از ایرباس به گلوبال هاوک؛ رسوا میشوید
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۶۵۱۳۸
کنوانسیون هواپیمایی کشوری بینالمللی (Convention on International Civil Aviation) که به «کنوانسیون شیکاگو» نیز معروف است، مهمترین معاهده مربوط به هوانوردی و حقوق هوایی است که اجرای آن از ۴ آوریل ۱۹۴۷ آغاز شد. کشورهای دنیا در « کنوانسیون شیکاگو» متعهد شدهاند که دولتها منازعات خود را در امور هواپیماهای غیرنظامی دخالت ندهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، این کنوانسیون در کنفرانسی در شیکاگو با حضور بیش از ۵۰ کشور که به دعوت دولت ایالات متحده گرد هم آمده بودند، برگزار شد.
معاهده شیکاگو به تأسیس سازمان بینالمللی هواپیمایی (ایکائو) انجامید و اساسنامه آن نیز به شمار میرود. با امضای قرارداد شیکاگو کنوانسیون ۱۹۱۹ پاریس و معاهده هواپیمایی بازرگانی ۱۹۲۸ هاوانا نسخ شدند.
ایران نیز یکی از کشورهای مؤسس ایکائو و از اولین امضاءکنندگان معاهده بود. قانون اجازه الحاق دولت ایران به این کنوانسیون در ۳۰ تیر ۱۳۲۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
این کنوانسیون در ۹۶ ماده در ۲۲ فصل و یک شیوهنامه امضا در ۷ دسامبر ۱۹۴۴ در شیکاگو به زبان انگلیسی نوشته شده و متنهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی آن ارزش برابر دارند.
آمریکا از امضا کنندگان این معاهده است و البته جزو اولین کشورهایی بود که آن را نقض کرد. یکی از مصادیق نقص این کنوانسیون توسط آمریکا ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران در مقطع پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.
آمریکا و همپیمانانش در آن زمان فشارهای پیاپی را بر روی ایران متمرکز کردند و دلیل هدف قرار گرفتن چاههای نفت ایران و ایجاد جنگ شهری توسط عراق در خاک ایران تحمیل اراده خودشان به ایران بود تا ایران جنگ را آن طور خودشان میخواهند تمام کند و نه باعزت.
دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ یادآور شهادت مظلومانه مسافران هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران است که با حمله ناو آمریکایی وینسنس، روزی که طبل رسوایی شیطان بزرگ را به صد درآورد چهره کریه مدعیان دروغین حمایت از حقوق بشر را نمایان ساخت. در این تاریخ، ناو آمریکایی وینسنس، یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را در خلیج فارس هدف قرار داد و همه ۲۹۰ سرنشین آن را به شهادت رساند. این خبری بود که در زمان خودش با بهت فراوان از سوی رسانههای جهان منتشر شد.
هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، در پرواز معمولی برنامه ریزی شده ۶۵۵، از بندرعباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود بر فراز آبهای سرزمینی ایران و در آبهای اطراف جزیره هنگام، به دلیل شلیک دو موشک از ناو آمریکایی وینسنس سقوط کرد. ۱۱۸ نفر از این مسافران بیگناه، زن و کودک بودند. همچنین ۲۰ هندی، یک ایتالیایی، ۶ پاکستانی، ۱۳ نفر تبعه امارات و ۶ یوگسلاو نیز در میان مسافران هواپیما دیده میشدند.
مروری بر جریانات پیش آمده، واقعیت این اقدام وحشیانه آمریکا را آشکار میکند:
ساعت ۹ صبح تعدادی از قایقهای تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشتزنی در جنوب قشم بودند، با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند و بلافاصله به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها پرداختند. در جریان این درگیری، چند فروند چرخبال آمریکایی برفراز قایقهای تندرو به پرواز درآمده و به سوی آنها شلیک کردند. دلاورمردان سپاه اسلام، همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش چرخبالها نیز پاسخ میدهند و در این درگیری یک فروند چرخبال آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و به قعر آبهای نیلگون خلیجفارس سقوط میکند
ساعت ۱۰ صبح، هواپیمای جمهوری اسلامی ایران با ۱۵ دقیقه تأخیر در ساعت ۱۰:۵ از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی ۳۰ دقیقه و حداکثر ۱۴ هزارپا تعیین شد. در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه، هواپیمای ایرباس ۳۰۰ به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲ هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت.
در خلیج فارس ناو جنگی آمریکایی «وینسنس» که هفتم خرداد از بندر «سان دیه گو» وارد خلیجفارس شده بود، به قصد یک ماجراجویی هوایی به آبهای مرزی ایران نزدیک شد. «
«ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشکهای زمین به هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود. چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس ۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ۱۴ هزارپایی صعود کند.
ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه، ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد ۲ به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آبهای نیلگون خلیجفارس فرو رفت.
با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند.
بلافاصله پس از این جنایت هولناک، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای «اف ۱۴» جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکاییها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شدهاند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد
. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفتبار اخطار رادیویی برایهواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است! این ادعا کاملاً غیر قابل قبول بود، زیرا: قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آبهای سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آبهای ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بینالمللی بندرعباس دوبی (آمبر ۵۶) قرار دارد و نشان میدهد که هواپیما درست در مسیر پیشبینی شده در حال پرواز بوده است و همانطور که چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز»، در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است. ضمن آنکه هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف ۱۴ متفاوت است
با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی میتوانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی ببرد.
اساساً در همان زمان و بعدها دلایل روشن بسیاری بر دروغگویی مقامات آمریکایی ارائه شد چنانچه هنگامی که در شهریور ۶۲ یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ شرکت هواپیمایی کرهجنوبی (ک. ال. ال) در حالی که با ۲۶۹ مسافر از مسیر عادی خود منحرف شده بود و حدود ۵۰۰ کیلومتر مسافت را زمانی نزدیک به دو ساعت در داخل خاک شوروی سابق طی کرده بود، به دلیل بیتوجهی به اخطارهای مکرر هواپیماهای شکاری این کشور توسط سیستم دفاع موشکی شوروی سرنگون شد
در این ماجرا «ریگان» ابراز عقیده کرد که هیچ مطلبی نمیتواند توجیهکننده سرنگون ساختن یک هواپیمای غیرمسلح باشد.
وی اعلام کرد: شوروی (سابق) با حمله به یک هواپیمای مسافربری، دست به یک عمل تروریستی زده است و یکی از اعضای کمیته امور خارجه مجلس آمریکا، دولت این کشور را به مقابله به مثل ترغیب کرد.
در هر حال آمریکاییها به صورت جسارتآمیزی دلایل این جنایت خود را بیان و تأکید کردند که هدف آمریکا از ساقط کردن هواپیمای ایرباس ایران، وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش صلح و پایان جنگ تحمیلی بود، چنان که رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا در این زمینه اظهار کرد: «این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دستیابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است» به عبارتی هدف آمریکا رهاندن گریبان صدام جنایتکار از دستان پرقدرت رزمندگان اسلام بود. رفتار مزورانه آمریکا در این میان نیز قابل مطالعه است. از یک سو، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، در اعلامیهای، با اظهار تأسف از این رویداد تلخ، به سرنگون شدن هواپیمای مسافربری ایران اعتراف کرد، ولی اقدام ناو آمریکایی را عمل دفاعی بجا دانست و مدعی شد هواپیمای ایرباس ایرانی در حال کاهش ارتفاع و شیرجه رفتن به سوی ناو آمریکایی بوده است. از سوی دیگر، به فرمانده ناو وینسنس که موجب سقوط هواپیمای مسافربری ایران شده بود نشان افتخار داد و بر جنایت او مهر تأیید زد. این تناقض آشکار، از عوام فریبی ریاکارانه دولت آمریکا و نیات شوم سردمداران این کشور خبر میداد. عوام فریبی و جنایتهایی که همچنان ادامه داشته و در ذات حاکمیت آمریکا نهادینه شده است.
در حقیقت یکی از اهداف آمریکا از این جنایت تقویت متجاوزان رژیم بعث عراق در جبهههای جنگ و تحت فشار قرار دادن مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
متعاقب این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی ایران در روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد.
۲۵ تیرماه ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی، شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از جانب آمریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در بخشی از سخنانش در این جلسه گفت: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست.
قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت (۱۹۸۸)
شورای امنیت پس از استماع سخنان دکتر ولایتی و جرج بوش در جلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد.
متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسینامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، (وزیر امور خارجه وقت علی اکبر ولایتی) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا (معاون رئیس جمهوری جرج بوش)، با ابراز تأسف عمیق از اینکه یک هواپیمای غیرنظامی «ایران ایر» در پرواز برنامهریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم شده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج فارس تاکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:
۱- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد.
۲- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
۳- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود، همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
۴- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیش آمدهایی را دقیقاً مراعات کنند.
۵- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸(۱۹۸۷)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیرکل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او میکند.
آمریکا با ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران آن هم بر فراز آبهای سرزمینی کشورمان یک بار دیگر نشان داد که حقوق بشر را تا جایی به رسمیت میشناسد که تضادی با اهداف توسعهطلبانه و زیادهخواهیهای آن و همپیمانانش نداشته باشد.
از دیروز تا امروز:
هدف اصلی آمریکا از ساقط کردن هواپیمای مسافربری و حمله به سکوهای نفتی ایران در مقطع پایانی جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، وادار کردن ایران به عقبنشینی از حملات متعدد بر علیه عراق و ترس از پیروزی ایران در این جنگ بود و تصور میکرد همچنان سوار بر اسب قدرت بر یکهتازیهایش ادامه خواهد داد؛ غافل از اینکه مردم ایران با بهرهگیری از تجربیات دفاع هشت سالهاش، عظمت و پیشرفت خود را به تمامیتخواهان نشان خواهد داد و سالها بعد تبدیل تواناییهای بالقوه به تواناییهای بالفعل، حیرت جهانیان را درپی داشت. این تواناییها در عرصههای مختلف بروز و ظهور و چهره علمی کشور را دگرگون کردند که یکی از این تواناییها، پیشرفتهای قابلتوجه در عرصههای دفاعی و نظامی بود. اگر تنها به نشاندن سالم پهباد آمریکایی «ار کیو ۱۷۰» که با رخنه کردن نیروهای جنگ الکترونیک کشورمان در سامانه هدایتگر پهپاد، تحت کنترل درآمد و ساقط کردن پهباد جاسوسی گلوبال هاوک (Global Hawk)اشاره کنیم بخش کوچکی از تواناییهای کشورمان تنها در عرصه جنگ الکترونیک و سیستمهای رادار و کنترل که زمانی در اختیار چند کشور قرار داشت، مشخص میشود.
نکته جالب در این میان، سقوط دو پرنده در داخل محدوده جغرافیایی ایران طی دو برنامه از پیش تعیین شده است که در هر یک، رد پای آمریکا به وضوح قابل مشاهده است. سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران و پهباد جاسوسی «گلوبال هاوک (Global Hawk)».
۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷، آمریکا هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کرد تا به صورت مستقیم خود را درگیر جنگ با ایران کرده باشد زیرا در پیشبینیهایش پیروزی ایران را در جنگ هشت سالهای که خودش از عاملان آغاز آن بود، نزدیک میدانست و سالها بعد و در ادامه زیادهخواهیهایش، سیام خرداد سال ۱۳۹۸ با وارد کردن یک فرود پهباد جاسوسی به حریم هوایی ایران قصد جمعآوری اطلاعات از داخل کشورمان را داشت. بنابراین در هر دو واقعه تجاوز آشکار آمریکا به حریم ایران چه در سالهای زمان جنگ تحمیلی و چه در حال حاضر بر هیچ کسی پوشیده نیست. اما یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه ایران، امروزه یک قدرت تأثیرگذار در منطقه و جهان است و با استفاده از امکانات بازدارندگی و دفاعیاش اجازه سو استفاده را به هیچ قدرتی نمیدهد و همین بازدارندگی بود که پهباد جاسوسی گلوبال هاوک (Global Hawk) مجهز به پیشرفتهترین سیستمهای راداری و جنگ الکترونیک که به حریم سرزمینی کشورمان وارد شده بود سرنگون شد و رسوایی دیگری برای آمریکا رقم زد. آمریکا وقتی هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کرد برای کاستن از فشار افکار عمومی جهانی، ادعا کرد در تشخیص نوع هواپیما که آیا جنگی بود یا مسافربری، اشتباه کرده است اما ایران در راستای دفاع از منافع ملی، با بهرهگیری از سیستمهای بومی راداری و کنترل، در تشخیص و ساقط کردن پهباد جاسوسی گلوبال هاوک ذرهای شک نکرد.
مشخصات پهپاد گلوبال هاوک
پهپاد گلوبال هاوک (Global Hawk) محصول شرکت نورثروپ-گرومن آمریکا با نام اختصاری RQ-۴ است که به منظور اجرای عملیاتهای جاسوسی و شناسایی توسط نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده آمریکا به کار گرفته میشود.
برد عملیاتی این پهپاد حدود ۱۲ هزار و ۳۰۰ ناتیکال مایل (بیش از ۲۲ هزار کیلومتر) است و قادر به اجرای مأموریت در تمام شرایط آب و هوایی خواهد بود. بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط شرکت سازنده «گلوبال هاوک» از جمله ویژگیهای بارز این پهپاد، مداومت پروازی زیاد (بیش از ۳۲ ساعت بدون سوختگیری) در ارتفاع پروازی زیاد (۶۰ هزارپا معادل با ۱۸ کیلومتر از سطح زمین) برای انجام مأموریت اصلی خود یعنی تصویربرداری و نقشهبرداری آنلاین مناطق وسیع به وسیله دوربینها و سنسورهای مختلف است به طوریکه قادر است محوطهای به مساحت ۱۰۰ هزار کیلومتر مربع را در یک روز اسکن و نقشه برداری کند و اطلاعات خود را با استفاده از تجهیزات ارتباطی با سرعت ۵۰ مگابایت بر ثانیه ارسال کند.
بیشترین وزن این پهپاد در هنگام برخاستن، کمی بیشتر از ۱۴.۵ تن است که میتواند محمولههایی تا وزن ۱۳۶۰ کیلوگرم را با خود حمل کند.
بدنه این پهپاد از جنس آلومینیوم است و طراحی بدنه آن نیز به گونهای طراحی شده تا از سطح مقطع راداری آن کاسته شود. از سویی این پهپاد مجهز به سیستم گرمایش سوخت است که به پرواز آن در ارتفاع بالا کمک خواهد کرد.
گلوبال هاوک را میتوان از جمله تسلیحات گران قیمت ارتش آمریکا برشمرد چراکه قیمت هر فروند از این پهپاد با احتساب هزینههای عملیاتی و نگهداری آن، به بیش از ۲۲۰ میلیون دلار میرسد و از این حیث یکی از گرانترین پهپادهای آمریکایی محسوب میشود.
گلوبال هاوک (ار کی و-۴) دور بردترین پهپاد عملیاتی جهان است. هواپیمای بدون سرنشینی است با دو بال بلند بدون پسگرایی شبیه به بال یک گلایدر، که برای سوار شدن روی هوا و کاهش مصرف سوخت در ارتفاع بالا کاربرد بسیار دارد. دارای دو دم وی(V) شکل بوده که در میان آنها غلاف موتور توربوفن قرار دارد. هواپیما در قسمت جلوی بدنه (روی بدنه) دارای یک انتن بزرگ ارتباط ماهوارهای است که باعث برآمدگی در قسمت جلوی بدنه شدهاست. دارای مخازن سوخت داخلی در درون بال و بدنه است و از یک موتور توربوفن «رولز ریس ای ایی ۳۰۰۷ اچ» بهره میبرد که با نام «اف ۱۳۷» نیز شناخته میشود و دارای توان ۷۰۵۰ پاوند است. بدنه هواپیما آلومینیومی است. این هواپیما توان حمل یک محموله ۹۰۰ کیلوگرمی حاوی سنسورهای شناسایی را دارد.
این مدل میتواند تا ارتفاع ۶۵ هزارپایی پرواز کند و ۴ خدمه آن را کنترل میکنند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۶۵۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا آمریکاییها در طبس زمینگیر شدند؟/ آغاز سلسله شکستهای آمریکا در مقابل ایران+ عکس
امروز پنجم اردیبهشتماه سالگرد شکست آمریکاییها در صحرای طبس است، یکی از حادثههای متعدد در راستای آغاز سلسله شکستهای آمریکا در مقابل ایران است.
به گزارش مشرق، امروز ۵ اردیبهشتماه سالروز شکست آمریکاییها در صحرای طبس است.
ضربهای که آغاز آن از شکست رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن ۵۷ کلید خورد و جرقه شکستهای پی در پی آمریکاییها را به ایستگاههای بعدی رساند. تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ماه ۵۸ و در پی آن شکست آمریکاییها در ۵ اردیبهشتماه ۵۹ از دو جهت اهمیت بسیاری داشت؛ اول، شکست جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا در انتخابات و تکدورهای شدن او و دوم، شکست ابهت آمریکا در منطقه غرب آسیا به عنوان یک ابرقدرت و تعیینکننده معادلات.
از این واقعه خاطرات و روایتهایی وجود دارد که به قلم افراد مختلفی نوشته شده است که بعدها هر کدام به مهمترین شخصیتهای کشورمان تبدیل شدند. از حضرت آیتالله خامنهای ریاست جمهور وقت، آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس، فرمانده جنگ، رئیسجمهور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفته تا سرلشکر شهید حسن باقری نابغه اطلاعات و بنیانگذار اطلاعات سپاه و... .
مذاکره و فشار؛ ترفند همیشگی یانکیها
روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی را باید روزهای تاثیرگذاری در قبال موقعیت آمریکا در منطقه دانست، روزهایی که شاید آمریکا فکرش را هم نمیکرد که رخ بدهد.
روزهایی که گویا دومینوی قدرت آمریکا در غرب آسیا و در مهمترین متحد منطقهای او یعنی ایران شروع به ریزش کرده و به مرور از آن عقاب مورد ادعای آمریکاییها فقط یک پرنده پیر خسته بر جای بماند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان در صدد تحولات بسیاری بود و مقامات دولت موقت به نخستوزیری مهدی بازرگان همچنان ارتباطات خود را با آمریکاییها حفظ کرده و استمرار میدادند. این روابط به آمریکاییها کمک میکرد تا علاوه بر استفاده جاسوسی از آنچه به عنوان چند سایت شنود و اطلاعاتی همچون سفارت تهران، سایت کبکان و... در ایران داشتند درصدد برقراری روابط مجدد با ایران برآیند.
آمریکاییها همزمان با تلاش برای برقراری روابط، به دنبال این بودند تا نفوذ اطلاعاتی خود در مراکز حساس ایران را حفظ کرده و دایره اطلاعات خود از حکومت نوپای ایران را از طریق افرادی همچون SD LURE که بعدها مشخص شد آن شخص ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور مخلوع ایران است، تکمیل کند. یکی از ماموران عالیرتبه سیا در تهران به نام «تامس آهرن» نیز به ارتباط بنیصدر با سازمان سیا اعتراف کرده بود. بنابر اسناد کشف شده، بنیصدر موافقت کرده بود تا در ازای دریافت دستمزد ۱۰۰۰ دلار در ماه بهعنوان مشاور به سیا خدمت کند.
این تلاشها با تحرکات آمریکاییها در ضربهزدن به جمهوری اسلامی ایران در ساماندهی گروهکهای ضد انقلاب همچون کومله، چریکهای فدایی خلق و... در مناطق مختلف کشور همچون غرب و شمال شرق کشور همزمان بود.
با کنارهم قراردادن این دو رویکرد یانکیها و یک محاسبه ساده به این میرسیم که آنها همواره تلاش داشته و دارند تا علاوه بر استفاده از قدرت نرم، رویکرد استفاده از قدرت سخت را هم در پیش بگیرند دقیقاً همچون دوران مذاکرات برجام که از سویی تحریم میکردند و از سوی دیگر مذاکره.
۴۴۴، عددی که همواره یادگار آمریکاییهاست
روزها گذشت و به اواسط آبانماه سال ۵۸ رسیدیم، چند نفر از دانشجویان پیرو خط امام که یقین داشتند سفارت آمریکا در تهران مرکزی برای جاسوسی علیه نظام نوپای اسلامی ایران است، یک تصمیم مهم اتخاذ کردند.
آنها تصمیم گرفتند تا با یک نقشه منظم و دقیق که طبق خاطرات این دانشجویان حدود دو ماه زمان صرف آن شده به سوی تسخیر سفارت آمریکا بروند.
هنگامی که دانشجویان به یقین رسیدند تا لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کنند این اقدام را انجام داده و حجتالاسلام موسوی خوئینیها به عنوان رهبر معنوی دانشجویان پیرو خط امام رهبری این موضوع را بدست گرفت و به عنوان رابط میان امام خمینی(ره) و دانشجویان نقش ایفا کرد.
آمریکاییها از تاریخ ۱۳ آبانماه که لانه جاسوسی آنها به تسخیر دانشجویان درآمد تا ۴۴۴ روز بعد که گروگانها به دستور بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به خانه برگشتند، ۴۴۴ روز در تب و تاب بودند و جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به هر دری زد تا اتباع خود را از ایران خارج کند. اما، او در مهمترین تلاش خود به ارتش آمریکا دستور داد تا یک عملیات برای رهایی اتباع خود طراحی و اجرا کند.
رخداد تسخیر لانه جاسوسی در ایران باعث شد تا آمریکاییها یک عدد را از ایرانیها به یادگار داشته باشند و هیچگاه از یاد نبرند.
روزی که «پنجه عقاب» حریف شنها نشد
بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده که از سوی افکار عمومی تحت فشار بود تصمیم گرفت با یک عملیات نظامی اقدام به آزاد کردن گروگانها کند.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیمای نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهای هوایی جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند، برهمین اساس، عملیات «دلتا» با هدف آزادکردن گروگانهای آمریکایی آغاز شد.
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد، این موضوعات باعث میشود تا اقدام نظامی مستقیم علیه ایران نیز کمکی به یانکیها نکند.
اتباع آمریکایی پس از ۴۴۴ روز با دستور امام خمینی(ره) به خانه خود بازگشتند و نشان داد که قدرت ایران اسلامی آن گونه نیست که آمریکاییها بتوانند با استفاده از حربه عملیات نظامی هرکاری میخواهند انجام دهند.
عملیات پنجه عقاب با تمام تمهیداتی که از قبل برای آن پیشبینی شده بود به شکست انجامید. بلافاصله پس از انتشار خبر شکست آمریکا در این عملیات، جیمی کارتر طی نطقی تلویزیونی با اشاره به کلیاتی از روند عملیات، تصریح کرد به دلیل اینکه اقدامات سیاسی و مذاکرات به جایی نرسیده است، همچنان از کوشش برای رهایی گروگانها دست نخواهد کشید.
واکنشها به یک شکست مفتضحانه
جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا نخستین فردی بود که شکست این عملیات را اعلام کرد و وزیر امور خارجه آمریکا از سمت خود استعفا داد.
دربارهی دلایل و چگونگی شکست عملیات، تحلیلهای مختلفی بیان شده است. دلایلی که مقامات آمریکایی در گزارشهای اولیهی خود ارائه کردهاند بیشتر به ابعاد فنی و حوادث طبیعی و از جمله طوفان شن اشاره دارد. همچنین برخی از منابع غیر موثق نیز به نقش شوروی در این خصوص اشاره میکنند.
از سویی دیگر، سخنان امام خمینی (ره) و واکنش او به این اتفاق، ۵ اردیبهشت ماه را به یکی از مهمترین رویدادها در تاریخ ایران تبدیل کرد.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در پیامی فرمودند: "آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خدا است."
حضرت امام(ره) در این خصوص اعلام کردند طوفان شن مانند یکی از امدادهای الهی موجب شکست این عملیات شد.
شهید حسن باقری که به عنوان یکی از اولین نفرات حاضر در صحرای طبس به این منطقه رفته بود، در بخشی از مشاهدات خود از این رویداد مینویسد: "آمریکاییها حساب همهچیز را کرده بودند، اما از آنجا که پشتیبان ملت، خداوند متعال میباشد، سطح شنی کویر، تمام نقشههای آنها را به هم ریخت. هلیکوپتر مربوط به نیروی دریایی آمریکا در منطقه بود که هنوز منفجر و یا منهدم نشده و فقط بعضی از چرخهایش در شن فرو رفته بود. این دو هلیکوپتر یکی در سمت راست جاده و دیگری در سمت چپ قرار داشتند. هلیکوپتر دیگری در سمت چپ جاده سوخته و متلاشی شده بود. علاوه بر هلیکوپترهای سالم یک هلیکوپتر هم با هواپیمای C ۱۳۰ آمریکایی تصادف کرده بود و هر دو آتش گرفته بودند."
کارنامه پرشکست ایران در مقابل آمریکا؛ از شکست «پنجه عقاب» تا انهدام «گلوبال هاوک»
هنگامی که به تاریخ نگاه میکنیم، شکست عملیات آمریکاییها در طبس موسوم به پنجه عقاب تنها شکست یانکیها در مقابل ایران اسلامی نیست و سالهای گذشته در تاریخ مملو است از شکستهای پی در پی یانکیها از ایران است.
یکی از این شکستها در ۳۰ خرداد ۹۸ رخ داد، وقتی که آمریکاییها در حال جاسوسی از ایران بودند و پدافند هوایی کشورمان مجهزترین پهپادشان به نام گلوبال هاوک را منهدم کند.
یا در مورد دیگری، هنگامی که پهپاد RQ۱۷۰ آمریکاییها مشهور به جانور قندهار از افغانستان برخواست و در حال جاسوسی از کشورمان بود توسط سامانههای جنگالی پدافندی به تسخیر ایران درآمد و متخصصان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران توانستند به فناوری آن دست پیداکنند تا نمونههای متفاوت از آنها طراحی، ساخته و عملیاتی شود.
موشکباران پایگاه عینالاسد آمریکا
واقعه مهم تاریخی دیگر، موشکباران پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق است که ایران به انتقام خون شهید حاج قاسم سلیمانی با شلیک ۱۳ موشک به این پایگاه درس خوبی به آمریکاییها دادند. این عملیات در حالی رخ داد که به گفته سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه هدف این عملیات نه کشتن افراد بلکه ضربه زدن به ماشین جنگی، مرکز کنترل و فرماندهی، یگانهای پهپادی بالگردی و مجموعه امکانات خط پروازی آمریکا در این پایگاه بوده است.
باید تأکید کرد که با نگاه به تاریخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامی ایران به راحتی میتوان مشاهده کرد که شمار شکستهای آمریکا در مقابل ایران به حدی زیاد است که هر کدام از آنها موجب تکهتکه شدن هیمنه یانکیها در منطقه شده است.