Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-23@21:58:42 GMT

عوامل خشن شدن یک جامعه چیست؟

تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۹۲۶۴۱

عوامل خشن شدن یک جامعه چیست؟

گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انبری جامعه شناس درباره علل و عوامل افزایش خشونت درسطح جامعه اظهار کرد: جاری شدن خشونت در جامعه به هر شکل، چه در حد درگیری‌های لفظی و چه در حد استفاده از سلاح گرم دارای دلایلی است. این دلایل می‌تواند در سطوح کلان یا در سطوح خرد باشد.

وی درباره سطوح کلان افزایش خشونت در جامعه اظهار کرد: سطوح کلان برای جامعه شناسان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

می‌توان گفت که سه دسته از موضوعات با خشونت ارتباط مستقیم دارند، یعنی به میزانی که آن موضوعات در جامعه افزایش پیدا می‌کنند خشونت هم در جامعه افزایش پیدا می‌کند.

این جامعه شناس دسته اول موضاتی که با خشونت ارتباط مستقیم دارند را «تضاد ها» عنوان کرد و درباره این دسته گفت: زمانی که بین ارزش‌های گروه‌های اجتماعی، هنجار‌هایی که در جامعه وجود دارد و میان سبک‌های زندگی افزاد تضاد ایجاد می‌شود، زمینه‌ای برای شکل گیری خشونت‌ها فراهم می‌شود.

این خشونت می‌تواند از نوع کلامی یا درگیری‌های شدید و ارتکاب قتل و .. باشد؛ بنابراین زمانی که تضاد‌های ساختاری و تضاد‌های ارزشی ایجاد می‌شود افراد رفتار‌های مخاطره آمیزی را بروز می‌کنند و دراین شرایط بحران‌های اجتماعی افزایش می‌یابد که یکی از مصادیق آن خشونت است.

انبری افزود: گاهی افرادی که وارد جامعه‌ای نوین می‌شوند باور‌های سنتی خود را حفظ می‌کنند و نمی‌توانند باور‌های سنتی و جامعه مدرن را همزمان با یکدیگر پیش ببرند، و نمی‌توانند تضاد‌های بین این دو موضوع را مدیریت کنند، در این هنگام مسائل اجتمای رشد کرده و خشونت افزایش می‌یابد.

انبری با بیان اینکه همانطور که افزایش برخی از تجهیزات، تکنولوژی در جامعه موجب افزایش استفاده از آن می‌شود وجود سلاح در جامعه نیز موجب افزایش استفاده از آن می‌شود گفت: زمانی که سلاح در یک جامعه از هر طریقی افزایش پیدا کند احتمال استفاده از آن نیز خود به خود بیشتر می‌شود، و با افزایش وجود برخی از تجهیزات یا سلاح‌ها نیز احتمال استفاده مخاطره آمیز از آن‌ها نیز افزایش پیدا می‌کند؛ بنابراین در سیاست گذاری‌ها و برنامه‌ها نیز باید به این موضوع توجه کرد.

این جامعه شناس در ادامه یکی دیگر از علل افزایش خشونت در جامعه را «تعصب‌ها» بیان کرد و گفت: یکی از موارد دیگری که در تمامی جوامع با خشونت رابطه مستقیم دارد بحث تعصب‌ها است. این تعصب‌ها می‌تواند در اتباط با موضوعات قومیتی، مذهبی، جنسیتی و ... باشد. زیاده روی‌هایی که ما اسم آن‌ها را تعصب گذاشته‌ایم می‌تواند خشونت را میان افراد افزایش دهد. برای مثال ممکن است یک نفر نگاه کاملا مردسالارانه داشته باشد و تاکید کند که تنها نگاه خودش درست است، این موضوع در حوزه خانواده باعث وجود مشکل اجتماعی می‌شود که حتی گاهی موجب می‌شود فردی دست به انجام خشونت‌هایی از قبیل استفاده از سلاح بزند.

انبری یکی از عوامل مهم دیگری که منجر به افزایش خشونت می‌شود را «دشواری‌های معیشتی» دانست و تصریح کرد: زمانی که افراد برای تامین نیاز‌های اولیه زندگی، مقابله با دشواری‌های اقتصادی و مشکلات اقتصادی خود را ناتوان می‌بینند، خود به خود به سوی خشونت رو می‌آورند. زمانی که افراد نمی‌توانند منشاء برخی از مشکلات به وجود آمده در این زمینه را کنترل کنند، از خود رفتار‌های پرخاشگرانه نشان می‌دهند. در تئوری‌های روانشناسی نیز بر این موضوع بسیار تاکید می‌شود که بسیاری از ناکامی‌ها تبدیل به زمینه پرخاشگرانه می‌شود.

وی با بیان اینکه بیکاری می‌تواند یکی از مصداق‌های گرفتاری‌های معیشتی باشد گفت: داشتن شغل نامتناسب، شغل غیر آبرومند، شغل ریسک آور و مخاطره آمیز و ... نیز می‌تواند از منشاء‌های گسترش خشونت باشد. همچنین ورود به شغل‌های نادرست از جمله انجام انواع قاچاق نیز می‌تواند از عوامل بروز خشونت باشد. در علوم اجتماعی و جامعه شناسی مشکل وجود دارد که نمی‌توانیم میزان اثر گذاری هر عامل را مشخص کنیم.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

۳ عامل خشن شدن یک جامعه را بشناسید

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: دانستنی ها آمار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۹۲۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«خشونت در خونم بود»؛ داستان تنها زنی که عضو یاکوزای ژاپن شد

فقط مرد‌ها می‌توانند عضو یاکوزا شوند. این یکی از اصول سفت و سخت حاکم بر مافیای ژاپن است که از بیش از ۲۰ گروه و سازمان جنایی در سرتاسر کشور‌های آسیایی تشکیل شده است.

به گزارش بی بی سی، در بیش از سه قرن تاریخ یاکوزا، تنها نام یک زن ثبت شده است که توانسته مراسم و مراحل عضویت در آن را به طور کامل پشت سر بگذارد.

نام این زن نیشیمورا ماکو است. او از سنین پایین عطش سیری‌ناپذیری به شورش و سرکشی داشت و خیلی زود عضو یکی از باشگاه‌های موتورسواران یاغی شد که در ژاپن با نام «بوسوزوکو» شناخته می‌شوند.

ملاقات او با یکی از اعضای جوان یاکوزا به نقطه عطفی در زندگی او تبدیل شد. او که مسحور دنیای جنایات سازمان‌یافته شده بود، خیلی زود وارد فعالیت‌های غیرقانونی مافیای ژاپن شد.

ظاهر ظریف نیشیمورا در تناقض آشکار با میل او به خشونت‌طلبی بود. او که الان ۵۷ ساله است، زمانی در مصاحبه با مارتینا بارادل، پژوهشگر دانشگاه آکسفورد -که بعد از سال‌ها تحقیق درباره یاکوزا موفق شده بود اعتماد نیشیمورا را جلب کند- گفته بود: «در جنگ و دعوا عالی بودم. هیچ وقت از یک مرد شکست نخوردم.»

سابقه جنایی او که از درگیری با دار و دسته‌های رقیب تا قاچاق مواد مخدر و قاچاق زنان برای روسپی‌گری را در بر می‌گیرد، و همین طور شخصیت جسور و بی‌رحم او دری را به روی او باز کرد که تا پیش از آن به روی زنان بسته بود.

افول یاکوزا در دهه‌های اخیر و شرایط شخصی نیشیمورا (که مادر دو فرزند است) باعث شد او دنیای زیرزمینی را ترک کند و یک زندگی عادی را آغاز کند.

امروز او یک سازمان خیریه را اداره می‌کند که در آن به دیگر اعضای سابق دسته‌های مافیایی کمک می‌کند که می‌خواهند مثل خودش به جامعه برگردند.

مارتینا بارادل پژوهشگر ایتالیایی که شیفته داستان نیشیمورا و یاکوزا شده بود، شبکه‌ای ارتباطی برای خود ساخت تا بتواند با شخصیت‌های دخیل در جنایات سازمان‌یافته ژاپن ارتباط برقرار کند.

این ارتباطات به او اجازه داد که دوستی نزدیکی با نیشیمورا برقرار کند و به صورت مرتب با او دیدار کند.

بخش موندو بی‌بی‌سی ساعاتی بعد از یکی از ملاقات‌های بارادل با نیشیمورا در شهر گیفو در ۲۷۰ کیلومتری توکیو، با این محقق ایتالیایی گفتگو کرد.

از کجا می‌دانیم که ماکو تنها زنی است که به عضویت یاکوزا درآمده است؟

اگر زن دیگری هم بود، خبرش در می‌آمد. پلیس سابقه اعضای یاکوزا را دارد. زنان بسیاری به صورت غیر رسمی به مافیا کمک کرده‌اند، اما هیچ کس مثل او نبوده است.

رئیس او بود که این تصمیم بی‌سابقه را گرفت که او را به عضویت گروه در بیاورد. عضویت کامل او در یاکوزا اثبات شده است. او عکس‌هایی از مراسم ساکازوکی خود دارد که نشان‌دهنده ابراز وفاداری و تعهد او به مافیای ژاپن است.

چطور با او ارتباط برقرار کردید؟

شیفتگی من به یاکوزا در دوره کارشناسی دانشگاه شروع شد. در آن زمان به صورت اتفاقی در ساحلی در ژاپن اعضای یاکوزا را دیدم. ملاقات اول آنقدر برایم جالب بود که باعث شد تحقیقات دانشگاهی‌ام را به مطالعه درباره این سازمان اختصاص دهم.

تعداد افرادی که درباره یاکوزا تحقیق می‌کنند خیلی زیاد نیست، به همین دلیل توانستم با خیلی از آن‌ها از جمله روزنامه‌نگاران و پژوهشگران ارتباط برقرار کنم، و سنپا (مربی) من گفت که قرار است با نیشیمورا دیدار کند و به این ترتیب ما را به هم معرفی کرد.

اولین ملاقات چطور بود؟

یک برنامه خیریه بود برای بازپروری و بازگشت زندانیان سابق به اجتماع و او هم آنجا گروه خودش را داشت. رفتیم شام و بعد هم کارائوکه. او الکل نمی‌نوشید، سیگار نمی‌کشید و در اولین دیدار محتاط بود.

بعد باز هم با او قرار گذاشتم تا بیشتر صحبت کنیم و کم کم بیشتر با او آشنا شدم و با عمیق‌تر شدن گفتگو رابطه‌ای بین ما شکل گرفت.

چرا ماکو عضو یاکوزا شده بود؟

به من اعتراف کرد که از دوران کودکی میل عجیبی به خشونت داشته و از دعوا لذت می‌برده. به همین دلیل شروع به گشتن با دار و دسته‌های موتورسوار کرده و وارد دعوا‌ها و درگیری‌ها با دسته‌های دیگر شده، چیزی که او را به شدت جذب می‌کرده؛ و به تدریج متوجه شده با وجود این که قدش تنها کمی بیشتر از یک و نیم متر و وزنش حدود ۴۵ کیلو بوده، اما از نظر جسمی به شکلی غیر عادی قوی بوده است.

چرا انگشت کوچکش را قطع کرده؟

این کار را وقتی خیلی جوان بوده انجام داده، اوایل عضویتش در یاکوزا، یعنی حدودا ۲۰ ساله بوده. مشکلی پیش می‌آید که او مسئولیتش را می‌پذیرد، مقداری مواد مخدر گم می‌کند یا چیزی شبیه این. بعد فکر می‌کند که نداشتن انگشت کوچک در ترکیب با خالکوبی‌هایش کاملا جواب می‌دهد، چون این دو از مشخصه‌های اصلی ظاهری در یاکوزا است.

علاوه بر این خودش می‌گوید که دردی احساس نکرده و بدش هم نمی‌آمده که انگشت کوچک اعضایی را که خودشان نمی‌خواستند این کار را بکنند، قطع کند. مهارت او در اجرای مراسم «یوبیتسومه» که در آن بند آخر انگشت کوچک را قطع می‌کنند، باعث شد به او لقب «استاد قطع انگشت» بدهند.

به عنوان یک عضو یاکوزا، چطور با جامعه عادی ارتباط برقرار کرده؟

او اولین بار وقتی حامله شد یاکوزا را ترک کرد. بعد از آن دنبال یک کار عادی می‌گشت، اما جامعه ژاپن او را نمی‌پذیرفت. دلیل اصلی آن هم خالکوبی‌هایش بود که نشان می‌داد عضو مافیا بوده

همیشه تلاش می‌کرد این خالکوبی‌ها را پنهان کند و لباس آستین بلند بپوشد، اما همکارانش بالاخره متوجه آن می‌شدند و به همین دلیل او دو بار از کار اخراج شد.

همین باعث شد که به مافیا برگردد؟

دقیقا. خیلی ناراحت بود، چون تلاش می‌کرد نقش یک مادر را داشته باشد، کار مناسبی پیدا کند و زندگی قبلی را کنار بگذارد، اما به دلیل تفاوت‌هایش در‌ها به روی او بسته بود. او فکر می‌کرد این وضعیت خیلی ناعادلانه است و به همین دلیل حتی از قبل هم افراطی‌تر شد.

این همان زمانی است که خالکوبی‌هایش را تا سر انگشتانش ادامه داد و خود را به دست تقدیر سپرد. او قبل از بازگشت، یک بار با یکی از اعضای یاکوزا ازدواج کرده بود که بعد‌ها رئیس شد، و به همین دلیل نقش همسر رئیس را هم داشت.

او بعدا به صورت کامل از مافیا جدا شد. آیا ترک یاکوزا کار آسانی است؟

اگر رئیست موافقت کند، می‌توانی با پرداخت مبلغی جدا شوی، و اگر موافقت رئیس را داشته باشی حتی گاهی همین کار هم لازم نیست. شرایط افراد مختلف متفاوت است، اما بیشتر وقت‌ها امکان جدا شدن بدون دردسر زیاد وجود دارد.

عجیب است، چون بالاخره قرار است از مافیا بیرون بیایی.

بله درست است که مافیا است، اما واقعیت این است که راز‌های زیادی برای برملا کردن ندارد. ساختار آن مشخص است و پلیس هم خبر دارد که چه کسی رئیس شما است، آدرس‌ها را می‌داند و می‌تواند هر وقت خواست به سراغ افراد برود.

مثل مافیای سیسیل نیست که در آن گانگستر‌ها ممکن است ۳۰ سال در خفا زندگی کنند.

علاوه بر این کسانی که از یاکوزا خارج می‌شوند به بقیه خیانت نمی‌کنند، چون کار شرافتمندانه‌ای به حساب نمی‌آید.

یاکوزا در مقایسه با کارتل‌های دیگر در ایتالیا، آمریکای لاتین و مناطق دیگر چگونه فعالیت می‌کند؟

چیزی که بین آن‌ها اشتراک دارد این است که پیشنهاد محافظت شخصی از آدم‌ها و کسب و کار‌ها را ارائه می‌کنند و کنترل تثبیت شده‌ای روی مناطق دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد هم بازار قانونی و هم غیرقانونی را در کنترل خود داشته باشند.

یاکوزا ابعادی از نظارت و کنترل را در دست دارد که می‌تواند در طول زمان آن را حفظ کند، شبیه موقعیتی که مافیا در ایتالیا و روسیه دارد و خدماتی مثل داوری برای حل اختلافات محلی ارائه می‌دهد و برای کنترل بازار پول محافظت و نظارت می‌گیرد.

یاکوزا که در قرن هفدهم میلادی به وجود آمد، در نیمه دوم قرن بیستم شکوفا شد، اما شرایط امروز و مبارزه پلیس با آن‌ها باعث افت فعالیت‌های این سازمان شده که در ابتدای دهه ۱۹۶۰ میلادی بیش از ۲۰۰ هزار عضو داشت، اما در حال حاضر تعداد اعضای آن به حدود ۱۰ هزار نفر کاهش پیدا کرده است

با در نظر گرفتن این که نیشیمورا یک استثنا بوده، نقش زنان به صورت کلی در یاکوزا چیست؟

آن‌ها معمولا از طریق رابطه یا ازدواج با اعضا وارد می‌شوند. با این که رسما عضو نمی‌شوند، اما بعضی از کار‌ها را بر عهده می‌گیرند. برای مثال اگر همسر یک رئیس باشید، نمی‌توانید خود را تنها به داشتن یک زندگی پر زرق و برق محدود کنید، بلکه انتظار می‌رود که به عنوان واسطه‌ای بین رئیس و اعضای جوان‌تر ظاهر شوید؛ و البته بهره‌کشی از زنان هم وجود دارد، چون یاکوزا در کلوب‌های شبانه، روسپی‌گری و صنعت سکس و پورن هم فعال است. نیشیمورا هم در این کار‌ها دست داشته است: او زنان را خریده، فروخته و از آن‌ها بهره‌کشی کرده است.

از مطالعه اعضای یاکوزا چه آموختید؟

دیدم که آن‌ها ممکن است اشتباهاتی مرتکب شده باشند، که حتما شده‌اند، چون دارند فعالیت‌های جنایی انجام می‌دهند، اما آن‌ها را به چشم آدم‌های بد ندیدم.

آن‌ها به دنبال چیزی بودند که به آن دسترسی نداشتند. بسیاری از آن‌ها از خانواده‌هایی می‌آیند که فرصت‌های زیادی پیش پایشان نیست. در ژاپن اگر تحصیل‌کرده نباشید یا خانواده شما را حمایت نکند، پیدا کردن شغل و پیشرفت کاری بسیار سختی است. به همین دلیل می‌توانم درک کنم که آن‌ها تلاش می‌کنند به شیوه‌ای که قانونی نیست، حسی از تعلق اجتماعی و انگیزه شخصی پیدا کنند؛ و برای بیشتر آن‌ها بهتر است که عضو یاکوزا باشند تا این که به دار و دسته‌های بی‌نام و نشان بپیوندند،، چون یاکوزا روی اعضای خود کنترل دارد و برای خودش نوعی مرام و مسلک دارد.

از ۹ سال پیش درباره یاکوزا تحقیق می‌کنید و با آن‌ها در ارتباط هستید. این کار خطرناک نیست؟

نه خیلی. سازمان‌های جنایی که یاکوزا را تشکیل می‌دهند در واقع -بر خلاف مافیای ایتالیا- غیرقانونی نیستند. در ژاپن عضویت در یاکوزا خلاف قانون نیست و به همین دلیل است که آن‌ها دفتر دارند و در جامعه هم شناخته‌شده هستند.

چون مخفیانه و غیرقانونی نیستند، ارتباط با آن‌ها خیلی خطرناک نیست. علاوه بر این معمولا ما به یک شخص ثالثی معرفی می‌شویم که مسئولیت کنترل وضعیت و رفتار دو طرف را برعهده دارد؛ و درباره من خارجی بودن و زن بودن یک امتیاز است، چون اگر اتفاقی برای من بیفتد برای خودشان خیلی گران تمام می‌شود.

دیگر خبرها

  • «خشونت در خونم بود»؛ داستان تنها زنی که عضو یاکوزای ژاپن شد
  • آیت‌الله گرامی در گفت و گو با جماران: یکی از عوامل مهم لغو رفراندوم اصلاحات ارضی از سوی شاه اعتراض آیت الله بروجردی بود/ مقام ایشان در بُعد معنوی بسیار بالا بود ولی مثل بسیاری از مدعیان امروزی نبود که خود را مطرح کند
  • هنوز فلسطینی‌ها حق ورود به مسجدالاقصی را ندارند + ویدئو | رفتار خشونت‌آمیز صهیونیستها با فلسطینی‌ها ببینید
  • تهدیدی به نام سندروم «ددی ایشو»!
  • عوامل محیط زیستی، دلیل ۲۵ درصد مرگ و میر‌ها
  • این افراد مراقب باشند در خطر حمله قلبی اند
  • استفاده از پهپاد برای سمپاشی در قم ۵۰ درصد افزایش یافت
  • تظاهرات مردم پاریس علیه اسلام‌هراسی
  • ظلمی به نام تنبیه بدنی
  • کم‌خوابی از عوامل کبد چرب غیرالکلی است