آلزایمر در همین نزدیکی هاست، خود را به فراموشی نزنیم
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۹۴۷۵۹
تمام مواد غذایی و لباسهایی را که لازم داشت به همراه دو آلبوم عکس و یک ساعت قدیمی که خیلی دوست داشت در یک ساک گذاشتم و درش را بستم و آمده شدیم که بریم خانه سالمندان.
رو به مادر بزرگ کردم و گفتم “آماده هستی مادر جون که بریم؟ " با تعجب یک نگاه غریبی به من کرده و می گوید: من که گرسنم نیستم تو اگر گشنه هستی میتوانی غذای من را هم بخوری؟ یادم افتاد که باید قبل از رفتن قرصش را بهش میدادم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادرجون، آنجا خسته کننده است آدم دل تنگ بچه هاش میشود. من که اینجا به کسی کار ندارم چرا اینجا نمیمانیم. وقتی به مادر بزرگ توضیح دوباره دادم که در سرای سالمندان دوستان همدوره ای او هستند و میتواند با آنها از خاطرات گذشته و کارهایی که انجام داده، صحبت کند و هیچ جای نگرانی و دل تنگی نیست، می گوید: دوستام دیگر چه صیغهای است اصلاً مگر من را کسی میشناسد؟ گفتم مادر بزرگ تو، نه تنها دوستانتف بلکه ما را هم فراموش کردهای، آلزایمر داری و برای اینکه این مریضی را درمان کنی باید بروی و تحت نظر پزشک قرار بگیری.
وی می گوید: عیبی نداره ولی فقط به من بگو تو چی؟ گفتم یعنی چه؟ گفت: چرا تو همه چیز و فراموش کردی پسرم؟ و اینجا بود به فکر فرورفتم و فهمیدم که مادر بزرگ راست میگوید و دورانی را که در سلامت کامل بود و در کنار دیگر فرزندان و نوهها خیلی صفا و صمیمیت داشت، بزودی فراموش کردم و متوجه شدم این دوران هم برای ما وجود دارد. خیلی از روی مادر بزرگ شرمنده شدم و ”خجالت کشیدم!
نینا سلامتبخش عضو انجمن علمی روانشناسان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به بخشی از دیالوگ فیلم جدایی نادر از سیمین در مورد فردی که دچار الزایمر شده بود با این عنوان که " هر چند او مرا یاد نمیآورد؛ ولی من که یادم هست پسرش هستم "، گفت: اگر هستند افرادی که از نزدیکان خود فردی را که دست به گریبان این بیماری الزایمر است به یاد داشته باشند آلزایمر بیماری پیشرونده است که در واقع با فردی با مغزی کودک گونه روبرو هستید که به همان اندازه کودکی نیازمند حمایت فیزیکی و روانی است.
وی افزود: خانوادهها توجه داشته باشند تجویز دارو برای یک فرد مبتلا به الزایمر تنها روند فراموشی را کند میکند و اصلاً بازدارنده زوال مغز نخواهد بود پس یادآور میشود فرد بیمار را از درمان دارویی الزایمر محروم نکنید.
این روان درمانگر تصریح کرد: با قطع دارو در حین درمان؛ روند افت ذهنی تشدید میشود و حتی با استفاده مجدد از درمان دارویی قسمتهای تخریب شده مغز، ترمیم نخواهد شد.
وی گفت: باز توانی در الزایمر شامل توانبخشی و کمک به فرد مراقبت کننده از بیمار به عنوان فردی آسیب پذیر و کمک به سالمند جهت تقویت حسهای پنجگانه و قوای مغزی باقی مانده و حافظه است.
سلامت بخش اظهارداشت: متوقف کردن بیماری الزایمر غیر ممکن است؛ از این رو میتوان با مراقبتهای دارویی و غیردارویی تواما با هم؛ روند این بیماری ناتوان کننده را کند کرد. از مراقبتهای غیر دارویی میتوان به بازتوانی شناختی کلاسیک و کامپیوتری در این حوزه اشاره کرد.
متخصص روانپزشک اعصاب و روان تصریح کرد: بازتوانی شناختی کلاسیک در واقه یک نوع بازتوانی آموزش در جهت جبران ضعفهای شناختی است. برای نمونه از سادهترین تمرینها، میتوان فهرستی از لیست وسایلی که فرد مبتلا به الزایمر باید پیش از خروج از منزل به همراه خود بردارد را روی درب منزل قرار داد.
وی افزود: در حوزه بازتوانی شناختی کامپیوتری یکسری بازیها و برنامههای کامپیوتری طراحی شده که برای به چالش کشیدن مهارتهای شناختی فرد فراموش کار و در نتیجه ارتقا این مهارتها، است.
سلامت بخش گفت: معمولاً این بازیها مربوط به مهارتهای برنامه ریزی، مهارت تجسم فضایی، مهارت حافظه و اعداد و همینطور تمرین ادراک دیداری است. در حوزههای توانبخشی ذهنی و حسی نکته مهمی که وجود دارد تقویت تمام حسهای پنجگانه مغزی و حافظه است.
این روانشناس تصریح کرد: همچنین میتوان از کارتهای تحریک حافظه، حل پازل معما، شطرنج، بکارگیری ضرب المثل و استعارات، حفظ کردن شعر، تقویت تفکر انتزاعی و یادگرفتن، مهارتهای جدید مثل دوچرخه سواری، یادگیری زبان و انواع ورزشها و موسیقی، برای کمک به فرد مبتلا به الزایمر استفاده کرد.
وی یادآور شد: با تقویت حسهای مغزی میتوان حس بویایی فرد مبتلا را برای نمونه با استفاده از عود، مواد خوشبو کننده گلهای معطر، تحریک کرد. برای تقویت حس لامسه میتوان با ماساژ دادن، فعالیتهای هنری و دستی با خمیر، برش تصاویر و درست کردن کاردستی، تحریک حس بینایی میتوان با رنگ آمیزی تصاویر، خواندن کتابهای تصویری، درک و دیدار فرد مبتلا به الزایمر را تمرکز کرد.
این رواندرمانگر افزود: برای تقویت حس شنوایی بیمار میتوان از طریق بازشناسی صدا انواع ابزار موسیقی و حیوانات و یا گوش دادن به داستان و همچنین ارائه بازیهای کامپیوتری در راستای تشخیص درست صدا و تصویر در ذهن فرد مبتلا به الزایمر، تحرک پذیری در مغز را دو چندان و روند ناتوانی ذهن را کند کرد.
عضو انجمن علمی روانپزشکان اظهارداشت: بیماری الزایمر بیشتر در دوره سالمندی بروز میکند و بهترین کمک به این دسته افراد تشخیص به موقع آلزایمر و در اسرع وقت مشاوره با روانپزشک است.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۹۴۷۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طعنه روزنامه جمهوری اسلامی به پرونده چای دبش: در کشوری که یک فساد بزرگ را «فسادنمایی» مینامید، میشود دم از عدالت زد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به رئیسی در مورد پرونده فساد چای دبش طعنه زد.
این روزنامه نوشت: در جامعهای که حتی با مفسدان اقتصادی برخورد یکسان نمیشود بطوری که یکی را به دلایل خاص از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنند و به صُلابه میکشند، ولی دیگری را که فساد بزرگتری مرتکب شده تکریم میکنند و در بهترین جایگاه قرارش میدهند، چگونه میتوان باور کرد که عدالت حاکم است؟
هیچکس، چه در سطح کارگزاران نظام و چه در سطح عموم مردم، تردید ندارد که ما هنوز نتوانستهایم عدالت را در جامعه برقرار کنیم.
قضاوتی است که از کارگزاران ارشد نظام هم بارها شنیده شده و نمودهای عینی آن نیز در جامعه کاملاً قابل لمس است.
ثروت کشور به صورت عادلانه میان مردم تقسیم نمیشود، در ادارات با ارباب رجوع برخورد یکسان صورت نمیگیرد، پارتیبازی در اکثر دستگاهها بشدت رواج دارد، حقوقها، مزایا و امکانات رفاهی به تناسب شایستگیها و نیازهای واقعی پرداخت نمیشوند. بر بخشهای بکارگیری افراد در پستها و تفویض جایگاهها شایستهسالاری رعایت نمیشود، به افراد بلهقربانگو امتیاز داده میشود و افراد منتقد منصف و دلسوز طرد میشوند و...
اینها و بسیاری موارد دیگر نشانههای بارز تبعیض هستند، چیزی که با روح اسلام و نظامی که قرار است با «جمهوریت» و «اسلامیت» اداره شود در تضاد کامل هستند.
در جامعهای که حتی با مفسدان اقتصادی برخورد یکسان نمیشود بطوری که یکی را به دلایل خاص از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنند و به صُلابه میکشند، ولی دیگری را که فساد بزرگتری مرتکب شده تکریم میکنند و در بهترین جایگاه قرارش میدهند، چگونه میتوان باور کرد که عدالت حاکم است؟
این روزنامه در بخش دیگری از سرمقاله خود که به نظر میرسد به رئیسی و پرونده چای دبش کنایه میزند نوشته است:در جامعهای که پرونده بزرگترین فساد اقتصادی را به جای آنکه با اولویت بررسی کنند به محاق میبرند و آن را فسادنمائی جلوه میدهند، چگونه میتوان پذیرفت عدالت در حال اجرا شدن است؟
همچنین روزنامه جمهوری اسلامی با طعنه به علیرضا پناهیان ادامه داد:
در جامعهای که اهانتکننده به پیشوایان دین را به جای محاکمه بر صدر مینشانند، چگونه میتوان به مردم گفت در حال ساختن بنای رفیع حکومت عدل علی هستیم؟
مردم با مشاهده این بیعدالتیها اگر به این نتیجه برسند که ما کاری غیر از تغییر اسم انجام ندادهایم و هدفمان این بود که محمدرضا پهلوی را کنار بزنیم و خودمان جای او را بگیریم، نمیتوان قضاوتشان را رد کرد. قرار نبود آنهمه شهید بدهیم و آنهمه فداکاری صورت بگیرد و بعد از ۴۵ سال هنوز در پیچ و خمهای تبعیض و بیعدالتی سرگردان باشیم و در عین حال به عدهای اجازه بدهیم چنین وضعیتی را متن عدالت جلوه دهند!