ترامپ راهی جز گفتوگو با تهران ندارد
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۸۲۵۴۸
«با توجه به وضعیتی که ترامپ بهوجود آورده راه دیگری برای وی باقی نمانده تا بتواند از طریق گفتوگوهای مستقیم و یا غیر مستقیم درصدد حل مساله برآید.»
به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان امروز نوشت: پس از فروکش کردن تهدیدهای طرف آمریکایی بر ضد ایران و سفر وزیر خارجه عمان به تهران گمانهزنیها در خصوص میانجیگری احتمالی میان تهران - واشنگتن توسط عمان بالا گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیروز مجتهدزاده، کارشناس ارشد مسائل ژئوپلتیک و استاد دانشگاه درباره تحولات اخیر به آرمان گفت: «با توجه به سوابق میتوان گفت که عمان بارها میان ایران و غرب و به طور اخص تهران - واشنگتن میانجیگری کرده است. این بار نیز ممکن است چنین وضعیتی وجود داشته و تلاشهایی صورت گرفته باشد. همچنین با توجه به وضعیتی که ترامپ به وجود آورده به گونهای که بدون در نظر گرفتن جوانب امر با عجله با این اشتباه محاسباتی که اگر خلیج فارس مبدل به انبار باروت شود، تهران اصطلاحاً مرعوب شده و دستانش را به علامت تسلیم بالا میآورد. پس از آن تا میزانی خوشخیال بود که مساله شماره تلفن را نیز مطرح کرد. این وضعیت را دونالد ترامپ بر اساس تفکرات حیرت انگیزش بهوجود آورد. اما باید بدانیم که وضعیت کنونی شکننده و خطرناک است. چنان که مقامات کاخ سفید و نمایندگان کنگره و سنا و همچنین بسیاری دیگر در ایالات متحده متوجه شکنندگی وضعیت کنونی شده و نسبت به آن هشدار دادهاند.»
او ادامه داد: «با توجه به وضعیتی که ترامپ به وجود آورده راه دیگری برای وی باقی نمانده تا بتواند از طریق گفتوگوهای مستقیم یا غیر مستقیم درصدد حل مساله برآید. هیچ راه دیگری برای ترامپ باقی نمانده. میانجیگری تنها راه باقیمانده برای ترامپ و مشاورانش به منظور برون رفت از وضعیت کنونی است. ترامپ بر خلاف ادعاهایش با طرح مساله شماره تلفن نه تنها حیثیت خود بلکه با آبروی مردم آمریکا بازی کرد، چون هیچ کودکی دست به چنین اقدامی نمیزند. در مقابل تهران کاملاً با تدبیر درست عاقلانه عمل کرد.»
مجتهدزاده همچنین گفت: «ترامپ بهرغم لفاظیهای آتشافروزانه بیمنطق مرتب ابراز میدارد ایالات متحده بهدنبال رژیم چنج نیست. هر چند دستیارانش همچون مایک پمپئو شروط ۱۲ گانه را مطرح میکند. با بررسی شروط ۱۲ گانه متوجه میشویم همه این شروط شبیه به یکدیگر هستند. به عبارت دیگر سه شرط اساسی آمریکاییها؛ فعالیتهای دفاع موشکی، نفوذ منطقهای و محدود کردن مضاعف برنامه صلحآمیز هستهای ایران و در نهایت تسلیم شدن ایران است. پمپئو تصور کرد اگر به تعداد شمار حواریون حضرت عیسی (ع) ۱۲ شرط را مطرح کند حتماً حضرت عیسی (ع) کمک خواهد کرد تا آنها به هدفشان برسند! افکار سیاسی در میان نخبگان سیاسی جمهوریخواه طرفدار ترامپ اینگونه است. حزب دموکرات به رهبری باراک اوباما عقلانیت بسیار بیشتری از خود نشان داد. بعید بهنظر میرسد هیچکس در میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات به این خیال پردازیهای کودکانه در مورد رژیم چنج (بهجز معدود افراد افراطی همچون بولتون) توجهی داشته باشد.»
او افزود: «به نظر میرسد ترامپ هیچچاره آبرومندانه دیگری جز گفتوگو با تهران ندارد و باید خودش زمینه این کار را با تغییر روش ایجاد کند. در شرایط کنونی که مثلث نامرئی با تهران - ریاض و واشنگتن شکل گرفته، امکان وقوع هر اقدام احتمالی وجود دارد. ترامپ در شرایط کنونی چارهای جز عقبگرد ندارد تا بهوسیله میانجی تا حدودی مساله را حل کند.»
به گفته مجتهدزاده «معمولاً در ایالات متحده آمریکا در دور اول ریاستجمهوری، رئیسجمهور همچنان خام است و شعار میدهد. تا این که در مواردی تجربه اندوزی کرده و تجربیات در عمل خود را نشان داده و عاقلانهتر برخورد خواهد کرد. البته با وضعیت استثنایی که دونالد ترامپ دارد که نزدیکترین فرد همانند وی جورج دبلیو بوش است. همگان دیدند که جورج دبلیو بوش در دور دوم ریاست جمهوریاش بهطور جدی عاقلانهتر نسبت به دور اول اقدام کرد بهگونهای که دست از تشتت و شعارپردازی برداشت و اجازه داد تا دوران ریاست جمهوریاش با افتضاح به پایان نرسد. بنابراین شکی نیست که دونالد ترامپ هم این گونه خواهد بود چون رؤسای جمهوری همچون دونالد ترامپ و جورج دبلیو به دور دوم میرسند و متوجه میشوند که دور سومی در کار نخواهد بود در پی آن هستند که آبروی خودشان را در تاریخ حفظ کنند.»
او درباره استراتژی روسیه و اتحادیه اروپا هم گفت: «زمانی که در عالم سیاست کار به تهدیدات این چنینی میکشد سایر کشورها نیز سعی میکنند دست به اقداماتی بزنند. در این بین سخنان بیربط پوتین، رئیسجمهور روسیه است که بیان میدارد ما آتشنشان نیستیم. همگان میدانند که پوتین همواره آتشافروز بوده است. هیچکسی حتی تصور نمیکند که پوتین بتواند چنین نقشی را بازی کند. پوتین با چنین موضعی بهدنبال آن است که به ترامپ بگوید مسکو تا حدودی با واشنگتن همراهی میکند. برخی از تحلیلگران گفتند که پوتین پشت ایران را خالی کرد. باید به این مفسرین گفت اول اثبات کنید که پوتین پشت ایران بوده که حال بخواهد پشت ایران را خالی کند. روسیه در سالهای گذشته اثبات کرده که هم از ایران و هم از آمریکا پول میگرفت و به هر دو خیانت میکرد. اما اروپاییها بر خلاف روسها در سیاستهای بینالمللی اصول خاصی دارند. منتها اروپاییها ضمن آن که حامی برجام هستند بهدلایل منافعی که دارند نباید فراموش کنیم که متحد ایالات متحده در ناتو هستند و ملاحظاتی دارند. بنابراین اروپاییها در وضعیت کنونی میان دیوار سنگی و صخره قرار گرفتهاند. تهران باید بداند که اروپا نمیتواند یکطرفه عمل کند. فشارهایی که از سوی تهران به اروپاییها وارد شد تا حدودی سنگین بود، بهنظر میرسد میبایستی تهران از فشار به اروپا تا حدودی بکاهد و بداند تا چه میزان اروپا وزن دارد و میتواند عمل کند.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ایران و آمریکا تحريم دونالد ترامپ مذاكره میانجیگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۸۲۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات جدید از مذاکرات ایران و آمریکا به روایت ظریف: ترامپ برای مذاکره از من دعوت کرد
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین وزارت امور خارجه برای بررسی شرایط سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۲ به گفتگو پرداخته است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
دنیا دیگر دنیای دوقطبی نیست، حتی موضوع قطبی بودن در جهان با چالش جدی رو به رو است؛ لذا باید این واقعیات را درک کرد. مهمترین عامل در نظام قطبی عامل وفاداریست و ما هنوز بر اساس این تصور به نظرم توهمی از روابط جهانی داریم و عمل میکنیم. بعد خیلی زود دلسرد میشویم که چرا روسها یا چینیها با ما اینگونه رفتار کردند؟ در صورتی که اگر درست تشخیص دهیم که امروز مبانی رفتار در روابط جهانی چگونه است حتماً نه چنین توقعاتی را خواهیم داشت، نه اقداماتی میکنیم که ایجاد چنین توقعاتی برای ما بکند. نه خودمان را فدا برای کسی میکنیم و نه توقع داریم که آنها برای ما این کار را بکنند.
باید روابط سازنده با همه کشورها داشته باشیم. معتقدم که بدون روابط سازنده نه با شرق میتوانیم رابطه خوبی داشته باشیم نه با غرب. یعنی بدون اینکه با غرب رابطه داشته باشیم نمیتوانیم با شرق رابطه داشته باشیم و برعکس هم همینطور است.
تا زمانی که ما با روسیه و چین رابطه نداریم، حتما غرب هم با ما رابطه فراگیر و همه جانبه نخواهد داشت. تا زمانی که درها به روی غرب از سوی ایران بسته باشد، حتما روسیه و چین هم احساس میکنند که کنشگر این حوزه هستند و منافعشان را بر ما تحمیل میکنند بدون اینکه منافع ما را در نظر داشته باشند.
اگر قرار است جهان جنگ اقتصادی داشته باشد این جنگ باید بین چین و آمریکا باشد.
فرصت مذاکره با آقای ترامپ را ما از دست ندادیم. با همه احترامی که برای دوست و همکار عزیزم آقای احمدی قائل هستم، اعتقاد دارم که نیمی از قضیه را دیدهاند. چرا که آقای ترامپ یک بخشی از معادله است و کل معادله نیست.
آقای ترامپ حداکثر میتواند یک توافق دو صفحهای مثل آن که با کره شمالی امضا کرد را امضا کند. آقای ترامپ نه توانش را داشت و نه ساختار آمریکا اجازه میدهد، همانطور که در کره شمالی اجازه ندادند که ایشان وارد یک توافق محتوایی جدید شود.
با توافق دو صفحهای هم هیچ مشکلی از کسی حل نمیشود، فقط یک فرصت عکس انداختن فراهم میشود که ممکن است برای کره شمالی فرصت خوبی بود؛ چون همیشه رهبران کره شمالی دوست داشتند که با روسای جمهور آمریکا دیده شوند. چون این فرصت را پیدا نمیکردند بعد از اینکه روسای جمهور از کاخ سفید خارج میشدند معمولاً آنها را دعوت میکردند و با آنها عکس یادگاری میانداختند؛ لذا این پیروزی برای آنها بود و یک پیروزی هم برای آقای ترامپ بود که خاصیت نارسیستیاش را آبیاری کند؛ لذا این قسمت از فرمایش آقای احمدی کاملاً درست است که ترامپ علاقه داشت که این کار را انجام دهد؛ اما قسمت بعدیاش که همانطور که در اجلاس ویتنام آمریکا و کره شمالی دیدیم این افراد دیگر هستند که تصمیم میگیریم.
آقای ترامپ از بنده چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما که اجازه برای مذاکره نداشتیم. اما آقای بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» کاملاً تشریح میکند که هربار ایشان تا مرز استعفا پیش رفت برای اینکه مانع از مذاکره شود. خیلی هم با آب و تاب توضیح میدهد که در هر دو مورد استعفا نامهاش را نوشت و وقتی مذاکره صورت نگرفت خیالش راحت شد. اما همین نشان میدهد، اگر بنده با آقای ترامپ مذاکره کرده بودم یا آقای دکتر روحانی مذاکره بودند، نهایتاً همین بولتون بودند که باید این مذاکرات را به نتیجه میرساندند.
بعضیها ایراد میگیرند که آقای بولتون و پومپئو از ابتدای سال ۹۷ وارد کاخ سفید شدند، یعنی از آوریل سال ۲۰۱۸، لذا میگویند چرا از دوران آقای تیلرسون استفاده نکردید. من با آقای تیلرسون در جلسه ۵+۱ دیدار داشتم، به هیچ وجه آقای تیلرسون در ظرفیت مذاکره نبود و اعتماد لازم را از سوی آقای ترامپ برای این که مذاکره کند، نداشت. کاملاً مشخص بود و دیدیم که ظرف تقریبا یک سال از دولت آقای ترامپ خارج شد.
من معتقدم که ما اگر تشخیص دهیم که تهدیدی که برای جمهوری اسلامی وجود دارد تهدید امنیتیسازی است، در زمین این تهدید بازی نمیکنیم؛ لذا میتوانیم سیاست فعالتری را داشته باشیم. البته این به معنا نیست که دست از مخالفت با آمریکا بکشیم، مخالفت با سلطه و مخالفت با استکبار میتواند برای کشور یک زمینه قدرتی فراهم کند، با توجه به اینکه الان قدرت دیگر صرفاً قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی نیست. البته قدرتهای دیگری هم هستند مثل قدرت الهام بخشی.
آنهایی که میگویند برجام ایراد داشت خب چرا آمریکا به برجام استناد نکرد، اگر برجام یک طرفه بود آمریکا به یک جمله برجام استناد میکرد و از آن خارج میشد. آن وقتی که استناد کردند ۱۳ کشور در شورای امنیت علیهشان بودند، لذا دوستان ما مقداری به واقعیتها توجه کنند بهتر است.