باید دید که ارزش واقعی کدامیک از مصارف مردم ما میتواند به پای هنر برسد، در حالی که هنر هنوز ارزش واقعیاش را کسب نکرده است. تازه سهراب سپهری چه بخواهیم چه نخواهیم چهره ملی هنر ما شده است. مهندس مرتضی کاظمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور اقتصاد فرهنگ آنهم به چند دلیل. اول اینکه یک انسان معنوی بوده و عرفان خودش را داشته و شعر و نقاشی داشته و سلبریتی هم نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک انسان خلاق و با فرهنگ است که چهره ملی تجسمی ما شده و اهل کاشان هم هست نه اهل شمال تهران! اکنون قیمت تابلوی او به 5 میلیارد تومان رسیده آن هم بعد از 40 سال که از فوت او میگذرد. با 5 میلیارد تومان یک آپارتمان در خیابان میرداماد نمیدهند. یعنی بزرگترین چهره تجسمی ما هنوز به اندازه ارزش یک آپارتمان هم نرسیده است. وقتی نگاه میکنیم که هنر در آن تراز هویتیاش قیمتش چقدر است، میبینیم که خیلی پایین است. آن هم در کجا؟ در کشوری که سفره غذاخوریاش هم یک اثر هنری مثل فرش بوده است. مگر در
ایران فرش بالای 12 میلیارد تومان نداریم؟ به آن ایراد وارد نیست؟ اما به قیمت فروش تابلوی سپهری در
حراج تهران نقد میشود؟ این مقایسه منصفانه نیست. حتی در داخل کشور مقایسه آثار هنری در مقایسه با تجملات هنوز ارزش واقعیاش را پیدا نکرده است. اکنون این اتفاق در حال افتادن است و هنر ارزش واقعیاش را دارد پیدا میکند. نکته دیگر هنر در مقایسه با جهان است. اگر برای تاریخ بشریت چهار تمدن قائل باشیم یکی از آنها ایران است. چین اکنون هنرمندی دارد که هنرش را 20 میلیون
دلار میفروشد. اما ایران که تراز هنریاش بالاتر از چین است، چرا این جایگاه را نداشته باشد. مقایسه کنیم هنرمندان خودمان را با خارجیها. تابلوی سپهری با دلار 10 هزار تومانی 500 هزار دلار میشود. گرانترین اثر هنرمند ما با آن اوصاف 500هزار دلار فروش رفته آن وقت چین 2میلیون دلار. در کشور ما ارزش هنر در حد هیچ کالایی نیست و در دنیا هم از همه پایینتر هستیم. این حرکتی که آغاز شده، مقدمهای است که هنر ایران وارد بازارهای خارجی شود و ارزش واقعی خود را بهدست آورد و من به آن امیدوارم. در طول تاریخ ایران هنر، در کنار همه ارزشهایی که داشته است مثل ارزش معنوی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، اندیشه، فلسفی و اقتصادی هیچیک از این ارزشها قربانی سایر ارزشها نشده است. یعنی همچنان که معمار بزرگ عصر صفویه استاد علی اکبر اصفهانی میدان بزرگ امام امروز و آن مسجد عظیم را میساخته، زندگیاش را هم گذران میکرده است. این نبوده است که یک شغل دیگری داشته باشد و معماری هم بکند. او از طریق همین معماری امرار معاش میکرده است یا علیرضا عباسی با نقاشیهایش زندگی کرده است و مردمی هم که طالب این آثار هنری بودهاند، هزینهاش را پرداخته و این همیشه در تاریخ ایران بوده است. یکی از شاخصترین ابعاد وجودی و هویتی و فکری ملت ایران این است که بیشترین سرمایه را در طول حیات و تمدن خود خرج هنر کرده است. چه قبل از اسلام و چه در دوره اسلامی. در همه شهرهای ایران بازاری بهنام قیصریه بوده است. بازاری که در آن اشیای نفیس و هنری فروخته میشده است. اکنون در قزوین وجود دارد اما کارکرد قبلی را ندارد. در اصفهان نیز این بازار با کارکرد قبلیاش وجود دارد. بهدلیل اینکه عمده کالاها وارداتی بوده است و از روم میآمده و بهنام پادشاه روم که نامش قیصر بوده آن را قیصریه میگذاشتند. این بازار از نظر فرم و معماری هم با سایر بازارها متفاوت و فاخر است. در این بازار گالری هم بوده است که آثار نقاشی ایرانی و خارجی خرید و فروش میشده است. پس این بحث جدیدی نیست و ارزش اقتصادی هنر ایران در کنار سایر ارزشهایش همیشه مورد توجه بوده است. این اتفاق در دورهای افتاده که اقتصاد ما متکی بر نفت بوده است. امروزه اقتصاد هنر یکی از قطبهای اقتصادی جهان است. در همه کشورها اگر آمار اقتصاد، توسعه ناخالص ملی، آمار اشتغال، صادرات و همه آمارهای اقتصادیشان را مطالعه کنید یکی از مهمترین پدیدههایی که در ارتقا و افزایش آمار اقتصادی کشورشان تأثیر دارد، هنر است چه هنر کلاسیک و چه مدرن. مثلاً هنر قدیم و کلاسیک موسیقی در اتریش بیشترین سهم را در اقتصاد اتریش دارد. یعنی درصد بالایی از توریستهایی که به وین میروند حتی ارکسترهای موسیقی کلاسیک را میبینند. موتور محرکه اقتصاد اتریش موسیقی کلاسیک است. چون به بتهوون و موتزارت ارجاع میدهد. در امریکا میبینید که یکی از ایالتهای بزرگ آن بهنام کالیفرنیا که اقتصاد هفتم جهان است، یعنی شش کشور اقتصادشان از کالیفرنیا بزرگتر است. پایه اقتصادشان هنر است. سهم هنر در تولید ناخالص ملی جهان 2 درصد است. یعنی در حدود 1400 میلیارد دلار. اما در ایران اینگونه نیست. قطعاً هنر در اقتصاد و تولید ناخالص ملی ایران هم سهم دارد. اما محاسبه نشده است و در حسابهای ملی سهم هنر نمیآید. نه میدانیم چقدر اشتغالزایی میکند و نه میدانیم در صادرات چقدر سهم دارد. اگر بانک مرکزی توجه میکرد و اینها را محاسبه میکرد، مشخص میشد. یعنی آمار هنر را در حسابهای ملی بیاورد و سهم آن را در اقتصاد ملی محاسبه کند.اما چون به آن بیتوجهی شده این سهم پایین مانده است. اساساً هنر دو سهم در اقتصاد ملی دارد. یکی بهصورت مستقیم است که کسب و کار ایجاد میکند و صادرات دارد. دوم نقش هنر در اقتصاد ملی که باعث پرورش ذهن و خلاقیت کارآفرینان است. هنر است که نشاط و خلاقیت ایجاد میکند. ما چرا خامفروشیم؟ تمام استخراجهای معادن از نفت، سنگ، مس و فلز را خام میفروشیم در حالی که میتوانیم با خلاقیت تولیدات صادر کنیم. چرا باید سنگ را خام بفروشیم؟ میتوانیم از آن مجسمه بسازیم و بفروشیم و ارزش افزودهاش هزار برابر است. هنر این امکان را به ما میدهد که با اقتصادمان نوعی برخورد خلاقانه داشته باشیم. فقط هنر است که این خلاقیت را میدهد. بنابراین در جهان هم سهم بسزایی در رشد اقتصادی دارد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۳۵۴۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات معامله۶هزار میلیاردی سرخآبیها با پتروشیمی و بانکها
براساس اعلام وزیر اقتصاد، واگذاری مالکیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس روز چهارشنبه نهایی خواهد شد و مجموع ارزش این دو واگذاری حدود ۶ هزار میلیارد تومان برآورد میشود. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سید احسان خاندوزی وزیر اقتصاد در خصوص واگذاری استقلال و پرسپولیس گفت: امروز 85 درصد سهام دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخش غیردولتی واگذار شد. سال 1400 دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که هر دو باشگاه به جهت عدم رعایت ضوابط AFC دچار محرومیت شده بودند. در همان سال ستادی برای هماهنگی واگذاری دو باشگاه بین وزارت وزارت ورزش و سازمان خصوصیسازی و سازمان بورس به نمایندگی از وزارت اقتصاد در این ستاد حضور داشتند.
وی افزود: در اسفند ماه 1400 اولین گام در این حوزه برداشته شد. این اتفاق در حالی انجام شد که در طول سه دولت گذشته و از سال 1376 شاهد تلاش ناکامی بودیم. در سال 1400 و با حضور 400 هزار نفر از طرفداران افزایش سرمایه دو باشگاه انجام شد.
خاندوزی با بیان اینکه در سال 1401 سه مرتبه تلاش شد تا از طریق عرضه به بخش خصوصی انتقال مالکیت دو باشگاه انجام شود، گفت: با این وجود این مزایدهها با اقبال خوبی از سوی بخش خصوصی و تعاونیها رو به رو نشد. با توجه به پایان مهلت AFC مقرر شد که با مشارکت طلبیدن مجموعههای اقتصادی یعنی کنسرسیومی از بانکهای غیر دولتی و کنسرسیومی از صنایع پتروشیمی ذیل عنوان پتروشیمی خلیج فارس این اتفاق رخ دهد. این اتفاق امروز صبح در فرابورس ایران محقق شد.
قطعی شدن معامله 6 هزار میلیارد تومانی سرخابیها تا روز چهارشنبه
وی در خصوص قیمت واگذاری استقلال و پرسپولیس گفت: طبق اطلاعاتی که فرابورس اعلام کرده است، ارزش نهایی سهام این دو باشگاه برای استقلال به ارزش تقریبی 2800 میلیارد تومان و پرسپولیس به ارزش 3200 میلیارد تومان نهایی شد. امیدوار هستیم روز چهارشنبه و در یک مراسم رسمی قطعیسازی انجام شود.
پرداخت 90 درصد ارزش استقلال و پرسپولیس به صورت اقساط 6 ماهه
وزیر اقتصاد در مورد روند پرداخت پیشبینی شده از سوی خریداران گفت: با تجه به اینکه 10 درصد معامله باید به صورت نقدی و 90 درصد دیگر به صورت اقساطی انجام شود، بخش نقدی قطعی شد و بخش اقساطی براساس بازههای 6 ماهه توسط کنسرسیومها پرداخت خواهد شد.
وی ادامه داد: تلاش دولت این بود که هم زمان با اینکه یک بار برای همیشه موضوع مالکیت را حل میکند، بحث شفافیت مالی، اقتصادی و مدیریت را حل و فصل کند. به همین دلیل مقرر شده است تا زمانی که مسئله درآمد پایدار ناشی از حق پخش به سرانجام برسد(که مسئله را به شکل اساسی تری حل خواهد کرد) جریمه آسیایی را به فرصتی برای اصلاح ساختار مدیریت باشگاهها تبدیل کنیم.
انتهای پیام/