حل مسئله ریاضی در هنگام پست نگهبانی
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۸۷۲۱۹
خبرگزاری میزان- گفتم: «شما الان سر پستتون چهکار داشتید میکردید» کاغذ و خودکار را از جیبش آورد بیرون، نشانم داد و گفت: من داشتم یک مسئله ریاضی حل میکردم.
گروه سیاسی خبرگزاری میزان؛ ۲۰ سال است که از شهادت امیر سپهبد «علی صیاد شیرازی» امیر سرافراز ارتش ایران و اسلام توسط منافقین کوردل میگذرد. امیری که هم در اخلاق نمونه بود هم در فرماندهی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کتابی که از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و توسط سرتیپ دوم بازنشسته «ابوالقاسم کیا» گردآوری شده است، ابعاد مختلف شخصیتی و عملکردی شهید صیاد شیرازی به روایت چهرههای شناخته شده کشورمان نقل شده است.
خبرگزاری میزان بُرشهایی از این کتاب را منتشر میکند.
امیر احمد ترکان
جا خوردم، اصلا فکر نمیکردم راستش را بگوید، منتظر بودم که مِن و مِن کند و بگوید کاری نمیکردم و من بگویم خودم دیدم چیزی مینوشتید و بعد صدایم را ببرم بالا و بگویم آن کاغذ را بدهید به من! ولی هیچ کدام از اینها پیش نیامد، جوابم را راست و صریح داده بود، گیج شده بودم، مانده بودم چه کار کنم، نه میتوانستم به راحتی از کارش بگذرم و نه دلم میآمد که بعد از این راستگویی و شهامتش تند برخورد کنم، گفتم «خیلی خب، سرگروهبانتون کیه؟» گفت: سر گروهبان ستاری. گفتم: «خودتون رو به ایشون معرفی کنید و بگید نگهبانیتون رو تجدید کنه».
گذشت، بعد که از ستاری پرسیدم صیاد آمد پیش تو یا نه؟ گفت: آره اومد، گفت: نگهبانی من رو تجدید کنید، چی شده بود؟ خیلی تعجب کرده بود از این که یک نفر خودش آمده برای تجدید نگهبانی خودش را معرفی میکند. از این برخورد به بعد صیاد را به شجاعت و شهامت شناختم و از راستگویی و اخلاصش خوشم آمد.
آن روز که در برابر بازخواست من از خودش ضعف نشان نداد، آن قدر ازش خوشم آمد که قیافهاش توی ذهنم ماند. دیگر توی چشمم میآمد و به رفتارش بیشتر توجه میکردم. صیاد با این که افسر توپخانه بود، ولی دوره رنجر و چتربازی دیده بود، این در آن زمان نشانه جسارت یک افسر بود.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: شهید صیاد شیرازی شهادت دفاع مقدس صیاد دل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۸۷۲۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خسرو حیدری بمب نقل و انتقالات را خنثی کرد
به گزارش ورزش سه، خسرو حیدری مدافع راست سابق استقلال از سالهای دوران فوتبال خود صحبت کرد و اعتقاد دارد که حضور در سپاهان خاطرهای برای او بود که باعث شد پس از بازگشت به استقلال دیگر از این تیم جدا نشود و حتی در آخرین فصل حضور پیشنهاد تراکتور را رد کند تا در استقلال خداحافظی کند.
در ادامه نکاتی از سالهای طولانی حضور او در استقلال و مسیر رسیدن به این تیم، جدایی از جمع آبیها و خداحافظی در این تیم را مشاهده میکنید:
شروع دوران حرفهای با ابومسلم
زمانی که جوانان استقلال بودم برای خدمت سربازی به مشهد رفتم و لیگ برتری شدن ما از فوتبال مشهد و ابومسلم بود و سرمربیگری ام هم از همین شهر شروع شدم، با توجه به اینکه خوشه طلایی داشت به مشهد منتقل میشد انگیزه ای شد به این تیم بروم، خاطرات خوبی همراه با جباری در مشهد دارم.
ماجرای بازگشت دیر هنگام به استقلال
من 18 سالم بودم که به ابومسلم رفتم و سربازی ام را تمام کردم، من اشتباه انتخابی داشتم و بعد از اتمام سربازی آقای قلعه نویی من را میخواست اما اشتباه کردم و رفتم پیکان، در آن سال فرزاد مجیدی دفاع راست استقلال بود، اگر میامدم احتمال حضور در جام جهانی 2006 هم بود، مشاورهای خوبی نداشتم و به پیکان رفتم و همان سال آن تیم سقوط کرد و به سختی رفتم پاس و 3 سال هم در این تیم بودم، 2 سال پاس تهران با مجید جلالی و دنیزلی کار کردم، چندسالی که دیر رفتم استقلال به دلیل این بود که مشاورهای خوبی نداشتم.
از پیوستن به سپاهان پیشمان شدم
خیلی دوست ندارم راجب یک سال حضور در سپاهان صحبت کنم، یکی از دلایلی که در استقلال خداحافظی کردم این بود که دوست داشتم خاطره حضور در سپاهان را از هواداران استقلال پاک کنم، وقتی به استقلال بازگشتم دیگر به تیم دیگری نرفتم، من از بچگی در استقلال بزرگ شدم و آن زمان هم جوان بودم که به تیم سپاهان منتقل شدم، بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم چقدر هواداران روی من حساس هستند، دو سال استثنایی در استقلال داشتم و نزدیک 18 پاس گل دادم که البته آرش خیلیهایش را گل نکرد (باخنده)!
بعد از اینکه رفتم سپاهان فهمیدم که اشتباه بزرگی کردم و بعد به استقلال بازگشتم و دیگر از این تیم جدا نشدم و در این تیم خداحافظی کردم.
رد پیشنهاد تراکتور برای حداحافظی در استقلال
سال 98 آخرین سالی بود که برای استقلال بازی کردم و بعد از آن تصمیم گرفتم که بازی نکنم که همون سال آقای زنوزی پیشنهاد حضور در تراکتور را به من داد اما دوست داشتم در استقلال از فوتبال خداحافظی کنم و چون دوست داشتم مربیگری کنم نمیخواستم تیم دیگری بروم، خیلی ها به من گفتند چرا اینقدر زود فوتبال را تمام کردی و به آنها گفتم از جوانان استقلال شروع کردم و دوست داشتم همانجا کارم را تموم کنم، این گارانتی هست که اگر از استقلال جدا شوی چند سال میتوانی در تیم های دیگر خداحافظی کنی، با افرادی مثل علیرضا منصوریان مشورت کردم و خوشحالم که فوتبالم را در تیم محبوب کودکیام تمام کردم.