جهاددانشگاهی؛ نهادی تسهیلگر در اجرای مسئولیت اجتماعی در شرکتهای نفتی
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۶۴۳۷۱
سیدامیر طالبیان، مشاور اجتماعی وزیر نفت، در گفتوگو با ایکنا از مازندران، اظهار کرد: مسئولیت اجتماعی یک ترمینولوژی بینالمللی است که تحت عنوان(CSR) شناخته میشود و در دنیا و در سطح شرکتهای عمده بینالمللی این مفهوم مطرح است و ابعاد عمده آن شامل؛ ابعاد قانونی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است.
وی افزود: شرکتها صرفاً مسئول تأمین درآمد و منافع مادیشان نیستند اگرچه که در بُعد اقتصادی هم شرکتی نباید ضررده باشد، اما در بُعد اجتماعی؛ در قبال کمکی که شرکت از جامعه و از محیطزیست میگیرد، در قبال آن هم مسئول است و اگر در حال کار و تولید است و خدماتی ارائه میدهد و منافعی برای خودش جلب میکند نباید محیطزیست را از بین ببرد و یا اگر در جایی به محیطزیست لطمهای بزند آن را جبران کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طالبیان درباره اهمیت بهکارگیری جامعه محلی در پایداری شرکت، بیان کرد: اگر شرکتی در منطقهای کار میکند باید مردم محلی آن منطقه را هم بهکار بگیرد و به شغل، درآمد و معیشتشان کمک کند و آنها را توانمند کند تا بتوانند در تولید مشارکت داشته باشند و در حقیقت یک شرایط پایداری برای این شرکت فراهم شود چون اگر شرکت در جایی یا منطقهای که از پشتیبانی مردم برخوردار نباشد طبیعتاً نمیتواند پایدار باشد.
توجه اخلاقی به جامعه و محیطزیست
مشاور اجتماعی وزیر نفت در تعریف اجمالی مسئولیت اجتماعی، گفت: مسئولیت اجتماعی یعنی اینکه شرکتها توجه اخلاقی دارند که به جامعه و محیطزیست توجه کنند و در قبال آن چه که از آنها میگیرند، مسئولیت خودشان را انجام دهند.
طالبیان در مورد مسئولیت اجتماعی در صنعت نفت و گاز، تصریح کرد: در صنعت نفت و گاز هم این تعریف را برای خودمان بومی شده و ما سعی میکنیم خدماتی را که برعهده داریم، به خوبی انجام دهیم.
وی با بیان اینکه، مسئولیت اجتماعی به هیچ وجه صدقه محسوب نمیشود بلکه یک مفهوم اخلاقی است، افزود: ما باید عملمان معقولانه باشد. اگر ما کار میکنیم و خدمات به مردم ارائه میدهیم و با افتخار به مردم میگوئیم بالای ۹۰ درصد مردم از خدمات گاز بهرهمند هستند، این کافی نیست باید با مشتریانمان ارتباط خوبی داشته باشیم و به آنها توجه کنیم و به شکایاتشان رسیدگی کنیم.
طالبیان با بیان اینکه، مسئولیت اجتماعی، چیزی فراتر از وظیفه ذاتی وزارت نفت است، گفت: ما در قبال سه گروه مسئولیت اجتماعی داریم یکی در قبال مردم و جامعه محلی و دوم در قبال محیطزیست که آن را تخریب نکنیم و سوم در قبال کارکنانمان که باید بانشاط و باانگیزه باشند حتیالمقدور چالشها و مشکلات خانوادگی نداشته باشند تا بتوانند بهتر به مردم خدمت کنند.
جبران تخریب مناطق نفتی
مشاور اجتماعی وزیر نفت درباره دستاوردهای نگاه مسئولیت اجتماعی در شرکت نفت، گفت: خوشبختانه از جمله دستاوردها این بوده که ما توانستیم در مناطق نفتی و گازی این مفهوم را نهادینه کنیم تا تخریب صورت گرفته را جبران کنیم.
وی افزود: خوشبختانه ما تا اندازهای به مردم نزدیک شدیم و توانستیم مشکلاتشان را حل و به کاهش فاصلهها کمک کنیم.
طالبیان بیان کرد: یک نگاه جدیدی تحت عنوان مسئولیت اجتماعی در پیش گرفتیم تا بتوانیم با مردم بشینیم و تعامل داشته باشیم و بتوانیم دردهای مردم را کاهش دهیم.
وی ادامه داد: البته جاهایی توقعات مردم از نفت و گاز هم باید مدیریت شود. در مناطق دوردست مردم ما را به عنوان نماینده دولت و نظام میدانند چارهای نیست که به مشکلات مردم توجه کنیم و تا آنجایی که امکان پذیر است با کمک خودشان در حل مشکل مشارکت کنیم.
طالبیان درباره اهمیت کمک دانشگاهها و جهاددانشگاهی در اجرای مسئولیت اجتماعی، بیان کرد: در این باره با نهادهای کشور از جمله دانشگاهها و جهاددانشگاهی قرارهایی داشتیم تا کمکمان کنند. چون این نهادها نهادهایی هستند که میتوانند تسهیلگر باشند بین نفت و مردم؛ چون در سطح کشور گستره حضور داشته و از پشتوانههای علمی برخوردارند.
وی افزود: تفاهمنامهای با جهاددانشگاهی تهران داشتیم و انشاءلله بر حسب نوع پروژهها میتوانیم از ظرفیت جهاددانشگاهی در استانها نیز بهرهمند شویم.
پیشگامی شرکت گاز مازندران در اجرای مسئولیت اجتماعی
طالبیان گفت: خوشبختانه شرکت گاز مازندران در اجرای استانداردهای مسئولیت اجتماعی در کشور پیشگام بوده و میتوان از تجربیات این شرکت در سطح کشور بهرهگیری کرد.
وی در ارزیابی فعالیتهای شرکت گاز مازندران درباره مسئولیت اجتماعی، افزود: شرکت گاز مازندران از چند سال پیش با استفاده از مشاوران دانشگاهی و جوان توانسته با توجه به استانداردهای مسئولیت اجتماعی، از استادان دانشگاهی استان بهرهمند شود و این استاندارد را بومی کند.
طالبیان اظهار کرد: شرکت گاز مازندران توانستند با استفاده از این استاندارد مسئولیت اجتماعی را در مازندران برای خودشان ترجمه کنند که چه کارهایی را باید انجام دهند و یک استراتژی برای خودشون طراحی کردند و بر اساس آن به یک برنامه رسیدند و الان در حال اجرای برنامه هستند و در مرحله بعد باید ارزیابی کنند که ببینند این برنامه ها چقدر توانسته به اهداف مورد نظرشون کمک کند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: تسهیلگری مسئولیت اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۶۴۳۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیر تورم بر رفتارهای فرهنگی
یه گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، اولین نشست از سلسلهنشستهای بررسی و نقد «گفتمان و سیاست فرهنگی دولت» به مناسبت اولین سالگرد درگذشت دکتر عماد افروغ یکشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ با حضور مصطفی زالی (عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران)، حبیب رحیمپور ازغدی (پژوهشگر فلسفه) و اسماعیل نوده فراهانی (کارشناس ارشد دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس) از سوی دبیرخانه جایزه زندهیاد دکتر عماد افروغ (ویژه نقد و سیاستگذاری فرهنگی) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در آغاز مهدی اکبری گلزار، دبیر نشست، نقد و بررسی سیاست فرهنگی دولت با هدف رسیدن به چشماندازی نسبت به آینده در حوزه سیاستگذاری فرهنگی را موضوع این نشست بیان کرد. او گفت: اساساً فرهنگ اولویت اصلی هیچکدام از دولت های بعد از انقلاب نبوده است و معمولاً تنها در کنار پروژههای سیاسی و اقتصادی دولت به عنوان عنصری فرعی نگاه شده است.
زالی با ادای احترام به روح دکتر افروغ بیان کرد: اتفاقاً من فکر میکنم تمامی دولتهای ما یک عناصر ثابتی از اثرگذاری بر فضای فرهنگی را دارا بودهاند. اتفاقاً حاکمیت ما به مقوله فرهنگ بسیار حساس بوده است. برای مثال انقلاب فرهنگی خود نمونۀ هزینهدادن است و نشان میدهد ما حاضر هستیم در عرصه فرهنگ، سختترین هزینهها را نیز بدهیم. آن چیزی که موثر است این است که بر اثر کمتجربگی، گاهی اوقات مؤثرترین ابزارها برای تحقق سیاستهای فرهنگی انتخاب نشده است.
عدم توجه به شیوههای تولید و توزیع
زالی با اشاره به آسیبشناسی سیاستهای موثر بر فضای فرهنگ در چهار محور گفت: یکی از اولین مشکلات این است که ما تاثیر عوامل نهادی را در شکلگیری مناسبات فرهنگی و اخلاق جمعی نادیده گرفتیم. برای مثال تعداد مالهای تهران بسیار بیشتر از ظرفیت یک شهر هشت میلیون نفری است. کمتر کسی به مناسبات مصرف و اقتصادِ مالسازی و سبک زندگی خاص تولید شده توسط این مناسبات، توجه کرده است. به نظرم عدم توجه به نوع شیوههای تولید و نوع شیوههای توزیع که سبک زندگی خاص خود را به دنبال میآورد، از مهمترین عوامل ناکامی پاره از سیاستهای فرهنگی است.
تاثیر تورم بر رفتارهای فرهنگی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: نمونه دیگر تاثیرات اقتصادی بر شخصیت افراد و فرهنگ جمعی، موضوع تورم است. تورم، انسانها را در بلندمدت، به رفتارهای کوتاهمدت سوق میدهد و جامعه را به سمت افزونطلبی میبرد. در این وضعیت، تولید از رونق میافتد و دلالی جای آن را میگیرد. بی انضباطی در اقتصاد باعث شکلگیری فرهنگ کار غیر مولد میشود.
وی افزود: حلقه مفقوده سیاستگذاری فرهنگی ما توجه به تاثیر عوامل نهادی مشخصاً اقتصادی بر شکلگیری رفتار فرهنگی است. برای مثال، هگل در «عناصر فلسفه حق» بحثی دارد به نام seconde nature که به معنی آن طبیعت ثانوی و نهادی انسانها است. هگل میگوید اگر انسانها در دلِ نهادها زندگی کردند، متناسب با زندگی در بستر این نهادها، یک نوع رفتار در آنها نهادینه میشود و آنها یک شخصیتی پیدا میکنند.
اعمال غلط برخی راهبردهای فرهنگی
زالی گفت: مسئله دوم، نحوه اعمال برخی از راهبردهای فرهنگی است. مثلاً یکی از راهبردهای فرهنگی ما این است که در عرصه نهادی، نیروی متعهد جذب کنیم. این راهبردها در قالب یکسری از گزینشهایی اجرا میشود که همه ما میدانیم بیفایده است. در اینجا ما با یک ایده خوب، یعنی تربیت نیروی متعهد و ترویج اخلاق دینی در عرصه اجتماعی، با اعمال یک سیاست نسنجیده آن را تبدیل به ضد خودش میکنیم.
عدم بسترسازی و ایجاد تضمینهای نهادی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: مسئله سوم این است که به نظر میآید برای ترویج پارهای از ارزشهای فرهنگی و دینی، تضمینهای نهادی لازم و بسترسازی نهادی وجود نداشته است. نمونه بارز آن امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از مهمترین ارزش های فرهنگی جامعه است. چقدر در قوانین ما از این ارزش به لحاظ گفتمانی و قانونی حمایت میشود؟ مسئلۀ امر به معروف تنها به یک منکر خاص منحصر نمیشود. ما نسبت به این ارزشها گشودگی لازم حقوقی و عرفی را نداشتهایم.
وی افزود: مسئله چهارم این است که ما در عرصه سیاستگذاری فرهنگی به دلیل کمتجربگی در خیلی از موارد گُلدرشت عمل کردیم. یعنی میخواستیم یک چیزی را خیلی محکم به مردم نشان بدهیم ولی این سیاست جواب نداد. وی در جمعبندی بحث گفت: معتقدم که دو مسئله در سیاستهای فرهنگی بعد از انقلاب برجسته است: اول؛ نادیدهگرفتن تاثیر عوامل نهادی غیرفرهنگی بر فرهنگ؛ دوم: عدم انتخاب ابزارهای درست برای رسیدن به فضیلتهای اخلاقی و دینی.
سیاست فرهنگی برقراری نسبت با شبکههای معنایی-هنجاری است
در ادامه جلسه، حبیب رحیمپور ازغدی پژوهشگر فلسفه، با تعریف زیست فرهنگی بیان کرد: زیست فرهنگی یعنی زیستن براساس یک شبکه معنایی–هنجاری. سیاست فرهنگی چیزی نیست جز نسبت دولتها با این شبکههای معنایی–هنجاری که به آن عینیت و فعلیت میبخشند.
وی افزود: دولتها در سایه سیاستهای فرهنگی خود چه نسبتی را با این شبکه معنایی–هنجاری برقرار میکنند؟ به نظر من سه نسبت در نگاه اول برقرار است: نسبت عقلی، نسبت زبانی، نسبت ارادهای.
رحیمپور ازغدی گفت: مهمترین مسئلهای که در نظام حکمرانی باید آن را لحاظ کرد این است که دولت چگونه میتواند این مناسبات سهگانه را به نحو متعادلی پیش ببرد؟ وی افزود: منظور از نسبت عقلی، بنیادی است که سیاستهای ناظر به شبکه معنایی–هنجاری بر آن استوار هست یا نیست. آیا پیگیری این سیاستها بر تکیهگاهی معقول استوار است یا خیر؟ یکی از مهمترین نکاتی که باید در نسبت عقلی با این شبکههای معنایی–هنجاری لحاظ کرد این است که این شبکهها به دلایل مختلف و به مرور زمان فرسایش پیدا میکنند و این شبکههای معنایی- هنجاری مورد نظر دولت به نحوی به پوکی میل میکند.
او اضافه کرد: یکی از علتهای این اتفاق این است که دولت در مقام سیاستگذار، بیش از آنکه این نسبت عقلانی را حول «مسئله» بنا کند، حول شبهه میسازد. شبههزدایی از شبکههای معنایی به جای پرداخت به مسئله، خلاهای عقلانی شبکههای معنایی–هنجاری مدنظر دولت را پُر نمیکند. این نسبت امروزه از پس بازتولید معقول شبکه معنایی برنمیآید و به همین دلیل است که مسائل انباشت میشود و ما با تلقی شبههزدایی گمان میکنیم از پی این مسائل برمیآییم.
چطور باید شبکه معنایی را به نطق درآورد؟
رحیمپور ازغدی در ادامه گفت: نسبت زبانی به این معناست که ما چگونه میتوانیم شبکه معنایی مدنظر را به نطق دربیاوریم. به عبارت دیگر چگونه این معانی بر زبان جاری میشود و به قامت لفظ درمیآید. یکی از مسائلی که اینجا با آن روبهرو هستیم وجه زیباییشناختی زبان است که کمکم از بین رفته است. یعنی نسبت زبانیای که دارای گونهای نفوذ اجتماعی باشد، پذیرش اجتماعی خود را از دست داده است. به بیان دیگر، اصلاً شما را نمیشنوند و حاضر به مکث کردن و درنگ کردن درباره این معانی نیستند. در این حالت، زبان قابلیت ارتباطی خود را از دست داده است چرا که بخش قابلتوجهی از این قابلیت منوط به وجه زیباییشناختی آن است. یعنی اگر این معانی ناپسند جلوه بکند، نامعقول هم میشود.
این پژوهشگر فلسفه گفت: نسبت سوم از وجه اراده با شبکه معنایی–هنجاری برقرار میشود. این نسبت به دو قسم فردی و نهادی تقسیم میشود. در وجه فردی این شبکههای معنایی در نسبت با افراد مختلف مساوی نیست. یعنی شماری از افراد در موقعیت نمایندگی این شبکه معنایی قرار میگیرند. امروزه، التزام عملی افراد به لوازم شبکههای معنایی درحال از دست رفتن است.
وی افزود: در وجه نهادی، تصرف ارادی افراد به سبب حسن نیت، به حدودهای نهادی، باعث کژکارکردی یا بیکارکردی نهادی میشود و تجربه نهادی ما را مخدوش میسازد. من فکر میکنم که امروز مهمترین چیزی که معانی جمعی جامعه ما را میسازد تجربههای نهادی ماست. هیچ چیزی بیشتر از تجربههای نهادی افراد، شناخت اجتماعی را شکل نمیدهد.
او در پایان گفت: بخش قابلتوجهی از شبکههای معنایی که جمهوری اسلامی براساس آن شکل گرفته است و قوام پیدا میکند و پابرجا میماند بنابر نوع مناسبات عقلانی، روایت زبانی و ارادی به مرور زمان در حال تهی شدن هستند. تمام این منطقِ رفتارها، تعیین میکند این معانی تثبیت میشوند یا فرسوده میشوند. پیامد این نوع نسبت با معانی، ازدستدادن کارکرد معنایی است و مهمتر آنکه دیگر این شبکههای معنایی نمیتوانند تنظیمگر ارادههای عمومی باشند. بخش قابلتوجهی از مناقشات فرهنگی امروز ما این است که شبکه معانی مورد وفاق جامعه نیست.
برای سیاستگذاری فرهنگی، اول باید دانست که فرهنگ در کجا تولید میشود
در بخش پایانی این نشست اسماعیل نوده فراهانی کارشناس ارشد دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس، با طرح این پرسش که «سیاست فرهنگی از کجا میآید؟» صحبت خود را آغاز کرد. او گفت ما با سوالی روبهرو هستیم: یعنی فرهنگ جامعه چگونه شکل میگیرد یا ساخته میشود؟ تشخیص دولت از مسیر ساخته شدن فرهنگ چیست؟ نکته قابل توجه این است که گفتمان دولت از سیاست فرهنگی دولت نمیتواند جدا باشد. دولت سرکار آمده اولاً باید توضیحی از فرهنگ داشته باشد، باید تحلیلی از چگونگی ساختهشدن فرهنگ داشته باشد تا بتواند سیاست فرهنگی اتخاذ کند.
فراهانی در ادامه افزود: نکتهای که باید بگویم این است که اصلاً دولتها به فرهنگ بیتوجه نبودند. برای مثال در دولت اعتدال، با ورود آذریجهرمی به وزرات ارتباطات، دولت فرهنگ را از آنجا پیگیری کرد. در واقع دولت موفق شد موتور فرهنگ را به فضای مجازی ببرد. پس دولت باید تشخیص بدهد ابزارهای تغییر فرهنگ چیست و فرهنگ چگونه تغییر میکند. الان همه چیز مسکوت شده است و ایدههای دولتهای دیگر را مصرف میکنیم.
انتهای پیام/