Web Analytics Made Easy - Statcounter

چرا امضا کنندگان نامه به جای محکوم کردن آمریکا سعی دارند که هزینه‌ها را برای آمریکا تقلیل دهند و بهای سنگینی را متوجه ملت مظلوم ایران کنند؟ به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران طی یادداشتی به نامه‌ی اخیر جمعی از افراد که خود را «فعالان سیاسی» نامگذاری کرده بودند، واکنش نشان داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن یادداشت او که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

«مذاکره تسلیم نیست... تنش‌زدایی، بازی با کارت‌های واقعاً موجود و... در صورت امکان حل وفصل آن دسته از اختلافاتی که هزینه کمتری برای دو طرف دارند ودر نهایت حل وفصل مسالمت‌آمیز اختلافات... زور‌مداری و جنگ افروزی دولت ترامپ و متحدان منطقه‌ای‌اش را به‌صراحت محکوم می‌کنیم... معتقدیم سیاست خارجی‌ای که حکومت ایران به‌ویژه در منطقه در پیش گرفته باید به صورت ساختاری تغییر کند، همین رویکرد نادرست است که زمینه را برای زیاده‌خواهی قدرت‌های سیاست‌طلب... فراهم آورده است... ما جمعی از فعالان سیاسی و مدنی (از) آغاز جنگی ویرانگر... احساس نگرانی می‌کنیم... بخش زیادی از مردم ایران بار‌ها و از جمله در چند انتخابات گرایش ونظر خویش را برای تنش‌زدایی با جهان و منطقه اعلام کرده اند. حکومتگران نمی‌توانند و نباید نظر خویش را... مبنای سیاست خارجی قرار دهند... ما شاهد کارشکنی در روند دیپلماسی توسط برخی اپوزیسیون همگام با دولت آمریکا هستیم...»

این جملات، فراز‌هایی از نامه پرتناقض و بدون مخاطب تعدادی «افراد» ناهمگون داخل و خارج از کشور است که خود را فعالان سیاسی خوانده‌اند. از بد حادثه برای این امضا کنندگان، تحولات مهم منطقه در هفته گذشته، مانع دیده شدن تحرک آنان شد، اما برای شناخت سطح فهم این مدعیان سیاست‌ورزی، همچنین ملاحظاتی‌که می‌تواند پای بندی به منافع ملی را تحت الشعاع قراردهد بررسی محتوای نامه ضروری است.

اولین نکته‌ای که در این نامه خود‌نمایی می‌کند ترساندن مکرر ملت ایران از خطر جنگ است. تهیه کنندگان این متن با مفروض گرفتن موفقیت آمریکا در جنگ تمام عیار اقتصادی، درصدد القای نگرانی جدیدی به جامعه برآمده‌اند؛ در حالی که بسیاری از تحلیل‌گران غربی سخن از شکست واشنگتن در جنگ اقتصادی علیه ملت ایران به میان می‌آورند باید دید چنین رویکردی از چه رو اتخاذ شده است.

خروج ترامپ از برجام واعمال تحریم‌های به‌اصطلاح فلج کننده برای واداشتن ایران به دادن امتیازاتی که نشانه تسلیم در برابر سیاست‌های زورمدارانه باشد هر چند پدیده‌ای کم نظیر در تاریخ مذاکرات چند جانبه و بین المللی بود، اما هرگز این کشور را به اهداف گردن کشانه‌اش نزدیک نساخت. مردم ایران اقدامات غیر انسانی همچون تحریم دارو، منع فروش قطعات وهواپیما‌های مسافربری و... را تحمل نمودند، اما هرگز نظم جامعه خود را بنا بر خواست بیگانه‌ای نژادپرست بر هم نزدند و زمینه‌های تسلیم را تقویت نکردند؛ زیرا از تجربیات خود غافل نشدند.

نباید فراموش کرد مذاکراتی فشرده و طولانی زیرنظر سازمان ملل و اتحادیه اروپا تعهداتی را متوجه تهران و متقابلاً پایتخت‌های پنج عضو دائمی شورای امنیت، به علاوه بن ساخت. دولت دکتر روحانی با شتاب ناشی از اعتماد بیش از اندازه به غرب سرمایه داری آن چه را متعهد شده بود عملی ساخت تا فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌ها بر ملت را هر چه سریع‌تر برطرف سازد، اما دولت اوباما از همان ابتدا بنا را بر به تعویق انداختن مسئولیت‌هایش در قبال برجام گذاشت تا در نهایت خلف وی رسماً خروج از این توافق را اعلام کرد.

اکنون بعد از یک سال از چنین بد عهدی این حقیقت قابل درک است که اگر فشار بی‌سابقه اقتصادی می‌توانست جامعه ایران را به هم ریزد هرگز نمایش شاخ و شانه کشیدن‌های جنگ‌طلبانه به اجرا درنمی‌آمد. سؤالی که در این زمینه امضاکنندگان نامه باید به آن پاسخ گویند این است که چرا در قالب دفاع از منافع ملت، شکست امریکا در جنگ تمام عیار اقتصادی علیه ایران را پیروزی تفسیر کرده و رجزخوانی‌های پوشالی را نگران کننده جلوه‌گر ساخته‌اند و یک ملت را دعوت به تسلیم می‌کنند.

دومین نکته قابل تأمل در نامه این که از یک سو مسئله مذاکره بدون قید و شرط مطرح می‌شود، اما تنظیم کنندگان آن بلافاصله در تناقضی آشکار، به تکرار یکی از شرایط محوری آمریکا مبنی بر ضرورت تغییر موضع منطقه‌ای ایران می‌پردازند: «معتقدیم سیاست خارجی‌ای که حکومت ایران به‌ویژه در منطقه در پیش گرفته باید به صورت ساختاری تغییر کند. همین رویکرد نادرست است که زمینه را برای زیاده‌خواهی قدرت‌های سیادت طلب جهانی برای تهدید زندگی روزمره اقتصادی مردم ایران و وضعیت مخاطره‌آمیز کنونی و خطر درگیری نظامی فراهم آورده است.» (نامه «مذاکره، تسلیم نیست»، ۲۲ خرداد ۹۸)

در این زمینه چند نکته از نظر صاحب نظران دور نخواهد ماند:

۱- چرا امضا کنندگان نامه به جای محکوم کردن خروج آمریکا از برجام که حاصل مذاکره‌ای طولانی بوده و اعلام این که شرط هر نوع مذاکره جدید بازگشت به برجام باشد سعی دارند که هزینه این اقدام تحقیر کننده ملت‌ها را برای آمریکا تقلیل دهند و متوجه ملت مظلوم ایران نمایند؟

۲- تنظیم‌کنندگان نامه اگر کمترین علقه‌ای به منافع ملی داشتند ملت ایران را به این امر دعوت می‌کردند که حتی اگر فشار جهانی نتوانست واشنگتن را به برجام بازگرداند می‌بایست همه برگ‌های برنده‌ای که در چارچوب توافق، خرج شد را مجدداً احیا ساخت و سپس مذاکره جدیدی را آغاز کرد، والا امتیازات داده شده در برجام پوچ خواهد شد وبرای برخودداری از مزایای تعهدات طرف مقابل می‌بایست امتیازات جدید داد؛ تازه معلوم نیست امتیازات جدید در چرخه بد عهدی قرار نگیرد!

۳- چرا باید تنظیم‌کنندگان نامه چنین خلاف واقع بزرگی را به جوانان کم اطلاع از تاریخ عرضه دارند؟ آیا سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران موجب زیاده‌خواهی قدرت‌های سیادت طلب جهانی شده است؟! انگلیس و آمریکا چه زمانی اسرائیل را به عنوان پایگاه سلطه طلبی خود بر منطقه تحمیل کردند؟ در واقع پیدایش انقلاب اسلامی مربوط به زمانی است که این پایگاه صهیونیستی بر بخش اعظم آسیای غربی مسلط شده بود. اسرائیل شاهاک در کتاب «اسرار آشکار» در این زمینه می‌نویسد: «آرزوی گسترش تسلط اسرائیل و نفوذ آن یکی از اصول و مبانی خط مشی‌های آن است... محدوده‌های خط مشی‌های اسرائیل منطقه‌ای است و هدف آن کل خاورمیانه از مراکش تا پاکستان است... سیاست‌های اسرائیل امروزه در قالب براندازی رژیم ایران (یکی از اهداف اصلی کنونی اسرائیل) ارزیابی می‌شوند... دلیل اصلی دشمنی اسرائیل با ایران... از دید من کاملاً ساده است... رژیمی که خواهان دست یابی به تسلط انحصاری به یک منطقه است نمی‌تواند و نمی‌خواهد یک دولت قوی دیگر را در منطقه مذکور تحمل کند. ایران که بعد از بهمن ۱۳۵۷ خ. پیوسته در برابر زورگویی‌های آمریکا ایستادگی کرده است... به طور حتم یک دولت قدرتمند در منطقه محسوب می‌شود.» (اسرار آشکار، ترجمه ساحله پیوند، انتشارات اندیشه ورزان، صص ۳-۲۲)

آیا انتظار صداقت از کسانی که خود را پای بند به منافع ملی ایران عنوان می‌کنند، حتی صداقتی در حد یک استاد دانشگاه تل آویو، زیاده خواهی است؟

۴- سیاست منطقه‌ای ایران بعد از پیدایش جمهوری اسلامی همواره خنثی کننده سیاست‌های غیر انسانی اسرائیل بوده است؛ سیاست اخیر یعنی تلاش برای مسلط کردن داعش بر منطقه و تغییر نقشه غرب آسیا از این طریق ماهیتش بر همگان روشن شد. به راستی اگر سیاست منطقه‌ای ایران نبود چه فاجعه‌ای رقم می‌خورد؟ این که آمریکایی‌ها و نژادپرستان حاکم بر فلسطین به دنبال تضعیف ایران برای دست برداشتن از سیاست‌های بازدارنده‌اش باشند قابل فهم است، اما چرا عده‌ای به نام ایران و ایرانی، پی گیر چنین خواسته‌ای هستند؟!

۵- تنظیم کنندگان نامه آیا تفاوت گفت: وگو و مذاکره را نمی‌دانند که این دو واژه را یکسان تلقی کرده‌اند؟ حتی در شرایط کنونی، مقامات ایرانی بعضاً با شخصیت‌های فرهنگی و اجتماعی آمریکایی گفت: وگو دارند؛ زیرا گفت: وگو صرفاً به منظور اطلاع از مواضع هم صورت می‌گیرد و هیچ گونه چارچوب خاصی ندارد و تعهد آور نیز نیست، اما مذاکره دارای چارچوب و موضوع مشخص است و با هدف نیل به یک توافق صورت می‌گیرد؛ مقامات همتراز دو یا چند کشور برای نیل به یک نتیجه حول یک مسئله اختلافی گرد هم می‌آیند تا با امتیاز دادن‌ها در یک عرصه و امتیاز گرفتن‌ها در عرصه‌ای دیگر به حل چالش فی‌ما بین بپردازند، بنابراین بسیار غیرصادقانه خواهد بود اگر بگوییم مذاکره به هیچ وجه تعهدآور نیست و صرفاً به اطلاع از مواضع دو طرف محدود می‌شود؛ به ویژه این که بلافاصله موضع مورد چالش را در نامه، یکی از نقاط قوت ایران قرار دهیم.

یکی دیگر از نکات کلیدی نامه یاد شده، تلاش برای تأمین خواست آمریکا در این مقطع با کمترین هزینه برای آن کشوراست. قطعاً اعزام هیئت‌هایی به تهران برای واداشتن ایران به مذاکره نمی‌تواند ناشی از قدرت و ابتکار عمل باشد؛ این واقعیت اثبات می‌کند که از یک سو آمریکا در جنگ تمام عیار اقتصادی در آستانه شکست کامل قرار گرفته واز دیگر سو برای ورود به فاز نظامی بر اساس واقعیت‌های پیش رو به‌شدت خائف ومتزلزل به نظر می‌رسد.

زمانی که واشنگتن بی پروایی بی سابقه‌ای را در استفاده از ادبیات یک گروه تروریست حرفه‌ای مزدور (مجاهدین خلق) به نمایش درآورد تا از این طریق ایران را مرعوب سازد، تهران برای اصلاح محاسبات بولتونی یا تام کاتنی (که به کمک لابی صهیونیست‌ها، سناتور شده ومبلغ این باوراست که حمله به ایران دو ضربه‌ای خواهد بود) تصمیم گرفت هزینه‌هایی را به صورت بسیار محدود بر واشنگتن تحمیل نماید که در نتیجه آن جایگاه بولتون که نقطه پیوند تروریست‌ها با کاخ سفید بود به‌شدت متزلزل شد تا حدی که موضوع کنار گذاشتن وی بر سر زبان‌ها افتاد. آیا کسانی که خود را فعال سیاسی معرفی می‌کنند در این تغییر سریع رویکرد‌ها اقتدار می‌بینند که به القای وحشت از توان خانمان برانداز؟! نظامی آمریکا همت می‌گمارند و تسلیم شدن ملت ایران را طلب می‌کنند؟!

این فعالان سیاسی؟! آیا ناظر توان نظامی آمریکا در ونزوئلا (که به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست) نبودند که صرفاً توانست پیروزمندانه سفارت این کشور در واشنگتن را به اشغال درآورد؟!

البته باید اذعان داشت امضا کنندگان این نامه یکسان نیستند؛ در این طیف افرادی را می‌توان سراغ گرفت که به همایش‌های ضد بیداری اسلامی و ایرانی با اتومبیل سفیر آمریکا تردد می‌کنند ونیز افرادی که به عنوان فعال سیاسی در پی طرح کردن خویشند؛ در هر صورت این همراهی با آقای ترامپ برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سطح سیاست ورزی این حضرات را مشخص می‌کند. به راستی این تندرو‌های افراطی دیروز، امروز برای بازگشت به قدرت سیاسی تا کجا پیش خواهند رفت؟! ترامپ واقعاً اهل مذاکره نیست و هدفش صرفاً پرکردن یک کارنامه یا رزومه انتخاباتی است؛ لذا برای او یک گفت: وگو در مورد آب و هوا نیز کفایت می‌کند و می‌خواهد به ملت آمریکا بگوید من توانستم ایران را هم مقهور قدرت خویش سازم.

رئیس جمهور کنونی اگر اهل مذاکره بود هرگز برجام را ترک نمی‌کرد. آن چه می‌تواند مذاکره سازنده را رقم زند بازگرداندن آمریکا به برجام و واداشتن این کشور به پای بندی به تعهداتش در چارچوب این توافق بین المللی خواهد بود. متأسفانه برخی به‌اصطلاح فعالان سیاسی برای پیوند خوردن با افرادی در خارج کشور که مدت هاست از مرز‌های منافع ملی عبور کرده‌اند حاضر شده اند به جای فشارآوردن بر فرد نژادپرست افراطی‌ای، چون ترامپ با ارائه داده‌هایی غیر صادقانه، ملت ایران را تسلیم چنین فردی نمایند. این نوع تسلیم نه تنها صلح و امنیت به‌بار نخواهد آورد بلکه بر جسارت نژادپرستان خواهد افزود. آن چه امروز ترامپ را به وادی واسطه تراشی سوق داده بالا رفتن هزینه‌های مواضع ضد ایرانی وی بوده است، نه کاهش هزینه‌های اقدامات ضد ایرانی چنین عنصر منفوری در جهان.

در آخرین فراز از این مقال باید به این مهم اشاره شود که مسئولان تراز اول جمهوری اسلامی ایران بر اساس تجربیات میدانی متعدد بر ماهیت آمریکا واقف بودند، اما به دلیل تمایلاتی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در بهار سال ۹۲ بروز می‌یافت تن به آزمون دیگری در این زمینه دادند. اگر امروز همصدایی مسئولان را در نفی مذاکره با آقای ترامپ شاهدیم ناشی از از همان سیاست احترام به افکار عمومی بوده است. یعنی جریان خوش‌بین به غرب سرمایه داری، خود فرصت یافت تا به نمایندگی از اکثریت، به ویژه قشر جوان، به واقعیت آمریکا نزدیک شود؛ بنابر این همدلی کنونی مقوله‌ای دستوری نیست بلکه ناشی از فراهم شدن فضا برای تجربه اندوزی بیشتر بوده است.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: نمین سلیمی نمین ترامپ تحریم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۸۴۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی از سیگنال‌های برجامی آمریکایی‌ها پس از عملیات وعده صادق/ آیا ایران به دنبال تغییر در دکترین ساختن بمب اتمی است؟

دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد.

سرویس سیاست مشرق- ارسال چند پیام از سوی آمریکایی‌ها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیش‌ازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینه‌ها را «روی میز» نگه می‌دارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان بخشی از تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تر برای جلوگیری از جنگ همه‌جانبه در خاورمیانه را احیا کند.

این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هسته‌ای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریم‌های اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام‌عیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیس‌جمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای ایران می‌بیند.

پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابل‌توجه نوشت که ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!

البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارش‌ها اعلام کرد که در مورد راه‌های ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما می‌بایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.

برای مهار ایران با آن‌ها گفتگو کن!

برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکایی‌ها و تکذیب آن در تریبون‌های رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوق‌هایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. به‌عبارتی‌دیگر آمریکایی‌ها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیده‌اند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدست‌داده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.

این گزاره شواهد قابل‌توجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبه‌جلو است.

البته آمریکایی‌ها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش می‌برند، کاخ سفید هفته قبل معافیت‌های تحریمی را که به ایران اجازه می‌داد در پروژه‌های هسته‌ای با طرف‌های بین‌المللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان می‌دهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن به‌سوی مذاکره است!

درحالی‌که آمریکا با عدم تمدید معافیت‌های هسته‌ای مرگ برجام را تائید کرده اما در آن‌سو در حال دادن تنفس مصنوعی بی‌نتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.

شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنال‌های برجامی نوشته است:

تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفته‌های اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانال‌های ارتباطی مستقیم را نشان می‌دهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را به‌عنوان یک کشور دارای آستانه هسته‌ای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای بچرخاند، این خطر حتی جدی‌تر خواهد شد. علیرغم پیام‌های گسترده‌ای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.

آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟

تغییر در دکترین هسته‌ای ایران یکی از گزاره‌های جدید غربی‌ها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانال‌هایی هدایت می‌کند که خروجی آن طرح مهار است.

یکی از مهم‌ترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبه‌ای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماه‌ها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هسته‌ای دارد یا خواهد داشت.

البته گروسی گفته است که نمی‌توان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. به‌رغم همکاری‌های ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!

مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر می‌رسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پرونده‌های مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل می‌کند.

واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابت‌شده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حل‌وفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمین‌های ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریم‌های بازدارنده» بردارد، ازاین‌رو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بی‌معنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هسته‌ای محسوب می‌شود.

واقعیت آن است که دکترین هسته‌ای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیت‌های موجود در حوزه هسته‌ای به‌منظور دستیابی به فنّاوری‌های روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.

همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخ‌نما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقه‌ای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنال‌های مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!

دیگر خبرها

  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
  • سلیمی نمین: مسائل فرهنگی را نمی‌توانیم یک سویه حل کنیم/ صفارهرندی: نسل ما انقلاب را از معبری دریافتند که پیشانی آن امام بود؛ خدشه به امام کل آن معبر را نابود می‌کند
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد
  • رمزگشایی از سیگنال‌های برجامی آمریکایی‌ها پس از عملیات وعده صادق/ آیا ایران به دنبال تغییر در دکترین ساختن بمب اتمی است؟
  • حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
  • حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ ترجمه یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه
  • سلیمی نمین: توئیت فضائلی درباره حجاب را با توجه به جایگاهش در دفتر رهبری باید لحاظ کرد/ جامعه را به سمت لجبازی نبریم/ برخی تصور می‌کنند با یک اقدام اجرایی می‌توانند مسئله حجاب را حل کنند
  • سلیمی نمین : ۹۹ درصد زنان با هر نوع الزام در حجاب حساسیت ویژه دارند/ جامعه را به سمت لجبازی نبریم
  • سلیمی نمین: توئیت فضائلی درباره حجاب را با توجه به جایگاهش در دفتر رهبری باید لحاظ کرد /جامعه را به سمت لجبازی نبریم