معامله قرن و جرقه انتفاضه سوم/ موشکهایی که پاتریوت را خوار کردند
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۹۵۳۰۲
به گزارش ایکنا؛ مهر نوشت: دولت دونالد ترامپ قصد دارد با همکاری بحرین یک کنفرانس اقتصادی برگزار کند که هدف آن جذب سرمایهگذاری در مناطق فلسطینینشین است. کاخ سفید روز یکشنبه ۲۹ اردیبهشت (۱۹ مه) با اعلام این خبر، کنفرانس بحرین را بخشی از طرح آمریکا برای برقراری صلح در خاورمیانه و خاتمه دادن به مناقشه در این منطقه عنوان کرد!
کاخ سفید و پادشاهی بحرین در بیانیه مشترکی اعلام کردهاند که این نشست ۲۵ و ۲۶ ژوئن (۴ و ۵ تیر) در منامه برگزار خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نشست معامله قرن و جرقه انتفاضه سوم
عبدالباری عطوان در مطلبی با اشاره به احتمال وقوع انتفاضه شوم ملت فلسطین آورده است: «همانگونه که نشست سران عرب در سال ۱۹۸۷ در اردن به انتفاضه اول در کرانه باختری و غزه منجر شد زیرا ملت فلسطین را نادیده گرفت و آنرا در ذیل برنامههایش قرار داد، بعید نیست که نشست معامله قرن در منامه که جرد کوشنر داماد رئیس جمهور آمریکا آنرا رهبری میکند، به انتفاضه سوم و لغو توافق اسلو و هماهنگی امنیتی با آن و فروپاشی همه گامهای عادی سازی از ترس منجر شود.
هنگامی که فتح و حماس و دیگر گروههای فلسطینی به طور واحد تصمیم به تشدید اقدامات در روزهای برگزاری نشست منامه گرفته اند، پس این مفهومش این است که فلسطینیها تصمیم خود را گرفته اند و به خود تکیه میکنند و مخالف این نشست توطئه آمیز هستند. حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی و کمیتههای مقاومت مردمی و دیگر گروههای فلسطینی اعلام کرده اند که هر که در این نشست مشارکت کند، خائن است و از فلسطینیها خواسته اند که به خیابانها بیایند و با صهیونیستها در طی زمان برگزاری نشست منامه درگیر شوند. هر اندازه که تاوان داشته باشد اما توطئهها راه به جایی نمیبرند.
اینکه محمود عباس اعلام کرده است که قدس و فلسطین فروشی نیست؛ شاید به مثابه اسم رمز برای برانگیختن فلسطینیها به انقلاب و مقابله با اشغالگران با همه ابزار باشد. واکنش کوبنده ای باید به اشغالگران و شهرک نشینان و سازشکاران عرب که گمان میکنند ملت فلسطین تسلیم امر واقع شده است، رخ دهد.
نیازی نیست که اعراب به منامه بروند تا از جزئیات معامله قرن مطلع شوند زیرا همه جزئیات آن و اینکه نقش هر کشور چیست را میدانند. کوشنر و گرینبلات بارها به منطقه سفر و با سران عرب دیدار کرده اند و برخی از سران عرب هم به واشنگتن احضار شده اند و نقشها توزیع شده است و حجم رشوهها به هر کشوری مشخص شده است و سهم هر کشور حوزه خلیج فارس مشخص شده است مشابه آنچه درباره هزینههای جنگ آمریکا ضد عراق رخ داد.
معامله قرن به دنبال کاستن از رنجهای ملت فلسطین نیست زیرا کسی که کمکها به فلسطینیها را قطع کرده است نمیتواند به فکر کاستن از رنجهای ملت فلسطین باشد. ملت فلسطین گزینه مقاومت علیه اشغالگران را دارد. هنگامی که موشکهای دقیق شلیک شده از غزه به تل آویو و حیفا میرسد و دهها هزار شهرک نشین را از جنوب فلسطین اشغالی به فرار به سوی شمال آن برای یافتن امنیت مجبور میکند؛ این مفهومش تحول بی سابقه و سرنوشت ساز و ایجاد تغییر ریشهای در موازنه قوا و معادلات در کل منطقه است.
فلسطین فروشی نیست
فلسطین کالای فروشی نیست یا معامله املاک نیست که بتوان با میلیاردها دلار آن و ملتش را خرید و هر اندازه که فلسطینیها از گرسنگی و محاصره رنج ببرند تسلیم نخواهند شد. ترامپ و متحدان عربش که فکر میکنند زمان برای ایجاد اسرائیل بزرگ مهیاست در اشتباه به سر میبرند. مبالغه نکرده ایم اگر از کوشنر و معامله قرن که بذر بیداری فلسطینی و عربی را پاشیدند و شرایط را برای ایجاد انتفاضه مهیا کردند، و فرهنگ مقاومت را احیا و همه سازشکاران عرب را رسوا کردند، تشکر کنیم.
موشکهای مقاومت خوار کننده پاتریوت و گنبد آهنین
هنگامی که موشکهای حوثی ها تحت محاصره، سامانه پاتریوت در فرودگاه ابها را خوار و خفیف کردند و ناتوانی آنرا آشکار کردند و بزرگی کسانی که این موشکها را غارهای صعده ساختند و توسعه دادند را نشان میدهد.
این عجز پاتریوت را نشان می دهد و هنگامی که موشکهای از غزه به عسقلان و تل آویو می رسند و ناتوانی گنبد آهنین را آشکار میکنند و به اهداف نظامی خود با دقت می رسند و هنگامی که سید حسن نصرالله تهدید به شعله ور کردن منطقه در صورتی که اسرائیل جنگی برافروزد میکند و به شهرک نشینان توصیه میکند که فرار کنند تا نجات یابند؛ پس بدانید که زمان سستی به پایان خود رسیده و زمان سربلندی رسیده است. تریلیونها دلار ترامپ و نفت نمیتواند وجبی از فلسطین را بخرد. نشست منامه شکست خواهد خورد و شرکت کنندگان در آن سرافکنده و شرمگین خواهند بود.
اما آنچه درباره نشست منامه میتوان گفت این است که طرحها و نشستهای بین المللی قبلاً برگزار شده است که از جمله آنها میتوان به طرح مارشال آمریکا برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم میتوان نام برد اما اینکه نشستی به سرپرستی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای نابودی هویت یک ملت برگزار شود را در نشستی که قرار است که جردکوشنر داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و مشاورش در منامه بحرین برگزار کند، میتوان خلاصه کرد.
برگزارکنندگان نشست از آن به عنوان از صلح به سوی شکوفایی نام میبرند که در آن مقامات و بازرگانان عربی و خارجی و اسرائیلی شرکت میکنند. اما آنچه پرواضح است اولاً این است که این نشست اقتصادی نشستی است که کاملاً اهداف سیاسی دارد و هدفش بازارگرمی برای معامله قرن و به عبارت دیگر رونمایی عملی از آن است و در ثانی صلح اقتصادی بدون صلح سیاسی امکان ندارد.
عنوان این نشست مانند اهدافش همه دروغ و کذب است. برگزار کنندگان نشست منامه از کدام صلح سخن میگویند؟ کدام شکوفایی برای فلسطینیها؟ مگر اصلاً کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی به رسمیت شناخته شده است؟ مگر به کمترین مطالبه فلسطینیها توجهی شده است؟
از نشست منامه میتوان به عنوان تیرخلاص به آرمان فلسطین، تثبیت یهودی سازی مقدسات و حذف نام فلسطین از نقشه و تبدیل ملت فلسطین به عنوان برده اسرائیلیها نام برد. هدف این است که هویت ملی و قومی فلسطین نابود شود.
آنچه دردناک است برگزاری این نشست در کشوری عربی و دردناکتر این است که پولی که برای نابودی آرمان فلسطین به بهانه صلح پوشالی اقتصادی هزینه خواهد شد از سوی اعراب خلیج فارس پرداخت خواهد شد. این طرح مرده به دنیا آمده است زیرا با مخالفت کوبنده فلسطینیها و بازرگانان و شخصیتهای اقتصادی روبرو شده است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری بین المللی قرآن انتفاضه سوم معامله قرن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۹۵۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویکرد اردن نسبت به مساله فلسطین
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: اردن کشوری است که مستقیماً با مسئله فلسطین درگیر است. این درگیری ناشی از فاکتورهای متعدد امنیتی برای اردن است. در این نوشتار به اختصار موضع اردن در قبال منازعه فلسطین بررسی میشود.
اهمیت جغرافیای اردن در مسئله فلسطین
اردن در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید، اما از جمله کشورهای بزرگ عربی به لحاظ مساحت است. جغرافیای اردن اهمیت زیادی دارد زیرا به کشورهای مهم عربی شامل سوریه، عراق، عربستان سعودی، فلسطین و همچنین با اراضی اشغالی مرز مشترک دارد. اردن نزدیکترین کشور عربی به فلسطین است و طولانیترین خط مرزی را با فلسطین دارد. با توجه به همین موقعیت جغرافیایی و همچنین با توجه به مساحت بیش از ۸۹ هزار کیلومتر مربعی که ۷۵ درصد آنرا بیابان تشکیل میدهد، اردن از اهمیت زیادی به خصوص نزد رژیم صهیونیستی و آمریکا برخوردار است.
اردن در تحولات فلسطین نیز نقش پررنگی دارد، اما این نقش بیش از همه به ضرر فلسطینیها است. قدرتهای غربی از زمان اعلامیه بالفور سال ۱۹۱۷ تاکنون همواره سعی کردهاند از جغرافیای اردن به نفع رژیم صهیونیستی استفاده کنند. بیش از یک میلیون فلسطینی در اردوگاه پناهدگان در اردن حضور دارند، آوارگانی که خود را شهروند اردن نمیدانند و ترکیب جمعیتی این کشور را تحت تأثیر قرار دادهاند. به نظر میرسد همین موضوع و همچنین مساحت بیش از ۸۹ هزار کیلومتر مربعی نیز عامل مهمی است مبنی بر اینکه از اردن به عنوان وطن جایگزین فلسطینیها یاد میشود.
علاوه بر جمعیت، اردن پس از جنگ ۱۹۴۸ و در سال ۱۹۵۰ کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی را ضمیمه خاک خود کرد. اردن در سال ۱۹۶۷ کرانه باختری را به نفع رژیم صهیونیستی از دست داد. در دهه ۱۹۸۰ اردن از ادعای حاکمیت بر کرانه باختری به نفع فلسطین صرفنظر کرد تا کشور مستقل فلسطین ایجاد شود و طرح وطن جایگزین نیز بیاعتبار شود، اما این طرح همیشه از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان آن وجود داشته است. عبدالله دوم، پادشاه اردن با طرح وطن جایگزین برای فلسطینیها مخالف است و تنها راه حل مسئله فلسطین را راه حل دو دولتی میداند. طی سالهای گذشته، عبدالله دوم در مناسبتهای مختلف با صراحت اعلام کرده است: «اردن، اردن است و فلسطین، فلسطین».
رویکرد اردن به بحران فلسطین: سازش با رژیم صهیونیستی و همسویی با قدرتهای غربی
بحران فلسطین در سیاست خارجی اردن اهمیت بسیار زیادی دارد و طی بیش از هفتاد سال گذشته، بخش عمدهای از ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی اردن معطوف به این بحران بوده است. اردن از دهه ۱۹۹۰ به بعد مسیر سازش و صلح با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفت. یکی از رخدادهای مهم در سیاست خارجی اردن، امضای معاهده صلح وادی عربه با رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۴ است. اردن پس از مصر دومین کشور عربی بود که با رژیم صهیونیستی توافق صلح امضا کرد. نام این توافقنامه نام مکانی است که در آنجا امضا شد.
وادی عربه در مرزهای اردن و رژیم صهیونیستی است. این توافق با نظارت بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا میان اردن و رژیم صهیونیستی امضا شد. در مقدمه این معاهده آمده است: «هدف دو طرف تحقق صلح عادلانه و دائم و فراگیر در خاورمیانه بر اساس قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت است.» اردن در حالی که با رژیم صهیونیستی پیمان صلح امضا کرد، در اکتبر ۱۹۹۹ با هدف تأمین امنیت مرزهای این کشور با رژیم صهیونیستی، دفاتر حماس را در اردن تعطیل و بسیاری از رهبران ارشد این گروه را اخراج کرد.
نکته مهم دیگر اینکه؛ دیدگاه اردن در خصوص حلوفصل مسأله فلسطین تا حدود زیادی با قدرتهای بزرگ غربی همگرا بوده است. یکی از دلایل این همگرایی نیز این است که اردن به حدی قوی نیست که بتواند سیاست خارجی مستقلی اتخاذ کند. در واقع، اردن حفظ حاکمیت و استقلال خود را از طریق وابستگی به قدرتهای بزرگ پیگیری میکند. با این حال، همسویی با قدرتهای غربی در مسأله فلسطین سبب نشد که تمامیت ارضی اردن مورد تهدید واقع نشود. طمعورزی به جغرافیای اردن برای اسکان فلسطینیها و اشغال کامل جغرافیای فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر نیز پیگیری شد. در معامله قرن که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا ارائه شد نیز اردن به عنوان وطن جایگزین مطرح بود. در جنگ کنونی غزه نیز رژیم صهیونیستی پیشنهاد داد مردم غزه در اردن ساکن شوند. هدف اصلی این ایده تلآویو، کوچاندن اجباری مردم غزه و تخریب کامل غزه بود که با مخالفت قاطع اردنیها همراه شد.
مخالفت گسترده مردم اردن با پیمان وادی عربه
بر خلاف حکومت اردن که سازش با رژیم صهیونیستی را تأمینکننده منافع این کشور میداند، مردم اردن مخالف پیمان وادی عربه هستند و بارها با برگزاری تظاهرات این مخالفت را اعلام کردهاند. مطابق برخی از نظرسنجیها بیش از ۸۰ درصد از مردم اردن نه تنها با پیمان وادی عربه بلکه با هرگونه روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی مخالف هستند. در برخی از نظرسنجیها نیز تا ۹۷ درصد مردم اردن مخالف صلح و سازش با رژیم صهیونیستی هستند و بر لغو پیمان وادی عربه تأکید دارند.
مردم اردن نیز با طرح وطن جایگزین برای فلسطینیها مخالف هستند و بر تشکیل کشور مستقل فلسطینی تأکید دارند. در جنگ کنونی غزه نیز مردم اردن مکرراً با برگزاری تظاهرات، خواستار حمایت دولت این کشور از مردم غزه و همچنین قطع روابط با رژیم صهیونیستی شدهاند. این تظاهرات نشان داد که تعارض و تضاد آشکاری در رویکرد مردم و دولت اردن در قبال مسئله فلسطین وجود دارد و مردم اردن بر این باور هستند که سازش با رژیم صهیونیستی و همسویی با قدرتهای غربی صرفاً تأمینکننده منافع تلآویو است و برای اردن و همچنین فلسطینیها دستاوردی نخواهد داشت. با این حال، دولت اردن به مخالفتهای گسترده مردمی بیتوجه است. میتوان گفت این تظاهرات و تضاد، ضعف آشکار مشروعیت دولت اردن را نیز ثابت میکند.
نتیجه
اردن از کشورهای مهم در منازعه فلسطین- رژیم صهیونیستی است. با این حال، این اهمیت ناشی از نگاه ابزاری رژیم صهیونیستی و قدرتهای غربی به اردن است. این نگاه که به صلح وادی عربه در سال ۱۹۹۴ منجر شد، سبب نشد اردن از تبعات امنیتی منازعه فلسطین- رژیم صهیونیستی در امان باشد، زیرا همواره از اردن به عنوان وطن جایگزین فلسطینیها یاد شده است که هم تهدیدی برای تمامیت ارضی اردن و هم تمامیت ارضی فلسطین است.
نگاه ابزاری به اردن در منازعه فلسطین-رژیم صهیونیستی در اقدام اخیر نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه اراضی اشغالی نیز وجود داشت و اردن به بهانه حفظ حاکمیت خود، با رژیم صهیونیستی برای مقابله با موشکها و پهپادهای ایرانی همراهی کرد. این در حالی است که اردن مانند اغلب کشورهای عربی برای متوقف کردن نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه اقدامی انجام نداد.
کد خبر 6087747