«نه» به اجماعسازی علیه ایران
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۹۹۳۳۴
غلامرضا نظربلند تحلیلگر در یادداشتی در روزنامه شرق، نوشته است: روزی به منظور دیدار آشنایی، سفیر ژاپن در کشور متوقففیه را ملاقات کردم. پس از تعارفات معمول و ورود به بحثهای محتوایی، فرصت را مغتنم دیدم تا از باب استفهام از او بپرسم که چرا کشور متبوعش تا سرحد سخاوتمندی به سریلانکا کمک میکند. پاسخ ایشان با این عبارت که «این سریلانکاییها بودند که از تجزیه ژاپن جلوگیری کردند»، شگفتزدهام کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توضیحات بعدی همتای ژاپنی علاوه بر پاسخگویی، درسآموز هم بود. به گفته او، آمریکا در سال ۱۹۵۳ جمعی از کشورهای آسیبدیده از ناحیه ژاپنیها در جریان جنگ جهانی دوم را گرد هم میآورد تا با مشورت دستهجمعی تدبیری بیندیشند که ژاپن را به پرداخت غرامتهای سنگین به آنها مجبور بکند؛ بهگونهایکه با تضعیف کامل این کشور، زمینه تجزیه آن فراهم بشود. سناریوی آمریکاییها بهخوبی پیش میرفت تا اینکه نوبت به سخنرانی نماینده سریلانکا میرسد؛ اما او با این سخن قصار که «ما خون را با خون نمیشوییم»، ساز ناساز میزند و با این کنشگری تکروانه، موجب اخلال در اجماعسازی مدنظر برگزارکننده آمریکایی نشست و در نتیجه شکست آن میشود. با مرور سیر تحولات و موضعگیریهای مختلف درباره حمله هفته گذشته به دو فروند کشتی نفتی ژاپنی و نروژی در دریای عمان، خاطره دیدار با دیپلمات ژاپنی بیشازپیش به ذهنم خطور میکند و به ژرفای آن بیشتر پی میبرم. بعد از انتشار «خبر فوری» حمله به نفتکشها همزمان با دیدار نخستوزیر ژاپن از تهران و بازتاب گسترده آن در رسانهها و تهییج و تحریک و جهتدهی کموبیش سازمانیافته افکار عمومی، نوبت به موضعگیریهای رسمی و غیررسمی رسید. دراینمیان، آمریکاییها تلاش کردند تا تنور گرم است، نان خود را بچسبانند. نان آنها در اجماعسازی جهانی علیه ایران با متهمکردن شتابزده این کشور به دستداشتن در آن حملات بود.
شاهد مدعا سخنان صریح پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع آن کشور است که اظهار کرد او، پمپئو و بولتون به دنبال «ایجاد اجماع بینالمللی در مقابل این مشکل جهانی» هستند. این ترکیب متشکل از همان سه چهره نظامی، اطلاعاتی و امنیتی هیئت حاکمه کنونی آمریکا است که به افراطگری شهرت دارند. فرد غایب در این میان هرچند ظاهراً خارج از هیئت حاکمه مزبور، نتانیاهو بود که با قدری تأخیر به جمع دوستان پیوست و با استفاده از فرصتی که برگزاری مراسم نامگذاری شهرکی در بلندیهای اشغالی جولان به نام ترامپ، ایجاد کرده بود، اظهار امیدواری کرد که جهان در ماجرای حمله به کشتیها در دریای عمان در کنار آمریکا بایستد. این امیدواری در حالی ابراز شد که به جز انگلیس، هیچ کشوری در جهان حاضر نشده است که خوانش آمریکاییها و به عبارت بهتر «گروه B» از ماجرای پنجشنبه گذشته در دریای عمان را تأیید کند.
آلمانها که وزیر خارجهشان هفته پیش در تهران بود، حتی ادعای دولتمردان آمریکا درباره دستداشتن ایران در حمله به کشتیها را به چالش کشیدند و مالک کشتی ژاپنی نیز شواهدی برخلاف آن ادعا ارائه داد. افزونبراین پاپ هم خواستار خویشتنداری همه طرفها شد. اینک در پی چند روز التهاب و نگرانی و کوبیدن جنگطلبان بر طبل جنگخواهی، نقل این قول از ترامپ که به دنبال جنگ با ایران نیست، از سوی پمپئو و بیان این گزاره که «ما جنگ نمیخواهیم» از زبان خود او، فضای هیجانی ناشی از خبر حمله به کشتیها را قدری آرام کرده؛ هرچند که وزیر خارجه درشتگوی آمریکا خود را از تکوتا نینداخته و در ابتدای همین عرایض باز هم بر دستداشتن ایران در حملات موصوف تأکید کرده است. چرایی عقبنشینی آمریکاییها از موضع تهاجمی خود در قبال حمله به کشتیها به شرح پیشگفته را باید در اختلاف نظر جامعه جهانی درباره مسبب این حملات و همراهینکردن آن با ادعای دستداشتن ایران سراغ گرفت.
این به آن معنا است که عملیات روانی آمریکاییها در راستای زمینهسازی در افکار عمومی و اجماعسازی جهانی علیه ایران در این مرحله ناکام مانده است. ایران باید با تمام نیرو تلاش کند تحت هیچ شرایطی و در هیچ زمانی چنین اجماعی شکل نگیرد. به ضرس قاطع میتوان گفت که یکی از راهکارهای راهبردی درباره دورنگهداشتن سایه جنگ از سر کشور بهشکستکشاندن تلاش آمریکا برای اجماعسازی است. این مهم از طریق احتراز از دستزدن به اقدامات تحریکآمیز از سویی و تقویت تلاشهای دیپلماتیک در راستای خنثیکردن یارگیریهای کاخ سفید علیه ما از سوی دیگر، دستیافتنی است.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: انگلیس تهران ایران ژاپن دریای عمان آمریکا روزنامه شرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۹۹۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنهایی که مامور خدا بودند
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل نظام جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای اصیل دینی با تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای با شعار وحدت جهان اسلام و در هم نوردیدن مرزهای جغرافیایی کشورهای مسلمان استراتژیهای امنیتی و منافع منطقهای آمریکا را با شکست روبرو ساخت. آمریکا که تمام تلاش خود را معطوف به حمایت از رژیم پهلوی و جلوگیری از پیروزی انقلاب نموده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب مبدل ساخت تا بتواند در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نوپای اسلامی اقداماتی را انجام دهد.
توطئههای آمریکا در جهت شکست انقلاب اسلامی و از سوی دیگر ورود شاه به آمریکا با اجازه کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی بود، به طوری که در ۱۳ آبان ۵۸ تقریبا دو هفته پس از دیدار بازرگان با برژنیسکی در الجزایر، گروهی از دانشجویان دانشگاههای ایران که بعدها به دانش جویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله و ۵۳ نفر آمریکایی را به گروگان گرفتند.
اشغال سفارت آمریکا در تهران، حذف دولت موقت از صحنه اجرایی کشور، تثبیت پایههای قدرت و استمرار ماجرای گروگان گیری و شکست طرحهای آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی گردید. گرچه در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژنیسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد، سرانجام گروه ویژه ۱۳۲ نفره تحت عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیماى نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهاى هوایى جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C ۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
نکته مهمی که در این عملیات باید به آن اشاره کرد، همکاری برخی عناصر خودفروخته در ارتش بود که با خاموش کردن رادار موجبات پرواز امن برای آمریکاییها را فراهم میکنند تا یانکیها به طور پنهانکار وارد کشور شوند. بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد.
هدف آشکار امریکاییها از عملیاتِ نجات این بود که با حملهای شبانه، گروگانها را از سفارتخانه ربوده، با تبلیغات گسترده آن را به عنوان اقدامی قهرمانانه در تاریخ ارتش آمریکا و کاخ سفید ثبت کنند و برگ برندهای در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورند؛ اما برخی از تحلیلگران برآن اند که هدف اصلی ماجرای طبس اقدام به کودتا و بازگرداندن قدرت به خاندان پهلوی بود. برژینسکی به نقل از کارتر میگوید پس از آزادی امریکاییها باید ضربه واقعی به ایرانیان وارد شود. مایلز کاپلند از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همکار روزولت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران، تصریح میکند هدف از تهاجم طبس، تنها آزادی گروگانها نبود، بلکه هدف سرنگونی رژیم ایران بود. به گفته برخی از عوامل داخلی شرکت کننده در این عملیات، هدف از عملیات طبس تحویل تسلیحات فوق مدرن برای یک جنگ چریکی گسترده و سراسری به گروهی از افسران وفادار به محمدرضا پهلوی بود. شورش برخی از اقوام مرزی علیه نظام اسلامی و تصرف شهرهایی، چون زاهدان نیز در برنامه قرار داشته است.
کارتر در نخستین ساعتهای روز پس از ناکامی عملیات نظامی، در برنامهای تلویزیونی مسئولیت شکست را بر عهده گرفت. اعلامیه کاخ سفید حاکی از آن بود که اسناد سرّی و مهمی در درون بالگردها به جای مانده است. به دستور بنی صدر که فرمانده کل قوا بود، بالگردهای به جامانده بمباران شدند و بخشی از اسناد سرّی و باقیمانده در آتش سوخت و محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد که مقداری از اسناد و مدارک آمریکا را از داخل بالگردها به دست آورده بود، با راکت کشته شد. تعدادی از بالگردها سالم بودند که به فرودگاه قلعه مرغی تهران منتقل شدند. عذر بنی صدر برای انهدام بالگردها گرفتن فرصت مجدد از امریکاییها برای استفاده از آنها بود. آگاهان سیاسی، اقدام بنی صدر در بمباران بخشی از امکاناتِ باقیمانده آمریکایی در منطقه پشت بادام را که میتوانست اسناد مهمی را در خود داشته باشد، نشان از همکاری عوامل داخلی آمریکا دانستند و این خود زمینه و چالش جدید داخلی را در پی داشت و به همین جهت اسرار و حقایقی ناگشوده باقی ماند.
۴۴ سال از آن حقارت تاریخی و عملیات آمریکاییها در طبس گذشته، اما همچنان عنوان کردن و بازخوانی این موضوع میتواند جنبههای مختلفی را از خود نشان دهد. یکی از این جنبه شاید واکنش تاریخی بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) درباره این موضوع بود.
امام خمینی در واکنش به این عملیات فرمودند: نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید.»
این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد». از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به وسیله شنهای بیابان خشک طبس، همانند واقعه حمل پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آن توسط سنگ ریزههای فروریخته از منقار مرغان ابابیل میباشد.
حالا سالها از آن روز گذشته و اکنون همه چیز تغییر کرده است. ایران امروز به اقتداری رسیده است که کشورهای مدعی جهان و آنهایی که سالها با استعمار کردن سایر کشورها تجربه فراوانی به دست آورده اند و اکنون نیز در منطقه ما خیلی از کشورها را اسیر کرده اند حتی به خود اجازه فکر کردن به انجام اقدامی مانند صحرای طبس را نمیدهند چرا که فهمیدهاند که ایران امروز با آن روزها تفاوت زیادی پیدا کرده و نهال آن موقع نهیف جمهوری اسلامی ایران به درختی تنومند تبدیل شده است.
درخت تنومندی که حالا در اوج قرار دارد و کمتر کسی توان مقابله و جلوگیری از رشد آن را دارد.
گزارش: محمد حسین نیک خوی متین
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی