Web Analytics Made Easy - Statcounter

ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ حضرت آیت الله خامنه‌ای توسط گروه فرقان در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند، اما تقدیر الهی چنین بود که ایشان برای آینده نظام حفظ شوند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، ششم تيرماه بود و فضا كاملا ملتهب. تنها چند روز از ورود مجاهدين خلق به فاز ترور مي گذشت. حملات تروريستي مجاهدين خلق فضاي التهاب آوري ايجاد كرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فضاي شايعه سازي و شايعه پراكني رواج داشت . شايعاتي در ميان مردم پخش مي شد كه خلاف واقع بود. حضرت آيت الله خامنه اي كه نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع و نيز امامت جمعه تهران را بر عهده داشتند در مسجد ابوذر تهران حاضر شدند. برنامه اي به منظور پاسخ به پرسش هاي مردم تدارك ديده شده بود.


حضرت آيت الله براي همين منظور پشت تريبون قرار گرفتند. هنوز دقايقي از سخنراني نگذشته بود كه ضبط صوت كوچكي را دست به دست به سمت جلو فرستادند و روي تريبون جلوي آيت الله قرار دادند. صحبت هاي آيت الله به اينجا كه رسيد " .... در زمان اميرالمومنين زن در همه جوامع بشري، و نه فقط در ميان عرب ها، مظلوم بود. نه مي گذاشتند درس بخواند، نه مي گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سياسي تبحر پيدا كند. نه ممكن بود در ميدان هاي...» كه ناگهان فضاي مسجد در احاطه صداي مهيب و دود و غبار ناشي از انفجار ضبط صوت كوچك قرارگرفت.


بلافاصله آيت الله را به بيمارستان بردند. خطر رفع شده بود ولي سمت راست بدنشان كاملا آسيب ديده بود. برچسب قرمز رنگ داخل ضبط كه بعد از انفجار به گوشه اي پرتاب شده بود و روي آن نوشته بود«هديه اي از طرف گروه فرقان» نتوانست در رد گم كردن مجاهدين خلق اندك تاثيري داشته باشد.


مجاهدين خلق تا قبل از آن عملا وارد فاز ترور شده بود. درگيري هاي پراكنده مسلحانه و اقدام به بمب گذاري و آمادگي براي ترورهاي گسترده توسط سازمان از فرداي سي ام خرداد آغاز شده بود. روز دوم تيرماه يك بمب در سالن راه آهن قم در لحظه پياده و سوار شدن مسافرين منفجر گرديد و 7 شهيد و بيش از 50 زخمي به جاي گذاشت. روز سوم تير با هوشياري مردم يك بمب قوي در جنب يك هنرستان دخترانه در تهران كشف و خنثي شد. اما چرا مجاهدين خلق طرح ترور آيت الله خامنه اي را ريختند؟


همان گونه كه گفته شد مجاهدين خلق از سي خرداد يعني تنها چند روز قبل تر فاز ترور و حملات مسلحانه شان را شروع كرده بودند. آن روزها آيت الله خامنه اي نماينده مجلس شوراي ملي، امام جمعه تهران و نماينده امام در شوراي دفاع ملي بود. ايشان در حزب جمهوري اسلامي نيز عضويت داشت.


مجاهدين خلق در اين زمان كه راههاي مختلف رسيدن به قدرت از نزديك شدن به امام راحل (ره) تا انتخابات و ائتلاف با بني صدر را امتحان كرده بود اين بار تصميم خطرناكي گرفت. اين گروه فاز ترور را با هدف حذف چهره هاي احزاب رقيب خصوصا حزب جمهوري اسلامي و شخصيت هاي كليدي نظام را در دستور كارشان قرار دادند.


مجاهدين خلق به دنبال حذف رقباي سياسي با توسل به ترور و خشونت بود. آنها حزب جمهوري اسلامي را مهمترين رقيب سياسي شان مي دانستند. وقتي نتوانستند به طرق مسالمت آميز به موفقيت نائل شده و به قدرت برسند ترور و خشونت را در دستور كارشان قرار داند. اين در حالي بود كه حزب نماد دموكراسي و انتخابات آزاد است. رقابت حزبي در همه جا نوعي اقدام دموكراتيك به حساب مي آيد اما مجاهدين خلق كه در اين رقابت بازي را واگذار كرده بود دست به دامن ترور شد. آيت الله خامنه اي به همراه آيت الله بهشتي و هاشمي رفسنجاني از اعضاء كليدي و ارشد حزب جمهوري اسلامي بودند. اقدامات تروريستي بعدي نشان داد كه طرح ترور اين سه توسط مجاهدين خلق ريخته شده بود.


البته مجاهدين خلق به صورت مذبوحانه اي تلاش مي كرد تا گروه فرقان را عامل ترور نشان دهد به همين دليل سازمان رسماً مسئوليت سوءقصد به آية الله خامنه اي را برعهده نگرفت و همان گونه كه گفته شد . اين اقدام مجاهدين خلق در حالي بود كه مؤسس و اعضاي اصلي گروه فرقان در سال 58 و 59 شناسايي و دستگير شده بودند و هيچ تشكيلاتي از اين گروه در سال 1360 در داخل كشور وجود نداشت كه قادر به انجام يك اقدام مسلحانه باشد.

 

البته بايد خاطر نشان ساخت كه در برخي از اعلاميه ها و جزوات قبلي فرقان از بنيانگذاران و ايدئولوژي سازمان تجليل و اعلام حمايت شده بود و قرائن معدودي هم در مورد ارتباط تشكيلاتي سازمان با فرقان وجود داشت ولي كاملا مشخص بود كه سازمان در همان آغاز عمليات تروريستي خود در تيرماه 60 با طرح نام گروه فرقان و انتشار اطلاعيه جعلي به نام آن گروه كوشيد تا هم چهره تروريستي خود را پنهان كند و هم علاوه بر انحراف افكار عمومي، مسئولان امنيتي و انتظامي را نيز گمراه نمايد.


وزارت خارجه آمريكا هم مجاهدين خلق را مسئول حادثه تروريستي 6 تير 1360 اعلام كرد. در بيانيه وزارت خارجه آمريكا درباره سازمان، مجروح شدن آيت الله خامنه اي يكي از مجموعه اقدامات تروريستي سازمان خوانده شد. سازمان نيز در نفي اين واقعيت مجدداً اعلام نمود كه سوءقصد به آيت الله خامنه اي قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدين  توسط گروه فرقان انجام شده «كه هيچ ربطي به مجاهدين» نداشت.

 

كاملاً آشكار است كه سازمان بنا به دلايل سياسي  حقوقي و تبليغاتي ٬ به رغم پذيرش رسمي مسئوليت بسياري از اقدامات تروريستي بعدي خود٬ همچنان مايل و قادر نبود كه به نقش خود در انفجار ششم تير اعتراف نمايد./

 

منبع: گذرستان؛ نشریه الکترونیکی تاریخ معاصر ایران.

 

 

پایان پیام/50

منبع: شبستان

کلیدواژه: دهه کرامت خبرگزاری شبستان اوقات فراغت مجلس استان بوشهر مسجد کانون های فرهنگی هنری مساجد کانون مساجد شیراز اردبیل ترور ۶ تیر مقام معظم رهبری رهبری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۰۶۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرجام گروه فرقان با پشیمانی و خسران

یکی از گروه‌های منحط که در ابتدای پیروزی انقلاب بر اساس خط اعتقادی منحرف خود و برداشت‌های اشتباه و ناصواب از اسلام و قرآن، ترور و به شهادت رساندن مقامات سیاسی و نظامی وفادار و دلسوز نظام را در دستور کار خود قرار داده بود؛ گروه فرقان بود.

یکی از مقامات نظامی و متعهد به نظام که توسط این گروه، ترور و به شهادت رسید؛ سپهبد شهید؛ محمد ولی قرنی بود.

محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۰۹، وارد د دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۳۶، به اتهام توطئه برای سرنگونی پهلوی دوم دستگیر و به اخراج از ارتش و زندان محکوم گردید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش شد و در مقابله با آشوب‌های کردستان ایفای نقش کرد. وی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، به دست چند تن از اعضای گروهک فرقان به‌شدت مجروح شد و به شهادت رسید.

اما روایت سرلشکر پاسدار محسن رضایی؛ رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه از اعتقادات این گروه و فعالیت‌های آنها و همچنین نحوه شناسایی، دستگیری و بازجویی و اعترافات آنان، روایتی جالب و در عین حال عبرت‌آموز است:

یکی دو ماه از انقلاب نگذشته بود. دولت موقت انسجام لازم را نداشت و نهاد‌های امنیتی هم در کشور شکل نگرفته بود. در کشور، احساسات و شور انقلابی جریان داشت و سلاح بسیار زیادی در دست مردم بود. ساختار اداری قبلی به‌کلی نابودشده و نهاد‌ها و سازمان‌های جدید هم در حال تأسیس بودند.

در چنین وضعیتی، گروه فرقان با رهبری یک طلبه جوان به نام اکبر گودرزی شکل گرفت. اعضای این گروه قصد داشتند که عده زیادی از روحانیون مبارز و سران نظام را ترور کنند.

آن موقع، مسئولان نظام محافظ و نگهبان نداشتند و هرکسی به‌راحتی می‌توانست آنها را ترور کند، چون خبری از پلیس و امنیت نبود. بعلاوه گروه فرقان یک گروه جوان و ناشناخته بود و برعکس گروه‌های دیگر مانند مجاهدین خلق یا حزب موتلفه اسلامی، تقریباً هیچ شناختی از آن وجود نداشت.

اعضای این گروه جوان‌هایی مذهبی، اما احساساتی بودند که با برداشت سطحی از قرآن و نهج‌البلاغه برای بیشتر مفاهیم دینی، مصادیق عینی ساخته و با یک برنامه حساب‌شده به دنبال ترور برخی از مسئولان و چهره‌های انقلابی بودند.

آنها کار بسیار خطرناکی را شروع کرده و عده‌ای از متدین‌ترین، انقلابی‌ترین و وفادارترین نیرو‌های انقلاب و امام را نشانه گرفته بودند.

در مرحله اول، امثال محمدولی قرنی، آیت‌الله مطهری، دکتر محمد مفتح، مهدی عراقی و پسرش محمد حسام را شهید و به جان خیلی‌های دیگر مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای سوءقصد کردند که ناموفق بودند.

گروه فرقان عده زیادی از افراد را نشانه گرفته بود تا شهید کند. اگر فرصت می‌یافت، احتمالاً ده تا پانزده نفر دیگر از سران نظام را شهید می‌کرد. البته بخش عمده‌ای از این اطلاعات، بعد از دستگیری آنها به دست ما رسید.

در واقع، ما با جریان ناشناخته‌ای مواجه بودیم که با اتکای به آیات قرآن و شعار‌های اعتقادی و ظاهر اسلامی، نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام را هدف قرار داده بود.

نفوذ در درون گروه

یک روز مرتضی الویری یک نفر را به من معرفی کرد که به‌نوعی با گروه فرقان ارتباط پیداکرده بود. من این فرد را به آقای رمضانی و دکتر محمدی معرفی کردم و او نفر اصلی برای نفوذ در تشکیلات فرقان شد.

آن فرد به ما خبر داد که یکی از نیرو‌های کادر فرقان در جست‌وجوی خانه‌ای برای اجاره است. ما از این فرصت استفاده کردیم و خانه دو طبقه‌ای در نزدیکی بیت حضرت امام اجاره کردیم. در طبقه اول آن، یکی از برادران پاسدار به نام آقای قایقران را با خانواده‌اش قرار دادیم تا از نزدیک مراقب اوضاع باشد و طبقه دوم را از طریق عامل نفوذی خود به کادر فرقان پیشنهاد دادیم.

خوشبختانه آن فرد آمد و در طبقه دوم مستقر شد. ما به کمک دوستانمان در اداره دوم ارتش، در همه جای آن خانه میکروفون کار گذاشته بودیم و گفت‌وگوی افراد و جلسه‌های گروه فرقان را شنود می‌کردیم. از خلال شنود‌ها اطلاعات خوبی به دست آوردیم. تیم تعقیب و مراقبت ما هم فعال شد و ما با تعقیب افرادی که به آن خانه تردد داشتند، اطلاعات خود را درباره فرقان تکمیل کردیم.

متأسفانه شهادت دکتر مفتح کار را برای ما سخت کرد. ما نمی‌دانستیم خانه‌های تیمی فرقان را که شناسایی کرده بودیم، بزنیم یا نه و اگر به این خانه‌ها حمله کنیم، آیا موفق خواهیم شد تا از ترور افراد دیگر به دست عوامل فرقان جلوگیری کنیم یا اینکه احتمال دارد اعضای فرقان هوشیار شوند و از دسترس ما خارج شوند؟ این تردید تا دی‌ماه سال ۵۸ که همه خانه‌های تیمی گروه فرقان را شناسایی و به آنها حمله کردیم، بین دوستان ما مطرح بود.

دستگیری و بازجویی اعضای گروه

بعد از شهادت شهید مفتح در آذر ۵۸ به نتیجه رسیدیم که به هر طریق ممکن، حمله به خانه‌های تیمی گروه فرقان را شروع کنیم. بر همین اساس، به یازده خانه تیمی حمله کردیم که در نتیجه آن، نزدیک به پنجاه نفر از اعضای فرقان دستگیر شدند.

آقای گودرزی (رئیس گروه) برخلاف تصور، در ۴۸ ساعت اول اعتراف کرد و اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشت. من از دوستان سؤال کردم: شما چطور این‌همه اطلاعات را از ایشان گرفتید؟ آیا او را کتک زدید؟ گفتند: نه ما حتی یک سیلی هم به او نزدیم.

دوستان ما فقط کار اطلاعاتی صرف نمی‌کردند، چون می‌دانستند که این گروه، اعتقادی است. ازیک‌طرف، با اعضای گروه فرقان مباحثه اعتقادی داشتیم و در وهله اول، بطلان عقایدشان را ثابت می‌کردیم. هنگامی‌که آنها از درون متزلزل می‌شدند، شروع به حرف زدن می‌کردند.

بنابراین، مهم‌ترین ابزار ما، اثبات بطلان اعتقادات آنها بود که برایشان بسیار سخت بود و از اینکه می‌دیدند همه اعتقادات آنها پوچ بوده، عذاب می‌کشیدند.

حادثه فرقان یکی از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آنها شد، به‌شدت عوض شدند، تغییر کردند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آنها را پذیرفته یا نه؟

آنها حتی پدر و مادر و خواهران و برادران خود را توجیه کرده بودند که اشتباه کرده‌اند. به آنها گفته بودند که برای ما دعا کنید تا خدا توبه ما را بپذیرد.

اگر این حادثه، هرسال یک‌بار به جوانان ایران یادآوری شود و به‌عنوان یک پند جلوی چشمانشان باشد، گزاف نخواهد بود.

منبع: ایسنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • لحظه ترور یکی از رزمندگان سامانه پدافند هوایی حزب الله
  • مسعود رجوی با پادرمیانی چه کسی از اعدام فرار کرد؟
  • لحظه ترور یکی از فرماندهان حزب‌الله لبنان توسط رژیم اسراییل (فیلم)
  • (ویدئو) لحظه ترور یکی از فرماندهان حزب‌الله لبنان توسط رژیم اسراییل
  • دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک تروریستی منافقین
  • فرجام گروه فرقان؛ پشیمانی و خسران!
  • فرجام گروه فرقان با پشیمانی و خسران
  • تشریح ماجرای عفو مسعود رجوی توسط شاه
  • دادگاه منافقین آغاز شد
  • برگزاری نخستین دادگاه منافقین در سال جدید آغاز شد