چرا کف دست زنان تماشاگر مهر زدند؟
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۰۲۹۷۸
میزبانی خوب ارومیهایها از هفته سوم لیگ ملتهای والیبال ۲۰۱۹، اگرچه با اتفاقات مثبتی برای والیبال ایران و البته ورزش کشور همراه بود، اما حاشیههایی را هم به دنبال داشت. این حاشیهها چیزی نبود جز بحث تکراری و ناامیدکننده بر سر حضور بانوان تماشاگر در سالن مسابقات. مسئولان فدراسیون والیبال برای اینکه مانع از جنجالهایی که به دلیل ممانعت از ورود چندسال قبل زنان به استادیوم ۱۲ هزارنفری آزادی شوند، اینبار تصمیم گرفتند بهجای تهران میزبانی این رویداد بزرگ جهانی را به ارومیه بدهند؛ شهری که به واسطه هواداران پرشورش از آن بهعنوان پایتخت والیبال ایران نام برده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینبار، اما بحث بر سر جلوگیری از ورود خانمها به سالن نیست، بلکه صحبت از شرایط نامتعارفی است که برای آنها تعریف کردهاند تا بتوانند مسابقات را از نزدیک تماشا کنند. واکنشهای منفی بهخاطر عکسی است که از دست بانوان تماشاگر در رسانههای رسمی و شبکههای مجازی منتشر شده است؛ عکسی که در آن به کف دست زنان مهری زده شده و نشان میدهد که اجازه ورود به سالن را گرفتهاند. آنگونه که منابع موثق و تماشاگران حاضر در محل، جو بیرون از سالن را روایت میکنند، در اولین روز مسابقه ایران مقابل کانادا، ورود زنان به سالن تقریبا آسان و بدون همهمه بوده، اما از روز دوم و دیدار بسیار حساس مقابل لهستان، حجم بالای متقاضیان ورود به سالن، موقعیت دشواری را به وجود میآورد که حتی بانوانی که از قبل بلیت خریده بودند هم نمیتوانستند وارد سالن شوند.
در روز سوم این دشواری، اما به اوج خود میرسد و در نهایت برای اینکه برگزارکنندگان این پیکارها بتوانند تشخیص بدهند چه کسانی بلیت خریداری کردهاند، به دست آنها مهر میزدند و راهی سالنشان میکردند. روز گذشته انتشار تصاویر دست مهرزده بانوان در حالی بازتاب منفیای را در بین عموم جامعه داشته که هیچیک از مسئولان ستاد برگزاری لیگ ملتهای والیبال ۲۰۱۹ ارومیه واکنشی به آن نشان ندادند. استانداری، شهرداری و اداره ورزش و جوانان ارومیه سه نهاد اول این استان بودند که مسئولیت برگزاری رقابتها را برعهده داشتند. پیمان رضایی، مدیرعامل باشگاه شهرداری ارومیه که از اعضای این ستاد بود و مسئولیت آمادهسازی شهر را برعهده داشت، توضیحاتی را درباره این اقدام نامناسب داد.
او دراینباره میگوید: «تعدای از خانمها زمانی که به صورت اینترنتی ثبتنام کرده بودند، موفق نشده بودند که پرینت بلیت خود را تهیه کنند، برای همین زمانی که میخواستند به سالن بروند دچار مشکل شده بودند. البته این نفرات کد پیگیری و تصویر بلیت خود را در موبایلهایشان داشتهاند. با توجه به این موضوع مسئولان حاضر در سالن با محرزشدن اینکه این خانمها واقعا بلیت خریدهاند، به دستهای آنها مهر زدند. بههرحال، چون بلیت کاغذی نداشتند باید یکجور نشان میدادند که ورودشان قانونی است و این کار را کردهاند. تعداد استقبالکنندهها از این مسابقات بهقدری بالا بود که تعداد زیادی از مردم بدون بلیت هم توانسته بودند وارد سالن شوند. ما ۸۰۰ صندلی برای بانوان در نظر گرفته بودیم که حتی ۲۰۰، ۳۰۰ نفر بیشتر از این تعداد خانم به سالن آمدند».
باید پذیرفت که زدن مهر به دست خانمها، آن هم در یک مکان ورزشی بدونشک امری نامعقول به حساب میآید و صورت زیبایی ندارد، چراکه این موضوع تداعیکننده این است که این حرکت در زندانها صورت میگیرد. زمانی که خانواده زندانیها برای ملاقات آنها به زندان میروند، برای ورود آنها به این محل به دستشان مهر میزنند. بهتر بود مسئولان ستاد برگزاری بازیها با قدری تدبیر با روحیه بهتری که خاص ورزش، آن هم در سطح یک رویداد سطحبالای جهانی باشد، این مشکل را حلوفصل میکردند.
رضایی که خودش هم به نوعی از این تصمیم متعجب شده، ادامه میدهد: «راستش من خودم هم دیروز صبح این عکسها را در رسانهها دیدم و پیگیر آن شدم. در سالن مسابقه چیزی ندیدم. آنطور که من فهمیدم، این تصمیمی بوده که آنی گرفته شده است. البته این را هم بگویم که به دست همه خانمها مهر زده نشده است. فقط در مورد تعداد محدودی این کار صورت گرفته است. ضمن اینکه تعدادی از آقایان هم بودهاند که چنین مشکلی داشته و به دست آنها هم مهر زدهاند».
دیگر نقطهضعفی که ستاد برگزاری لیگ ملتهای والیبال ۲۰۱۹ ارومیه در ساماندهی بانوان تماشاگر داشت، محلی بود که برای ورود و خروج آنها به سالن در نظر گرفته بودند. در این محل که تصاویر آن منتشر شده، بانوان با آن حجم انبوه باید از روی یک پل کوچک که روی یک کانال آب سرباز قرار گرفته است، ورود و خروج میکردند. مدیرعامل شهرداری ارومیه در واکنش به این موضوع توضیح میدهد: «این انتقاد شما بجاست. قبول دارم که واقعا محل مناسبی برای بانوان نبود، اما ما چارهای نداشتیم. طبق قوانین، خانمها برای اینکه به سالن ورود و خروج کنند باید مسیر جداگانهای از مردان برایشان در نظر گرفته شود. از آنجا که تا به الان خانمها به این سالن نیامده بودند، مسیر ویژهای برایشان در نظر گرفته نشده بود. برای همین تنها محلی که میتوانستیم برایشان مشخص کنیم همینجا بود. اما در مورد سرویس بهداشتی، بوفه و جایگاه در سالن به بهترین شکل عمل کردیم و مشکلی به وجود نیامد».
ستاد برگزاری این مسابقات در اقدامی پسندیده ۸۰۰ صندلی از کل ظرفیت سالن شش هزار و ۴۰۰ نفری غدیر را به بانوان تماشاگر اختصاص داد و پیش از شروع لیگ به صراحت اعلام کرد که هیچ گزینشی در کار نیست و همه خانمها میتوانند از طریق سامانه اینترنتی بلیت خریداری کنند و به سالن بیایند. اختلافنظر نهادهای مختلف اجرائی کشور بر سر ورود زنان در سالهای اخیر، برای تماشای مسابقات والیبال بهقدری جدی بوده که همواره از حضور این قشر در سالنها ممانعت شده است؛ با توجه به این موضوع فدراسیون والیبال در دو سال گذشته بهناچار تنها عده محدودی از بانوان را که آن هم از خانوادههای ورزشکاران بودند به سالن راه داد. به گفته این مسئول ورزش ارومیه، بانوان ارومیهای بدون اعمال هیچ محدودیتی در این سه روز به سالن غدیر آمدند. منبع:ایران ورزشی
منبع: پارسینه
کلیدواژه: والیبال تماشاگران زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۰۲۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانهای عامه ما، ریشه در واقعیت دارند/ ردّپای کهن الگوها در روایتهای زنان/ مضامین متنوع لالاییها و شعرهای زنانه
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از انجمن مستندسازان سینمای ایران، بیستوششمین نشست ماهانهی «مستندهای ایرانشناسی» به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «طرقه» ساخته محمدحسین دامنزن اختصاص داشت. این فیلم یکی از پر افتخارترین و موفقترین فیلمهای سینمای مستند ما در عرصهی بینالمللی است. «طرقه» در بیش از هشتاد کشور دنیا به نمایش در آمده است.
محمدحسن دامنزن در مستند «طرقه»، در همراهی با چهار زن نوازندهی شمال خراسان زندگی، زمانه و احوالات آنها را روایت میکند. با پایان اکران اثر، محمدحسن دامنزن کارگردان «طرقه»، حمید جعفری مستندساز و رئیس هیئت مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران، دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست و دکتر علیرضا حسینی مردمشناس درباره وجوه مختلف اثر به بحث و تبادلنظر پرداختند. حمید جعفری، در سخنان ابتدایی، بعد از خوشآمدگویی به حاضران بحث را به مهمانان سپرد.
دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست راجع به تأثیری که تجربه تماشای «طرقه» بر او داشته است، عنوان کرد: این دومین باری است که فیلم را میبینم و میتوانم بگویم که با لحظه لحظه آن ارتباط برقرار کردم و تأثیر عجیبی روی من داشت. با توجه به حوزهی تخصصیام که زنان در فرهنگ و ادبیات عامه ایران است، باید بگویم صدای ساز زنان و شعر زنانه که کلا در ادبیات عامه ما دیده میشود برخلاف ادبیات و فرهنگ رسمی است. در ادبیات رسمی تا قبل از فروغ، دست کم صدای شعر زنانه نداریم. پروین اگر شعر میگوید، هیچ فرقی با شعر بهار ندارد. یعنی صدای شعر تا فروغ زنانه نیست ولی در ادبیات عامه ما و فرهنگ ما، از گهواره ها و آوازها، احساسات زنانه و طنین صدای آنها کاملا لمس میشود. این مستند به خوبی به این موضوع قدرت زنان و صدای زنان پرداخته بود. محمدحسن دامنزن کارگردان اثر، طریقه جلب اعتماد سوژهها برای باز کردن سفره دلشان را این گونه شرح داد: خیلی زمان برد. اول اینکه من در یک محیط زنانه بزرگ شدم. پدرم خیلی زود فوت کرد و مادرم مرا بزرگ کرد از این رو اطراف من بیشتر خانمها حضور داشتهاند. به هر حال، آشنایی من با این خانمها زمان برد. من به شیروان رفتم و یک خانه اجاره کردم. هشت ماه را در آنجا سپری کردم تا اینکه این خانمها، به مرور پیدا شدند.
او درباره اینکه جرقه ساخت اثر چگونه زده شد، گفت: موقعی که خارج از کشور بودم، نواری به من کادو دادند. نوار درباره موسیقی شمال خراسان بود و آخر این نوار، چند تا لالایی بود و برای اینکه این لالاییها مجوز پخش بگیرند، روی این لالاییها، یک صدای نخراشیده ای دکلمه میکرد. من این لالاییها را گوش کردم و دیدم چه زیباست! با خودم گفتم این خانمهای شمال خراسان که اینطوری لالایی میخوانند، پس حتما به موسیقی اشراف دارند. متأسفانه، مادرم آلزایمر گرفت و من به ایران برگشتم. این موضوع، مرا له کرد. به شیروان رفتم، خانهای اجاره کردم و هشت ماه در آنجا زندگی کردم، تا به مرور با این خانمها آشنا شدم و در نهایت، این فیلم ساخته شد. چون وقتی همزبانی پیش میآید، همهچیز راحت طرح میشود و پیش میرود.
حمید جعفری با اشاره به توضیح کارگردان گفت: میبینید که یک مستندساز برای ساخت مستندی که ممکن است به نظر بسیار ساده بیاید، چه مسیری را طی میکند، در روستا یا شهر دیگری خانهای اجاره میکند و هشت ماه جور دیگری زندگی میکند، تا بتواند به آدمهای فیلمش نزدیک شود و مسیر ساخت فیلم را هموار کند.
دکتر علیرضا حسینی مردمشناس راجع به چرایی برقراری ارتباط راحتتر با مردم کرمانج گفت:نکته مهم درباره آنها، سادگی و بیآلایش بودن است. چون قسمتی از کرمانج ها در شمال خراسان، عشایری هستند که ییلاق و قشلاق میکنند. این جو سرزمینی و سرسبزی این سرسبزی آنجا باعث میشود به راحتی به دیگران اعتماد کنند. زهرا محمدحسنی درباره نقش موسیقی در اعتماد به دیگران بیان کرد: نمیتوان به ضرس قاطع در این باره نظر داد اما میتواند تاثیرگذار باشد.
زهرا محمدحسنی در سخنان پایانی، این باور که شعرها و لالاییهای زنانه تماما شکوه ها و گلایههای زنانه هستند را غلط نامید و گفت: دیدگاه غالبی که درباره ادبیات عامه ما وجود دارد، این است که لالاییها و شعرهای زنانه عمدتاً شکوهها و گلایههای زنانه هستند. اگر کلیدواژه «لالایی» را در مقالههای حوزه فولکلور جستجو کنید، همه اش همین است که: «لا لا لا، بابات رفته زن بگیرد» و این لالایی که در مناطق مختلف به اقسام گوناگون تکرار شده است را مورد استناد قرار دادهاند و گفتهاند لالاییها عمدتاً شکایت زنانه و بیان سرخوردگیهای زنانه است.
چند سال پیش طی یک پژوهش، هزار لالایی را از شهرهای مختلف بررسی کردم و از این هزار لالایی، تنها سه درصد به شکوه از مرد مربوط میشد در صورتی که باقی لالاییها، خیرخواهی برای مرد را میخواستند، دعا کردن برای مرد یا ناز و عتاب عاشقانه بود. حتی شامل دلتنگی و از دست دادن یار هم میشد مثل «گلی از دست رفته و خار مانده است/ به من جور و جفا بسیار مانده است».
بعضی پژوهشگران گفتهاند که این ناز و عتاب عاشقانه با یک معشوق خیالی است. در نواهایی که این خانمها در فیلم میخواندند هم این گفتگو با معشوق وجود داشت. از نظر من، این دیدگاه غالب که لالاییها و شعرهای زنانه ضدمرد هستند، بیانگر ظلم به زنان است دور از واقعیت و تقلیل آواهای زنانه است. اتفاقاً این ساز زدن که خود یک کار ممنوعه است، شکستن همان محدودیتها برای زنان است و شکستن همان چهارچوبها است که دارد به آنها قالب میشود. در این فیلم هم دیدیم که هم ساز مرد و هم ساز زن را شکسته بودند و فقط ساز خانم نبود. چون اجرای موسیقی در کشور ما کلا با چالش مواجه است.
بیستوششمین نشست ماهانهی «مستندهای ایرانشناسی»، به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) و با همکاری سازمان نظام پزشکی کرج، غروب روز دوشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳، در سالن آمفیتئاتر سازمان نظام پزشکی کرج برگزار شد.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896476