Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ اعتمادآنلاین نوشت: صبح امروز انتخاب رئیس کمیسیون اصل نود در دستور کار نمایندگان بود. فرهاد تجری تنها کاندیدایی بود که از سوی هیات‌رئیسه مجلس برای ریاست کمیسیون اصل نود به صحن معرفی شد، اما در نهایت از 181 رای اخذشده،  81 رای کسب کرد و نتوانست به ریاست کمیسیون اصل 90 مجلس برسد.

تعداد بالای آرای باطله این انتخابات، اعتراض نماینده قصر شیرین را در صحن علنی مجلس به دنبال داشت و علی لاریجانی رئیس مجلس دستور داد شکایت تجری در هیات‌رئیسه بررسی ‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرهاد تجری، نماینده قصر شیرین و عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، درباره حواشی انتخاب رئیس کمیسیون اصل 90 در صحن علنی مجلس، گفت: امروز زمان انتخاب رئیس کمیسیون اصل نود در مجلس بود و طبق روال گذشته وقتی یک نفر معرفی می‌شود تعرفه‌ها توزیع و سپس جمع می‌شود.

او تاکید کرد: آقای محمدی که برای ریاست کمیسیون اصل نود حذف شده بود، به همراه پورمختار و افرادی دیگر اقدام به جمع‌آوری آرای سفید نمایندگان کردند. بسیاری از نمایندگان فکر می‌کردند این اقدام به نفع من است و در جهت نوشتن نام بنده آرای سفید جمع می‌شود. زمانی که متوجه شدند قضیه این‌طور نیست رفتند برگه‌ها را پس بگیرند، اما آقای محمدی حاضر نشد برگه‌ها را برگرداند. مصادیقی هم هست که اگر لازم شد اعلام می‌کنم.

این نماینده مجلس ادامه داد: گلدان‌های جمع‌آوری رای را هم دیر آوردند و همین اقدام موجب شد آقایان داود محمدی و پورمختار آرای نوشته‌شده نمایندگان را جمع کنند که یا این آرا را در صندوق نریخته‌اند یا آرا را خط زده‌ و به صندوق‌ها انداخته‌اند. به همین دلیل تعداد آرای خط‌خورده بیش از 60 رای است.

تجری گفت: برای انتخاباتی که تنها یک کاندیدا دارد 60 رای باطله توجیه‌پذیر نیست، چون در انتخاباتی که باید یک نفر را انتخاب کنند یا برگه سفید می‌اندازند یا اسم فرد را می‌نویسند. بنابراین از حسن نیت همکاران سوء‌استفاده کردند یا به زور برگه آنها را خط زدند و این موجب کاهش رای بنده شد.

این عضو کمیسیون اصل 90 مجلس تاکید کرد: امیدوارم هیات‌رئیسه مجلس گوش شنوایی داشته باشد و به این موضوع رسیدگی کند.

او گفت: آقایان محمدی و پورمختار به همراه تعدادی از نمایندگان که هم‌فکرشان بودند این کارها را انجام دادند. فیلم‌های این اقدام در دسترس است و امیدوارم هیات‌رئیسه این موضوع را بررسی کند. ما اعتماد کردیم و قصور هیات‌رئیسه در این میان مشخص بود، چون گلدان‌ها را با تاخیر آوردند و نمایندگان فکر نمی‌کردند که آرای‌شان را بگیرند و خط بزنند. 

تجری تاکید کرد: باید تخلفات آقایان داود محمدی و پورمختار و تمامی کسانی که در انتخاب رئیس کمیسیون اصل 90 تخلف کردند، در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان بررسی شود. اما اعتراض من به فرایند رای‌گیری بود و متاسفانه هیات‌رئیسه مسبب انجام این رای‌گیری غلط و مخدوش بود. بنابراین امیدوارم هیات‌رئیسه بررسی مجددی انجام دهد.

این نماینده مجلس در پایان گفت: به هیات‌رئیسه شکایت کردم، اما برای شکایت به هیات نظارت منتظر نتیجه شکایتم به هیات‌رئیسه مجلس هستم و نمی‌توانم بگویم شکایت می‌کنم یا خیر.

انتهای پیام

منبع: جماران

کلیدواژه: قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ ملت های والیبال کمیسیون اصل ۹۰ فرهاد تجری کمیسیون اصل نود قیمت خودرو قیمت دلار نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ ملت های والیبال امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۷۸۹۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست

محمد مهاجری روزنامه نگار در یادداشتی با عنوان "نه آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست؛ حرف از پوسیدگی درخت اصولگرایی است" به آسیب‌شناسی رویکرد اصولگرایان در سال‌های گذشته خصوصا در انتخابات‌های پیشین پرداخته است.

به گزارش جماران در جدیدترین یادداشت این فعال اصولگرا آمده است:

 آقای حدادعادل، بالاخره پس از سالها باید به این نکته رسیده باشد که اصولگرایی به دکان بی متاع تبدیل شده و باید کرکره اش را پایین کشید.

نه الان اینجوری شده باشد؛ ماهها قبل از دوم خرداد 76 سقوط آزادش شروع شده بود، اما با رئیس‌جمهورشدن آقای خاتمی، کشتی به گل نشسته  جریان راست به سختی از لای گل‌ها نجات پیدا کرد و از صدقه سر جریان مقابل توانست چندسالی سرپا بماند.

 سال82 احمدی نژاد آمد، پایش را روی دوش #مااصولگراها گذاشت و شهردار شد. قند توی دلمان آب شده بود  که چه هلویی رفته توی گلوی‌مان. دوسال بعدش سر همه‌مان را شیره مالید، زیر میز زد و همه را به هیچ حساب کرد و پاستورنشین شد.

دیری از حکومتش نگذشت که سر نخواستنش دعوا شد. سال 88 از ترس رقیب، رفتیم پشت سرش و همه جوره برایش مایه گذاشتیم. او اما نه گذاشت و نه برداشت و در جمله ای ناجوانمردانه گفت اگر بزرگان از من حمایت نکرده بودند 5میلیون رای بیشتر داشتم!

 

فهمیدیم رکب خورده‌ایم اما چاره ای جز تحمل نداشتیم. استخوان درگلویمان بود و تیر در چشم‌مان. او فاتحه اصولگرایی را خوانده بود. دینامیت گذاشته بود وسط اردوگاه اصولگرایی و منفجر کرده بود.

 بعضی ها سال 82 چیزهایی حس کرده بودند اما اکثر مااصولکراها خواب و خام بودیم و متوجه نشدیم. اصلا خودمان را زده بودیم به نفهمی. وقتی در تبلیغات سال84 طومار27ساله انقلاب(از57تا ان روز) را پیچید و کل آن تاریخ را زیر علامت سوال برد، کک مان نگزید و چون به هاشمی و خاتمی بد می‌گفت، خوش‌خوشان‌مان می شد.

او می‌فهمید چه می‌گوید و ما حالی‌مان نبود. بعدا در مناظره های سال88 نه فقط به موسوی و کروبی که وقتی به محسن رضایی و دفاع مقدس پرید ، دوریالی‌مان تا حدودی افتاد، اما بازهم دستمان را توی جیب شلوارمان کردیم و سوت زنان ، قدم زدیم و بی‌خیالی طی کردیم.

روزگار کم کم تلخ شد. او حسابی داشت ازمان کولی می گرفت که تصمصم گرفتیم حالش را بگیریم اما به شیوه نرم! سفره ام‌البنین نذر می‌کردیم که هرچه زودتر زمان بگذرد و زحمتش را از پاستور کم کند. و بالاخره کرد.

حالا خوشحال بودیم که رفته اما نمی دانستیم این غصه را کجای دلمان بگذاریم که 700-800 میلیارد دلار پول نفت مملکت به یغما رفته. همه پولهایی که می توانست خرج سرمایه گذاری در صنایع بالادستی شود خرج "اتینا" شده بود.  بعلاوه هر کسی چه اصولگرا و غیراصولگرا که در برابرش ایستاده بود بی حیثیت کرده بود و ما - از جمله جناب آقای حداد - سکوت کرده بودیم و بیشتر وقتها  حمایت.

نوبت انتخابات 1392 شد. اصولگرایان آمدند پای کار. دیگر احمدی‌نژاد نبود اما سعید جلیلی که بود. دقیقا نقش عکس برگردان احمدی‌نژاد را بازی کرد. دکتر ولایتی و قالیباف و محسن رضایی هم آمدند. تلاشها برای وحدت نتیجه نداد و حتی توصیه مرحوم آیت الله مهدوی‌کنی به جایی نرسید و کسی به حرفش گوش نداد. و او پس از این انتخابات، عملا گوشه نشین شد.

معنای این اتفاق چه بود؟ بی صاحب شدن جریان اصولگرا. همین وقتها بود که تندروها سربرآورده بودند و به بهانه مخالفت با پدرسالارهای اصولگرایی، پای مرحوم آیت الله مصباح را وسط کشیدند و عملا او را در برابر دیگر بزرگان اصولگرا قرار دادند.توهین به بزرگان اصولگرا و حتی چهره های فراجناحی مثل آیت الله جوادی‌آملی مد روز شد و هرکه گستاخانه تر ناسزا می گفت ارج و قرب بیشتری پیدا می کرد. حتی وقتی به رئیس مجلس کفش پرتاب کردند، بزرگان اصولگرا و از جمله آقای حدادعادل، مهرسکوت بر لب زدند . و آنها که باید این سکوت را حمل بر رضایت می‌کردند،کردند.

جریان اصولگرا داشت توی باتلاق فرو می‌رفت اما بزرگان جناح، همچنان سرخوش از اینکه تندروها دارند به رقبا می تازند خوشحال بودند. در داستان برجام هم رفتند توی بازی تندروها و بلایی به سر کشور آوردند که الان کاسه چه کنم دست گرفته اند که با این حجم از تحریم و عقب افتادن از کشورهای همسایه چه باید کرد؟

انتخابات 1398دوباره محل دعوا بود. جریان قالیباف و پایداری به تیپ هم زدند اما  شب انتخابات، با هم دوست شدند و لیست مشترک دادند. قهر حدود 58درصدی مردم به نفع‌شان شد و لیست شان رای آورد.

در1400 یک انتخابات مثله شده  شکل گرفت و ردصلاحیت، تیغ همین مثله گری بود. مردم هم انگار فهمیده بودند حضورشان خیلی مهم نیست.نتیجه اینکه رئیسی با دو سه میلیون رای کمتر از انتخابات 26سال قبلش(2خرداد76) رئیس جمهور شد.  رئیسی  گویی نذر کرده بود از منتهی الیه اصولگرایان ناکارآمد،آدم انتخاب کند و کرد.

قولها و وعده هایش این روزها مایه طنز فضای مجازی است و محصول عملکردش انتخابات اسفند1402 با مشارکت 41درصدی.

قبل از انتخابات،نه فقط اصلاح طلبها که اعتدالگراها هم سیگنال را گرفتند که این د.وره ، دوره آنها نیست. جوری آهسته آهسته آمدند که گربه شاخ شان نزند. اصولگراها اما برایشان بره کشان بود. پیرهای سیاست وارد میدان شدند اما باور نکردند که دوره شان گذشته و  دیگر چیزی به نام اصولگرایی باقی نمانده که آنها توسن را زین کنند و بتازند. این بار نورس های سیاست آمده بودند تا افسار اسب سیاست را در دست خودبگیرند.

آقای حدادعادل ، ادبیات "چنار و پاجوش " را برساخت تا به زعم خود میدان را مال خود کند. اما پاجوش ها این بار ، چنار را واقعا چنار دیدند! آنها با جای دیگری بسته بودند. تلاش  چندساله‌شان برای خلوت کردن صندوق رای جواب داد و با اندک رایی در پایتخت و بعضی شهرهای بزرگ و کوچک ، بازی را بردند. قالیباف دهانش باز ماند و لشگری که برای انتخابات آماده کرده بود ، از مجلس بازماند.بقیه اصولگراهای سنتی هم بور شدند.

آقای حداد هم پیام توهین هایی را که به او شد گرفت و ترجیح داد سکوتی را که باید25سال پیش شروع می کرد، شروع کند.او سزای سکوت و بلکه همراهی اش با تندروها را در طرفه العینی دریافت کرد.

حالا ماییم و مجلسی که حداکثر نماینده 6-7درصد مردم است. در همین تهران که 10میلیون می‌توانستند رای بدهند با آن‌همه تبلیغات حدود یک و نیم میلیون آمدند و نفر اول هم با حدود 500هزار رای نماینده 5درصد مردم است. در سال 1358 (اولین دوره مجلس در44سال پیش) رای نماینده اول تهران 4برابر نفر اول مجلس دوازدهم است.

اگر این اتفاقات اسمش شکست و اضمحلال اصولگرایی نیست پس چیست؟ باز هم می خواهیم سرمان را زیر برف کنیم؟ بازهم می خواهیم بگوییم ایشالا گربه ست؟!

آقای حداد! باید که ز مشاطه نرنجیم که زشتیم. حق‌مان همین است. نوش جان‌مان. نوش جان‌تان

دیگر خبرها

  • نشست جمعی از منتخبان مجلس دوازدهم
  • ماجرای رأی لحظه آخری احمدی نژاد در انتخابات مجلس
  • مدیریت سازگار عید و عزا در جامعه ایرانی/ جوادی یگانه، جامعه شناس: «دستکاری» جامعه نه به این سادگی ممکن است و نه مطلوب/ حوزه اجتماع به خانواده و مسجد و هیات و نهادهای مدنی سپرده شود
  • برآوردها از ترکیب فعلی مجلس دوازدهم مثبت است
  • احزاب در ایران وارداتی هستند/ اسناد سیاسی و فرهنگی را باید در کشورمان بومی کنیم
  • احزاب در ایران وارداتی هستند و بومی نیستند
  • طرح نماینده مجلس برای FATF، برجام و سند ۲۰۳۰: آنها را بومی کنیم!
  • نماینده مجلس: باید FATF، برجام و سند ۲۰۳۰ را در کشور بومی کنیم!
  • جلالی، نماینده مجلس: باید FATF، برجام و سند 2030 را در کشور بومی کنیم!
  • آقای حداد! نقل چنار و پاجوش نیست