تلفیقهای امروزی لباسِ موسیقی سنتی را از تنش کنده است/ تلویزیون برنامه استعدادیابی از هنرمندان عرصه آیینی را برگزار کند
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۲۴۶۱۸
به گزارش خبرنگار ایلنا، «سحرخوانی»، «صلواتخانی»، «بسماللهخوانی» و «منقبتخوانی» برخی از مراسمی هستند که روزگاری در مناطق مختلف اجرا میشدهاند و حال اغلب آنها مورد توجه نیستند یا به نوعی منسوخ شدهاند. هوشنگ جاوید که در زمینه موسیقی آیینی و نواحی آثار مختلفی را منتشر کرده درباره روند کیفی و اهمیت موسیقی ماه رمضانی میگوید: ادارات و مراکز میراث فرهنگی تاکنون پارهای از آیینهای ماه رمضان را در برخی از استانها ثبت ملی کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موسیقی ایرانی به موسیقی دستگاهی و مقامی محدود نمیشود و مناسبات مذهبی و ملی نیز جریاناتی هستند که به تولید آثار موسیقایی منجر شدهاند. در این میان هنرمندان مناطق مختلف آیینها و مناسکی دارند که منحصر به ماه رمضان است و قدمت بسیار زیادی دارد. این رسوم و آیینها در دنیای امروز چه جایگاهی دارند و طی این سالها چقدر و چگونه به آنها پرداخته شده است؛ ضمن اینکه شما کتابی را منتشر کردهاید که «موسیقی رمضان در ایران» نام دارد.
از آن زمان که مسئله موسیقی رمضان در ایران توسط من مطرح شد، یعنی سال 1383 که کتابی را با همین عنوان منتشر کردم و به بازار عرضه شد، تمام دستگاههای فرهنگی و رسانهها با این مقوله آشنا شدند و میتوان گفت نگاه جامعه به آیینهای رمضانی کمی بهتر شده است تا آنجا که بسیاری از فعالان و هنرمندان کشور به این مقوله پرداختهاند. این را هم بگویم که اصطلاح موسیقی ماه رمضان زاییده اندیشه شخصی بر اساس پژوهشهایم بوده است. نکته مهم اینکه موسیقی ماه رمضان سال به سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. دستگاههای فرهنگی به این بخش از موسیقی توجه نشان دادهاند و حتی در برخی شهرها، جشنوارههای ماه رمضانی برگزار میشود. از طرفی ادارهها و مراکز میراث فرهنگی تاکنون پارهای از آیینهای ماه رمضان را در برخی از استانها ثبت ملی کردهاند. تا آنجا که میدانم حتی در برخی استانها تا پنج آیین مربوط به ماه رمضان را ثبت ملی کردهاند که اتفاق مبارکی است.
با این حساب میتوان گفت برخی از آیینهای ماه رمضان طی این چند سال احیا شدهاند؟
به هرحال زمانی که آیینها ثبت ملی میشوند، برای احیای آنها نیز اقدام میشود. مسئله دیگر این که طی این مدت به مناجاتخوانی و سحرخوانی نیز توجه جدی شده است. در حال حاضر نیز خودم اثری دارم که به سحرخوانی استان گلستان میپردازد و متاسفانه هنوز چاپ نشده است. این اثر علاوه بر کتاب، فایلهای صوتی نیز دارد که در قالب سیدی ضمیمه کتاب خواهد شد. این اثر پژوهشی را با دوستان استان گلستان به سرانجام رساندهایم که «سحوری گلستان» نام دارد.
کتابی دیگری را نیز منتشر کردهاید که «سحوری سپاهان» نام دارد. مضمون و محتوای این اثر درباره چیست؟
بله کتاب «سحوری سپاهان» یا «سحرخوانی سپاهان» به آداب و مناسک استان اصفهان میپردازد و چهار، پنج سال پیش به کمک آقای دکتر شریفزاده به طور کامل تالیف شد و با نتهای کامل به بازار آمد. در آن کتاب به سحرخوانیهای تاج اصفهانی تا هنرمندانی چون سید احمد اقوام، آقای حمیدی و دیگر بزرگان پرداختهام. آثار این هنرمندان به صورت نت شده و تفکیک شده با توضیحات لازم به رشته تحریر درآمده که البته تالیف و نگارش آن زمان برد و کار راحتی نبود.
کتاب «سحوری سپاهان» همچنان تجدیدچاپ میشود؟
این کتاب در ده هزار نسخه چاپ شده بود و به نظرم در حال حاضر نایاب است و گمانم این است که تجدید چاپ شود.
طی روند نگارش و تالیف این اثر کدام مراجع شما را همراهی کردند و تیم پژوهشی شما متشکل از چه کسانی بود؟
برای تالیف و نگارش کتاب «سحوری سپاهان» هیچ سازمانی با ما همکاری نکرد و بطور مشخصی به این کار پرداختیم. در سال 1384 نیز با همکاری شبکه چهار سیما به اتفاق تیمی پژوهشی ایران را به مدت یک سال گشتیم که در این میان آقای مسعود امینی تیرانی کارگردان و مستندساز اهل نجف آباد اصفهان، ما را همراهی کرد و طی آن سفر سریال مستندی ساخته شد که «آوای ماه» نام داشت و تهیهکننده آن آقای علیاکبر فرجاد بود و تاکنون چندین باراز شبکه چهار سیما پخش شده است.
طی سالهای اخیر خوانندگان و هنرمندان عرصه موسیقی چقدر به موسیقی ماه رمضان پرداختهاند و آیا در این زمینه اتفاق جدی و قابل اهمیتی رخ داده است؟
بله اتفاقات خوبی در زمینه موسیقی آیینی که موسیقی رمضان نیز بخشی از آن است، رخ داده است. میبینم که برخی از خوانندگان جوان موسیقی ردیف و دستگاه به مقوله مناجاتخانی رو آوردهاند و اتفاقأ اجراهای با کیفیتی داشتهاند، بخصوص محمد معتمدی که اجراهای خوبی در این زمینه داشته است. با اینکه اتفاقات مثبتی افتاده، اما این رخدادها کم هستند و کافی نیستند. به اضافه اینکه مرکز موسیقی سازمان صدا و سیما و همینطور واحد موسیقی استانهای صدا و سیما نسبت به مقوله موسیقی ماه رمضان بیتفاوت نبودهاند و آثار خیلی خوبی را با زبانها و گویشهای مختلف برای ماه رمضان تولید کردهاند. همانطور که گفتم اینگونه فعالیتها لازم است اما کافی نیست و نیازمند تداوم است. به طور کلی میبینم موسیقی ماه رمضان سال به سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. دستگاههای فرهنگی به این بخش از موسیقی توجه نشان دادهاند و حتی در برخی شهرها، جشنوارههای ماه رمضانی برگزار میشود و هنرمندان طی این رویدادها به موسیقی رمضان و مناسک مربوط به آن میپردازند.
معمولأ تحقیقات و پژوهشهای میدانی کار راحتی نیست، زیرا حمایتی از فعالان این عرصه صورت نمیگیرد. شما با همراهی چه اشخاص حقوقی یا حقیقی به فعالیتهای پژوهشی مشغول هستید؟
به هیچ وجه و هیچگاه مورد حمایتهای دولتی نبودهام، یعنی هیچکدام از آثارم را با حمایتهای دولتی تولید نکردهام؛ بلکه اصطلاحأ به روی پای خود ایستادهام و با هزینه خودم فعالیت کردهام و آثارم را به سرانجام رساندهام.
به طور کلی هنرمندان همنسل و همسطح شما خیلی به کارهای پژوهشی علاقه ندارند. به نظرتان دلیل این اتفاق صرفا عدم حمایتهای مالی و معنوی است یا اینکه ناشی از تنبلی و کاهلی است؟
تنبلی کدام است؟ ما هرگاه برای فعالیتهای پژوهشی به سازمان مربوطهای مراجعه کردهایم به ما گفتند بودجه نداریم.
به جز فعالیتهای پژوهشی و تالیف و نگارش آثار مختلف، در زمینه فعالیتهای اجرایی با محوریت موسیقی مذهبی و رمضانی چه فعالیتهایی داشتهاید؟
در اولین جشنواره هنرهای قرآنی سه شب موسیقی رمضان در ایران را با بزرگان این گونه از موسیقی به روی صحنه بردیم. «پرند ستایش» یکی دیگر از پروژههایی است که آن را در سال 1386 برای سازمان فرهنگی هنری شهرداری به سرانجام رساندم. «پرند ستایش» به مقوله اذان میپرداخت و بخش دیگر آن مناجات بود. این برنامهها میتوانستند به طور سالانه برگزار شوند، اما مسئولان ذیربط پس از آن اتفاقها پیگیری نکردند و درباره استمرار و تداوم آن برنامهها با ما صحبتی نشد.
برای ماه رمضان امسال چه برنامههایی را تدارک دیدهاید؟
تا این لحظه هیچ اتفاقی رخ نداده است. از طرفی حتی نمیتوانیم طرح ارائه دهیم، زیرا اگر چنین کاری کنیم میگویند بودجه ندارند.
درباره نقش تلویزیون در روند پرداختن به موسیقی آیینی و مذهبی کمی توضیح دهید.
صدا و سیما در تولید و ارائه آثاری مربوط به موسیقی آیینی و موسیقی رمضانی خوب عمل کرده و به تولید چنین آثاری گرایش نشان میدهد. اگر توجه کنید خواهید دید اغلب مراکز استانی صدا و سیما، تولیدات خوبی داشتهاند و در ماه رمضان آنها را به روی آنتن بردهاند.
درست است که مراکز صدا و سیما در استانهای مختلف به تولید آثاری درباره موسیقی رمضانی و مراسم مربوط به آن میپردازند اما طی این روند مخاطب آن آثار مردم همان منطقهاند و قاعدتأ اهالی شهرهای مختلف این امکان را ندارند که با مناسک و آیینهای مذهبی مناطق دیگر آشنا شوند.
بله همینطور است. لازم است تلویزیون و چند شبکه اصلی آن نیز به موسیقی رمضانی بپردازند. به طور مثال ایرادی ندارد که خوانندگان جوان مناجاتخوانی کنند. حتی میشود مسابقه مناجاتخوانی در تلویزیون برگزار کرد، مانند همان برنامهای که «عصر جدید» را بر اساس آن ساختهاند. اگر چنین اتفاقی بیفتد حداقل به هنرهای آیینی خودمان پرداختهایم. متاسفانه به هر شبکهای مراجعه میکنیم از کمبود بودجه میگویند و حرفشان این است که بروید اسپانسر پیدا کنید. جذب و یافتن اسپانسر که کار من نیست. قاعدتا دستگاههای دولتی باید آنقدر بودجه داشته باشند تا به تولید آثار مختلف بپردازند که اینگونه نیست. با همه اینها تلویزیون و شبکههای اصلی آن میتوانند به مناجاتخوانی روی بیاورند. اگر تلویزیون برای استفاده از هنرمندان عرصه آیینی دعوتنامه عام و فراخوان صادر کند، مطمئنا از آن استقبال خواهد شد. تازه اگر این برنامهها به صورت استعدادیابی برگزار شود میتوان به گزینش افراد مستعد پرداخت و آن افراد به این وسیله میتوانند به نوعی خدمتگذار رسانه باشند.
به نظرتان مخاطب فعلی که سلیقهاش تحت تاثیر آثار ضعیف گونههای مختلف موسیقی، بخصوص پاپ تنزل یافته، میتواند با موسیقی مذهبی و آیینی ارتباط برقرار کند؟
زمانی که آثار مورد نظر کمتر ارائه میشوند، خب قاعدتأ مخاطبان کمتری خواهند داشت. زمانی که نسل جوان ما گونه مورد نظر را نمیشناسد و با آن آشنایی ندارد ممکن است گرایشی نشان ندهد. اما همان اشخاص اگر موسیقی ماه رمضان را با صداهای خوب بشنود، چرا نباید گرایش پیدا کند؟
موسیقی آیینی بخصوص موسیقی ماه رمضان چقدر قابلیت نوآوری دارد. یا اصطلاحا چقدر میتواند با آثار و گونههای دیگر تلفیق شود تا به این ترتیب مورد توجه مخاطبان امروزی قرار گیرد؟ به طور مثال موسیقی مقامی ما طبق نظر و توصیه برخی اساتید و پیشکسوتان، خیلی قابل تغییر نیست؛ زیرا ممکن است در طولانی مدت به تحریف آثار باقیمانده بیانجامد.
خیلی راحت به شما بگویم، زمانی که ما هنوز نتوانستهایم به اصالت آثار موجود بپردازیم چرا باید به سمت تلفیق برویم. آنچه واضح است این است که باید در ابتدا اصالت آثار و گونههای مختلف را بشناسیم و به اهمیت آنها پی ببریم و تازه پس از آن است که میتوانیم با نقشه و برنامهای حساب شده به سمت و سوی تلفیق برویم. شما به آثار فعلی نگاه کنید. در حال حاضر بدون مطالعه و بی حسابوکتاب و بدون اشراف بر موسیقی ردیف و دستگاه به سراغ تولید آثار تلفیقی رفتهایم تا آنجا که موسیقی سنتی ما نیز تحت تاثیر این روند قرار گرفته است. حتی آثاری که توسط سلبریتیها در مبحث موسیقی ردیف و دستگاه در قالب آثار تلفیقی تولید میشود، تلقیق به حساب نمیآیند.
این تلفیقها چقدر و چگونه به موسیقی دستگاهی ما آسیب میرساند.
ببینید تلفیقهای اینچنینی لباس موسیقی سنتی را از تنش کنده است! یعنی شما در موسیقی ایرانی فقط آوازمیشنوید که آن آواز نیز به جای آنکه در فواصل موسیقی ایرانی بگنجد به سمت فواصل فرنگی رفته است. آیا ده سال دیگر میتوانیم موسیقی فعلی را ایرانی بدانیم؟ چه اسمی میتوان بر آن گذاشت؟ موسیقی پیشرفته ایرانی؟ گونه فعلی ژانری است که در حال پدید آمدن است، اما نامش موسیقی ایرانی نیست؛ بلکه چیزی شبیه آن است و نمیتوانیم آن را با اصالت تلقی کنیم. از طرفی چگونه میتوانیم مناجات تلفیقی تولید کنیم؟ شکل مناجات باید آوازی باشد.
یعنی در این نوع موسیقی ساز کاربردی ندارد؟
در ایران مناجات همراه با ساز نیز داریم مانند سحریهایی که در کرمانشاه با همراهی ساز تنبور اجرا میشود. یا به طور مثال سحریهایی داریم که بیکلام هستند و توسط سرنا و سازهای دیگر نواخته میشوند.
آیا میتوان سحریها و مناجاتهای موسیقایی ماه رمضان را در قالب ارکستر اجرا کرد؟
اگر قرار باشد در قالب ارکسترال به اجرا و تولید سحریها و مناجاتها بپردازیم باید آهنگساز به چگونگی تولید و اجرای آنها فکر کند و خلاقیت به خرج دهد تا بتواند اثری درخور را پدید آورد. تولید چنین آثاری کار هرکسی نیست و اینگونه نیست که مثلا یک دانشجوی رشته موسیقی بتواند از پس آن برآید. حتی کارشناسان موسیقی که هنوز نوازندگیشان کامل نیست، نمیتواند به راحتی چنین آثاری تولید کنند، اما خب در کشور ما اغلب این افراد ادعای آهنگسازی دارند.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: ماه رمضان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کنسرت پژوهش تحقیق بنیاد رودکی تالار وحدت محمد معتمدی هوشنگ جاوید دفتر موسیقی وزارت ارشاد موسیقی ماه رمضان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۲۴۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونق کنسرتها تهدید یا فرصت؟
هفته گذشته در همین صفحه گفتوگویی با محمد گلریز، خواننده باسابقه موسیقی سنتی داشتیم که فضای برگزاری کنسرتها را ماهیتا در دست مافیای موسیقی میدانست. با یک مرور اجمالی بهراحتی میتوان دید که این مسأله شکلی جدی در اجرای کنسرت در کشور دارد. زیرا از میان اجراهای متعدد درصد کمی از اجراها به موسیقی سنتی ایران اختصاص داشته است. بر همین اساس در این گزارش نگاهی میکنیم به وضعیت نامناسب موسیقی پاپ و رواج گسترده آن و عدم حمایت کافی از موسیقی اصیل ایرانی.نگاه سهلانگارانه به موسیقی پاپ
سهلگیری نسبت به موسیقی پاپ چه در تولید آلبوم و چه کنسرت از دهه ۷۰شروع شده و در سال گذشته و وقایع پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ و قهر بخشی از هنرمندان از اجرای برنامه با توجیههای سیاسی سرعت گرفت و امروزه دیگر اثری از سختگیریهای فنی و محتوایی دهه ۷۰ نیست و در نتیجه آثار ضدفرهنگی در قالب موسیقی پاپ در سالنهای کشور اجرا میشود که همزمانی آن با ماه مبارک رمضان بخشی از جامعه را نگران و ناراضی کرده است.پس از وقایع موسوم به زن، زندگی، آزادی و تحریم برنامههای هنری توسط اپوزیسیون و برخی از هنرمندان که تحت تأثیر تهدیدات اپوزیسیون حاکم بر هنر اتفاق افتاد مسئولان فرهنگی کشور بهجای اینکه سراغ هنرمندان اصیل رفته و از فرصت پیشآمده برای بازگرداندن هنرمندان اصیل موسیقی به صحنه استفاده کنند، سعی کردند با سهلگیری اعطای مجوز آن دسته از فعالان موسیقی را که پیشتر بهخاطر سطح پایین تولیدات اجازه برگزاری کنسرت نداشتند به موسیقی برگردانند. اتفاقا این ترفند در کوتاهمدت جواب داد و بهسرعت گروههای موسیقی پاپ برای برگزاری کنسرت با هم مسابقه گذاشتند تا جایی که در سال ۱۴۰۲ رشد بیسابقهای را در برگزاری کنسرت در کشور شاهد بودیم.رشد فراوانی کنسرتها به نوروز و ماه رمضان هم کشیده شد و برای اولینبار نه فقط ماه مبارک رمضان از تعداد کنسرتها نکاست، بلکه با رشد بیرویه کنسرتها در جایجای کشور مواجه بودیم؛ رشدی که بهصورت محسوسی فضای معنوی ماه رمضان را تحت تأثیر قرار داد، درحالیکه در طول صدها سال جامعه ایرانی تلاش کرده که با استفاده از قالب موسیقی، فضای مناجات و معنویت را در ایام مبارک رمضان گسترش دهد. سؤال این است که آیا مدیریت فضای نوروزی موسیقی همزمان با رعایت مقتضیات معنوی و عقیدتی ممکن نبوده است؟
عدم تعارض موسیقی خوب با ماه مبارک رمضان
نقد برگزاری کنسرت در ماه مبارک رمضان به این معنی نیست که موسیقی و قالب امروزی اجرای آن به نام کنسرت در تعارض با معنویت باشد، موسیقی تعارضی با معنویت نهفقط ندارد، بلکه یکی از عرصههای ترویج معنویت است، برخلاف تصور رایجی که در صدساله گذشته رایج شده و برخی فقهای شیعه واژه موسیقی را فقط به موسیقی بزمی اطلاق کردهاند انواع مختلف موسیقی از لحاظ کاربرد وجود دارد که بخش مهمی از آن در خدمت معنویت است بهخصوص که موسیقی آوازی اساسا در خدمت مذهب و معنویت بوده و بسیاری از گوشههای موسیقی آوازی موسوم به سنتی برگرفته از آیینها و مناسک مذهبی است.در بخشی از مناطق کشور مانند لرستان، کردستان، استانهای جنوبی خراسان و...ازموسیقی بهعنوان بخشی از مناسک و آیینهای دینی و مذهبی استفاده میشود، نگاه عرفا و حکمای قدیم به موسیقی نیز حاکی از این است که نهفقط موسیقی را وسیله لهو و لعب نمیدانستهاند بلکه آن را در خدمت معنویت و سیر و سلوک معنوی میدانستند.
موسیقی از منظر حکمای شیعی
حکیم شیعه ابنسینا در کتاب اشارات، یکی از راههای مطیع کردن نفساماره نسبت به نفس مطمئنه برای استیلا بر قوای تخیلی و وهمی علاوه بر عبادت مقرون به تفکر را آهنگ و موسیقی خوش و جذاب که قوای نفس را جذب کند، دانسته است. این امر موجب میشود کلمات مفیدی که با آن آهنگ ادا میشود در نفس نفوذ کند.ملاصدرا دیگر متفکر شیعی هم درخصوص موسیقی از مفهوم «سماع باطنی» (شنیدن درونی) یاد میکند.این سماع از نظر او میتواند پنج حس باطنی را بگشاید و موجب درک جهان نامحسوس با حواس ظاهری شود. به عقیده او حقیقت موسیقی همین شنیدن صدای ظاهری «ساز» نیست، بلکه در اصل استماع خطاب «الست بربکم» است. ملاصدرا به شنونده نسبت به بیتوجهی به این سماع هشدار میدهد و معتقد است شنونده باید بیواسطه از حق بشنود و بر این عقیده است هنگام استماع موسیقی درواقع خداوند با انسان حرف میزند، نه موسیقیدان.از سوی دیگر بخشی از موسیقی ایرانی در شقوق مختلف آن مختص به ماه مبارک رمضان است، بهگونهای که میتوان بخشی از موسیقی ایرانی را بهعنوان موسیقی رمضان در نظر گرفت که هوشنگ جاوید در کتاب موسیقی رمضان در ایران بخشی از این گنجینه عظیم هنری را جمعآوری کرده که نشاندهنده ظرفیت عظیم موسیقی در گسترش معنویت در این ماه مبارک بوده است.
جای خالی موسیقی معنوی در کنسرتها
با وجود این، ظرفیت عظیم هیچوقت این گونه از موسیقی که سراسر حکمت، معرفت و معنویت است در قالبهای جدید عرضه مانند کنسرت نیامده، چراکه اساسا این قالب در اختیار بخش خصوصی است و اغلب برای اهداف اقتصادی برگزار میشود. هرچند در دهههای ۶۰ و۷۰ این اهداف هنری و فرهنگی بود که برخی فعالان را به برگزاری موسیقی سوق میداد اما امروزه تهیهکنندگان و سرمایهسالاران هستند که حرف اول را میزنند لذا اگر حمایت نهادهای دولتی نباشد، نمیشود انتظار داشت موسیقی معنوی و آیینی در قالب کنسرت و به مخاطب عام ارائه شود.
موسیقی خوب؛ قالب، موضوع یا کیفیت
دردهه گذشته با توجه به اینکه نهادها و فعالان انقلابی حوزه موسیقی بدون پیشینه کافی وارد این حوزه شده بودند موضوع و محتوای اشعار را مبنای تشخیص موسیقی خوب از بد قرار دادند. درحالی که با توجه به ماهیت موسیقی در سبکهای مختلف تنها توجه به موضوع و محتوای ترانهها نمیتواند مقیاس ارزشگذاری خوبی باشد، بلکه این سبکهای موسیقی هستند که کیفیت اثر یک قطعه موسیقی برمخاطب را مشخص میکنند. علاوه بر تقسیمبندی امروزی موسیقی به کلاسیک، پاپ، راک،جزو... تقسیمبندیهایی در موسیقی کلاسیک و اصیل نیز هست مانند موسیقی عامهپسند، بزمی، حماسی، آیینی و... که مختصات ساختاری این موسیقیها و زیباشناسی خاص آنها باعث شده به محتوایی خاص گره خورده و دراختیار آن قرار گیرند.
نهادهای انقلابی بیتوجه به ماهیت موسیقی
بهرغم اینکه در ۱۰سال گذشته با وسعت بیسابقهای انواع موسیقی موسوم به پاپ بهخصوص نوعی از موسیقی الکترونیک موسوم به ترنس بهخاطر سهولت تولید توسط برخی از نهادهای انقلابی مورد استفاده قرار گرفته است، این نوع از موسیقی بهخاطر خاستگاه و سیر تطورش گنجایش پرداختن به مفاهیم معنوی را ندارد. از سوی دیگر هرکدام از سبکهای موسیقی به شرط داشتن کیفیت لازم، آهنگساز، نوازنده، خواننده و ترانهسرای متبحر، معتقد و آشنا به مبانی هنر و حکمت دینی میتواند اثری معنوی تولید کند؛ لذا مسأله کیفیت هنری نیز بسیار مهم است. پس به شرط استفاده از سبکهای متناسب موسیقی، تولید اثر معنوی وابسته به بهکارگیری عوامل معتقد، متخصص و توانمند است. با کمال تأسف امروزه اغلب موسیقی تولید شده در کشور در سبک پاپ و بدون حداقلهای کیفی است، تا جایی که بسیاری از کنسرتهای امروزی بدون هیچ نوع ارزش هنری برگزار شده و حتی در شبکههای اجتماعی مورد تمسخر مخاطبان هنرشناس قرار میگیرد. در چنین بلبشویی که اغلب کنسرتها از هرگونه معیار ارزشگذاری خالی هستند مجوز برگزاری کنسرت در شبهای ماه مبارک رمضان میتواند مجوز به تخریب فضای معنوی جامعه باشد.
عوارض فرهنگی سهلگیری به موسیقی پاپ
با وجود ناسازگاری سبکهای مدرن موسیقی ازجمله موسیقی پاپ با فرهنگ ایرانی ــ اسلامی با توجه به اتصال فرهنگی رسانهای کشورهای جهان به یکدیگر و تأثیرات تهاجم فرهنگی چنددهساله نهفقط در ایران بلکه در هیچ کجای جهان گریزی از موسیقی مدرن غربی بهخصوص سبک پاپ وجود ندارد اما حداقل در بخش موسیقی قانونی و رسمی کشور میشود با تقریر قوانین و معیارهای فنی و محتوایی از عوارض این نوع موسیقی کاست. معیارهایی که هم ناظر بر کیفیت ساختاری و هم ناظر بر محتوای ترانهها باشد و از عوارض فرهنگی، اجتماعی و تمدنی این آثار بکاهد. در دهههای ۶۰ و۷۰ سختگیری بیش از حدی در حوزه موسیقی و ترانه در صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان بود.بخشی از این سختگیریها بهخصوص در محتوای اشعار، سلیقهای و حاصل برداشتهای شخصی بود؛ ولیکن بخش مهمی از آن سختگیریهای هنری و فنی بود که ساختار ترانهها و موسیقی تولیدی را دارای کیفیت خاصی کرده بود. نتیجه این سختگیری تولید آثار ماندگار و نسل موسیقیدانان و شعرای بزرگ پس از انقلاب شد که توانستند در زمان دفاعمقدس و پس از آن موسیقی فاخر انقلابی و دینی ایران را راهبری کنند اما در اواخر دهه ۷۰ با هدف جذب بخشی از مخاطب که مشتری موسیقی تولیدی موسوم به لسآنجلسی شده بود سهلگیری حداقلی در اعطای مجوز به خوانندههای پاپ جوان و کمسابقه اعمال شد و کمکم در دهههای ۸۰ و ۹۰ اغلب معیارهای فنی و محتوایی بهجز ممیزیهای سیاسی و تا حدودی اعتقادی بهکنار گذاشته شد.
وقتی موسیقی به زبان فارسی آسیب میزند
موسیقی پاپ رایج امروزی که هیچگونه ممیزی فرهنگی بر آن اعمال نمیشود، در وهله اول با شکستن قواعد زبان و استفاده از جملات و اصطلاحات غلط به بهانه عامیانهبودن، زبان و ادبیات فارسی را که میراث تمدنی ماست، هدف قرار داده است. با توجه به اینکه انسان با ابزار زبان میاندیشد، توسعه و غنای زبان به رشد تمدنی میانجامد و برعکس تضعیف و انحطاط در زبان به انحطاط تمدنی خواهد انجامید.در وهله دوم موسیقی پاپ امروزی با تخریب فنون شعری کهن ایرانی میراث مهم ادبی ایران را که شامل صنایع بیانی و بدیعی است، در معرض نابودی قرار میدهد. بهطور مثال قافیه در شعر فارسی یکی از مهمترین شاخصههای بیبدیل محسوب میشود که حتی در شعر عرب نیز به اندازه شعر فارسی سختگیرانه و دارای دقت و ظرافت نیست. قافیه نسبت مستحکمی با موسیقی شعر دارد و با تکرار و از طریق شنیدار به نسل بعد منتقل میشود. ترانهسرایان موسیقی پاپ امروز با بیتوجهی به قواعد قافیه این میراث مهم شعری را در معرض نابودی قرار دادهاند. همچنین است صنایع بیانی و بدیعی دیگر؛ چراکه ترانههای غلط و فاقد صنایع ادبی به تضعیف سلیقه ادبی مخاطب میانجامد و در طولانیمدت هر کلام موزونی را میتواند به جای شعر و ترانه جا بزند؛ چراکه تنها شاخصه باقیمانده در ترانه امروزی وزن است که آن هم نه طبق قواعد عروضی، بلکه به تقلید از شعر غربی برمبنای وزن هجایی استفاده میشود.
پشت پا به میراث کهن موسیقی
از حیث ریتم ملودی و سازبندی نیز موسیقی پاپ امروزی با کنار نهادن قواعد موسیقایی هزارانساله بشری که بر اساس نیازهای ذهنی، جسمی و روانی بشر رشد کرده و شکل یافته، در حقیقت به دوران بدویت در موسیقی برگشته و بهاصطلاح در حال اختراع مجدد چرخ است؛ چراکه ملودیها و ریتمها بهصورت بدوی خلق میشود و تنها استفاده این سبک از موسیقی از پیشرفتهای تمدنی، استفاده از نرمافزارها و ابزارهای الکترونیک جدید است. به کنار نهادن قواعد و علم موسیقی کهن که حاصل چند هزار سال تجربه، پژوهش و فلسفه بشری است، باعث خلق آثاری شده که میتواند از لحاظ روانی و عصبی-حرکتی به مخاطب آسیبهای جبرانناپذیری بزند، همچنین با توجه به فقدان محتوای معنوی، ادبی و هنری، نهتنها به رشد معنویت در مخاطب کمکی نمیکند، بلکه او را دچار پریشانیهای ذهنی، سطحینگری و دوری از حالوهوای عرفانی و دینی نیز میکند.
وظیفه دولت در قبال سبکهای گوناگون موسیقی
موسیقی در کشور نهفقط بر اساس دکترین خاصی که توسط متفکری معتقد به تمدن ایرانی ــ اسلامی طراحی شده، اداره نمیشود، بلکه حتی پژوهشهای تطبیقی نیز در اختیار مدیران نیست یا اگر هست وقعی به آن نمینهند. در اغلب کشورهای دارای دغدغه فرهنگی و تمدنی حتی در کشورهای مدرن اروپایی دولت در قبال موسیقی کلاسیک و بومی از یک طرف و موسیقی پاپ و عامهپسند از طرف دیگر دو نوع سیاست متفاوت دارد. دولتها از موسیقی کلاسیک و بومی حمایت و پشتیبانی مالی و زیرساختی میکنند و نسبت به موسیقی عامهپسند به تسهیلگری میپردازند؛ به این معنی که در اعطای مجوز و فراهمکردن زمینه فعالیت به این گروهها قواعد آسانتری وضع میکنند اما باید دقت کرد که در اغلب کشورها، دولتها هزینهای برای موسیقی عامهپسند و غیرهنری نمیکنند. در ایران متأسفانه به واسطه برخی نیازهای کوتاهمدت این موازنه برعکس اتفاق افتاده است. دولت در خصوص موسیقی اصیل ایرانی فقط به اعطای مجوز و تقنین قوانین میپردازد ولی در خصوص موسیقی پاپ با توجه به اینکه تولید این نوع موسیقی آسانتر است، به سفارش و حمایت میپردازد. میزان سرمایهگذاری نهادهای انقلابی مانند بسیج، حوزه هنری و...در خصوص ترویج موسیقی پاپ در قالب گروههای سرود مساجد و مدارس در ۱۰سال گذشته بیسابقه است. همچنین نهادهای انقلابی به بهانههای مختلف انقلابی و مذهبی، به سفارش آثار موسیقی پاپ با موضوعات مناسبتی میپردازند که معمولا آثار ماندگاری نیست و پس از چندی فراموش میشوند؛ در حالی که اگر همین سرمایهگذاری در حوزه موسیقی اصیل صورت گیرد، میتواند آثار ماندگاری را رقم بزند. همین امر باعث تضعیف اقتصاد موسیقی اصیل شده و امکان برگزاری کنسرت توسط اغلب هنرمندان این عرصه را به صفر رسانده و در مقابل موسیقی پاپ هم از طریق جذب حمایتهای دولتی و هم با تبلیغات و برگزاری کنسرت از گردش مالی خوبی برخوردار بوده و هر روز بیشتر به معیارها و ممیزیها بیتوجهی میشود.