پویایی جلسات قرآن، مطالبه به حق و همافزایی سازمانها برای برپایی مسابقات «سراج»
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۲۶۷۱۳
به گزارش ایکنا؛ جلسات سنتی قرآن، بها دادن به آنها و ارائه راهکارها و زمینههایی برای بقا و احیای مجدد آنها از جمله مواردیست که همواره باید مورد توجه مسئولان و مدیران کشور و از سوی دیگر قاریان بینالمللی و برجسته کشور نیز قرار گیرد. در این میان برپایی مسابقاتی چون «سراج» از سوی سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران ویژه جلسات سنتی قرآن شهر تهران قابل تأمل بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسابقاتی که پس از چهار دوره تا حدودی رونق گرفته بود و بنابر گفته محمد خواجوی، پیشکسوت قرآنی کشورمان «مسابقات سراج، حرکتی است که موجب تشویق متعلمین از سویی و اساتید جلسات قرآنی از جهت دیگر میشود».
وی معتقد است «بهگونهای که معلمان این جلسات شاگردانشان را برای حضور در این آزمون، تشویق میکنند. مهمتر از آن اینکه منتخبان و برگزیدگان این مسابقات رشدیافتگان و پرورشیافتگان جلسات سنتی قرآن هستند».
با نگاهی به ادوار گذشته مسابقات سراج میتوان دریافت که این مسابقات ویژه گروههای مختلف سنی زیر 12 سال و 12 تا 18سال و بالای 18 سال، طی دو مرحله مقدماتی و نهایی در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران در 10 رشته متشکل از هشت رشته قرائت و دو رشته حفظ در سطوح مبتدی تا پیشرفته برگزار شد. هرچند بنابرگفته حجتالاسلام ناصریپور، معاون فرهنگی وقت سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران، «آماری از میزان جلسات سنتی قرآن شهر تهران از نخستین دوره مسابقات سراج وجود ندارد». اما شناسایی پدیدههای قرآنی که شاید امکان حضور در سایر مسابقات قرآن را نداشتهاند، تقویت بنیه جلسات سنتی قرآن و تبیین آیات موضوعی قرآن از جمله مهمترین اهداف این مسابقات بوده است.
اما چهارمین دوره مسابقات سراج با رقابت نزدیک به ۱۲ هزار شرکتکننده همراه بود که از این تعداد ۴۴۰ نفر به مرحله نهایی راه پیدا کردند. همچنین قضاوت این دوره از مسابقات را در مرحله مقدماتی و نهایی، 180 نفر از داوران برجسته و بینالمللی کشورمان برعهده داشتند که در مرحله نهایی 50 نفر منتخب شدند.
گستره مسابقات سراج مناطق 22گانه شهر تهران است
علیاکبر توپچی، مسئول برگزاری مسابقات سراج با وجود اینکه در آبانماه سال 97 خبر از انجام مراحل اولیه و نامهنگاری اجرای این طرح به سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران به منظور برپایی این طرح، داد اما با عبور ماههای پایانی سال خبری از این مسابقات نشد.
وی در گفتوگو با ایکنا درباره علت وقفه دو ساله این مسابقات پس از چهارمین دوره، گفت: آخرین دوره این مسابقات با استقابل خوبی روبرو شد اما متأسفانه در دوسال اخیر به دلیل مشکلات مالی سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران، امکان برگزاری این مسابقات فراهم نشد.
رئیس فرهنگسرای قرآن با تأکید بر اینکه چون گستره مسابقات سراج، مناطق 22گانه شهر تهران است، لذا به پشتوانه این سازمان نیازمندیدم و فرهنگسرای قرآن به عنوان بازوی اجرا و دبیرخانه مسابقات معین شده است، اظهار کرد: در حقیقت هزینه برگزاری این مسابقات بالاست یعنی 22 مسابقه در سطح مناطق و یک مرحله نهایی را برگزار میکنیم.
وی ادامه داد: همچنین تنوع رشتهها را در ردههای مختلف سنی نیز برگزار میکنیم لذا نیازمند همراهی و حمایتهای سازمان فرهنگی ـ هنری و یا مجموعه شهرداری تهران هستیم، امیدوارم با همفکری دوستان بتوانیم این مسابقات را اواخر تابستان اجرایی و عملیاتی کنیم.
توپچی با اشاره به اینکه مسابقات سراج عموما در سال تحصیلی آموزشی برگزار میشد، اظهار کرد: مرحله مقدماتی مسابقات در پاییز و مرحله نهایی نیز در زمستان برگزار میشود.
وی تأکید کرد: امیدوارم امسال مسابقات سراج را ویژه جلسات سنتی قرآن و کلاسهای آموزشی فرهنگسراها و خانههای فرهنگی و مؤسسات قرآنی برگزار کنیم. چون دوستان در سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران برای اجرای این دوره از مسابقات اعلام آمادگی کردند.
مسئول برگزاری مسابقات سراج با اشاره به مشکلاتی که وقفه ایجاد شده ایجاد می کند، اضافه کرد: اما با توجه به اینکه اساتید جلسات قرآن زیادی در تهران این موضوع را پیگیری میکنند و با البته با حمایت مراکز رسانهای و خبری چون شبکه قرآن و معارف سیما، رادیو قرآن، خبرگزاری ایکنا و ... بتوانیم فضایی را ایجاد کنیم تا این مشکل را برطرف کنیم.
وی تأکید کرد: در نظر داریم در پنجمین دوره مسابقات، نوآوری را نیز مد نظر داشته باشیم تا چند رشته جدید را در محتواها اضافه کنیم.
بینتیجه ماندن پیشنهادات
بنا بر گزارش ایکنا، در نشست تخصصی ارزیابی چهارمین دوره مسابقات قرآنی «سراج» که در سالن اجتماعات ایکنا برگزار شد نیز بر پیشنهاداتی چون راهاندازی باشگاه قرآنیان «سراج»، کتابچهای از اساتید جلسات قرآن با عنوان «سراج»، اختصاص ویژهنامه در نیم صفحه از روزنامه همشهری تأکید شد.
توپچی در این باره نیز گفت: متأسفانه این وقفه موجب شد چندین برنامه ای که مد نظر داشتیم محقق نشود و امیدواریم امسال بتوانیم حداقل یکی دو موضوع چون راهاندازی باشگاه قرآنیان «سراج» را برای منتخبان این مسابقات راهاندازی کنیم.
علیرضا نداف از اعضای هیئت داوران مسابقات سراج درباره اهمیت دادن به جلسات سنتی قرآن، اظهار کرد: پایه همه فعالیتهای قرآنی کشور، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جلسات سنتی قرآن بوده است. به عبارت دیگر در زمانهای گذشته، جلسات قرآن به صورت سنتی اداره میشد به گونهای که در برخی از شهرها فعالیت این جلسات سنتی بسیار بود و بعضا نیز این جلسات در خانهها اداره و در برخی از شهرها نیز در مساجد و حسینیهها و تکایا برگزار میشد.
وی ادامه داد: اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فراگیری در مساجد زیاد شد و روز به روز نیز رونق گرفت. مسابقات سراج این انگیزه را در شرکتکنندگان جلسات قرآن به وجود آورد تا منسجمتر و پیگیرتر در جلسات شرکت کنند و خودشان را با قرآنآموزان دیگر جلسات در مناطق مختلف قیاس کنند و سطح خودشان را بسنجند و در زمینه تقویت نقاط قوت و همچنین رفع نقاط ضعف اقدام کنند.
پویایی که مسابقات سراج به جلسات سنتی قرآن داده بود
نداف با اشاره به پویایی که مسابقات سراج به جلسات سنتی قرآن داده بود، اظهار کرد: حتی اساتید جلسات را بیشتر به تکاپو وامیداشت تا شاگردپروری کنند و بخش مربیگریشان را تقویت کنند، به گونهای که بچهها بعضا به همراه مربی جلسه قرآنشان در مسابقات حضور پیدا میکنند و برای آخرین لحظات نقاط قوت و ضعفشان را بررسی میکردند، سپس شاگردشان را به کرسی تلاوت میفرستادند.
این مدرس قرآن با تأکید بر اینکه مسابقات سراج بر انسجام جلسات سنتی قرآن، نقش آفرین بوده است، گفت: به ویژه اینکه در هر جامعهای قشر نوپا و نوجوان اصل پرورش آن رشته هستند لذا این مسابقات برای جوانان کم سن و سال انگیزه بسیاری ایجاد میکند وقرآنآموزان هرچه بیشتر در این رقابتها قرار گیرند، انگیزهشان بیشتر میشود و موجب تقویت جلسات نیز میشود، اگر جلسات قرآن تقویت شود، خیلی از موارد فرهنگی و دینی بیمه قرآن میشود.
گلایهای که از سطح جوایز آخرین دوره مسابقات سراج
وی ادامه داد: لذا لازم است تا همیشه از این مسابقات حمایت شود و هر ساله با کمک مسئولان به طور ویژه به آن نگاه شود و برای آن بودجه خوبی در نظر بگیرند و وقفهای در برپایی متدوال آن شاهد نباشیم به گونهای که ثمر آن را در جای جای جامعه قرآنی و مسابقات گستردهتر خواهیم دید.
نداف با تأکید بر اینکه مهمترین اثر مسابقات قرآنی سراج پرورش قرآنی در مساجد است، اظهار کرد: همچنین در کشف استعدادهای برتر قرآنی نقشآفرین بوده است، استاد جلسه، شاگردان حاضر در جلسه را ارزیابی و آنهایی که مستعدتر هستند و انگیزه بیشتر را دارند شناسایی میکند، به گونهای که برای این مسابقات با آمادگی کاملتری حضور پیدا کنند. لذا غربالها برای این مسابقات انجام میشود.
حفظ انگیزه متسابقان با هدیه یادبود
این داوران مسابقات درباره گلایهای که از سطح جوایز آخرین دوره مسابقات سراج بود، اظهار کرد: منتخبان از سطح جوایز خیلی راضی نبودند و امیدواریم در دوره جدید، سطح جوایز بالاتر رود.
وی پیشنهاد داد: باتوجه به اینکه بیشتر شرکت کنندگان در این جلسات قشر نوپا و افراد کم سن و سال هستند، باید به گونهای برگزار شود که افراد بیشتری را در بر بگیرند و جوایز آن به صورتی باشد که افراد بیشتری را شامل شود تا افرادی که رتبه نیاوردهاند انگیزهشان را برای حضور در جلسه قرآن از دست ندهند و سال بعد با قوت بیشتری در مسابقات حضور پیدا کنند.
بیانیه هیئت داوران دومین دوره سراج
پس از بر گزاری دومین دوره این مسابقات بیانیهای به دلیل حمایت از جلسات قرآن به عنوان اصلیترین و محوریترین رکن آموزش و پرورش قرآنیان در کلانشهر تهران از سوی هیئت داوران صادر شد که شش بند داشت. مفاد این بیانیه با تکیه به حدیث متواتر و قطعی ثقلین آغاز شد و در مفاد بعدی بر تداوم حمایت از جلسات سنتی و هفتگی آموزش قرآن که خاستگاه بیبدیل رشد و تربیت قاریان، حافظان و اساتید قرآنی شهر تهران بوده است، طراحی دقیق، برنامهریزی منسجم و بهرهگیری از نظرات اساتید پیشکسوت و صاحب نظر و خادمان جلسات قرآن با اعتبار مالی مناسب تحت نظارت یک مجموعه تخصصی مانند فرهنگسرای قرآن تأکید شد.
همچنین در مفاد دیگر این بیاینه آمده است نگاه حمایتی و توجه به جلسات قرآنی باید از باب مساعدت و پشتیبانی برای پویایی و جذابیت بیشتر آنها باشد و نه تصدیگری و دخالت در مدیریت و روند آموزشی و اجرایی جلسات، زیرا شاخصه این حلقات معنوی مردمی بودن و غیروابسته بودن آنها است.
در مفاد دیگر این بیانیه بر بیبهره بودن بسیاری از مساجد از آموزش قرآن و بهرهمندی از این ظرفیتها با همکاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و دیگر نهادهای مربوطه و پیشنهاد ساماندهی و اجرای بهینه طرح و برنامههای مصوب در راستای حمایت از جلسات قرآنی شهر تهران و تشکیل دبیرخانه دائمی آن در فرهنگسرای قرآن، تأکید شد.
سعید زکیلو، مدرس جلسات سنتی قرآن و از اعضای هیئت داوری این مسابقات با تأکید بر اینکه مسابقات قرآن «سراج» موجب تقویت جلسات سنتی شد، گفت: بیانیه دومین دوره این مسابقات حاوی نکات مهمی بود که هنوز از نظر هیئت داوران این مسابقات زنده است و نیازمند توجه و حمایت جدی بود، پیشنهادات خوبی داده شد که امیدوار بودیم به آنها بها داده شود.
جلسهداران قرآن تهران از هیچ سازمانی تصدیگری را نمیپذیرند
وی با تأکید بر اینکه جلسهداران قرآن تهران از هیچ سازمانی تصدیگری را نمیپذیرند، اظهار کرد: بلکه آنها حمایت و پشتیبانی میخواهند. یعنی از سازمانهای قرآنی و یا سازمانهای مرتبط تنها انتظار حمایتی میرود. به فرض اگر جلسهای نمیتواند تجهیزات و یا ابزار مورد نیاز خود را تأمین کند، آن سازمان برای حمایت ورود پیدا کند.
زکیلو بیان کرد: برخورد شورای شهر و شهرداری تهران با نحوه تخصیص بودجه هیچ همخوانی با شعارها و علیالخصوص برنامههای قرآنی ندارد. نمونهاش عدم توانایی در برگزاری پنجمین دوره مسابقات سراج پس از دو سال وقفه است که به دلیل ضعف شدید پشتیبانی مالی از طرح، از سوی شهرداری و به تبع آن سازمان فرهنگی ـ هنری اما هنوز بلاتکلیف است. یعنی خلاصه فاصله شعار تا عمل بسیار است.
این مدرس قرآن تصریح کرد: مقدمةالجیش فعالیتهای قرآنی روحانیون در مساجد آموزش قرآن بود حتی پیش از انقلاب و علت اینکه چرا کمرنگ شده است باید بررسی شود و اینکه چرا حوزه در این جریان بطور جدی ورود پیدا نمیکند. آموزش قرآن در مساجد تنها به قرائت ترتیل یک صفحه هر شب، بسنده شده است اما چند مسجد جلسه آموزشی قرآن دارند این نشان میدهد که از ظرفیتها بطور کامل استفاده نشده است. میتوانم خیلی خوشبیانه بگویم که بیشتر از 30 درصد مساجد در این زمینه فعال نیستند.
بلاتکلیفی سراج پس از 2 سال
رئیس واحد فرهنگ سازی قرآنی فرهنگسرای قرآن ادامه داد: طی آن بیانیه هیئت داوران پیشنهاد داده بود که فرهنگسرای قرآن به عنوان دبیرخانه این موضوع معرفی شود که برای راهاندازی آن، نیازمند حمایت هستیم. اما میبینیم هنگامی که شهرداری و بالتبع آن سازمانهای تابعه به مشکل مالی بر میخورد، لذا میبینیم بهترین طرح و برنامههایی چون سراج که مطالبه اساتید قرآنی و جلسات سنتی قرآنی است در بلاتکلیفی به سر میبرد و دو سال وقفه در برپایی آن را شاهد هستیم.
زکیلو با اشاره به رهآورد مسابقات سراج، اظهار کرد: تنها سامانه جلسات آموزشی قرآن را منطقه به منطقه پس از برگزاری دومین دوره مسابقات سراج، در پایگاه اینترنتی فرهنگسرای قرآن فعال شده است که با هدف دسترسی آسان به جلسات آموزشی قرآن مناطق 22گانه تهران بارگذاری شد که این نتیجه آن حمایت و پشتیبانی و ارتباطگیری با جلسات قرآن شهر تهران است.
در ادامه نیز حسین اخواناقدم، مدرس جلسات قرآن و از اعضای تیم اجرایی و هیئت داوران مسابقات سراج، گفت: مسابقات قرآن همانند رقابتهای دیگر در زمینههای فرهنگی وغیر فرهنگی، باعث انگیزه دار شدن مخاطبان، پویایی و رشد افرادی میشود که در آن زمینهها فعالیت میکنند.
وی ادامه داد: این در زمینههای علمی، فرهنگی و ... کاملا اثبات شده است و تمام روانشناسان حوزه آموزش به این تأکید دارند که رقابتها موجب رشد، ترقی، پویایی و انگیزهدار شدن مخاطبان آن رشته و فن میشود. آموزشهای قرآنی نیز از این سیر و بحث آموزش مسائل مختلف، جدا نیستند یعنی افرادی که در زمینههای مختلف آموزشی و رشتههای مختلف حفظ و مفاهیم و ... فعالیت میکنند اینها دوست دارند که زمینهای برای رقابت به منظور محک زدن خودشان فراهم شود و از سوی دیگر در این مسابقات نیز حائز رتبه شوند و از منافع آن و تشویقهای آن استفاده کنند.
مسابقات قرآنی متنوع دهه 60 و 70
اخواناقدم بیان کرد: در این زمینه پس از انقلاب در دهه 60 و 70 مسابقات رنگ و وارنگی را برگزار میکردیم، مراد از این مسابقات، رقابتهاب منطقهای و محلهای و خودجوش توسط مساجد و مراکزی که دغدغه مسابقات داشتند، هست و در کنار آن نیز مسابقات سنتی، دولتی و اوقاف و امور خیریه، سازمان تبلیغات اسلامی و آموزش پرورش برگزار میشد و اینها تکمله یکدیگر بود و هنگامی که مسابقات منطقهای و محلهای برگزار میشد با ذوق و بنیهای قوی در آن مسابقات شرکت میکردند.
وی با اشاره به اینکه در دهه 60 در مسابقات قرآن محلهای و منطقهای شرکتکننده بوده است، اظهار کرد: نخستین جوایزم را نیز از این مسابقات منطقهای و محلهای گرفتهام که موجب انگیزه دار شدن من برای ادامه فعالیتهای قرآنی و گذراندن دورههای تخصصی و تقویت خودم شد تا به صورت حرفهای تر به فعالیتهای قرآنی بپردازم.
این مدرس قرآن با اشاره به کم شدن این مسابقات قرآن منطقهای و محلهای برای عموم علاقهمندان، اضافه کرد: لذا مسابقات سراج را به صورت عمومی پیشبینی کردیم و از مخاطبان روبه پایین جامعه قرآنی برای حضور در این مسابقه دعوت کنیم. افرادی که در جلسات تهران آموزش قرآن میبینند اما جایی برای بروز خلاقیت ندارند که الحمد لله موفق بودیم.
وی با اشاره به آمار واقعی از تعداد شرکتکنندگان در چهارمین دوره مسابقات سراج، بیان کرد: نزدیک به 11 هزار نفر بدون تکرار اسم در مرحله مقدماتی مسابقات سراج شرکت کردند و برخی از رشتهها در مرحله مقدماتی به اتمام میرسید مانند رشته خردسالان که هنگامی که میزان کم محفوظاتشان را ارائه میدهند پس از ارزیابی آنها در سه رده الف، ب و ج این مرحله به اتمام میرسید و سپس جایزه آنها ارائه میشد.
اعضو هیئت داوران این دوره مسابقات اظهار کرد: بنابر این به این نتیجه شگفتانگیز رسیدیم که در مسابقه شفاهی و حضوری قرآنی، بیش از 11 هزار نفر در 22 منطقه فرهنگی ـ هنری تهران شرکت پیدا کنند در همین راستا با همه جلسات قرآنی که شناسایی کرده بودیم، ارتباط گرفتیم و از آنها خواستیم تا شاگردان خوبشان را معرفی کنند و سپس لیستی از آنها جمعآوری شد و در پرتال فرهنگسرای قرآن نیز فرم ثبتنام را بارگذاری کردیم، این موجب استقبال گسترده جلسات قرآن شد.
همیاری و همافزایی سازمانها در به نتیجه رسیدن مسابقات سراج
وی ادامه داد: با دو سال برگزار نشدن آن، توقع به حق در جامعه قرآنی و اساتید ایجاد شده است که چرا مسابقات قرآنی سراج برگزار نمیشود. اگر نمیتوانیم به صورت مستقیم حمایت مادی و معنوی از جلسات قرآنی داشته باشیم، لااقل میتوانیم این حمایت را در قالب برگزاری یک مسابقه بین شاگردان جلسه قرآنی تهران که کم نیز نیستند، انجام دهیم. این میتواند موجب حضور بیشتر خردسالان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان در جلسات قرآنی و رونق گرفتن این جلسات شود که بدانند میتوانند با شرکت در مسابقات قرآنی چون سراج، با دیگر شاگردان جلسات قرآن رقابت کنند.
اخواناقدم اظهار کرد: البته ما منکر این نیستیم که سازمانهای دیگری که میتوانند کمک کنند، در این عرصه ورود پیدا کنند و با همیاری و همافزایی با یکدیگر به نتیجه به رسید مثلا مرکز رسیدگی به امور مساجد، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان دارالقرآن الکریم و سازمان فرهنگی ـ هنری شهردار ی و سایر سازمانهای مرتبط در این راستا میتواند، هم افزایی کنند.
وی با تأکید بر اینکه این کار در حال حاضر به دلیل نبود بودجه متوقف مانده است، بیان کرد: خاطرم هست سازمان دارالقرآن الکریم و تبلیغات این کار را برای جلسات قرآن طی دهه 80 انجام داد و شرکتکنندگان خوبی نیز در آن حضور پیدا کردند و سپس مرحله کشوری آن را نیز انجام داد اما بعدها تعطیل شد.
کارشناس مسئول فرهنگی ـ هنری فرهنگسرا درباره جوایز مسابقات سراج در چهارمین دوره، بیان کرد: هدیه عمومی در رده خردسالان اختصاص پیدا میکرد و بنابر فراخور حالشان در مناطق، هدیه عمومی نیز برای خردسال و بزرگسال در نظر گرفته شده بود و به تمامی شرکتکنندگان در مرحله نهایی نیز هدیه عمومی اعطا شد و حائزان رتبه اول تا پنجم نیز مبالغی را به عنوان هدیه دریافت کردند که خیلی زیاد نیز نبود اما امکان پرداخت بیشتر از آنها به دلیل هزینههایی چون حقالزحمه داوران و سایر هزینههای مناطق وجود نداشت. میتوان گفت اگر امسال این مسابقات برگزار شود، پیشبینی ما اینست که حداقل حدود 20 تا 30 درصد این هدایا افزایش ریالی داشته باشد.
امید است، پس از دو سال توقف موقت این دوره از مسابقات که برگ زرینی برای رونق جلسات سنتی قرآن بود و زمینهای برای تشویق قرآنآموزان برای حضور حداکثری در مسابقات را فراهم میکرد، فکری شود و با چارهاندیشی و تأمین بودجه و اعتبار، سراج جزو اولویتهای نخست طرح و برنامههای سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران در نیمه دوم امسال قرار گیرد تا شاید موجب رونق دوباره جلسات سنتی قرآن شهر تهران باشیم.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا فعالیت های قرآنی مؤسسات قرآنی قرآن جلسات سنتی قرآن مسابقات سراج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۲۶۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای جاذبه صوت قرآنی که امام سجاد(ع) قرائت می کردند
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: زندگی انسان ساحتهای مختلفی دارد که انسان مؤمن همانطور که از اسمش پیداست باید در هر کدام از آنها ایمان خود را ظهور و بروز دهد. در ساحتهای فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اقتصادی و جسمی. بروز ایمان نیز در این ساحتها چیزی نیست جز تقوا. یعنی فرد در همه این ابعاد زندگی نظر خدا و رضایت او را محور قرار دهد. امام صادق (ع) درباره وظیفه شیعیان فرموده است: «کونوا لنا زینا ولا تکونوا لنا شیناً» زینت و سبب افتخار ما باشید نه اینکه باعث شرمندگی ما باشید. در این راستا حضرت علی (ع) میفرماید: «اعیونی بورع واجتهاد و سداد» سعی کنید تقوا و ورع داشته باشید. در این راه تلاش کنید و استقامت داشته باشید. آنچه پیش رو دارید گزیدهای از سخنان آیت الله مصباح یزدی؛ در دفتر مقام معظم رهبری است که در سال ۸۷ ایراد کرده اند. بخش چهل و یکم آن را باهم میخوانیم:
در مطالب قبل حدیث شریفی را از امیرالمؤمنین (ع) در اوصاف شیعیان نقل کردیم و گفتیم شیعیان در رفتارشان آثاری ظاهر میشود و ویژگیهای خاصی دارند از جمله خَاشِعاً قَلْبُهُ ذَاکِراً رَبَّهُ.
در قرآن کریم روی خشوع قلب، هنگام ذکر خدا، تلاوت قرآن، شنیدن آیات قرآن و نماز تکیه شده و در مقابل آن قساوت قلب ذکر میشود و از آن نکوهش شده است. در آیه ۱۶ از سوره حدید این دو مفهوم در مقابل هم قرار داده شدهاند: أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَدر این آیه به صورت عتابآمیزی مؤمنین را مورد مخاطب قرار داده: آیا هنوز وقت این نشده که دلهای مؤمنین در مقابل یاد خدا خاشع باشد؟ سپس در ادامه میفرماید مثل آن کسانی نباشید که قبلاً کتاب به آنها داده شد - یهود و نصاری - ولی دلهای آنها قساوت پیدا کرد.
در این آیه در مقابل بسیاری از اهل کتاب که مبتلا به قساوت قلب شدند، از مؤمنین انتظار است که قلبشان خشوع پیدا کند. در سوره بقره درباره اهل کتاب، مخصوصاً بنی اسرائیل، میفرماید:؛ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً؛ دلهای شما بنی اسرائیل قساوت پیدا کرد و مانند سنگ سخت شد.
سپس در ادامه آیه توضیح میدهد که چگونه دلهای بنی اسرائیل از سنگ هم سختتر شد - این شامل امثال بنده هم میشود و اختصاص به بنی اسرائیل ندارد - وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ بعضی از سنگها گاهی شکافته میشوند و نهرهای آب از آن جاری میشود و حتی برخی سنگهایی هستند که از خشیت الهی سقوط میکنند، اما دلهای شما به همان حالت سختی باقی مانده است و به جای اینکه چشمههای آب از آن جاری شود روز به روز سختتر و انعطاف ناپذیرتر میشود و هیچ حرفی در شما اثر نمیکند.
این همان است که میفرماید: وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ. شما مثل بنی اسرائیل نباشید که دلهایشان سخت شد و دیگر هیچ انعطافی در آن پیدا نشد. در مقابل بنیاسرائیل از کسانی که دلهای نرمی دارند و در برابر یاد خدا انعطاف و خشوع پیدا میکند، ستایش میکند؛ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم یکی از علامتهای مؤمنین که قلبشان قساوت ندارد و تحت تأثیر واقع میشود این است که وقتی نام خدا برده میشود، دلشان میلرزد؛ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. وقتی قرآن تلاوت میشود بر ایمان آنها افزوده میشود.
در جای دیگر، قرآن تأکید میکند؛ إِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا؛ هنگامی که آیات الهی بر آنها تلاوت میشود، سجدهکنان و گریان روی زمین میافتند. یعنی آنچنان انعطاف پیدا میکنند و احساس خشوع میکنند که لازمه آن این است که بدنشان بیاختیار روی زمین میافتد. علامت دلی که قساوت ندارد و نرم است این است که قرآن در آن نفوذ میکند و تحت تأثیر واقع میشود.
در آیهای دیگر میفرماید: أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ۶؛ در این آیه دو دسته مردم را معرفی میکند؛ یک دسته کسانی که خدا سینهشان را در مقابل حق گشاده و فراخ قرار داده هستند. یعنی آماده پذیرش اسلام هستند و ظرفیت آن را دارند. ولی ما وقتی حرفی دربارة خدا و دین میشنویم، به هیچ عنوان آمادگی شنیدن آن را نداریم.
اگر هم بخواهیم بشنویم به ما فشار میآید، سینهمان در مقابل حرف حق، موعظه، و یاد مرگ تنگ میشود. حتی ممکن است انسان به آن حد برسد که وقتی اسم خدا را میشنود، خوشش نیاید!؛ وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ۷؛ بعضیها وقتی نام خدا برده میشود دلشان حالت اشمئزاز و نفرت پیدا میکند.
در ادامه آیه قبلی خداوند همین گروه را دسته دوم از انسانها معرفی میکند و میفرماید: وای بر آن کسانی که دلهایشان قساوت دارد و آمادگی برای شنیدن قرآن ندارند. ویژگی کسانی که آمادگی دارند این است که آلودگی ندارند، دلشان قساوت پیدا نکرده، وقتی آیات قرآنی را میشنوند موی بر اندامشان راست میشود تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم ْ۸، پوست بدن آنها دانه دانه میشود، البته به دنبال آن انفعال قلبی است. این حالت یک اثر فیزیکی نیست و صدای قرآن به صورت ظاهری بر بدن اثر نمیگذارد، بلکه منظور این است که قرآن در دل آنها اثری میگذارد و انفعال قلبی ایجاد میکند. این حالت انفعالی، یک حالت ناگهانی است و زیاد هم دوام پیدا نمیکند. سپس میفرماید: بعد از اینکه این حالت برای آن پیدا شد؛ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَی ذِکْرِ اللَّهِ، سپس پوستهایشان نرم میشود و دلهایشان متوجه یاد خدا میشود و نرمش پیدا میکنند.
در این چند آیه که درباره قساوت قلب و خشوع قلب خواندیم عنایت خاصی است و قرآن اهتمام دارد که بگوید وقتی قرآن خوانده میشود، آنهایی که آمادگی دارند، یک حالت انفعالی در آنها پیدا میشود و حالت پوست بدن آنها تغییر میکند و وقتی از معانی قرآن متأثر میشوند خود را روی زمین میاندازند و اشکشان جاری میشود و به حالت سجده روی زمین میافتند؛ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیًّا؛ و وَیَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا ۹. به حسب معنای ظاهری که از این آیه فهمیده میشود اینها وقتی روی زمین میافتند چانههای خود را روی خاک میمالند در حالی که میگریند، و شنیدن قرآن بر خشوع آنها میافزاید.
قرآن چنین فضایی را برای مؤمنین ترسیم میکند و انتظار دارد کسانی که قرآن را باور دارند و آن را حق میدانند چنین آثاری از آن ظاهر میشود. ولی متأسفانه کسانی که قرآن را میخوانند و توجهی هم به معنای آن ندارند انفعالی در آن پیدا نمیشود؛ بلکه به جای اینکه روی زمین بیفتند و بر خشوع آنها افزوده شود، بر قساوت قلبشان افزوده میشود، وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا.
قساوت قلب و راه علاج آن
بعد از اینکه باور کردیم قرآن چنین چیزهایی را از مؤمنین انتظار دارد، ما چه کار کنیم که مقداری شباهت به مؤمنین پیدا کنیم؟ همچنین چه چیزی موجب قساوت قلب میشود؟ تا به وسیله پرهیز از آن قساوت قلب را مداوا کنیم و سعی کنیم با شناسایی آن چیزی که موجب رقّت قلب میشود خشوع قلب پیدا کنیم. قرآن اینها را گفته است برای اینکه به ما بفهماند که انتظار دارد ما اینگونه باشیم. گناه موجب قساوت قلب میشود.
خدا روح انسان را طوری ساخته که به هر چه توجه کند یک وابستگی نسبت بهآن پیدا میکند و دلش میخواهد توجه بیشتری به آن کند. برعکس وقتی انسان از چیزی اعراض کند، نفرت به آن چیز در او شدیدتر میشود. مثال بارز آن را در همین خوردنیها میتوان بیان کرد. مثلاً چیزهایی که انسان هیچ وقت نخورده وقتی برای اولین بار میخورد خیلی جاذبه ندارد، با اینکه شاید خیلی هم بدمزه نباشد. در این حال اگر تلقین شود که این خوراکی خیلی چیز خوشمزهایست، وقتی چند بار خورده شد، انسان نسبت به آن علاقهمند میشود.
داستانی را سعدی نقل میکند: فردی در بازار عطرفروشان بغداد میگذشت. وقتی وارد بازار شد و بوی عطر مشامش را پر کرد بر زمین افتاد و بیهوش شد. طبیبی آوردند، او گفت این فرد چه کاره است؟ گفتند این دباغ است. گفت بلندش کنید و او را به محل دباغها ببرید. وقتی او را به آنجا بردند، همین که بوی دباغی (که بوی بدی هست) به دماغش خورد، بههوش آمد! مشام او به این بوی دباغی عادت کرده بود و بوی عطر را برنمیتابید! بنابر این یک ویژگی خاصی است که خدا در روح انسان قرار داده است، که وقتی انسان به یک چیزی خیره میشود و آن را تکرار میکند کم کم از آن چیز خوشش میآید و به آن عادت میکند و انس میگیرد
داستانی را سعدی نقل میکند: فردی در بازار عطرفروشان بغداد میگذشت. وقتی وارد بازار شد و بوی عطر مشامش را پر کرد بر زمین افتاد و بیهوش شد. طبیبی آوردند، او گفت این فرد چه کاره است؟ گفتند این دباغ است. گفت بلندش کنید و او را به محل دباغها ببرید. وقتی او را به آنجا بردند، همین که بوی دباغی (که بوی بدی هست) به دماغش خورد، بههوش آمد! مشام او به این بوی دباغی عادت کرده بود و بوی عطر را برنمیتابید! بنابر این یک ویژگی خاصی است که خدا در روح انسان قرار داده است، که وقتی انسان به یک چیزی خیره میشود و آن را تکرار میکند کم کم از آن چیز خوشش میآید و به آن عادت میکند و انس میگیرد، و اگر زیبایی داشته باشد کمکم شیفته آن میشود. کارهای خوب و بد هر دو همینطور است.
وقتی انسان گناه را تکرار میکند کمکم با آن انس میگیرد و دیگر به سختی آن را رها میکند؛ انشاءالله در بین ما چنین کسانی نباشند. یک حدیثی را به نظرم در نهایه ابن اثیر در ذیل کلمه «ضراوه»؛ دیدهام که از پیغمبر اکرم (ص) نقل میکند که حضرت فرمودند: ان للخیر ضراوة کضراوة الخمر، کسانی که مسکرات را استفاده میکنند و کمکم به آن؛ معتاد میشوند وقتی به آنها نرسد خمار میشوند. کسانی هم که کار خوب انجام میدهند و به آن عادت میکنند وقتی انجام آن ترک شود احساس ناراحتی میکنند. این واقعیتی است که خود ما هم وقتی یک کاری را چندین بار انجام میدهیم، در ابتدا ممکن است سخت باشد اما چند روز که انجام دادیم آسان و عادت میشود به گونهای که اگر یک روز آن را ترک کنیم گویا گمشدهای داریم.
شیطان سعی میکند یک موانعی پیدا کند که کار خوب ترک شود. چند روز که ترک شد دوباره این عادت کم کم ضعیف میشود و از سر ما میرود. مجدداً اگر بخواهیم تکرار کنیم باید با سختی آن کار را شروع و تکرار کنیم تا عادت کنیم و آسان بشود. این خاصیت روح انسان است.
شاید این از مصادیق آیه شریفه باشد؛ کُلاًّ نُّمِدُّ هَؤُلاء وَهَؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّکَ ۱۱، هم کسانی که کار خیر میکنند و دنبال آخرت و رضای الهی هستند آنها را در راهی که انتخاب میکنند کمک میکنیم، و هم آنهایی که دنبال دنیا و کار بد میروند آنها را هم کمک میکنیم. آنهایی که کار خیر میکنند، کار خیر برایشان آسان میشود و راحت تر انجام میدهند به طوری که اگر ترک کنند ناراحت میشوند. آنهایی که راه بد را میروند نیز کمک میکند به طوری که به آن کار عادت میکنند، و آن را به راحتی انجام میدهند به طوری که اگر ترک کنند ناراحت میشوند.
این امداد الهی برای همه هست تا در هر مسیری که انتخاب میکنند سرعت بگیرند. اگر راه خوب را انتخاب میکنند، در راه خوب پیشرفت کنند و اگر راه بد را انتخاب میکنند، آنها هم بتوانند پیشرفت کنند. این امتحان است و باید راه برای هر دو باز باشد. بهرحال قساوت قلب اینگونه پیدا میشود که انسان نسبت به آیات الهی بیاعتنایی کند، و هنگامی که قرآن خوانده میشود، بنشیند گپ بزند، جوک بگوید، شوخی بکند، و از نرخ اجناس صحبت کند. خود قرآن دستور میدهد و میگوید: وَإِذَا قُرِیءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُوا ْ۱۲: وقتی قرآن قرائت میشود، آرام بنشینید و گوش بدهید.
اما کسانی هستند که بیاعتنایی میکنند؛ اولین عیب اینکار کفران نعمت است. زیرا خداوند وسیلهای فراهم کرده که دیگری قرآن را بخواند و من گوش کنم. ولی به جای اینکه از قرائت دیگری استفاده کنم، بیاعتنایی میکنم و مشغول صحب کردن در امور دنیا میشوم. یا مثلاً وقت اذان صدای مؤذن بلند میشود به جای اینکه برود نماز، آن وقت انسان به دنبال خرید و بازار و کارهای دیگر میرود و به یک بهانهای از حضور در نماز خود را محروم میکند، این حرکت یک حرکت کفرانآمیز و ناسپاسانه است و نتیجه آن این میشود که علاقه انسان به نماز و قرآن کم میشود.
وقتی امروز میتوانست به راحتی به نماز جماعت برود، تنبلی کرد، فردا دیگر به راحتی نمیرود. اگر روزی خواسته باشد به نماز جماعت برود، خیلی باید به خودش فشار بیاورد تا خود را آماده کند. آمادگی روحی؛ انسان به همین نسبت در برنامههایش به طور تصاعدی پیش میرود و چه در کار خوب و چه در کار بد، افزایش پیدا میکند.
طبعاً وقتی این در مسیر بد ادامه پیدا کرد حالات قلبی اعراض و بیاعتنایی شدت پیدا میکند و مواعظ خوب و قرآنی تأثیری نمیکند، اما اگر از مسیر خوبی رفته باشد، وقتی دید صدای قرآن را میشنود دو زانو مؤدب مینشیند و خوب گوش میدهد، بعد سعی میکند که حالش را مساعد مضمون آیه قرار دهد و مثل اینکه الان در جایی نشسته که جبرئیل قرآن را بر پیغمبر تلاوت میکند و او هم گوش میکند.
هر قدر اینگونه توجه بیشتر شود، تمرکز بیشتر میشود، و به دنبال آن اثر قرآن در روح انسان بیشتر شده و به علاقه او نیز افزوده میشود.همه ما میدانیم که حتی آهنگ قرآن هم نعمت است. چه بسیار انسانهایی که در اثر شنیدن صدای قرآن به اسلام جذب شدند. خدا قرآن را اینقدر با برکت خلق کرده که حتی صدایش هم برای کفار جاذبه دارد و لذا سفارش شده که قرآن را به صوت خوب بخوانید در احوالات حضرت سجاد (ع) نقل شده که ایشان قرآن را در خانه با صدای خوب و بلند میخواندند، از پنجره صدای ایشان شنیده میشد. سقاهایی بودند که مشک آب روی دوششان بود و از این مسیر عبور میکردند، به آنجا که میرسیدند جاذبه صدای امام زین العابدین (ع) آنها را جذب میکرد، میایستادند، و به قرآن خواندن حضرت گوش میدادند. آنقدر میایستادند که قطره، قطره از مشکهای آب میچکید، به طوری که وقتی از آنجا میرفتند مقدار زیادی از مشکشان خالی شده بود ۱۳. جاذبه صوت قرآن آنها را اینگونه میخکوب میکرد.
حال اگر مفهوم آن را درست درک کنیم و ذهن ما با آن انس پیدا کند و قلب ما با مفاهیم قرآن آشنا شود دیگر نمیتوانیم آن را رها کنیم. بنابراین برای اینکه ما مبتلا به قساوت نشویم باید سعی کنیم حتی المقدور مبتلا به گناه نشویم. گناه اعراض از خدا و کلام او است. وقتی آدم علاقهای به خود خدا ندارد، کلامش را هم اهمیت نمیدهد.
دیگر تحت تأثیر آن واقع نمیشود و تمرکز پیدا نمیکند. انسان از چیزی که خوشش میآید روی آن تمرکز میکند. در روانشناسی آزمایشهایی کردهاند که گاهی کسانی از چیزهایی که خوشش نمیآید اگر نام آن چیز روی تخت سیاه نوشته میشود آن را نمیبینند، درحالی که قبل و بعد آن را میبیند. این تجربههای عینی روانشناسی در آزمایشگاه است.
قرآن نعمت عظیمی است؛ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ، آنچنان خدا این قرآن را زیبا، خوش آهنگ و دارای معانی جذاب قرار داده که مو بر اندام انسان راست میشود. ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَی ذِکْرِ اللَّهِ؛، دلها نرم میشود، توجه به یاد خدا پیدا میکند و این دل که متوجه خدا میشود، دیگر آن را قساوت نمیگیرد. اما وقتی نسبت به کلام خدا، دستورات خدا و احکام خدا بیاعتنایی کرد، کمکم طوری میشود که از شنیدن قرآن هم خسته میشود و دلش نمیخواهد بشنود. آن وقت انسان به آنجا میرسد که: وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ.؛ بهرحال بین ذکر خدا و خشوع قلب یک رابطة تنگاتنگی وجود دارد.
رابطه بین خشوع و یاد خدا
از آیاتی که قرائت شد این رابطه مشهود است. مثل أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ؛ آیا وقت آن نشده که دلها در مقابل یاد خدا خشوع پیدا کند؟ و یا أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ تا بعدش که میفرماید فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ، بین قساوت قلب و نفرت از یاد خدا و قرآن و کلام خدا هم نیز یک رابطهای است اینجا هم ملاحظه میفرماید خَاشِعاً قَلْبُهُ ذَاکِراً رَبَّهُ، شاید اصلش ذَاکِراً رَبَّهُ خَاشِعاً قَلْبُهُ بوده است. در نقلها تقدم و تأخرها کم نیست. بهرحال هر کدام که باشد رابطه بین خشوع قلب و یاد خدا را میرساند.
خشوع فقط در مقابل خداوند
هر نوع خشوعی مطلوب نیست کسانی هستند که قلبشان ضعیف است و هر حادثهای که اتفاق میافتد زود متأثر میشوند. این هنر نیست، این حالت بچگانه است. آنکه مهم است این است که انسان قلبش در مقابل یاد خدا و کلام خدا خاشع باشد، نه در مقابل هر چیز دیگر. انسان در مقابل بعضی چیزها، مثل دشمن، باید محکم بایستد و هیچ خمی به ابرو نیاورد و هیچ اثر انفعالی از خود نشان ندهند.
آنجایی که دشمن میخواهد از تأثر انسان سو استفاده کند باید خیلی خونسرد باشد و با لب خندان اظهار شادی هم بکند. در مقابل یاد خدا، انسان باید متأثر بشود ولی در بسیاری از جاهای دیگر باید قرص و محکم ایستاد به طوری که احساس نشود که تأثری در ما پیدا شده است. آنچه که مهم است شجاعت و قوت قلب و صلابت انسان است در مقابل کسانی که میخواهند آدم را بشکنند. اما انسان باید در مقابل یاد خدا، یاد قیامت و یاد نعمت خدا از شوق بگرید و در مقابل یاد عذاب خدا نیز از خوف بگرید یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا ۱۴؛ هم از سر خوف و هم از سر طمع و امید حالت خشوع داشته باشد.
۱؛ حدید ،۱۶.
۲؛ بقره، ۷۴.
۳؛ همان.
۴؛ انفال: ۳.
۵؛ مریم: ۵۹.
۶؛ زمر: ۲۳.
۷؛ زمر: ۴۶.
۸؛ زمر: ۲۴.
۹؛ کهف: ۱۱۰.
۱۰؛ اسراء :۸۳.
۱۱؛ اسرا: ۲۱.
۱۲؛. اعراف / ۲۰۴.
۱۳؛. ر. ک: الکافی، ج ۲، ص ۶۱۶، باب ترتیل القرآن بالصوت الحسن؛ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ص) أَحْسَنَ النَّاسِ صَوْتاً بِالْقُرْآنِ وَ کَانَ السَّقَّاءُونَ یَمُرُّونَ فَیَقِفُونَ بِبَابِهِ یَسْمَعُونَ قِرَاءَتَه.
۱۴؛ . سجده / ۱۶.
کد خبر 5773748 سمانه نوری زاده قصری