یوسفیمقدم: دیدگاه ملاصدرا در مورد انسان با قرآن سازگار نیست/ علیپور: بهره ملاصدرا از قرآن مسلم است
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۳۱۶۱۲
به گزارش ایکنا، ابراهیم علیپور، رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 30 اردیبهشتماه، در نشست بررسی تأثیر آیات قرآن بر اندیشه انسان متعالی ملاصدرا در نمایشگاه دستاوردهای قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه ملاصدرا بالذات فیلسوف است، اما بهره زیادی از قرآن برده است، ولی این طور نیست که بگوئیم فلسفه خود را از قرآن گرفته است زیرا اساسا فلسفه دانشی آزاد و عقل محور است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه تاثیر قرآن بر اندیشه ملاصدرا کاملا محرز است با اشاره به اینکه محور فلسفه ملاصدرا وجود و هستی و ثمره آن انسان متعالی است تصریح کرد: ثمره اسفار اربعه و مجموعه هستیشناسی ملاصدرا در انسانشناسی ظهور مییابد؛ ملاصدرا وجود انسان را بسیط و غیر قابل تعریف میداند. ملاصدرا در تعریف انسان میگوید او حقیقت بسیطی است که رو به آینده و هر آن تا لحظه مرگش، رو به تغییر است.
وی اظهار کرد: از دید ملاصدرا، انسان تنها موجودی است که قابل تعریف و تحدید نیست؛ وی چند شاهد قرآنی در این زمینه آورده است که از جمله میتوان به آیه«هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا» استفاده کرده است. وی در ذیل آیه فوق آورده است که حقیقت انسان فعلیتهای او نیست و ظاهر او در این دنیا ولی باطنش در دنیای دیگر است.
رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: ملاصدرا در جلد ششم تفسیرش با استناد به آیه«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» آورده است که نفس آدمی مثالی برای حق تعالی است؛ وی در بحث خلیفگی انسان و آیه 30 سوره بقره نیز در تبیین ظرفیتهای والای انسان از این تعبیر بهره برده است؛ وی در برخی آیات تفسیری ارائه میدهد که کاملا معقول و فلسفی و جذاب و جالب است.
علیپور با بیان اینکه تمامی نوصدرائیان مانند علامه طباطبایی و جوادی و حسن زاده، امام خمینی(ره) و ... همانند ملاصدرا معتقدند که انسان قابل تعریف و تحدید نیست اظهار کرد: ملاصدرا به آیه «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي...» استناد و مواردی در مورد انسانشناسی استخراج کرده است؛ وی میگوید شناخت حقیقت انسان اکتسابی نیست و برای شناخت حقیقت انسان متعالی نمیتوان به عقل اکتفا کرد و باید از نبوت و ولایت کمک بگیریم.
وجه تمایز انسان از منظر ملاصدرا
این پژوهشگر و محقق اظهار کرد: از دید ملاصدرا، وجه تمایز انسان نه به عقل و نه نطق و نه نفس مجرد و مادیت او هست بلکه تمایزش به کمال اعلای او است و از آیه «وَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ» برای این تبیین بهره برده است. در بحث جهول و ظلوم بودن انسان میگوید همین دو صفت نقطه قوت انسان بوده که سبب شده تا انسان امانت را بپذیرد و همین نقصان سبب حرکت انسان است.علیپور در مورد اینکه ملاصدرا چه مقدار به مرجعیت قرآن معتقد بوده است ادامه داد: اگر کسی در ذات فلسفه بیندیشد مسئله روشن است؛ فلسفه اندیشه آزاد و مبتنی بر خرد انسان و برهان است و مهمترین وجه تمایز ملاصدرا این است که توانسته نظر خود را با قرآن هماهنگ کند والا حتی در کشور خود ما داریم کسانی که میگویند فلسفه هرگز با الهیات جمع نمیشود و اگر بشود دیگر نه فلسفه هست و نه الهیات.
رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه ملاصدرا در یافتن برخی اندیشهها مانند حرکت جوهری تصریح میکند که مطلب بر من روشن نشد مگر اینکه به خدا پناه بردم و زیارتی رفتم و صفای باطن برای من ایجاد شد افزود: تفسیر و دیدگاههای ملاصدرا قابل نقد است؛ من ملاصدرا را قدیس و غیرقابل نقد نمیدانم، ولی قطعا در اندیشه فرد برجستهای است. او یک نگاه وی به عقل و یک نگاه به قرآن داشته و این برای یک اندیشمند فلسفی خیلی مهم است.
علیپور همچنین در نقد این سخن ملاصدرا از سوی برخی افراد، که «انسان فاقد ماهیت است» ادامه داد: کاملا واضح است که انسان ماهیت دارد و تنها خداست که ماهیت ندارد؛ ولی در اندیشه او انسان آنقدر جایگاه متعالی دارد که در قرب خدا نشسته است و بساطتش بالاست نه اینکه مانند خدا بسیط است.
وی همچنین در ادامه تبیین دیدگاه ملاصدرا اظهار کرد: انسان از پیشادنیا تا پسادنیا حقیقتی ذومراتب دارد؛ ملاصدرا نظریه پیشادنیا را تبیین و توجیه کرده و آن را نفی نکرده است. ایشان انسان را خلیفه خدا میداند، ولی او معتقد است که وجود انسان به عنوان خلیفه، برای عالم ضرورت دارد، زیرا عالم اقتضای ذات خدا هست و تدبیر میخواهد و تدبیر نیاز به وسائطی دارد که نیازمند وجود انسان است.
وی افزود: از دید صدرا انسان جامع همه حرکتهای الهی و نسخه و دستنویس عالم کبیر است؛ در تفسیر آورده که امام علی (ع) کتاب مبین است؛ نکته مهم این است که ملاصدرا در بحث استکمال انسان، به شدت نگاه دینی و قرآنی دارد و نوصدرائیان هم این نگاه را دارند. ملاصدرا میان برهان و قرآن و عرفان فرقی نمیگذارد و آنها را در طول هم میداند بنابراین چرا باید تصور کنیم اگر در جایی برهان مورد استفاده قرار گرفت از قرآن دور شدهایم.
وی همچنین در پاسخ به سؤال برخی که ملاصدرا متاثر از فلسفه غرب بوده است تصریح کرد: ملاصدرا هیچ رابطهای با دکارت که هم دوره خودش بوده است نداشته و حتی افکار ایشان در غرب شناخته نیست حتی هیچ نسبتی علما و عملا میان ملاصدرا و سارتر نیست همچنین ملاصدرا انسان را هیولا نمیداند بلکه امری کشدار از میانه هیولا تا قرب الهی میداند.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با طرح این سؤال که ملاصدرا نگاهش به قرآن امضایی، استنطاقی و یا استخراجی است گفت: آیا در یک بحث علمی مفاد به دست آمده اگر هماهنگ با قرآن باشد کفایت دارد یا خیر؟ این مسئله باید از نگاه ملاصدرا تبیین میشد.
عدم انطباق دیدگاه ملاصدرا با قرآن
یوسفی مقدم با بیان اینکه ما اگر قرآن را مرجع علمی بدانیم حق این است که قرآن را مبدا نظریات علمی بدانیم، ولی اگر از قرآن امضاء بگیریم و هماهنگ باشیم کار خوبی است، ولی مرجعیت قرآن محسوب نخواهد شد افزود: بنده معتقدم که خیلی از فقها، متکلمین و فلاسفه نظریهای را از قبل برگزیده و با این نظریه برگزیده سراغ قرآن رفتهاند و این اشکال روشمندانه را دارند. مثلا در آیه شریفه «هَلْ أَتى» شیخالرئیس از خلقت روح تعبیر به آشیانه کرده است یعنی روح از بیرون در آشیانه بدن نشست، ولی حکمت متعالیه معتقد است که روح از جسم به وجود آمد، ولی سوار بر روح شد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن ادامه داد: در آیه شریفه ۱۴ سو ره مومنون «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» میبینیم که سخن از خلق جدیدی دارد؛ علامه طباطبایی فرموده ایجاد شی ء و تربیت او در انشانا وجود دارد که این انشاء جدید با دیدگاه ملاصدرا سازگار نیست و با دیدگاه شیخ الرئیس سازگارتر است.
وی با تاکید بر اینکه تطبیق نظریات بر قرآن کریم باید همراه با ملاحظاتی باشد تصریح کرد: چطور ما در انتساب نظریات طبی و نجوم و ... با احتیاط عمل میکنیم باید در این نوع نظریات هم این احتیاط را داشته باشیم.
یوسفی مقدم با طرح این سؤال که تحول ارتقائی انسان از آن وجود یا ماهیت انسان است؟ بیان کرد: ارائه دهنده این بحث روشن نکردند که تحول ارتقائی مبتنی بر اصالت وجود و یا اصالت ماهیت بوده است؛ همچنین ایشان مدعی است که انسان بسیطالحقیقة و محدودنشدنی است که بنده با آن مخالفم؛ وقتی شما از واجب الوجود تنزل کنید تمامی مراتب وجود دارای ماهیت هستند و آنچه بسیط الحقیقة و مجرد من جمیع جهات و بی نهایت است تنها و تنها خداست و هر موجود دیگری محدود است و معتقدم که عبارات ملاصدرا هم چنین تصریحی ندارد.
یوسفیمقدم با بیان اینکه ما هم از ارادتمندان به ملاصدرا هستیم، ولی معتقدیم هر فردی اندیشهای دارد با این فرض اگر سراغ قرآن برود آیا از آن فاصله میگیرد یا اندیشه خود را از قرآن میگیرد؟ اظهار کرد: ادعای اینکه ما قرآن را فارغ از اندیشه خود تفسیر کنیم کار دشواری است و تصور میکنم علامه طباطبایی موفقترین فرد در این زمینه است و قرآن را با قرآن تفسیر کرده است؛ بنابراین تعبیرات ملاصدرا نباید رهزن ما شود بلکه تعبیر هیولانی بودن انسان با قرآن سازگار نیست.
تاثیر ملاصدرا از فلسفه غرب
وی با بیان اینکه اندیشه هیولانی بودن انسان متاثر از اندیشههای غربی است، زیرا قرآن از ابتدا انسان را موجودی هیولانی و صرف استعداد نمیداند ادامه داد: مفهوم حقیقی خداشناسی قرآنی حفظ هویت وجودی انسان و ارتقاء آن و فعلیتهای ارتقابخش است؛ قرآن معتقد است که خداپرستی در وجود انسان بالفعل است و او موجود هیولانی مطلق نیست. قرآن انسان را موجودی خداشناس میداند و حجابها مانع راه او هستند. قرآن فرموده «هدیناه السبیل» یعنی ما انسان را هدایت کردیم.
وی با بیان اینکه این تعبیر ملاصدرا که انسان این ویژگی منحصر به فرد را دارد که هویت خود را خویش به دست آورد؛ این تعبیر برگرفته از فلسفه غرب است و با قرآن سازگار نیست افزود: ما باید متاثر از فلسفه خودمان باشیم و حتی اگر فلاسفه ما هم چنین باوری دارند با آیات قرآن سازگار نیست.
همچنین حجتالاسلام محمدعلی مبینی به عنوان دبیر علمی گفت: ما قبول داریم که ملاصدرا از آیات قرآن استفاده کرده، ولی مهم چگونگی استفاده ایشان از قرآن است.
وی افزود: نکته مهم دیگر آن است که اگر ملاصدرا در جایی میان عقل او آیات قرآن، تناقض ایجاد شد او کدام را برمیگزیند و آیا دست از اندیشه فلسفی خود بر میدارد، زیرا کسانی که فلسفه آنان وحی مبنا است بسیاری از اندیشههای ملاصدرا را زیر سؤال میبرند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: قرآن ایکنا علیپور ملاصدرا یوسفی مقدم نشست دفتر تبلیغات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۳۱۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فواید گرسنگی و روزه در ماه رمضان
سرانجام ایام با فضیلت شهرالله الاکبر از راه رسید و فردا نخستین روز از ماه مبارک رمضان است. در روایتها، فضائل فراوانی برای رمضان یا رمضان المبارک گفته شده و این ماه، ماه میهمانی خدا، ماه رحمت و مغفرت و برکت و بهار قرآن خوانده شده است. بر اساس احادیث، در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود. شب قدر که نزول قرآن در آن شب بود، در این ماه قرار دارد. رمضان، تنها ماهی است که نام آن در قرآن آمده است. این ماه، نزد مسلمانان احترام و جایگاه ویژهای دارد و مسلمانان به عبادت در آن اهتمام ویژهای دارند. ماه مبارک رمضان داری احکام و اعمال خاصی است برخی مشترک و برخی برای روزهای خاص هستند. در منابع دعایی، اعمال و عبادتهای مختلفی برای این ماه نقل شده است. از مهمترین اعمال این ماه، تلاوت قرآن، اِحیای شبهای قدر، دعا، نماز، استغفار، افطاریدادن و کمک به نیازمندان است.
«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معنای شدت حرارت گرفته شده و به معنای سوزانیدن میباشد. چون در این ماه گناهان انسان بخشیده میشود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «انما سمی الرمضان لانه یرمض الذنوب؛ ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را میسوزاند.» رمضان نام یکی از ماههای قمری و تنها ماه قمری است که نامش در قرآن آمده است و یکی از چهار ماهی است که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.
در این ماه کتابهای آسمانی قرآن کریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است. این ماه در روایات اسلامی ماه خدا و میهمانی امت پیامبر اکرم (ص) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانی پذیرایی میکند؛ پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است، هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگی و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»
مرحوم حضرت آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب شریف المراقبات در خصوص ویژگیها و خصوصیات ماه مبارک رمضان آورده است:
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است: نگویید رمضان؛ زیرا نمیدانید رمضان چیست؛ و اگر کسی گفت، باید صدقه داده و روزه بگیرد. بلکه همانطور که خداوند فرموده است بگویید ماه رمضان. از اعمال مهم سالک در این ماه بزرگ شناخت حقیقت این ماه - در این ماه خداوند رهروان این ماه را با دعوت به میهمانی این ماه گرامی داشته و این ماه ماه میهمانی خداست - و سپس فهمیدن معنی روزه و مناسبت آن با میهمانی خداست. آنگاه تلاش و کوشش برای بدست آوردن اخلاص در کردار و رفتارهایی است که مطابق با رضایت صاحبخانه است.
فلسفه و حکمت گرسنگی
گرسنگی فواید بی شماری در جهت تکمیل نفس و شناخت خداوند برای سالک دارد. روایات زیادی در فضائل گرسنگی وارد شده است که بد نیست در اینجا اشارهای به آنها و سپس به فلسفه و حکمت گرسنگی داشته باشیم.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: با تشنگی و گرسنگی با نفسهایتان مبارزه کنید همانا پاداش این کار همانند پاداش مبارزه در راه خداست؛ و عملی دوست داشتنیتر از گرسنگی و تشنگی در نزد خدا کسی است که گرسنگی بیشتری کشیده باشد و در خداوند متعال تفکر بیشتری نموده باشد؛ و به اسامه فرمودند: اگر میتوانی در حال گرسنگی و تشنگی ملک الموت را ملاقات کن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوی و ملائکه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد. نیز فرمودند: گرسنگی بکشید و بر بدنهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. در حدیث معراج خداوند پرسید:ای احمد! آیا آثار روزه را میدانی؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه کم خوری و کم گویی است؛ و آن حکمت را به ارمغان میآورد و حکمت معرفت را در پی دارد و معرفت یقین را؛ و وقتی که بندهای به یقین رسید باکی ندارد که چگونه روزگار را سپری کند. در سختی یا آسانی و این مقام خوشنودهاست.
هر کس طبق خوشنودی من رفتار کند، سه خصلت را به او میدهم: شکری که نادانی همراه آن نباشد، یادی که فراموشی نداشته باشد و دوستیای که دوستی من را بر دوستی آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامی که او من را دوست داشت، من هم او را دوست خواهم داشت؛ دوستی او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم میگشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمیدارم؛ در تاریکی شب و روشنایی روز با او مناجات میکنم تا آنجا که سخن گفتن و همنشینی او با بندگانم قطع شود و کلام خود و فرشتگانم را به گوش او میرسانم و اسراری را که از بندگانم پنهان کرده ام برای او آشکار میکنم …؛ عقل او را غرق در شناخت خود کرده و درک او را بالا میبرم؛ مرگ را بر او آسان میکنم تا وارد بهشت شود و وقتی که ملک الموت او را ملاقات کند، به او میگوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت! خوشا به حالت! خداوند مشتاق تو است… خداوند میگوید: این بهشت من است، در آن بخرام و خوش باش و در همسایگیام ساکن شو. روح انسان میگوید: خدا یا خود را به من شناساندی و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بی نیاز شدم. قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودی تو در این است که قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شکل کشته شوم خوشنودی تو برای من دوست داشتنیتر است… آنگاه خدای متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعی بین خود و تو قرار نمیدهم؛ تا هر وقت خواسته باشی بر من وارد شوی؛ که با دوستان خود چنین کنم.
در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگی اشاره شده است. برای توضیح بیشتر میتوان به سخنان علمای اخلاق که برگرفته از روایات میباشد، مراجعه نمود. آنان برای گرسنگی فواید زیادی گفته اند از قبیل:
الف- صفای قلب:، زیرا سیری باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتی شبیه مستی پیدا میکند و نمیتواند خوب فکر کند؛ سرعت انتقال او کم شده و قلب او کور میشود. برخلاف گرسنگی که باعث رقت و صفای قلب میشود؛ و قلب را آماده تفکری که باعث شناخت میشود، میکند و. نوری آشکار پیدا میکند. از رسول اکرم (صلی االله علیه و آله و سلم) روایت شده است: کسی که شکم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت میشود؛ و قبلاً نیز ثمرات شناخت و معرفت را شنیدی.
ب - تواضع و از بین رفتن سرمستی و ناسپاسی که منشأ سرکشی است؛ وقتی نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سرکشی دست بر میدارد.
ج -شکستن شدت شهوات و نیروهایی است که باعث انجام گناهان کبیره شده و سبب هلاکت انسان میشوند. چون بیشتر گناهان کبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسی بوجود میآید و کم کردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها میشود.
د. آمادگی برای انجام تمام عبادتها از چند جهت است؛ که کمترین آنها کم احتیاجی به تخلی و بدست آوردن غذا و کمتر بیمار شدن به بیماریهای گوناگون است -، زیرا معده خانه بیماری و پرهیز سرِ هر دارویی است؛ و نیز مانع بوجود آمدن مشکلاتی که از غذا خوردن بوجود آمده و انسان را محتاج مال و مقام دنیا میکند میگردد؛ مال و مقامی که عده بسیاری را هلاک کرده است
ه. برای دادن مال، میهمانی دادن، هدیه دادن، احسان و نیکی، رفتن به حج و زیارت و بالاخره انجام تمام عبادتهای مالی است. انسان نمیتواند این فایدهها را به روشنی درک کند مخصوصاً فایده اول را. تفکر در عمل مانند نتیجه است و غیر آن مانند مقدمات است، چون فکر حرکت است و غیر فکر مقدمه و آمادگی برای حرکت. به همین جهت درباره تفکر روایت شده است: یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی