Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بیتوته»
2024-04-25@06:51:39 GMT

احمدی‌نژادی‌ها جریان سوم‌اند؟

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۵۳۱۷۸



خودشان را هم جریان سوم می‌دانند و هم نمی‌دانند. رئیسشان قائل به جریان سوم بودن نیست، اما حامیانش چرا. ناظران بیرونی هم با شک و شبهه به آن نگاه می‌کنند.

به گزارش عصر ایران به نقل از شرق ،شاید یک علت آن فقر فکری تئوریک و گفتمانی آن و سیال‌بودن بدنه اجتماعی حامیانشان باشد و علت دوم اینکه بقایش به‌شدت زیر سؤال است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نخستین‌بار سال ۹۰ امیر محبیان، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، با اشاره به دو جریان موجود هوادار احمدی‌نژاد، پیش‌بینی کرد جریان سوم انتخاباتی دیگری از دل دولت برخواهد آمد. او گفته بود: جریانی مرتبط با آقای احمدی‌نژاد در حال بروز است که نه‌تن‌ها در دل جریان اصولگرا تعریف می‌شود، بلکه نظرات خاص خود را دارد.

البته محبیان نمی‌توانست پیش‌بینی کند احمدی‌نژاد بعد‌ها خودش سردمدار این جریان شود. احمدی‌نژاد شخصا ادعا کرده است قصد ندارد و نمی‌خواهد جریان سومی را تشکیل دهد.

او که مدعی رد دسته‌بندی‌های سیاسی موجود است، مرداد ۹۶ گفته بود: «اولا به شما بگویم مسئولیت ما این نیست که خدای ناکرده فکر کنیم جریان سومی را باید در جامعه جا بیندازیم؛ این اول خطاست، این اول خطاست، این اول خطاست. یادتان باشد راحت‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر به سمت شیطان این است؛ چون متوجه مسیر نمی‌شوی.

چون ما جریان سوم نیستیم که، ما مأموریتمان پیونددادن این دو جریان است». این در حالی است که در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته، برخی هواداران محمود احمدی‌نژاد با راه‌انداختن هشتگ جریان سوم در توییتر، از نام احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی استفاده می‌کردند.

احمدی‌نژاد با انتقاد از جناح‌های سیاسی موجود و زیرسؤال‌بردن عملکرد ۳۰ ساله آنها، دورانی طلایی را نوید می‌داد، ولی نتایج نامطلوب مدیریت چندساله او بر کشور، ناکارآمدی و ضعف این جریان را برای مردم مسجل کرد.

بااین‌حال، او این مسیر نفی دو جریان را حتی بعد از پایان ریاستش بر دولت هم ادامه داده است.

در واقع برخی او را اولین سیاست‌مدار ایران پس از انقلاب می‌دانند که هم‌زمان با انکار دوجانبه اصلاح‌طلبان و اصولگرایان مواجه است، ولی هنوز در درون نظام قرار دارد.

حامیان احمدی‌نژاد به‌شدت علاقه دارند از دو جریان موجود زاویه بگیرند و معتقدند این دو جریان هم با رئیس سابق دولت زاویه‌های تندی دارند.

جریان اصولگرایی که زمانی خودش احمدی‌نژاد را به سمت جریان سوم‌شدن هل می‌داد و از آن استقبال می‌کرد، حالا ترجیح می‌دهد کلا منکر آن شود. سایت مشرق سال ۸۹ نوشته بود: «جریان سوم به نظر می‏رسد بیش از پیش نیازمند بازسازی خود باشد؛ جریانی که در حرکتی انقلابی، سوم تیر را رقم زد و در وقایع بعد از انتخابات دهم نیز مفتخر به دریافت مدال عمار یاسر شد. این جریان، جریانی است که صد‏در‏صد نقشه راه خود را از رهنمود‌ها و مواضع رهبری اقتباس می‌کند و از برخورد‌های سلیقه‏ای با مواضع رهبر انقلاب نیز تبری می‏جوید. در واقع این جریان مانند برخی دیگر، قسمت‏هایی از سخنان رهبری را که نمی‏پسندد، حذف نمی‌کند.

جریان سوم جریانی است که انتقادات و مشکلات را به اندازه خود ضریب می‏دهد و قدر داشته‌های خود را می‏داند. دولت را انقلابی، ولایت‌مدار و برآمده از متن خود می‌داند و معتقد است باید تمام تلاش‌ها را به کار گرفت برای اینکه این دولت بتواند در نقش سرباز رهبری عمل کند.

این جریان بین نقص در اعتقاد به مبانی و اشکال در عملکرد، تفکیک می‌کند. فرق گاردگرفتن در برابر ضدانقلاب و گاردگرفتن در جبهه خودی را می‌فهمد.

معنای برخی سیاسی‏کاری‏ها و تخریب‏ها را خوب درک می‏کند و معتقد است باید با همدلی از تمام ظرفیت‏های موجود برای پیشبرد اهداف انقلاب استفاده کرد».

این جریان سوم احمدی‌نژادی با آن جریان سوم احمدی‌نژادی مدنظر اصولگرایان گویا زمین تا آسمان تفاوت کرده است؛ برای همین اصولگرایان به‌جد معتقدند جریان احمدی‌نژاد در کشور پا نخواهد گرفت؛ به‌ویژه آنکه بال‌های چپ و راست او نیز با محکومیت و بازداشت اسفندیار رحیم‌مشایی و حمید بقایی قطع شده است. غلامعلی حدادعادل، رئیس پیشین مجلس، مدتی پیش در توییتر نوشت: اسفندیار رحیم‌مشایی طراح و تئوریسین جریانی است که آخر و عاقبت ندارد.

اصلاح‌طلبان، اما با تردید و، اما واگر به امکان اثرگذاری جریان احمدی‌نژاد می‌نگرند. آن‌ها ماجرای احمدی‌نژاد را تمام‌شده تلقی نمی‌کنند؛ به اعتقاد آنها، احمدی‌نژاد ظرفیت بالقوه‌ای دارد که در صورتی که امکانی برایش فراهم شود، می‌تواند بدنه بالقوه دارای رأی خاکستری جامعه را به نفع خود بالفعل کند.

اصلاح‌طلبان که از ابتدا منتقد او بودند و اصولگرایان هم که از حامی سفت و سخت او، به رد، انکار و ندیدن او رسیدند تاجایی‌که اکنون به‌جز در مواردی خاص، رئیس سابق دولت در رسانه‌هایشان بایکوت کامل است و به هیچ شکلی حتی سلبی هم به او پرداخته نمی‌شود.

با‌این‌حال برخی از جامعه‌شناسان و ناظران سیاسی، معتقدند احمدی‌نژاد اگر به قدرت بازگردد، توان جمع‌کردن رأی خاکستری جامعه را دارد. او هنوز هم به شهر‌ها و روستا‌ها سفر می‌کند و علیه جریان موجود، علیه صاحبان ثروت و قدرت، علیه برخی نهاد‌ها و... به‌صورت کلی و مبهم، اما تند و تیز و هیجانی حرف می‌زند.

این حرف‌های کلی البته به مذاق بخشی از آن بدنه خاکستری خوش می‌آید. مردم کم‌درآمد و محروم و کم‌سواد جامعه، با اصول علم اقتصاد کاری ندارند. در خاطر آن‌ها بیش از هر چیز این خاطره نقش بسته است که احمدی‌نژاد را برخلاف هاشمی و خاتمی، از نزدیک دیدند و او مثل خودشان بود و وقتی که آمد، نامه‌هایشان را گرفت و دستور داد که به آن‌ها وام بدهند و به آن‌ها گفت اگر فرماندار و استاندارتان خوب کار نمی‌کند، به من بگویید تا گوشش را بکشم! گفته می‌شود که حامیان او انسان‌هایی غیرسیاسی‌اند و علایق سیاسی و ایدئولوژیک استوار و مستمری ندارند و همین عوامل موجب می‌شود احمدی‌نژاد در خلق «جریان سوم» ناکام بماند.

منبع: بیتوته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۵۳۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده اش /‌۱۸ نکته جالب درباره پرویز داوودی

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، امروز دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ است و از اعلام خبر درگذشت ناگهانی دکتر پرویز داوودی معاون اول رییس جمهوری در دورۀ نخست محمود احمدی‌نژاد (۸۴ تا ۸۸) چهار روز می‌گذرد.

بنابر گزارش عصرایران، با این حال غیبت رئیس جمهوری سابق هم در مراسم تشییع جنازه و هم ترحیم و هم حتی پرهیز از پیام تسلیت ( تا لحظه نگارش این متن) برای مرد شمارۀ دو دولت اول خود و جایگاه معاون اول رییس جمهوری که بعد از حذف سمت نخست‌وزیر در قانون اساسی ۱۳۶۸ در نظر گرفته شده اقتضا می‌کند با درگذشت مرحوم پرویز داوودی با تأمل بیشتر مواجه و به این بهانه برخی نکات را یادآور شویم که البته نخستین آنها بی‌اعتنایی نصب‌کننده و مافوق اوست به خاطر اتفاقاتی که بعدتر رخ داد و کافی است یادآور شویم همان روز یک رییس جمهوری سابق دیگر (سید محمد خاتمی) به مراسم ترحیم همسر معاون -و تازه نه معاون اول خود- رفت تا بدانیم کاری که احمدی‌نژاد در حق پرویز داوودی انجام داده نشان می‌دهد «معجزۀ هزارۀ سوم» واجد چه صفات برجستۀ اخلاقی‌یی و کشف اصول‌گرایی ایرانی تا چه حد ناب بوده است!

احمدی نژاد در سال ۹۳ در مراسم ترحیم پدر او شرکت کرد اما ۱۰ سال بعد به ختم خودش نرفت!

عنوان «معاون اول رییس جمهوری» هر چند تازه است ولی بعد از حذف نخست‌وزیر -که در تاریخ ایران با عنوان رییس الوزرا و صدراعظم قدمت بسیار دارد - تدبیری بود تا اعضای شورای بازنگری قانون اساسی به کار بستند زیرا بدون نخست‌وزیر هم اداره جلسات دولت در غیاب رییس جمهوری دچار مشکل می‌شد هم استقبال رسمی از نخست‌وزیران خارجی چون رییس جمهوری ایران همتای آنان به لحاظ پروتکلی نیست و از این رو معاون اول رییس جمهوری در نظر گرفته شد که هر چند منزلت و احترام و جایگاه نخست‌وزیر را دارد اما قدرت او را ندارد و به تعبیر اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری در دوران حسن روحانی در طول رییس جمهوری تعریف می‌شود و اختیار عزل و نصب بدون نظر رییس‌جمهوری را ندارد بر خلاف نخست‌وزیر خاصه در دهه ۶۰ که مرد اول اجرایی بود کما این‌که در دوران ریاست‌جمهوری بنی‌صدر و آیت‌الله خامنه‌ای دولت‌ها به نخست‌وزیران (‌محمد علی رجایی و میر حسین موسوی‌) منتسب می‌شوند. مراد از دولت شهید رجایی هم دولت او در زمان نخست‌وزیری است نه ریاست جمهوری چون اولا دوران ریاست جمهوری او بسیار کوتاه بود (‌کمتر از ۴۰ روز: مرداد تا ۸ شهریور ۱۳۶۰) و تازه نخست‌وزیر دوره او هم دکتر باهنر بود.

به اشتباه اما تصور می‌شود مراد از دولت رجایی دولت دوران ریاست جمهوری اوست. در حالی که یک سال نخست‌وزیری زمان ریاست جمهوری بنی‌صدر مدنظر است و می‌دانیم سران حزب جمهوری اسلامی او را به اولین رییس جمهوری تحمیل کردند (‌به خاطر در اختیار داشتن اکثزیت کرسی های مجلس اول).

پرویز داوودی، سومین معاون اول رییس جمهوری به حساب می آمد: بعد از حسن ابراهیم حبیبی ( دو رییس جمهور: هاشمی رفسنجانی و خاتمی) و محمدرضا عارف ( دوره دوم خاتمی). بعد از او هم شاهد سه معاون اول دیگر بوده‌ایم: اسفندیار رحیم مشایی، محمد رضا رحیمی، اسحاق جهانگیری ( دو هر دو دوره حسن روحانی)‌و محمد رضا مخبر ( معاون اول فعلی در دولت ابراهیم رییسی).

عمر معاون اولی رحیم مشایی البته بسیار کوتاه بود و با توصیه یا نهی رهبری احمدی‌نژاد ناچار شد او را از معاونت اولی کنار بگذارد و محمد رضا رحیمی را جانشین او کرد.

با محاکمه و زندان رحیمی جایگاه معاون اول آسیب دید و اسحاق جهانگیری کوشید آن را ترمیم کند و دفاع جانانه از رییس جمهوری در مناظره ها و انصراف به سود حسن روحانی در خاطره ها مانده است.

پرویز داوودی البته از جنس مردان احمدی نژاد نبود و به سفارش سید محمود هاشمی شاهرودی معاون اول شد و احمدی نژاد می‌خواست با قبول پیشنهاد رییس قوه قضاییه از نفوذ او به نفع دولت خود استفاده کند. استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی دانش آموخته دانشگاهی در آمریکا بود و در دوران هاشمی شاهرودی معاونت اقتصادی قوه قضاییه را بر عهده داشت و در واقع اولین و آخرین معاون اقتصادی قوه قضاییه چون بعد از او و هاشمی شاهرودی برچیده شد. مرحوم هاشمی شاهرودی علاقه خاصی به امور اقتصادی داشت و این انتصاب را می توان در آن راستا هم دانست.

احمدی نژاد بعد از انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به معاون اولی هم آقای داوودی را کنار نگذاشت و به عنوان مشاور عالی و رییس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نصب کرد.

۱۸ نکته درباره معاون اول و مشخصا پرویز داوودی این بحث را کامل می کند:

۱. این که از ۶۸ به این سو و طی ۳۵ سال تنها ۷ نفر بر این کرسی نشسته‌اند و مرد شماره دو دولت به حساب می‌آید توجه بیشتر به کارنامه پرویز داوودی را توضیح می‌دهد: حسن حبیبی (۱۲ سال)، محمد رضا عارف (۴ سال)، پرویز داوودی ( ۴ سال)، اسنفدیار رحیم مشایی (‌۵ روز)، محمد رضا رحیمی (‌۴ سال)، اسحاق جهانگیری (‌۸سال) و محمد رضا مخبر ( از ۱۴۰۰ تا کنون).

۲. پرویز خان بیش از این که یار این محمود (احمدی نژاد) باشد یار آن محمود (هاشمی شاهرودی) بود. چندان که معاون اقتصادی او در دوران قوه قضاییه و بعد از خروج از دولت هم رییس دفتر هاشمی شاهرودی در مجمع تشخیص هر چند شان معاون اول سابق رییس دفتری نیست.

۳. مرحوم داوودی در دولت احمدی نژاد جانشین محمدرضا عارف شد و جالب این که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ که با شور و شوق فراوان انجام و عارف با رای بالا نفر اول تهران شد داوودی هم کاندیدا بود و ناکام ماند. همین نامزدی نشان داد که به رغم چهار سال معاون اولی عنصر عمیق سیاسی نیست و همچنان روی حمایت خاص هاشمی شاهرودی حساب می‌کرد.

۴. انتصاب او به عنوان مشاور عالی نشان می دهد رابطه او با دولت احمدی نژاد محدود به ۸۴ تا ۸۸ نبوده و تا پایان با او بوده در حالی که وانمود کرد رابطه خود با او را بعد از سال ۹۰ گسسته است.

۵. امضای بیانیه سال ۹۷ مهم ترین دلیل خشم احمدی نژاد از اوست. همان بیانیه که شماری از مردان احمدی نژاد حساب خود را از او جدا کردند و اتفاقا همان باعث شد ابراهیم رییسی برخی از آنها را به کار گیرد. مرحوم داوودی اما ترجیح داد بی عضویت رسمی برای جبهه پایداری برنامه اقتصادی بنویسد.

۶. چندان اهل اظهار نظر سیاسی نبود و به خاطر نوع رفتار و سلوک دکتر حسن حبیبی در ۸ سال ریاست جمهوری هاشمی و ۴ سال خاتمی این سنت جا افتاد که معاون اول نباید زیاد دیده شود. عارف هم این سنت را ادامه داد و داوودی هم در همین مسیر بود. هر چند در سال ۸۸ و در اواخر دوران معاون اولی گفت: ما آقای احمدی نژاد را آسان گیر نیاورده‌ایم تا به راحتی از دست بدهیم!

۷. در سال ۹۶ و در رقابت روحانی با رییسی از رییسی حمایت کرد و پشت سر رییس سابق خود - احمدی نژاد- که رد صلاحیت شده بود نایستاد.

۸. مردم در سال ۹۲ به روحانی رای دادند. در ۹۴ هم به همفکران او در مجلس. در ۹۶ هم روحانی را ابقا کردند اما لایحه پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی یا اف ای تی اف را باید مخالفان روحانی در مجمع تشخیص تصویب می کردند و این مدل دموکراسی در دنیا همتایی ندارد که رییس جمهوری و مجلس تصویب کنند و رقبای شکست خورده در انتخابات وتو کنند. ربط قضیه به مرحوم این است که اف‌ای‌تی‌اف را مثل کاپیتولاسیون می دانست و موضع محسن رضایی را تقویت می کرد.

۹. همان طور که احمدی نژاد استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود و بر رییسِ رییس خود شورید داوودی هم معاون وزیر اقتصاد در دولت هاشمی رفسنجانی بود اما در مجمع تشخیص مصلحت در جبهه مخالفان رییس مجمع قرار داشت.

۱۰. از جملات ماندگار مرحوم این است که دولت مهرورزی نه تنها مبتلا به فساد نیست بلکه کمترین فساد را تحمل نمی کند. او صندلی خود را اما به محمد رضا رحیمی سپرد که به اتهام فساد بازداشت و زندانی شد. (‌اگر ۵ روز معاون اولی رحیم مشایی از ۲۷ تیر تا ۲ مرداد ۸۸ را نادیده بگیریم رحیمی جانشین اوست و البته عملکرد او ربطی به مرحوم داوودی ندارد)

۱۱. در دورانی که رییس بنیاد ملی نخبگان بود به خاطر اشتغالات دیگر اداره بنیاد را به زلفی گل سپرد و همین سابقه موجب شد در دولت رییسی وزیر علوم شود و از این حیث وزیر فعلی علوم وام دار مرحوم است.

۱۲. با این که چهره ای تکنوکرات بود اما دوست داشت حرف های خاص مذهبی بر زبان آورد. از جمله در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ گفت: الگوی ما سیاست های اهل بیت است و فاطمه زهرا. در حالی که در طول ۲۵۰ سال امامت ۱۲ امام شیعه تا قبل از غیبت تنها در سه دوره کوتاه قدرت را در اختیار داشتند. امام علی کمتر از ۵ سال، امام حسن کمتر از یک سال و امام رضا هم دو سال ولیعهدی تشریفاتی. با این نگاه مشخص نبود منظور او چیست. درامور اخلاقی و دینی طبیعی است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد ولی در مقام دولت بیشتر حرفی برای جلب خوشایندها به نظر می رسید زیرا دولت زیر مجموعه نظام است و کلیت نظام از باور به امامت و ولایت شیعه مشروعیت می گیرد و دولت خاص تافته جدا بافته نبود و حتی رییسان جمهوری روحانی چنین مدعایی نداشتند.

۱۳. در اول خرداد ۱۳۸۶ به گونه‌ای به استقبال تحریم‌ها رفت که از یک استاد اقتصاد بعید بود.

۱۴. در اردیبهشت ۸۸ و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سفر به تانزانیا ۶۰ نفر را با خود برد. یک هیات ۶۰ نفری برای سفر به کشوری چون تانزانیا این گونه توجیه شد که چون رییس جمهوری درگیر انتخابات شده و خود نمی تواند به سفر برود معاون اول به جای او رفته در حالی که معمولا رییس جمهور می‌رود و معاون اول می ماند. در دولت روحانی و دولت فعلی هم این گونه است.

۱۵. در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ لوح تقدیری به مادر سید حسن نصرالله تقدیم کرد. از تاسف های مرحوم داوودی این بود که احمدی‌نژاد از تکریم و تجلیل مادر سید حسن نصرالله شیعه و روحانی به تسلیت به مادر هوگو چاوز در اسفند ۹۱ رسیده که به اعتقاد احمدی‌نژاد با عیسی مسیح بازمی گردد!

۱۶. احمدی نژاد از او در احکام انتصاب با این صفات یاد کرده بود: اندیشمند، متعهد، دل سوز، فداکار.... همه این توصیفات را به خاطر امضای بیانیه در سال ۹۷ نادیده انگاشت و به مرگ او هم توجه نکرد.

۱۷. برخی معتقدند بی‌توجهی احمدی‌نژاد به نظر معاون اول برای معرفی حسین صمصامی به عنوان وزیر اقتصاد هم به اختلافات او با پرویز داوودی دامن زد. احمدی‌نژاد تحت تاثیر ایده سید شمس‌الدین حسینی برای یارانه نقدی که تلفیقی از طرح ۵۰ هزار تومانی مهدی کروبی در سال ۸۴ و جمشید پژویان اقتصاددان برای حذف یارانه غیر مستقیم بود به جای «صمصامی مزرعه آخوند» سید شمس الدین حسینی را برای وزارت اقتصاد در نظر گرفت و یارانه نقدی را به اجرا گذاشت. این در حالی است که برای تمدید دوران سرپرستی صمصامی از رهبری کمک خواستند.

۱۸. در حالی که از مرحوم به عنوان تئوریسین جبهه پایداری یاد می‌شود اما به احتمال زیاد رابطه تشکیلاتی نداشتند و بیشتر از تخصص خود استفاده کرده و برای آنها برنامه اقتصادی نوشته هر چند کاش در حیات از او می‌پرسیدند آنچه در دولت رییسی و مجلس انقلابی شاهدیم با آن برنامه انطباق دارد و اصلا وضعیت فعلی حاصل برنامه است یا بی‌برنامگی؟ به بیان روشن‌تر کو برنامه؟کدام برنامه؟

۲۷۲۱۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898248

دیگر خبرها

  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • محمود احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز سوژه شدند
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • چرا دوباره مادر چاوز؟
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و صادق محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده‌اش
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده اش /‌۱۸ نکته جالب درباره پرویز داوودی
  • پرویز داوودی؛ ‌۱۸ نکته درباره معاون اولی که از رییس خود برید
  • در غیاب احمدی‌نژاد