پیام های طرح شکست خورده میانجیگری ژاپن/ کاخ سفید و دسته و پنجه نرم کردن با بحران بیاعتمادی
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۷۲۱۸۵
حضور نخست وزیر ژاپن در ایران خود گواهی بر این موضوع است که امریکا توانایی مقابله نظامی با کشورمان را ندارد؛ چراکه اگر این توان نظامی وجود داشت دیگر بحث میانجی گری مطرح نبود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سفر «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن به ایران با ماموریتی که آمریکاییها به او دادند دارای نکات بسیار مهمی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست وزیر ژاپن در سفر به کشورمان همواره بر روی یک موضوع تاکید کرد که « من به ایران آمدهام تا جلوی جنگ در خاورمیانه را بگیرم.»
وی مطرح کرد: « شاید حرفهایی که امروز می زنم گوشنواز نباشد، اما چون اینجانب آرزو دارم کمک و پشتوانه شما شوم این حرفها را میزنم؛ در حال حاضر در منطقه خاورمیانه تنش رو به افزایش است و متخصصان هم به وقوع درگیری تصادفی اشاره میکنند، اما لازم است به هر قیمتی که شده جلوی وقوع درگیری گرفته شود و با تمرکز بر این مسئله سفر من به ایران انجام شده است؛ ضروری است ایران نقش سازنده خود را ایفا کند.»
اما چند سئوال اساسی درباره سخنان شینزو آبه در ایران و اهداف این سفر وجود دارد.
آیا امریکا توان نظامی رویارویی با کشورمان را دارد؟ تنش زدایی آمریکایی تا چه حدی واقعیت دارد؟ امریکایی ها قابل اعتماد هستند؟ تکرار مذاکرات چه سودی به حال کشورمان دارد؟رویارویی نظامی ایران و آمریکا: کاخ سفید همواره مطرح کرده است که همه گزینهها در قبال ایران روی میز است. «باراک اوباما» رئیس جمهور پیشین آمریکا همواره در قبال ایران این مساله را مطرح می کرد. ترامپ در حال حاضر خود مطرح کرده است که راهی جز جنگ اقتصادی با ایران ندارد چون به خوبی توان نظامی کشورش را ارزیابی کرده و از آن مهمتر به خوبی از توان نظامی ایران آگاه است. آمریکاییها همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند قصد تغییر حکومت ایران را ندارد. رهبر انقلاب در این باره می فرمایند: « مشکل ما با آمریکاییها موضوع تغییر رژیم نیست، زیرا آنها اگر چنین قصدی هم داشته باشند، قادر به اجرای آن نیستند، همانطور که رؤسای جمهور قبلی آمریکا، در چهل سال گذشته، برای نابودی جمهوری اسلامی ایران تلاش کردند اما نتوانستند.» حضور آبه در ایران نیز خود گواهی بر این موضوع است که امریکا توانایی مقابله نظامی با کشورمان را ندارد؛ چراکه اگر این توان نظامی وجود داشت دیگر بحث میانجی گری مطرح نبود.
ادعای تنش زدایی: جالب اینجاست کشوری که خود بر آتش جنگ اقتصادی و تنش بین المللی می دمد ادعای گام نهادن در جهت تنش زدایی را دارد. امریکا دچار بحران اعتماد نه در برابر ایران بلکه در کل جهان شده است. از زمان حضور ترامپ در کاخ سفید آمریکاییها با سیاست تنش آفرینی و آنارشیسم سعی کرده اند معادلات جهان را به سمت منافع خود بهم بریزند. تنش هایی که آمریکا با چین، ونزوئلا، ایران، کره شمالی، مکزیک و ... بوجود آورده است نشان دهنده همین سیاست غیر قابل اعتماد امریکایی است. غیرقابل اعتماد بودن آمریکا: رهبر معظم انقلاب درباره اعتماد و مذاکره مجدد با آمریکاییها فرمودند: « آمریکا زیر این توافق و قرارداد قطعی زد. کدام فرد عاقلی است که دوباره با کشوری که زیر تمام توافق ها زده، مذاکره کند؟» ایشان همچنین تاکید کردند: « مذاکرات صادقانه از جانب شخصی همچون ترامپ، صادر نمیشود. صداقت در میان مقامات آمریکایی بسیار کمیاب است» بسیاری از کارشناسان بین المللی از جمله امریکایی مطرح می کنند که پیش شرط مذاکره با ترامپ بازگشت و اجرای برجام است. آمریکایی ها با خروج از برجام درواقع سد محکمی در مقابل هر نوع مذاکره دیگر ایجاد کردند. از سوی دیگر آمریکا در قبال معاهدات بین المللی دیگر جهان نیز همین رویه را پیش گرفته که به طور مضاعف آنان را غیرقابل اعتماد کرده است. جالب اینجاست که این معاهدات سالها و سالها در اقصی نقاط جهان در حال اجرا بود اما آمریکا یکجانبه این معاهدات را ترک کرد که یک اجماع جهانی درباره غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی ها بوجود آورد و این مختص تنها ایران نیست. تکرار مذاکرات معقول است؟: ایران بعد از 12 سال مذاکره پیچیده و چند وجهی با غرب و کشورهای قدرتمند جهانی به برجام رسید. برجامی که آمریکاییها در زمان اوباما که به امضاء رسید هم به آن پایبند نبودند. اما به یکباره ترامپ با نادیده گرفتن این مذاکرات برجام را کنار گذاشت و آمریکا بدون هیچ توجیهی از آن خارج شد. اینکه آمریکا طلب مذاکره مجدد با ایران البته با امتیازدهی بالاتری از سوی کشورمان دارد، اولا با توجه به سابقه این کشور در بدعهدی توجیه پذیر نیست و از سوی دیگر کشورمان را در یک دور تسلسل باطل مذاکره برای مذاکره می اندازد که نتیجه ای جز بدعهدی دوباره ندارد. عایدی ایران از برجام در زمان باراک اوباما تقریبا هیچ بود که در زمان ترامپ به قطعا هیچ رسید. مذاکرات ایران با اروپا که ادعای حمایت از برجام داشتند نیز بی نتیجه بود و تنها کشورمان دوباره در زمان نزدیک به یکسال معطل مذاکرات بی نتیجه شد. آمریکایی ها خود ثابت کرده اند که مذاکره با این کشور و کلا غرب بی نتیجه است و با کمال تعجب به دنبال کلید زدن مذاکرات دیگری هستند. رهبر معظم انقلاب با پاسخ درخور توجهی که به میانجی آمریکا دادند درواقع این بی اعتمادی به کاخ سفید را در سطح جهانی پررنگ کردند. امیر حمزه نژاد انتهای پیام/منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۷۲۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادی از شکست آمریکا در طبس
کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.
به گزارش ایسنا، ماجرای حمله آمریکا به طبس در حقیقت از روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸، (۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز شد؛ زمانی که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند.با توجه به اینکه دولت کارتر نتوانست از راه دیپلماتیک گروگانهای آمریکایی را آزاد کند، یگان ویژه «دلتا فورس» از نیروهای مسلح آمریکا، مأموریت پیدا کردند تا گروگانهای آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کنند و به آمریکا باز گردانند.
طرح عملیاتی «پنجه عقاب»
برای اجرای عملیات «پنجه عقاب» یک ماه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران،۹۰ نفر از کماندوهای آمریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ «چارلی بکویث» و سرگرد «میدوز» به ایالت آریزونای آمریکا که تقریبا شرایط کویری ایران را داشت اعزام شدند تا آخرین مراحل تمرینی و آموزشی تحت شرایط مشابه را بگذارنند. از سوی دیگر گروه سرّی ویژهای نیز برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح عملیات، مخفیانه وارد ایران شده و با گروهکهای ضد انقلاب تماسهایی را برقرار کردند.
کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.
برای اجرای این عملیات، ۶ فروند هواپیمای «سی – ۱۳۰ و ۹۰ »کماندوی آموزش دیده آمریکا موسوم به نیروی «دلتا»، از قاهره به ناو هواپیمابر آمریکایی در دریای عمان منتقل شدند.
به این ترتیب نیروهای آمریکایی از خلیج فارس عازم طبس شدند اما این نیروها پس از استقرار در صحرای طبس و پیش از حرکت به سوی تهران، دچار حادثه طوفان شن شده و از ادامه مأموریت باز ماندند. البته در همین راستا «مایلزکاپلند» یکیاز مأموران سابق سرویس اطلاعاتی آمریکا و از دست اندرکاران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران معتقد است: «هدف از تهاجم طبس تنها آزادی گروگانها نبود بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران هدف اصلی این عملیات بوده است.»
شنها مأمور خدا هستند
حضرت امام خمینی (ره) در همان ایام طی پیام مهمی که در خصوص حمله آشکار نظامی آمریکا صادر کردند به این نکته ظریف چنین اشاره کردند:«نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.»
انتهای پیام