تاریخ اندیشه در تمدن اسلامی را دشمنان اسلام نوشتهاند
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۱۸۰۲۲
به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «اندرز به سلطان» اثر نگین یاوری عصر روز سه شنبه ۲۸ خرداد، با سخنرانی حاتم قادری، استاد دانشگاه تربیت مدرس، نگین یاوری، نویسنده کتاب، مسعود جعفری، عضو فرهنگستان زبان فارسی و محمد دهقانی، مترجم کتاب، در دفتر نشر تاریخ ایران برگزار شد. «اندرز به سلطان» در زمستان سال گذشته (۱۳۹۷) با شمارگان هزار نسخه، ۲۳۶ صفحه و بهای ۵۰ هزار تومان توسط نشر تاریخ ایران منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حاتم قادری در این نشست سخنان خود را با اشاره عنوان کتاب آغاز کرد. وی گفت: وقتی کتابی را در خلوت برای خودتان میخوانید یک موضوع است زمانی که آن را با دیده نقد مطالعه میکنید، بحث دیگری است. در خلوت خودتان ممکن است برخی نکات را نادیده بگیرید، اما وقتی برای نقد بخوانید خواه یا ناخواه به این فکر میکنید که برای چه آمده، از کجا آمده و به چه معناست؟ چه ارتباطی برقرار میکند؟ این مساله کار را برای خواننده سخت کرده و آسایش و راحتی را از او دور میکند، برای اینکه برای درک مطلبی باید مرتب بالا و پایین بروید تا دریابید مطلبی که مدنظر است گفته شده یا تائید شده است. من هم که چندان نقد بلد نبودم، مرتب کتاب را این طرف و آن طرف میکردم. اگرچه در اینجا منظورم از نقد همان بررسی است و به معنای انکار یا رد نیست بلکه گفتوگویی را پیرامون یک اثر به وجود آوردن است.
وی افزود: نخسیتن نکتهای که درباره کتاب «اندرز به سلطان»، نصیحت و سیاست اسلام در قرون اولیه به ذهنم رسید، بحث عنوان کتاب در زبان فارسی نسبت به عنوان انگلیسی آن است، در حقیقت برخی از دعاوی که کتاب دارد، شاید با عنوان انگلیسی سازگارتر باشد تا با نام فارسی آن. به عبارتی در اینجا بحث سکولار و سیاست سکولار به میان میآید، در حالی که در عنوان فارسی نیست و این معنا هم دارد و من درباره سکولار نسبت به بحث کتاب اندکی صحبت خواهم کرد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: چه بسا در عنوان انگلیسی نیز همین نام فارسی میآمد، شاید آنطرفیها (اروپاییها) طور دیگری به کتاب نگاه میکردند. اگرچه این عنوان برای آنها ظرفیت بیشتری داشت، البته به جز محتوای کتاب، زیرا در عالم اسلامی که امروز از آن حرف میزنند، تصور بر این بوده که در تاریخ اندیشه اسلام و در سیره اسلامی سخنان سکولار نیز وجود داشته و ان برای آنها میتواند جذاب و جالب باشد، از این نظر مؤلف حق داشته در اروپا چنین عنوانی برای کتابش انتخاب کند اما در فارسی آوردن سکولار قدری مشکل است به طوری که حتی معادلسازی آن نیز راحت نیست، چه برسد به اینکه بخواهد این بحث روشن شود که چه اتفاقی افتاده است.
حاتم قادری با تشکیک در به کار بردن تعبیر قرون میانه برای عالم اسلام گفت: نکته بعدی درباره اصطلاح قرون میانه است؛ این تعبیر به نظر من خیلی مشکوک میآید، یعنی آیا قرون میانهای که ما در تاریخنگاری غرب به کار میبریم، امکان دارد که درباره اسلام نیز آن را به کار برد؟ در حالی که عمده آثاری که مؤلف به کار برده، مثل «سیاستنامه» مربوط به قرون سوم، چهارم و پنجم هجری است که تقریباً قرونی طلایی است که نباید با قرون میانه غرب یا مسیحیت آن را یکسان گرفت. این خودش ابهامی است و اگر از من میپرسیدند شاید پیشنهاد میکردم تا برای «قرون میانه» تعبیر دیگری به کار ببرند.
وی ادامه داد: مؤلف رساله هندی را بررسی و خودشان تاکید کردند که احتمال نگارش آن چهار صد سال قبل از میلاد تا چهار صد سال بعد از میلاد است که در خوشبیانهترین حالت یعنی نزدیکترین تاریخ به آن حداقل دو قرن و نیم مانده تا اسلام شکل بگیرد، چه برسد به اینکه بخواهد قرون بعدی آن اتفاق بیفتد. از طرف دیگر، در کتاب خط اندیشه واحدی نیز وجود ندارد، زیرا در بخشی کتاب مؤلف به دنبال بافتار است و در قسمت دیگر به دنبال منشأ. به طوری که در صفحه ۱۱۶ بحث مهمی را انجام میدهد و به همبستگی دین و دولت اشاره میکند نه به یکی بودن که من هم با مؤلف موافقم و به نظرم همبستگی واژه به مراتب بهتری است نسبت به یکی بودن. «قاعدهای که در اغلب اندرزنامهها دیده میشود و ریشه اندرزنامههای اسلامی به جامعه ساسانی میرسد، …» بعد از آن در سطور پایینتر میگوید «داستانهای اندرزنامهها چه در اجزا و چه در کلیات، سرمشقها و الگوهایی به دست میدهد که نتیجه اخلاقی روایتها جهانشمول است.» اگر جهانشمول است پس رفتن به دنبال منشأ مورد ندارد. اما یک اتفاق مهمتری رخ داده، در فصل پایانی کتاب صحبت از بافتار است، لذا باید توضیح بدهم که اگر مؤلف به دنبال ریشه و منشاست که مرتب از آن نام میبرند و مرتب بر اندرز ارسطو به اسکندر مانور میدهند و در جاهای مختلف تکرار میشود و در بیش از یک جا سخن از جهانی بودن میزنند، پس چرا در جای دیگر سخن از بافتار به میان میآید.
این منتقد اظهار کرد: متوجه نشدم که وقتی بحث جهانشمولی در میان است، بررسی بافتار به چه دلیل دنبال میشود؟ برای همین مؤلف باید بپذیرد که اگر اندرزنامه جهانی است، مهم نیست که منشأ آن در کجاست؟ مگر اینکه منشأ را به دلیل کنجکاوی خودمان میخواهیم بدانیم. یعنی علاقه داشته باشیم بدانیم که اثر از چه چیزی متأثر است و تاثیرپذیری آنرا نشان بدهیم که کار دشواری است. بنابراین در کتاب خط اندیشه واحد وجود ندارد و اگر منشأ اندرزنامهها موردنظر است باید ابتدا نقد کرد و اگر جهانی است که باید همه به یک شکل دیده شوند. ضمن اینکه اگر نویسنده به بافتار توجه دارد، باید بگوید که در جهان اسلام با این ویژگیها چنین اندرزنامههایی به وجود آمده است.
انتقاد ملایم از شرقشناسی به سبک ادوارد سعید
در ادامه این نشست مسعود جعفری درباره لزوم نگاه نو به اندرزنامهها گفت: در کتاب «اندرز به سلطان» رگه کوچکی از یک سنت خیلی بزرگ در قبل از اسلام و بعد از آن وجود دارد. در اندرزنامهها عناصر هندی، رومی، یونانی، چینی و بعداً آیات و احادیث وارد شد. مؤلف با قدم گذاشتن به دریای یک سنت تلاش کرده است که گوشه کوچکی از آنرا نشان دهد. از سوی دیگر جنبه تطبیقی کتاب است که مؤلف درصد برآمده که سنت اندرزنامهنویسی در اسلام را با غرب مسیحی تطبیق بدهد که این جنبه کتاب برای ما تازگی دارد و اشارههایی به اندیشه سیاسی در غرب مسیحی و تناظرهایی که برقرار شده، برای خواننده ایرانی جالب است.
وی افزود: از سوی دیگر به نظرم نگاه کلی مؤلف، نوعی انتقاد ملایم از شرقشناسی با گرایش به ادوارد سعید است و کار او به شکلی نقد اروپامحوری است. در واقع نگین یاوری میخواهد بگوید جهان اسلام اندیشه سیاسی داشته و افرادی در این حوزه حرفهایی بیان کردند و اینطور نبوده که بنا بر تصویری که در غرب ساخته شده، همه بنیادگرا باشند. اما اشکال کار شاید در این باشد، همانطور که حاتم قادری اشاره کردد، مخاطب کتاب در ذهن مؤلف، غربی بوده است و این باعث شده، برخی قسمتهای کتاب برای خواننده فارسی زبان قدری مبهم باشد. اگر مؤلف کتاب را برای خواننده ایرانی مینوشت شاید مشکلات موردنظر منتقد جلسه کمتر وجود داشت.
غرب به تاریخ اندیشهاش میبالد
نگین یاوری، مؤلف کتاب در پایان جلسه در پاسخ به نقدهای حاتم قادری گفت: نگاه و نظرات به موضوع اندیشه سیاسی مختلف است اما اگر بخواهم خیلی کوتاه به برخی انتقادات پاسخ بدهم، باید بگویم مساله کانتکس و بافتار مدنظر من بحث عقیده است و اگر بخواهیم عقیده نشر شده در اندرزنامهها را بنگریم، باید به کجا نگاه کنیم؟ نه اینکه بافتار تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم، مثلاً از زمان سلجوقی، غزنوی و … چه اتفاقاتی رخ داد. به عبارتی منظور من از بافتار در این کتاب «بافتار عقیدتی» است.
وی افزود: درباره واژگان سیاسی و مفاهیم به کار رفته، همانطور که دوستان اشاره کردند، در واقع کتاب برای چند نوع مخاطب نوشته شده است و بسیاری از پانوشتها نیز به دلیل کار تطبیقی که انجام شده است. برای کسانی که تاریخ اروپا میخوانند و سراغ این کتاب میآیند، توضیح بیشتری لازم بود که در کتاب اعمال شد. نکته بعدی این است که اندرزنامههای اروپایی را سعی کردم در چارچوبی قرار بدهم تا بتوانم آنها را وارد گفتوگو با اندرزنامههای اسلامی کنم. از طرفی مخاطب دیگری وجود دارد که تاریخ اسلام میخواند و بعد میخواهد به تاریخ اروپا نگاه کند و باید او را هم مدنظر داشت. حال به این نکته میرسیم که اساساً کتاب برای مخاطب ایرانی نوشته شده یا مخاطب غربی؟
مؤلف ««اندرز به سلطان» با تاکید بر نگاه جدی به منابع داخلی در راستای نگارش این کتاب عنوان کرد: همانطور که مسعود جعفری اشاره کرد، در فصل پایانی وقتی درباره شاهرخ مسکوب صحبت کردم، بحثم بر سر این است که دشمنان تاریخ اسلام نیز تاریخ اندیشه آن را نوشتهاند و نگارش این تاریخ فقط محدود به شرقشناسان نبوده است. وقتی ما در مملکت خودمان نگاه جدی به منابع نداشته باشیم، در حقیقت داریم خودمان را شرقشناسانه نگاه میکنیم. بنابراین چند مخاطب بودن کتاب مسألهای است که وقتی کتاب را تألیف میکردم به آن واقف بودم و میدانستم که در کجا با چه کسی صحبت میکنم؛ اما تصمیم چیدمان مطالب کتاب را خودم گرفتم. میخواهم بگویم این طور نبوده که قسمتی را برای یک مخاطب بنویسم و قسمت بعدی برای مخاطب دیگر. با خودم فکر کردم سخن کتاب بر این است که جهان پیشامدرن غربی از جهان پیشامدرن اسلام چه تأثیری گرفته است؟
نگین یاوری اضافه کرد: با وجود همه نظریهها، تفسیر و تحلیلها مساله اصلی این است که چرا عقب افتادیم و در مملکت خودمان نیز بازار این بحث خیلی داغ است اما مهمتر از آن اندیشه سیاسی یکی از دستاوردهایی است که غرب به آن خیلی مینازد و یکی از دلایل پیشرفت خودش را پیشرفت فکری دانسته و آنرا ویژه غرب میداند. اما در «اندرز به سلطان» خواستم بگویم رابطه میان تاریخ و تفکر خیلی متزللتر از یک خط مستقیم است، یعنی اگر متفکران غرب در بیان اندیشه غرب یک خط مستقیم را طی کردند، باید گفت که در جهان غیرغربی نیز چنین تفکراتی بوده و بر آن فکر شده بود، اما الزاماً در آن خط مستقیمی که تاریخ و اندیشه را به هم وصل کرده، باید یک بازنگری روی بدهد و این بازنگری نیازمند بررسی کلیه منابع اندیشه جهان اسلام است. من نخواستم که بگویم اندرزنامه غربی متأثر از ما بوده یا ما متأثر از آنها بودیم، بلکه خلط در ریشه یکی از مفاهیم سیاسی اندرزنامههاست که آنرا از چارچوب محتوایی و خطی بیرون میآورد.
کد خبر 4645120منبع: مهر
کلیدواژه: نشر تاریخ ایران حاتم قادری نقد کتاب بازار نشر معرفی کتاب اسناد تاریخی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۱۸۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«وعده صادق» اخلاقیترین عملیات تاریخ نظامی جهان بود
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه شامگاه دوشنبه سوم اردیبهشت ماه در سومین همایش خاطره گویی کارمندان ایثارگر مرکز مدیریت حوزههای علمیه که در مدرسه امام کاظم (ع) قم برگزار شد، ضمن گرامیداشت حرکت شجاعانه و مدبرانه سپاهیان اسلام در عملیات «وعده صادق» این اقدام را عملیاتی بی نظیر و اخلاقی ترین اقدام نظام تمام دوران تاریخ نظامی جهان توصیف کرد.
مدیر حوزههای علمیه با بیان اینکه من کوچکترین و کمترین سرباز این نظام و انقلاب در قبل از انقلاب و حتی دوران جنگ تحمیلی هستم و بر حسب وظیفه خدمتتان حضور پیدا کرده ام، به سیر تاریخی انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: انقلاب اسلامی پدیدهای بی نظیر است که امام راحل بنیانگذار آن شد و در مسیر با شجاعت ایستادگی و رهبری کرد.
وی با بیان اینکه از سال ۴۲ تا به امروز این درخت تناور انقلاب اسلامی مراحل و تطوری را طی کرده است، ابراز کرد: این تقسیمات رسالت حوزه و شما حوزویان را سنگینتر میکند. لذا در همین راستا باید بگویم، ریشههای انقلاب در صدر اسلام و عاشورا و عصر امام صادقین و عصر غیبت صغری و عصر علما است اما طلوع خورشید امام در قم یک مرحله نو و بی نظیر در تاریخ اسلام و حوزههای اسلام به شمار می اید هرچند تاریخهای بی نظیری همچون حرکت خواجه نصیرالدین در عصر مغول را شاهد میباشیم اما تاریخ انقلاب اسلامی کاملاً متمایز از تواریخ نهضتهای اسلامی است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه امام راحل تطور عظیم تاریخی به شمار میآید، ادامه داد: شوری که امام (ه) در میان مردم افکند و شاگردانی که در مسیر ایشان تربیت شدند و ادبیات و گفتمان دو سال اول در سال ۴۲ و ۴۳ یک دوره آغازین نهضت میباشد و در آن دوره افرادی که وارد میدان شدند بسیار ارزشمند هستند چرا که سینه تاریکیها را شکافتند و پایه گذار نهضت اسلامی شدند و پس از آن چهارده سال دوران تبعید امام است که با زندانهای طولانی و فشارهای غیرقابل وصف همراه شده است.
آیت الله اعرافی بیان کرد: اولین روزی که سال ۱۳۵۰ وارد فیضیه شدم شاهد برخورد نیروهای ساواک و پهلوی با حجره نشینان فیضیه بودم، طلاب جمع میشدند و شعار میدادند و هر هفته در فیضیه برخورد ساواک با طلاب جوان وجود داشت. سال ۵۴ سال بسیار مهمی بود که حرکت بزرگی در فیضیه رخ داد و به خیابانها کشیده شد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه فیضیه به عنوان کانون و محور اعتراضات علیه شاه دو سال کامل تعطیل شد، تصریح کرد: در شب عید فطر سال ۵۴ دستگیر ابتدا به اداره ساواک در خیابان ایستگاه فعلی بردند و سپس به شهربانی قم واقع در خیابان باجک بردند و مورد شکنجه و بازجویی قرار دادند که پس از چند روز با وساطت آیت الله حائری مرا آزاد کردند.
آیت الله اعرافی اظهار کرد: هر روز احتمال دستگیری و شکنجه بود ولی همه نسل جوان آن روز حوزه عشق به امام (ره) داشتند و عشق توصیف ناچیزی در مقابل عشق و جانفشانی نسبت به امام بود و عشق به آقا سید روح الله حاکم بر قلبها بود و جانشان را برای آرمانهای امام در کف دست گرفته بودند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود به جزوه جهاد اکبر امام خمینی (ره) اشاره کرد و گفت: جزوه جهاد اکبر امام (ره) برای دستگاه شاهنشاهی سنگین بود، عزاداریهای عاشورای قم در این مقطع بسیار فوق العاده، شورانگیز و اثرگذار بود و زمام کار از دست ساواک و شهربانی آن وقت خارج میشد و نوحهها و عزاداریها فوق العاده حماسی و جذاب بود و ای کاش از آن دوران فیلمهایی به یادگار مانده بود.
مدیر حوزههای علمیه با اشاره به جریان تبلیغ حوزه در عصر انقلاب تاکید کرد: جمع زیادی از طلاب در فرصتهای تبلیغی اندیشه و افکار امام (ره) را در سراسر نقاط کشور انتشار میدادند و زمینه انقلاب و آگاهی و بصیرت را فراهم میکردند. در همین زمینه سخنرانی چهلم آقا مصطفی را بارها بشنوید جرقه انقلاب را در این سخنرانیها می دانم که انسان ساز و اخلاقی است، همچنین سخنرانی امام (ه) در فیضیه که دنیا را تکان داد و همه چیز را زیر و رو کرد.
مدیر حوزههای علمیه با بیان اینکه امام خمینی (ره) انقلاب را مردمی میدانستند، اظهار داشت: کسی فکر نمیکرد انقلاب به ثمر برسد اما امام (ره) با پشتوانه مردمی و توکل بر خدا دستگاه ظلم را فرو ریخت.
کد خبر 6086446