Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری بسیج، حشمت اله کرمی نژاد::: مهاجرت به تهران البته علاوه بر دسترسی به یک منبع درآمدی محدود، باعث شد که عباس تجربیات گران‌سنگی را در زمینه کارآفرینی به دست آورد و در اینده زندگی اش را تغییر دهد.

در سال ۱۳۶۹ و زمانی که شعله های جنگ هشت ساله به تازگی در محل زادگاهش در شهر مرزی دهلران استان ایلام که مستقیم درگیر جنگی طولانی بود فروکش کرده بود در خانواده ای ضعیف و محروم پای به عرصه زندگی گذاشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


درس و تحصیل را با مشقت فراوان تا دوم دبیرستان گذراند، مشکلات مالی ناشی از هزینه‌های زندگی از جمله پوشاک ،تغذیه، تحصیل فرزندان و همچنین ناتوانی پدر و مادر باعث شد که عباس به کارگری مشغول شود، تا اینکه به خدمت سربازی اعزام شد. 
پس از پایان سربازی، شرایط سخت زندگی خانوادگی و از لحاظ دیگر نبود شغل و درآمد کافی برای خود و خانواده اش باعث شد که از زادگاه خود در شهرستان دهلران مهاجرت و برای یافتن یک شغل مناسب و یک درآمد حداقلی راهی تهران شود.
تصمیمی سخت و ناگزیر به نام مهاجرت از دهلران به تهران
عباس در این باره می گوید: من سالها بود که با زندگی در زادگاهم در شهر مرزی دهلران خو گرفته بودم و حتی شرایط جنگی و مشکلات بعد از سالهای جنگ در این شهر نیز از عشقم به زادگاهم نکاسته بود بنابر این مهاجرت از دهلران به تهران بخاطر شرایط زندگی و معیشتی یک تصمیم سخت و دشوار بود که تلخی های آنرا به جان خریدم.  
وی مدتها پس از رفتن به تهران از طریق کارگری روزمزد با درآمد کم گذران زندگی کرده تا اینکه در یک مغازه پرده سرا بعنوان شاگرد مشغول به کار شد.
 به دلیل علاقه، پشتکار و به منظور درآمد بهتر، پس از یکسال در همان کارگاه محل فعالیت خود اندکی مستقل شده و نصاب پرده شد و تجربیات زیادی را در این زمینه کسب کرد.
 وی در مدّت ۸ سال کار و فعالیت در غربت و عمدتاً در زمینه نصب پرده، ضمن فراگیری کار نصب، طراحی ، دوخت ، همچنین اصول بازاریابی را فراگرفت و با کسب درآمد بیشتر یاریگر خانواده شش نفره خود شد.
وی در مدت زمانی چند ساله که در تهران اقامت داشت و به کار  در یک پرده سرا مشغول بود تجربیات بسیار گرانبهایی را در این زمینه به دست آورده بود و به نوعی همه فوت و فن های این شغل را فراگرفته بود به همین خاطر تصمیم گرفت که به صورت مستقل این شغل را ادامه دهد.
عباس می گوید: سالهای زندگی در تهران علاوه بر تمرکز در زمینه کار و درآمدزایی برای خود و خانواده اش،نگاهی هم به این موضوع داشتم که بتوانم مهارتهای کامل را در مورد شغل مورد نظرم به دست آورم و زمانی خودم به صورت مستقل این شغل را برای خودم ادامه دهم.
دوری از خانواده و هزینه های زیاد زندگی در تهران
وی ادامه داد: اشتغال من در تهران اگرچه که باعث شده بود یک مهارت مورد نیاز و ضروری را کسب کنم و درآمدهایی هم داشته باشم اما یک مشکلات عمده هم برای من به همراه داشت که دوری از خانواده و  نیز مخارج زیاد زندگی در تهران از جمله آنها بود که همین موارد تصمیم وی برای بازگشت به دهلران را قطعی کرده بود و به این صورت بعد از سالها بار دیگر به زادگاه خود برگشت.
به لحاظ دیگر،پس از بازگشت به دهلران از آنجایی که خانواده وی نیازمند و تحت حمایت کمیته امداد شهرستان دهلران بود منبع تامین هزینه های زندگی خانواده اش و راه امرار معاش آنها مستمری کمیته امداد و کمک های هر از  گاه بستگان و همسایگان  بوده است .
 وی که  پس از گذراندن خدمت سربازی مهارت و البته تجربیات لازم را در زمینه  طراحی،  دوخت و نصب پرده در تهران کسب کرده بود برای رونق گرفتن کسب و کار خود به کمیته امداد شهرستان دهلران مراجعه کرده و درخواست راه اندازی شغل پرده سرا با استفاده از تسهیلات این نهاد کرد.
دریافت تسهیلات اشتغال زایی و بکار گیری ۶ نفر نیروی کار
از آنجایی که یکی از سیاستهای اصلي و برنامه های کمیته امداد ایجاد اشتغال و توانمندسازی خانواده های نیازمند است این درخواست وی مورد استقبال مسئولان اشتغال کمیته امداد دهلران قرار گرفت و زمینه پرداخت تسهیلات شغلی به این کارآفرین را فراهم کردند.
 این نهاد با اطلاع از وضعیت زندگی خانواده و با توجه به عزم جدی وی برای ورود به عرصه اشتغال، علاوه بر کمکهای مشاوره ای، میلغ ۳۰ میلیون تومان تسهیلات اشتغال  به وی پرداخت کردند.
وی پس از دریافت این تسهیلات طرح دوخت، طراحی و نصب پرده را در دهلران راه اندازی می نماید که بخاطر مهارت در کار، متنوع بودن طرحها،بکارگیری ذوق و هنر و نیز قیمت مناسب، موفقیتهای خوبی در این شهرستان کسب و مشتری های زیادی را برای سفارش کار جذب می کند.
افزایش سفارش کار و زیاد شدن مشتری باعث می شود که وی همکاران بیشتری را استخدام و در این زمینه ۶ نفر را بکارگیری می کند.
وی پس از حدود یک و نیم سال کار و فعالیت سرمایه طرح اشتغال زایی خود را به حدود سه برابر رسانده و هم اکنون در شهرستان دهلران یکی از کارآفرینان برجسته بوده و  به موفقیت های خود ادامه می دهد.
وی علت موفقیت خود در اجرای این طرح و موفقیت در آن را استفاده از تجربیات گذشته می داند و می گوید: در مدتی که در تهران به کار دوخت و نصب پرده اشتغال داشتم تجربیات زیادی را کسب کردم.
 علاوه بر اینها سختی های زندگی در غربت مرا در کار کردن آبدیده کرده و باعث شد از زمانی که به دهلران برگردم قدر لحظات زندگی و بودن در زادگاه خود را بیشتر بدانم و با پشتکار بیشتری به کار خود ادامه دهم.
پرده دوزی یک هنر و مهارت ظریف است
مهمترین دلیل موفقیت عباس در زندگی و موقعیت شغلی اش به گفته خودش داشتن انگیزه برای کار و تلاش و البته نوعی نبوغ هنری و مهارتی بوده است.
خودش در این باره می گوید: پرده دوزی و امورات مربوط به این شغل یک هنر و مهارت ظریف است که کار در این عرصه و جذب مشتری های بیشتر به مهارت و هنر صاحبان این فن بستگی دارد.پرده دوزی ایده های خلاقانه ای را طلب می کند تا بتوانی از پارچه های بی روح مخملی روی قفسه های پرده سرا بخ فضای خانه روح بخشیده و پنجر های هر خانه ای را با خلاقیت هنری و ذوقی زیبایی بخشید. کاری که عباس به خوبی از عهده ی آن برآمده است.
وی می گوید: البته در کنار داشتن ذوق و سلیقه داشتن سرمایه کافی هم بسیار ضروری است که او البته با کمک کمیته امداد این مشکل را برطرف کرده است.
پرده سرایی که زندگی یک خانواده را تغییر داده است
وی بخاطر تجربیات گرانسنگی که بخاطر سالهای حضورش در تهران به دست آورده است نام مغازه و محل کسب و کارش را پرده سرای تهران گذاشته است، جایی که به گفته خودش توانسته آن را در دهلران به یک برند بسیار شناخته شده تبدیل کند.
کار تخصصی و هنرمندانه در زمینه دوخت و دوز و نصب پرده توانسته است زندگی عباس و خانواده اش را کاملا تغییر دهد. خودش می گوید: از زمانی که به دهلران برگشته ام با راه اندازی این کسب و کار علاوه بر فراهم کردن شغل برای چند نفر و در آینده هم برای افراد دیگر، زندگی خودش را نیز کاملا رونق داده است.
می گوید:بعد از اینکه در این کار فعالیت ام را آغاز کرده ام صاحب خانه و ماشین شده ام،یک مغازه بزرگ و با کلاس که در دهلران شناخته شده است راه اندازی کرده ام و مهم تر از اینها اینکه یک درآمد خوب و آینده دار هم نصیب مان شده است.

 

 

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۸۰۲۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد

پسر نوجوان که تحت تأثیر حرف‌های پدرش، مادر خود را کشت و دست به خودکشی ناموفق زد، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که در ۱۹ سالگی مرتکب قتل شده است بعد از اینکه مادرش را در تهران با چاقو کشت خودش در مشهد دست به خودکشی زد، اما زنده ماند.

قتل دردناک زن ۴۴ ساله به نام شیرین یک سال قبل اتفاق افتاد. روز حادثه پسر ۱۹ ساله او به نام مانی همسایه‌ها را خبر کرد و از مرگ مادرش خبر داد. در حالی که پلیس به خانه شیرین رفته بود مانی از فرصت استفاده کرد و متواری شد. خواهر و برادر مانی که زندگی جداگانه‌ای داشتند به پلیس گفتند مادرشان با مانی زندگی می‌کرد و مانی هم اعتیاد داشت.

در حالی که تحقیقات درباره مانی شروع شده بود، از مشهد خبر رسید این جوان در بیمارستان بستری است، به این دلیل که دست به خودکشی زده وضعیت وخیمی دارد.

وقتی پلیس مشهد این گزارش را برای تهران فرستاد توضیح داد: مانی در حالت نیمه‌بیهوشی اعتراف کرده مادرش را کشته است. مانی پس از بهبود نسبی به تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها گفت بدگویی‌های پدر معتاد و کارتن‌خوابش باعث شد او دست به چنین اقدام جنون‌آمیزی بزند.

او گفت: وقتی ۴ ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من با مادرم زندگی می‌کردم. ما در نیشابور بودیم. همیشه دوست داشتم کنار پدرم باشم و محبت او را می‌خواستم. وقتی ۱۴ ساله شدم به تهران آمدم تا برای مدتی با پدرم زندگی کنم. مادرم که این وضعیت را دید، تصمیم گرفت با پدرم آشتی کند. آن‌ها مدتی با هم زندگی کردند؛ اما پدرم معتاد و کارتن‌خواب بود. برای همین دوباره از هم جدا شدند و مادرم به نیشابور رفت؛ اما من همچنان با پدرم ماندم. وضعیت پدرم وخیم شده بود. در این مدت با دختری آشنا شدم که به گل اعتیاد داشت و من را هم معتاد کرد. مادرم که این وضعیت را دید به تهران آمد و از من خواست با او زندگی کنم. من هم قبول کردم.

متهم ادامه داد: از ۱۷ سالگی دوباره پیش مادرم برگشتم، اما حرف‌های پدرم هنوز در گوشم بود. او مرتب از مادرم بد می‌گفت و مادرم را متهم به خیانت و کار‌های بد می‌کرد. همیشه مادرم را خیلی دوست داشتم؛ اما حرف‌های پدرم باعث شد تصمیم به قتل او بگیرم. آن روز با چکش مادرم را زدم و کشتم. بعد قرص برنج خوردم. قرص تقلبی بود و زنده ماندم. برای همین فرار کردم و به مشهد رفتم در آنجا خودزنی کردم و شدت خودزنی به حدی بود که مدتی در کما بودم و در تمام این مدت هم عذاب قتل مادرم رهایم نمی‌کرد. به همین خاطر اعتراف کردم و حالا آماده مجازات هستم.

بعد از گفته‌های متهم، خواهر و برادر او اعلام کردند شکایت دارند، اما خواهان قصاص نیستند و درخواست دیه کردند. در نهایت پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.

دیگر خبرها

  • راهپیمایی صومعه سرایی ها در حمایت از مردم مظلوم غزه
  • بدگویی‌های پدرم تحریکم کرد، مادرم را کشتم!
  • پشت پرده سلاطین زباله تهران فاش شد | درآمد مافیا از هر زباله گرد ۵۰ میلیون تومان است
  • قتل مادر در اثر بدگویی‌های پدر معتاد
  • تولید بی سابقه کُلزا در شهرستان دهلران
  • اختتامیه مدیحه‌سرایی و چاووشی‌خوانی روستایی رضوی در دشتستان بوشهر
  • پایتخت بعدی ایران کدام شهر است؟
  • نخستین نشست رسمی کمیسیون بانوان بنیاد کارآفرینی گام دوم برگزار شد
  • پرداخت بیش از یک هزار فقره تسهیلات اشتغال در ایلام
  • پیش بینی برداشت ۲۳۰ هزار تن گندم از مزارع دهلران