اعلام «وضعیت قرمز» ازدواج و طلاق در کشور+نمودار
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۶۲۹۷۷
آمارهای مربوط به تعداد ازدواج به ازای یک طلاق نیز نشان دهنده شرایط نگرانکننده در کشور است؛ در سال ۱۳۸۷ به ازای هر ۸ ازدواج یک طلاق داشتیم که در سال ۱۳۹۷ این عدد به ۱/۳ ازدواج یک طلاق کاهش یافته است!
به گزارش «جنوب نیوز» به نقل از تسنیم؛ سید حسن موسوی چلک: یکی از مهمترین موضوعات در هر جامعهایی به حوزه «خانواده» بر میگردد و به دلیل همین اهمیت است که از آن به عنوان یکی از «نهاد های اجتماعی» یاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نهادی که کارکردهای آن میتواند بر کارکردهای سایر نهادهای اجتماعی از قبیل دولت، آموزش، اقتصاد و دین تاییر بگذارد و همین طور از آنها تاثیر بپذیرد. هرگاه صحبت از خانواه میشود چند مولفه اساسی از قبیل ازدواج، طلاق، فرزند و ... به ذهن متبادر میشود که هر یک در جایگاه خود دارای اهمیت هستند.
خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون به عنون اصلیترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگها، تمدنها و تاریخ بشر بوده است؛ پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و هدایت آن به جایگاه واقعیاش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن، موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه نابودی بوده است.
اسلام به عنوان مکتبی انسانساز، بیشترین توجه را به والایی خانواده دارد؛ از این رو، این نهاد مقدس را کانون تربیت میشمرد؛ نیکبختی و بدبختی جامعه انسانی را نیز به صلاح و فساد این بنا وابسته میداند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به آرامش برمیشمارد.
تاملی بر مباحث دینی در سایر ادیان مختلف هم نشان میدهد که بر تشکیل این نهاد و تحکیم آن تاکید زیادی شده است؛ در سیاستگذاریهای کشور های مختلف هم موضوع حقوق خانواده و شرایط مرتبط با ازدواج و طلاق و حقوق کودکان و زوجین و .. مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از پدیدههایی که توجه به موضوع خانواده را در جوامع مختلف بیشتر مورد توجه قرار داده است موضوع « طلاق» است که به دلیل پیامد های اجتماعی، روانی، اقتصادی، حقوقی و .. . که دارد، اهمیت آن را بیشتر کرده است.
خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی است که اهمیت حفظ و تحکیم آن در جهت توسعه هر کشوری و تربیت نسل خلاق و سالم بر کسی پوشیده نیست؛ چنانچه این نهاد بنا به دلایلی دچار اختلافاتی شود و نتواند کارکردهای خود را به درستی انجام دهد یکی از پیامد هایش وقوع « طلاق » خواهد بود.
به عبارت دیگر خانواده یکی از نهادهای اجتماعی نخستین است که در اشکال مختلف در هر جامعهای یافت میشود بنابراین، خانواده به عنوان نهادی اجتماعی، هسته نخستین پیوند اجتماعی انسان را بنیان مینهد و با تأمین مجموعهای از نیازهای انسانی، عهدهدار نقشها و کارکردهای ویژهای است.
برخی معتقدند که مطالعه این پدیده به لحاظ تاثیرات گسترده در دگرگونی سبک زندگی جامعه، سست شدن ساختار خانواده و همچنین روند افزایش آن در جامعه اهمیت به سزایی دارد، چرا که کارکرد درست خانواده در سایر بخشهای جامعه هم تاثیر دارد به همین دلیل در نوشتههای بزرگان دینی، فلاسفه و دانشمندان و صاحب نظران در این خصوص دیدگاهها ونکات مشترکی وجود دارد که میتواند این گونه به آن اشاره کرد: «خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه وابسته به ثبات آن است.
بنابراین هر اندازه روابط درون خانواده مناسبتر باشد، خانواده از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود .شاید به دلیل همین اهمیت است که در اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تحکیم بنیان خانواده تاکید شده است و چنین آمده است: «از آن جا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد».(قانون اساسی جمموری اسلامی ایران).
از آنجایی که یکی از مولفههایی که در بیثباتی خانواده تاثیر میگذارد، طلاق است مطالعه آن اهمیت زیادی دارد چرا که هم افراد حاصل از طلاق( اعم از زن و مرد و فرزندان) از این پدیده تاثیر میگیرند و هم جامعه تحت تاثیر آن قرار میگیرد. گر چه میزان و نوع تاثیراتی که میگیرند در افراد مختلف متفاوت است اما همه افراد مرتبط تحت تاثیر آن خواهند بود.
تاملی بر روند آمار های طلاق در کشور نشان میدهد که این موضوع در کشور نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده است بگونه ایی که در سال 1396 به عنوان یکی از پنج موضوع دارای اولویت در کشور در کنار اعتیاد به مواد مخدر و روانگردانها، بیکاری، مفاسد اخلاقی و حاشیه نشینی( سکونت گاههای غیر رسمی) تعیین شده است و حتی در جلسات مسئولان عالی کشور هم مورد تایید قرار گرفته است و هم در قانون حمایت از خانواده که در سال 1391 تصویب شده است و هم در سیاستهای کلی خانواده که سال 1395 ابلاغ شده است در این زمینه تاکیدات مهمی شده است.
برخی از این تاکیدات عبارتند از:( ایجاد جامعهای خانوادهمحور و تقویت و تحکیم خانواده و کارکردهای اصلی آن بر پایه الگوی اسلامی خانواده بهعنوان مرکز نشو و نما و تربیت اسلامی فرزند و کانون آرامشبخش، ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی، تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت با تأکید بر: بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی،فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی، مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده، بازنگری، اصلاح و تکمیل نظام حقوقی و رویههای قضایی در حوزه خانواده متناسب با نیازها و مقتضیات جدید و حلّوفصل دعاوی در مراحل اولیه توسط حکمیت و تأمین عدالت و امنیت در تمامی مراحل انتظامی، دادرسی و اجرای احکام در دعاوی خانواده با هدف تثبیت و تحکیم خانواده، ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن، ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی- ایرانی در جهت استحکام خانواده ، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بهویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق، حمایت حقوقی، اقتصادی و فرهنگی از خانوادههای با سرپرستی زنان و تشویق و تسهیل ازدواج آنان.
همچنین تاملی بر آمار های سازمانهای حمایتی از قبیل بهزیستی و کمیته امداد نشان میدهد که حدود 30 درصد از زنان سرپرست خانوار که تحت پوشش حمایت مستمر هستند حدود 30 درصد را به خود اختصاص دادهاند که این هم نکته دیگری است که نشان میدهد باید نسبت به این پدیده در کشور حساس تر بود. از آنجایی که معمولا مسوولیت اقتصادی خانوادهها بر عهده مردان است واگذاری این مسوولیت بر عهده زنانی که طلاق گرفتند میتواند( احتمالا) مشکلاتی را برای آنان ایجاد کند. چرا که طلاق موجب میشود تا سرپرستی خانواده یا حداقل خود فرد بر عهده او باشد که این شرایط موجب میشود وظایف متعدی را بر عهده بگیرد. به عبارت دیگر این گروه از زنان دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... هستند که پاسخگویی با این مشکلات میتواند آنان را با دشواریهای مواجه کند.
گر چه این تحولات در جامعه فقط در حوزه خانواده نیست و بخشهای مختلفی را در بر گرفته است. جامعه ایرانی در چند دهه گذشته با تحولات ساختاری شگرفی مواجه بوده است.این تحولات ساختهای مختلفی اجتماعی( اعم از نهاد خانواده تا نهاد های رسمی و غیر رسمی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی) و روابط و مناسبات اجتماعی و تولیدی جوامع شهری، روستایی و عشایر کشور را دگرگون ساخته است. تحولات جهانی نیز این دگرگونیها را از جوانب مختلف بویژه از نظر نوع وتنوع و شدت تحت تاثیر قرار داده است که از جمله این تاثیرات افزایش آمار طلاق در جامعه است لذا این سؤال اساسی مطرح میشود که وضعیت و روند طلاق وازدواج در کشور ایران چگونه است؟
طبق آمارهای ارائه شده در طی سالهای مورد بررسی میتوان گفت که روند کاهشی ازدواج و افزایشی طلاق در اکثر سالها نکته قابل توجه است
ازدواج و طلاق و درصد تغییرات از سال 1387 لغایت 1397
آمار های ارایه شده نشان میدهد که که درصد تغییرات ازدواج در سال 1397 نسبت به سال 1387 حدود 6/37 درصد تغیرات منفی داشته است؛ این در حالی است که جمعیت افراد در سن ازدواج در کشور بیشتر شدهاند در حالی که در همین زمان طلاق 32/58 درصدتغیرات مثبت داشته است که نشان از روند کاهشی ازدواج و افزایشی طلاق در کشور هست که بسیار نگرانکننده است همچنین یافتههای آماری نشان میدهد که نسبت طلاق به ازدواج درسال 1387 از 5/12 به
77/ 31 در سال 1397 افزایش یافته است که نشانه بدتر شدن این شاخص در کشور است.
نسبت طلاق به ازدواج از سال 1387 لغایت 1397
شاخص نسبت طلاق به ازدواج: تعداد رویداد طلاق در برابر 100 رویداد ازدواج در زمان معین (بطور مثال در سال 97 در مقابل 1000 ازدواج، 318 طلاق اتفاق افتاده است). آمارهای مربوط به تعداد ازدواج به ازای یک طلاق نیز نشان دهنده شرایط نگرانکننده در کشور است؛ در سال 1387 به ازای هر 8 ازدواج یک طلاق داشتیم که در سال 1397 این عدد به 1/3 ازدواج یک طلاق کاهش یافته است؛ میزان عمومی طلاق هم از 5/1 در سال 1387 به 1/3 در ازای هر 100 هزار نفر جمعیت درسال 1397 رسیده است که باز هم نگرانکننده است.
بررسیهای آمار ها نشان میدهد که تقریبا در اکثر سالها زوج ها بزرگتر از زوجین هستند که میتوان به شرایط فرهنگی حاکم بر کشور تاکید کرد که به این فاصله سنی مرد بزرگتر از زن تاکید دارند. توضیح این نکته ضروری است که تا زمان تهیه مقاله آمار سال 1396 و 1397 را در اختیار نداشتم.
اختلاف سن زوج و زوجه در زمان ازدواج از سال 1387 لغایت1395
توزیع سنی زوج و زوجه در زمان ازدواج بررسی شد.
بیشترین ازدواج ها در گروه سنی 15 تا 29 سال در تمام سالهای مورد بررسی اتفاق افتاده است.
توزیع سنی زوجین در زمان ازدواج از سال 1387 لغایت 1395
سال
میزان
جمع
زوج
زوجه
زیر 15 سال
29-15
30 سال و بالاتر
زیر 15 سال
29-15
30 سال و بالاتر
1385
تعداد
778291
1978
670464
105849
68631
658861
50799
درصد
100.00
0.25
86.15
13.60
8.82
84.65
6.53
1386
تعداد
841107
1011
698037
142059
35931
737354
67822
درصد
100.00
0.12
82.99
16.89
4.27
87.66
8.06
1387
تعداد
881592
858
727324
153410
38122
805664
37806
درصد
100.00
0.10
82.50
17.40
4.32
91.39
4.29
1388
تعداد
890208
1149
725840
163219
40609
767659
81940
درصد
100.00
0.13
81.54
18.33
4.56
86.23
9.20
1389
تعداد
891627
1452
719048
171127
43457
760502
87668
درصد
100.00
0.16
80.64
19.19
4.87
85.29
9.83
1390
تعداد
874792
742
699776
174274
39829
742257
92706
درصد
100.00
0.08
79.99
19.92
4.55
84.85
10.60
1391
تعداد
829968
359
654800
174809
40651
695034
94283
درصد
100.00
0.04
78.89
21.06
4.90
83.74
11.36
1392
تعداد
774513
313
597171
177029
41437
636472
96604
درصد
100.00
0.04
77.10
22.86
5.35
82.18
12.47
1393
تعداد
724324
321
541526
182477
40404
582246
101674
درصد
100.00
0.04
74.76
25.19
5.58
80.38
14.04
1394
تعداد
685352
314
493408
191630
37117
539151
109084
درصد
100.00
0.05
71.99
27.96
5.42
78.67
15.92
1395
تعداد
704716
366
490335
214015
39279
541609
123828
درصد
100.00
0.05
69.58
30.37
5.57
76.85
17.57
اطلاعات مربوط به میانگین سن ازدواج نشان میدهد در سال 1397 نسبت به سال 1387 هم در مرد و هم در زن افزایش داشته است.
میانگین سن اولین ازدواج از سال 1387 لغایت 1397
میانگین سن ازدواج از تقسیم مجموع سن افراد ازدواج کرده (زوج و زوجه ) در زمان مورد مطالعه بر تعداد افراد ازدواج کرده بدست میآید.
نتیجهگیری
تاملی بر یافتههای آماری نشان میدهد که در تمام طول سالهای مورد بررسی وضعیت ازدواج و طلاق در کشور وضعیت مطلوبی ندارد. البته تفاوتهای آماری دو دستگاه مرتبط از جمله سازمان ثبت احوال کشور که مرجع اصلی ارایه آمار وقایع حیاتی از جمله ازدواج و طلاق است با سازمان ثبت اسناد در قوه قضاییه که این دو واقعه در دفاتر تابعه آن سازمان ثبت میشود را نیز شاهد هستیم و کمی اطمینان بر آمار ها را دچار تردید میکند ولی در نهایت همین آمارها هم شرایط خوبی را نشان نمیدهد. البته طبق این یافتهها کاهش ازدواج زیر 15 سالگی( حداقل در موارد ثبت شده) خود یک اتفاق خوب در کشور است. ولی علیرغم وجود افراد زیاد در سن ازدواج، روند کاهش ازدواج که میتواند دلایل متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی داشته باشد نشانه خوبی در کشور نیست و میتواند تبعات مختلفی رابه دنبال داشته باشد
با توجه به موارد ارایه شده چند پیشنهاد به شرح زیر ارایه میشود:
ارزیابی سیاستهای کشور( سیاستگذاری های اجتماعی) در حوزه خانواه با تاکید بر ازدواج و طلاق، ارزیابی برنامههای ارایه شده در سطوح مختلف پیشگیری از طلاق در کشور، تسهیل دسترسی به آموزشهای قبل از ازدواج با بهره گیری از تمامی ظرفیتهای موجود در قوای مختلف از جمله مدارس، دانشگاهها، رسانهها، سازمانهای غیر دولتی، تسهیل دسترسی به آموزشهای بعد ازدواج با بهره گیری از تمام ظرفیتهای موجود در قوای مختلف، تسهیل دسترسی به مداخله های حین و پس از طلاق با بهره گیری از تمام ظرفیتهای موجود در قوای مختلف، برنامه ریزی برای اشتغال جوانان که میتواند یکی از راههای برون رفت از این شرایط و کاهش رغبت جوانان برای ازدواج باشد، ارایه مساعدتها و حمایت های اجتماعی از زوجین جوان از جمله افراد دارای نیاز های خاص، آموزش مهارت همسرداری و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی به افراد، آموزش حقوق متقابل زوجین درخانواده، بستر سازی برای تحت پوشش بردن خدمات روانشناختی، مشاورهایی و مددکاری اجتماعی برای ترغیب استفاده از خدمات متخصصین رشتههای یارانه برای تحکیم بنیان خانواده و مدیرت کارآمد تعارض ها و اختلافات، توجه به حمایتهای روانی – اجتماعی از کودکان حاصل از طلاق و توجه به حمایتهای روانی ـ اجتماعی و اقتصادی از زنان حاصل از طلاق با هدف بازتوانی اجتماعی آنان.
منبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۶۲۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکرار قصه ناتمام زنکشی/ زیبا؛ زن ارومیهای که تاوان طلاقش را با مرگ داد
روزنامه شرق نوشت: بیستم اسفندماه حوالی ساعت پنج عصر تنها چند روز مانده به نوروز ۱۴۰۳ یک زن ۲۷ساله به نام زیبا صیاد در ارومیه به دست همسر سابق خود با شلیک گلوله به قتل رسید. زیبا فقط ۱۰ روز بود که از همسرش طلاق گرفته بود. هنگامی که مأموران آگاهی به همراه احسان، برادر زیبا، به خانه قاتل مراجعه میکنند، مادر و خواهران قاتل با دیدنشان دست میزنند و کِل میکشند و فریاد میزنند که آخِیش دلمان خنک شد و پسرمان انتقامش را گرفت.
آخرین روزهای اسفند ۱۴۰۲ است، عطر بیدمشک کوچههای ارومیه را پر کرده و خیابانهای شهر مملو از خانوادههایی است که به دنبال خرید عید هستند. شور آخرین روزهای سال را میشد از هوای بهاری آن روز کاملا حس کرد. در کلاس کوچک طراحی در خیابان عمار، ۱۲ دختر هنرجو و زیبای ۲۷ساله با عشق و علاقه مشغول نقاشی بودند. نقاشی زیبا، دختری بود با موهای بافتهشده که چند سیب را در دستان خود گرفته و با نگاهی زیبا و سرشار از احساس به نقطهای خیره شده بود. زیبا خبر نداشت که این آخرین باری است که قلم در دست گرفته و آخرین طراحی خود را به تصویر میکشد.
همگی در حال طراحی بودند. درِ کلاس با صدای بلند باز میشود و مردی با یک کاپشن سیاه و اسلحه به دست وارد میشود و به همه یک نگاه میاندازد و زیبا را صدا میزند. زیبا از جایش بلند میشود. شاهدان میگویند از ترس به خود میلرزید و دستانش را روی سرش گذاشت و فریاد زد وای وای....
مرد با خونسردی تمام نزدیک شد و یک گلوله به سر و دو گلوله دیگر به سمت قلبش شلیک کرد و زیبا درحالیکه مدادش در دستش است، غرق در خون نقش بر زمین میشود. قبل از رسیدن آمبولانس دیگر جانی در بدن نداشت. مسئول آموزشگاه که نقاش جوانی است، بلافاصله دنبال قاتل میدود؛ اما دو نفر از اولیای هنرجویان که دم در آموزشگاه حضور داشتند، از ترس اینکه مبادا به معلم هم شلیک شود، مانع شدند. قاتل بلافاصله پا به فرار گذاشته بود و تا به امروز نیز دستگیر نشده است. بلافاصله با آمبولانس و پلیس تماس میگیرند. همه ترسیده بودند و در میان هنرجویان نوجوانهای ۱۲، ۱۳ساله هم بودند که بیشتر از همه ترسیده بودند.
روایت مسئول آموزشگاهروزی که خبرنگار برای مصاحبه و دیدن صحنه قتل زیبا به آموزشگاه مراجعه کرد، مسئول آموزشگاه چشمانش هنوز قرمز بود، با شوهرش درِ آموزشگاه را برای ما باز کرد. یک هفته گذشته بود. اثری از خون زیبا در صحنه نمانده بود. پری مداد زیبا را نشان داد که بر زمین افتاده بود و گفت ببین هنوز مدادش اینجاست.
پری با صدای بغضآلود و چشمان گریان گفت: صحنه بسیار دردناکی بود و روز حادثه چند نفر از هنرجویان زبانشان بند آمده بود و چند نفر دیگر هم کارشان به بیمارستان کشید. همه جای کلاس غرق در خون زیبا شده بود.
۲۰ روز بعد از مرگ زیبا در محل آموزشگاه برای زیبا مراسم یادبود گرفتند. خواهر زیبا فقط دو، سه کلمه توانست حرف بزند و بعد زد زیر گریه و مدام میگفت خواهرم خیلی سختی کشید، خیلی مظلوم بود.... وقتی مادر زیبا داخل آموزشگاه شد، با گریه و زاری در جایی که زیبا به قتل رسیده بود، ایستاد و میگفت فدای نقاشیهایت شوم دختر مظلوم من....
پدر زیبا کشاورز است و دو همسر دارد که مادر زیبا همسر دومش است و به همین خاطر زیبا در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شده بود. بعد از آنکه دیپلمش را میگیرد، پسرعمویش جلال که ۱۰ سال از زیبا بزرگتر بود، به خواستگاریاش رفت. جلال در بازار ارز فعالیت میکرد. پسر کوچک خانواده و نور چشم پدر و مادرش بود.
احسان، برادر زیبا که مهندس عمران است و حدود سه سال نیز از او بزرگتر است، از نحوه ازدواج خواهرش میگوید: «همه ما به انجام این وصلت راضی بودیم و فکر میکردیم زیبا با این وصلت خوشبخت میشود و انگار زیبا هم باورش شده بود. زیبا عاشق جلال نبود و تنها بر اساس سنتهای کهن و عقبمانده و اینکه در خانه عمویش خوشبخت میشود، ازدواج کرد. خانواده عمویم دو پسر داشتند و عاشق پسرانشان بودند و خیال ما این بود که برای عروسهایشان نیز همینطور خواهند بود که این تفکرات کاملا اشتباه و بیاساس بود.
درحالیکه شهر حالوهوای عید را به خود گرفته بود، در میان ترافیک شدید خیابانها و شور و اشتیاق مردم برای خرید عید، زیبا به همراه ۱۲ نفر دیگر از هنرجوهای آموزشگاه برای جلسه آخر سال در آموزشگاه نقاشی حضور داشتند.
زیبا صیاد در ۱۸ سالگی به اصرار خانواده خود با پسرعمویش ازدواج میکند و خانواده زیبا از این ازدواج بسیار خوشحال بودند، به خیال اینکه دخترشان خوشبخت میشود. حاصل این ازدواج دو پسر هشت و پنجساله بود.
احسان صیاد، برادر زیبا، با چشمان گریان و صدای لرزان مدام میگفت که «خواهر من مظلوم بود و تنها گناهش طلاق و نماندن در شکنجهگاه خانه همسر بود؛ تاوان طلاق مرگ نیست...».
آنطور که برادر زیبا میگفت، «از همان اوایل ازدواج زیبا با خانواده همسرش دچار مشکل میشود و بارها انگ دزدی از طرف خانواده همسر به زیبا زده شده بود و همین امر باعث اختلاف بین دو خانواده شد. بعد از این ماجرا بارها و بارها زیبا از سوی همسرش بازدید بدنی میشود.
زیبا طبق سنن قدیم در یکی از طبقات خانه پدرشوهرش زندگی میکرد و همین امر باعث شده بود که همه اعضای خانواده در زندگی زیبا دخالت کنند و بارها و بارها نهفقط از سمت همسر بلکه از سمت همه اعضای خانواده همسرش مورد اذیت و آزار روانی و گاهی خشونت فیزیکی قرار میگرفت».
۲ سال زندانی درخانهبعد از دعوایی که میان دو خانواده انجام شد، زیبا به مدت دو سال تمام در خانه زندانی شده بود و حق بیرونرفتن از خانه را نداشت؛ حتی از تماس تلفنی با پدر و مادرش هم محروم بود و، چون زیبا در آن زمان دارای یک فرزند شیرخوار بود، خانوادهاش در مدت این دو سال به خاطر فرزند شیرخوار زیبا هیچ اقدامی انجام ندادند تا زمانی که پسرش را از شیر گرفت. بعد از درستنشدن وضعیت زندگی زیبا و ادامهدارشدن حبسش در خانه، پدرش از طریق کلانتری اقدام و او را از خانه شوهرش خارج میکند و همین قضیه باعث تشدید اختلاف بین دو خانواده شد.
بعد از این ماجرا عزم زیبا و خانوادهاش برای گرفتن طلاق جزم میشود. در مدت سه سالی که زیبا در خانه پدرش بود، با وجود حق قانونی اجازه دیدن فرزندانش را نداشت و طبق گفته احسان بارها و بارها پدر، برادر و خانواده همسر زیبا همه اعضای خانواده زیبا را تهدید به مرگ کرده بودند و حتی خود زیبا این موضوع را نیز در دادگاه مطرح کرده بود.
احسان درحالیکه اشکهایش همچنان جاری است، ادمه میدهد: «خواهر من قربانی تبعات نگاه مالکیت در نزد برخی مردها شد. مرد مالک زن نیست، سند ازدواج سند مالکیت نیست. ما بههیچعنوان حق نداریم حتی اگر زمانی رفتار نامناسبی از طرف زن انجام شود، او را بکشیم. این رفتار غیرقابل بخشش است و نه در هیچ کجای دین، نه قرآن و نه در سنت و احادیث ما آمده است. حتی بزرگان دین برای مسائل ناموسی هم شرط و شروط بسیار سنگینی گذاشتهاند، چه برسد به کسی که تنها گناهش طلاقگرفتن و رهایی از برزخی بود که خانواده همسر برایش به وجود آورده بودند. تمام خانواده مثل کوه پشت زیبا بودیم و پدرم در مدت این سه سال با موی سفیدش هر روز به خاطر زیبا در دادگاههای شهر سرگردان بود و تا آخرین لحظه پشتیبان زیبا بود.
زیبا همواره از مرحله به مرحله پیشرفتهایش در هنر برایم میگفت. زیبا آرزو داشت یک روز به بزرگترین هنرمند کشور تبدیل شود، نقاشیهایش تماما احساسی و زیبا بود و همیشه در پیجش مینوشت که سلاح هنرمند هنر او است. سلاح زیبا اسلحه کلت نبود، سلاح او نقاشیهایش بودند».
برادر زیبا در انتهای صحبتهایش گفت: «ما میخواهیم قاتل زیبا هرچه زودتر دستگیر شود و مجازات او عبرتی شود برای تمام افرادی که میخواهند در این راه قدم بردارند؛ چراکه اگر این قاتل و قاتلانی مانند جلال دستگیر نشوند و برای جامعه روشن شود که میشود کشت و فرار کرد، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود و شاهد قربانیشدن زیباهای دیگری در جامعه خواهیم بود».
احسان میگوید داستان زیبا باید شنیده شود تا پسرهایش وقتی بزرگ شدند، آن را بخوانند. با توجه به وضعیت روحی نامناسب و ترس و اضطرابی که تمام وجودش را فراگرفته بود، به اصرار احسان، زیبا برای ازبینرفتن استرس و افسردگی شدیدی که داشت پیش روانشناس میرود.
تهدید به مرگآنطورکه دکتر ثریا انوری روانشناس میگفت «زیبا بارها و بارها از سمت همسرش تهدید به مرگ شده بود و همین امر باعث افسردگی و ترس و اضطراب شدید در او شده بود. درواقع زیبا دختر بسیار آرام و سازگار با شرایط بد زندگی بود و این صبر و شکیبایی زیبا را تبدیل به یک دختر بسیار قوی کرده بود و توانست بعد از جلسات رواندرمانی راهش را پیدا کند. زیبا در حال تبدیلشدن به یک مربی حرفهای در هنر مورد علاقه خودش بود و همه اینها نشان از این داشت که توانسته بود قدمهای خیلی مؤثری برای زندگی خودش بردارد و قطعا چیزی که در تمامی جلسات خیلی ذهن من را درگیر میکرد، دلتنگیهای شدید برای بچههایش بود و به احتمال بسیار قوی با سرگرمکردن خود در زندگی روزمرهاش میخواست یک سرپوش بر تمامی احساس دلتنگی خود برای بچههایش بگذارد».
طبق گفته دکتر ثریا انوری، روانشناس زیبا، «مواردی مانند سرنوشت زیبا در شهر ارومیه بسیار اتفاق میافتد که اکثر آنها رسانهای نمیشوند. نمونه واضح آن مراجع چهار سال قبل بوده که مرد با تشخیص دادگاه به کلینیک آمده بود و قاضی از روانشناس خواسته بود که تشخیص دهد آیا این شخص بیمار روانی است و حرفهایی که ادعا میکند، درست است یا نه؟ روانشناس بعد از نیمساعت مصاحبه با این شخص متوجه میشود که این شخص پارانوئید یا همان شکاک است و شکی که داشت، این بود که خانم من با برادرم رابطه دارد و چنین ادعاهایی قطعا باید پیش یک فرد متخصص بررسی شود؛ چراکه تشخیص این ادعا پیش افراد دیگر بسیار سخت است و در این میان تا روانشناس تشخیص خود را به همراه نامه سربسته برای قاضی فرستاد، طرف فرصت پیدا کرده بود و همسر، برادر، پدر و مادر خودش را کشته بود؛ صرفا به خاطر یکسری توهمات و افکار نادرست و صرفا به خاطر اختلال روانی که قابل تشخیص نبوده حتی برای قاضی دادگاه چهار نفر بیگناه کشته شدند».
زیبا توانست تحت نظر روانشناس بعد از حدود یک سال روحیه از دست رفته خود را به دست آورد و ترس و دلهرهاش کمتر شود؛ به همین خاطر تصمیم میگیرد که به دنبال آرزوهایش برود؛ آرزوهایی که با ازدواج زودهنگام و اجباریاش نتوانسته بود به آنها برسد. به همین جهت زیبا به کلاس آموزش نقاشی میرود و در مدت یکسال و نیمی که به آموزشگاه رفت، توانست به پیشرفتهای زیادی در هنر موردعلاقهاش برسد. زیبا از دوران کودکی به نقاشی علاقه خاصی داشت و آرزو داشت نقاش شود.
بالاخره زیبا با گذراندن مشکلات و سختیهای بسیار و با حمایت خانوادهاش توانست بعد از سه سال از همسرش جدا شود، اما درست ۱۰ روز بعد از طلاق، شوهر سابق زیبا در کمال ناباوری با شلیک سه گلوله به زندگی او پایان میدهد.
آنگونه که رسول گلهبان، مدیر یکی از رسانههای محلی ارومیه که درباره پرداختن به گزارش زنکشی و خودکشی زنان و عواقب آن تجربه داشت، میگوید: «پرداختن به اخبار و گزارشهای زنکشی مخصوصا در جوامع سنتی و عشیرهای در عین اینکه بسیار ساده است، اما دشواریها و عواقب خاص خودش را نیز دارد. ساده از این جهت که مثلا، چون در جوامع و خانوادههای عشیرهای ارومیه روابط فامیلی بسیار نزدیک است و تقریبا همه این خانوادهها در ارومیه با هم نسبت فامیلی و خانوادگی دارند، پیبردن به دلیل یا دلایل چنین اقداماتی ساده و سریع است. درواقع تا یکی از رسانهها میخواهد به ماجرا ورود پیدا کند، باید اول از خانِ فشارهای خانواده و دوستان بگذرد؛ چراکه به محض ورود به حوادثی مانند زنکشی و خودکشی زنان باوجود دردستداشتن اطلاعات با فشاری که از طرف خانوادههای مقتولان یا متوفیان به خانواده شخص رسانهای وارد میشود، بهناچار و خلاف میل باطنی بسیاری از رسانههای محلی از ورود به چنین قضایایی به خاطر صیانت از خانواده خود دوری میکنند».
دکتر جعفر احمدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، به بررسی علت پدیده زنکشی در جوامع سنتی و عشیرهای با توجه به تکرار مکرر این پدیده و حساسیت این مسئله در چنین جوامعی میپردازد: «درباره چرایی پدیده زنکشیهای اخیر از دیدگاه جامعهشناسی میتوان از چند رویکرد مختلف به آن نگاه کرد. از رویکرد تضاد یا تعارض منافع میتوان به این شیوه تحلیل کرد که زنان معمولا توسط مردان به قتل میرسند؛ بنابراین تعارض منافع زن و مرد یک تعارض سنتی است که از گذشتههای دور در جامعه وجود داشته است.
اگر فوکویی به این مسئله نگاه کنیم، این تضاد بیشتر به شکل اعمال قدرت در روابط بین این دو جنس خود را نشان میدهد. البته این اعمال قدرت در گذشته (یعنی جوامع سنتی) از طریق گفتمان مردسالار اعمال میشد. در آن زمان اعمال قدرت مردان بر زنان از طریق گفتمان مردسالار بود. به این معنا که یک سیستم شناختی و ارزشی در جامعه حاکم بود که بر ماهیت و نقش اجتماعی زنان تأثیر میگذاشت و این سیستم شناختی و ارزشی را همه افراد جامعه پذیرفته بودند. در نتیجه تبعیت زنان از مردان امری پذیرفته شده بود و اگر زنی از این گفتمان و شیوه اعمال قدرت تبعیت نمیکرد، تنبیه میشد و شکل تنبیه هم سلطه بر جان و زندگی او بود. از این منظر، در آن دوران به زنکشی نهتنها بهعنوان یک اعتداء جسمی بر زنان، بلکه به عنوان یک ابزار برای تقویت ساختارهای قدرت و تثبیت نقشهای جنسیتی نگاه میشد. اما به واسطه تحولات مدرن امروزه زنان نهتنها گفتمان مردسالار را نمیپذیرند بلکه حاضر به پذیرش نقشهای تحمیلشده این نظام و گفتمان هم نیستند. در بعضی از جوامع، هنوز تهنشستهای فکری و ارزشی نظام مردسالار در بین برخی مردان باقی مانده است.
این مردان در تقابل قدرت زنانه حاضر به پذیرش موازنه این قدرت نیستند. از طرفی هم زنان بهواسطه پذیرش نقشهای جدید اجتماعی حاضر به پذیرش سلطه مردانه نیستند. درنتیجه تقابل و تعارض منافع زن و مرد به وجود میآید. مردی که میخواهد اعمال قدرت کند و زنی که حاضر به پذیرش چنین قدرتی نیست؛ پس مرد اقدام به گرفتن جان زن میکند، چون تنها شکل تنبیهی که این مردان میشناسند، ستاندن جان و زندگی زنان است. درنهایت باید گفت زنکشی در عصر کنونی نشاندهنده تسلط گفتمان مردسالارانه نیست بلکه نشان از عدم پذیرش این نظام از سوی زنان دارد».
tags # قتل خانوادگی ، اخبار حوادث سایر اخبار آیا انسان میتواند در فضا تولید مثل کند؟ | رابطه جنسی و زایمان در فضا چگونه است؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟