ناگفتههای مادر و فرزند مقتول در گزارش جنایت دیروز/چرا ترامپ مجبور به عقب نشینی در مقابل ایران است؟/آیا روحانی تمام شده است؟
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۱۴۶۹۱
قتل در آپارتمان ۲۷۰۱، سرنوشت تلخ یک تکنوکرات، تک و پاتک زنگنه و زنجانی، تورم نقطه به نقطه روی ۵۰ درصد، دولت به دنبال مالیات بر املاک، خودرو و طلا و ارز، سپاهان -پرسپولیس؛ فینال واقعی جام!، سرپلذهاب فراموش شده، سازوکارصدور احکام پروندههای مهریه در مرحله اصلاح و معمای سپردههای راکد بانکی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه هشتم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که جنایت روز گذشته در شهرک غرب و قتل همسر شهردار اسبق تهران توسط او صفحات نخست بیشتر روزنامههای امروز را تحت تاثیر خود قرار داده است. بیشتر روزنامهها با انتخاب تصاویری از نجفی و میترا استاد و تیترهایی از قتل در آپارتمان ۲۷۰۱ و پایان یک تکنوکرات نوشته اند. دیگر موضوعی که در روزنامههای امروز برجسته شده اصلاح سازوکارصدور احکام پروندههای مهریه، اختصاص یک میلیارد دلار برای اشتغالزایی از محل صندوق توسعه ملی و تهدید وزیر نفت توسط بابک زنجانی است که با تیترهایی همچون تک و پاتک زنگنه و بابک زنجانی مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
ناگفتههای مادر و فرزند مقتول در گزارش جنایت دیروز
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان قتل درآپارتمان ۲۷۰۱ که درباره شلیک مرگبار محمدعلی نجفی به همسر دوم خود تهیه کرده نوشت: ساعت ۹:۱۰ صبح سهشنبه ۷ خرداد صدای درگیری یک زن و مرد و به دنبال آن شلیکهای پی در پی از خانه شماره ۲۷۰۱ در طبقه هفتم برج آرمیتا در سعادت آباد تهران خواب ساکنان را آشفته کرد. چند تن از همسایهها که از شنیدن این صدای مهیب وحشت زده شده بودند به دنبال یافتن علت صدا جلوی پنجره آمدند، اما خیلی زود سرو صداها پایان یافت و کسی دیگر پیگیر ماجرا نشد تا اینکه دو ساعت بعد به ناگاه صدای فریادهای زنی جوان بار دیگر فضای ساختمان را ملتهب کرد. زن ۴۰ ساله با داد و فریاد از همسایهها کمک میخواست و از وقوع جنایتی هولناک خبر میداد.
دقایقی بعد تیم جنایی پایتخت به سرپرستی محمد شهریاری رئیس دادسرای جنایی تهران و بازپرس دشتبان کشیک ویژه قتل به همراه سرهنگ مسلمی رئیس اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند. نخستین بررسیها نشان میداد مقتول زنی ۳۶ ساله به نام «میترا استاد» همسر دوم «محمدعلی نجفی» شهردار اسبق تهران بوده که بر اثر اصابت دو گلوله به قلب و دستش به قتل رسیده است.
تحقیقات اولیه گویای آن بود که پسر ۱۳ ساله مقتول پس از مراجعه از مدرسه به خانه با جسد خونین مادرش در داخل حمام رو به رو شده است.
صحبتهای مادر مقتول
مادر میترا نیز در گفتگو با خبرنگار ما گفت: میترا لیسانس حسابداری داشت و قبل از ازدواج با نجفی به عنوان بازیگر فعالیت میکرد. حتی در فیلمی به نام «باران» هم بازی کرده بود و جایزه هم گرفته بود. ۶ یا ۷ ماه قبل بود که به عقد نجفی درآمد.
پسرش همیشه به ما میگفت که میترا با نجفی اختلاف دارند. دخترم حتی ساعت ۴ و نیم بامداد سهشنبه ۷ خرداد و درست ساعاتی قبل از اینکه به قتل برسد به برادرش پیام داد که تا الآن با نجفی درگیر بوده است.
او ادامه داد: او را دلداری دادیم و گفتیم که به خاطر مهیار- پسرش- حرفی نزند. مهیار امتحان ریاضی داشت و این درگیریها در روحیه او تأثیر میگذاشت. همسر سابق میترا مهندس است و او به خاطر مشکلات شخصی که با همسر سابقش داشت از او جدا شد. دیروز صبح مهیار هراسان تماس گرفت و خبر مرگ میترا را داد.
این زن وقتی متوجه شد دامادش عامل قتل میترا بوده گفت: من از خون دخترم نمیگذرم و برای قاتلش قصاص میخواهم.
ساکنان برج چه گفتند؟
خانم جوانی که در طبقه اول برج ساکن است در مورد این حادثه گفت: حدود ساعت ۹:۳۰ صبح صدای درگیری و جر و بحث لفظی یک مرد و زن را شنیدم. بعد از آن صدای مهیبی مثل شلیک گلوله آمد، بلند شدم و پنجره پاسیو را بستم. صدا قطع شد و من هم دوباره خوابیدم. اما دو - سه ساعت بعد صدای جیغ و فریادهای یک زن را شنیدم و وقتی به راهرو رفتم متوجه زن جوانی شدم که با فریادهایش خبر از وقوع یک قتل میداد.
یکی دیگر از همسایهها گفت: این خانه مدتها خالی بود تا اینکه حدود ۱۰ روز قبل میترا- مقتول- و پسرش در آن ساکن شدند. تا جایی که میدانم هنوز وسایلشان را هم باز نکرده بودند. حدود ۹ صبح صدای شلیک چهار گلوله شنیدم و دیگر همه جا ساکت شد.
چرا ترامپ مجبور به عقب نشینی در مقابل ایران است؟
مصطفی غنی زاده در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه خراسان با عنوان چرا ترامپ مجبور به عقب نشینی در مقابل ایران است؟ نوشت: به نظر میرسد دو واقعیت یعنی مقاومت ملی و پاسخ مقتدرانه، ترامپ را از دنیای فانتزی بولتون خارج ساخته و ۱۲ شرط پمپئو -که حقیقتا خواستههای احمقانهای بود- را از درون متلاشی ساخته است. حالا او حتی از قدرت منطقهای و موشکهای بالستیک ایران نیز سخن نمیگوید و تنها مسئله جلوگیری از سلاح هستهای را مطرح میسازد. این به معنای گذر ترامپ از آرزوی تغییر حکومت و پایان امیدش به ضدانقلاب نیز هست. در واقع دو واقعیتی که ایران به صحنه بین المللی به ویژه آمریکا تحمیل کرده موجب شده است خواسته و ایده آل آمریکاییها از تغییر حکومت در ایران به صرفا توافق هستهای جدید تقلیل یابد.
اما واکنش بعدی ما در مقابل آمریکاییها بسیار مهم و اساسی است. ترامپ گفته است که میخواهد توافقی برای جلوگیری از بمب هستهای با ایران داشته باشد و حاضر است سر این موضوع مذاکره کند، اما هرگونه پالس مذاکره از طرف ایران میتواند نشانه ضعف ایران برداشت شود. تصور کنید اگر شش ماه پیش این پیشنهاد را ایران داده بود، آمریکاییها به کمتر از خروج ایران از تمام کشورهای منطقه و نابودی قدرت موشکی رضایت نمیدادند. اما حالا و فقط پس از شش ماه آن قدر عقب نشسته اند که فقط یک توافق مکمل را طلب میکنند. به ویژه آن که باید بدانیم آمریکا تقریبا تمامی کارت هایش در فشار حداکثری به ایران را روکرده و دیگر کارتی برای بازی ندارد، در حالی که ابتکار عمل در دست ایران است. ایران کارتهای متعددی دارد که یک به یک میتواند با آن فشار خود به طرف مقابل را افزایش دهد و او را مجبور به عقب نشینی کند؛ فعال کردن بازوهای منطقه ای، دیپلماسی فعال منطقهای و بین المللی، عقیم سازی طرح تحریم و به شکست کشاندن آن به عنوان ابزار اساسی دیپلماسی آمریکایی و کارت بسیار مهمِ مخالفت با معامله قرن؛ معامله قرن که قرار است پس از ماه رمضان رونمایی شود به زعم آمریکاییها مسئله فلسطین-اسرائیل را برای همیشه حل میکند و در این مسیر ایران بزرگترین مانع است. به همین دلیل است که برخی تحلیل گران احتمال داده اند فشارها بر ایران به علت عقب زدن آن از بازیگری در برهم زدن این معامله است. حال ایران میتواند با توجه به شکست گزینه «ترس از جنگ» که قرار بود ایران را عقب بزند، بازیگری فعال تری در این زمینه داشته باشد.
همه این کارتهای ایران در یک موضوع جمع میشود؛ انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا. ترامپ مجبور خواهد بود در مقابل بایدن -که توافق هستهای دوران اوباما را در چنته دارد- توافقی با ایران داشته باشد. حال این که نه توافقی دارد و نه به حداقلهای اهدافش رسیده است و آمریکا را نیز به لبه جنگ دیگری در منطقه غرب آسیا برده است و اقتصاد ایران برخلاف تصورها نه فروپاشیده و نه با قحطی مواجه شده است. اینها یعنی امروز روز مذاکره نیست. باید منتظر ماند و اقتصاد ملی را تقویت کرد تا هم راهبرد طرف مقابل به صورت کامل شکست بخورد و هم قدرت ملی و به تبع آن چانه زنی افزایش یابد. بعد از آن است که ترامپ خیلی بیشتر از اینها عقب خواهد نشست.
آیا روحانی تمام شده است؟
محمد ایمانی در بخشی از یادداشتی با عنوان عملیات شکار شاهماهی در کیهان نوشت: آیا روحانی تمام شده؟ دو ماه قبل بود که علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و مشاور خاتمی گفت: «محبوبیت روحانی در نظرسنجیها زیر ۱۰ درصد است». نظرسنجیها نشان میدهد بالای ۹۰ درصد مردم از عملکرد دولت ناراضی هستند و سوء مدیریت را علت اصلی مشکلات اقتصادی میدانند. اگر روحانی سرنوشت خود را به برجام و اعتماد به غرب و غربگرایان گره زده باشد، بله مدتهاست تمام شده. اما او فرصت جبران و اصلاح دارد، مشروط بر اینکه شجاعت بازگشت از مسیراشتباه به منطق و مسیر بنبست شکن انقلاب اسلامی را داشته باشد و از انبوه ظرفیتهای داخل کشور و نظام برای حل مشکلات موجود بهره بگیرد. باید از نقطههای خیالی چشم برداشت. یکسو نگری برجامی، مدیریت اقتصادی دولت را معطل گذاشت. اقتضای عقلانیت این است که دولت از خودرایی بکاهد و مشورتپذیری و تصمیمگیری جمعی را دستور کار قرار دهد. آقای روحانی اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند پرهیز از احساس خودبسندگی، و مشورت و همافزایی با سایر نهادها و صاحب نظران و کارشناسان است و نه تعطیلی مسئولیتهای قانونی مجلس، قوه قضائیه، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، رسانهها و از این قبیل.
- دستورالعمل راهگشا، همان است که بارها در رهنمودهای رهبر انقلاب عنوان شده و از جمله در نامه ۲۹ مهر ۹۴ ایشان خطاب به رئیسجمهور به عنوان موافق مشروط با اجرای برجام مورد تاکید قرار گرفت، اما متاسفانه مغفول ماند؛ «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعا دانستهاید که دولت آمریکا، در قضیّه هستهای و نه در هیچ مسئله دیگری، رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند... محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود... همانطور که در جلسات متعدّد یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی، جز با جدّی گرفتن و پیگیری همه جانبه اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شد. امید است مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد».
منبع: تابناک
کلیدواژه: مرور روزنامه ها قتل همسر محمدعلی نجفی میترا استاد همسر دوم نجفی شهردار اسبق تهران پلیس آگاهی قتل جنایت خانوادگی ترامپ آبه ژاپن ایران آمریکا ایران و آمریکا روحانی اشتغالزایی مهریه زندانی مهریه جوشن کبیر شب قدر میترا استاد معامله قرن استراماچونی محمد علی نجفی اتحادیه اروپا روز قدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۱۴۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد اما خسته
زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند.
به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
انتهای پیام