تسلیم برابر دشمن، مقدمه آغاز جنگ است
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۶۶۱۸۱
به گزارش خبرگزاری بسیج از اهواز، محمد حسین صفار هرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در آیین گرامیداشت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، اظهار کرد: بیانیه گام دوم انقلاب ظرفیت بسیاری درون خود نهفته دارد و در صورتی که سوال شود که روح اصلی این بیانیه و ترسیم گام دوم انقلاب چیست باید گفت که انقلابیگری مضمون اصلی حاکم بر این بیانیه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این بیانیه به واسطه گام پیشینش و همچنین خیزی که برای انقلاب میخواهد بردارد دفاعیهای از انقلاب اسلامی است؛ پس از اثبات درخشان بودن کارنامه انقلاب در این چهل ساله باید در آینده نیز به همین صورت ادامه پیدا کند.
صفار هرندی در رابطه با اهمیت انقلاب عنوان کرد: در رابطه با انقلاب این توضیح ضروری است که برداشتهای مختلفی میتوان از انقلاب داشت و هرکس مطابق با چارچوبهای ذهنی خودش به استقبال انقلاب میرود اما در کشور ما، انقلاب توحیدی به انضمام نگاهی به شریعت و انقلابی که از درون نگاه ضد ظلم و از بیرون دارای سر سرکشی نسبت به جریانات ضد انقلاب و سلطهگر است در ذهنها تداعی میشود.
وی افزود: شهید چمران نیز مجاهدی انقلابی بود که اگر بخواهیم شاهد نگرش انقلابی را در دوره خودمان نشان بدهیم زندگی وی میتواند به عنوان یک الگو و وسیلهای برای رصد تفاوت ایشان با دیگر انقلابیون باشد.
ترور کور 17هزار نفر از مردم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در اشاره به اتهاماتی که متوجه شهید چمران بود، بیان کرد: حضور شهید چمران در جنبش امل که یک حرکت محرومان بود و فعالیت ایشان در کنار امام موسی صدر را به عنوان یک عنصر منفی در زندگی ایشان تلقی کرده و همیشه وی را در معرض اتهام قرار میدادند.
وی افزود: البته این گروهها از جریانات مارکسیستی بودند و از زاویه نگاه و تعاریفی که نسبت به انقلاب داشتند شهید چمران را متهم میکردند ولی امروز جز بدنامیهای گذشته اثری از این گروهها باقی نمانده است و عکسهای امروزی آنان با سران امپریالیستی بازگو کننده کارنامه سیاه آنها است.
رنگ شهید چمران خدایی بود
صفار هرندی گفت: هنگامی که کارنامه زندگی شهید چمران را ورق بزنید جز رنگ خدایی رنگ دیگری نخواهید دید و زندگی او در لبنان با زندگیاش در آبادان، پاوه و میادین دشتآزادگان فرقی نداشت اما بالعکس معارضان آن روزهای او را ببینید که هزاران رنگ عوض کردند و هویت مشخصی نمیتوان برایشان در نظر گرفت.
وی افزود: در کارنامه منحوس منافقین نام 17هزار مظلوم ترور شده توسط آنها که ادعایشان دفاع از خلق بود ثبت شده است؛ مردمی که به صرف داشتن محاسن یا نصب عکس امام بر سر در مغازهشان قربانی ترور کور شدند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه فاصله ادعا و عمل را میتوان در مقایسه بین مدعیان انقلاب و انقلابیون حقیقی مانند شهید چمران مشاهده کرد، عنوان کرد: اگر ما خواستار این باشیم که یک عنصر آتش به اختیار را معرفی کنیم بهتر از شهید چمران نیست کسی که در وزارت دفاع بود اما با احساس نیاز به جای دیگری رفت و اقدام بزرگتر و مهمتر را رها نکرد.
وی افزود: انقلابی مثل شهید چمران یعنی کسی که بین دین و دنیا فاصله قائل نیست و خدا را در همه احوال بر اعمال خود حاضر و ناظر میبیند و عملش در راستای کسب رضایت خداوند است.
صفار هرندی اظهار کرد: در سختیها کارهای اعجابآوری از شهید چمران سر زد، همانطور که در پاوه شاهد بودیم او علیرغم وجود تمام خطرات از پا ننشست و جلو رفت چرا که در کنار روحیه انقلابیاش هیجانات درونی و ندبههای عارفانهاش او را به سمت عمل انقلابی سوق داد.
وی افزود: شهید چمران کسی بود که پایبند بودن به اصول دینی و اخلاقی و شرع برای او موضوعیت و اهمیت داشت.
آیا رفتارهای ذلتبار جواب داد؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه بیانیه گام دوم انقلاب، بیان کرد: بیانیه گام دوم انقلاب میگوید که حقانیت مسیر انقلاب در این چهل سال ثابت شده است که بخشی از آن در سیره همین شخصیتهایی است که جزئی از انقلاب هستند و بقیه آن را میتوان در کارنامه عملی انقلاب که وابسته به این افراد است دید.
وی افزود: برخی پیشنهاد به رسمیت شناختن سلطه غرب یعنی آمریکا و اسرائیل و اروپا را میدهند چرا که به نظرشان کلید مشکلات امروزی پایبندی به انقلاب است یعنی موضعی غیر انقلابی را برای از میان برداشتن موانع اتخاذ کنیم اما امروزه ملت نگاه امثال آقای بازرگان را پس زده است این پیشنهاد آنان که آن را نقطه تکامل انقلاب نیز میدانند نسخه رفتاری عناصر سازشکار جهان عرب و اسلام نیز بود اما آیا این رفتارهای ذلتبار جواب داد؟
تسلیم آغاز جنگ است
صفار هرندی در پاسخ به کسانی که دوگانه تسلیم و جنگ را ارئه میکنند، گفت: در سنت امروزی ایالات متحده آمریکا، تسلیم مقدمه جنگ است بنده اعلام میکنم که علیرغم اینکه جامعه آمریکا آمادگی جنگ و دیدن تابوت سربازان آمریکایی را ندارد اما تسلیم آغاز جنگ خواهد بود.
وی افزود: همه دنیا میگویند که با زدن پهپاد فوق پیشرفته آمریکایی در واقع لبه تکنولوژی را هدف قرار دادیم البته ما معتقدیم که با اقتدار کامل فاصله داریم و نیاز به یادگیریهای بیشتر است اما چیز خوبی را نشانه گرفتیم و فریب اینکه گفتند زمان گفتوگو است را نخورده و واکنش عملیاتی نشان دادیم.
میانگین سنی دانشمندان ما زیر 30سال است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: از انقلابی حرف میزنیم که پرورشگاه انسانهایی شد که بعد از چمران متولد شدند و در حال حاضر حماسهآفرینان جهان امروزاند.
وی افزود: میانگین سنی دانشمندان ما در علوم موثر امروزی زیر 30سال است و آنقدر قدرتمند هستند که درخواست مردم از حکومت این است که دیگر کارها را نیز به دست این دانشمندان بسپارند.
آیا میانه راه رها کنیم؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان گرد: شرایط را طوری القا کردند که یا تسلیم شوید و یا شاهد شرایط اقتصادی که روز به روز بدتر میشود خواهید بود اما انقلاب و مقاومت در همان مسائلی که گمان میکنند به انقلاب ربطی ندارد جواب میدهد.
وی افزود: بیانیه به ما میگوید که با توجه به اینکه امروز به جایی رسیدید که به تبع آن به الگویی برای ملتها و دولتها تبدیل شدید و منظومهای شکل گرفته که همه از آیین مقاومت پیروی میکنند آیا دلیلی دارد که آینده خودمان را به غیر از این مسیر رقم بزنیم و میانه راه رها کنیم؟ نمیشود که شکوفاییها با یک آیین باشد آما آینده نگاریها با ضدانقلاب رقم بخورد
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۶۶۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ فرهنگ انقلابی به نیازهای امروزی
به گزارش قدس آنلاین، چگونه میتوان صدای مردم بیگناه بود و این نسلکشی وحشیانه را به گوش جهانیان رساند و از آن مهمتر چه راهبردهای فرهنگی در این مسیر وجود دارد که باید آنها را یافت یا ساخت و چه تدابیری باید اندیشیده شود تا هنر متعهد راه خود را به سرمنزل مقصود پیدا کند.
عبدالحمید قدیریان هنرمند نقاش، پژوهشگر و از چهرههای هنر انقلاب با اشاره به اتفاقهایی که این روزها در جهان میافتد معتقد است باید وارد تبیینهای جدید شویم. تبیینهایی که منطبق با حقیقت و برگرفته از قرآن باشد، زیرا پوسته ظاهرسازی در دنیا افتاده و دست یهود در تمام سیستمها نمایان شده است. باید اندیشمندان دور هم جمع شوند و برای شرایط پیش رو و اثرات فرهنگی این مجموعه اتفاقها تبیین مرتفعی بیندیشند.
وی در این باره میگوید: تصور میکنم دیگر وقت آن رسیده که نگاه فرهنگی را در جامعه پررنگ کنیم. متأسفانه ما نسبت به جهان پیرامون خود نگاه فرهنگی برگرفته شده از انقلاب نداریم و عموم منظرهایی که به عنوان نگاه فرهنگی مطرح میشود زیرمجموعه مباحث سیاسی یا امنیتی است. در واقع آن نگاه فرهنگی خالصی که انقلاب براساس آن شکل گرفته، سالهاست فراموش شده و باید رجوعی دوباره به آن داشته باشیم.
قدیریان تأکید میکند: یکی از عللی که ورود به مباحث فرهنگی را ضروری میکند، وقوع اتفاقهای عجیب و غریبی است که در اطراف ما پیدرپی رخ میدهد. یکی از آنها راهپیمایی اربعین است که تقریباً هیچ کدام از استادان، علما و اهل تفکر نتوانستند آن را توجیه کنند. همه درباره اربعین صحبت کردند ولی درباره اینکه چه شد که در اوج فتنههای داعش که تمام عراق را تسخیر کرده بود، چنین مقوله عظیمی رخ داد و مردم وارد این میدان شدند، چیزی نمیگویند.
بازگشت به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن
به گفته او درباره موضوع غزه که این روزها با آن درگیر هستیم، تحلیل خاصی وجود ندارد، حال آنکه به نظر میرسد اتفاقهای عجیبی از سوی خداوند در دنیا در حال رقم خوردن است و خداوند دارد بشریت را وارد دوران جدیدی میکند؛ چه شده که تمام قلوب مردم غزه و بلکه مردم سراسر دنیا به شکل حیرتانگیزی به هم وصل و
ید واحده شدهاند؟ گویا نورانیتی از ایمان در قلوبشان قرار داده شده است.
منتخب چهره هنر انقلاب اضافه میکند: صرف نظر از مباحث روانشناسی اجتماعی و جامعهنگری، همه از این اتفاق مدهوش و متحیر هستند. ایمان مردم غزه به جنگ و دفاع سبب شد حتی غربیها هم نسبت به اتفاقهای غزه متأثر و قلبهایشان نسبت به فلسطین نرم شود و این ایمان است که بر جامعه جهانی تأثیر گذاشته است؛ آن هم از مردمانی که هیچ گاه تصور نمیکردیم در مقابل تفکر صهیونیسم و یهود بایستند و از غزه پشتیبانی کنند و کشورهایی که نگاه نژادپرستانه بر آنها حاکم بود و مقابل نگاه اسلامی گارد ذاتی داشتند که به واسطه تبلیغات یهود و اسلامهراسی به وجود آمده بود.
قدیریان معتقد است: رویدادهایی که به آنها اشاره شد، اتفاقهای کمی نیست و ما هم هیچ توضیح روانشناسانه و جامعهشناسانه منطقی برای آن نداریم. اگر بخواهیم نخ تسبیحی درباره این حوادث پیدا کنیم، باید بازگشتی به نگاه فرهنگی برگرفته از قرآن داشته باشیم یعنی نگاه به علت العللها، علتهایی که تمام این حوادث به صورت تبعات آن علت در اطرافش رخ میدهد و باید به نگاهی بازگردیم که حضرت امام(ره) در اوایل انقلاب سعی میکرد آن را به عنوان یک فضای فرهنگی در جامعه برجسته کند و آن، نگاه توحیدی بود.
او با بیان اینکه حضرت امام(ره) بحث توحید را در هر مقولهای همچون انقلاب، جنگ و همه مقولاتی که به ظهور ختم میشود، پررنگ میکرد، یادآور میشود: به طور مثال در واقعه طبس، ایشان میفرمود شنها مأموران خدا بودند و وقتی خرمشهر آزاد شد ایشان به عنوان یک حرکت الهی به آن نگاه میکرد و خدا را فاعل ماجرا میدانست و آن جمله معروف را بیان کرد که خرمشهر را خدا آزاد کرد. ایشان این نگاه فرهنگی توحیدی را حاکم و شامل بر همه چیز میدانست و همه اتفاقها را در مدار نگاه توحیدی تبیین میکرد.
اهمیت درک حکمت اتفاقات
قدیریان با ابراز تأسف از کمبود این نگاه در روزگار کنونی خاطرنشان میکند: نمونه آن شهادت سردار سلیمانی است که تا علت را جویا میشویم، صرفاً به لایه وسایل و اسباب میپردازیم و میگوییم «کار دشمن بود» و به این حد از پرداختن اکتفا میکنیم. حال آنکه علاوه بر این لایه و پیگیری آن و انتقام از دشمن، باید پرسش ما این باشد که خدایا این ماجرا در حیطه ملک تو واقع شده و در این حیطه همه چیز به اذن تو رقم میخورد. در این صورت حکمت این ماجرا چه بوده است؟
او می افزاید: به تعبیر دیگر اگر بخواهیم به آن نگاهی فرهنگی داشته باشیم باید این پرسش را مطرح کنیم که خدایا چرا اذن شهادت را در این زمان به سردار سلیمانی دادی تا دشمنان وسیله تحقق آن شوند؟ چه پیامی در آن وجود داشت؟ یا اینکه در قبال مقوله اربعین باید این پرسش را داشته باشیم که خدایا! چرا دقیقاً در دورانی که داعش، عراق را تصرف کرده و امنیتی در آن دیار حاکم نیست، پیادهروی اربعین را شکل دادی؟ وقتی این پرسشها مطرح میشود، به جوابهایی میرسیم که راه ما را به طرف آینده باز میکند.
وی در خصوص عملیاتی کردن نگاه توحیدی در فضای فرهنگی توضیح میدهد: اگر بخواهیم نگاه فرهنگی از جنس انقلاب اسلامی را در جامعه پررنگ کنیم، باید روی توحیدمحور بودن همه وقایع و حوادث سرمایهگذاری کنیم و از اینکه مردم نگاه توحیدمحوری داشته باشند، نهراسیم.
قدیریان با بیان اینکه باید با خدا ارتباطی زنده برقرار کنیم، تصریح میکند: ما معتقدیم خدا زنده است، اما یهود معتقد به خدای ساعتساز است. ما خدایی را تعریف میکنیم که از رگ گردن به ما نزدیکتر است پس چرا در عمل به آن نمیپردازیم و فکر نمیکنیم که خداوند برای عالم و حیطه خدایی خویش و هر لحظه از مسیر رشد و تربیت عالم و آنچه در آن قرار داده و همچنین غایت بشر، برنامه دارد؟
به باور این هنرمند، اگر این نگاه را در جامعه رواج بدهیم و اهل تفکر هم به این نوع نگاه بپردازند، طبیعتاً میتوانند برنامه خدا را برای آینده
پیش رو حدس بزنند مانند حضور در اربعین که نتیجه آن، یکسو کردن مؤمنان و آشنا کردن آنها با مسیر الهی است و در این صورت است که میبینیم، اتفاقاً اربعین با نابودی داعش رابطه مستقیم داشت. خدا اربعین را برپا میکند تا ما را با نور الهی آشنا کرده و بالطبع ما نیز به این فرهنگ و وحدت اسلامی در مسیر و برای مقصدی مشخص نیاز داریم. البته ناگفته نماند که ما با خدا همراهی نکردیم و از اربعینها فقط موکبها را دیدیم با این حال این حرکت در قلبمان تأثیر گذاشت و این تجربه شیرین را به کام مؤمنان چشاند.
به گفته قدیریان، اگر زمانی که وارد حیطه الهی میشویم، یاد بگیریم به صورت توحیدی به مسائل بنگریم، دستاوردهای زیادی خواهیم داشت اما القائات و وساوس شیطان که در قلوب مؤمنان اثر گذاشته، سبب شده حتی برخی خوبان، ما را دعوت به معارف قرآنی نکنند و بلکه به لحاظ نگرانی از سوءبرداشت، از نزدیک شدن به قرآن بترسانند. در حالی که آشنایی با معارف قرآنی و ورود جامعه به حیطه نگاه توحیدی از ضروریات معرفتی مؤمنان بوده که نپرداختن به آن، راه استفاده از مواهب توحید را بر مردم بسته و لطماتی هم به بار آورده است.
چرا جوانان از دین زده میشوند؟
وی با بیان اینکه مشکل اینجاست که جوانان ما جواب پرسشهایشان را در حیطه نگاه دنیایی میشنوند و نگاه توحیدی ندارند، تأکید میکند: جوانان ما چون جواب توحیدی و مرتفع ندارند به مرور از دین زده میشوند. واقعیت این است تا حدی میتوان جوانان را با تولید افتخارات و استفاده از خون شهیدان پیش برد، اما از یک جایی به بعد باید ایده و تفکر را بهشان تزریق کرد و برای تزریق این ایده باید وارد مباحث توحیدی شد و از جنس فرهنگ انقلاب که همان فرهنگ قرآنی است به پرسشها پاسخ داد. من معتقدم هر چه زودتر باید وارد این حیطه بشویم و اجازه دهیم جوانان ما از منظر الهی هم به مباحث پیرامونشان نگاه کنند.
وی درباره وظیفه و رسالت هنرمندان در این میدان متذکر میشود: هنرمند هنگامی که انگیزه دارد، دست به تولید میزند بنابراین دشمن انگیزههای کاذب برای هنرمند ما ساخته و تصور هنرمند این است که در حال خدمت کردن است. به نظرم راه این است که تولید تفکر کنیم. یکی از مباحث تولید تفکر، نگاه فرهنگی انقلاب است و اگر وارد آن شویم، لاجرم به نگاه توحیدی میرسیم و اگر به نگاه توحیدی برسیم عالم عظیم و گستردهای پیش روی هنرمند باز میشود و در حیطه آن میتواند تخیل و تولید اثری کند که همراه با مسیر الهی باشد.
او در پایان یادآور میشود: اما وقتی اجازه تولید تفکر نمیدهیم، هنرمند از نفسانیات خودش سرمایهگذاری کرده و مسیر را طی میکند که به جای مطلوبی نمیرسد، زیرا آن اثر از نفس تربیت نشده، تولید شده است بنابراین برای حل این معضل باید تفکر هنرمند پرورانده شود تا بر مبنای یک تفکر معرفتی دست به تولید بزند. واقعیت این است که علت پیروزی غرب در صحنه تهاجم فرهنگی، تولید آثارش نیست بلکه تولید تفکری است که از ساختاری برخوردار است، اما تفکر ما براساس عواطف و احساسات است و باید به سمتی برویم که بر مبنای مباحث توحیدی و ساختار قرآنی تولید فکر کنیم.