رئیس قوه قضاییه موضوع قتل زندانی امنیتی را بررسی کند
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۸۴۶۷۱
"علیرضا شیرمحمدعلی" زندانی سیاسی امنیتی شب دوشنبه ۲۰ خرداد، در درگیری با دو زندانی دیگر کشته شده است. خبر قتل این جوان بازتاب های فراوانی داشته و حتی برخی نمایندگان مجلس هم روی این موضوع موضع گرفته و اظهارنظر کردند.
وزیر دادگستری و رئیس سازمان زندان ها پاسخگو باشند
علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس دهم شورای اسلامی در یک برنامه رادیویی از ورود مجلس به این موضوع خبر داد و گفت که کمیسیون امنیت ملی حتماً باید هیاتی را برای تحقیق و ارایه گزارش تعیین کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان قصور سازمان زندان ها در این قضیه، خواستار پاسخگویی این سازمان و وزیر دادگستری شد و تاکید کرد که زندان سیاسی را نباید در بند تبهکاران، دزدان و قاتلان و قاچاقچیان قرار دهند تا چنین اتفاقی بیفتد.
البته وی هچنین گفته بود که گاهی برای تنبیه متهمان سیاسی این کار را می کنند و کار بسیار بدی است؛ در واقع شبیه اقدامی است که در کهریزک انجام شده و بچههای جوان را در سال ۸۸ به زندان کهریزک که جای لات ها و قاچاقچیان بود منتقل کردند تا آسیب های جدی ببینند.
قتل با ۳۰ ضربه چاقو
اما محمدهادی عرفانیان کاسب، وکیل علیرضا شیرمحمدعلی درباره جزئیات این حادثه در زندان فشافویه پیشتر به ایرنا گفته بود ظاهراً در بند موکلش یک سلول انفرادی بود که دو قاتل و قاچاقچی مواد مخدر در آن حضور داشتند.
وی با ابراز اتاسف ازاینکه چه شد که بدون درگیری قبلی آن دو به شیرمحمدعلی با ضربات چاقو حمله ور شده و با ضربات متعدد (۳۰ ضربه) این جوان ۲۱ ساله را از پای درمی آورند، علت قتل را ضربه شدید به قلب و شاهرگ عنوان کرد.
این وکیل دادگستری بر اساس اطلاعات موثق از هم بندی موکلش، اعلام کرد در سلول قاتلان همیشه بسته بود اما آن شب آن دو نفر آقای شیرمحمدعلی را به داخل سلول کشیده و او را به قتل رساندند.
عرفانیان با ابراز تعجب از انتقال موکلش به زندان فشافویه با توجه به سیاسی امنیتی بودن جرمش، از اعتصاب غذای مرحوم شیرمحمدعلی با یکی دیگر از هم بندانش خبر داد که با قول مساعد نماینده دادستان این اعتصاب غذا شکسته شد.
آیین نامه سازمان زندانها مبنی بر طبقه بندی زندانیان برای این زندانی اجرا نشده است
با این همه عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان و وکیل دادگستری در گفت وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره چرایی هم بند بودن یک زندانی سیاسی امنیتی با دو جانی اظهارداشت: آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها مصوب سال ۸۰، آیین نامه ای جامع و بسیار خوب است که البته در سال های ۸۴ و ۸۹ تغییراتی داشته است.
وی اضافه کرد: با اینهمه، این فی نفسه آیین نامه جامع و مانعی است و حقوقی برای زندانیان در آن درنظر گرفته شده است. وضعیت بهداشت، تشکیل پرونده شخصیت، آموزش فنی حرفه ای، شرح وظایفی برای ماموران و مسئولان زندان، آموزش زندانی، و تکالیفی هم برای زندانی در آن دیده شده و اگر مجموعه مقررات اجرا شود خوب است.
این حقوقدان یکی از وجوه متمایز این آیین نامه را ماده ۶۱ به بعد آن دانست؛ این مواد کمیسیونی که در زندان است را مکلف کرده، زندانی براساس سن، جنس، تحصیلات، سوابق کاری و شخصیت طبقه بندی شود.
وی افزود: طیق آیین نامه سازمان زندانها جوانی که عمدی یا سهوی تازه مرتکب جرم شده بایک سارق حرفه ای که چندین سال است در زندان است، یک آدم تحصیلکرده با آدمی که تحصیلاتی ندارد نباید یک جا باشند.
خرمشاهی با انتقاد از رعایت نشدن این مواد از آیین نامه سازمان زندان ها، گفت: اجرا شدن طبقه بندی زندانیان از هر حیث هم به نفع زندانی و هم به نفع مسئولان زندان است تا بتوانند بهتر کنترل و اجرا کنند. عدم اجرای این قضیه و اختلاط شخصیت های متفاوت و زندانی های با تفکرات و سوابق مختلف، موجب ایجاد مشکلات می شود.
وی ادامه داد: با این همه فکر می کنم شاید به دلیل عدم امکانات کافی یا حجم بالای زندانیان، مسئولان زندان متاسفانه آنجنان که باید و شاید، آیین نامه مربوطه را اجرا نمی کنند و این امر باعث می شود، مشکلاتی از این قبیل به وجود بیاید.
خرمشاهی در پاسخ به این پرسش که با وجود سه سال از تصویب قانون جرم سیاسی چرا هنوز این قانون اجرا نشده و آیا اجرای آن می توانست مانع مرگ این جوان شود یا نه، گفت: این قانون هم قانونی نیست که بتوان به آن تکیه کرد یا مفهوم و استنباط کلی از آن گرفت. قانون جرم سیاسی ایرادات فراوانی دارد.
وی با اشاره به بندی در اوین مخصوص زندانیان سیاسی یا مشابه، اظهارداشت: در این پرونده اگر دست کم بحث طبقه بندی رعایت می شد، شاهد قتل نمی بودیم.
خرمشاهی خاطرنشان کرد: در قانون مجازات اسلامی جایگزین مجازات حبس داریم و باید اساس براین باشد هرچه بیشتر حجم زندانیان را کم کنیم تا با توجه به کمبود فضا چنین مشکلاتی ایجاد نشود.
قراردادن این زندانی در کنار قاتل بزرگترین غفلت و اشتباه سازمان زندان ها بود
محمد کاظمی عضو هیات رئیسه کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی هم در گفت وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا بزرگترین غفلت و اشتباه سازمان زندانها را قرار دادن این زندانی را در کنار زندانیان جنایی دانست.
کاظمی گفت: آیین نامه مربوط به سازمان زندانها به طبقه بندی مجرمان اشاره دارد و اینکه آنان را باید براساس سن و نوع جرم مجزا کرد.
نماینده مردم ملایر در مجلس دهم شورای اسلامی با بیان اینکه این پرونده قضایی در حال رسیدگی است، خاطرنشان کرد: انتظار است رئیس قوه قضاییه به خصوص این موضوع را مورد بررسی قرار دهد.
وی افزود: اگر قصوری از ناحیه زندان بود، رئیس قوه قضاییه حتماً برخورد کند و این برخورد را حتماً به اطلاع مر دم هم برساند.
براساس این گزارش، کیفرخواست قاتل مرحوم علیرضا شیرمحمدعلی صادر شده و پرونده اش برای رسیدگی به دادگاه رفت. خانواده شیرمحمدعلی خواهان قصاص قاتل هستند. از دیگر سو، هم بندی شیرمحمدعلی که او هم یک زندانی امنیتی است به زندان اوین منقل شده است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: دادگستری مجلس قوه قضائیه سازمان زندان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۸۴۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ارسال پیامک واریز اشتباهی شگرد کلاهبرداری مرد زندانی
مدتی قبل مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از یک کلاهبرداری خبر داد و گفت: اوایل ماه منتظر پیامک دریافت حقوق بودم که پیامکی برایم ارسال شد مبنی بر اینکه از بانکی مبلغ ۴ میلیون تومان به حسابم واریز شده است. با دیدن پیامک تعجب کردم و با خودم گفتم چرا حقوقم اینقدر کم شده است؟ در این فکر بودم که چرا پول به صورت کامل واریز نشده است که شخصی ناشناس با تلفن همراهم تماس گرفت و در حالی که خیلی مؤدبانه صحبت میکرد، مدعی شد ۴ میلیون تومان را میخواسته برای دوستش واریز کند، اما اشتباهی برای من واریز کرده است. وی مدعی بود که شماره مرا از بانک گرفته است و از من خواست پولی را که به اشتباه به حسابم واریز شده، برگردانم. من هم بدون اینکه اصلاً به شماره پیامک واریزی وجه نگاه کنم و توجهی به آن داشته باشم، شماره کارت او را گرفتم و چهار میلیون تومان را واریز کردم. در واقع با دستان خودم، پولم را در اختیار کلاهبرداران قرار دادم. اما تصورش را هم نمیکردم این شگردی برای کلاهبرداری است. وقتی پول را به حسابش ریختم، متوجه شدم اصلاً پولی به حسابم نیامده بوده و من در واقع از موجودی حساب خودم پول را پرداخت کرده بودم. وقتی به شمارهای که پیامک برایم از آن ارسال شده بود، دقت کردم، تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام یک کلاهبرداری حرفهای افتادهام چرا که شمارهای که پیامک از آن ارسال شده بود، یک شماره خط اعتباری بود، نه شماره پیامک بانک.
سیمکارتهایی با هویت معتادان
با شکایت مرد جوان، کارآگاهان پلیس پایتخت وارد عمل شده و با بررسی هویت مالک تلفنی که با آن پیامک ارسال شده بود، مشخص شد که شماره متعلق به مرد معتادی است که سیمکارت و کارت بانکیاش را به مبلغ ۷۰۰ هزار تومان فروخته است. از سویی کارآگاهان پلیس به سراغ مالک شمارهای رفتند که با شاکی تماس گرفته بود و ادعای واریز اشتباهی کرده بود. طبق بررسیهای صورت گرفته و شناسایی مالک دومین سیمکارت، همانطور که تیم تحقیق احتمال میدادند، این سیمکارت نیز متعلق به مرد کارتنخوابی بود که مدتی قبل آن را به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان فروخته بود.
تماسهایی از زندان
در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند. کلاهبرداران از خطوطی که شماره آنها رند بود و صفر زیادی داشت، پیامک واریز وجه ارسال میکردند و ساعاتی بعد با شاکی تماس گرفته و مدعی بودند که وجه را به اشتباه واریز کردهاند و از او میخواستند پول را به شماره کارتی که میدادند، برگرداند. اما شماره کارتها و سیمکارتها هم متعلق به افراد کارتنخواب و معتاد بود.
بررسیها نشان میداد که کلاهبرداریها توسط اعضای باندی حرفهای صورت میگیرد. در ادامه تحقیقات پلیسی، تیم تحقیق دریافت که تماسها از زندان صورت میگیرد.
در ادامه تحقیقات هویت اعضای این باند شناسایی شد و عوامل این کلاهبرداری که چندین محکوم به قصاص و حبسهای بلندمدت در زندان و چندین خلافکار در خارج از زندان بودند، مشخص و دستگیر شدند. در ادامه بررسیها، سردسته باند به گردهم آوردن اعضای باند داخل و بیرون از زندان و کلاهبرداریهای سریالی به این شیوه و شگرد اعتراف کرد. تحقیقات در این رابطه و شناسایی سایر شاکیهای احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.
کلاهبرداری به خاطر دیه
سن و سالی ندارد، اما به خاطر جنایتی که مرتکب شده، محکوم به قصاص بود، اما درنهایت موفق شد از اولیایدم رضایت بگیرد آن هم به شرط پرداخت دیه میلیاردی. دیهای که میثم برای پرداخت آن تنها راه را در کلاهبرداری از پشت میلههای زندان دید.
چه شد که دست به قتل زدی؟
میتوانم به جرأت بگویم بالای ۷۰ درصد از قتلهایی که جوانهایی در سن و سال من مرتکب میشوند یا به خاطر چشم در چشم شدن است یا قدرتنمایی. من هم به خاطر یک اشتباه نهتنها زندگی خودم و خانوادهام را بلکه زندگی مقتول و خانوادهاش را هم نابود کردم. شب حادثه به همراه دوستانم سر خیابان ایستاده بودیم که دو پسر جوان از کنار ما رد شدند و من به یکی از آنها گیر دادم که چرا زمانی که از کنارم عبور کردی، مرا چپچپ نگاه کردی و زل زدی به چشمهایم. همین موضوع پیشپا افتاده و دمدستی باعث شد که دست به یقه بشویم و در آن میان من چاقویی که داشتم را بیرون آوردم و او را زدم.
بعد چه کار کردی؟
فرار، اما بالاخره مخفیگاهم شناسایی شد و گیر افتادم. اولیایدم برایم قصاص خواستند و دادگاه هم رأی بر قصاص داد. آنقدر پدر و مادرم و دوست و آشنا به آنها التماس کردند و به خانهشان رفتند و آمدند تا اولیایدم حاضر به بخشش شدند، اما شرط سنگینی گذاشتند.
شرطشان برای بخشش چه بود؟
دیه میلیاردی، من در یک خانواده کارگر بزرگ شدهام و خودم هم در صافکاری کار میکردم. ما مستأجر هستیم و اگر هم خانه داشتیم و آن را میفروختیم، نمیتوانستیم دیهای را که آنها میخواستند، فراهم کنیم. همین شد که به فکر کلاهبرداری افتادم. موضوع سر مرگ و زندگی بود و من باید این دیه را جور میکردم. به غیر از من، چند همسلولی و همبندیام بودند که آنها نیز به شرط پرداخت دیه میتوانستند از مرگ نجات پیدا کنند. یک شب در سلول تصمیم گرفتیم که این پول را فراهم کنیم.
چطور این شگرد را انتخاب کردید؟
ما داخل زندان بودیم و خلاف دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم. از چند نفر از دوستانمان خواستیم برایمان از معتادان و افراد کارتنخواب سیمکارت و کارت بانکی خریداری کنند. بسته به مدارکی که به ما میدادند، این قیمت متغیر بود، از ۳۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان. از سیمکارتها پیامی به شمارههای رندمی میفرستادیم که با اعداد یک و دو و سه شروع میشدند. کسانی که این سیمکارتها را دارند، قاعدتاً باید وضع مالی خوبی داشته باشند، چون مبلغ این سیمکارتها بالاست. پیامکها حاوی اسم بانک، مبلغ، تاریخ، ساعت و یک شمارهحساب ساختگی بود. بیشک کسی شماره حساب خودش را چک نمیکند. شمارهای هم که با آن این پیام ارسال میشد، حاوی اعداد صفر زیادی بود و به همین دلیل شاکی تصور میکرد که شماره بانک است. یک ساعت بعد هم تماس میگرفتم و مدعی میشدم که اشتباهی پول واریز شده و باقی آن را هم که میدانید.
ممکن بود با کسی تماس بگیرید و پول واریز نکند؟
بله، ولی درصدشان خیلی کم بود. باورتان نمیشود حتی کسانی در دام ما گرفتار شدهاند که از نظر تحصیلی مدارک بالایی دارند، اما طمع ۴ میلیون تومان باعث میشد که آنها به شمارهها توجهی نکنند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی