Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-19@03:38:54 GMT

هوای حجره‌ها در کلام طلبه‌ها

تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۸۸۷۲۸

هوای حجره‌ها در کلام طلبه‌ها

یکی از مقالات دهمین شماره از ماهنامه رسائل (به سردبیری مسعود معینی‌پور) به نام طلبگی میان کلمات به مرور رمان‌هایی با محوریت زندگی طلبه‌ها یا نوشته روحانیون پرداخته است.

مسعود آذربار، نویسنده و منتقد، در این مقاله ابتدا موقعیت روحانیت در دین اسلام را تعریف کرده و نوشته است: با وجود تمام تغییر و تحولات، روحانیت اعم از فقیه، متکلم و فیلسوف و قاضی، گرچه به طور رسمی صاحب طبقه اجتماعی خاصی بوده‌اند در میان مردم از شأن و مرتبه خاصی نیز برخوردارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

(اما) رابطه آنها با ادبیات داستانی و هنر عموماً یک سویه بوده است؛ به این معنا که طلبه و روحانی و حاج آقا و مرجع تقلید و آخوند از ادبیات داستانی بهره برده‌اند تا از طریق آن بساط تبلیغ دین را بهتر و بیشتر بگسترانند.

وی افزوده است: اما اکنون مدتی است طلبه و طلبگی و فضای حوزه به شکل مدرن شده آن به عنوان یک سوژه مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است؛ یک گروه از این نویسندگان خود طلابی هستند که در چنین فضایی زیست کرده و متأثر از آن دست به قلم برده‌اند و با خلق شخصیت‌های داستانی طلبه رویارویی آنها با کشمکش‌ها و مشکلات شأن را به تصویر کشیده‌اند.

گروه دیگر نویسندگانی خارج از سپهر زیستی حوزه هستند که به دلایل مختلف به چنین شخصیت‌هایی علاقه مند شده و در پی خلق قهرمانی با ویژگی‌های طلبگی هستند. در این میان به نظر می‌رسد در اکثر مواقع زیست در چنین فضایی به موفقیت اثر کمک بیشتری کرده است؛ زیرا همچنان یکی از مصائب نویسندگی در ایران آن است که نویسنده خودش را چندان ملزم نمی‌کند درباره اقشاری که به صورت علمی و آگاهانه و فراتر از حرف‌های سطحی کوچه بازاری چیز زیادی درباره شأن نمی‌داند، تحقیق کند.

آذرباد آسیب‌های این حوزه را فقط مربوط به پژوهش نمی‌داند و می‌نویسد: اولین و مهم‌ترین مساله در این زمینه آن است که عامدانه میل داریم این قشر از جامعه را در فضای داستانی و هنری در حاشیه قرار دهیم؛ چنانکه در آثار تصویری روحانی نهایتاً نقشی در حد عاقد و پاسخ‌دهنده سوالات شرعی دارد.

مساله دیگر تولید تصویری کاریکاتورگونه از شخصیت زندگی و زمانه طلبگی است؛ چنانکه کمتر پیش می‌آید شخصیت طلبه در یک داستان دارای وضعیتی واقعی و در چارچوب مناسبات علی و معلولی باشد. یک سوی ماجرا نگاهی آسمانی و خوش‌بینانه و از بالا به پایین است که هیچ غباری را بر عرش کبریایی طلاب در حوزه برنمی‌تابد و سوی دیگر متأثر از حب و بغض‌های سیاسی و پزهای روشنفکرهای سکولارمآب که پارادایمی جز پارادایم خود را منطقی و عقلانی نمی‌دانند. از این منظر هر دو این نگاه‌ها یک روی سکه هستند و با ایجاد استبداد فکری خواهان یک‌دست‌سازی اندیشه‌ها می‌شوند.

تلاطم‌های زندگی یک روحانی از کشمکش‌های زندگی پزشک کم ندارد

این منتقد نتیجه می‌گیرد: قشر طلبه و روحانی در کنار پزشکان، وکلا، معلمان و نیروهای نظامی و انتظامی و حتی مجرمان جز جذاب‌ترین اقشار در طرح قصه و داستان گویی هستند. تلاطم‌های زندگی یک روحانی کم از کشمکش‌های زندگی یک پزشک، پلیس و وکیل ندارد. خصوصاً که روحانیت همچنان نقش‌های مختلفی را در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی به عهده دارد.

بنابراین مسعود آذرباد نویسندگی طلاب را به دلیل داشتن تجربه زیسته فراوان، اهمیت این قشر در جامعه ایران و آشنایی آنها با زندگی طلبگی مفید می‌داند زیرا به خوبی می‌توانند داستان‌هایی در مورد این قشر بنویسند که زندگی و ماجراهای داستانی آنها به اندازه دیگر اقشار جامعه جذاب است.

وی در ادامه سه رمان کمیک استریپ های شهاب از علی آرمین، وقت معلوم اثر مهدی کفاش و رستاخیر عاشقی از محمدرضا سرشار را معرفی و توضیحات مختصری در مورد نویسندگان آنها می‌دهد.

نویسنده کمیک استریپ های شهاب، زندگی طلبگی را تجربه کرده و زندگی جوانی را روایت می‌کند که میل فراوانی به حضور در عرصه تبلیغ دارد؛ اما هنگام سخن گفتن در جمع دچار لکنت می‌شود. این کتاب را نشر جمکران در سال ۱۳۹۶ منتشر کرده است.

دو دیگر کتاب وقت معلوم است که مهدی کفاش نوشته و قهرمان آن طلبه‌ای است که بعد از دبیرستان وارد حوزه شده است. این اثر به فضای رمان‌های پلیسی نزدیک می‌شود و به نوشته آذرباد سعی دارد از درون روبنایی را که سال‌ها در حوزه علمیه تبلیغ شده است، کندوکاو کند و ترسی از فرو ریختن هیمنه‌های پوشالی ندارد.

سومین اثر نیز رمان رستاخیز عاشقی است که نویسنده آن محمد سرشار (مدیر شبکه کودک صداوسیما) دست‌کم تا جایی که ما می‌شناسیم طلبه نیست ولی یحیی حداد طلبه جوان نوشهری را برای قهرمانی اولین رمان خود انتخاب کرده است و او را وارد ماجراهایی فراوان می‌کند. این اثر نیز فروردین ۹۵ توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.

هر چند آذرباد پیش از معرفی این آثار بیان می‌کند سه رمان دو سال گذشته را که در این حوزه نوشته شده‌اند را معرفی می‌کند، حتی در این دو سال نیز آثاری با گستره مخاطبان بیشتر نوشته شده‌اند.

همچنین با آنکه علی آرمین و مهدی کفاش خود نویسندگان طلبه‌ای هستند که پیش از این آثار هم، قلم‌آزمایی کرده‌اند، نویسندگان طلبه دست‌کم از اوایل دهه ۹۰ در عرصه نویسندگی حضور جدی داشته‌اند و شاید مهم‌ترین اثر از این جریان نویسندگی رمان برکت نوشته ابراهیم اکبری دیزگاه باشد که اول بار سال ۹۴ منتشر شد و زندگی یک روحانی را در ۳۰ روز ماه رمضان همراه با کشمکش‌های درونی و بیرونی او روایت می‌کند. این اثر تا سال ۹۶ دست کم به ۴ چاپ رسیده است و توجه منتقدان و حتی مخاطبان عادی ادبیات را نیز به خود جلب کرد. ضمن اینکه از اکبری دیزگاه آثار دیگری نیز چاپ شده‌اند. سیداحمد بطحائی نیز با چند داستان کوتاه و بلند از دیگر طلبه‌هایی است که در عرصه نویسندگی بخت آزمایی کرده‌اند.

در مجموع مقوله نویسندگی طلاب امروز که روحانیون و مراجع تقلید فرداها هستند با توجه به دلایلی که آذرباد آورده است یعنی جایگاه اجتماعی و تجربه زیسته به نسبت گسترده این قشر، می‌تواند یکی از جریان ادبی ایران را طی سال‌های آتی به نام خود رقم بزند و به شروط مختلف هم بر حوزه کلی ادبیات اثر بگذارد و هم بر مخاطبان به ویژه آنها که به نوع خاصی از ادبیات توجه دارند؛ چه بسا در حجره‌ها و حوزه‌ها نیز منشأ تغییر شود که ادبیات و داستان به معنایی یعنی تغییر نظم موجود برای رسیدن به نظمی بهتر.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۸۸۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد

فروزان آصف نخعی: در فضای بین الملل چهره‌های اصلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم، با پل‌زدن میان ادبیات و فلسفه، بر فضای فکری سال‌های پس از جنگ جهانی دوم مسلط شدند، چنان‌که ژان پل سارتر در کنار آثار کلاسیک فلسفی مانند هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی با انتشار رمان و نمایش‌نامه‌هایی چون تهوع، در بسته و ... بر گفتمان ادبی آن سال‌ها تأثیر به سزایی گذاشتند. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این ویژگی در کنار تأکید اگزیستانسیالیست‌ها بر تعهد ادبی سیاسی هنرمندان و روشنفکران، نقد پوزیتیویسم و ... سبب تأثیر آن‌ها در میان شاعران، متفکران و اندیشمندان ایرانی به ویژه در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز شد تا آن‌جا که آرا و اندیشه‌های سارتر، هایدگر، کامو، نیچه و ... بر چهره‌های اصلی آن سال‌های ایران مانند صادق هدایت، احمد فردید، علی شریعتی، جلال آل احمد، احمد شاملو و محمدرضا شفیعی کدکنی تاثیر گذاشت.

اما جریان گزیستانسیالیسم علاوه بر این که در کشورهای غربی به یکی از جریان های مسلط فکری و سیاسی در قرن بیستم تبدیل شد، در ایران مجدد در حال رویش است. شاید یکی از دلایل اصلی رویش مجدد این جریان فکری در ایران، ورود ایران به حلقه های متعدد و متنوع اضطراب است که باعث شده جستجوی معنا برای کاهش اضطراب، در تلاش نویسندگان و مترجمان تبلور جدی داشته باشد. از کسانی که در این باره می توان نام برد صالح نجفی است که در این حوزه صاحب تالیف و ترجمه است. از نظر نجفی، در این ارتباط کی یر کگور و منظری که فیلسوف برای خوانش و بازخوانش کی یر کگور برمی گزیند بسیار اساسی است. به عبارت دیگر جایگاهی که در جهان فیلسوف برای خود برمی گزیند و از آن جایگاه به کگور می اندیشد، می تواند تعیین کننده مساله و پاسخ هایش به مساله باشد.

از نظر صالح نجفی باید دید «جریان های اگزیستانسیالیستی ها، الهیات پروتستان رادیکال و چهره هایی مانند پل تیلیش که مفهوم اضطراب را عمده می کنند، و یا جریان چرخش زبانی فلسفه قرن بیستم چه نسبتی با اندیشه های کی یر کگور برقرار می کنند، و فهم پاسخ این سوال برمی گردد به منظری که فیلسوف برای خوانش و بازخوانش کی یر کگور برمی گزیند.»

نجفی خود در سخنرانی اش به تفسیر جایگاهش در نگاه به کگور می پردازد. ترجیح نجفی «منظر لکانی چپ در تفسیر کگور است. «منظری که کی یر کگور را متفکر مبدع تثلیث اگزیستنس یعنی زیباشناختی، اخلاقی، دینی معرفی می کند و رابطه پرتنش و دیالکتیکی که میان هر یک از این حوزه ها وجود دارد و ۲ به ۲ با یکدیگر قرار می گیرند، از طریق استعاره حلقه برومه‌یی (۱) ژاک لکان توضیح می هد. این توضیحات به شما می گوید که حوزه اخلاقی متناظر با حوزه نمادین یا نظم نمادین در کار ژاک لکان است، و حوزه زیباشناسی و حوزه دینی، در نظام فکری کی‌یر کگور، همان نسبتی را با حوزه اخلاقی دارند، که حوزه تصاویر خیالی و حوزه امر واقعی ژاک لکان. و جهش ایمانی در این تعبیر مترادف می شود با مواجهه با امر واقعی ژاک لکان، و بازخوانی امر رادیکال و سکولار و حتی می توانیم بر روی آن نام چپ بنامیم که در ظرف فکر کی‌یر کگور وجود دارد.»

از نظر نجفی:«بحثی که به نام مازاد تجربه زیسته و زبان مطرح می شود، می توان این ترجمه لکانی را از آن ارائه کرد که زبان در واقع همان حوزه نظم نمادین است.»

نجفی در تفسیر نگاه لکانی در کارکرد ایدئولوژیک زبان که همواره آدمی را از تجربه مستقیم و بی واسطه دور نگاه می دارد می گوید: «لکان می گفت با اتکاء به نظم و تصاویر خیالی، زبان سعی می کند این حوزه را همیشه منسجم نشان بدهد و این کارکرد ایدئولوژیکی زبان است. و با اگزیستنس واقعی و تجربه زیسته واقعی هیچگاه به طور مستقیم و بی واسطه روبه رو نیستیم، بلکه این مواجهه به صورت بن بست ها، شکاف ها، یا تناقض های درون خود زبان، اتفاق می افتد.»

نجفی در ادامه، پرکاری کگور در نوشتن را با هدف کاستن برای از بین بردن انسجام ایدئولوژیکی ناشی از کارکرد زبان، و ایجاد ارتباط و تجربه زیسته مستقیم از وجود می داند و می افزاید: « این همان چیزی است که در تلاش دائمی کی‌یر کگور که می توانیم بهش بگوییم بیماری تا دم مرگ، و مرض تا به موت تجلی می کند، یعنی دائم می نویسد و می نویسد؛ از فاصله ۱۸۴۳ تا ۱۸۴۵ میزان نوشته های کی‌یر کگور تا آن جا افزایش می یابد، که قابل تصور نیست. از این رو مجموعه کتاب های او را که مشاهده می کنید گمان می کنید که باید حاصل کار یک نویسنده در دستکم در ۳۰ سال باید باشد، ولی او در مدت سه سال به اندازه ۳۰ سال می نویسد تا بتواند آن تنش را به لحاظ مفهومی در کار فکری خود، برجسته سازد.»

از نظر نجفی کگور بر اساس آنچه « فروید می گوید، دائما تروماهایش (آسیب ها و زخم هایش ) را از طریق نوشتن working true اصلاح می کند. همچنین آن رابطه ای که بین زبان به عنوان نظم نمادین و تجربه زیسته، به عنوان یک امر واقعی دغدغه اصلی کی‌یر کگور است، به نظرم می توانیم این گونه ترجمه اش کنیم که در بازخوانی لکانی می توانیم بگوییم که با حقیقت از طریق بن بست درونی هر گفتاری، مواجه می شویم. و این کاری است که کی‌یر کگور از طریق نوشتن، انجام می داده است.»

نجفی «قرائت دیگری از کی‌یر کگور » را مربوط به « آثار آلن بدیو» می داند. «بدیو، کی‌یر کگور را در سنت آنتی فیلوسوفرها و یا پاد فیلسوفان قرار می دهد؛ آنان متفکران یا فلاسفه ای هستند که کار فلسفی می کنند ولی قرارشان بر این است که فلسفه به یک اکت و عمل تبدیل شود. این در حالی است که یک عمل واقعی در خود اگزیستنس یا خود تجربه زیسته رخ می دهد... بگوییم که مفهوم عشق در کارهای کی‌یر کگور در تقاطع فلسفه و ادبیات شاید به تعبیری در متن وزندگی شاید رخ می دهد.»

به هر روی جهان کی یر کگوری، اگزیستنش را محلی برای عمل، و پیوند آدمی با هستی یعنی وجود می داند. این در حالی است که در آثار دیگر فلاسفه ای که پیوند آدمی را تنها در موجود می دانند، حلقه وصل، یعنی ابتدا شناخت و بعد عمل، منتهی به خلق دوگانگی ای می شود که با اندیشه های دکارت پا به عرصه برای خلق مدرنیته گذاشت. و هایدگر با نقد پدیده و شناخت، و سپس عمل و دوگانگی مربوط به آن، تلاش کرد ابتدا در پیوند میان وجود و آدمی، دانش را از سطح جهان فیلسوفان به جهان اجتماعی سوق داده و امر واقع یعنی روابط آدمیان در زندگی را بسیار پویاتر و فعال تر از جهان شناختی فیلسوفانی چون دکارت و کانت واقع نمایی کند. این همان موضوعی است که در تجربه زیسته ایرانیان تحت عنوان زندگی گرایی نیز تبلور یافته است. تبلوری ریشه ای که بعید به نظر می رسد به راحتی از جهان زیست ایرانیان حذف شود.

پانوشت

۱-لکان در سمینار خود موسوم به «یا بدتر…» که در سال ۱۹۷۲ برگزار شد، پیوند و رابطهٔ این سه وجه از نفس آدمی را چنین تعریف می‌کند که زنجیری متشکل از سه حلقه به نحوی که اگر یکی از این حلقه‌ها را جدا کنیم، دو حلقهٔ دیگر از هم باز شده و تشکل خود را از دست می‌دهند. این نحوهٔ پیوستگی را در هندسه موضعی، گره برومه می‌خوانند. در نظر لکان، رابطهٔ امر خیالی، امر نمادین و امر واقع در زندگی انسان بر اساس اصل گره برومه است؛ که عدم پیوستگی هرکدام، موجب نابودی دیگری می‌شود. نکتهٔ حائز اهمیت این است که هیچ‌کدام از این سه حلقه در دیگری زندانی نیست بلکه انسجام آن‌ها وابسته به انسجام دیگر حلقه‌هاست. ساختمان نفسانی هر فرد موکول به نوع پیوندی است که بنابر سرگذشت او میان این سه عنصر ایجاد می‌شود. در واقع رابطه‌ای دیالکتیکی میان این سه نظم برقرار است.

بیشتر بخوانید:
فقها باید بدبینی تاریخی خود به هنر را کنار بگذارند/نسل جدید فقها مسئله را حل خواهند کرد
فیلسوف مسیحی: ظهور مسیح، همراه با یک جهش انسانی در بشریت رخ می‌دهد
از ایمانِ بد تا ایمان خوب! / چرا جهان جدید دچار بی تعادلی در ایمان شده است؟

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1893828

دیگر خبرها

  • ریشه های عشق در زندگی گرایی ایرانیان / بدیو: عشق در آثار کگور در زندگی رخ می دهد
  • رئیسی : من یک طلبه هستم؛ برخی از عناوینی که به من می‌دهند برازنده اساتید و دانشمندان است
  • نام نویسی دانش آموزان برای تحصیل در حوزه‌های علمیه هرمزگان
  • مدیر حوزه علمیه استان هرمزگان: طلاب از فرصت های زودگذر نهایت استفاده را انجام دهند
  • برگزاری ۳۷۴ پاتوق گفت وگو در گلستان
  • ترتیل صفحه 234 کلام الله مجید+ صوت
  • الحمدلله، تکه کلام پسر رونالدو! + فیلم
  • (ویدئو) الحمدلله، تکه کلام پسر رونالدو!
  • پذیرش طلبه در مدرسه علمیه آیت الله دامغانی
  • ترتیل صفحه 233 کلام الله مجید+ صوت