حاشیههای جدید برای سلبریتی هفتتیرکش / چه مجازاتی در انتظار «محسن افشانی» است؟
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۱۱۵۳۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بیستوهفت ثانیه بیشتر نیست، اما در همین زمان کم دو سلاح سرد و گرم به نمایش گذاشته میشود. سلبریتی پرحاشیه اینبار در پیج اینستاگرامش کلیپی را منتشر کرد که پای پلیس فتا را به ماجرا باز کرد؛ کلیپی که در آن محسن افشانی، بازیگر معروف، همراه با همسرش در حال خواندن یک آهنگ شاد هستند و در این میان محسن، ابتدا اسلحهای را نشان میدهد و وقتی آن را زمین میگذارد، بار دیگر چاقویی که به آلت قتاله شبیه است را به نمایش میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید: انتشار ویدئویی از محسن افشانی و همسرش با اسلحه، جنجالساز شد +عکس
محسن افشانی با نشاندادن این سلاحها مثلا میخواهد کسانی که به همسرش چپ نگاه کنند را تهدید کند، اما همه چیز در قالب یک شوخی است و هر دو هنگام همراهی با خواننده میخندند. این کلیپ ٢٧ثانیهای در پیج اینستاگرام محسن افشانی منتشر شد و بهسرعت در فضای مجازی دستبهدست چرخید. با اینکه افشانی سهشنبهشب گذشته این کلیپ را از پیج خود پاک کرد، ولی همان زمان کافی بود تا ویدیوی پرماجرا بین همه کاربران شبکههای مجازی پخش و برای محسن دردسر تازه درست شود، چرا که بهدنبال انتشار این ویدیو از سوی محسن افشانی و همسرش، رئیس پلیس فتای تهران بزرگ از بررسی این اقدام خبر داد.
سرهنگ تورج کاظمی درباره این ویدیو گفت: «پس از انتشار کلیپی از سوی یکی از بازیگران مرد کشورمان و همسرش در صفحه شخصی که در آن از اسلحه و چاقو استفاده شده بود و اطلاع تیمهای رصد پلیس فتا، کارآگاهان پلیس فتا برای رسیدگی به این موضوع وارد عمل شدند.»
او با بیان اینکه با پیگیریهای پلیس فتا، این ویدیو سهشنبهشب گذشته از سوی «محسن افشانی» از صفحه اجتماعیاش حذف شد، ادامه داد: «برای این فرد پروندهای تشکیل و برای بررسی بیشتر به پلیس امنیت ارجاع شد و پلیس رسیدگی به موضوع را در دستور کار خود دارد.».
اما چه مجازاتی در انتظار این سلبریتی معروف است؟ آیا با انتشار این تصاویر، قبح اینگونه قدرتنماییها شکسته میشود؟ اگر سلاح به نمایشدرآمده قلابی باشد، حکم سنگینی در انتظار محسن افشانی خواهد بود؟اگر سلاح واقعی باشد، حکم نگهداری سلاح غیرمجاز چیست؟
شاهپور دولتشاهی، حقوقدان جرایم رایانهای، به سوالات درباره این کلیپ جنجالی پاسخ داد.
هر چند که اینگونه رفتارها در فضای مجازی هر قدر هم که به حالت بازی و شوخی منتشر شود، رفتهرفته باعث از بین رفتن قبح اینگونه قدرتنماییها و سلاحکشیدنها میشود و از نظر فرهنگی نه برای بزرگسالان مناسب است، نه برای اطفال و نوجوانان و بهنوعی میتواند رفتارهای خشونتآمیز را از طریق فضای مجازی در جامعه نهادینه کند و از نظر جرمشناسی و نیز جامعهشناسی جنایی چنین رفتارهایی را میتوان زمینهساز خشونتهای واقعی در آینده دانست، اما اگر در حال بررسی ابعاد حقوق کیفری این اقدام باشیم، ناگزیر از اظهارنظر در چارچوب قوانین و قواعد حقوق کیفری خواهیم بود، هر چند که اینگونه رفتارها از نظر اخلاقی ناپسند و زمینهساز آسیبهای اجتماعی باشد.
با این مقدمه، باید گفت درخصوص هر جرمی یکی از مهمترین مؤلفهها، قصد ارتکاب جرم یا همان عنصر روانی جرم است؛ لذا صرفنظر از اینکه این سلاحهای به نمایش درآمده در این کلیپ واقعی است یا قلابی، باید دید شخص مورد نظر به چه منظور آنها را نمایش داده است. از ملاحظه این کلیپ به نظر میرسد صرفا یک نوع شهرتطلبی کاذب به همراه یک شوخی با همخوانی روی موزیک و بهحالتی که امروزه در فضای مجازی تحت عنوان دابسمش معروف شده، صورت گرفته و اصلا قصد قدرتنمایی بهمنظور تهدید یا ارعاب شخص خاص یا سایر مخاطبان از این کلیپ برداشت نمیشود.
با این توضیح، هرگونه قصد ارتکاب جرم نظیر قدرتنمایی با سلاح یا تهدید و ارعاب و امثال آن منتفی بهنظر میرسد. همانطور که اشاره شد، هرچند ممکن است این عمل از نظر قواعد اخلاق یا نظم عمومی ناپسند باشد، اما ما باید آنها را صرفا با متن جرایم مندرج در مجموعه قوانین کیفری تطبیق داده و برابر اصل تفسیر مضیق در قوانین کیفری و اصل تفسیر قوانین کیفری به نفع متهم، در هر مرحله که با ابهام، اجمال یا خلأ قانونی مواجه شدیم، بدون تردید میبایست حکم به برائت متهم یا مظنون صادر کنیم. در این موضوع هم چنانچه سلاح مورد استفاده واقعی بوده، بدون تردید استفاده خارج از قواعد مندرج در قانون نحوه بکارگیری سلاح صورت گرفته و ضمانت اجراهای حقوق خود را در پی خواهد داشت و چنانچه سلاح واقعی و غیرمجاز هم بوده باشد، علاوه بر مورد قبلی، مجازات نگهداری سلاح غیرمجاز نیز بدان افزوده خواهد شد، اما اگر سلاح مورد نمایش از نوع تقلبی یا به اصطلاح اسباببازی و سرگرمی باشد، با توجه به موارد فوق بعید بهنظر میرسد بتوان جرمی را به شخص مورد نظر نسبت داد.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دانستنی ها حاشیه هنرمندان حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۱۱۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتیها
به گزارش «تابناک»، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
سمت چپ: واقعی: مهران مدیری و الناز شاکر دوست/ سمت راست: جعلی: حمید علیدوستی و دخترش ترانه
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.