشترک تشکیلات فلسطین و اسرئیل و سرزمینهای گروه C. هم در اداره کامل سیاسی و امنیتی اسرائیل قرار دارد. حدود ۳.۵ کیلومتر یا ۱۴.۸ درصد از شهر ابودیس در گروه B. است.
طبق اطلاعاتی که تاکنون از پروژه معامله قرن منتشر شده، فلسطین شامل سرزمینهای گروه A، B؛ و بخشی از گروه C. خواهد بود که اجازه داشتن هیچگونه تجهیزات نظامی سنگین ندارد و رژیم صهیونیستی مسئول تامین امنیت این منطقه خواهد بود.
فاز بعدی اجرای معامله قرن چیست؟ سید هادی افقهی کارشناس مسائل جهان اسلام در این خصوص گفت: «پیش بینی گام بعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای پیشبردن این طرح سخت است و اظهارات کوشنر میتواند اقدامی در جهت سنجش واکنش جمهوری اسلامی ایران، اروپا و سازمان ملل نیز باشد. تا پیش از این طرحهای مربوط به فلسطین در قالب کنفرانس مادرید، اسلو و با نظارت مستقیم سازمان ملل مطرح میشد، اما جایگاه حقوقی و قانونی پروژه مذکور مشخص نیست. انتقال سفارت به قدس و تعیین آن به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی برخلاف ۷۰ قطعنامه مجمع عمومی و شورای امنیت صورت گرفت.»
وی تصریح کرد: «با این حال به نظر میرسد کوچ دادن فلسطینیهای ساکن غزه به خارج از سرزمینهای اشغالی با ترغیب و نه با ابزار زور و جنگ یکی از برنامههای احتمالی باشد. براین اساس دو ساخت شهرک صنعتی یکی در صحرای سینا و دیگری در عربستان در دستور کار است تا با وعده حقوق و شغل جوانان فلسطینی را از سرزمین شان بیرون کنند. گام دیگر جلوگیری از بازگشت آوارگان فلسطینی است.»
افقهی افزود: «برای تحقق این مساله با پادشاهی اردن و تشکیلات خودگردان رایزنیهایی شده است. مجریان معامله قرن با فشار بر محمود عباس او را در دو راهی پذیرش فروش قدس و از دست دادن پستش قرار داده اند. احتمال کنار زدن عباس به دلیل مخالفت با قبول ابودیس به عنوان پایتخت، میتواند جامعه فلسطین را که در حال حاضر دو تکه است، چهل تکه کند. از سویی، از اردن نیز خواسته شده به فلسطینیهای ساکن این کشور شناسنامه اردنی داده شود تا از قالب مهاجر خارج و به عنوان شهروند اردنی در آنجا زندگی کنند.»
فشار بر خاندان پادشاهی اردن برای پذیرش شروط طراحان پروژه معامله قرن از جایی شد که براساس آن، اردن نسبت به تولیتش بر اماکن مقدس بیت المقدس اطمینان سابق را نخواهد داشت. اهمیت این مقام برای خاندان ملک عبدالله بسیار قابل توجه است، زیرا بخشی از مشروعیت آنها به بحث تولیت اماکن مقدس بیت المقدس برمیگردد؛ لذا گمان میرود نتانیاهو در ازای کسب همراهی این کشور در مساله پذیرش قدس شریف به عنوان پایتخت اسرائیل، مانع تغییر در تولیت اردن خواهد شد و نخستین دیدار علنی بنیامین نتانیاهو و ملک عبدالله در اواسط سال ۲۰۱۸ از سال ۲۰۱۴، در این راستا صورت گرفت.افقهی همچنین فشار آمریکا برای قطع کمکهای اروپا و سازمان ملل به مردم فلسطین را از دیگر احتمالات پیشرو برای گام جدید اجرای معامله قرن دانست.
علاوه بر این مسائل میتوان به بحث افزایش شمار کشورهایی که تصمیم خواهند گرفت تا مقر سفارت خود را از تلآویو به قدس شریف منتقل کنند، اشاره کرد. نقش ارائه کمکهای مالی و حمایت سیاسی در این مقوله برای برخی کشورهای درگیر مشکلات داخلی و دولتهای دیکتاتور مادام العمر از اهمیت زیادی برخوردار است. پیگیری عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عرب و آغاز روند ازسرگیری روابط رسمی با این رژیم نیز از دیگر موارد قابل پشی بینی است.
پیش از این نتانیاهو در سفری رسمی به عمان رفت؛ همچنین وزرای فرهنگ و ورزش کابینه نتانیاهو از ابوظبی و دوحه دیدار کردند. این اقدامات در جهت توسعه مناسبات رسمی تلآویو با پایتختهای کشورهای عربی قابل تحلیل و ارزیابی است که میتواند بیشتر شود.
موانع پیشرو اجرای معامله قرن پروژه مذکور که ماحصل اتاق فکر دولت ترامپ، لابیهای صهیونیستی و آیپاک است، هیچ تطابقی با ساختار تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و جمعیتی منطقه غرب آسیا ندارد. ضمن آنکه از وجه و اعتبار بینالمللی و قانونی نیز برخودار نیست.
در این شرایط مهمترین عامل جلوگیری از تحقق آن، مردم داخل فلسطین هستند که در ۶۰ هفته گذشته به طور مستمر با برگزاری «تظاهرات بازگشت» بر حق خود برای بازگشت آوراگان فسلطینی به سرزمینشان تاکید دارند. این در حالی است که یکی از مفاد اصلی معامله قرن، پایان دادن به مساله برگشت آوارگان است. براین اساس مقابله با مردمی که حاضر هستند هر هفته برای رسیدن به آرمان خود شهید و مجروح دهند، کاری بسیار دشوار و حتی نشدنی است.
عامل دیگر تداوم قدرت محور مقاومت است. در این متغیر، نقش جمهوری اسلامی ایران پررنگ است و از این رو آمریکا درنظر دارد با تحمیل فشارهای اقتصادی مانع ارائه کمکهای مختلف ایران به مردم نوار غزه و به طور کلی محور مقاومت شود. دولت سوریه و حزب الله لبنان نیز از دیگر ارکان این محور هستند که شکست سیاست واشنگتن و تلآویو برای حذف آنها از صحنه میدانی سیاست در هشت سال گذشته، به وضوح قابل مشاهده است.
عامل سوم هم به ظرفیت جامعه جهانی به ویژه مجمع عمومی سازمان ملل برمیگردد. جایی که تمام کشورها با هر توان سیاسی، اقتصادی و نظامی فقط از یک حق رای برخودار هستند و میتوانند همچون گذشته با تصویب قطعنامههایی نسبت به سلب حاکمیت مردم فلسطین بر سرزمینشان واکنش نشان دهند. منبع: میزان
منبع: مشرق
کلیدواژه: رونق تولید وعده های روحانی بازار سکه و ارز پرسپولیس بلندی های جولان روز نکبت سرزمین های اشغالی فلسطین اشغالی معامله قرن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۰۱۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای «شانگهای» برای برقراری صلح در غزه
سازمان همکاری شانگهای از جمله نهادهای دارای ماهیت و کارکرد سیاسی، امنیتی و اقتصادی محسوب میشود که ظرفیتهای بسیاری برای برقراری صلح و امنیت و موازنهسازی در برابر نفوذ آمریکا در منطقه دارد. مسئله فلسطین یکی از عرصههای مهمی است که سازمان شانگهای میتواند با بهرهمندی از ظرفیت دیپلماتیک و سیاسی اعضای فرامنطقهای همچون روسیه و چین و اعضای منطقهای مانند ایران به رفع تنشها و برقراری صلح اقدام کند. این سازمان میتواند با ایجاد توازن در برابر حامیان اسرائیل به رهبری آمریکا و برقراری سدی در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی عمل کند. باوجود ظرفیتهای این سازمان در تحقق صلح منطقهای، اما واقعیات عرصه بینالمللی سمت و سوی دیگری را برای آن رقم میزند. به نظر میرسد اعضای سازمان شانگهای درصددند با محوریت راهبردها و اهداف ملی پیش بروند.
درواقع، درهم تنیدگی روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا با برخی دولتهای عضو سازمان شانگهای همچون چین و هند مانع از آن است که گامی به سوی آتشبس و برقراری صلح در غزه برداشت. چنانکه با روی کار آمدن نتانیاهو سطح مبادلات و همکاریهای اقتصادی میان چین و اسرائیل افزایش یافته و براساس آمارها، چین میزان ۹/۱۲ میلیارد دلار در زیرساختهای این رژیم سرمایهگذاری کرده است تا جایی که اکنون به عنوان بزرگترین شریک تجاری رژیم اسرائیل در آسیا محسوب میشود. همچنین فروش گسترده تسلیحات دفاعی به هند عملاً آن را به عمدهترین بازار صادرات مصنوعات دفاعی و نظامی رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است. در کنار اینها، میتوان به سایر طرحها و پروژههای مشترک میان هند و اسرائیل همچون طرح کریدوری عربمد اشاره کرد که بیانگر درهمتنیدگی روابط و وابستگی متقابل هند و رژیم صهیونیستی است و کار سازمان شانگهای برای اتخاذ تدابیری ضد اقدامات بیثباتساز اسرائیل را دشوار میکند.
افزون بر این، تفاوت و ناهمگونی میان رویکردها و اهداف منطقهای اعضای بانفوذ سازمان شانگهای با یکدیگر موجب میشود همصدایی و اجماع همهجانبه اعضا برای ورود به مسئله فلسطین و اولویت قرار دادن صلح غزه مدنظر نباشد.
از سوی دیگر، نبود ابزارهای بازدارندگی و الزامآور برای عملیاتی ساختن تصمیمات سازمان شانگهای عامل دیگری است که آن را در پیگیری اهداف صلحجویانه و حل و فصل تخاصمات ناتوان میکند. اما روسیه به عنوان دیگر بازوی قدرتمند سازمان شانگهای، در موضعگیری درباره مسئله فلسطین دچار نوسان بوده است. باوجود اینکه اقلیت یهودی روستبار در اسرائیل تا مدتهای طولانی به تنظیمگری روابط میان روسیه و رژیم صهیونیستی میپرداختهاند اما تحولات میدانی در نبرد اوکراین و سپس وقوع جنگ غزه شرایط را بهگونه دیگری پیش برد. روسیه در مواجهه با اقدامات آمریکا در جبهه غربی و حمایت آن از اوکراین و نیز همسویی آمریکاییها با اقدامات و سیاستهای اسرائیل تلاش کرده با حمایت از فلسطین به مشروعیت بخشی خود در خاورمیانه و جهان عرب بپردازد. از سوی دیگر روسیه درصدد است از جنگ غزه به عنوان محملی برای کاهش فشارهای نبرد اوکراین و درگیر ساختن آمریکا در خاورمیانه بهره ببرد. بنابراین به نظر میرسد روسیه تلاش میکند اهداف و منافع ملی خود را از طریق راهبرد محافظهکاری و همسویی با اسرائیل و اعراب حامی آن به موازات حمایت از گروههای فلسطینی به عنوان جبهه ضدغربی پیش ببرد و همین رویکرد را در سازمان شانگهای عملیاتی سازد. در جمعبندی میتوان گفت گرچه هر یک از اعضای پرنفوذ سازمان شانگهای به تنهایی دارای ظرفیتها و توانمندیهای گسترده دیپلماتیک و سیاسی و نیز اهرمهای اقتصادی برای ملزمسازی اسرائیل به ایجاد صلح گسترده در فلسطین هستند، اما زمانی که در قالب سازمان شانگهای گردهم میآیند بر اساس محاسبه سود و زیان فردی عمل میکنند و همین تعارضات و مغایرتهای موجود میان اهداف تأسیسی سازمان شانگهای با اهداف فردی اعضا موجب تضعیف کارکرد این سازمان در تحقق صلح و ثبات میشود.