نظریه گرانش از نیوتن تا هاپکینز
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۳۰۳۲۵
استاد دانشگاه شهید بهشتی و سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم با اشاره به این که دانشمندان ایرانی در پیشرفتهای نوین علم فیزیک سهم داشتهاند، به ارائه سخنرانی با عنوان "نظریه گرانش از نیوتن تا هاپکینز" پرداخت.
به گزارش ایسنا، نعمت الله ریاضی در پنجمین دوره تجلیل از پژوهشگران جوان برجسته علوم پایه که امروز (پنجشنبه) در فرهنگستان علوم برگزار شد، به ارائه سخنرانی با عنوان "نظریه گرانش از نیوتون تا هاپکینز" پرداخت و در این باره خاطر نشان کرد: سه اکتشاف بزرگ در دهههای اخیر کشف انبساط شتاب دار کیهان، کشف امواج گرانشی ناشی از ادغام سیاه چالهها و نخستین تصویر برداری از نواحی اطراف و سایه سیاه چاله فوق سنگین کهکشان M87 بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه ضمن اشاره به مفهوم "گرانش" در این باره توضیح داد: گرانش عامل پیوند ما به سطح زمین، عامل تشکیل دهنده ستارگان و سیارات و نگه داشتن جو زمین و سیارات است.
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در بخش دیگری از صحبتهای خود، ادامه داد: سیارات یا قمرهای دارای جرم کم فاقد جو هستند و سیارات غول پیکری مانند مشتری و زحل حتی گازهای هیدروژن و هلیوم را در جو خود حفظ میکنند. این در حالی است که گرانش عامل ایجاد فشار در مرکز خورشید و تولید انرژی هستهای از طریق هم جوشی و نیز منبع انرژی برای نیروگاههای آبی نیز به شمار میآید.
ریاضی در عین حال سپس به مفهوم گرانش قبل از ۱۸۰۰ میلادی پرداخت و در این زمینه خاطر نشان کرد: در آن زمان این سوال برای بشر مطرح بود که چه عاملی اجسام را به سمت پایین میکشد. در این خصوص ارسطو یک توجیه نیمه فلسفی و نیمه علمی را ارائه داد؛ آن هم این که همه اجسام به سمت محل طبیعی خود حرکت کرده و اجسام سنگینتر تمایل بیشتری برای حرکت به سمت مرکز عالم یا مرکز کره زمین دارند.
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم، اضافه کرد: دانشمندان قرون وسطی همچنین توماس آگوئیناس تقریباً با ارسطو و دیدگاه یونان باستان هم نظر بودند، در حالی که در همین زمان نظرات دانشمندان اسلامی جالب توجه بوده است؛ از جمله ابوریحان در "قانون مقصودی" اشاره میکند که "انسانها در زمین بر روی سطح بیرونی قطرهای کره ایستادهاند و بر روی زمین اجسام سنگین به سمت پایین میل دارند." همچنین شریف ادریسی بیان میکند که "زمین همچون آهن ربایی که آهن را جذب میکند جاذب اجسام سنگین است."
به پایان رسیدن دوران تفکر زمین مرکزی با فرا رسیدن انقلاب کوپرنیکی
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در بخش دیگری از صحبتهای خود، گفت: کوپرنیک با ارائه نظریه "خورشید مرکزی" دوران طولانی تفکر زمین مرکزی را به پایان رساند و انقلاب "کوپرنیکی" بعدها باعث شد که تحولات در فیزیک و گرانش رخ دهد؛ از جمله این تحولات اثبات هم عرضی از سوی گالیله بود که نشان داد که همه اجسام صرف نظر از جنس و وزن با شتاب یکسانی سقوط میکنند.
وی در ادامه به کشف قوانین سه گانه حرکت مداری سیارات از سوی "کپلر" اشاره کرد و در این باره خاطر نشان کرد: نیوتن نقطه مرکزی تاریخ گرانش محسوب میشود. او در کتاب خود به معرفی قوانین "حرکت" و نظریه "گرانش جهانی" پرداخت.
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در بخش دیگر از سخنان خود، اضافه کرد: بعد از نیوتن "لاپلاس" سعی کرد که گرانش "نیوتن" را با جزئیات هر چه بیشتری بیان کند. او نظرات خود را در کتاب پنج جلدی "مکانیک سماوی" عنوان کرد.
وی در عین حال اظهار کرد: همیلتون نیز به توسعه نظریه قابل توجهی در حوزه "مکانیک و گرانش" دست پیدا کرد که به تابع همیلتونی انجامید و الهام بخش نظریه "کوآنتوم" محسوب میشود. اصل حداقل کنش همیلتون یکی از بنیادیترین اصول در فیزیک است و اصل فرما در اوپتیک نیز از قاعده مشابهی تبعیت میکند.
انیشتین و حل معمای گرانش در ۱۹۱۵
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در ادامه اظهاراتش، خاطر نشان کرد: انیشتین که به انحنای فضا زمان و توزیع ماده و انرژی در فضا پرداخت و در سال ۱۹۱۵ توانست با بیان نظر خود "گرانش مساوی خمش فضا زمان" معمای گرانش را حل کند که این همان "گرانش نسبیت یا خمیده شدن فضا زمان در اطراف اجرام" است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود، در عین حال توضیح داد: نظریه "مه بانگ" اطلاعات خارق العاده ای از تغییر و تحولات در ثانیههای اول پیدایش "کیهان" به ما میدهد. معادلات انیشتین، معادلات پیچیدهای هستند که بر خلاف انتظار پاسخهای ساده ای دارند. از جمله "شوارتز شیلد"، "پنروز"، "ایزرائیل"، "ویلر"، "هاپکینز" به این معادلات پاسخ دادند و هر کدام به نکاتی از نظریه گرانش پی بردند که مهمترین آنها نظریات "هاپکینز" است.
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم یکی از جالبترین پیشبینیهای نظریه گرانش را وجود "سیاه چالهها" دانست و یادآور شد: سیاه چالهها ویژگیهای عجیبی از خود نشان میدهند و همواره مورد توجه بودند از جمله این که زمان در افق رویداد سیاه چاله متوقف میشود.
کشف امواج گرانشی ناشی از ادغام سیاه چالهها
ریاضی گفت: کشف امواج گرانشی ناشی از ادغام سیاه چالهها که تأییدی بر گرانش انیشتین بود، سر و صدای زیادی را به پا کرد و توانست نوبل دریافت کند. تاکنون یازده مورد ادغام مشاهده شده است و این انتظار میرود که این تعداد در سالهای آینده افزایش داشته باشد.
ثبت اولین تصویر از "سیاه چاله"
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم با اشاره به ثبت اولین تصویر از سیاه چاله، اضافه کرد: در این رویداد هشت رصدخانه و رادیویی بزرگ از سراسر جهان مشارکت داشتهاند و باید یادآور شد که اکتشافات بزرگ به صورت انفرادی اتفاق نمیافتد.
ریاضی ادامه داد: بزرگترین سهم "هاپکینز" از گرانش تلفیق نظریه گرانش با کوآنتوم بود و منتظر هستیم که نظریه انقلابی "گرانش کوانتومی" ظهور کند.
وی در سخنان خود در مراسم تجلیل از پژوهشگران جوان علوم پایه، به مفهوم "پادگرانش" یا "دافعه گرانشی" اشاره کرد و در این باره خاطر نشان کرد: یکی از رویاهای قدیمی بشر این است که جسمی را پیدا کند که به جای جذب به کره زمین از آن دفع شود. این در حالی است که ثابت شده است که نوعی از پاد گرانش در سطح کیهان وجود دارد، اما هنوز جسمی در لابراتوار پیدا نشده است که پادگرانش نشان دهد و امیدوار هستیم که در آینده پیدا شود. پادگرانش را به نوعی انر ژی مرموز، تحت عنوان انرژی تاریک و خلأ کوانتومی نسبت میدهند.
سرپرست شاخه فیزیک فرهنگستان علوم در پایان، اضافه کرد: از چشم اندازهای علم فیزیک جستجو برای کشف نواقص نظریه "نسبیت عام" کشف ابعاد فضا زمان، گرانش کوانتومی و رویکردهای مدرن در گرانش است که میتواند باز تعریف فضا زمان به عنوان پدیده ظهوری "EMERGENT" بی انجامد که خوشبختانه برخی از ایرانیان یا ایرانی الاصلها در پیشرفتهای علمی این حوزهها سهم داشتند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: فرهنگستان علوم فیزیک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۳۰۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظریه منسجم فقهی درباره آزادی نداریم
محمود حکمتنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سوم اردیبهشتماه در نشست علمی «قلمرو و محدودیتهای قانونی آزادیهای شهروندان» که از سوی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد، با بیان اینکه وقتی از آزادی سخن گفته میشود، باید مشخص شود چه چیزی آزادی نیست، گفت: اینکه انسان چه رابطهای در بحث آزادی با خداوند از منظر کلامی و فلسفی دارد بحثی متفاوت از آن چیزی است که ما قصد داریم در این نشست بحث کنیم؛ سخن ما فارغ از رابطه خالق و مخلوق است و مراد از آزادی در بحث ما آزادی به عنوان یک کشنگر حقوق است و اینکه حاکمیت چگونه میتواند رفتار افراد را به صورت قانونی تنظیم کند.
وی افزود: در اینجا چند سطح بحث وجود دارد؛ اول بحث فلسفه حقوقی آزادی و دوم نظریه آزادی در حقوق مورد بحث است یا اینکه نظام حقوقی خاصی که ما با آن روبرو هستیم یعنی نظام حقوقی اسلام چه تلقی از این مقوله دارد و در نهایت جمهوری اسلامی ایران با این مقوله چه کرده است؟ پس یکی از سطوح بحث، فلسفی است و فلسفه را کسانی بحث میکنند که معتقدند ما قبل از آنکه دولت بخواهد به محدودکردن رفتارها بپردازد، باید تحلیل عقلی داشته باشیم و تحلیل عقلی، کار فلسفه است.
وی با بیان اینکه بحث دیگر نظریههای حقها است یعنی میگوید سنخ حقوق، ساختنی است نه اینکه از قواعد عقلی تشخیص داده شوند، افزود: باید تحول و تغییر و برداشت یک تمدن بشری از مقوله آزادی حقها را به دست آوریم، مانند حرفی که اصولیون نسبت به منابع گفتهاند. یعنی فقیه اصطلاحی را درست میکند و با آن مفهوم، مصادیق آن را در شریعت تطبیق میدهد.
حکمتنیا با بیان اینکه در عناوین حقوقی رفتارهایی داریم که حق نامیده میشوند، گاهی آزادی اجتماعی و گاهی هم نامی برای آن انتخاب نشده است، اظهار کرد: سؤال این است که این نظام حقوقی که به صورت تاریخ تمدنی به وجود آمده است، واژه حق و آزادی را چگونه تحلیل میکند؛ برخی نظریات شبیه نظر اصولیون ما درباره حق است یعنی حقوق را به آثار شناسایی میکنند و برخی میگویند ما حق را مانند عنصر در نظر میگیریم که از یکسری اتم درست شدهاند و این اتمها در کنار هم یک حق را ایجاد میکنند لذا ما ابتدا باید اتمهای حقوقی را بشناسیم و آن را تجزیه کنیم.
عدم دخالت دولت به خاطر برخی مصالحاین پژوهشگر حقوق اسلامی تصریح کرد: تحقیق مفصلی از سال ۱۹۲۰ در این باره انجام شده و نشان داده است که ۴ عنصر از تحلیل این عناصر به دست میآید؛ توانایی، مصونیت، آزادی و مطالبه. مطالبه یعنی اینکه من حقی دارم و آن را طلب میکنم؛ مصونیت یعنی جایی که قانون میتواند برای شخص محدودیت قائل شود ولی مصونیت قائل میشود، دلیل این هم میتواند وجود مصلحت در مداخله باشد نه اینکه دولت حق دخالت ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه الزاماً در نظامهای حقوقی وقتی از آزادی سخن بگوییم معلوم نیست از این اتمها سخن بگوییم، اضافه کرد: مثلاً افراد میگویند ما آزادی قرارداد داریم؛ این آزادی به معنای توانایی است ولی شما نام آن را حق آزادی گذاشتهاید. بنابراین در تحلیل حقوق باید آن را سنخشناسی کنیم. لذا الزاماً همه چیزهایی که در قوانین به عنوان آزادی بیان میشود، سنخ یکسانی ندارند مثلاً در قانون اساسی در فصل سوم سخن از حقوق ملت بیان شده است ولی برخی میگویند چرا نگفته آزادیها؟ چون نظام حقوقی لزوماً از هر حقی تعبیر به آزادی نمیکند و ما حقوقدانان وظیفه داریم آن را در نظام حقوقی معنا کنیم.
حکمتنیا با بیان اینکه برخی فقها تعزیر را به عنوان مصلحت در دست حاکم میدانند، گفت: در بحث آزادی بیان هم میگوییم آزادی بیان در جایی است که مصلحت در آزادی وجود دارد ولو مصلحت و مفسده راجح دارد؛ بحث فلسفه آزادی بیان آن است که کدام مصلحتی وجود دارد که مفسده را خنثی میکند. بنده ۱۷ نظریه فلسفی را در اینجا بیان کردهام؛ مثلاً کسانی که خود را حقیقتگرا میدانند معتقدند حقیقت در تعارضات گفتاری شکل میگیرد.
آزادی بیان جلوی لغزیدن حاکمان را میگیردحکمتنیا با بیان اینکه برخی نظریات سیاسی معتقد است که اگر آزادی بیان وجود نداشته باشد، حاکمان همیشه در شیب لغزنده هستند، اضافه کرد: آزادی بیان به تعبیر آنان جلوی این شیب لغزنده را میگیرد و ابزاری برای اجرای عدالت است؛ در برابر آن نظریه دلسردشدن مطرح است یعنی وقتی من ببینم با زدن هر حرفی مورد هجمه قرار میگیرم، ترجیح میدهم حرفی نزنم؛ درست مانند شرایط امروزی امر به معروف و نهی از منکر چون همه فکر میکنیم اگر تذکری بدهیم به دیگری برمیخورد؛ اگر جامعه به این سمت پیش رفت که برخی میدانند دیگری به خطا میرود و میگویند رها کنید بگذارید خطا برود آن هم به خاطر اینکه آن فرد یا گروه بدشان میآید، نقص است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه هدف از امر به معروف و نهی از منکر به کمالرساندن طرف مقابل است، اظهار کرد: اگر در طرف مقابل ظرفیت لازم ایجاد نشود، ضعف او هست لذا کار فرهنگی باید ظرفیت افراد را توسعه دهد. بنابراین مراد ما از آزادی، آزادی حقوقی نظام حقوقی است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در فقه نهادی برای طراحی نسبت دولت و مردم وجود ندارد و از مجموعه قواعد استنباط میشود؛ الان اگر در فقه دنبال آزادی بیان بگردید با این تعبیر وجود ندارد و میتوان گفت دولت وجود دارد و یکسری مصالح راجح و یکسری مفاسد راجح وجود دارد و ما در تنظیمگری به این نتیجه میرسیم که حد مفسدهای را که با ظاهر مفسده است به خاطر یک مصلحت عقلی رعایت کنیم. بنابراین در فقه نظریه منسجمی در مورد آزادی نداریم.
آیا حکمالله میتواند آزادی را محدود کند؟در ادامه آیتالله محمد عندلیب همدانی، استاد درس خارج حوزه علمیه در سخنانی به نقد مطالب پرداخت و با بیان اینکه شما سعی کردهاید مطالب را منصفانه، گویا و مختصر تبیین کنید که این امر، از امتیازات این تحقیق است، گفت: آن چه در مورد تحدید حد مانند عدوان، اضرار، اختلال نظم، تضاد با ارزشهای اخلاقی مورد قبول عموم جامعه فرمودید، صحیح ولی آیا حکم خدا میتواند آزادیها و حقوق اجتماعی را محدود کند یا خیر؟ ما در جامعه دینی خودمان این بحث را مطرح میکنیم ولی گاهی این بحث در بیرون از محدوده جامعه دینی است. اساساً اگر بخواهد حکمالله، تحدیدی داشته باشد، تحلیل شما چیست؟
وی افزود: اینکه حکمالله چگونه میتواند یک حق و آزادی را تحدید کند باید تفسیر شود؛ مثلاً شما در مورد ارتداد، گاهی آن را ضیق معنا میکنید همانطور که برخی فقها مانند آقای منتظری ضیق معنا کرده است ولی گاهی وسیع تفسیر میشود، در این صورت آیا این قابل تحلیل است؟ همچنین به درستی مطالبی در مورد راهنمایی و موعظه فرمودید. حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی دشمنان هلهله میکردند فرمودند: سخنان مرا بشنوید و هلهله نکنید و بگذارید حق شما را ادا کنم یعنی دشمن هم بر امام(ع) حق موعظه کردن دارد. اگر ما تبیین درستی از بحث امر به معروف و نهی از منکر و موعظه و نصیحت داشته باشیم، بهتر خواهیم توانست جایگاه حقوقی بحث را هم بیان کنیم.
استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه روایاتی که استبداد به رأی را رد و دعوت به مشورت کرده است در نوشته شما وجود ندارد، اظهار کرد: همچنین بحث حریت اخلاقی که در فرمایشات امیرمؤمنان(ع) زیاد به کار رفته است، آیا آزادی از غل و زنجیرهایی که قرآن فرموده است باز خودش نمیتواند تحدیدکننده آزادی اجتماعی باشد؟ در نوشتار، شما از آثار مرحوم محقق اصفهانی نام بردید ولی جای رساله حق و حکم ایشان در اول مکاسب خالی بود. وی معتقد است که حق، ثابت است و مشترک معنوی و همه بحث خود را هم حول این مسئله تنظیم کرده است.
عندلیب همدانی تصریح کرد: روشن است که مراد شما در سخنانتان، آزادی مخالف است وگرنه آزادی موافقان که جای بحث ندارد و طبیعتاً وجود دارد؛ به نظر بنده استدلال به سیره نبوی و علوی در این بحث خالی است و بیان نفرمودید که چگونه با مخالف برخورد میکردند. شما به درستی سخن از تحدید آزادی سخن گفتید اما اگر از شما بپرسند همه دعوا سر این است که دولت میگوید من جلوی این آزادی را گرفتم چون اختلال در نظم آزادی دارد ولی مخالفان میگویند ما دنبال اخلال نیستیم بلکه حرفمان را میخواهیم منتقل کنیم؛ در این صورت مرجع تشخیص در اینجا چه کسی است؟ که قول فصل باشد، آیا خود دولت و حکومت، معیار است؟ یعنی قوه مجریه و قضائیه یا نهادی که وظیفهاش دفاع از حقوق مردم باشد و وابسته به دولت هم نباشد.
استاد حوزه علمیه گفت: شما فرمودید یکی از اتمهای حق، استیفای حق است؛ ما چگونه از دولت انتظار استیفای حقوق داشته باشیم و در عین حال معیار تشخیص را برعهده دولت بگذاریم؟ آیا قانون اساسی در این زمینه سخنی دارد یا باید مرجعی تعریف شود؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)