پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حادثهی سیل
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۲۴۶۹۴
خرم آباد - ایرنا - پایگاه خبری سیمره در مطلبی با عنوان 'پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حادثهی سیل' نوشت: سیلاب فروردین ماه 98 لرستان حادثهای بود که علاوه بر تخریب زیرساختها و بناهای تاریخی و اسباب وسایل زندگی مردم مشکلات اجتماعی را طرح کرد و بهوجود آوردهاست.
در ادامه این مطلب آمده است: پدیدههای اجتماعی و فرهنگی از این رو که در لایههای زیرین هر جامعه اتفاق میافتند تغییر خود را به آسانی نشان نمیدهند ولی به مرور با سست شدن آنها پایههای جامعه تضعیف شده و سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه تنزل یافته، تضادهایی را در جامعه پیریزی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اینجا سعی میشود برمبنای مشاهدات و تجربیات کسب شده در سیل اخیر پیامدهای محتمل فرهنگی و اجتماعی را مطرح نموده و امیدوار باشیم سیاستگذاران و مجریان و نهادهای مردمنهاد بر روی این مسایل تمرکز بیشتری داشته باشند.
**تحریک جامعه انباشته شده از خشم
سیلاب اخیر و از دست رفتن سرمایهها و اسباب زندگی باعث شده که فشار روحی و روانی زیادی بر مردم وارد شود این فشار باعث کاهش آستانه ی تحمل مردم شده است.
برخوردهای خشنی را که در روزهای اول حادثه اتفاق افتاد، میتوان از این منظر تفسیر نمود.
گرچه ما جامعهای هستیم که بهدلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سرشار از خشمها و کمپلکسهایی هستیم که این عقدهها میتواند در زمان بحران تشدید شده و افراد را به حد انفجار و تخریب برساند.
ولی این خشم نسبت به بیرون بعد از مدتی میتواند تغییر جهت داده و به سمت درون فرد نشانه رفته و فرد را با افسردگی و از همگسیختگی روانی و انزوای اجتماعی مواجه کند.
تجربه سیلاب اخیر نشان داد که جامعه ما سرشار از خشم و نگرانی و ناامیدی است و با جرقهای و در نبود نظم همسانکننده میتواند شکل تخریبی و خشونتآمیز به خود بگیرد.
بنابراین آنچه باید در نظر داشت مدیریت این خشم و تعدیل فشارهای روحی روانی هم در سطح اجتماعی و هم در سطح فردی است.
شیوهی توزیع کمکهای مردمی نیز در شعلهور کردن خشم و تقویت رفتارهای ضد مدنی موثر بوده است.
در نبود سیستم عادلانه و کارآمد توزیع افراد فکر میکنند در صورتی که خود راسا دست به کار نشوند و با زور و اعمال فیزیکی حق خود را نگیرند کسی حقشان را به صورت محترمانه نخواهند داد.
این روش که شما بدون سروصدا و شلوغ کاری نمیتوانید حق خود را بگیرید، به صورت یک رویه نهادینه شده درخواهد آمد و افراد مقید به آداب اخلاقی و منضبط و مسئولیتشناس را هم به این فکر وا میدارد که با رفتار مدنی و متانت نمیتوان حق خود را گرفت. (شیوهی پخش و توزیع کمکهای مردمی چه از طرف دولت و چه نهادهای غیردولتی نگرش ضد مدنی را در مردم تقویت کرده است.)
**ترویج فرهنگ رایگانخواهی و کاهش عزت نفس:
شکل دیگری از کمکها به صورت نقدی زمینهساز فرهنگ رایگانخواهی و کاهش عزت نفس در بین مردم شده است چه بسا افراد و خانوادههایی که سالها با وجود مشکلات همیشه در عزت آزادمنشی زندگی کردهاند.
در این فرایند کمکرسانی حرمت آنها تضعیف شد و عادت به گرفتن کمک نقدی از دیگران و خواستن و انتظار کمک از دیگران عادی شد. این نوع تغییر ارزش در بلند مدت جامعه را به انجام رفتارهای هنجارشکنانه سوق خواهد داد.
**مهاجرت به شهرهای بزرگ
پیامد دیگر این سیلاب افزایش گرایش مهاجرت از شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ و از روستاها به شهر است.
واقعیت این است که تخریب منازل افراد باعث کاهش تعلق به مکان شده و این کاهش تعلق محلهای همراه با از دست رفتن شغل و افزایش بیماریهای ناشی از گرد و خاک، دشوار شدن ارتباط با شهرهای بزرگ و بالارفتن هزینهی حمل و نقل همگی در افزایش میل به مهاجرت بسیار موثر هستند.
باید تدابیری برای ترمیم و بهبود پیوندهای اجتماعی و اقتصادی افراد با جامعهشان اندیشیده شود. در غیر اینصورت با مهاجرت این افراد به شهرهای بزرگ و رشد حاشیهنشینی مواجه خواهیم شد.
**افزایش ناامیدی اجتماعی
پیامد دیگر کاهش امید اجتماعی و نوعی فراگیر شدن ناامیدی در میان مردم است. با وجود سیاستهای مبهم و غیرشفاف و اقدامات دیرهنگام دولت و بلاتکلیفی ممکن است که جامعه به این نتیجه برسد که به مرور فراموش میشود.
این احساس فراموشی باعث ایجاد ناامیدی در میان مردم میشود. این احساس که فرد تنها مانده و هیچکس نمیتواند به او کمک کند و همه سرگرم زندگی خویش هستند، بهویژه در میان خانوادههایی که شغل و زندگی خود را از دست دادهاند بسیار محتمل است.
این تصور که فرد خودش نمیتواند زندگیاش را به حالت قبل از سیل برگرداند و دولت نیز نمیتواند پشتوانهی محکمی برای این افراد ایجاد کند باعث افزایش این ناامیدی اجتماعی شده است.
مخصوصا در شرایطی که شبح جنگ و ناامنی و فشار اقتصادی بر سرما میچرخد، سنگینی بار این ناامیدی بیشتر است.
**افزایش آسیبهای روانی و اجتماعی
مسئلهی بسیار مهمی را که نمیتوان نادیده گرفت شیوع اختلالات روانی و افزایش آسیبهای اجتماعی در میان خسارت دیدگان سیل است.
واقعیت این است که درصد بالایی از جامعهی ما دچار اختلالات روحی هستند. حادثهی سیل اخیر شوک روانی جدی به جامعه وارد کرده است. گروهی از جامعه ممکن است در زیر بار این شوک تحمل کافی را نداشته و شکسته شوند.
اینجاست که رسیدگی به مشکلات روحی و روانی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و بالابردن تابآوری جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میشود. تابآوری به این معنا که افراد توان این را داشته باشند که بعد از حادثه در کمترین زمان ممکن خود را بازیابی کنند و روی پای خود بایستند.
در پایان نمیتوان از این نکته گذشت که سیل اخیر شکافهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در جامعه فعال کرده است. گروههای طایفهای در روستاهای خسارت دیده به نوعی رقابت و تقابل افتادهاند. کمکها باعث انسجام گروهی در مقابل دیگری شده است.
بعضی از فعالان سیاسی از کمکهای مردمی در جهت منافع سیاسی خود استفاده میکنند و برچسبزنی در بین افراد بیشتر شده است.
افراد همدیگر را به حقکشی و خوردن کمکهای دیگران متهم میکنند. خود را مفلوک و بدبخت نشان دادن برای جلب ترحم و کمک پدیدهای در حال رشد است و به عبارتی میتوان گفت سرمایهی اجتماعی در حال فرسایش است، اگر نجبیم با پیامدهایی مواجه خواهیم شد که هم میتواند روند بازسازی را مختل کند و هم سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه را تنزل دهد.
منبع:پایگاه خبری سیمره
3210/6060
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي سيل 98 پيامدهاي فرهنگي ديگر رسانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۲۴۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهاجرت ایرانیها هم مانند افغانستانیها تودهای میشود؟/ آنها که مهاجرت میکنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند/ موج مهاجرت ایرانیان عادی نیست
مظاهر گودرزی: شاید یک روزهایی که از مهاجرت صحبت میشد بلافاصله گزینه فرار مغزها به اذهان خطور میکرد، مسئلهای که به مهاجرت نخبگان دانشگاهی از کشور اشاره داشت، آنها مهاجرت میکردند که بتوانند به تناسب مهارت خود در دانشگاهها یا شرکتهای بینالمللی فعالیت دانشگاهی یا اقتصادی خودشان را با کیفیت بهتری ادامه دهند؛این روند متوقف نشد، حتی اگر آمارهای دقیقتری وجود داشته باشد مواجهه با سیر صعودی مهاجرت نخبگان دانشگاهی در سالهای اخیر اصلاً دور از انتظار نیست. اما حالا اتفاق دیگری رخ داده، هم میل به مهاجرت و هم اقدام به مهاجرت از سطح نخبه دانشگاهی یا افراد متخصص عبور کرده و تبدیل به یک همهگیری شده است، طوریکه گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی حتی اگر نتوانند ایده مهاجرتشان را محقق کنند اما احتمالاً میان اولویتهای زندگیشان آن را حفظ میکنند تا شاید در زمان مناسبی جامع عمل به آن بپوشانند. این میل و اقدام گسترده به مهاجرت چیزی هست که اردشیر گراوند، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی از آن بهعنوان «مهاجرت تودهای» نام میبرد.
او به خبرآنلاین میگوید: «مردم در ابعاد مختلف احساس ناامنی عمومی میکنند، بنابراین فرزندانشان را به خارج از کشور میفرستند. مهاجرت و باروری ویژگی چسبندگی دارند، یعنی اگر یک نفر مهاجرت کند نفر بعدی را با خودش میبرد، به نظرم مهاجرت بهبیرون از ایران همچنان ادامه دارد و ممکن است شکل جدیتر پیدا کند یعنی مثلاً مانند افغانستانیها تودهای مهاجرت کنیم.»
او ادامه میدهد: «خانوار ایرانی با مسئله از دست دادن یک عضو خانواده مواجه شده است، یعنی مهاجرتهای داخلی و خارجی سبب شده عموم خانوارهای ایرانی یک عضو خانواده خود را از دست بدهند و از آن دور شوند.»
مهاجرت و نبود افق دید برای آینده
درهمینباره سمیه توحیدلو، جامعهشناس به خبرآنلاین میگوید: «به نظر میرسد بهعنوان هفتمین کشور مهاجر فرست شناخته میشویم. یکی از دلایل مهاجرت فشار اجتماعی است یعنی اگر فرد شرایط خوبی داشته باشد فشار هم نسلیها و اطرافیان برای مهاجرت اتفاق میافتد. یکی از دلایل تشویق به خارج رفتن جوانان، نبود افق دید برای آینده است. وقتی افراد از تصمیمگیری برای آینده ناتوان میشوند به این دلیل است که نمیدانند فردا روزی چه اتفاقی خواهد افتاد، ارزش پول ملی چهقدر میشود، و انواع مسائلی که ثبات را متزلزل میکند. این موضوعات باعث انواع مهاجرت میشود.»
اوا ادامه میدهد: «یک بخشی از مهاجرت جامعه ما برخلاف گذشته، مهاجرت خانوادگی است. نگرانی از اینده فرزندان به نوعی در میزان مهاجرت در سال اخیر تاثیرگذار بوده است. نمودهای مهاجرت انقدر زیاد است که هرکسی در حلقه اطراف خودش آن را لمس میکند، نمونهاش در بیمارستانها، فضای آکادمیک و دانشگاهی دیده میشود. آمار و رقم مهاجرت آنقدر زیاد است که جمعیت ایرانیان خارج از کشور بعد از این حجم از مهاجرت تغییرات بزرگ و گستردهای خواهد داشت.»
آنها که مهاجرت میکنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند
همچنین فاطمه موسوی ویایه، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره موج مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور به خبرآنلاین میگوید: «همه ناظران توافق دارند موج فعلی مهاجرت ایرانیان عادی نیست. هیرشمن در مقاله «خروج، اعتراض، دولت» اشاره میکند گاهی شهروندان در تقابل با دولت به این نتیجه میرسند که اعتراض به جایی نمیرسد یا هزینهاش بسیار زیاد است و خروج را در دستور کار خویش قرار میدهند و از کشورشان مهاجرت میکنند.»
او ادامه میدهد: «افزایش ۱۴۰ درصدی موج مهاجرت جوانان متخصص در یکسال اخیر که بیش از نیمی از آنان زن بودند را میتوان توسل به استراتژی خروج به دلیل ناامیدی از تغییر و اصلاح دولت دانست. علوم اجتماعی ورای تصمیمهای فردی به روابط و ساختارهای اجتماعی مینگرد، با این زاویه دید آنها که مهاجرت میکنند از تغییر شرایط جامعه ناامید شدهاند و بههمین دلیل کشور را ترک میکنند.»
این جامعهشناس بیان میکند: «امسال شرایطی مشابهی با سال ۱۴۰۲ خواهد داشت، یعنی صبر و انتظار ضمنی جامعه در شرایط انسداد سیاسی، مشکلات اقتصادی مانند گرانی، تورم، بیکاری و فقر افزایش پیدا میکند، به تبع آن موج مهاجرت و آسیبهای اجتماعی چون سرقت، اعتیاد، خودکشی و خشونتهای اجتماعی از جمله قتل و نزاع بیشتر خواهد شد. مشکلات زیست محیطی مثل آلودگی هوا، کمبود آب و فرونشست زمین بدتر خواهد شد. جامعه ایران مثل فنری است که در حال جمع شدن است و این فنر در سال ۱۴۰۳ فشردهتر میشود.»
فاصله گرفتن مردم و حکومت با افزایش بگیر و ببندها
نیره توکلی، جامعهشناس هم نظر مشابهی دارد، او به خبرآنلاین میگوید: «وقتی دولتهای تمامیتخواه سرکار میآیند ذرهای تلاش نمیکنند که مردم را به خودشان جذب کنند بنابراین سیر مهاجرت بیشتر میشود طوریکه حالا مسئله مهاجرت بسیار ناامیدکننده است.»
او ادامه میدهد: «امید دادن به مردم خیلی باید بیشتر از این باشد. راه حل مقابله با این همه تبلیغاتی که برای مهاجرت میشود این است که مردم احساس فاصله با حاکمیت نکنند اما با بگیر و ببند، تمامیتخواهی و یکدست کردن حکومت به نفع یک جناح، این فاصله بیشتر میشود.»
۲۳۳۲۳۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895405