سفیر ایران در چین: ابتکار یک کمربند یک جاده به تقویت الگوی همکاریهای برد-برد میانجامد
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۱۹۷۱۵
سفیر جمهوری اسلامی ایران در پکن با تاکید بر این که ایران در چارچوب سیاستهای صلحمدارانه خود برای کمک به صلح و ثبات بینالمللی از ابتکار کمربند-جاده استقبال کرده است، گفت: ابتکار یک کمربند یک جاده بر پایه اصول مترقیانه رایزنیها، منافع و نقش آفرینی مشترک بنیان گذاشته شده که به تقویت و نهادینه شدن الگوی همکاریهای برد-برد در برابر رهیافت منسوخ شده تاریخی برد-باخت منجر میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، محمد کشاورز زاده سفیر کشورمان در چین با موضوع «نقش آفرینی تمدنهای کهن برای ساخت آینده مشترک» در دانشگاه شینگهوا سخنرانی داشته که متن آن به شرح زیر است:
جناب آقای چیو یونگ ریاست محترم دانشگاه شینگهوا
سفرا و اساتید محترم
خانمها و آقایان
سلام
خوشوقتم از این که امروز بهعنوان نمایندهای برای تمدن کهن ایرانی در این جمع حاضر شده تا با هم و با گفتوگوی با یکدیگر بتوانیم هم تصویری از آن چه در گذشته رخ داده را عرضه کرده و هم راههایی به سوی آیندهای بهتر را ترسیم نمائیم.
نگاه به آنچه در جهان امروز میگذرد نشان میدهد که چالشهای پیش روی بشریت از مرزهای ملی فراتر رفته و شرایطی را پدید آورده که دیگر نمیتوان به سادگی و با اتکا به قدرت ملی به آنها پاسخ گفت.
از این رو گفتوگو و تلاش جمعی تنها و تنها راه چارهای است که در برابر ما وجود دارد. جمع کنونی ما نیز تلاشی است واقعی در جهت ایفای سهم خود در جهت انجام چنین گفتوگویی و همتی است برای هم افزایی به منظور مقابله چالشهای خطیری که همگی با آنها رو دررو هستیم؛ اعم از این که در محیط محدود یا در سطحی وسیع گسترده شده باشند.
در اینجا میخواهم تاکید کنم هدف از ارائه این بحث، تنها تکریم و بزرگداشت نقش تمدنهای کهن چون ایران و چین و ستایش آنها به عنوان دستاوردهایی تاریخی نیست.
هر یک از ما میراث دار تاریخ و تجربهای از زندگی جمعی هستیم. اما صِرف نگاه به گذشته پر افتخار و ارائه دستاوردهای تمدنهای کهن چه به صورت مجزا و چه در تعامل با یکدیگر، نمیتواند خواستههای ما در جهان کنونی را برطرف سازد. باید توجه داشت هدف از نگاه به گذشته درس آموزی از آن و فهم عواملی است که به تمدنهای ما شکل داده و آنها را پایدار ساختهاند تا با چنین فهمی از تمدنها بهعنوان هویتهای پویا و زنده، از تداوم آنها در امتداد سلسله تاریخ برای ترسیم آیندهای بهتر استفاده کنیم.
خانمها و آقایان
شاید یکی از مهمترین نشانههای پدید آمدن شرایطی نو در جامعه جهانی و ضرورت بازگشت و بازخوانی تجربههای گذشته، مفهومی است که اخیراً بارها و بارها مورد تاکید جناب آقای شیء قرارگرفته است.
جامعه بشری با سرنوشت مشترک، نتیجه احساس نیاز به همکاری برای مقابله با شرایط و چالشهایی است که اکنون، جهان با آن رو در رو است. ساخت چنین جامعهای ضرورت بازگشت به گذشته و نگاه به تمدن مشترکی را ایجاب میکند که از دل تجربه بشری در تمدنهای کهنی چون بین النهرین، ایران، چین، مصر و یونان، برآمده است.
تمدن مشترک بشری حاصل استمرار تبادلات و تعاملات میان گسترهای وسیع از گروههای انسانی تا به امروز است که از درون گفتوگو و تفاهم در تعاملات مادی و معنوی برآمده است.
این جوهره و مرکز ثقل راهی است که اکنون چین به رهبری جناب آقای شیء در برابر جامعه جهانی قرار داده است، راهی که امروز با نام ابتکار کمربند- راه شناخته میشود.
ابتکاری که یادآور روح راه ابریشم باستانی است و بر پایه "صلح، همکاری، گشایش، فراگیری، آموزش و سود متقابل" بنا نهاد شده و شکوه تاریخی ایجاد شده برای ملتهای مسیر کمربند- راه را تداعی میکند.
در واقع راه ابریشم باستانی با انجام سفرهای بازرگانان به رفع سازی نیازهای اقتصادی و اجتماعی ملل و برقراری گفتگو و مفاهمه میان ملتها منجر شد و به سهم خود کمک شایسته یی به برقراری صلح جهانی و رشد تجاری و تقویت پیوندهای مردمی و همزیستی مسالمت آمیز بشری کرد به گونه یی که امروزه تمدن ایجاد شده بشری در عصر راه ابریشم باستانی به میراث مشترک بشری تبدیل و مایه مباهات بشریت شده است.
جناب آقای چیو یونگ
حضار محترم
جمهوری اسلامی ایران که میراثدار تمدنی عظیم و تاریخی است، در چارچوب سیاستهای صلح مدارانه خود برای کمک به صلح و ثبات و امنیت بین المللی از ابتکار کمربند- راه استقبال کرده چنانچه آیتالله خامنهای، مقام معظم رهبری ایران، در ملاقات با عالیجناب شیء جین پینگ در سال ۲۰۱۶ ایده ایشان برای احیای راه ابریشم و گسترش همکاریهای کشورهای واقع در این مسیر را ایدهای کاملاً منطقی و قابل قبول خواندهاند و با اشاره به سابقه کهنِ ارتباطات تجاری و فرهنگی دو ملت، بر توسعه روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینانی همچون چین تاکید ورزیدهاند.
از نظر ما ابتکار کمربند- جاده عرصهای است که از ظرفیتهای ممتازی برای ساخت تمدن مشترک بشری در عصر نوین بهره میبرد و کاربست آن نیازمند عزم و اراده جدی تمامی کشورهای مشارکت کننده در این ابتکار به ویژه دولت چین میباشد.
در عرصه "ارزش آفرینی برای تمدن جدید بشری"، ابتکار کمربند- جاده بر مدار آمال و آرزوهای بشری میچرخد که همواره خواستار احترام متقابل، عدم مداخله در امور داخلی کشورها، رعایت قانون در عرصه روابط بین المللی، تعهد و تبعیت از چندجانبه گرایی در نظام بین المللی، کمک به برقراری صلح و ثبات در جوامع بوده است.
همچنین ابتکار کمربند- جاده از منظر "هنجار سازی برای خلق تمدن بشری" نیز بر پایه اصول مترقیانه رایزنیهای مشترک، منافع مشترک و نقشآفرینی مشترک بنیان گذاشته شده که به تقویت و نهادینه شدن الگوی همکاریهای برد-برد در برابر رهیافت منسوخ شده تاریخی برد-باخت منجر میشود و این مقوله همواره مطمع نظر بشریت و جوامع مختلف بشری در طول تاریخ بوده است.
هر چند کمربند- جاده، نگاهی بنیادین به «نیازهای زیربنایی ملتها» برای توسعه اقتصادی و اجتماعی میافکند اما در عین حال روبنای ارزشمندی را هم در خود دارد که از برقراری ارتباطات مردم-مردم، تقویت و افزایش مبادلات انسانی، ارتقا تبادلات علمی، آموزشی و… و به صورت متقابل شکل میگیرد و به برقراری «اتصالات اذهان با یکدیگر» ختم میشود و ضمن ایجاد شناخت و فهم متقابل جوامع از یکدیگر، مسئولیت پذیری آنان نسبت به همدیگر را هم باعث میشود.
برآیند این وضعیت منجر به تأسیس جامعهای جهانی میشود که ملتها در آن سرنوشتی مشترک دارند و این دقیقاً نیاز دنیای کنونی است که به نظر من، عالیجناب شیء نیز آن را مد نظر داشته است.
تفاوت میان جهان امروز و گذشته، نه در ماهیت روابط که در شکل و در درجه پیچیدگی آنها است. تعدد و تنوع بازیگران، انواع گوناگون چالشها در عرصههای مختلف حیات بشری، شبکه ای پیچیده از روابط را در برابر ما قرار داده که تنها نتیجه آن سردرگمی نسبت به فهم پدیدهها است.
اما همچنان که شاعر شهیر ایرانی سعدی میگوید:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به در آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
حقیقت اینکه بشریت یک پپکر واحد انسانی است که در آن هیچ عضوی، بهره و سودی را در نمیتواند در محنت و رنج سایر اعضا به دست آورد. این بیت شعر را میتوان روح جامعه بشری با سرنوشت مشترک دانست.
جامعه بشری، اکنون با چالشهای مشترک و خطیری روبرو است که از اقتصاد تا سیاست و فرهنگ را با خود درگیر ساخته است. از یک سو در کنار موضوعاتی چون توسعه، محیط زیست و فقرزدایی، دو پدیده جدید یعنی افراط گرایی و تروریسم بر مشکلات جامعه جهانی افزوده و همچون بیماریی واگیر، در گستره وسعی از جهان منتشر شده است.
از دیگر سو شاهد احیای رویکردهایی چون یکجانبهگری عوامگرایی و ناسیونالیسم افراطی هستیم. این شرایط ما را ناگزیر میسازد که برای مشکلات مشترک به راه حلهای مشترک روی آوریم.
در اینجا است که ارتباط میان تمدنی و گفتگو میان آنها از دو زاویه اهمیت مییابد. نخست آنکه همانگونه که عالیجناب شیء در سخنرانی افتتاحیه اجلاس گفتگوی تمدنهای آسیایی تاکید کردند، هیچ تمدنی برتر و والاتر از دیگری نیست.
دوم آن که مهمترین ویژگی تمدنها در مقایسه با دولتهای ملی، پیشینه آزموده شدهای است که این بازیگران طی اعصار گوناگون به دست آوردهاند.
دانش، عمق فکری و معنوی، تجربه و بصیرت تاریخی که اندوخته سیاسی و اجتماعی تمدنها است به سختی و با تحمل رنج بسیار گردآمده و اکنون در اختیار ما است.
ما بهعنوان وارثان تمدنهای کهن با برخورداری از درک و فهم تاریخی عمیق از این که در مقایسه با تجربه چند هزارساله، پیروزیها و شکستها تنها لحظاتی کوتاه به شمار میآیند، باید الگوهای رایج همچون سیاست قدرت و نگاه برد-باخت و حذفی را که در اشکال گوناگون موجب خونریزی و تخریب در سراسر تاریخ شده، به چالش کشیده و برای ساخت جامعهای با سرنوشت مشترک باید با یکدیگر گفتگو کنیم.
این گفتگو باید با هدف رسیدن به یک تفاهم کلی و جمعی در خصوص مفاهیم و اصول فراگیر و بنیادینی است که به فعالیتهای آتی ما شکل و جهت می بخشد.
باید هنجارها و اصولی چون تنوع، فراگیر بودن، تحمل پذیری، اعتدال، گفتگو، عدالت و حکومت داری شایسته را، علیرغم تفاوتهای اجتناب ناپذیر در خصوص به کارگیری و اجرای آنها، شناخته و به آنها احترام بگذاریم. در این میان گفتگوی و ارتباط میان تمدنهای کهن ایران و چین در غرب و شرق آسیا ضرورتی انکار ناپذیر است و بستر این گفتگو و تعامل بیش از هر زمان دیگری اکنون مهیا است.
طرح ایران در زمینه گفتگوی تمدنها و پیش گامی چین در پیشبرد این طرح در قالب برگزاری اجلاس گفتگوی تمدنهای آسیایی، راه این تعامل را گشوده است. همان گونه که عالی جناب شیء در سخنرانی ۱۵ می خود تاکید کردند اکنون ابتکار کمربند-راه سازوکار لازم را در اختیار ما قرار داده است تا در امتداد روح راه ابریشم باستانی و با تکیه بر مؤلفههای سازنده این ابتکار نظیر چندجانبه گرایی و ارتباط مردم با مردم برای ارتقا صلح و ثبات بین المللی و منطقهای، ایجاد بستری برای ساخت جامعهای با سرنوشت مشترک بشری همکاری و هم افزایی کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سفیر ایران در چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۱۹۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفاوتهای دولت اسلامی و سکولار
سومین نشست از سلسلهنشستهای بررسی و نقد «گفتمان و سیاست فرهنگی دولت» به مناسبت اولین سالگرد درگذشت دکتر عماد افروغ از سوی دبیرخانه جایزه زندهیاد دکتر عماد افروغ (ویژه نقد و سیاستگذاری فرهنگی) برگزار شد.
این نشست، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ با حضور علی مطهری عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و حجتالاسلام مجتبی نامخواه، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم (ع) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهدی عباسی، دبیر جلسه به صورتهای مختلف نسبت فرهنگ و دولت اشارهکرد. او گفت: آیا رویکرد دولت نسبت به عرصه فرهنگ رویکرد تصدیگر است و یا هدایتگر یا مسئولیت ناظر فرهنگ را بر عهده دارد؟ در سیاستفرهنگی آیا فرآیند سیاستگذاری به صورت چرخهای است یا نسبت خطی با فرهنگ دارد؟
علی مطهری
دولت اسلامی بر خلاف دولت سکولار مسئولیت اخلاق و عقاید مردم را نیز برعهده دارد
در ادامه جلسه علی مطهری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: بسیار حسرت میخوریم که چرا مرحوم دکتر افروغ زود از میان ما رفتند. ایشان همیشه بر این نکته تاکید داشتند که حقیقت نباید فدای مصلحت شود. در ابتدای بحث باید این موضوع را روشن کنم که دولت اسلامی بر خلاف دولت سکولار مسئولیت اخلاق و عقاید مردم را نیز برعهده دارد. دولت مسئول سعادت انسانها چه در دنیا و چه در آخرت است. طبعاً به اجبار نمیشود کسی را دیندار کرد و به بهشت برد اما اگر این تعبیر به معنای حق نداشتن دولت اسلامی در ورود به اخلاق و رفتار مردم باشد، تعبیر خطرناکی است.
علی مطهری گفت: دولت سکولار مدعی تامین معاش و رفاه و زندگی مردم هست اما مدعی دخالت در رفتار و اخلاق و عقاید مردم نیست. از نظر ما این پذیرفته نیست پس دولت اسلامی حتماً باید به برخی حوزهها ورود کند. یکی از این حوزهها، حوزه فرهنگ عمومی است. یعنی آنچه که مربوط به رفتار و معاشرت و نظم اجتماعی مردم است. دولت مسئول ورود به این حوزههاست.
دولت مسئول اداره فرهنگ عمومی است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: برای مثال دولتها گمان میکنند حوزه فرهنگ رانندگی و وضع عبور و مرور عابرین جزو وظایف آنها نیست در حالی که هم دولت و هم نظام راهنمایی و رانندگی و صدا و سیما به عنوان بازوی فرهنگسازی باید در این مسئله ورود کنند. مسئله دیگر عدم وجود شادی عمومی و چهرههای عبوس مردم است و در مجموع شادی در کشور کم است. یکی دیگر از مسائل که رهبر انقلاب نیز به آن ورود پیدا کردند مسئله رواج کلمات بیگانه در زبان فارسی است که در بعضی موارد صداو سیما نیز مروج این کلمات بیگانه است در حالی که منع قانونی دارد.
او در پایان گفت: در مجموع همه این مسئلههای کوچک، مهماند و از عوامل فرهنگ عمومی است و دولت باید به عنوان مسئول اداره جامعه به این مسائل بپردازد.
مجتبی نامخواه
فرایندهای سیاست فرهنگی عقیم است
در ادامه این نشست حجتالاسلام مجتبی نامخواه، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم (ع) با قدردانی از تلاشها و کوششهای دکتر افروغ در حوزه فرهنگ، موضوع صحبت خود را با عنوان زایش سیاست فرهنگ آغاز کرد. او گفت: سیاستگذاری را پاسخ قدرت عمومی به مسئلهها تعریف کردهاند. ایده دانش سیاستگذاری، پرداختن به این پاسخ است. شیوه تولد این پاسخ در فرآیند سه گانه تدوین، اجرا و ارزیابی در دانش سیاستگذاری پیگیری میشود.
نامخواه ادامه داد: پرسش من این است که نهاد قدرت در چه شرایطی میتواند پاسخ به مسئله فرهنگ را تولید کند؟ سیاست به معنای خط و مشی در چه شرایطی تولید میشود؟ بنابراین بحث من «تدوین سیاست فرهنگی» نیست و به دنبال «تکوین سیاست فرهنگی» هستم. برای مثال کانت در نقد عقل محض از «شرایط» تکوین معرفت صحبت میکند که با موضوعات معمول در معرفتشناسی متفاوت است.
او افزود: از نگاه حکمی و فلسفی به سیاست، این مقوله در حکمت عملی یا علم مدنی بحث شده است. از منظر حکمت عملی، سیاست در چه شرایط و زمینههایی تولید میشود؟ من این نکته را اضافه کنم که در شرایط کنونی، سیاست فرهنگی در جامعه ما زاییده نمیشود بلکه فرایندهای سیاست فرهنگی عقیم است و در نتیجه سیاست فرهنگی تبدیل به زائدهای در حکمرانی فرهنگی شده است. ما تنها فرمهای سیاست فرهنگی داریم ولی چرخه سیاستگذاری طی نمیشود.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به چهار شرط اصلی زایش سیاست ادامه داد: اولین و مهمترین ویژگی سیاست از نگاه حکمت عملی این است که سیاست بر مبنای «ناموس» یعنی قوانین کلی عقل یا دین و بر پایه تجربه اجرای این سیاستها شکل میگیرد.
او به نقل از کتاب احصاءالعلوم فارابی گفت: علم مدنی بیان میکند که اداره حکومت فاضله در سایه دو نیرو امکان پذیر است. نیرویی که بر قوانین کلی استوار است (نوموس) و نیرویی که بر اثر تمرین زیاد در کارهای کشورداری بدست میآید. پس نوموس و تجربه دو پایه حکومت فضلیتمند هستند.
سیاست در نقطه فضیلت مشترک زاییده میشود
نامخواه ادامه داد: دومین ویژگی در حکمت عملی مفهوم غایت سیاست است. در حکمت عملی غایت سیاست، فضیلت مشترک است. سیاست میخواهد ما را به سعادت برساند و موضوع سیاست فضلیت مشترک است. این بدین معناست که هر فضیلتی لزوماً نمیتواند موضوع حکمرانی باشد و از طرف دیگر، هر امری که مشترک باشد به صرف مشترک بودن نمیتواند مبنای حکمرانی باشد. پس اگر رذیلتی مشترک باشد نمیتواند مبنای حکمرانی قرار بگیرد چنان که اگر فضیلتی مشترک نباشد نیز، نمیتواند مبنای حکمرانی قرار بگیرد. در واقع فضیلتی که مشترک نباشد ما را به سعادت نمیرساند. سیاست در نقطه فضیلت مشترک زاییده میشود.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم (ع) گفت: مفهوم سوم مفهومی است که فارابی برای صورتبندی جوامع دارد. از نظر او جوامع، بر اساس آرای اهل خود صورتبندی میشوند. تاکید بر امر مشترک از طریق آرای اهل مدینه فاضله در نگاه فارابی دیده میشود. آرای عموم مردم شکلدهنده سیمای کلی جامعه است. سیاست چیزی است که در تعامل با این آرای عموم باشد.
بازاندیشی در سیاست و نمایندگی از مردم از عوامل تولد سیاستاند
نامخواه ادامه داد: مفهوم چهارم عقل عملی است. عقل عملی در نگاه فارابی عقلی است که «چهبایدکرد» ها را تجویز میکند. در فلسفه اسلامی، عقل عملی مشوق انسان در انجام عمل است و نه تجویزکننده آن افعال. در نگاه فارابی، تفکیکی بین عقل عملی بالفعل و بالقوه وجود دارد. خاستگاه و ورودیهای عقل عملی، تصویری است که عقل نظری از «هست» ها دارد و یا دین به عنوان عقل برتر به ما ارائه میدهد.
او اضافه کرد: عقل عملی بالقوه «باید» ها را به انسان تجویز میکند و عقل عملی بالفعل وقتی متولد میشود که جامعه، «باید» های عقل عملی را انجام بدهد و بر اثر آن تجربه حاصل و انباشت بشود. زمانی که این انباشت تجربه حاصل شد، عقل عملی قدرت ارزیابی را پیدا میکند. مفهوم مدرن آن «بازاندیشی» است که آنتونی گیدنز آن را مطرح کرده است. بدین معنی که هر آنچه که انسان انجام میدهد مرتب مورد پرسش و ارزیابی قرار گیرد. پس به طور کلی، سیاست در نقطهای متولد میشود و امکان مییابد که خاستگاهی از قوانین کلی و تجربه داشته باشد، در آن فضلیت مشترک هدفگیری شود، با آرای اهل مدینه ارتباط بگیرد و دارای عقل بازاندیشی شده باشد.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به نامهای از نهج البلاغه، گفت: اگر مسیر حاکمیت یکطرفه باشد دین به نابودی گراییده میشود و به انقلاب و سرنگونی میانجامد. ارزیابی و بازاندیشی در سیاست و پیوند آن با امر مدنی و نمایندگی از مردم از عوامل تولد سیاستاند.
سیاستگذاری ما چرخهای نیست
نامخواه در ادامه گفت: اگر با این چارچوب به وضعیت سیاستگذاری فرهنگی کشور نگاه کنیم، مبسوطترین سند سیاستگذاری فرهنگی ما، سند «نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور» است. شورای انقلاب فرهنگی بیش از همه بر روی این سند وقت گذاشته است. اجرای این سند از اولویتهای برنامه پنجم و ششم توسعه بوده است.
او اضافه کرد: هم اکنون ما هیچگونه ارزیابی از وضعیت اجرا، موانع و مشکلات در اختیار نداریم. نه تنها این سند بلکه ارزیابی دیگری از سندهای غیر این نیز در اختیار نداریم. این بدان معناست که سیاستگذاری ما ویژگی چرخهای بودن را ندارد و به صورت خطی طراحی و رها میشود. هیچ سیاستی در کشور، فرایند بازنگری ندارد و در نتیجه این فقدان بازاندیشی، با جامعه ارتباط برقرار نمیشود. سوال این است آیا سیاست فرهنگی درکی از جامعه با نابرابری فزاینده بر اثر تورم دارد؟ چرخه سیاستگذاری در جامعه معیوب است و در نتیجۀ آن، این اسناد، اسناد بالقوهاند و نتیجه آنکه همه سیاستها زائدهاند و زاییده نشدهاند.
ایده جمهوری اسلامی پایان دوگانه اسلامیت و جمهوریت بود
نامخواه گفت: نکته دیگر نمایندگی سیاست است. آیا سیاست فرهنگی ما جامعه را نمایندگی میکند؟ اگر زیرساخت امر مشترک از دست برود هیچ فضیلتی را نمیتوان در جامعه ساخت. برای مثال در طرح تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی، دیوان عدالت اداری به عنوان تنها نهاد اعتراض و نظارت مردمی مصوبات، محدود شده است. ما باید فرآیند سیاستگذاری را بیش از پیش مستحضر به انتخاب مردم بکنیم.
او ادامه داد: به نظر میرسد پروژه کنونی که در حوزه فرهنگی پیش گرفته میشود افزایش سهم اسلامیت و خارج کردن سهم جمهوریت از چرخه سیاستگذاری فرهنگی است. ایده جمهوریاسلامی، پایان دوگانه اسلامیت و جمهوریت بود. اگر حکمرانی مسیری برای خودش ساخت که در آن بتواند به جز جمهوریت مسیر دیگری برای اقامه اسلام داشته باشد، این مسیر، به نحو آرامی به از بین بردن همه سنگرهای فضیلت در امر عمومی منجر میشود.
او در پایان گفت: ما در وضعیتی نیستیم که فضلیت مشترکی برای همه جامعه یافت نشود بلکه باید تنها با ساختن ساختار آن، فضیلت را به امر عمومی پیوند زد. اگر فضیلتی عمومیت نداشته باشد به اجبار از چرخه سیاستگذاری خارج میشود. کسانی که دغدغه فضیلت دارند باید به این نتیجه برسند که سیاست فرهنگی مبتنی بر فضیلت راه فراری جز امر عمومی ندارد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران