Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-25@16:47:17 GMT

ناله های خاموش زاگرس

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۵۰۴۹۹

ناله های خاموش زاگرس

یاسوج - ایرنا- فرض کنید یک روز صبح در خبرها می شنوید که چاه نفتی در منطقه ای از کشور آتش گرفته است. روز بعد دوباره می شنوید 10 چاه نفت ایران به دلیل بی احتیاطی یکی از شهروندان دود شده و به هوا رفته است.

یک روز از خواب بیدار می شوید و در رسانه ها می خوانید در تابستانی که گذشت یک هزار حلقه چاه نفت کشور بر اثر حوادث مختلفی از جمله بی احتیاطی و سهل انگاری و یا طمع افرادی آتش گرفته و از بین رفته ست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


نام چاه نفت که می آید احتمالا واکنش همه ما بسیار سخت می شود.گاهی در دل احساس ترس می کنیم که چرا اینگونه سرمایه کشور خاکستر می شود و به هوا می رود. شاید همه دست به دست هم می دهیم تا مسببان این موضوع را به قانون معرفی کنیم؛ زیرا بر این باوریم نفت سرمایه ملی است و کسی حق ندارد به هیچ دلیلی نه عمدی و نه سهوی سهم فرزاندانمان از آینده را پایمال کند.
اما آیا نفت تنها سرمایه ماست و آیا ما نسبت به همه سرمایه هایمان این حساسیت را داریم؟
هیچ می دانید در همین تابستانی که گذشت بیش از هزار هکتار از اراضی ،جنگل و مراتع 11 استان در گستره زاگرس در آتش سوزی ها از دست رفت. و با این حساب که سازمان جهانی خوار و بار(فائو) ارزش هر هکتار جنگل را معادل یک چاه نفت می داند فقط در یک تابستان معادل هزار چاه نفت و در تابستان های پیش از آن نیز صدها چاه نفت در آتش سوخت و به اندازه هزاران چاه دیگر نیز براثر مداخله های انسان ها، تغییرات اقلیمی، شیوع آفات و طمع قاچاقچیان چوب از بین رفته است.
شاید اهمیت جنگل های زاگرس برای بعضی ها قابل درک نباشد و مشکلات از بین رفتن جنگل ها را متوجه همان یازده استان زاگرس نشین بدانند اما وقتی بدانیم سرچشمه 40 درصد از آب شیرین کشور، همین جنگل‌های زاگرس هستند و از آنها به عنوان معدن آب یاد می شود اهمیت موضوع دوچندان می شود و سرنوشت جنگل های زاگرس برای همگان مهم می شود.
اگر جنگل های زاگرس خشک شوند علاوه بر بحران آب، تمامی مناطق ایران درگیر گرد و غبار می شوند. کشاورزی، دامداری و حتی فرهنگ شهرها و روستاهای کشور دچار تغییرات اجباری می شود.
حالا زاگرس را به زاگرس های کوچکتری تقسیم می کنیم و فکرش را بکنید حدود 20 درصد از 6 میلیون هکتار جنگل های زاگرس در استان کهگیلویه و بویراحمد که خود تنها یک درصد وسعت و جمعیت کشور را دارد قرار گرفته است.
استانی که 8 درصد جنگل های کشور را در خود جای داده و این آمارها در کنار هم نشان از تراکم بالای جنگلی در این استان دارد با این حال در همین تابستان گذشته معادل 220 چاه نفت و در سال 96 هم معادل 480 چاه نفت از خاک و جنگل های این استان در آتش سوزی های ناشی از بی احتیاطی، سهل انگاری و یا طمع برخی افراد از دست رفته است.
البته مواردی از خسارات وارد شده ناشی از اتفاقات طبیعی مانند صاعقه و خاصیت ذره بینی شیشه و فلز رها شده در طبیعت و داغ شدن زیر نور آفتاب بوده است.
اما آنچنان که محسن جعفر نژاد مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد می گوید: 90 درصد آتش سوزی ها منشا انسانی دارند. سهم طبیعت در خودسوزی کمتر از 10 درصد است و از سویی این رقمی اجتناب ناپذیر است و شاید تنها کاری که می توان برای این بخش انجام داد همان تلاش برای جمع آوری شیشه و فلز از طبیعت باشد که باز هم توسط انسان به طبیعت ریخته شده است.
اما اصل مساله همان 90 درصد است که در دست آدم های دور و بر ماست. وقتی جنگل و مرتعی آتش می گیرد فرقی ندارد چه کسی شروعش کرده و انگیزه اش چه بوده است ،آتش زبانه می کشد و تر و خشک در مسیرش با هم می سوزند .
ممکن است در این لحظه که این مطلب را می خوانیم با خودمان فکر کنیم ما طبیعت را دوست داریم و به آن احترام می گذاریم و دلمان نمی آید برگی از درختی بیفتد و ذره ای از خاکمان سیاه پوش شود.
اما واقعیت آن است گاهی کسانی مسبب آتش سوزی ها بوده اند که خودشان هم فکرش را نمی کرده اند.
مثلا کشاورزی که کاه و کلش خشک به جامانده از کشاورزی سال قبلش را آتش می زند فکرش را نمی کند آتش اینچنین بی مهابا مرز زمینش را رد کند و سر به کوه و جنگل بگذارد.
یا بی احتیاطی ما در یک تفریح ساده آتش زیر خاکستری بر جا می گذارد که وزیدن نسیم عصرگاهی می تواند باعث گر گرفتن این آتش شود و همین هم داغی بردل طبیعت و جنگل ها می گذارد که هرگز فراموش نمی شود.
شاید خیلی ها ندانند اما گاهی آتش سوزی ها از جرقه تیراندازی های تفریحی در طبیعت ایجاد می شود و تفریح ساده ما برای طبیعت خیلی گران تمام می شود.
اما آتش سوزی ها دلایل دیگری هم دارند. برخی افراد سود جو برای زغال گیری آتش به جان جنگل های سبز می اندازند آنگاه فرزندان این استان از سر احساس مسئولیت با دستان خالی به جنگ آتش می روند و جلو پیشروی آن را می گیرند و فردا همان سودجویان، زغال به جا مانده از آتش بازی خود را در گونی می ریزند و کنار جاده ها می فروشند و ما نیز می خریم و یادمان نمی آید که پولی که پرداخت کرده ایم در ازای یک گونی زغال و هکتارها جنگل داغ دیده، قلب و ریه های دود گرفته و تن و جان های سوخته محیط بانان و جنگل بانان سرزمینمان در هنگام مهار آتش سوزی ها و البته آینده بی جنگل و بی سرمایه فرزندانمان است.
گاهی جنگل ها قربانی طمع و حرص سیر ناشدنی برخی زمین خواران می شوند. آدم هایی که برای جابه جا کردن مرزهای منابع طبیعی آتش به جان جنگل می اندازند تا راهشان برای دسترسی به اراضی ملی بازتر باشد و یک کیلوگرم بیشتر گندم و جو برداشت کنند و یا یک درخت بیشتر بکارند.
باورش سخت است اما شکارچیان غیر مجاز گاهی برای شکار یک بز کوهی آتشی به جان جنگل می اندازند تا محیط بانان و قرق بان ها را به سمت دیگری گسیل دهند.
اینها فقط قصه خودسوزی و آتش سوزی قلب زاگرس است و یک لحظه فکرش را بکنید که ما انسان ها برای نابودی زاگرس چه کارها که نکرده ایم. از زباله هایی که روزانه تولیدمی کنیم گرفته تا زمانی که اره برقی ها را به جان بلوط های چند صد ساله می اندازیم و غرق لذت تماشای ناله های خاموش زمینی می شویم که روز به روز از درخت خالی تر و هر لحظه تنهاتر می شود.
و شاید به همین دلیل است که سازمان ملل امروز را روز جهانی تنوع زیستی نامگذاری کرده تا همواره یادمان باشد رمز پایداری زمین و حیات روی آن وجود تنوع زیستی و حفظ و حراست از آن است.
دست کاری ما انسانها در طبیعت شاید در کوتاه مدت منفعتی در پی داشته باشد اما در بلند مدت دنیایی یک شکل و یکسان از آزمون های انسان به وجود می آید که در اغلب مواقع به دلیل ناسازگاری با ذات طبیعت چنگی به دل هم نمی زند.
این قصه تلخ زاگرس است که بخشی از آن اجتناب ناپذیر و بخشی قابل پیشگیری است اما نیازمند یک عزم همگانی است.
امسال با اینکه بارندگی های بهاری باید نوید بخش فصل های رنگارنگ و زیبایی برای زاگرس باشد اما آنچنان که غلام حسین حکمتیان مدیر کل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد می گوید: آتش هر لحظه در کمین زیست گاه بزرگ جانوری و گیاهی ایران است و به دلیل رشد مراتعی که ارتفاعشان گاه تا یک متر می رسد، تابستان پیش رو برای جنگل های کهگیلویه و بویراحمد بسیار سخت است.
و البته این تابستان برای همه زاگرس سخت و نفس گیر است و بیم آتش از این جهت است که هیچ حادثه غیر مترقبه و یا انسانی نمی تواند به اندازه آتش در زمان کم پهنه وسیعی از جنگل ها و درختان کهنسال را تخریب کند.
درختان که از بین بروند گونه های جانوری و گیاهی هم آسیب می بینند و در نهایت این زندگی ماست که در این چرخه بیش از همه از این بی نظمی آسیب می بیند.
گزارش: فاطمه رشیدی
9929/1662

منبع: ایرنا

کلیدواژه: علمي آموزشي روز جهاني تنوع زيستي زاگرس كهگيلويه و بويراحمد دنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۵۰۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فریادهای خاموش: روایت‌های ناگفته از حمله به نورشمس | گزارش تصویری

گروه دیپلماتیک - همشهری آنلاین: «سنا یاسین هیچگاه تصور نمی‌کرد شاهد روزی باشد که پیکر بی‌جان فلسطینی ها مقابل در خانه‌اش افتاده باشد و کسی اجازه نداشته باشد که به آن‌ها نزدیک شود.» این یکی از روایت‌هایی است که از روزنامه اینترنتی فلسطین کرونیکل از جنایت‌های اخیر صهیونیست‌ها در اردوگاه نور شمس در شرق طولکرم در کرانه باختری اشغالی منتشر کرده است. در حمله 3روزه صهیونیست‌ها به این اردوگاه علاوه بر تخریب گسترده منطقه، حداقل 14 فلسطینی به شهادت رسیده و و ده ها نفر مجروح شدند.

حمله پنجشنبه گذشته با ورود شمار زیادی از خودروهای زرهی و صدها سرباز صهیونیستی به اردوگاه آغاز شد. صهیونیست‌ها به محض ورود به اردوگاه تمام ورودی‎ها و خروجی‌ها را مسدود کردند. یاسین به روزنامه فلسطین کرونیکل می‌گوید که بولدوزرهای اسرائیلی بلافاصله شروع به تخریب خیابان‌ها کردند، آب و برق را قطع کردند و شبکه فاضلاب را ریشه‎کن کردند. بلدوزرها همچنین ده‌ها مغازه و بالکن خانه‎های رو به خیابان را نیز تخریب کردند.

او می‌گوید: «به دیدن مادر بیمارم رفته بودم و وقتی حمله شروع شد به خانه‎ام برگشتم. صدای بلدوزرها و وسایل نقلیه نظامی را شنیدم، بنابراین به سرعت وارد خانه ام شدم زیرا می دانستم که این صدا مقدمه‎ای برای یک فاجعه است. سربازان اسرائیلی به هر کسی که حرکت می‎کرد شلیک می‎کردند و بسیاری را زخمی کردند. از آنجا که امدادگران و آمبولانس‌ها اجازه ورود به اردوگاه را نداشتند شرایط مجروحان به سرعت رو به وخامت می‌رفت.»

خون در خیابان

یاسین در تمام این مدت سعی کرده تا 4فرزندش را که به‌دلیل قطع برق و صدای ممتد شلیک هراسان شده بودند آرام کند. او می‌گوید: «سعی می‎کردم به آنها کمک کنم بخوابند اما صدای تیراندازی بسیار بلند بود. صدای فریاد شنیدم و از پنجره 2مرد جوان زخمی را دیدم که روی زمین افتاده بودند. اول فکر کردم آمبولانس‌ها می‌آیند و آنها را نجات می‌دهند، اما سربازان اسرائیلی اجازه نمی‌دادند کسی به آن‌ها نزدیک شود. آن‌ها ساعت‌ها زخمی روی زمین افتاده بودند و در نهایت از دنیا رفتند.»‌

یاسین می‌گوید که جسد شهدا بیشتر از 60 ساعت روی زمین بود و بوی اجساد محله را پر کرده بود. او به فرزندانش اجازه نداده از پنجره نگاه کنند تا از این صحنه شوکه نشوند.

از دست رفتن 5 فرزند در 6 ماه

سلیم غنام، 29 ساله، هم درست در ورودی خانه‎اش در اردوگاه نور شمس توسط سربازان صهیونیست به سرش شلیک شد. هیچکس اجازه نداشته تا به او نزدیک شود، اما خانواده‎اش در نهایت موفق شدند جسد بی جانش را به داخل خانه بکشانند. سلیم 48 ساعت آنجا بود و در تمام این مدت خانواده‎اش با چشمانی گریان نظاره‌گر او بوده‌اند. پس از اینکه ارتش اشغالگر از اردوگاه عقب‎نشینی کرد، خانواده غنام دریافتند که برادر ۲۶ ساله سلیم، محمود، نیز در محله ای نزدیک خانه به شهادت رسیده است. سلیم و محمود برادران عامر و احمد غنام بودند که در اکتبر سال گذشته توسط ارتش اسراییل به شهادت رسیده بودند.

این در حالی است که برادر دیگرشان، عبداللطیف نیز به تازگی بر اثر ابتلا به سرطان فوت کرده بود. مادر خانواده تنها در 6ماه پنج پسرش را از دست داد.

حمله بی‌رحمانه

بر اساس بسیاری از شهادت‎ها، حمله صهیونیست‌ها به اردوگاه نور شمس یکی از بی‎رحمانه‎ترین حملاتی بود که فلسطینی‌ها ساکن در این منطقه تجربه کردند. ساکنان به روزنامه فلسطینی کرونیکل گفته‎اند که این سطح از ظلم و ستم حتی در طول انتفاضه دوم نیز وجود نداشت.

ارتش رژیم صهیونیستی به‎طور تصادفی به سمت ساکنان شلیک می‌کرد و در کوچه‎های اردوگاه دست به اعدام‌های صحرایی می‌زد. دکتر زهران احمد می‌گوید که از لحظه اول حمله، ارتش اسرائیلی ورودی‎های اردوگاه را بسته و از رسیدن پزشکان به مجروحان جلوگیری کرده است. سربازها همچنین مانع از انتقال کسی به خارج از اردوگاه شدند. حمله و محاصره اردوگاه از عصر پنجشنبه تا صبح یکشنبه ادامه داشت.

تصاویری وحشتناک نسل کشی

وقتی سربازان صهیونیست شروع به عقب نشینی از برخی از محله‎ها کردند تیم‎های امدادی موفق شدند وارد نورشمس شوند اما صحنه‎ای که با آن روبرو شد غم انگیز بود. یکی از اجساد، که توسط دکتر زهران پیدا شد، به دلیل انفجار بمب کاملا سوخته بود.

زهران می‌گوید که یک فلسطینی جوان دیگر توسط سربازان به شهادت رسیده و سپس از طبقه دوم به بیرون پرتاب شده بود. یا پسر ۱۶ ساله‌ای به پایش شلیک شده بود و به یکی از خانه‌ها خزیده بود اما سربازان به دنبال رد خون رفته و او را در داخل خانه با شلیک گلوله‌ای به سرش اعدام کردند.

این پزشک فلسطینی می‌گوید: «یکی از جوانانی که پیدا کردیم سرش قطع شده بود بعد از اینکه مستقیماً توسط یک بمب هدف قرار گرفته بود.» زهران توضیح می‌دهد که اغلب شهدا به سرهایشان شلیک شده بود که نشان می‌داد صهیونیست‌ها عامدانه و به قصد کشت آنان را هدف قرار داده‌اند.

کد خبر 846895 برچسب‌ها نسل‌کشی رژيم صهيونيستى فلسطین

دیگر خبرها

  • قاتل خاموش جان یک جوان را در بروجن گرفت
  • مرگ خاموش جوان بروجنی
  • آخرین وضعیت حل مشکل پله برقی‌های خاموش تهران/ ۶۰ یونیت تا ۳ ماه آینده نصب می‌شود
  • فریادهای خاموش: روایت‌های ناگفته از حمله به نورشمس | گزارش تصویری
  • خزعلی: صدای فلسطین نباید خاموش شود
  • بدرود ؛ محمد نوری
  • خودنمایی بخشی از جنگل‌های بلوط زاگرس در روستای مله پنجاب + فیلم
  • پسماند معضل استان‌های زاگرس نشین
  • خاموشی یکساله چراغ های کمربندی جنوب شیراز
  • خاموشی چراغ های کمربندی جنوب شیراز مشکل ساز شد