Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-25@18:52:02 GMT

بوی بارانِ سرگردان؛ درام یا معمایی؟

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۳۴۲۰۰

بوی بارانِ سرگردان؛ درام یا معمایی؟

شب‌ها بینندگان سریال «بویِ باران» سرگردانند نمی‌دانند با یک درام سریالی مواجهند یا معمایی؛ بازیگرانی که نام‌آشنا هستند و توانایی‌شان را نمی‌بینند و خام‌دستی و کم‌تجربگی نویسندگان هم به چشم می‌آید. ۱۸ تير ۱۳۹۸ - ۰۳:۳۰ فرهنگی رادیو و تلویزیون نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «عروس تاریکی» بعد از مدتی تصویربرداری بیست و پنجم خردادماه جایِ «از یادها رفته» را گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته با تأخیر یک هفته‌ای و تکرار مجدد «شب عید» رنگِ آنتن را دید. سریال در قدم اول نام اولیه خودش را به رخِ مخاطب کشاند و چند قسمت نخست را باید از قسمت‌های جلوتر و در حال پخش جدا کنیم. چون بعد از خداحافظی مبهم فرشته(ساناز سعیدی) که در حادثه آتش‌سوزی زیرزمین اصطلاحاً کشته شد یک قدری، داستانِ سریال از آن حوادث اولیه و آب و تاب خارج شد. روالِ معمول و خسته‌کننده سریال‌های امروزی تلویزیون را به خودش گرفت.

البته برخی از کارشناسان هم اعتقاد داشتند چیدمان سریالی تلویزیون در کنداکتور سیما هم درست نبوده و احتمالاً سریال‌ها تحت‌الشعاع «گاندو» قرار بگیرند. تا حدودی این تحلیل درست است اما فراموش نکنیم که مجموعه 60 قسمتی است و کاری جذاب و دلچسب باشد از نظرِ مخاطب هوشمند و خوش قریحه ایرانی دور نمی‌ماند. سریال‌سازان ما این نکته را از نظر دور نکنند که مخاطبِ امروز با مخاطب دیروز متفاوت است. زیرا ابزارهای ارتباطی امروز مخاطب را به مطالبه وا می‌دارد که کارهای جذاب‌تر، پیچیده‌تر و مخاطب‌پسندتر ببیند.

مخاطبِ امروز به واقع نیازمند کارهای معمایی، رمزآلود و پیچیده است و از سریال‌های خامِ سطحی که مخاطب نه تنها کنارش می‌گذرد بلکه خیلی زود از یادها می‌رود. سریال زمانی سکوی گام‌های بلند تلویزیونی‌ها بود و امروز هر از چند گاه باید منتظر ظهورِ‌ کاری باشیم مورد توجه مخاطب قرار بگیرد و دوباره دستِ تلویزیون خالی بماند. مقصر مدیرانی هستند که کار را از کاربلدها و متخصصین گرفته‌اند؛ فیلمنامه‌هایشان را فقط یک زنجیره خاص می‌نویسند. کارگردانی یک عده و تهیه‌کنندگی با یک حلقه بسیار کوچک، سریال‌های نه چندان موفق را به کنداکتور سیما می‌رسانند.

این شب‌ها تلویزیون حوالی ساعت 22:15، «بوی باران» را روی آنتن می‌برد که پیشتر «عروس تاریکی» نام داشت به دلایل نامعلوم تغییر یافت. البته محمود معظمی کارگردان این مجموعه تلویزیونی درباره این تغییر نام گفته بود نام "بوی باران" با کلیت اثر سازگاری بیشتری داشت و عنوان سریال‌ را از "عروس تاریکی" که ناظر بر بخش کوچکی از داستان می شد، به "بوی باران" که با حال هوای داستان بیشتر تناسب دارد تغییر دادیم. اما واقعاً تا همین حال که 18 قسمت از این سریال گذشته سنخیتی با این نام ندیده‌ایم شاید اتفاقی که در نهایت بیفتد بوی باران را برای لحظاتی حس کنیم.

این سریال را محمود معظمی کارگردانی که پیشتر در زمینه تولید آثار خانوادگی و اجتماعی با رویکرد معناگرایی مثل «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» را ساخته بود. البته سال‌های قبل سریال «تکیه بر باد» را برای تلویزیون ساخت و در فضای بازیگری و منشی صحنه هم فعالیت داشته و در سریال «خط قرمز» در جامه بازیگری و در «حس سوم» هم به عنوان منشی صحنه «حس سوم» مهدی فخیم‌زاده، ظاهر شد. شاید قدری در ساخت اپیزودهای «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» معظمی توفیقاتی داشته باشد اما برای ساخت یک سریال چندین قسمتی و یا مجموعه‌سازی نتوانسته آن موفقیت‌های هرچند کم و بیش را تکرار کند.

بالاخره کارگردان مشمول نظارت بر بازیگردانی هم هست و از برخی رفتارهای تصنعی شهابِ بوی باران بگذریم که محمدرضا هاشمی بازیگرِ موطلای این سریال تلویزیونی ایفا کرده است. خصوصاً آن سکانس دعوای شهاب و کارگر کارخانه که سیلی را آنقدر مصنوعی بازی کرد تا صدایِ‌ برخی از منتقدین را هم درآورد. نرگس محمدی(ترانه)، رضا کیانیان(سیاوش- پدر شهاب)، رویا نونهالی(سیمین- مادر شهاب) بازیگران نام‌آشنایی هستند ولی کارِ خاص و درگیرکننده‌ای از آن‌ها ندیدیم. در واقع ضعف کارگردان را هم در بازی گرفتن از کاراکترهایش به رخ مخاطب می‌کشد.

 «بوی باران» مجموعه‌ای شبه ملودرام و اجتماعی است که داستان‌ها و داستانک‌های خود را با استفاده از مضامین خانوادگی و اجتماعی با پردازش حادثه‌پردازانه بازگو می‌کند. گرچه فیلمنامه این سریال را عباس نعمتی که هم بازیگری کرده و هم ناظر سریال بوده است برعهده داشته ولی ماجراهای کش‌دار، پررنگ کردن مسائل فرعی و توجه بیش از اندازه به کاراکترهای غیراصلی سبب شده تا در داستان‌سازی به توفیق مناسب دست نیابند. عباس نعمتی قبلاً سریال‌های «تکیه بر باد»، «نون و ریحون» و «اولین شب آرامش» را نوشته است.

از آن سو هم با آن که کارگردان «بوی باران» کوشیده از منظر صحنه‌سازی و خلق تصویری، شخصیت‌ها و فضاهای قابل باور – مخاطب- را راضی کند اما به دلیل جذاب نبودن پردازش کاراکترها و همچنین برخی بازی‌ها داستان سریال در میانه آثار درام و معمایی سرگردان مانده است.

فیلمنامه و سریال| سریال‌های مختلف تلویزیون باید تماشاگر را میخکوب کند نه فقط «گاندو»/ جای خالی اقتباس در فیلمنامه‌نویسیسریال "خانواده دکتر ماهان" یک اثر زودگذر و فراموش‌شدنی تلویزیون

به عبارتی «بوی باران» یک اثر متوسط تلویزیونی در میان سریال‌های متوسط دیگر تلویزیون به شمار می‌رود که تنها توانسته نظر بخشی از مخاطبین را با خود همراه کند و تا بدین روز پای این مجموعه بنشاند. با این حال، اینکه عده‌ای این سریال را می‌بینند به منزله خوب، درجه یک و استاندارد بودن ساخت این سریال نیست.

«بوی باران» در قسمت‌های آغازین جذاب به نمایش درآمد ولی در ادامه با دور شدن از سوژه اصلی داستان و باز شدن پای کاراکترهای نالازم جدید از مسیر اصلی دور افتاد. در واقع این روزها حادثه‌سازی، حادثه‌پردازی و دنبال کردن رخدادهای آن باعث شده که مخاطب این اثر نمایشی را تماشا کند. البته که این اتفاق در همان گام‌های اولیه «بوی باران» بیشتر به منصه ظهور رسید. نشان دادن صحنه‌های هیجان‌انگیز حادثه‌ای برای مخاطب دلچسب‌تر و جذاب‌تر است؛ همان‌گونه که «گاندو» چنین فرصتی را در اختیار مخاطب قرار داد. ناگفته نماند که «بوی باران» از ساختار هنری، تصویری و فیلمنامه متوسطی برخوردار است، این ضعف را هم نمی‌توان نادیده گرفت.

«بوی باران» فارغ از حادثه‌خیزی و ماجرای فرشته، شهاب، مهندس و مرجان به آسیب‌شناسی‌های خانوادگی و اجتماعی هم می‌پردازد. ماجرای فاصله گرفتن یا طلاق عاطفی سیمین و سیاوش(رضا کیانیان و رویا نونهالی) که در سریال هم مطرح می‌شود، بی‌احترامی‌ها و نداشتن تربیت شهاب که معلوم است تحتِ حمایت‌های مادرش و دورافتادن پدرش این آسیب ایجاد شده و از طرفی دیگر مشکلات و آسیب‌های خانواده ترانه(نرگس محمدی) و خانواده‌اش و ازدواج «ترانه و سهیل»- نرگس محمدی و شهاب شادابی هم نشان می‌دهد.

اما سازنده سریال در بازنمایی زندگی کاراکترهای اصلی سریال که در نمایش شخصیت‌های منفی به گونه‌ای وارد زندگی شخصیت‌های اصلی شده‌اند. کاراکترهایی مثل فرشته و شهاب و همچنین مرجان، ترانه و حتی خانم وکیل(حمیرا ریاضی» مورد پرداخت هنرمندانه قرار نگرفتند و مخاطب سریال به ابعاد مختلف شخصیتی آن‌ها راه پیدا نمی‌کند.

در برخی از اوقات، کاراکترها در موقعیت‌های بی‌ارتباط، دیالوگ‌های نامفهوم و اتفاقات جور واجور بی‌ربطی قرار می‌گیرند که برای مخاطب گُم و نامفهومند. با وجود اینکه در سریال «بوی باران» از چند بازیگر نام‌آشنا و توانا هم بهره‌برداری شده ولی هیچ‌کدام از آن‌ها در حد توانایی‌ها و قابلیت‌های خودشان در «بوی باران» شبکه یک سیما ظاهر نشده‌اند.

لازم به یادآوری است که سرگردانی درام و معمایی «بوی باران» جای تأمل دارد و یک نکته‌ای را به عنوان تذکر به یاد می‌آورد. نکته‌ای که در واقع آثار پلیسی را از شبه معمایی بودن سریال متمایز می‌کند پرداخت درست مختصات یک اثر معمایی است. اتفاقی که در «بوی باران» به هیچ‌وجه نیفتاده و قصه‌های کش‌دار جای خود را به رمزآلودی در فیلمنامه داده است.

در واقع «بوی باران» که واقعاً نام سریال با مضامین آن سازگار نیست به جای معما و تشویق مخاطب برای حلّ پیچیدگی‌های مختلف سریال، به سردرگمی بینندگان انجامیده که این شبه معمایی از پرداخت ضعیف و نادرست، نشانگر خام‌دستی و کم تجربگی نویسنده و کارگردان سریال در این حوزه است.

در واقع مدت‌هاست در تلویزیون به ویژه در عرصه سریال‌سازی خبر و نشانی از نوآوری و خلاقیت دیده نمی‌شود این کاستی را می‌توان در فیلمنامه‌ها و ساختار آثار تلویزیونی کاملاً به عینه مشاهده کرد. در واقع جماعتی از فیلمنامه‌نویسان ما به جای آنکه با طراحی‌های مناسب و نگارش فیلمنامه‌های قوی و سوژه‌های به روز آثاری مطلوب به نگارش درآورند. با دم دست‌ترین حوادث و ماجراها متن‌های خود را می‌نویسند و با آب‌بستن به آن سعی می‌کنند تا به نان و نوا برسند.

از زمانیکه پای هنرمندان حرفه‌ای مجموعه‌ساز از تلویزیون بریده شده و گوی برنامه‌سازی به دست متوسط‌سازها افتاده هدف صرفاً پُرکردن آنتن با سریال‌های سطحی و ضعیف شده است. روزگاری برای جذابیت بیشتر سریال‌ها با تقسیم‌بندی یا کارهای اپیزودی مجموعه‌ها، بینندگان تلویزیون مجدانه پیگیر ماجراها و رویدادهای زندگی شخصیت‌ها می‌شدند. ولی این نکات هم متأسفانه بسیار اندک در سریال‌های جدید مدنظر سریال‌سازان قرار گرفته است که در «بوی باران» هم این نقص مشاهده می‌شود.

امیدواریم هرچه زودتر به فکر یک برنامه‌ریزی اصولی و منطقی برای ساخت سریال‌های تلویزیون، برگرداندن هنرمندان کاربلد و متخصص و باز کردن فضا برای حضور تهیه‌کنندگان قدیمی، جدید و مولف و اصطلاحاً تلویزیونی‌های اصیل باشیم.

انتهای پیام/

R1515/P/S4,1430/CT4 واژه های کاربردی مرتبط رسانه ملی تلویزیون شبکه یک

منبع: تسنیم

کلیدواژه: رسانه ملی تلویزیون شبکه یک رسانه ملی تلویزیون شبکه یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۳۴۲۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»

مدتی است سریال «حشاشین» (محصول کشور مصر ۲۰۲۴ به کارگردانی پیتر میمی) در ایران سروصدای زیادی به‌پا کرده، از این حیث که از قهرمان و ضدقهرمان گرفته تا دیگر شخصیت‌های مشهور سریال و جغرافیای اثر همه و همه مستقیم به ما ایرانی‌ها مربوط می‌شود و قصه سریال هم درباره یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های تاریخ تشیع یعنی حسن صباح است، اما نکته قابل اهمیت انتقاداتی است که به شیطنت مصری‌ها در چگونگی ارائه این شخصیت مربوط می‌شود و البته عده‌ای معتقدند مصری‌ها با بی‌انصافی تمام در این سریال، همه چیزی را که ما امروزه به عنوان فرقه خطرناک داعش می‌شناسیم به حسن صباح و پیروان او نسبت داده‌اند.

به گزارش اعتماد، فارغ از تمام این بحث و جدل‌ها، پرسش این است که چرا این کاراکتر‌ها با تمام فراز و فرود‌های شخصیتی که دارند در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

البته بنا بر شنیده‌های موثق ما محمد‌علی نجفی، کارگردان شناخته شده سینما به همراه نغمه ثمینی نویسنده، تصمیم داشتند قصه حسن صباح را برای تلویزیون بسازند، اما تلویزیون حاضر به همکاری با آن‌ها نشد و آن‌ها فیلمنامه این داستان را با عنوان «یک جرعه خون تازه» از طریق نشر لگا، منتشر کردند.

حالا با مهدی سجاده‌چی فیلمنامه‌نویس، درباره این چالش سینما و تلویزیون گفت‌وگویی انجام دادیم که پیش روی شماست:

آقای سجاده‌چی! سریال «حشاشین» را تماشا کردید؟

به خاطر حرفه خود باید می‌دیدم. برایم جذاب نبود و ادامه ندادم.

نکته‌ای که درباره این سریال وجود دارد، انتقاد‌هایی است که به محتوای آن وارد است، از کیفیت آن بگذریم، مثل اکثر مجموعه‌های تاریخی که کشور‌های دیگر از مشاهیر ایران می‌سازند و روایت نامشخص و بعضا جعلی ارائه می‌دهند این مجموعه هم مورد اعتراض قرار گرفت، نظر شما چیست؟

ببینید، ویژگی سریال‌های تاریخی همین است، چون تاریخ محض وجود خارجی ندارد، مانند «گذشته» است. به قولی تاریخ را کسی می‌سازد که آن را می‌نویسد و در زمانه ما؛ آن را به تصویر می‌کشد. ناب‌ترین روایت تاریخ هم صرفا گزینش استدلالی از میان بی‌نهایت داده‌هاست. به بیانی دیگر، ما چیزی به اسم تاریخ نداریم، هر کسی از منظری یا روشی به تاریخ نگاه کند، منظره‌ای متفاوت و گاه حتی متضاد می‌بیند. روایت سریال «حشاشین» هم این‌گونه است. از حسن صباح و قلعه‌الموت و فرقه اسماعیلیه، در کشور ما و در این هزار سال، روایات گوناگون و هر کدام به دلیلی شکل گرفته است. عده‌ای مخالف حسن صباح هستند و عده‌ای با او همدل و موافق هستند. عده‌ای حسن صباح را به نشانه وطن‌پرستی مبارز برای استقلال ایران تقدیر کرده و شخصی مبارز از داعیان فرقه اسماعیلیه می‌دانند، در این میان عده‌ای هم هستند که او را شخصیتی خطرناک و اهریمنی توصیف می‌کنند.

به بیانی دیگر، روایت‌های مختلفی که در میان شیعیان وجود دارد. درست است؟

قطعا همین‌طور است؛ به عنوان مثال، در آخرین گردهمایی‌های شیعیان، فرقه هفت امامی، مذهب اسماعیلی، به عنوان یکی از مذاهب شیعه شناخته نشده است که دلایل خاصی هم دارد، اما حوثی‌های چهار امامی یمن، به عنوان مذهبی شیعه رسمیت دارند. می‌خواهم بگویم نیت‌خوانی از تاریخ متفاوت است، اینکه با چه نگاهی و با چه قرائتی از خصوصیات حسن صباح روایت می‌شود اهمیت دارد. شما اگر جامعه‌شناسی دوران سلجوقیان را بخوانید به صحبت‌های من پی می‌برید و می‌بینید که از عمر خیام، خواجه نظام‌الملک و دیگر چهره‌های شناخته شده آن دوران، برداشت‌ها و تعاریف مختلفی وجود دارد. این تفاوت روایت‌ها ناشی از تفاوت دیدگاه‌هاست. محال است درباره تاریخ اختلاف‌نظر وجود نداشته باشد. هیچ واقعه تاریخی نداریم که همه آن را به شکلی یکسان قبول داشته باشند. درباره توفان نوح هم بین سه دین ابراهیمی نظرات مختلفی وجود دارد. واضح است که هر کدام فیلمی درباره ماجرای توفان بزرگ بسازند، با انکار و اتهامات طرف‌های دیگر روبه‌رو خواهد شد.

از این مقوله بگذریم، درباره کم‌کاری که سینما و تلویزیون نسبت به چهره‌های شناخته شده ایران دارند زیاد صحبت شده و مبحث جدیدی نیست، با این حال وقتی چنین سریال‌هایی به صورت گسترده در دیگر کشور‌ها ظهور و بروز پیدا می‌کنند این سوال دوباره به ذهن می‌آید که چرا این کاراکتر‌ها در ایران معرفی نمی‌شوند؟ چرا نباید از چنین سوژه‌های خوبی سینمای ایران بهره ببرد؟ چرا تلویزیون از این سرمایه‌های داستانی استفاده نمی‌کند؟

مهم‌ترین نکته‌ای که درباره این کم‌کاری می‌توان گفت اینکه تلویزیون بنا بر اعتقادات و دانسته‌های خودشان می‌خواهند به این موضوعات وارد شوند و خب نظرات آن‌ها ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی دارد. به همین دلیل است که در ساخت چنین فیلم‌هایی دچار مشکل می‌شویم. اینکه چیزی نیست، ما حتی برای تولید آثار نمایشی از معصومین هم دست‌مان باز نیست.

اصلا احمدرضا درویش با فیلم «رستاخیر» نمونه مهمی است که چرا در ساخت فیلم‌هایی برای معرفی شخصیت‌های برجسته تاریخی دچار مشکل هستیم.

باز فیلم رستاخیز ساخته شد، اما خیلی از فیلم‌ها در همان مرحله پیش تولید متوقف می‌شود و به سرانجام نمی‌رسد. شما در نظر بگیرید در مقطعی بود که حوزه علمیه با ساخت فیلم‌هایی مربوط به ائمه معصومین (ع) مخالفت کرد، دست‌کم من این‌طور شنیدم. همین نکته باعث شد که فیلمسازان سراغ این موضوع نرفتند، به نظر من این خیلی مهم است که در کشور شیعه ۱۲ امامی، مردمش در مورد ائمه خودشان نمی‌توانند فیلم ببینند.

نکته دیگر اینکه همه رسانه‌ها در همه جای دنیا، نسبتی میان سرگرمی و ایدئولوژی برقرار می‌کنند؛ در بعضی رسانه‌ها این نسبت ۵۰-۵۰ است، بعضی رسانه‌ها این نسبت به ۹۰ می‌رسد یعنی ۹۰ درصد ایدئولوژی حاکم است. مدیران می‌دانند که مردم نیاز به سرگرمی دارند؛ لاجرم بیشتر از ما می‌دانند، اما به هزار دلیل نمی‌توانند کار درست را انجام دهند. با این وصف، عادلانه است بگوییم فیلم‌سازان ما نمی‌توانند چنین فیلم‌هایی بسازند، نه اینکه سلیقه و سواد و مهارت ندارند.

می‌توانیم بگوییم ساخت چنین فیلم‌هایی با سختی‌هایی همراه است.

به نظر من ساخت چنین فیلم‌هایی هم سخت است و هم دردسر دارد. خیلی وقت‌ها، پس از تحقیقات، فیلم‌نامه نوشته می‌شود برنامه‌ریزی برای تولید می‌شود، اما به تولید نمی‌رسد. اگر کسی به ساخت فیلم تاریخی مصر علاقه‌مند باشد درنهایت به شهرک غزالی می‌رود و ما آن مو‌های روغن‌زده مردان و حجاب‌های عجیب و غریب زنان و چند بنز قراضه را به عنوان فیلم تاریخی می‌بینیم.

دیگر خبرها

  • مخاطب ۶۹.۲درصدی ثمره تحو ل رسانه ملی
  • (ویدئو) چهره باورنکردنی همسر نقی سریال پایتخت ۲۱ سال پیش در تلویزیون
  • گزارش تصویری | قاب‌های ماندگار
  • پخش یک سریال خارجی جدید از تلویزیون
  • سریال جدید تلویزیون به دو شبکه می‌رسد
  • «دست‌های فیلمسازان ما را در پروژه‌های تاریخی بسته‌اند»
  • همه مردهای مجرد نون خ خواستگار این دختر بودند ‌| ویدئو
  • جزئیات 2 سریال جدید تلویزیون ؛ معمایی و کمدی (+عکس)
  • چرا «نون خ» و «زیرخاکی»، «پایتخت» نشدند؟!
  • سریال‌های جدید تلویزیون را بشناسید