Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-25@13:08:15 GMT

چالش پایان ناپذیر تم های مذهبی

تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۳۶۰۶۷

چالش پایان ناپذیر تم های مذهبی

حامد افضلی سال پرکاری را در سینما و تلویزیون داشت. از فیلم سینمایی «سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند تا سریال «از یادها رفته» بهرام بهرامیان. این سریال ماجراهای زیادی را از سرگذرانده تا امروز به پخش رسیده است. با حامد افضلی درباره این موضوعات و حواشی «از یادها رفته» به گفت‌وگو پرداختیم. کامبیز حضرتی توجه به مسائل تاریخی در فیلمنامه‌های شما کمتر نمود داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا سراغ سوژه تاریخی رفتید؟
اتفاقاً تاریخ، یکی از دغدغه‌های اصلی من است. فیلم سینمایی «سمفونی نهم» امسال اکران خواهد شد که آن فیلم هم ارتباطی با تاریخ دارد. در لابه لای خطوط کتاب‌های تاریخی ماجراها، شخصیت‌ها و حکایاتی پنهان شده‌اند که فوق‌العاده جذاب و شنیدنی هستند. شما وقتی سابقه مجموعه‌های تاریخی تلویزیون را بررسی می‌کنید می‌بینید بیشتر آنها مورد توجه مخاطب قرار گرفته است و برایم عجیب است که چرا تلویزیون به اندازه کافی از این دست مجموعه‌ها تولید نمی‌کند. شاید یکی از دلایلش هزینه‌های بالای تولید چنین مجموعه‌هایی باشد اما وقتی ما نمونه‌های کره‌ای و انگلیسی سریال‌های تاریخی را می‌بینیم متوجه می‌شویم با بودجه کم هم می‌توان سریال تاریخی ساخت. مردم با دیدن تهران قدیم قند ته دلشان آب می‌شود. یک پیوند حسی و نوستالژِیک بین مخاطب و آن دوره وجود دارد. دلیل اصلیش را نمی‌دانم ولی شاید به احساسی بودن ما ایرانی‌ها ارتباط داشته باشد. یکی از ویژگی‌های‌ سریال «از یادها رفته» پربازیگر بودن است. نوشتن فیلمنامه چه روندی داشت؟ قبل از هر چیزی یک داستان کوتاه از خانم خسرونجدی داشتیم. بر اساس آن طرحی نوشتیم به‌نام «میراث عشق» این ماجرا مربوط به سال 89 است. طرح تصویب شد اما ساخته نشد. چند سالی گذشت و در سال 94 دوباره این پروژه راه افتاد. بازنویسی‌ها و تغییراتی در طرح ایجاد شد و آقای تحویلیان تهیه کار را برعهده گرفت. «از یادها رفته» ماجرای پر فراز و نشیبی را طی کرد. دو مدیر سازمان بیش از سه رئیس شبکه   و چند مدیر گروه فیلم و سریال در هنگام نگارش فیلمنامه تغییر کردند. زمانی که این کار را شروع کردم یک جوان هفتاد کیلویی بیست و چند ساله بودم اما الان یک مرد سی‌و چند ساله‌ام موهایم سفید شده، وزنم از صد کیلو گذشته است. اما تجربه‌ای که از نگارش این اثر به دست آوردم حیرت‌انگیز است. چرا این‌قدر پر کاراکتر است؟ با اضافه شدن بهرام بهرامیان و ورود پروژه به مرحله پیش‌تولید بازنویسی‌های نهایی شکل قصه برای پنجاه قسمت طراحی شده بود که قرار شد فصل اول آن در بیست و پنج قسمت تولید شود. شاید به همین علت است که ملات داستان زیاد به نظر می‌رسد. شاید هم به‌خاطر کم ملاتی معمول در آثار سینمایی و تلویزیونی است که این میزان از قصه و شخصیت توجهمان را جلب می‌کند. آیا برنامه‌ای برای تولید ادامه این مجموعه وجود دارد؟ بنده اطلاعی در این زمینه ندارم. اما می‌دانم به‌خاطر کارهایی که در دست نگارش دارم حتی اگر چنین برنامه‌ای وجود داشته باشد با وجود علاقه قلبی به همکاری این امکان برای من وجود ندارد و حتماً رویا خسرو نجدی و عباس نعمتی که بیشتر زحمت نگارش فیلمنامه این اثر برعهده آنها بوده در مورد ادامه کار تصمیم خواهند گرفت. برای آقای تحویلیان هم حتماً ساختن ادامه این اثر بسیار سخت خواهد بود. من از نزدیک می‌دیدم که ایشان چگونه زحمت می‌کشند. شما پلان به پلان این مجموعه را نگاه کنید. اثری از کم‌فروشی و بی‌توجهی در آن نمی‌بینید به بازیگرها نگاه کنید به نسبت سکانس‌های خارجی به داخلی نگاه کنید معلوم است تهیه‌کننده سر کیسه را شل کرده است. ای کاش این دست و دلبازی در تمام آثار تلویزیون دیده می‌شد ای کاش تلویزیون بین چنین کاری و کار دیگری که شاید خوب باشد اما یک قسمتش سه سکانس داخلی در یک آپارتمان صدمتری است، تفاوت قائل شود. خیلی‌ها مهربانو و فضای فیلم را متأثر از «شهرزاد» حسن فتحی می‌دانند. آیا این اثر متأثر از آن فضاست؟ من عاشق حسن فتحی هستم. اصلاً توسط ایشان وارد کار حرفه‌ای فیلمنامه‌نویسی شدم و از مقایسه سریال‌مان با اثر ایشان ناراحت نمی‌شوم. اگر این حرف و مقایسه از سوی مخاطب عام شنیده شود جای تعجب ندارد. اما وقتی منتقدین و اهالی رسانه می‌گویند آدم حیرت می‌کند. به نظر شما پوآرو کپی شرلوک هولمز است آیا باید برای اینکه مفهوم ژانر را برای بعضی دوستان توضیح دهم از مثال پوآرو استفاده کنم؟ ما یک ملودرام تاریخی نوشتیم و ساختیم که شخصیت اصلیش یک زن است و «شهرزاد»هم همین است. شباهت دیگری بین این دو وجود ندارد. فیلم بین مسائل تاریخی و کشف حجاب و مسأله تریاک دوپاره به نظر می‌رسد. شما خودتان درباره وحدت موضوعات فیلم چه نظری دارید؟ اگر بخواهیم با معیار پارگی اثر را بررسی کنیم و بپرسیم آیا دوپاره است؟ باید بگویم چندپاره است. موضوع کشف حجاب و ماجرای گوهرشاد تقریباً موضوع مرکزی است و مسأله تریاک، اصلاحات رضاخانی، زندگی طبقه اشراف و اختلاف طبقاتی آنها با مردم فقیر، رابطه رعیت و ارباب و موضوعات دیگر در حاشیه آن مطرح می‌شود. به نظر من تمرکز صرف روی یک موضوع خاص آن‌هم برای یک سریال سی قسمتی سم است. شما بیش از هزار دقیقه قرار است با مخاطبتان حرف بزنید تنوع در مسائلی که مطرح می‌شود با وفاداری به تم اصلی به نظرم کار درستی است. این فیلم را برای پخش در ماه رمضان چقدر مناسب می‌دانید؟ آیا به‌دلیل ماجراهای گوهرشاد و کشف حجاب در فیلم برای این ماه انتخاب شد؟ ما با یک سریال تم محور روبه‌رو هستیم. همه داستان در خدمت تم مذهبی اثر است و شاید انتخاب ماه مبارک رمضان برای نمایش این اثر انتخابی هوشمندانه از سوی مسئولان سازمان است. پخش ماه رمضان روند پس تولید را دچار شوک کرد اما ارزشش را داشت. شخصیت‌های فیلم مانند مهربانو، فروغ و... فضای فیلم‌تان را زنانه می‌کنند. شما خودتان این سریال را دلمشغول مسائل زنان می‌دانید؟ من فکر نمی‌کنم در چند سال اخیر مجموعه‌ای را سراغ داشته باشید که تا این اندازه به مسأله زنان بپردازد. نمی‌خواهم موشکافانه یک به یک موضوعات مطرح شده را بشمارم اما فارغ از شرایط تاریخی آن دوران، توجه ویژه‌ای به زنان صورت گرفته که شاید در تلویزیون تازه باشد. چرا روند پخش سریال با مشکلاتی همراه است؟ اگر فیلمبرداری به پایان رسیده چرا فیلم به پخش نرسید؟ سریال دو شب پخش نشد. اطلاع دقیقی در مورد جزئیات این ماجرا ندارم. توضیح تهیه‌کننده، آماده نشدن جلوه‌های ویژه بود. بعد از تجربه سریال «ساعت شنی» که به موضوع ملتهب رحم اجاره‌ای می‌پرداخت خیلی‌ها فکر می‌کردند که بهرامیان در این سریال سراغ موضوع کم دردسری آمده است اما گویا دردسر و حواشی گریبانگیر این مجموعه است. آیا مشکلاتی بر سر راه کارگردانی او وجود داشت؟ بهرام بهرامیان از همان لحظه‌ای که به پروژه پیوست کنترل تمام امور را به دست گرفت از فیلمنامه گرفته تا تمام جزئیات تولید! این تسلط او بر روند تولید در اثر به وضوح دیده می‌شود. او سبک خاصی در کارگردانی دارد. دوربین بهرام بهرامیان جادو می‌کند. جشنواره‌ای از رنگ و نور به راه می‌اندازد. لذت بصری را دست کم نگیرید. همیشه کار کردن با تم‌های مذهبی چالش برانگیز است. زمانی که تصمیم گرفتیم این موضوع را برای «از یادها رفته» به کار ببریم آماده چالش‌های بزرگتری بودیم اما خدا راشکر تا این لحظه با مسأله حادی روبه‌رو نشدیم. بازخوردها چه طور بوده است؟ تا این لحظه که هنوز به نیمه مجموعه «از یادها رفته» نرسیده‌ایم بازخوردها بسیار مثبت بوده، همین که بالاترین آمار بیننده را داریم و تعداد مخاطب‌ها قسمت به قسمت افزایش پیدا کرده است خوشحال‌کننده‌ترین خبر است. امسال دو سریال فوق‌العاده هم، همزمان با ما از شبکه‌های دو و سه پخش می‌شود که آنتن ماه رمضان را گرم‌تر کرده است و تلویزیون بعد از مدتی طولانی دوباره توانسته است مردم را در این ایام مبارک پای تلویزیون بنشاند. «از یادها رفته»   بخش مهمی از زندگی من است. حتماً انتقادهایی به آن وارد است. اصلاً خود من به قسمت‌هایی انتقاد دارم اما برای من کلاس درس بزرگی بود از عباس نعمتی آموختم از بهرام بهرامیان یاد گرفتم. از کتاب‌های فراوانی که برای نگارش این اثر خواندم آموختم. در بازنویسی‌های 10 باره و صدباره یاد گرفتم. اما مهم‌ترین درسی که از نگارش این سریال یاد گرفتم این بود که نویسنده نباید فیلمنامه را بنویسد و برود باید بماند و برای فیلمنامه‌اش تا لحظه پخش بجنگد. 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۳۶۰۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»

مدتی است سریال «حشاشین» (محصول کشور مصر ۲۰۲۴ به کارگردانی پیتر میمی) در ایران سروصدای زیادی به‌پا کرده، از این حیث که از قهرمان و ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیت‌های مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانی‌ها مربوط می‌شود و قصه سریال هم درباره یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های تاریخ تشیع یعنی حسن صباح است، اما نکته قابل اهمیت انتقاداتی است که به شیطنت مصری‌ها در چگونگی ارائه این شخصیت مربوط می‌شود و البته عده‌ای معتقدند مصری‌ها با بی‌انصافی تمام در این سریال، همه چیزی را که ما امروزه به عنوان فرقه خطرناک داعش می‌شناسیم به حسن صباح و پیروان او نسبت داده‌اند.

به گزارش اعتماد، فارغ از تمام این بحث و جدل‌ها، پرسش این است که چرا این کاراکتر‌ها با تمام فراز و فرود‌های شخصیتی که دارند در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

البته بنا بر شنیده‌های موثق ما محمد‌علی نجفی، کارگردان شناخته شده سینما به همراه نغمه ثمینی نویسنده، تصمیم داشتند قصه حسن صباح را برای تلویزیون بسازند، اما تلویزیون حاضر به همکاری با آن‌ها نشد و آن‌ها فیلمنامه این داستان را با عنوان «یک جرعه خون تازه» از طریق نشر لگا، منتشر کردند.

حالا با مهدی سجاده‌چی فیلمنامه‌نویس، درباره این چالش سینما و تلویزیون گفت‌وگویی انجام دادیم که پیش روی شماست:

آقای سجاده‌چی! سریال «حشاشین» را تماشا کردید؟

به خاطر حرفه خود باید می‌دیدم. برایم جذاب نبود و ادامه ندادم.

نکته‌ای که درباره این سریال وجود دارد، انتقاد‌هایی است که به محتوای آن وارد است، از کیفیت آن بگذریم، مثل اکثر مجموعه‌های تاریخی که کشور‌های دیگر از مشاهیر ایران می‌سازند و روایت نامشخص و بعضا جعلی ارائه می‌دهند این مجموعه هم مورد اعتراض قرار گرفت، نظر شما چیست؟

ببینید، ویژگی سریال‌های تاریخی همین است، چون تاریخ محض وجود خارجی ندارد، مانند «گذشته» است. به قولی تاریخ را کسی می‌سازد که آن را می‌نویسد و در زمانه ما؛ آن را به تصویر می‌کشد. ناب‌ترین روایت تاریخ هم صرفا گزینش استدلالی از میان بی‌نهایت داده‌هاست. به بیانی دیگر، ما چیزی به اسم تاریخ نداریم، هر کسی از منظری یا روشی به تاریخ نگاه کند، منظره‌ای متفاوت و گاه حتی متضاد می‌بیند. روایت سریال «حشاشین» هم این‌گونه است. از حسن صباح و قلعه‌الموت و فرقه اسماعیلیه، در کشور ما و در این هزار سال، روایات گوناگون و هر کدام به دلیلی شکل گرفته است. عده‌ای مخالف حسن صباح هستند و عده‌ای با او همدل و موافق هستند. عده‌ای حسن صباح را به نشانه وطن‌پرستی مبارز برای استقلال ایران تقدیر کرده و شخصی مبارز از داعیان فرقه اسماعیلیه می‌دانند، در این میان عده‌ای هم هستند که او را شخصیتی خطرناک و اهریمنی توصیف می‌کنند.

به بیانی دیگر، روایت‌های مختلفی که در میان شیعیان وجود دارد. درست است؟

قطعا همین‌طور است؛ به عنوان مثال، در آخرین گردهمایی‌های شیعیان، فرقه هفت امامی، مذهب اسماعیلی، به عنوان یکی از مذاهب شیعه شناخته نشده است که دلایل خاصی هم دارد، اما حوثی‌های چهار امامی یمن، به عنوان مذهبی شیعه رسمیت دارند. می‌خواهم بگویم نیت‌خوانی از تاریخ متفاوت است، اینکه با چه نگاهی و با چه قرائتی از خصوصیات حسن صباح روایت می‌شود اهمیت دارد. شما اگر جامعه‌شناسی دوران سلجوقیان را بخوانید به صحبت‌های من پی می‌برید و می‌بینید که از عمر خیام، خواجه نظام‌الملک و دیگر چهره‌های شناخته شده آن دوران، برداشت‌ها و تعاریف مختلفی وجود دارد. این تفاوت روایت‌ها ناشی از تفاوت دیدگاه‌هاست. محال است درباره تاریخ اختلاف‌نظر وجود نداشته باشد. هیچ واقعه تاریخی نداریم که همه آن را به شکلی یکسان قبول داشته باشند. درباره توفان نوح هم بین سه دین ابراهیمی نظرات مختلفی وجود دارد. واضح است که هر کدام فیلمی درباره ماجرای توفان بزرگ بسازند، با انکار و اتهامات طرف‌های دیگر روبه‌رو خواهد شد.

از این مقوله بگذریم، درباره کم‌کاری که سینما و تلویزیون نسبت به چهره‌های شناخته شده ایران دارند زیاد صحبت شده و مبحث جدیدی نیست، با این حال وقتی چنین سریال‌هایی به صورت گسترده در دیگر کشور‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کنند این سوال دوباره به ذهن می‌آید که چرا این کاراکتر‌ها در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

مهم‌ترین نکته‌ای که درباره این کم‌کاری می‌توان گفت اینکه تلویزیون بنا بر اعتقادات و دانسته‌های خودشان می‌خواهند به این موضوعات وارد شوند و خب نظرات آن‌ها ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی دارد. به همین دلیل است که در ساخت چنین فیلم‌هایی دچار مشکل می‌شویم. اینکه چیزی نیست، ما حتی برای تولید آثار نمایشی از معصومین هم دست‌مان باز نیست.

اصلا احمدرضا درویش با فیلم «رستاخیر» نمونه مهمی است که چرا در ساخت فیلم‌هایی برای معرفی شخصیت‌های برجسته تاریخی دچار مشکل هستیم.

باز فیلم رستاخیز ساخته شد، اما خیلی از فیلم‌ها در همان مرحله پیش تولید متوقف می‌شود و به سرانجام نمی‌رسد. شما در نظر بگیرید در مقطعی بود که حوزه علمیه با ساخت فیلم‌هایی مربوط به ائمه معصومین (ع) مخالفت کرد، دست‌کم من این‌طور شنیدم. همین نکته باعث شد که فیلمسازان سراغ این موضوع نرفتند، به نظر من این خیلی مهم است که در کشور شیعه ۱۲ امامی، مردمش در مورد ائمه خودشان نمی‌توانند فیلم ببینند.

نکته دیگر اینکه همه رسانه‌ها در همه جای دنیا، نسبتی میان سرگرمی و ایدئولوژی برقرار می‌کنند؛ در بعضی رسانه‌ها این نسبت ۵۰-۵۰ است، بعضی رسانه‌ها این نسبت به ۹۰ می‌رسد یعنی ۹۰ درصد ایدئولوژی حاکم است. مدیران می‌دانند که مردم نیاز به سرگرمی دارند؛ لاجرم بیشتر از ما می‌دانند، اما به هزار دلیل نمی‌توانند کار درست را انجام دهند. با این وصف، عادلانه است بگوییم فیلم‌سازان ما نمی‌توانند چنین فیلم‌هایی بسازند، نه اینکه سلیقه و سواد و مهارت ندارند.

می‌توانیم بگوییم ساخت چنین فیلم‌هایی با سختی‌هایی همراه است.

به نظر من ساخت چنین فیلم‌هایی هم سخت است و هم دردسر دارد. خیلی وقت‌ها، پس از تحقیقات، فیلم‌نامه نوشته می‌شود برنامه‌ریزی برای تولید می‌شود، اما به تولید نمی‌رسد. اگر کسی به ساخت فیلم تاریخی مصر علاقه‌مند باشد درنهایت به شهرک غزالی می‌رود و ما آن مو‌های روغن‌زده مردان و حجاب‌های عجیب و غریب زنان و چند بنز قراضه را به عنوان فیلم تاریخی می‌بینیم.

دیگر خبرها

  • سخنان کامل حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی در مراسم رونمایی از کتاب «چالش‌های تاریخی»
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» رونمایی شد
  • عکس/ مراسم رونمایی از کتاب چالش های تاریخی
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • ویدیو/ میرزازاده: هیچ سوپراستاری‌ شکست ناپذیر نیست حتی لوپز
  • همه تاریخ خوان باشیم و تاریخ را بدانیم
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • مراسم رونمایی از کتاب چالش های تاریخی
  • «دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»
  • چرا سریال رمضانی حشاشین، جهان عرب را درنوردید؟