Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس اساتید خبرگزاری بسیج، سردار سلامی در همایش بسیج اساتید در دانشگاه امیرکبیر گفت؛ امروز جغرافیای ذهن‌ها به جای جغرافیای سرزمین‌ها نشان‌دهنده بزرگی یک ملت است. مساحت ذهن و قلمروِ اندیشه و میدان تاثیر تفکر جامعه و وسعت آرمان‌هاست که منبع هویت و درجه بزرگی را معرفی می‌کند. طول و عرض جغرافیایی امروزه دیگر شاخص مطمئن برای بزرگی یک کشور نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ملت‌ها برای رشید شدن و رسیدن به درجه رشدیافتگی به منابع تولید هویت پایدار نیاز دارند، ارکان مادی و ظاهری قدرت مهم‌اند؛ اقتصاد، جمعیت، وسعت، قدرت دفاعی و همه این‌ها به عنوان مولفه قدرت مهم است اما هیچ چیز به اندازه منابع پایدار و جوشان تولید هویت نمی‌توانند به عنوان منبع قدرت شناخته شوند. قبل از انقلاب، ایران کشوری افسرده و افسون شده در گوشه‌ای از جغرافیای عالم بود، یک ایالت منفصل از ایالات متحده کشور دیگری در آنسوی عالم. آن روزها آن منابع این هویت و کرامت و اعتبار آن‌گونه که باید اجازه و امکان انجام رسالت را نمی یافت. ولی همین‌که رهبری و ولایت بر این سرزمین حاکم شد منابع تولید قدرت ما پایان ناپذیر شد. ما قدرت گرفتیم و این معنا را دشمنان دریافته‌اند.

سردار سلامی با اشاره به مطالعاتی که در زمینه نقاط ضعف آمریکا انجام داده، در توصیف بزرگترین ضعف آمریکا گفت: بزگترین ضعف آمریکا امروز"  فقدان رهبری روحانی " است. شخصیت متعالی تراز تمدن قرن، که آن را انتخاب می‌کند و می‌خواهد نقش رهبری جهان را داشته باشد شخصیتی تراز ترامپ است. او حتی هویت موجود مردم آمریکا را بر باد خواهد داد چرا که شاخص‌های حداقلی برای یک انسان نرمال و عادی را ندارد و طبیعی است که هر چقدر قدرت مادی و شکوه ظاهری داشته باشد، اما فاقد عقل سیاسی است و این رهبری الهام بخش و معنا بخش نیست، فاقد تدبیر است. امروز آنچه محور قدرت یک ملت است مکتب اوست، منبع کرامت اوست، نظام رهبری اوست. چرا شهدا مظهر قدرت ما هستند، چون منبع پایان ناپذیر باور و الهام‌اند و امروز این منابع به زیبایی عمل می‌کنند.

وی افزورد: شما استادان به عنوان سازندگان بنای عظیم فرهنگ و علم و ایمان و باور جوانان ما هستید یعنی سازندگان عظیم قدرتی هستید که می‌خواهد تولید تمدن کند، شما گاهی با یک حرکت توازن قدرت را بر هم‌می‌زنید. همان‌گونه که ۱۲ سال پیش با محوریت سردار تهرانی مقدم در پی یافتن راهی برای خاتمه دادن به رویای به ظاهر واقعی اما تا حدودی ساختگی از سیطره ناوهای هوافضا و پایه‌های قدرت دریایی، باید موشک‌های بالستیک این کار را می کرد. کدام فناوری می‌تواند موشک بالستیک را با قدرت ۱۰۰ به هدف متمرکز در دریا اصابت دهد؛ سال‌ها پیش این آرمان و آرزوی ما بود که با اراده آن مرد بزرگ و دانشمند شهید تهرانی مقدم، ما هدفی در ابعاد خیلی کمتر از ناو هواپیمابر را در دریا قرار دادیم و موشک را پرواز دادیم و موشک دقیق به هدف خورد. ما توانستیم توازن قدرت را با یک عمل تغییر دهیم، این تاثیر علم و تفکر است، علم و تفکر نه با مدل وارداتی بلکه با روحیه جهادی، این تعریف جزیی از یک کل بزرگ است در عرصه فناوری و این برای ۱۲ سال پیش است الان موشک‌های نقطه زن با برد بالا داریم.

فرمانده سپاه پاسداران با تاکید بر آنکه ما با داشتن منابع قدرتمان که ذهن‌های جوشان هستند، با اعتمادبه نفس سخن می‌گوییم، اظهار کرد: در گام دوم انقلاب می‌خواهیم این عصر طلایی تمدن را احیا کرده و در نقطه مرجعیت علمی عالم بایستیم . این مهم به شرطی که بخواهیم، امکان پذیر است. باید باور کنیم که می‌توانیم. آنچه تا امروز صورت گرفته مربوط به این حقیقت است که برای عبور از بحران در برابر هیچ بن‌بستی زانو نزنیم. دشمنان دریافتند که ایران نباید به نظام اسلامی ولایی و مستقل تبدیل شود تا جاذبه آن از حصار مرزها عبور نکند باید این انقلاب با شکست در منطق دشمنان مواجه شود، ما ایستاده‌ایم تا با الگوی حاکمیت دینی و مستقل بتوان ایستاد و پیشرفت کرد و آسیب ندید. در گام اول انقلاب در این فضا جنگیدیم از جنگ روانی گرفته تا تهاجم سیاسی، حصر اقتصادی، فتنه داخلی و ....  دشمن همه عناصر قدرت را علیه ما به کار برد اما ما ایستاده‌ایم. هر چه دشمن بیشتر فشار آورد ما قدرتمندتر شدیم، چون ماهیت منبع تولید قدرت ما بی‌پایان بود. اگر ما تحت تهدید نبودیم این چنین پیشرفتی حاصل نمی شد. امروز به جایی رسیدیم که دشمن تحمل قدرت ما را ندارد. در گام دوم انقلاب در نقطه خوبی در ابتدای ورود به یک تراز جدید از اعتبار و قدرت و نفوذ و بزرگی قرار داریم. ما ایران سال‌های گذشته نیستیم، ایران امروزیم. دشمنان ما به اندازه کافی شکست خورده‌اند. آمریکا رو به زوال است او در فلسفه سیاسی شکست خورده زیرا فلسفه سیاسی او غارت است .اینجا یعنی ایران، قلب سیاسی عالم است. این فلسفه سیاسی دشمن‌آفرین است، امروز هر چه آنها بیشتر هزینه کنند، بیشتر شکست می‌خورند. امروز به سبب شاخصه‌های ظاهری قدرت آمریکا بزرگ نشان داده می‌شود اما او دچار فقدان و زوال عقل سیاسی است. او دیگر نمی‌تواند بین هزینه‌های وسیع و قدرت به ظاهر بزرگ و تبدیل آن به منفعت ارتباط برقرار کند، سازوکار تبدیل از کار افتاده است و به نرخ تنزیل قدرت رسیده است.

وی در ادامه افزود: درود بر شرف و بزرگی و عظمت و آگاهی و ایمان مردم ایران که سیاست‌های دشمن را دفع کردند. صحنه ملاقات نخست وزیر ژاپن به عنوان فرستاده آمریکا یادآور صحنه آسمانی و فراموش نشدنی ملاقات وزیر خارجه شوروی با امام خمینی (ره) بود که با کلماتی قاطع و روشن و شجاعانه اما متکی بر عقل و منطق و وحی، پیام مقاومت و اقتدار را در جهان منتشر کرد. ما در منطق سیاسی پیروزیم، منطق ما آفرینش‌گر قدرت است چون با فطرت ملت‌های جهان و به خصوص جهان اسلام منطبق است. باید قدرتی بزرگ ایجاد کرد، مقاومت امروز راهکار و راهبرد ماست چون دشمن می‌خواهد در مذاکره ما را تسلیم کند. ما در مقاومت اثر تحریم را از بین می‌بریم و پوسته آن برجای می‌ماند. برای ما بودن تحریم موهبت است تا از نفت و دشمنان به لحاظ اقتصادی مستقل شویم. خود تحریم مهم نیست اثر آن با مقاومت است، مقاومت حرکت است برای شکستن دشمن و انتقال فشار به او، این مقاومت ماست، مقاومت فعال، پویا و اثربخش. مذاکره شکستن روح مقاومت است و در فضای مقاومت تنزل موقعیت یعنی سقوط آزاد. ما نه فقط بر قاعده‌های ذهن بلکه بر تجربه متکی هستیم، دشمن شناسیم و مدل رفتار آنها را آزموده‌ایم. آنها تهی‌سازی می‌کنند، مذاکره برای آنست که قدرت بازدارندگی را از دست بدهیم. حقیقت آنست که دشمن قدرت منطق را نمی‌فهمد، منطق قدرت را می‌شناسد و بنابراین باید پیام شما با پشتوانه قدرت ساخته شود زیرا دیپلماسی بدون مفهوم قدرت پذیرفته شده نیست. باید دشمن را در کنج گرفتار کنیم و قدرت اعمال فشار متقابل را داشته باشیم. ماکسیمم فشار دشمن همین‌قدر است، دراین فشار او ناتوان است ما نزدیکیم به پیروزی و مقاومت راه حل است. مقاومت تنها راه حل است، منطق قوی دارد و بر مصلحت ملی و انقلابی مبتنی است. ما نگرانی نداریم از دشمن، دیدید وقتی واقعیت قدرت دشمن از پوسته عملیات روانی آمد بیرون چقدر کوچک و ضعیف بود. بنابراین با قوت پیش می‌رویم برای تحقق اهداف گام دوم که اولینش علم و فناوری است. ما مرجعیت علمی بدست خواهیم آورد، برای ملت ایران هیچ چیز ناممکن نیست. ما پیش می‌رویم، دیگر عصر آمریکا پایان یافته و نفوذی ندارد.

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۲۰۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و ضرورت بازنگری دربرخی تحلیل های رسمی

خبرگزاری مهر_گروه سیاست، علی موسوی: با گذشت بیش از ده روز از عملیات وعده صادق و خوابیدن گرد و غبارها، اکنون زمان آن است که بدون هیجان، با دقت به گذشته و آینده نگاه کنیم تا بتوانیم خود را برای مراحل بعدی حرکت رو به اوج پرچم جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران، آماده سازیم

۱: خبر رهبر انقلاب از تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و جبهه مقابل

۱۵ فروردین رهبر معظم انقلاب در جمع مسوولین نظام، خبر از یک تغییر عمیق و بزرگ در جهان دادند. تغییری که نتیجه اش تحمیل تحول در معادلات جاری بین المللی توسط ایران و جبهه مقاومت است:
«نظام اسلامی روزبه‌روز ان‌شاء‌الله قوی‌تر خواهد شد و دشمنانش روزبه‌روز ضعیف‌تر خواهند شد؛ و محاسبات منطقه‌ای، بعد از این حادثه‌ی طوفان‌الاقصی تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد؛ آن محاسبات [قبلی] دیگر وجود ندارد. هم تصمیمات جبهه‌ی مقاومت، هم تصمیمات جبهه‌ی مقابل ناگزیر تغییر پیدا خواهد کرد؛ کما اینکه تغییر هم پیدا کرده و وضع مقاومت در منطقه وضع دیگری شد و بیشتر از این دگرگون خواهد شد و دشمنان اسلام و دشمنان مقاومت و دشمنان جمهوری اسلامی مجبورند و ناگزیرند که به این تغییرات تن بدهند و بدانند که نمی‌توانند در این منطقه بر جامعه‌ی مسلمان حکمروایی و فرمانروایی کنند.» این امر خبر از تغییر راهبردهای ایران می‌داد. تغییری که رونمایی آن ۱۰ روز بعد در ۲۵ فروردین ماه با عملیات وعده صادق مشاهده شد

۲: تلقی شعاری تحلیلگران رسمی جبهه خودی و جبهه دشمن از این بیان رهبر انقلاب

ارزیابی امریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها بر اساس سیاست صبر استراتژیک این بود که ایران به دنبال ندادن بهانه برای مداخله امریکا در این جنگ و تبدیل نشدن جنگ، به جنگ مستقیم ایران و اسرائیل است چه برسد به جنگ مستقیم ایران و امریکا. همین ارزیابی داخل ایران نیز تکرار می‌شد. زمزمه برخی از مسوولین نظام و تحلیل‌های رسمی منتسب به نظام نیز این بود که چنین مواجهه‌ای با توجه به اثر افزایشی بر نرخ ارز و در نتیجه فشارمعیشتی مردم، جایی برای حمایت عمومی در وضعیت کنونی معیشتی مردم ندارد. از این رو اسرائیل با چراغ سبز امریکا خط قرمز بعدی را نیز زیر پا گذاشت تا ناتوانی ایران در پاسخگویی به هتک حیثیتش را هم به مردم داخل ایران و هم به مردم جهان اسلام مخابره کند. امریکا و اسرائیل مطمئن بودند که ایران پاسخ متقابل نخواهد داد.

بخش قابل توجهی از مسوولین کشور نیز بر اساس همین تحلیل، چنین اطمینانی داشتند. این امر در خطبه امامان جمعه کشور پس از حمله اسرائیل به طور هماهنگ شده‌ای انعکاس پیدا کرد. بر همین اساس، بدنه عمومی مردمی نیز جمع بندی اش عدم پاسخ متقابل بود. «پیام اسرائیل به خوبی به داخل و خارج ایران منتقل شده بود.»، ایران جرأت پاسخگویی ندارد و بار دیگر می‌خواهد درگیری‌های حماس و حزب الله و انصار الله و مقاومت عراق را به عنوان انتقام، فاکتور کند. هرچند بازخورد این اظهار نظر علنی مسوولین امنیتی و نظامی در مرتبه قبل درس عبرتی شد که دیگر از این تعبیر استفاده نشود اما این تحلیل‌ها از تریبون‌های غیر رسمی نماز جمعه و مطبوعات و کانال‌های تحلیلی رسمی و استاندارد نظام می‌توانست تکرار شود. چرا که ارزیابی نهایی اینکه بود ایران همانطور که از اول طوفان الأقصی از خاک خودش مستقیم اسرائیل را هدف قرار نداده بود، همچنان نیز همین استراتژی را در پیش خواهد گرفت. مطمئن باشید، ایران هیچ پاسخ مستقیمی به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه نخواهد داد، «نه مردم آماده‌اند چنین اراده‌ای دارند و نه مسولین» دقیقاً مقابل تعبیری که پس از پاسخ دندان شکن ایران، رهبر معظم انقلاب در توصیف صحنه اصلی نبرد بیان فرمودند.

۳: ضرورت بازنگری بدنه انقلابی و جبهه دشمن در تحلیل صحنه

طرفه آنکه تریبون تحلیلگران رسمی و امامان جمعه و مسوولین کشور، پس از تصریح رهبر معظم انقلاب به «پاسخ پشیمان کننده» همچنان توقعی بر پاسخگویی مستقیم از خاک ایران به اسرائیل نداشتند و با اخبار درز داده شده از پاسخ مستقیم ایران از خاک خود به اسرائیل با دیده شک و تردید می‌نگریستند و همچنان تلاش می‌کردند توقع چنین مواجهه‌ای را در افکار عمومی از بین ببرند. به زعم حقیر، بیش از امریکا و اسرائیل، این بخش رسمی از این پاسخ شگفت زده شدند، هرچند به روی خود نیاورند.

پس از انجام عملیات و عدم پاسخگویی اسرائیل و امریکا، همه در حال تمجید از این مواجهه مقتدرانه اند اما برای بازنگری در تحلیل‌ها، باید به ایام پس از هتک حرمت کنسولگری ایران توسط اسرائیل برگردیم. در آن ایام بدنه انقلابی با مطالبه سنگین و گاه انتقادی خود معتقد بودند به دلیل قدرت بالای ایران و ضعف بالای دشمن، حمله ایران به اسرائیل هیچ پاسخی از سمت اسرائیل و امریکا به دنبال ندارد و ایران اگر هم نمی‌خواهد مستقیم پاسخ دهد، حداقل از همانجایی که به خاکش تعرض شده لازم است پاسخ اسرائیل را بدهد. در مقابل تریبون‌های رسمی جریان انقلابی را متهم به بدبین کردن مردم نسبت به مسوولین با بالابردن مطالبات کرده و با قاطعیت معتقد بودند این مواجهه با راهبرد رهبر انقلاب در عقب کشیدن ایران از صحنه جنگ و مشغول شدن بقیه جبهه مقاومت در جنگ سازگار نیست. از سویی در صورت مداخله ایران، امریکا و اسرائیل پاسخ خواهند داد و حداقل اثرش افزایش نرخ ارز خواهد بود و «چنین اراده‌ای نه در مردم هست و نه مسوولین». جالب‌تر از همه اینکه آثار هیجانی پاسخ ایران بر نرخ ارز نیز با اطمینان بازار از عدم پاسخ امریکا و اسرائیل، بر طرف شد. باشد که تریبون رسمی تحلیلی ایمان بیاورد به «فانقبلوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء»

برخی پس از تصریح رهبر معظم انقلاب به «پاسخ پشیمان کننده» خبر درز شده حمله مستقیم از خاک ایران را توقع سازی کاذب در فضای افکار عمومی قلمداد می‌کردند. لذا سیل تحلیل‌ها و موضع گیری ها، خصوصاً موضع ائمه جمعه در تخطئه فشار مطالبه انتقام افکار عمومی، به دنبال دورساختن افکار عمومی از مطالبه انتقام و پایین کشیدن فتیله این فشار بود. این مداخلات و تحلیل‌ها نگران کننده بود چرا که به اسم فشار نیاوردن به بدنه مسوولین نظام و عدم ضرورت بالا بردن مطالبه انتقام، می‌توانست فشار روی رهبر انقلاب برای اعمال این تصمیم قاطع را بالا ببرد و افکار عمومی را خاموش کند. واقعیت این بود که فشار مطالبه انتقام افکار عمومی ایران و وعده صریح و علنی رهبری انقلاب قاطع‌تر از آن بود که بخواهد خللی در تصمیم مسوولین نظامی پدید آورد. آنچه در نهایت تحقق پیدا کرد انعکاس اراده مردم و رهبر انقلاب در مطالبه «پاسخ پشیمان کننده» و تبعیت مسوولین نظامی از این اراده ملی و ولایی ایران بود.
واقعیت این است که معادله اصلی در صحنه نظامی رقم نمی‌خورد بلکه صحنه اصلی نبرد طبق تبیین رهبری انقلاب، افکار عمومی بود:
«موضوع تعداد موشک‌های شلیک شده و یا موشک‌های به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بین‌المللی و اثبات آن است»

پاسخ قاطع ایران نشان داد جملات ۱۵ فروردین رهبر معظم انقلاب صرفاً رجز خوانی و شعار و گفتار درمانی غرور جریحه دار شده مردم ایران نبود. اکنون وقت بازبینی متواضعانه تحلیلگران رسمی از آن جملات طلایی است. این بازبینی باید متمرکز بر این امر باشد که «تغییرات تصمیمات جبهه مقاومت و دشمن» در مقطع کنونی چه خواهد بود؟ مگر تصمیمات جبهه مقاومت و دشمن تا به حال چه بوده که از حال به بعد تغییر می‌کند؟ این تغییر چقدر تهاجمی‌تر می‌شود؟ آیا در این مرحله وارد جنگ علنی با تمام جبهه استکباری جهانی خواهیم شد؟ و سوال‌های مهم دیگری که در این ایام ذهن دشمنان ما را بیش از ما مشغول خود کرده است.
پاسخ به این سوالات از این رو برای تریبون‌های تحلیل رسمی مهم است که طبق تصریح رهبر انقلاب «موضوع اصلی ظهور اراده ملت ایران» است

۴: راهبرد کلان مقاومت در عصر تقیه

ادبیات راهبردی «مقاومت «با دقت بسیار بالایی انتخاب شده است.و تفاوت جدی با ادبیات راهبردی جریان‌های «جهادی» دارد. ترجمه راهبرد مقاومت ارجاع به راهبرد «صبر» دارد. راهبرد مقاومت یا همان صبر استراتژیک در مقابل طاغوت (امپراطوری آمریکایی _اسرائیلی در منطقه مان)، یک راهبرد ثانوی (به وزان احکام شرعی ثانوی) است. این حکم ثانوی ذیل عنوان کلان دوران «تقیه» است بر اساس منطق ائمه متأخرین تا ظهور حضرت ولی عصر عج ادامه خواهد داشت. راهبرد محافظه کارانه از تقیه در ادبیات فقهی رهبر انقلاب به راهبرد تهاجمی ارتقا یافته است. تقیة ترس (سپر) مومن است. سپر در صحنه جنگ به کار می‌رود.
به هر حال راهبرد عصر تقیه، متفاوت از راهبرد عصر ظهور است.
دوران ظهور، دوران راهبرد «جهاد» بر منطق حکم اولی دارالاسلام و دارالکفر است. گذشته از وجوب دفاع کفایی همه مسلمین از دارالاسلام اما تا قبل ظهور راهبرد مقاومت به سمت راهبرد جهاد تغییر نمی‌کند.

5 : عبور از مقاومت دفاعی (پدافندی) به مقاومت پیشروانه (آفندی) در مرحله پیش از ظهور

ما در استراتژی مقاومت پس از فتنه داعش در عراق و سوریه به دوره جدیدی رسیده‌ایم. مقاومت ما از مرحله دفاعی تبدیل به مقاومت پیش رونده شده است. ما نه فقط مسوولیت هدایت و پشتیبانی یک محور در حال پیشروی و توسعه در سطح منطقه‌ای را داریم و محدودیت‌های مردمی بومی هر هسته‌های مقاومت در هر جغرافیایی را، با کمک جغرافیای دیگر محور برطرف می‌کنیم، بلکه خودمان مستقیماً در مقابل طاغوت آمریکایی اسرائیلی وارد عمل مستقیم شده و بخشی از تقیه را کنار می‌گذاریم و تهاجمی‌تر اقدام می‌کنیم. میزان کنار زدن تقیه نباید وارد سطح جهاد و حتی دفاع به معنای اولیه شرعی اش بشود.

آنچه به غربی‌ها «بازدارندگی فعال» می‌نامند، تعبیری محافظه کارانه از مقاومت پیشروانه و تهاجمی است. «بازدارندگی» استراتژی دفاع است نه پیشروی و تهاجم. ایران به وضوح در حال پیشروی است و دشمن ما هنوز نمی‌خواهد این امر را باور کند.
تا پیش از طوفان الاقصی، جبهه مقاومت در واکنش دفاعی به حمله حریف وارد عمل می‌شد. طوفان الاقصی اولین مداخله تهاجمی و آفندی جبهه مقاومت بود. ما در دوره جدید پس از طوفان الأقصی به برکت شکل گیری اتصال یکپارچه جبهه مقاومت، وارد مرحله‌ای جدید «مقاومت تهاجمی» شده‌ایم. در این مرحله جدید، در برزخ مقاومت و جهاد یا دفاع وتهاجم هستیم. باید الگوی جدیدی از صبر و مقاومت و تقیه در مقابل نظام حاکم بین المللی، در عین مواجهه «علنی» بازدارنده و حتی پیش رونده و تهاجمی داشت. هنرنمایی رهبر معظم انقلاب نه فقط رساندن ایران به مقطع کنونی، بلکه طراحی همین دوران است. دورانی که ما را به آستانه ظهور نزدیک می‌کند. این راهبرد نه تنها از فقاهتی عمیق در سیره ائمه متأخرین سر بر می‌آورد بلکه نیازمند تلفیق آن با سیره نبوی است. این اجتهاد رهبر انقلاب، الگوهای متنوعی را متناسب با مقاطع مختلف استنباط کرده و روی زمین با مهندسی و معماری محقق کرده است. در این دوره جدید، ایران عزیز باید آمادگی مواجهه تهاجمی‌تر و مقتدرانه‌تری را داشته باشد. هر نوع فهم ارتجاعی و محافظه کارانه از این مرحله جدید، با موقف دوران کنونی ناسازگار است.

مسوولیت بدنه انقلابی ما نه فقط در همراه کردن بدنه مردمی با نقش آفرینی نظامی امنیتی «مقاومت تهاجمی» بلکه در آماده ساختن مردم ایران جهت نقش آفرینی مستقیم اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای در خارج از مرزهایمان تحت راهبرد «مقاومت تهاجمی «است. هرچند همچنان اولویت اول ما «تبدیل ایران به الگوی پیشرفته اسلامی» است اما حواسمان باشد که الگو شدن یک پروژه منقطع از محیط نیست. ایران باید مرجعیت الگویی در منطقه پیدا کند و این یعنی ابعاد مقاومت تهاجمی اقتصادی و رسانه‌ای و فرهنگی ایران نیز باید هم پای رویکرد مقاومت تهاجمی نظامی ما پیش برود. این یک پروژه پر مولفه و هوشمندانه و ضروری در مقطع کنونی است

کد خبر 6088002 محمد مهاجرانی

دیگر خبرها

  • دشمن در جنگ نرم به دنبال سلب هویت و معنویت ماست
  • مردم گوشت نمی‌خریدند، حالا شیر و ماست هم نمی‌خرند؛ چرا؟
  • حماس: ابعاد سیاسی و راهبردی نبرد طوفان الاقصی محقق شد
  • تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و ضرورت بازنگری دربرخی تحلیل های رسمی
  • وزیر کشور: عفاف و حجاب از ارزش‌های ملی مذهبی ماست
  • مقاومت اسطوره‌ای ۲۰۰ روزه و چند نکته درباره سخنان ابوعبیده
  • رژیم‌ صهیونیستی ضعیف و فاقد راهبرد مشخص است
  • نعیم قاسم:مقاومت تنها گزینه برای مقابله با توحش اسرائیل است
  • رژیم‌صهیونیستی ضعیف و فاقد یک راهبرد مشخص است
  • رئیس سازمان انرژی اتمی: امنیت نیروگاه‌ها و مراکز هسته‎‌ای کشور به طور صددرصد برقرار است/ با عبور از سال ۱۴۰۰ تا به امروز ظرفیت فعال در سایت‌های ۲ و ۳ سه نیروگاه اتمی بوشهر در مقایسه با پیش از آن ۱۲ برابر شده است