روشنفکران ایران مصیبت و ستون پنجم غرب هستند
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۶۸۵۱۹
اگر کسی بخواهد کارکرد تمدنی روشنفکر را در جامعه خودش داشته باشد باید به عالم دینی یا کسی مثل خیابانی، میرزاکوچکخان، آقای طالقانی، حضرت امام و… تبدیل شود.
به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، گزیدههایی از مصاحبه دکتر حسین کچویان دانشیار جامعهشناسی دانشگاه تهران با خبرگزاری مهر است؛
مفهوم روشنفکر از intellectual که مفهومی ناظر بر عصر روشنگری است، اخذ شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روشنفکر هرجایی نمیتواند باشد و اگر هم باشد باید براساس متن تاریخی غرب عمل کند. یعنی اتکای به عقل خودبنیاد داشته باشد و متکی به استنادات دیگر و مراجع دیگری خصوصاً وحی نیست و غیر از عقل انسانی را اعتبار و مرجعیت نمیدهد و ارزشهایی که بر اساس آن نقد میکند و یا جهان را فهم میکند، ارزشهای تمدن غرب (ارزشهای دنیاگرایانه، انسانگرایانه و…) است.
همه چیزهای تجدد وقتی آمده، چون اساس آن بر مبنای انتقال تمدنی درست، انجام نگرفته و فقط یک ظواهری بوده است، صرفاً یک اسمی با بعضی از خصوصیات به اینجا آمده، یک گرته برداری ناقص صورت گرفته است. لذا میبینیم روشنفکران ایران و اصولاً روشنفکران جهان سوم، مصیبتاند و عامل غرب و ستون پنجم غرب هستند.
اگر کسی بخواهد کارکرد تمدنی روشنفکر را در جامعه خودش داشته باشد باید به عالم دینی یا کسی مثل خیابانی، میرزاکوچکخان، آقای طالقانی، حضرت امام و… تبدیل شود. اینها متفکرین و نخبههای فکری هستند که در ربط با جامعه خودشان بعضی از کارکردهای روشنفکری را به تناسب جامعه خودشان اجرا میکنند.
مرحوم شریعتی یک وضع دوگانهای دارد؛ به خاطر همین است که اینقدر در مورد او ابهام وجود دارد. برخی میگویند متعلق به جریان اسلامی است و برخی میگویند نیست. او آدم سالم و صادقی بوده و در عین حال تحت تأثیر غرب بوده است. جلال آلاحمد و شادمان یا بازرگان هم همینطور هستند. یعنی حالت دوگانهای دارند و تکلیفشان مشخص نیست. بازرگان البته در آخر امر به حقیقت خود باز میگردد. اگر اینها با تمدن دینی و حرکت دینی خُلّص، مواجه شوند به اصل خود باز میگردند. چون حالتی دوگانه دارند. برخی میپرسند اگر شریعتی بود، چه میشد؟ من میگویم اگر مرحوم شریعتی زنده میبود، بستگی دارد که کدام وجه او، در وجودش اصالت بیشتری داشته باشد. من احتمال میدهم که در انقلاب اسلامی میایستاد. بستگی دارد آن دو وجه، کدامیک در وجود فرد اصل باشد.
یک موقع ما فکر میکردیم آقای سروش، نسبت به مرحوم شریعتی، به جریان اسلامی نزدیکتر است که البته دلیل این امر، پیچیدگی او و خفای وی نسبت به تجدد بود ولی بعداً معلوم شد نه اینگونه نیست.
خیلی از کسانی که الان با مداحها مسأله دارند به این خاطر است که مداح کارکرد خود را انجام میدهد و نقد میکند و وقتی نقد میکند، مسأله دار میشود. حال اگر یک بازیگر حرفهایی در مورد جامعه بزند برای آنها مشکلی نیست، مگر آن بازیگر چقدر فهم دارد؟ برخی از آنها دیپلم هم ندارند. چرا مداح نقد نکند؟ مداح در درون جامعه خودش در ربط با علما و متفکرین جامعه خودش است و منابع دینی را قبول دارد و بر آن اساس نقد میکند.
جریان روشنفکری غرب از بعد افول مارکسیسم و ظهور انقلاب اسلامی و جریان پساتجدد، راست است. یعنی دیگر جریان چپ قوی نیست. ژیژک هست ولی نیروی اصلی نیست.
به نظر من صفبندیها در جامعه ما قطعی شده است. در ایران کسانی هستند که دیگر غربزده نیستند بلکه اسب تراوای غرب هستند و محصول ۱۵۰ سال نفوذ غرباند. اینها دنبال ارزشهای غربی هستند و زندگی آنها غربی است. دنبال سگ و مشروب و عریانی و فحشاء هستند. اینها روشنفکران خاص خود را دارند که همان روشنفکران غربی هستند. چون صفبندیها قطعی شده، طرفین از بخش اعظم جامعه که آن وسط است، نیرو میگیرند. هستههای اصلی آن جریان دیگر دست بردنی نیست. آنها همچنان برای غرب فعالیت خواهند کرد.
ما به میزانی که میتوانیم جامعه خود را بسازیم و پیش برویم که جامعه دینی و دولت دینی شود، کارکردهای روشنفکری غربی منتفی میشود. علما اگر درست عمل کنند باید متناسب با جامعه ما بخشها و نیازهای مختلف را ببینند و پوشش دهند. غرب رشدیابنده نیست بلکه نزول یابنده است. بر فرض اگر در ایران، انقلاب اسلامی مشکل پیدا کند، مطمئن باشید در برهه دیگری دوباره باز میگردد. تنها جریان فکری و تمدنیای که در جهان کار میکند جریان غرب و جریان اسلامی است. غرب نازل میشود و رشد یابنده نیست. بنابراین مسیر جامعه این است که بخشی از جامعه که حاصل دویست سال نفوذ غرب است، در کل جامعه استحاله شود و بخشهای مختلف از جمله روشنفکری، مطابق یک جامعه دینی شکل بگیرد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: وعده های روحانی بازار سکه و ارز پهپاد آمریکایی لیگ ملت های والیبال روشنفکران ژست روشنفکری کچوئیان کچویان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۶۸۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ستون خیمه هویت ایرانی شعر است/فصل دوم برنامه به اوایل تابستان خواهد رسید + فیلم
علی زارعان: همه چیز جامعه ما از شعر است. فلسفه آن از شعر است، ادبیات و هویت آن نیز همینطور. بسیاری از ضربالمثلهایی که ما در زندگی روزمره استفاده میکنیم، برگرفته از مصراعهای شعرها است و از نظر من ستون خیمه هویت ایرانی شعر است.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سید رضا میرجعفری، علی زارعان تهیهکننده برنامه «سرزمین شعر» در گفتوگویی با دانشجو پیرامون وجه تمایز این برنامه با مجموعههای مشابه گفت: من برنامههایی که در حوزه شعر هستند را به 3 دسته تقسیم میکنم: برنامههای برای شعر، برنامههای درباره شعر و برنامههای به بهانه شعر. این تقسیم بندی به قضاوت درست ما در مورد برنامههای تلوزیونی پیرامون شعر، کمک میکند.
وی ادامه داد: برنامههای به بهانه شعر، برنامههایی هستند که برای مثال در کنار جشنی، از یک شاعر نیز دعوت میشود. برنامههای درباره شعر، برنامههایی مثل تفسیر مثنوی در شبکه 4 هستند. اما «برای شعر»، موضوع مغفولی بوده است. مخاطبان مشتاق این سبک از برنامه بودهاند اما رسانه هنوز به قالبی نرسیده بود که طبق آن بتواند یک شاکله منظم و تکرارپذیر را برای مخاطب ایجاد کند.
زارعان خاطرنشان کرد: این سبک از برنامهها در طول این این 45 سال به ندرت وجود داشت. کاری که فقط برای شعر باشد را میتوان در برنامه «قندپهلو» دید که آن هم فقط در دایره شعر طنز است.
تهیهکننده «سرزمین شعر» اظهار داشت: برنامه ما ابتدا در شورای عالی شعر وزارت ارشاد مطرح شده بود و ما به یک طرح کلی از «سرزمین شعر» رسیده بودیم. «سرزمین شعر» یک برنامه استعدادیابی نیست اما از ساختار تَلِنت برخوردار است و ما به این جمع بندی رسیده بودیم که چنین فرمی، میتواند مقبول و فرآیند ساز باشد.
-چه عواملی باعث شد تا سیار به عنوان مجری انتخاب شود؟
زارعان در پاسخ به سوال دانشجو در مورد علت انتخاب محمدمهدی سیار به عنوان مجری این برنامه گفت: اگر میخواستیم برنامهای بسازیم که در حوزه شعر و ادبیات بوده و میزان سرگرمی آن محدود باشد و بتوانیم با آن به هدف نهایی که حمایت از شعر معاصر و تغییر سلیقه مخاطب نسبت به آن است، برسیم، لازم بود که فردی مولف را انتخاب کنیم.
وی افزود: آقای سیار ابتدا در مقابل اینکه اجرا کنند، مقاومت داشتند اما با قبول کردن این پیشنهاد، شاهد هستیم که با گذشت 30 قسمت از برنامه، به یک پختگی در اجرا رسیدند و میتوان گفت در آخرین برنامهها، ما به یک کشف جدید در حوزه اجرا هم رسیدیم.
زارعان همچنین پیرامون چرایی انتخاب علیرضا افتخاری برای حضور در این برنامه توضیح داد: مناسبخوانی از سنتهای قدیمی و تاریخی شعرخوانی بوده که شاعر یک فرد را با خود در محفل شعر برای خوب خواندن شعر به اشکال مختلف از جمله آوازخوانی همراه میکرد.
وی ادامه داد: ما به این نتیجه رسیدیم که در فضای برنامه سرزمین شعر به فردی نیاز داریم که فضای کلماتی شعرخوانی ما را تلطیف کند و آوازخوانی را هم به برنامه اضافه کند و برای این هدف بود که شاعر شنیدنی را دیدنی کنیم.
تهیهکننده «سرزمین شعر» گفت: علیرضا افتخاری با اشتیاق زیاد در این برنامه حاضر شد و باعث گرمی برنامه سرزمین شعر شد. از نظر من حضور آقای افتخاری، یک افتخار برای برنامه «سرزمین شعر» بود.
زارعان همچنین اشاره کرد که فصل دوم برنامه «سرزمین شعر» اوایل تابستان از شبکه چهار سیما پخش خواهد شد.
-چه کنیم که حوزه شعر چه در فضای مجازی و چه در رسانه ملی بیشتر جریان ساز شود؟
وی در پاسخ به سوال دانشجو گفت: همه چیز جامعه ما از شعر است. فلسفه آن از شعر است، ادبیات و هویت آن نیز همینطور. بسیاری از ضربالمثلهایی که ما در زندگی روزمره استفاده میکنیم، برگرفته از مصراعهای شعرها است و از نظر من، ستون خیمه هویت ایرانی شعر است. اگر این واقعیت انکار ناپذیر را قبول کنیم، هرچقدر که برای شعر ارزش قائل شویم، به هویت خود ارزش دادهایم.
زارعان اظهار داشت: اگر میخواهیم جامعه جوان و نوجوان کشور را هویتمند سازیم، هر اندازه که روی حوزه شعر سرمایه گذاری کنیم، کم گذاشتهایم.
وی در مورد پیشنهادات خود در این حوزه نیز در پایان توضیح داد: پیشنهاد من این است که کسانی که در سایر حوزهها مشغول هستند، از این فرآیند حمایت کنند. همین حالا هم «سرزمین شعر» با حمایت همراه اول روی آنتن مانده است. اگر این حمایتها قطع شود، طبیعتا افت خواهد کرد.
پیشنهاد دوم من این است که بیایند دنباله زنجیره ارزش محتوایی را پیش ببرند. اگر شب شعرها و جمعهای شاعرانه و ناشران با «سرزمین شعر» همراهی کنند، قطعا این برنامه نیز مشتاقانه با آنها همراهی خواهد کرد و این فرآیند تک محور رسانه، به فرآیندی چند محور تبدیل خواهد شد.
اگر بتوانیم زنجیره ارزش افزوده را تکمیل کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که نسل آینده از شعر معاصر ایران، بهرهمندتر خواهد بود.