اصلاح نظام بانکی، سهل و ممتنع است؛ شهامت اقدام میخواهد
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۲۴۵۷۵
به گزارش اقتصادآنلاین، حجت اله صیدی در سخنرانی نشست ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران با موضوع «اولویتها و چالشهای اصلاح نظام بانکی»در محل اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران، ضمن ارایه تعریف، اهمیت و کارکرد نظام بانکی در اقتصاد، مهمترین چالشهای این حوزه را بررسی و راهکارهای خود برای خروج از این وضعیت و بهبود شرایط را تشریح کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تاکید بر اینکه یکی از چالشها این است که از اصلاح نظام بانکی تعریف مشخصی نداریم و هر کس ممکن است از موضع خودش به این موضوع بپردازد، تصریح کرد: وقتی از اصلاح نظام بانکی سخن میگوییم، هدفمان اصلاح مجموعهای از سیاستها، ساختارها، روابط، عملیات بانکی و... است اما تمرکز اصلی بر مجموعه بانکهای تخصصی و تجاری کشور و رابطه عملیاتی آنها با بانک مرکزی است.
صیدی با اشاره به اینکه وقتی یک موضوعی در سخنان مقامات عالیرتبه کشور پررنگ و تکرار میشود، نشان از ضرورت و اهمیت ویژهای دارد، افزود: در دنیا دو صنعت خاص وجود دارند که نمیتوان آنها را برونسپاری کرد و در آنها به کشورهای دیگر تکیه کرد: صنعت بانکداری و صنعت فناوری اطلاعات. یک کشور میتواند نفت یا فولاد نداشته باشد اما نمیتواند نظام بانکی نداشته باشد یا فناوری اطلاعات را به دست کشور دیگری بدهد، نظام بانکی به شبکه مویرگی تشبیه میشود که حیات اقتصاد به آن بستگی دارد. از این منظر است که نظام بانکی اهمیت ویژهای پیدا کرده و اصلاح آن، یکی از مطالبات مقامات ارشد نظام است.
وی با تقسیم بندی چالش های موجود نظام بانکی، به دو بخش چالشهای بیرونی و درونی، اظهار کرد: چالشهای درونی به آن دسته از چالشها گفته میشود که مدیران خود نظام بانکی میتوانند آنها را اصلاح کنند. اما چالشهای بیرونی به شئون دیگر جامعه و محیط بر میگرد و اصلاح آنها در اختیار شبکه نظام بانکی نیست.
چالشهای درونی و بیرونی نظام بانکی
به گفته وی از مؤلفههای مهم چالشهای بیرونی و اثرگذار نظام بانکی، عدم تعادلهای ساختاری اقتصاد است که سالهاست بر اقتصاد سایه افکندهاند. بحثهایی مثل رکود و تورم و عدم تعادلهای دیگر در اقتصاد، تأثیر بسزایی بر نظام بانکی دارند.
مدیر عامل بانک صادرات ایران افزود: ویژگی مهمی که اقتصاد کشور ما با توجه به چالشهای داخل و بیرون کشور با آن مواجه است، شرایط عدم اطمینان حاکم بر اقتصاد است. پیشبینیپذیر نبودن برخی پارامترهای اقتصاد و نوسان زیاد شاخصهایی مانند تورم، به نااطمینانی اقتصاد دامن میزند. سومین چالش بیرونی مهم نظام بانکی، اتخاذ سیاستهای پولی و مالی است که انقباضی و انبساطی بودن آنها بهطور مستقیم بر نظام بانکی اثر میگذارد. رویکرد سیاستگذار در این حوزه بسیار تعیینکننده است و در سالهای مخلتف هم سیاستهای بعضاً متفاوت و متناقضی را تجربه کردهایم. در دورههایی خزانه را چند قفله کردهایم و گاهی هم خزانه را باز گذاشتیم که اثرات قابل توجهی بر اقتصاد داشته است.
وی تاکید کرد: نگاه حکمرانی هم در این زمینه مؤثر است. گاهی حکومتها در کشورهای مختلف بانکها را به گونهای خزانه خود میدانند و انتظار ویژهای از آنها دارند.
صیدی با اشاره به بروز محدودیتهای مختلف بینالمللی، به چالش نوسان نرخ ارز و وابستگی به درآمدهای نفت و گاز نیز اشاره کرد و به تشریح چالشهای درونی بانکها پرداخت.
وی تصریح کرد: در بخش درونی، با سه چالش مهم در نظام بانکی مواجه هستیم. نخستین چالش، ناترازی ترازنامههاست که به ساختار مالی بانکها برمیگردد. این ناترازی را میتوان از بعد کیفیت داراییها، کیفیت بدهیها و کفایت سرمایه ارزیابی کرد.
به گفته مدیرعامل بانک صادرات ایران، ترازنامه بانک با ترازنامه هر مؤسسه دیگری یک فرق اساسی دارد: اینکه داراییهایش داراییهای خاصی هستند. داراییهای اصلی هر بانک که گاهی تا٩٠ درصد جمع داراییها را در بر میگیرد، مطالبات بانک است، یعنی تسهیلاتی که به بنگاههای دیگر پرداخت میکند. در این بخش ما به شدت با کیفیت پایین داراییها مواجه هستیم، زیرا بخشی از این داراییها، به مطالبات نظام بانکی از دولت، شرکتهای دولتی و بخش عمومی بر میگردد که تا امروز اقدام جدی برای تعیین تکلیف آنها نشده است.
وی به مطالبات غیردولتی به عنوان چالش دیگر نظام بانکی اشاره کرد و افزود: مطالبات غیردولتی یعنی مطالبات از اشخاص غیردولتی که به دلایل مختلفی نمیتوانند بدهی خود را به بانک پرداخت کنند یا در پرداخت آن تعلل دارند که منجر به ایجاد مطالبات غیرجاری بانک میشوند و خیلی از بانکها مجبور به گرفتن ذخایر مختلف برای جبران این بخش شدهاند.
وی افزود: بخشی از مطالبات، مطالبات ارزی است که ویژگی خاصی است. با افزایش شدید نرخ ارز که در سالهای اخیر اتفاق افتاده است، بنگاههایی که تسهیلات ارزی گرفتهاند، امکان بازپرداخت تسهیلات را ندارند، مخصوصاً بنگاههایی تسهیلات ارزی را صرف درآمد ریالی کردهاند. همچنین آنهایی که درآمد ارزی دارند نیز با مشکلاتی مانند دسترسی به ارز مواجه شدهاند که منجر به انباشت مطالبات ارزی بانکها شده است.
مدیرعامل بانک صادرات ایران تسهیلات تکلیفی و تبعات خاص معوقات این بخش را نیز مورد اشاره قرار داد و در خصوص مشکلات سر راه بانکها در زمینه بدهی دولت به بانکها در قالب رد دیون با واگذاری شرکتهای دولتی به آنها گفت: اتفاقی که در یک دهه اخیر افتاده این است که دولت برای آن که مطالباتش را به بانکها پرداخت کند، بخشی از شرکتهای دولتی و... را در قالب رد دیون به بانکها واگذار کرده و بانکها مجبور شدهاند بنگاهداری کنند. از طرف دیگر، سازمان مالیاتی میگوید اگر اینها را نفروشید، جریمه مالیاتی میشوید. بانکها هم عزم فروش دارند ولی بعضی از این داراییها یا کیفیت ندارند یا خریدار ندارند.
صیدی ادغام مؤسسات مالی منحلشده در بانکها را نیز مورد توجه قرار داد و افزود: مؤسسه میزان و بخشی از مؤسسه ثامن در اختیار بانک صادرات ایران قرار گرفت. هم مطالبات آنها به ما انتقال پیدا کرد و هم دارایی فیزیکی آنها مثل املاک و سپردهها. در نهایت یکسری مطالبات برای ما ماند و یک سری هم داراییها که بخشی در مشهد است که دارای معارض است یا بخشی مانند پدیده که موضوع آن در دادگاه مطرح است و معلوم نیست ما کی میتوانیم مطالباتمان را از آنها دریافت کنیم.
وی در خصوص مشکلات دیگر بانکها گفت: از طرفی دیگر در ترازنامه، چالش بدهی و سرمایه را داریم. در بخش بدهی با سه مشکل مواجه هستیم: خطوط اعتباری و اضافهبرداشتها از بانک مرکزی، نرخ سپردهها و بدهی صندوقهای بازنشستگی و سایر بدهیها.
وی ادامه داد: کیفیت سپردههایی که مردم و شرکتها در بانکها دارند، مخصوصاً با توجه به نرخی که بر سپردهها حاکم است، تبدیل به چالشی مهم برای بانکها شده است. ما نرخ رسمی برای سپردهها داریم ولی نیاز بانکها به نقدینگی باعث میشود گاهی بین بانکها رقابت ایجاد شده و در این رقابت، نرخ رسمی سپرده رعایت نشود.
صیدی گفت: رقم دیگری در بدهی بانکها در ترازنامه مشاهده میشود که بدهی بانکها برای صندوقهای بازنشستگی است که ناشی از یک سیاستگذاری اقتضایی در زمان گذشته بوده که به نظرم بانکها را با چالش مواجه کرده است. بانکهای بزرگ کشور که بیش از ٨٠ درصد منابع و مصارف کشور را در اختیار دارند، دارای یک صندوق بازنشستگی هستند که این صندوق هر سال دارای کسری منابع است. به جای اینکه از محل سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی این کسری تأمین شود، بانکها موظف شدند آن کسری را پرداخت کنند. بنابراین هر سال یک بدهی به صندوق هم دارند.
موضوع بهرهوری و سوددهی بانکها نیز از نظر مدیر عامل بانک صادرات ایران مورد توجه قرار گرفت.
وی افزود: حیات بانک، تداوم فعالیت و دستیابی به اهداف آن، به بهرهوری و کارایی وابسته است. چالشهای بهرهوری سه سطح را در بر میگیرند: شعب، منابع نسانی و عملیات بانکی، یعنی به اداره بانک مربوط است. ممکن است نسبت شعب به منابع، نسبت شعب به سودآوری و درآمد بانک و... مناسب نباشد. شاید شعب از توزیع مناسبی برخوردار نباشند. سرانههای منابع انسانی نیز مهم هستند. باید سعی کنیم با آموزش بیشتر و ایجاد انگیزه بیشتر، منابع انسانی را بهکار بگیریم. در بهرهوری عملیات بانکی و بروکراسیها هم مهم هستند و باید به آنها توجه داشت.
چالش نرخ سود و بهای تمامشده پول هم از نکات مورد توجه صیدی بود که در این خصوص خاطرنشان کرد: هنوز نمیدانیم تورم تعیینکننده نرخ سود است یا نرخ سود تعیینکننده تورم. نمیدانیم نرخ سود منصفانه کدام است. نمیدانیم اصلاً نرخ سود باید دستوری تعیین شود یا بانکها خودشان بر اساس قانون دستهای نامرئی و قانون عرضه و تقاضا، نرخ سود را تعیین کنند.
صیدی گفت: رقابتی هم بین بانکها و مؤسسات اعتباری شکل گرفته و باعث شده بهای تمامشده پول به شدت افزایش پیدا کند. از آن طرف در تسهیلات هم دست بانکها باز نیست که اگر یک تولیدکننده یا تاجری وارد یک کسب و کار با سود مثلا ٤٠ تا ٥٠ درصدی می شود، بانک هم بتواند در نصف آن شریک شود. بانک یک سقف ١٨ درصدی دارد. بعد هم که در تسهیلات تکلیفی، نرخ سود ١٢ درصدی، ٦ درصدی و ٤ درصدی در مقابل بانکها قرار میگیرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه نمیتوانیم یک بانک را یک نهاد محلی تلقی بکنیم، افزود: در بحث تحریمها رونق اقتصادی کشور دچار اختلال شده که تأمین مالی بنگاهها را دچار مشکل میکند، مخصوصاً در تأمین مالی ارزی. همچنین تحریمها بر روابط کارگزاری بین بانکها هم اثر گذاشتهاند. تأثیر تحریمها بر روی نرخ ارز در دو بخش کاهش قدرت پول ملی و ایجاد مشکل در دسترسی به ارز خارجی خود را نشان میدهد.
صیدی افزود: در فضای بینالمللی، توجه به ضرورتهای بانکداری بینالمللی نیز مهم هستند که شامل پیوستن به بعضی کنوانسیونها و اجرای مصوبات کمیته بال، FATF و... است. راجع به اینها باید حتماً جدی کار کنیم و بدانیم که در عین حفظ استقلال؛ عزت و امنیت کشورمان، پیوستن به این معاهدات نظام بانکداری ما را ارتقا خواهد داد. نکته دیگر این است که باید در بانکداری بینالملل، زبان مشترک با بانکها و بنگاههای دیگر در خارج از کشور داشته باشیم. این زبان، زبان محاوره نیست بلکه زبان گزارشگری مالی است مثل IFRS. این زبان یعنی اینکه ما باید بانکدار بینالمللی باشیم تا بتوانیم به ایمیل بانکی یک بانک دیگر جواب درست بدهیم. در این زمینه ضعف زیادی داریم و فکر میکنم که کار اساسی باید انجام شود.
آدرسهای غلط در اصلاح نظام بانکی
مدیرعامل بانک صادرات ایران تصریح کرد: چالشهای مهم نظام بانکی امروز شامل این موارد است اما گاهی چالشها یا مطالبات دیگری مطرح میشود که فرع قضیه است و تأکید بیش از حد بر آنها آدرس غلط دادن است. این آدرسهای اشتباه توجه ما را از مسائل و معضلات اصلی منحرف کرده و به سمت مسائل حاشیهای میبرد؛ مثل تأکید بیش از حد بر اصلاح قانون بانکداری بدون ربا. قانون بانکداری بدون ربا قانون خوبی است، چرا که پشتوانه فقهی لازم را دارد و مسائل مربوط به ربا به خوبی در آن دیده شده است. به نظر من این قانون کاراست و الان وقت اصلاح آن نیست. برخی هم تأکید زیادی بر استقلال بانک مرکزی دارند. الان هم استقلال نسبی در بانک مرکزی داریم و اینکه فقط فکر کنیم با جابه جا کردن دو تا از اعضای شورای پول و اعتبار، استقلال حاصل میشود و نظام بانکی اصلاح میشود، اینطور نیست.
صیدی در ادامه سخنرانی خود تاکید کرد: آدرس غلط دیگر، لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید است. نقدینگی خودش هدایت میشود. اگر بخشهای تولید، تجارت، گردشگری، خدمات و... رونق پیدا کنند، نقدینگی خودش به همان سمت میرود. ما در زمینه هدایت نقدینگی نمیتوانیم بنشینیم و دستوری رفتار کنیم.
مدیرعامل بانک صادرات ایران تاکید کرد: ساختمان نظام بانکی فروریختنی نیست اما به تعمیرات و اصلاحاتی نیاز دارد. به همین دلیل هم میگویم نباید آدرس غلط بدهیم و بنیان ساختمان را دستکاری کنیم.
چه باید کرد؟
حجتاله صیدی در نهایت با بیان پنج راهکار به سخنان خود در این نشست پایان داد.
به گفته وی برای انجام اصلاح نظام بانکی، اول از همه باید به قوانین و مقررات در عمل پایبند بود. دوم آنکه به تدریج نسبت به حذف مطالبات معوق اقدام کرد. سوم اینکه برای بهبود کفایت سرمایه، سهامداران باید پول نقد بیاورند و بنیه بانکها قوی شود.
چهارم اینکه تکلیف بدهی دولت به بانکها باید مشخص شود. در نهایت هم نظام راهبری شرکتی را باید ارتقا دهیم و خودمان فرهنگش را داشته باشیم و در عمل به آن وفادار باشیم.
وی در پایان تاکید کرد: اصلاح نظام بانکی اقدامی سهل و ممتنع است و اقدام برای آن به شهامت نیاز دارد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: بانک صادرات بانک صادرات ایران حجت اله صیدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۲۴۵۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیاز ایران به تصمیم گیری های استراتژیک و سرنوشت ساز در سیاست خارجی
به گزارش جماران، محسن بهاروند، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در لندن و دیپلمات بازنشسته در یادداشتی برای جماران نوشت: ایران پس از تقابل اخیر خود با اسرائیل در مهمترین مقطع سیاست خارجی خود قرار گرفته است. کشور ما در میان ملتهای مسلمان و حتی همه کشورهای در حال توسعه جایگاه مناسبی یافته است. بازدارندگی استراتژیک ما تا حد قابل قبولی بازسازی شده است. اکنون ایران در موضع قدرت است و می تواند با اعتماد بنفس به جلو حرکت کند.
سیاست را نمی توان تک بعدی مدیریت کرد
ایران در حوزه سیاست داخلی و خارجی نیاز به تصمیمات مهم و سرنوشت سازی دارد. نظام باید با هوشمندی از این فرصت استفاده کرده جایگاه کشور را با یک جهش مهم در قدرت نرم، تثبیت کند. سیاست را نمی توان خطی و تک بعدی مدیریت کرد. به میزانی که در قدرت سخت پیشرفت حاصل می شود باید در قدرت نرم اقدام به سیاستگذاری شود تا تعادل سیستم برقرار شود.
باید بر چالش استراتژیک در سیاست خارجی غلبه کنیم
در حوزه داخلی، سیاستهای وحدت آفرین و اجماع ساز نیاز است و در سیاست خارجی خروج از چالش استراتژیک شاید مهمترین مسئله ما باشد. آنچه که من به آن به یک چالش استراتژیک تعبیر می کنم (که ممکن است تعبیر دقیقی نباشد) تقابلی است که بین جهان ایده آل ما و واقعیات نظام بین الملل عاری از ارزش و اخلاق ایجاد می شود.
اما برای رسیدن به یک تصمیم استراتژیک روشن ابتدا نیاز به کمی تمرین شناختی از نظام بین الملل وجود دارد. باید جهان را آنگونه که هست دید نه آنگونه که میخواهیم. ما در نظامی در حال گذار زندگی می کنیم. با این حال بنظر من مقصد این گذار خیلی شگرف و دراماتیک نخواهد بود. تغییری که ممکن است پس از همه کشمکشهای جهانی رخ دهد این است که دنیای غرب به رهبری آمریکا اندکی از تسلط بی چون چرای خود بر نظام بین الملل عقب نشینی کرده و جایگاهی برای قدرتهای نوظهور در تعیین سرنوشت نظام بین الملل قائل شود.
تسلط مطلق جهان غرب به چالش کشیده شده است
آنچه از آن بعنوان افول غرب یا دنیای پسا غربی یاد می شود بعید است چیزی بیش از این باشد که البته قدم مهمی خواهد بود. غرب به رهبری آمریکا در دو مقطع تسلط خود بر نظام بین الملل را تثبیت کرد. ابتدا پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد و مهمتر از آن شکل گیری نظام پولی و مالی بین المللی تحت سلطه خود و دوم فروپاشی شوروی به عنوان بزرگترین رقیب ایدئولوژیک آن. اکنون بیش از ۷۰ سال است که پارادایم نظام بین الملل بر این اساس شکل گرفته است.
امروزه تجارت آزاد، پیشرفت تکنولوژی، تبادل و تکنولوژی اطلاعات، ظهور قدرتهای نوظهور، برآمدن بازیگران غیر دولتی و افزایش سهم کشورهای آسیایی از بازارهای جهانی، تسلط مطلق جهان غرب را به چالش کشیده است. اما غرب در این بین دست و پا بسته نیست. آمریکا و برخی کشورهای مهم اروپایی در رقابتی نفس گیر تلاشی فزاینده انجام می کنند که برتری علمی، تکنولوژیک، نظامی و قدرت نرم خود را همچنان حفظ کنند و در این ابعاد همواره از سایر اعضای جامعه بین المللی یک قدم جلوتر باشند. تا کنون هم موفق بوده اند. دو موضوع دیگر در این بین به آنها کمک می کند. اول همبستگی نسبی مشترک آنها به واسطه فرهنگ و ارزشهای مشترک و دوم روشها، قالبها و چارچوب های نظام بین الملل و سازمان های بین المللی که به نحوی شکل گرفته است که جهان غرب به رهبری آمریکا را در راس هرم سلسله مراتب آن قرار داده است.
ایران نیازمند اتخاذ تصمیم های استراتژیک است
باید دانست تا زمانی که کاروان سرگردان نظام بین الملل به سر منزل مقصود برسد و فرود آید، کشمکشها پایان یابد و این نظام به یک تعادل و ثبات نسبی برسد ممکن است به دهه ها زمان نیاز داشته باشد. هر کشوری در عین حال که چشمی به تحولات جهانی دارد در تلاش است که بنیه علمی، تکنولوژیک، اقتصادی، نظامی و تجاری خود را تقویت کند تا از چرخه تولید و تجارت جهانی حذف نگردد و در آینده جهان نیز جایگاهی شایسته برای خود دست و پا کند. نمی توان وضعیت حال معیشتی و اقتصادی کشور را به امید آینده ای نه چندان قابل پیش بینی رها کرد. شاید ایران به عنوان بزرگترین کشور خاورمیانه و یکی از کشورهای مهم جهان بیش از هر کشور نیازمند اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای آینده خود باشد.
بزرگترین چالش جهانی امروز پدیده تحریم است
مهمترین چالشی که ما با آن روبرو هستیم چالش اقتصادی است. در جهانی که بطرز فزاینده ای پیوسته است سیاستهای یکجانبه گرایانه پاسخگو نیست. جهان تبدیل به یک بازار یکپارچه شده و بدون افزایش سهم بازار خود قادر به رشد و توسعه اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی جامعه نخواهیم بود. ما به نوعی در تقابل با جهان غرب قرار گرفته ایم که متاسفانه امروزه نقطه قوت آن درست در مقابل نقطه ضعف ما قرار دارد. تسلط آمریکا و غرب بر نظام پولی، مالی و بانکی جهان و تسلط دلار به عنوان ابزار تبادلات جهانی غرب را بر این داشته است که بزرگترین سلاح خود را بر روی معاندین خود بکشد و آن چیزی جز "تحریم" نیست. بزرگترین چالش جهانی امروز پدیده تحریم است. تحریم سلاح تخریب گری است که از هیچ قاعده و قانونی پیروی نمی کند. بدون تضعیف یا شکست سلطه غرب بر این بخش از حیات بین المللی ، سخن از افول غرب کاری بیهوده خواهد بود.
چین و روسیه هم در تقابل با نظام پولی بین المللی قدمی برنداشتند
کشورهای تاثیرگذاری مانند چین هرگز حاضر نشده اند که در تقابل با نظام پولی و بانکی بین المللی تحت سلطه آمریکا قدم های معنی داری بردارند. بلکه همواره سعی کرده اند مشکلات خود را نه در تقابل با این نظام بلکه در چارچوب آن حل و فصل کنند. حتی کشوری مانند روسیه تا قبل از وضعیت فعلی در اثر جنگ با اوکراین همه تلاش خود را به کار می گرفت که در درون این نظام مسائل خود را حل و فصل کند. تقریبا همه کشورها با وسواس بسیار سعی دارند رابطه اقتصاد، بازار و نظام بانکی خود را با این بازار و وضع موجود را به هر طریق حفظ کنند. تداوم حیات اقتصادی در این وضعیت شاید ممکن باشد ولی برای قریب به اتفاق کشورها حیات مطلوب و دلخواه نخواهد بود.
در سیاست خارجی به تدبیر حکیمانه نظام نیاز داریم
هیچ کشوری به اندازه ایران تحت تاثیر این وضعیت و تحریمهای ناشی از آن نیست. بر این اساس شاید بتوان نتیجه گرفت بزرگترین چالش سیاست خارجی ایران این است که چگونه با حفظ عزت و ارزشهای بنیادین خود بتواند سهم شایسته خود از بازار سرمایه و تجارت جهانی را بدست آورد در حالی که اصلی ترین دشمن آن یعنی آمریکا بر این بازار و نظامات آن تسلط بلامنازع دارد. این چالشی است که نیاز به بکارگیری حکمت نظام در سیاست خارجی برای رفع آن کاملا احساس می شود.
باید خصومت با کشورهای غربی را مدیریت کنیم
برای رفع چنین چالشی ابتدا سیاست خارجی باید به روشنی تصمیمی اتخاذ کند و سپس دیپلماسی روش و چارچوبهای حرفه ای خود را برای تحقق آن بکار گیرد. بنظر من سیاست خارجی ایران و به تبع آن دیپلماسی کشورمان برای رفع این مهمترین چالش خود دو سیاست اصلی را می تواند سرلوحه تفکر و فعالیت خود قرار دهد.
اول: ایران با مشارکت کشورهای مهم و تاثیرگذار یک نظام پولی، بانکی و ارزی منطقه ای یا موازی با نظام فعلی ایجاد کند به طوری که مورد قبول بخش خصوصی به شمول بانکها و شرکتهای خصوصی کشورهای همسو باشد و با تسهیل تجارت و تولید بتواند سهم کشور را از بازارهای منطقه ای و جهانی افزایش دهد. این روش می تواند با ایجاد مکانیسمهای دو جانبه و کوچک شروع شده سپس از به هم پیوستن آنها تبدیل به یک مکانیسم بزرگتر شود.
دوم: ضمن اجرای تدریجی مورد اول، ایران سعی کند که خصومت خود را با کشورهای غربی مدیریت کند. مدیریت خصومت با رقبای غربی می تواند در چارچوب معامله ای بزرگ در ازای رعایت خطوط قرمز، حفظ فاصله ها و تغییر سیاستهای خصمانه غرب در قبال ایران و مسلمانان منطقه صورت گیرد. رسیدن به هر یک از این اهداف نیازمند یک سیاست اجماعی با تعیین چارچوب ها و پروتکل های مشخص است که در قانون اساسی کشورمان ترسیم شده است.